اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

تبریز

تبریز (دربارهٔ این پرونده تلفظ راهنما·اطلاعات)(پارسی میانه: تَپَریز[نیازمند منبع]) یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است.[۱۷][۱۸] این شهر با ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع مساحت، سومین شهر بزرگ کشور پس از تهران و مشهد، بزرگ‌ترین شهر منطقهٔ شمال‌غرب ایران و مناطق آذری‌نشین و قطب اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته می‌شود.[۸][۱][۱۹]

جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بوده که این رقم با احتساب جمعیت ساکن در حومهٔ شهر به ۱٬۸۰۰٬۰۰۰ نفر می‌رسد.[۳][۴] تبریز در سال ۱۵۰۰ و در زمان پایتختی صفویان به‌عنوان چهارمین شهر بزرگ جهان شناخته می‌شده‌است.[۲۰] این شهر همچنین بزرگ‌ترین، مهم‌ترین و متجددترین شهر ایران در عصر قاجار بوده‌است.[۲۱] امروزه مردمان تبریز به زبان ترکی آذربایجانی و لهجهٔ تبریزی تکلم می‌نمایند؛ هرچند اسناد و شواهد تاریخی نشان می‌دهد که پیش‌تر زبان آذری –که زبانی ایرانی بوده– در این شهر تکلم می‌شده‌است.[۲۲][۱][۲]

تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهی‌الیه مشرق و جنوب شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفته‌است. این شهر از سمت شمال به کوه‌های پکه‌چین و عون بن علی، از سمت شمال‌شرق به کوه‌های باباباغی و گوزنی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنه‌های کوه سهند محدود شده‌است.[۲۳][۲۴][۱] آب و هوای تبریز در زمستان‌ها بسیار سرد و در تابستان‌ها خشک و گرم است.[۱۸]

نام تبریز در اسناد تاریخی تحت نام‌های مختلفی نظیر «تَورِز»، «تَورِژ»، «تِبریز» و «توری» به ثبت رسیده‌است. این شهر در طول تاریخ بارها ویران و تجدیدبنا شده و بنای فعلی آن به دوران اشکانی و ساسانی برمی‌گردد.[۲] تبریز در طول حکومت ۴۰۰ سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید.[۱] این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، اتابکان، تیموریان، قراقویونلوها، آق‌قویونلوها، صفویان و قاجاریان (پایتخت دوم) بوده[۲۵][۲][۲۶] و اوج شکوفایی آن مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بوده‌است.[۲۶] در میان پایتخت‌های ایران در طول تاریخ، دوران پایتختی تبریز بیش از هر شهر دیگری بوده‌است.[۲۷]

تبریز در سده‌های گذشته حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط بیگانگان و زمین‌لرزه‌های مهلک را تجربه کرده‌است.[۲] این شهر به سبب موقعیت مناسب خود در گذشته از مراکز تجاری منطقه به شمار می‌رفته و امروزه نیز یکی از مراکز مهم صنعتی در سطح ایران محسوب می‌شود.[۲۸] تبریز در دو سدهٔ اخیر مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در کشور به شمار می‌رود؛ به طوری که این شهر آغازگر انقلاب مشروطه بوده و نقشی کلیدی در تحولاتی مانند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و مدرنیزه‌کردن کشور داشته‌است.[۲۲][۱][۲]

تبریز به عنوان شهر اولین‌ها،[۲۹] شهر بدون گدا،[۳۰] شهر زیرگذرها و روگذرها،[۳۱] امن‌ترین شهر ایران،[۳۲][۳۳] سالم‌ترین شهر ایران،[۳۴] مهد سرمایه‌گذاری ایران،[۳۵][۳۶][۳۷] دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران،[۳۸] دومین شهر بلندمرتبه‌ساز ایران،[۳۹] دومین قطب علوم پزشکی ایران،[۴۰] دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران،[۴۱] شهر شکلاتی ایران،[۴۲] قطب خودروسازی ایران،[۴۳] قطب قطعه‌سازی ایران،[۴۳] قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه[۴۳] و یکی از مهم‌ترین شهرهای مهاجرپذیر ایران[۴۴] شناخته می‌شود.

محتویات

    ۱ نام
    ۲ تاریخ
        ۲.۱ پیش از اسلام
        ۲.۲ پس از اسلام
        ۲.۳ معاصر
    ۳ وضعیت طبیعی
        ۳.۱ جغرافیا
        ۳.۲ رودخانه‌ها
        ۳.۳ آب و هوا
        ۳.۴ زمین‌لرزه‌ها
    ۴ مردم
        ۴.۱ زبان
        ۴.۲ قومیت
        ۴.۳ مذهب
        ۴.۴ فرهنگ
        ۴.۵ تجارت
        ۴.۶ جمعیت
    ۵ اماکن تاریخی
        ۵.۱ بناها
        ۵.۲ مساجد
        ۵.۳ خانه‌ها
    ۶ سیاست
        ۶.۱ استانداری
        ۶.۲ شهرداری
        ۶.۳ کنسولگری‌ها
    ۷ اماکن تفریحی
        ۷.۱ پارک‌ها
        ۷.۲ هتل‌ها
        ۷.۳ سینماها
        ۷.۴ نمایشگاه‌ها
        ۷.۵ موزه‌ها
    ۸ آموزش
        ۸.۱ عمومی
        ۸.۲ عالی
    ۹ صنایع
    ۱۰ معضلات شهری
        ۱۰.۱ آلودگی هوا
        ۱۰.۲ حاشیه‌نشینی
    ۱۱ بخش‌ها
        ۱۱.۱ گسترش شهر
        ۱۱.۲ مناطق شهرداری
    ۱۲ ترابری
        ۱۲.۱ فرودگاه
        ۱۲.۲ راه‌آهن
        ۱۲.۳ ترمینال
        ۱۲.۴ مترو
        ۱۲.۵ اتوبوس تندرو
        ۱۲.۶ تاکسی
    ۱۳ ورزش
        ۱۳.۱ فوتبال
        ۱۳.۲ دوچرخه‌سواری
    ۱۴ رسانه‌ها
        ۱۴.۱ صدا و سیما
        ۱۴.۲ نشریه‌ها
    ۱۵ ره‌آوردها
        ۱۵.۱ غذاهای سنتی
        ۱۵.۲ شیرینی‌ها
        ۱۵.۳ صنایع دستی
    ۱۶ شهرهای خواهر
    ۱۷ پانویس
    ۱۸ منابع
        ۱۸.۱ فارسی
        ۱۸.۲ عربی
        ۱۸.۳ انگلیسی
    ۱۹ پیوند به بیرون

نام
نوشتار اصلی: نام تبریز
کوه سهند؛ به عقیدهٔ برخی، واژهٔ تبریز (تب‌پنهان‌کن) به جهت پنهان‌کنندگی تف و گرمای کوه سهند به این شهر اطلاق شده‌است.

یاقوت حموی در «معجم‌البلدان» گزارش می‌دهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ می‌شده‌است.[۴۵] با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته‌باشد. این گویش به گویش‌های موسوم به گویش‌های ایرانی جنوب دریای خزر وابسته‌است؛ یا به احتمال بیش‌تر، تلفظ تِبریز معرب‌شدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. هم‌چنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» می‌باشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که این مسئله نشان می‌دهد که ریشهٔ نام شهر به زمان‌های بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمی‌گردد.[۲]

بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) می‌خوانده‌اند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری می‌نامیده‌اند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری می‌گویند. در نوشته‌های کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبان‌های کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار می‌رود.[۱]
بخشی از نقشهٔ ایران و توران در دورهٔ قاجاریه؛ نام تبریز در میانهٔ نقشه مشهود است.

عده‌ای از شرق‌شناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشه‌ای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیت‌های گرمایی کوه سهند دانسته‌اند. هم‌چنین منابع ارمنی که نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانسته‌اند و به فارسی هم تَورز تلفظ کرده‌اند و با توجه به معنای متداول فارسی «تب‌ریز» و «تب‌پنهان‌کن» و احتمالاً نام تبریز «پنهان‌کنندهٔ تف و گرما» و با «جنبش‌های آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بوده‌است.[۱] دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» می‌داند، چیزی که باعث روان شدن گرما می‌شود و احتمالاً به‌خاطر چشمه‌های آب‌گرم اطراف آن است.[۱۸]

در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله این‌که زبیده زن هارون‌الرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دل‌انگیز آن‌جا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن‌محل بنا کنند و نام آن را «تب‌ریز» بگذارند.[۴۶] هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست می‌داند.[۴۷]
تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ تبریز
پیش از اسلام
اجساد و اشیای تاریخی یافته‌شده در محوطهٔ باستانی مسجد کبود.

شماری از محققان بر این عقیده‌اند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سال‌های ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشته‌است. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شده‌است. این دژ بنابر نوشته‌های کتیبهٔ سارگن، محل نگه‌داری اسب‌های ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوری‌ها ویران شده‌است.[۱] اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعه‌های دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است.[۲]

در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیش‌تر در سدهٔ هفتم این واقعه روی داده‌است.[۲۶] شهر کنونی تبریز برروی خرابه‌های شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شده‌است. تورژ یکی از بااهمیت‌ترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشته‌است. این شهر در زمان حکمرانان اشکانی‌تبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بوده‌است.[۴۸][۴۹]

ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان می‌کند، این داستان که شاه اشکانی‌تبار ارمنستان به‌خاطر انتقام کشته‌شدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیان‌گذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشته‌های واردان (تاریخ‌نگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشه‌ای عامیانه دارد.[۲]
پس از اسلام
جایگاه تبریز در نقشهٔ استان آذربایجان در دورهٔ خلفای عباسی.

در زمان فتح آذربایجان به دست اعراب در سال ۲۲ هجری، آن‌گونه که در کتاب فتوح‌البلدان بلاذری آمده، توجه سپاه اعراب بیش‌تر متوجه شهر اردبیل بوده و حتی نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آن‌ها سربازگیری کرده بود، نیامده‌است. چنین پیدا است که تبریز همان‌گونه که «فاستوس بیزانسی» اشاره کرده، در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریه‌ای کوچک بیش نبوده‌است.[۲]

پس از فتح آذربایجان، گروهی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند.[۱] به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریه‌ای بود تا آن‌که رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آن‌جا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.[۴۵]

نویسندگانی مانند ابن خرداذبه،[۵۰] احمدبن یحیی بلاذری[۵۱] و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام برده‌اند.[۲] درحالی که مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و هم‌عصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان می‌شمارد.[۲۸]
یکی از دروازه‌های تبریز قدیم (۱۸۴۱).
بقایای کاخ زبیده خاتون، همسر هارون‌الرشید (۱۸۴۰).

تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری روبه گسترش نهاد و اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان به اندازه‌ای بود که متوکل عباسی پس از زمین‌لرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بی‌درنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود.[۱] این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمین‌لرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً به‌شدت آسیب دید.[۱] به طوری که ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمی‌رسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.[۲۸]

اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بوده‌اند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراج‌گزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهارصدسال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد.[۱]

در نوشته‌های تاریخی از دوران سلجوقی، اشاره‌های زیادی به تبریز یافت نمی‌شود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت.[۵۲] بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیش آمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آن‌چنان‌که از شواهد تاریخی برمی‌آید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دوبار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغول‌ها در نهایت بر تمام آذربایجان و به ویژه تبریز دست یافتند.[۲۸]
سفینهٔ تبریز؛ از آثار برجستهٔ ادبی دورهٔ ایلخانان که در میان سال‌های ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز گردآوری و کتابت شده‌است.

اوج شکوفایی تبریز در زمان ایلخانان بود؛ یعنی زمانی که این شهر پایتخت قلمرویی بود که از نیل تا آسیای مرکزی گسترده شده بود. تبریز در دوران تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه نیز پایتخت ایران بوده است.[۲۶] این شهر به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) به تصرف شاه اسماعیل درآمد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه شد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنی‌مذهب بودند و به‌زودی سیاست‌های سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان تبریز اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیب‌پذیر شود؛ به طوری که چندین‌بار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود.[۲] تبریز در دورهٔ قاجاریان ولی‌عهدنشین این سلسله بود و ولی‌عهدان سلسلهٔ قاجار در این شهر اقامت می‌گزیدند.[۲]
معاصر
نوشتارهای اصلی: جنبش مشروطه ایران، اولین‌های تبریز در تاریخ ایران، فرقه دموکرات آذربایجان، و انقلاب ۱۳۵۷ ایران
مشروطه‌طلبان تبریز؛ در نگاره، ستارخان و باقرخان نیز دیده می‌شوند.

تبریز در جنبش مشروطه نقشی مهمی برعهده داشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلی‌شاه قاجار تمام حرکت‌های مشروطه‌خواهانه در تهران خاموش شدند؛ اما در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخ‌الاسلام بودند که از این دست‌آورد پاسداری کنند.[۵۳]

ستارخان و پیروانش در محلهٔ امیرخیز، باقرخان از محلهٔ خیابان و مارالان و ارامنهٔ این محله‌ها و حدود یک‌صد داوطلب مسلحی که توسط روشنفکران ارمنی شهر از قفقاز سازماندهی شده بودند، شروع به مقاومت کردند و به‌تدریج چند محلهٔ دیگر نیز به آن‌ها پیوستند. مقاومت آن‌ها در مقابل نیروهای طرفدار محمدعلی‌شاه، به سرکردگی امام جمعهٔ تبریز و با حمایت طایفهٔ شاهسون و دیگر مدافعان استبداد، ماه‌ها ادامه داشت تا این‌که در اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند و مشروطه‌خواهان با فتح تهران به پیروزی رسیدند. درواقع شروع قیام مشروطه‌خواهان علیه استبداد محمدعلی‌شاهی از تبریز بوده‌است.[۵۳]
جبار باغچه‌بان؛ بنیان‌گذار نخستین کودکستان و مدرسهٔ کر و لال‌ها در ایران.[۵۴]

رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سده‌ها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شده‌است. به‌ویژه در دوران قاجار، تبریز به سبب همجواری با روسیه و عثمانی و نزدیکی این شهر به راه‌های ارتباطی غرب، نقطهٔ آغازین بسیاری از پیشرفت‌ها در سطح کشور بوده‌است. در این دوران بسیاری از جنبش‌های فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از تهران و دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل می‌گرفت.[۱] بسیاری از اولین‌های تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه،[۵۵][۵۶] اولین سینمای عمومی،[۵۷] اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لال‌های ایران،[۵۴] ادبیات نوین، نمایشنامه‌نویسی به زبان فارسی[۵۸] و آذری[۵۹] و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد[۵۴] در تبریز بوده‌است.

در سال ۱۳۲۴ خورشیدی فرقهٔ دموکرات آذربایجان با حمایت شوروی سعی در برپایی حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران کرد و تبریز مرکز فعالیت‌های این گروه بود. ولی با بیرون‌رفتن نیروهای شوروی، این فرقه نیز با شکست سختی روبه‌رو شد.[۶۰] سیاست دوران شوروی کمونیستی و استالین موسوم به «دیوار آهنین» و بسته‌شدن مرزهای شمالی ایران در این دوران، ضربهٔ بزرگی به رونق شهر –به‌عنوان مرکز مبادلات منطقه با همسایگان شمالی ایران– وارد نمود.[۲۶]

در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ خورشیدی، تظاهرات مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز کشته‌شدگان ۱۹ دی ۱۳۵۶ تظاهرات قم به درگیری کشید و معترضین عملاً بیش‌تر نقاط شهر را تسخیر نمودند.[۶۱] در سال‌های نخست بعد از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، طرفداران حزب جمهوری خلق مسلمان ایران، به طرفداری از شریعتمداری برخی ناآرامی‌ها را در این شهر پدید آوردند که با دخالت دولت ایران و تعطیلی حزب مذکور، این ناآرامی‌ها خاتمه یافت. تبریز در سال‌های جنگ عراق با ایران نقش بارزی داشت و حضور نیروهای داوطلب از تبریز در آن دوران درخور توجه بود. بنابر آمار رسمی موجود، شمار کشته‌شدگان (شهیدان) این شهر در این جنگ بیش از ۴٬۲۰۰ تن بوده‌است.[۱]
وضعیت طبیعی
جغرافیا
دورنمایی از کوه دند و قلهٔ آن.

تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهی‌الیه مشرق و جنوب‌شرق جلگهٔ تبریز قرار گرفته‌است. این شهر از سمت شمال به کوه‌های پکه‌چین و عون بن علی، از سمت شمال‌شرق به کوه‌های گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنه‌های رشته‌کوه سهند محدود شده‌است.[۲۳][۲۴][۱]

تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمین‌های هموار و شوره‌زارهای تلخه‌رود (آجی‌چای) محدود شده و به شکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ یا یک جلگهٔ بین‌کوهی درآمده‌است. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سه‌راهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمین‌های تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است.[۱][۹] مسافت جاده‌ای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۳۰۸ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.[۶۲]
چشم‌انداز غرب تبریز از فراز بام آن.

مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریباً ۲۰ برابر شده‌است. برپایهٔ آمار موجود، مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیده‌است.[۱]

مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافت‌های فرسوده بوده‌است.[۸]
رودخانه‌ها
رودخانهٔ تلخه‌رود (آجی‌چای).
پل قاری برروی رودخانهٔ مهران‌رود (قوری‌چای).

از داخل تبریز دو رودخانه عبور می‌کند؛ اولی تلخه‌رود که رودخانه‌ای دایمی است و از ناحیهٔ شمال غربی این شهر می‌گذرد و دومی مهران‌رود که از مرکز تبریز عبور می‌کند و فصلی است.[۱]

تلخه‌رود (آجی‌چای)

نوشتار اصلی: تلخه‌رود

آب رودخانهٔ تلخه‌رود به دلیل عبور از زمین‌های گچی و نمکی، تلخ و شور است و برای استفاده در زمین‌های کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازه‌گیری ونیار –در شمال‌شرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیه‌است.[۱]

رودخانهٔ تلخه‌رود که از دامنه‌های جنوبی کوه سبلان سرچشمه می‌گیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنه‌های قوشه‌داغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز می‌شود و در امتداد جادهٔ تبریز–آذرشهر به سمت جنوب‌غرب جریان پیدا می‌کند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه می‌ریزد.[۱]

مهران‌رود (قوری‌چای)

رودخانهٔ مهران‌رود نسبت به رودخانهٔ تلخه‌رود از میزان آبدهی کم‌تری برخوردار است و در بیش‌تر ماه‌های سال کم‌آب و در برخی ماه‌های گرم، خشک می‌شود. این رودخانه از کوه سهند سرچشمه گرفته و نهایتاً به تلخه‌رود می‌پیوندد.[۱]

این رودخانه با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوب‌شرق تبریز می‌رسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانه‌های فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده می‌گردد و از سمت شرق تبریز، وارد این شهر می‌شود. مهران‌رود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و سرانجام وارد زمین‌های کشاورزی شده و پس از آن در ناحیهٔ شمال‌غربی تبریز و در پیرامون فرودگاه به تلخه‌رود ملحق می‌شود.[۱]
آب و هوا
نوشتار اصلی: آب و هوای تبریز
نمایی از محوطهٔ دانشگاه تبریز در فصل زمستان.

آب و هوای تبریز استپی خشک با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد است. سرمای زمستانی، تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقه‌است. آب و هوای این شهر در تابستان‌ها خشک و گرم است؛[۱۸] اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغ‌های زیادی در پیرامون شهر تعدیل می‌گردد.[۲]

میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرم‌ترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتی‌گراد، در دی‌ماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتی‌گراد، در فروردین‌ماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتی‌گراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتی‌گراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتی‌گراد است. میانگین بارندگی سالیانهٔ تبریز مانند بیش‌تر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلی‌متر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ می‌دهد.[۱]
[نهفتن]Weather-rain-thunderstorm.svgآب و هوای تبریزNuvola apps kweather.svg
    ژانویه     فوریه     مارس     آوریل     مـــــه     ژوئـن     ژوئیـه     اوت     سپتامبر     اکتبـر     نوامبر     دسامبر     سـال
گرم‌ترین
C°     ۱۶٫۰     ۱۹٫۰     ۲۵٫۴     ۳۰٫۴     ۳۳٫۵     ۳۹٫۰     ۴۲٫۰     ۴۰٫۰     ۳۸٫۰     ۳۰٫۶     ۲۳٫۴     ۲۱٫۸     ۴۲٫۰
میانگین گرم‌ترین‌ها
C°     ۲٫۳     ۴٫۷     ۱۰٫۳     ۱۶٫۹     ۲۲٫۷     ۲۸٫۷     ۳۲٫۷     ۳۲٫۶     ۲۸٫۲     ۲۰٫۵     ۱۱٫۹     ۵٫۱     ۱۸٫۰
میانگین سردترین‌ها
C°     -۵٫۷     -۴٫۱     ۰٫۴     ۵٫۹     ۱۰٫۶     ۱۵٫۲     ۱۹٫۳     ۱۹٫۰     ۱۴٫۴     ۸٫۲     ۲٫۱     -۲٫۸     ۶٫۹
سردترین
C°     -۲۵٫۰     -۲۲٫۰     -۱۹٫۰     -۱۲٫۰     ۰٫۶     ۴٫۰     ۷٫۰     ۱۰٫۰     ۴٫۰     -۴٫۰     -۱۷٫۰     -۱۹٫۵     -۲۵٫۰
بارش
mm     ۲۲٫۳     ۲۴٫۲     ۴۰٫۶     ۵۲٫۷     ۴۲٫۶     ۱۶٫۹     ۵٫۸     ۳٫۲     ۷٫۶     ۲۱٫۹     ۲۷٫۹     ۲۳٫۲     ۲۸۸٫۹


منبع: سازمان هواشناسی ایران (۲۰۰۵–۱۹۵۱)[۶۳]
زمین‌لرزه‌ها
نوشتار اصلی: زمین‌لرزه‌های تبریز
مقایسهٔ نسبی میزان خطر زمین‌لرزه در نقاط مختلف ایران؛ نقاط قرمزتر نقاطی هستند که شتاب حداکثر جنبش زمین در آن‌ها بیش‌تر است.

تبریز در ناحیه‌ای زلزله‌خیز واقع شده[۱۸] و در طول تاریخ بارها با خاک یکسان گشته‌است. جنبش و حرکت خفیف به صورت روزانه در تبریز اتفاق می‌افتد. مهیب‌ترین زمین‌لرزه‌ای که تا به‌حال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی داده‌است.[۲][۲۸]

به گفتهٔ سرپرست امور زلزله‌شناسی سازمان انرژی اتمی ایران، دلیل وقوع زمین‌لرزه‌های بزرگ و مخرب در تبریز و نواحی دیگر مانند رشته‌کوه‌های البرز و زاگرس، قرارگرفتن آن‌ها در مسیر کمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانهٔ اقیانوس اطلس شروع شده و پس از عبور از دریای مدیترانه، شمال ترکیه، ایران، هند، چین و جزایر فیلیپین، به کمربند دیگری که اقیانوس آرام را دور می‌زند، متصل می‌شود.

از جمله گسله‌های بارز آذربایجان، «گسلهٔ شمال تبریز» است. این گسله که به موازات جادهٔ اصلی تبریز–بستان‌آباد امتداد یافته، مسبب زمین‌لرزهٔ سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجهٔ ریشتر می‌باشد. هرچند این گسله در سدهٔ حاضر فعالیت مشخصی نداشته‌است؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان می‌دهد که دورهٔ بازگشت زمین‌لرزه‌های شدید و مخرب در تبریز می‌تواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد.[۶۴]

تعدادی از تاریخ‌های مهم وقوع زمین‌لرزه در تبریز در زیر فهرست شده‌اند:

    در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومت ابوالفضل جعفر متوکل (خلیفهٔ عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید.[۲]
    در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمین‌لرزه سخت آسیب دید. منجمی به‌نام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمین‌لرزه را پیش‌بینی کرده ود.[۲] در سفرنامه‌ای که از ناصر خسرو برجای مانده، به این زمین‌لرزه اشاره شده‌است:[۶۵]

    مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنج‌شنبه هفدهم ربیع‌الاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند. و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک می‌گفت، اما زبان فارسی نیکو نمی‌دانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.

قطران تبریزی زمین‌لرزهٔ سال ۴۳۴ را چنین توصیف می‌کند:[۲۸]
خدا به مردم تبریز برفکند فنا         فلک به نعمت تبریز برگماشت زوال
فراز گشت نشیب و نشیب گشت فراز         رمال گشت جبال و جبال گشت رمال
دریده گشت زمین و خمیده گشت نبات         دمنده گشت بحار و رونده گشت جبال
بسا سرای که بامش همی به سود فلک         بسا درخت که شاخش همی به سود هلال
کز آن درخت نمانده کنون مگر آثار         وز آن سرای نمانده کنون مگر اطلال
کسی که رسته شد از مویه گشته بود چو مو         کسی که جسته شد از ناله گشته بود چو نال
یکی نبود که گوید به دیگری که مموی         یکی نبود که گوید به دیگری که منال
همی به دیده بدیدم چو روز رستاخیز         ز پیش رایت مهدی و فتنهٔ دجال
کمال دور کناد ایزد از جمال جهان         کمی رسد به جمالی کجا گرفت کمال

    در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمین‌لرزه خسارت‌های عمده‌ای به تبریز وارد کرد.[۲]

تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوع بحران و بلایای طبیعی –به ویژه زمین‌لرزه– است. این شهرک که در بالادست بزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلی عباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد.[۶۶]
مردم
زبان
نوشتار اصلی: زبان ترکی آذربایجانی
توزیع جغرافیایی مناطقی که در آن‌ها به زبان ترکی آذربایجانی سخن گفته می‌شود.

زبان امروزی مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری، آذربایجانی و آذری معروف است.[۶۷] همچنین زین‌العابدین شیروانی (معاصر فتحعلی‌شاه و محمدشاه) در کتاب «حدایق‌السیاحه» نیز تأیید می‌کند که ساکنان تبریز به این زبان سخن می‌گویند.[۲۲]

تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری سخن می‌گفته‌اند که تا حدود سدهٔ یازدهم هجری در آذربایجان رایج بوده‌است.[۱] زبان آذری از زبان‌های ایرانی و نزدیک به گویش‌های جنوب دریای خزر و تاتی بوده‌است.[۲]
زبان ترکی آذربایجانی در ایران –برخلاف جمهوری آذربایجان– به الفبای فارسی نگاشته می‌شود.

مسعودی در سال ۳۱۴ (سدهٔ چهارم هجری) از میان زبان‌های رایج در این شهر، زبان‌های پهلوی، دری و آذری را ذکر نموده‌است.[۶۸] محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» می‌نویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سدهٔ پنجم هجری) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات می‌کند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن می‌گفته‌اند؛ ولی به فارسی دری نمی‌توانسته‌اند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری می‌نوشته‌اند».[۶۹]

یاقوت حموی در سدهٔ ششم هجری به ابوزکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره می‌کند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم می‌کرده‌است.[۴۵] همچنین در رساله‌ای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سدهٔ یازدهم هجری) بخشی به زبان آذری نوشته شده و این می‌نمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشته‌است.[۷۰]
قومیت
نوع پوشش مردم آذری.

بنا به گفته‌ی جهانگردان ونیزی که در حوالی دوره آق‌قویونلو از تبریز دیدن کرده‌اند :«ایرانیان، ترکمانان، عشایر هواخواه صفویه و ارامنه» ساکنان تبریز را تشکیل می‌دادند.[۷۱] آنتوریو تنرئیرو (جهان‌گرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز می‌نویسد: «در این شهر فارسی‌زبانان و عده‌ای از ترکمانان زندگی می‌کنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند».[۷۲]

طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبرهٔ پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۹ خورشیدی انجام داد و براساس بررسی میدانی و جامعهٔ آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر ایران، درصد اقوامی که در این نظرسنجی نمونه‌گیری شدند، در تبریز شامل ۹۶٫۵% ترک (آذزی)، ۲٫۹% فارسی‌زبان و ۰٫۶% از سایر قومیت‌ها بودند.[۷]

آخرین مطالعهٔ مقایسه‌ای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذری‌های ایرانی و احتمالاً اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند.[۷۳]
مذهب
نوشتار اصلی: شیعه دوازده‌امامی
کلیسای مریم مقدس تبریز.

بیشینهٔ مردم تبریز مسلمان و پیرو مذهب شیعهٔ دوازده‌امامی هستند. هرچند کمینه‌ای از مسیحیان ارمنی با ۱٬۰۹۷ نفر، آشوری با ۵۰۳ نفر، زرتشتی با ۲۶ نفر، سایر مسیحیان با ۱۷ نفر و کلیمی با ۵ نفر جمعیت نیز در این شهر سکونت دارند.[۷۴]

شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز (۱۵۰۱ میلادی) مذهب شیعهٔ دوازده‌امامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد؛ علی‌رغم آن‌که در آن زمان اکثریت ساکنان شهر سنی‌مذهب بودند.[۷۵]

تبریز شمار زیادی از پیروان اهل حق را در خود جای داده‌است. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچ‌گاه از این جماعت آمار گرفته نمی‌شود؛ ولی هر مسافری می‌تواند مردان آن‌ها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به این‌که تبریز محل اعدام سید علی‌محمد باب (ژوئیهٔ ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادی بهایی هم در شهر ساکن باشند.[۷۶]

ارامنهٔ تبریز که بیش‌ترین کمینهٔ ساکن این شهر را تشکیل می‌دهند، در طی نسل‌کشی ارمنی‌ها که توسط امپراتوری عثمانی و همزمان با جنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنهٔ تبریز «گریگوری» است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب می‌شود.[۷۷]
نوشتار اصلی: یهودیان آذربایجان

پیش‌تر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند.[۷۸]بعد از آنکه هالاکوخان در سال ۱۲۸۵ سلسله خود را تاسیس کرد بسیاری از یهودیان به این شهر مهاجرت کردند.[۷۹] به دلیل تیعیضات و تعدیات فراوان جمعیت کلیمیان تبریز در دوران صفوی پراکنده شدند.[۸۰]هر چند در قرن ۱۹ به حضور پررنگ ایشان در عرصه فرش اشاره شده است.[۸۱]امروزه همهٔ آنها به تهران مهاجرت کرده‌اند.[۸۲]
فرهنگ
مقبرةالشعرای تبریز؛ آرامگاه بیش از ۴۰۰ شاعر، عارف و نام‌آور ایرانی. اسدی طوسی نخستین و محمدحسین شهریار واپسین آرمیده در این آرامگاه است.

از نظر شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، مشاهیر زیادی از تبریز برخاسته‌اند.[۱] همچنین یکی از مکتب‌های نگارگری ایران به نام «مکتب تبریز» نیز در این شهر و در دورهٔ ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آق‌قویونلو و صفویان شکل گرفته‌است.[۸۳]

از جملهٔ مشاهیر تبریز در سده‌های گذشته می‌توان نظام‌الدین تبریزی فقیه شافعی سدهٔ هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسی‌گوی سدهٔ پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسندهٔ دیوان حماسه در سدهٔ پنجم و اوایل سدهٔ ششم، تاج‌الدین تبریزی مفسر شافعی سدهٔ هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سدهٔ نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سدهٔ یازدهم، بدیع‌الزمان تبریزی خوش‌نویس و شاعر سدهٔ یازدهم نام برد.[۱]

از مشاهیر تبریز در عصر حاضر نیز می‌توان به سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب الغدیر، سید حسن تقی‌زاده سیاست‌مدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظم‌زادهٔ ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار شاعر اشاره کرد.[۱]

نمونه‌هایی از آثار مکتب نگارگری تبریز در سدهٔ چهاردهم میلادی

    منظرهٔ تابستان.

    منظرهٔ زمستان.

    سیمرغ زال را می‌رباید.

    اسفندیار با گرگ‌ها می‌جنگد.

تجارت
نوشتار اصلی: بازار تبریز
بازار فرش تبریز.

موقعیت جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنه‌های کوه سهند و کرانهٔ شرقی دریاچهٔ ارومیه، این شهر را مبدل به تنها راه ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قره‌داغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کرده بود. منابع تاریخی حاکی از تجارت تبریز با عثمانی‌ها، گرجی‌ها و روس‌ها و کشور هندوستان داشته و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع می‌شده‌اند.[۲۸]

از نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسی‌تبار از طریق جادهٔ ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیهٔ امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل می‌کردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایب‌السلطنهٔ فتحعلی‌شاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسی‌ها مبدل شده بود.[۱] تبریز همچنین یکی از مهم‌ترین مراکز بافت قالی در ایران بوده‌است.[۲۸]
جمعیت
تغییرات جمعیت تبریز (۱۳۸۵–۱۳۳۵).

جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱٬۴۹۴٬۹۹۸ نفر بوده‌است که پنجمین شهر پرجمعیت ایران و دویست و بیست و ششمین شهر پرجمعیت جهان محسوب می‌شود. این شهر تا سال ۱۳۴۵ خورشیدی دومین شهر پرجمعیت ایران –پس از تهران– بود که در این سال، شهرهای اصفهان و مشهد از آن پیشی گرفتند. همچنین در سال ۱۳۹۰ خورشیدی جمعیت کرج از جمعیت تبریز فزونی یافت.[۸۴][۸۵][۸۶]

تبریز به سبب مرکزیت اقتصادی، صنعتی، اداری و اعتبار بین‌المللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب می‌گردد. اخیراً شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جادهٔ تبریز-آذرشهر در دست ساخت است که برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته می‌شود تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.[۱]
اماکن تاریخی
بناها
بازار تبریز، تیمچهٔ مظفریه؛ این بازار، بزرگ‌ترین بازار سرپوشیدهٔ جهان است.
نوشتار اصلی: بناهای تاریخی تبریز

تبریز بارها در طول تاریخ بر اثر زمین‌لرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حمله‌های سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روس‌ها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابی‌های شدیدی شده‌است.[۴۸] این جنگ‌ها و زمین‌لرزه‌های مکرر، بخش‌های عمده‌ای از قسمت‌های قدیمی شهر را نابود کرده‌است.[۸۷] به عنوان مثال، شاه اسماعیل صفوی پس از فتح هرات، هنرمندان بسیاری را با خودش به تبریز آورد؛ ولی هیچ‌کدام از بناهایی که او یا جانشینان مستقیم او ساخته‌اند، سالم باقی نمانده‌اند. آن‌چه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز باقی‌مانده، توصیف‌هایی است که گردشگران اروپایی مکتوب کرده‌اند.[۸۸]

امروزه تنها دو محل باستانی –یعنی ارگ تبریز و مسجد کبود– از تبریز قدیم برجای مانده‌است. به همین دلیل این شهر نسبت به سایر شهرهای بزرگ ایران –همچون اصفهان، شیراز و حتی مشهد– آثار باستانی بسیار کم‌تری دارد. ارگ تبریز بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی برروی آواره‌های مسجدی ساخته شده‌است. این بنا از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشم‌گیر است. مسجد کبود بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشی‌کاری آبی تزئینی زیبایش، شهرت یافته‌است. از دیگر آثار باستانی تبریز، خرابه‌های مقبرهٔ دوازده‌گوشهٔ غازان پسر ارغون (حاکم مغول ایران) نیز قابل ذکر است.[۲۶][۱۸]
مساجد
نوشتار اصلی: مساجد تاریخی تبریز
مسجد کبود (۱۸۷۲).

برپایهٔ نوشته‌های جهانگردان و جغرافی‌دانان، در دوره‌های گوناگون تبریز بیش از یکصد و پنجاه تا سیصد باب مسجد را در خود جای داده بوده‌است. بسیاری از این مساجد در اثر جنگ‌ها و زمین‌لرزه‌های گوناگون از میان رفته‌اند و اکنون تنها چند مسجد تاریخی متعلق به سده‌های پیش در این شهر پابرجا مانده‌است.[۸۹]

از مهم‌ترین مسجدهای تاریخی تبریز می‌توان به مسجد استاد و شاگرد، مسجد اسماعیل خاله‌اوغلی، مسجد ثقةالاسلام، مسجد جامع، مسجد حاج صفرعلی حجت‌الاسلام، مسجد حسن پادشاه، مسجد خزینه، مسجد دال ذال، مسجد سیدالمحققین، مسجد صاحب‌الامر (شاه طهماسب یکم)، مسجد شاهزاده، مسجد صادقیه، مسجد ظهیریه، مسجد علی‌شاه، مسجد کاظمیه، مسجد کبود، مسجد مجتهد، مسجد مقبره، مسجد ملاباشی، مسجد میرزاصادق‌آقا، مسجد میرزامهدی قاری و مسجد قراملک اشاره کرد.[۹۰]
خانه‌ها
نوشتار اصلی: خانه‌های تاریخی تبریز
خانهٔ بهنام.

تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانهٔ تاریخی در سطح تبریز شناسایی شده‌است. تمام بناهای تاریخی و دیدنی موجود در تبریز در آخرین شب سال ۱۱۹۳ هجری و در آغاز دورهٔ حکومت قاجاریان بر اثر وقوع زمین‌لرزه‌ای هولناک تخریب شدند و این شهر به تلی از خاک تبدیل گشت.[۹۱]

در سال‌های پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، تعدادی از خانه‌های تاریخی تبریز ترمیم شده‌است. برای نمونه خانهٔ کوزه‌کنانی –در خیابان راسته‌کوچه– به موزهٔ مشروطه، خانهٔ شربت‌اوغلی –در خیابان ثقةالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانه‌های قدکی، گنجه‌ای‌زاده و بهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعهٔ دانشکدهٔ معماری تبدیل شده‌است. بسیاری از دیگر خانه‌های تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت به موزه یا سایر مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد.[۹۱]
سیاست
استانداری
کاخ استانداری آذربایجان شرقی.
نوشتار اصلی: کاخ استانداری آذربایجان شرقی

تبریز از آغاز پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار در سال ۱۲۲۸ خورشیدی تا صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین‌شاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، ولی‌عهدنشین بود. در این دوره ولی‌عهدان که از نزدیکان پادشاهان قاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کل آذربایجان را برعهده داشتند.[۹۲]

پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتای رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولت روسیه حاکمان این استان را تعیین می‌نمود. در دورهٔ پهلوی نیز بیش‌تر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولت‌های بیگانه نظیر آمریکا، انگستان و روسیه به این سمت منصوب می‌شدند یا از طرفداران این دولت‌ها بودند.[۹۲]
شهرداری
نوشتار اصلی: شهرداری تبریز
شهرداری تبریز.

شهرداری تبریز نخستین نهاد شهرداری در سطح ایران است که در اوایل تأسیس باعنوان «بلدیه» در این شهر شناخته می‌شد. بنای کاخ شهرداری تبریز نیز در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت –حاج ارفع‌الملک جلیلی– بنیان نهاده شد که از جملهٔ عمارت‌های تاریخی و مستحکم این شهر به شمار می‌رود.[۹۳]

قاسم‌خان امیرتومان (والی) از دانش‌آموختگان دانشگاه سن‌سیر فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانهٔ سربی، چراغ برق، تراموا و تلفن را برای نخستین‌بار در سطح کشور در این شهر دایر نمود.[۹۳] همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» به‌عنوان نخستین شهردار زن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقهٔ ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقهٔ ۷ تبریز بوده‌است.[۹۴]
کنسولگری‌ها
نوشتار اصلی: کنسولگری‌ها در ایران
کنسولگری ایالات متحدهٔ آمریکا در ضلع جنوبی ارگ تبریز به سال ۱۹۱۱ میلادی؛ تصویر گرفته شده توسط مورگان شوستر.

تبریز در گذشته دارای ۱۱ کنسولگری بوده و در حال حاضر تنها ۲ کنسولگری در این شهر فعال است:[۹۵]
    نام کشور     وضعیت کنسولگری
جمهوری آذربایجان     جمهوری آذربایجان     فعال[۹۶]
ترکیه     ترکیه     فعال[۹۷]
آلمان     آلمان     غیر فعال[۹۸]
ایالات متحده آمریکا     ایالات متحدهٔ آمریکا     غیر فعال[۹۸]
اتریش     اتریش     غیر فعال[۹۸]
بریتانیا     بریتانیا     غیر فعال[۹۸]
جمهوری جنوا     جمهوری جنوا     غیر فعال[۹۹]
روسیه     روسیه     غیر فعال[۹۸]
فرانسه     فرانسه     غیر فعال[۹۸]
عراق     عراق     غیر فعال[۱۰۰]
جمهوری ونیز     جمهوری ونیز     غیر فعال[۹۹]
اماکن تفریحی
پارک‌ها
نوشتار اصلی: پارک‌های تبریز
کاخ کلاه‌فرنگی ایل‌گلی در میان دریاچهٔ بوستان ایل‌گلی.

تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که این تعداد شامل ۴۵ پارک همسایه‌ای، ۵۲ پارک محله‌ای، ۲۵ پارک ناحیه‌ای، ۶ پارک منطقه‌ای و ۴ پارک شهری می‌شود.[۱۰۱] امروزه ۸ پارک مسافر در تبریز فعالیت می‌کنند که توان پذیرایی از ۱۰٬۰۰۰ مسافر را به‌طور همزمان دارند.[۱۰۲]
هتل‌ها
هتل ۵ ستارهٔ پارس ایل‌گلی در ضلع جنوبی بوستان ایل‌گلی.

تبریز نخستین شهر در ایران است که در آن هتل و مسافرخانه به سبک جدید ایجاد شده و اولین هتل در حدود سال ۱۲۷۷ خورشیدی توسط شخصی به نام «میرزا اسحاق‌خان معزالدوله» در جوار پل قاری احداث شده بود.[۱۰۳]

هم‌اکنون شهر تبریز دارای ۱۸ باب هتل است.[۱۰۳] هتل‌های ۵ ستارهٔ پارس و شهریار در منطقهٔ ایل‌گلی[۱۰۴] و ۴ ستارهٔ بین‌المللی تبریز و گسترش در منطقهٔ آبرسان از مهم‌ترین هتل‌های تبریز محسوب می‌شوند.[۱۰۵] همچنین هتل‌های ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتل‌های معروف این شهر هستند.[۱۰۶][۱۰۷]
سینماها
نوشتار اصلی: سینما در تبریز

تبریز مهد سینما و تئاتر ایران بوده و پیشینهٔ ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده می‌رسد. پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آن‌ها سالم باقی‌مانده‌است؛ هم‌چنین در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید به‌نام سینما ناجی در این شهر به بهره‌برداری رسیده‌است.[۱۰۸]
نمایشگاه‌ها
نوشتار اصلی: نمایشگاه بین‌المللی تبریز

نمایشگاه بین‌المللی تبریز بزرگ‌ترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازهٔ تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت ۹ سالن نمایش مسقف جمعاً به متراژ ۵۰٬۰۰۰ متر مربع و فضای باز نمایشی به میزان ۲۰٬۰۰۰ متر مربع، جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقهٔ خاورمیانه پیدا کرده‌است.[۱۰۹]
موزه‌ها

شهر تبریز از نظر شمار موزه‌ها سومین شهر ایران بوده و موزه‌هایی همچون موزهٔ آذربایجان و قاجار را در خود جای داده‌است:[۱۱۰][۱۱۱]

تصاویری از اشیای موجود در موزهٔ آذربایجان

    سفالینه؛ هزارهٔ پنجم پیش از میلاد.

    جواهر؛ هزارهٔ اول پیش از میلاد.

    ظرف چینی؛ دورهٔ صفوی.

    جعبهٔ جواهر؛ دورهٔ قاجار.

آموزش
میرزا حسن تبریزی مشهور به «رشدیه» و شاگردانش؛ وی از بنیان‌گذاران تحصیلات ابتدایی به شیوهٔ نوین در ایران است.
برج ساعت دانشگاه تبریز.
عمومی

تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی به وجود آمده‌است. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که می‌خواستند از طریق فراهم‌آوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیش‌تر از همه مدیون زحمت‌ها و تلاش‌های شخصی به نام حاج میرزا حسن‌خان رشدیه –مردی مذهبی از طبقهٔ متوسط– بود. او که عمیقاً تحت تأثیر کتاب «احمد» و پیشرفت‌های آموزشی در شهر بیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسهٔ یک‌اتاقی‌اش را در این شهر تأسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچه‌ها قابلیت این را می‌داد که به آسانی بنویسند.

مدرسهٔ رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود می‌دانستند. رشدیه مأیوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری به مصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسه‌اش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، این‌بار مدرسهٔ رشدیه مورد استقبال زیاد روبه‌رو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ به‌طوری که پادشاه ایران از او خواست که مدرسه‌ای هم در تهران به شکل مدرن تأسیس کند و ۳۶٬۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص داده‌شد.[۱۱۲]
عالی

نخستین دانشگاه در ایران مدرسهٔ دارالفنون بود که تأکید برروی موضوعات نظامی، مهندسی، پزشکی و هنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسه‌ای نظامی نیز در تبریز و همچنین در اصفهان افتتاح شد.[۱۱۲] دانشگاه تبریز یک سال پس از خاتمهٔ جنگ جهانی دوم (۱۳۲۴ خورشیدی) با نام «آذربایجان اونیورسیته‌سی» (دانشگاه آذربایجان) در زمان حکومت خودمختار آذربایجان و به دستور سید جعفر پیشه‌وری تأسیس شد.[۱۱۳][۱۱۴] در حال حاضر تبریز به عنوان دومین شهر دانشگاهی ایران –پس از تهران– مطرح است.[۱۱۵][۱۱۶]

امروزه تبریز دارای مؤسسه‌های آموزش عالی متعددی نظیر آزاد اسلامی، پیام نور، تبریز، ربع رشید، سراج، شهید مدنی، صنعتی سهند، علوم پزشکی، نبی‌اکرم و هنر اسلامی است. دانشگاه تبریز در خردادماه ۱۳۲۵ خورشیدی و در زمان حکومت دموکراتها به نام «آذربایجان اونیورسیته‌سی» تأسیس شد؛ اما پس از سقوط آن حکومت با نام دانشگاه تبریز فعالیت خود را ازسر گرفت.[۱۱۷]
صنایع
نوشتار اصلی: صنایع تبریز
میدان ماشین‌سازی تبریز در محلهٔ قراملک.

تبریز یکی از مهم‌ترین مراکز صنعتی و تجارتی ایران است و در زمینهٔ صنعت نساجی، ماشین‌سازی و پتروشیمی فعالیت زیادی دارد.[۱۱۸] این شهر مدت‌ها است که مرکز هنر و صنایع دستی (به خصوص سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقره‌کاری) محسوب می‌شود.[۱۱۹]

قالی مهم‌ترین صادرات صنایع دستی تبریز به شمار می‌رود.[۱۱۹] این نوع قالی به‌علت طراحی ویژه و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی محسوب می‌شود.[۱۱۸] در زمینهٔ صنعت چرم نیز تبریز جزء پیشتازان است و کیف و کفش آن عموماً دارای کیفیت بالایی است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شده‌است.[۱۲۰]

کارخانه‌های صنعتی تبریز پس از سال ۱۳۴۵ خورشیدی و با احداث کارخانه‌های تراکتورسازی و ماشین‌سازی رونق پیدا کردند و این شهر به‌عنوان یک قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته شد.[۱۲۱] صنایع مختلفی از قبیل صنایع شیمیایی، ماشین‌آلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک و چرم در تبریز مشغول فعالیت هستند.[۱۲۲]

امروزه بیش از ۵۵ درصد از کارگاه‌های بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز مستقر شده‌اند که این امر سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاه‌ها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیده‌است.[۱۲۳]

افزون بر این، شهر صنعتی تبریز در سال‌های اخیر به قطب صنایع غذایی، آشامیدنی ایران و خاورمیانه تبدیل شده‌است؛ به طوری که هم‌اکنون بیش از ۵۰ درصد شیرینی و شکلات کشور که شامل ۶۰۰ نوع محصول می‌شود، در این شهر تولید می‌شود که از این میان، ۵۲ درصد شکلات، ۴۰ درصد بیسکویت، ۴۳ درصد ویفر، ۴۶ درصد تافی و ۳۸ درصد بّن‌بّن و آب‌نبات کشور در تبریز تولید می‌شود.[۱۲۴]
معضلات شهری
آلودگی هوا
نمایی از تبریز و هوای آلودهٔ آن.

تبریز دومین شهر آلودهٔ ایران است و میزان آلودگی هوا در این شهر روزبه‌روز افزایش یافته و شدیدتر می‌شود. مهم‌ترین علت آلودگی هوای تبریز، حمل و نقل درون‌شهری است و وجود صنایع بزرگ و مادر در پیرامون شهر نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار بر آلودگی هوای این شهر به‌شمار می‌رود.[۱۲۵]

براساس یک طرح آمارگیری که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی صورت گرفت، روزانه در سطح تبریز ۵۵۸٫۱۶۷۱ تن مواد آلوده‌کننده تولید می‌شود که از این مقدار منابع بزرگ صنعتی ۲۸۶٫۱۰۰۱ تن، وسایط نقلیهٔ موتوری ۲۰۱٫۶۵۴ تن و فراورده‌های نفتی مصرفی در اماکن تجاری، صنعتی و مسکونی ۷٫۱۶ تن را شامل می‌شوند.[۱۲۶]

با تشدید ترافیک خودروها و افزایش آلوده‌کننده‌هایی مانند نیروگاه حرارتی، صنایع پتروشیمی و پالایشگاه، آلودگی هوا از میانه‌های سدهٔ بیستم پیوسته در حال افزایش بوده‌است. تهدید اصلی محیط‌زیستی در حال حاضر ریزگردهای واردشده از عراق و خشکیدگی دریاچهٔ ارومیه است. دریاچهٔ مزبور از اواخر سدهٔ بیستم دچار بحران شده‌است. کاهش سطح آب، افزایش شوری آب و ظهور جزایر نمکی بزرگ در کناره‌های آن، علایم هشداردهنده‌ای هستند که از خشک‌شدن نهایی این دریاچه خبر می‌دهند. احتمالاً در آینده باد، ذرات نمک و املاح دیگر را در نواحی اطراف دریاچهٔ ارومیه –به ویژه تبریز– پراکنده ساخته و سلامتی ساکنان این شهر را به خطر بیندازد.[۱۲۷]
حاشیه‌نشینی
نوشتار اصلی: حاشیه‌نشینی در ایران
طرح جامع شهرسازی تبریز پس از وقوع انقلاب سفید.

در اوایل دههٔ پنجاه خورشیدی و پس از وقوع انقلاب سفید، به دلیل ایجاد کارخانه‌های متعدد صنعتی در تبریز، افراد بیکار ساکن شهرها و روستاهای اطراف، به‌دنبال یافتن شغل در این مراکز و اقامت در این شهر، به‌سمت تبریز سرازیر شدند. حاشیه‌نشینان در مدت کوتاهی برای خود خانه‌ای می‌ساختند و در این خانه‌ها ساکن می‌شدند. خانه‌های آنان از ابتدایی‌ترین امکانات رفاهی همچون آب، برق، گاز و تلفن بی‌بهره بود. گسترش این امر باعث ایجاد محله‌های بزرگ حاشیه‌نشین در پیرامون تبریز شد و در طی چندسال، چهرهٔ این شهر را تغییر داده و آن را با مشکلات متعددی روبه‌رو کرد.[۱۲۸]

امروزه تبریز در حدود ۴۰۰٬۰۰۰ نفر حاشیه‌نشین را در خود جای داده‌است. حاشیه‌نشینان به‌طور عمده در مناطق حاشیه‌ای شمال، شمال غرب و جنوب این شهر ساکن شده‌اند که از میان این مناطق می‌توان محله‌های آخماقیه، حافظ، خلیل‌آباد، داداش‌آباد، سیلاب، طالقانی، کشتارگاه، لاله، مارالان، منبع و یوسف‌آباد را نام برد که حدود ۳۰ کیلومتر مربع از مساحت تبریز را اشغال نموده‌اند.[۱۲۸]
بخش‌ها
گسترش شهر
سراسرنمای انتهای شرقی تبریز از بوستان ایل‌گلی.
نقشهٔ تبریز در سدهٔ شانزدهم میلادی.

تبریز در گذشته دارای هشت دروازه بوده که ورود و خروج از شهر از طریق آن‌ها انجام می‌پذیرفته‌است. بعدها در امتداد این دروازه‌های تاریخی، بازارچه‌هایی احداث گردیدند تا نیاز مردم هرمنطقه را تأمین نمایند و از مراجعهٔ مستمر مردم به بازارهای مرکزی جلوگیری شود. رفته‌رفته در پیرامون این بازارچه‌ها واحدهای مسکونی شروع به ساخت گردیدند و از همین روی بازارچه‌ها به هم متصل شدند و محله‌های جدیدی در گوشه و کنار شهر پدید آمدند.[۱۲۹]

امروزه باتوجه به گسترش روزافزون تبریز، این قسمت از شهر که بازار تبریز و سایر بازارچه‌های قدیمی و جدید را در درون خود جای داده، به‌عنوان مرکز شهر شناخته می‌شود. این منطقه از سمت شمال به خیابان شمس تبریزی، از سمت جنوب به محله‌های چرنداب و لیل‌آباد، از سمت شرق به خیابان‌های ثقةالاسلام و خاقانی و از سمت غرب به خیابان‌های راسته‌کوچه و شریعتی محدود شده‌است.[۱۳۰]
مناطق شهرداری
نوشتار اصلی: مناطق شهرداری تبریز
نقشهٔ مناطق شهرداری تبریز.

شهر تبریز از ۱۰ منطقهٔ مستقل شهرداری تشکیل یافته که از مجموع ۱٬۳۷۸٬۹۳۵ نفر جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، ۳۱۴٬۰۷۱ نفر در منطقهٔ ۱، ۲۸۰٬۲۶۱ نفر در منطقهٔ ۲، ۳۲۷٬۷۹۹ نفر در منطقهٔ ۳، ۳۰۱٬۵۶۱ نفر در منطقهٔ ۴، ۶۵٬۰۹۲ نفر در منطقهٔ ۵، ۲۴٬۶۲۷ نفر در منطقهٔ ۶، ۴۸٬۴۵۴ نفر در منطقهٔ ۷ و ۱۷٬۰۷۰ نفر در منطقهٔ ۸ ساکن بوده‌اند. براساس همین آمار، منطقهٔ ۳ پرجمعیت‌ترین و منطقهٔ هشت کم‌جمعیت‌ترین منطقهٔ تبریز به‌شمار می‌رود.[۳]

در سال ۱۳۸۸ خورشیدی، مناطق ۹ و ۱۰ در بخش‌های شرقی و شمالی محدودهٔ این شهر تأسیس شدند. منطقهٔ ۱۰ از پیوستن بخش‌هایی از مناطق ۱، ۴ و ۸ ایجاد شده‌است.[۱۳۱][۱۳۲] همچنین عملیات الحاق باسمنج به تبریز آغاز شده و در همین راستا جادهٔ مواصلاتی این شهر و مرکز استان در حال تعریض است.[۹۴][۱۳۳]
ترابری
نوشتار اصلی: ترابری در تبریز
فرودگاه
نوشتار اصلی: فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز
فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز.

فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز در سال ۱۳۲۶ خورشیدی تأسیس شد و فعالیت‌های خود را به‌طور رسمی از سال ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز نمود. این فرودگاه در سال ۱۳۷۰ خورشیدی به فرودگاه بین‌المللی ارتقا یافت و در سال ۱۳۷۸ خورشیدی به‌عنوان یکی از فرودگاه‌های آسمان‌باز ایران شناخته شد.[۱۳۴]

پروازهای خارجی فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز شامل پروازهای از مبدأ تبریز به مقاصد ارزروم، ازمیر، اسپارتا، استانبول، باکو، بغداد، تفلیس، جده، دبی، دمشق و مدینه است. پروازهای داخلی نیز به صورت هفتگی و روزانه از این فرودگاه انجام می‌پذیرد که شامل پروازهای از مبدأ تبریز به مقاصد اصفهان، اهواز، بندرعباس، تهران، رشت، شیراز، عسلویه، کیش، ماهشهر و مشهد است. همچنین شرکت‌های هواپیمایی آتا، آسمان، ارم، ایران، ایران ایرتورز، تابان، ترکیه، فارس ایر قشم، کاسپین، کیش و نفت ایران به فرودگاه بین‌المللی شهید مدنی تبریز پرواز دارند.[۱۳۵][۱۳۶]
راه‌آهن
نوشتار اصلی: ایستگاه راه‌آهن تبریز
ایستگاه راه‌آهن تبریز.

کارهای ساختمانی راه‌آهن تبریز از سال ۱۲۹۱ در محور تبریز–جلفا و صوفیان–رازی (در مرز ترکیه) شروع و در سال ۱۲۹۵ محور تبریز–جلفا با ۱۴۹ کیلومتر مورد بهره­برداری قرار گرفت.[۱۳۷]

دومین خطی که پس از تکمیل راه‌آهن سراسری اقدام به ساخت آن گردید، خط تهران–تبریز بود که ساخت این خط در روز ۱۸ آبان ۱۳۱۷ از تهران شروع و در روز ۱۴ آبان ۱۳۲۱ ساختمان و ریل‌گذاری آن تا میانه خاتمه یافت و بلافاصله بهره‌برداری از آن آغاز شد.[۱۳۷]

تنها خط بین‌المللی راه‌آهن تبریز، خط تبریز–نخجوان است. از خطوط داخلی راه‌آهن تبریز می‌توان به خطوط تبریز–تهران، تبریز–مشهد و تبریز–سلماس اشاره کرد.[۱۳۸]
ترمینال
نوشتار اصلی: پایانه مسافربری تبریز

پایانهٔ مسافربری تبریز نخستین پایانهٔ مسافربری در سطح ایران است که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی طرح احداث آن مطرح شد. از سال ۱۳۴۷ خورشیدی عملیات اجرایی این پایانه شروع شده و سرانجام در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به بهره‌برداری رسید. سازمان پایانه‌های مسافربری تبریز نیز در سال ۱۳۷۴ خورشیدی تأسیس شده‌است.[۱۳۹]
مترو
نوشتار اصلی: متروی تبریز
ایستگاه متروی ایل‌گلی.

عملیات اجرایی متروی تبریز از سال ۱۳۸۰ آغاز شده‌است. متروی تبریز در پنج مسیر ساخته می‌شود که پس از تهران بیش‌ترین تعداد خطوط مترو در ایران را دارا است. چهار خط این مترو داخلی بوده و یک خط آن خارج از حومه‌است. پیش‌بینی می‌شود متروی تبریز قادر به جابه‌جایی ۳۰ هزار نفر به وسیلهٔ ۳۰ قطار در هر ساعت و در هر جهت از مسیرهای پنج‌گانه باشد.[۱۴۰]

براساس برنامه‌ریزی انجام‌شده، مسیر اول به‌طول ۱۸ کیلومتر از میدان ایل‌گلی تا کوی لاله و مسیر دوم به طول ۲۷ کیلومتر از دانشگاه آزاد اسلامی تا قراملک خواهد بود. خط خارج از حومه (مسیر پنجم) نیز به طول ۲۰ کیلومتر از شهر جدید سهند تا تبریز خواهد بود.[۱۴۰]
اتوبوس تندرو

سامانهٔ اتوبوس تندرو در ایران پس از تهران در تبریز به اجرا درآمده‌است. این سامانه در دو خط اجرا شده و محدودهٔ تردد خط اول این سامانه از میدان بسیج (در شرق شهر) تا میدان راه‌آهن (در غرب شهر) است که به طور کلی مسافتی حدود ۱۸ کیلومتر و ۶۱ ایستگاه را شامل می‌شود.[۱۴۱][۱۴۲]
تاکسی

سازمان تاکسیرانی تبریز ۱۵ هزار دستگاه تاکسی را سازماندهی کرده که این تعداد شامل ۱۱ هزار و ۵۰۰ دستگاه تاکسی پلاک قرمز، ۳ هزار دستگاه تاکسی مربوط به آژانس‌ها و شرکت‌های حمل و نقل خصوصی و ۵۰۰ دستگاه تاکسی کمکی است.[۱۴۳]
ورزش
نوشتار اصلی: ورزش در تبریز
پرونده:Sahand Stadium.JPG
ورزشگاه یادگار امام تبریز در یکی از بازی‌های خانگی باشگاه فوتبال تراکتورسازی؛ این ورزشگاه با گنجایش ۷۲ هزار نفر تماشاگر، دومین ورزشگاه بزرگ ایران –پس از ورزشگاه آزادی تهران- محسوب می‌شود.

تبریز دارای حدود ۱۰۰ مکان ورزشی شامل سالن‌های آمادگی جسمانی، اسکواش، باستانی، بدمینتون، بدنسازی، بوکس، پینگ‌پنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، شمشیربازی، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنه‌برداری و ووشو، میدان‌های تنیس، فوتبال، والیبال و هاکی، زمین‌های اسکیت و تیراندازی با کمان، پیست‌های اسکی و دوومیدانی، چمن‌های طبیعی و مصنوعی و استخرهای سرپوشیده و روباز است.[۱۴۴] از نظر تعداد ورزشکار نیز، بر اساس آمار شش ماهه نخست سال ۱۳۹۳، شهر تبریز دارای ۵۸ هزار و ۲۷۶ ورزشکار سازمان‌یافته است.[۱۴۵]
فوتبال

فوتبال یکی از محبوب‌ترین رشته‌های ورزشی در نزد مردم تبریز است. بازی‌های خانگی باشگاه فوتبال تراکتورسازی در این شهر بر‌گزار می‌شود که در بیش‌تر بازی‌ها، ورزشگاه ۷۰ هزار نفری یادگار امام، مملو از هواداران این تیم می‌شود؛ به طوری که این باشگاه در هر سه فصل حضور خود در لیگ برتر در فصل‌ها ۸۹–۱۳۸۸، ۹۰–۱۳۸۹ و ۹۱–۱۳۹۰، بیشترین تعداد تماشاگر را در بازی‌های خانگی داشته‌است.[۱۴۶][۱۴۷][۱۴۸][۱۴۹]

تبریز در سال ۱۳۹۲ خورشیدی با داشتن ۳ تیم در لیگ برتر فوتبال و لیگ برتر فوتسال ایران، به عنوان قطب فوتبال و فوتسال کشور شناخته می‌شود.[۱۵۰][۱۵۱][۱۵۲]
دوچرخه‌سواری

طبق اعلام کنفدراسیون دوچرخه‌سواری آسیا، تبریز قطب دوچرخه‌سواری این قاره به شمار می‌رود. این شهر دارای دو تیم دوچرخه‌سواری است که در اتحادیه جهانی دوچرخه‌سواری ثبت شده‌اند. همچنین بزرگترین پیست دوچرخه‌سواری کشور پس از تهران در تبریز به بهره‌برداری رسیده‌است. نخستین مدرسه دوچرخه‌سواری ایران نیز در تبریز تاسیس خواهد شد.[۱۵۳]

تیم دوچرخه‌سواری پتروشیمی تبریز به عنوان نخستین تیم کونتیننتال ایران، یکی از قدرتمندترین تیم‌های دوچرخه‌سواری آسیا بوده و به مدت ۳ فصل متوالی مقام نخست تمام رده‌های تیمی و انفرادی تورهای آسیایی ۲۰۰۷-۲۰۰۸، ۲۰۰۸-۲۰۰۹ و ۲۰۰۹-۲۰۱۰ را به دست آورده‌است.[۱۵۴]

تور دوچرخه‌سواری بین‌المللی آذربایجان به عنوان قدیمی‌ترین تور دوچرخه‌سواری آسیا در خردادماه هرسال در سطح استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل (با مبدأ و مقصد تبریز) زیرنظارت فدراسیون بین‌المللی دوچرخه‌سواری (UCI) بر‌گزار می‌شود. نخستین دوره از این رقابت‌ها در سال ۱۳۶۵ با حضور تیم‌های داخلی بر‌گزار شد.[۱۵۵][۱۵۶]
رسانه‌ها
ساختمان اصلی صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی.
صدا و سیما
نوشتار اصلی: شبکه سهند

رادیو تبریز به‌عنوان دومین رادیوی ایران از سال ۱۳۲۵ خورشیدی فعالیت خود را آغاز نمود. این رادیو پس از سال ۱۳۷۶ خورشیدی در قالب شبکهٔ استانی صدای مرکز آذربایجان شرقی به فعالیت خود ادامه می‌دهد.[۱۵۷]

تلویزیون تبریز در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با فرستنده‌ای ۱۰۰ واتی افتتاح گردید. در آبان ۱۳۷۹ خورشیدی با راه‌اندازی شبکهٔ استانی سیمای مرکز آذربایجان شرقی، این تلویزیون تغییراتی را متحمل شد.[۱۵۷] صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی در هفدهمین جشنوارهٔ مراکز صدا و سیمای ایران، چهارمین مرکز برتر پس از مراکز خوزستان، مازندران و گیلان شناخته شد.[۱۵۸]
نشریه‌ها

روزنامهٔ انجمن

نوشتار اصلی: انجمن تبریز (روزنامه)
نشریهٔ ملانصرالدین چاپ تبریز؛ احوال ملت‌ها در سدهٔ بیستم.

روزنامهٔ انجمن تبریز –که از رمضان ۱۳۲۴ هجری شروع به فعالیت کرده بود– به دلیل فراهم آوردن اطلاعاتی راجع به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دوران مشروطه و استبداد صغیر، مورد توجه ویژهٔ محققان معاصر قرار گرفته و آنان نسخه‌های به دست رسیده از این روزنامه را باارزش‌ترین اسناد برای مطالعهٔ دوران استبداد صغیر می‌دانند.[۱۵۹]

اهمیت روزنامهٔ انجمن تبریز در آن است که انتشار آن در دوران استبداد صغیر ادامه پیدا کرد و دلیل این امر هم آن بود که مردم تبریز بلافاصله پس از شنیدن خبر بمباران مجلس، به مبارزه علیه محمدعلی‌شاه پرداختند و در زمانی که حکومت مرکزی تقریباً تمام جراید را تعطیل کرده بود و از ورود روزنامه‌های خارجی جلوگیری به عمل می‌آورد، این نشریه به کار خود ادامه داد.[۱۵۹]

تصاویری از نخستین نسخه‌های روزنامهٔ انجمن

    AnjomanTabriz1.jpg
    AnjomanTabriz2.jpg
    AnjomanTabriz3.jpg
    AnjomanTabriz5.jpg

ره‌آوردها
کوفته تبریزی؛ غذای سنتی تبریز.
قلم‌زنی، ابزار دقیق، اسطرلاب جدید؛ کار صنعتگر تبریزی که در سال ۱۳۹۲ ساخته شده‌است.

ره‌آوردهای تبریز، شامل غذاهای سنتی، شیرینی‌ها و صنایع دستی این شهر:[۱۶۰]
غذاهای سنتی

    دلمهٔ برگ مو
    کوفته تبریزی
    کوکو

شیرینی‌ها

    آجیل
    اریس
    باسلوق
    پشمک
    خشکبار
    قرابیه
    نوقا

صنایع دستی

    سفالگری
    سوزن‌دوزی
    قالی‌بافی
    قلم‌زنی روی مس
    کفش‌دوزی
    کنده‌کاری
    گلدوزی
    گلیم‌بافی
    معرق‌کاری
    منبت‌کاری
    نقاشی روی سرامیک
    نقره‌کاری
    نگارگری

شهرهای خواهر
نوشتار اصلی: فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران
استانبول؛ از خواهرخوانده‌های تبریز.
باکو؛ از خواهرخوانده‌های تبریز.

تبریز با ۱۳ شهر جهان در ۱۰ کشور مختلف دارای پیوند خواهرخواندگی است که ۴ مورد از این شهرها در کشور ترکیه واقع شده‌اند.
    نام کشور     شهر خواهرخوانده
ترکیه     ترکیه     استانبول[۱۶۱]
ویتنام     ویتنام     هوشی‌مین[۱۶۲]
ترکیه     ترکیه     ازمیر[۱۶۳]
چین     چین     ووهان[۱۶۴]
جمهوری آذربایجان     جمهوری آذربایجان     باکو[۱۶۵]
اتریش     اتریش     وین[۱۶۶]
روسیه     روسیه     قازان[۱۶۷]
ترکیه     ترکیه     قونیه[۱۶۸]
کرواسی     کرواسی     زاگرب[۱۶۹]
ترکیه     ترکیه     ارزروم[۱۷۰]
فلسطین     فلسطین     غزه[۱۷۱]
بلاروس     بلاروس     موگیلف[۱۷۲]
تاجیکستان     تاجیکستان     خجند

نمایشگاه بین‌المللی تبریز

ایجاد نمایشگاه صنعتی، بازرگانی بین‌المللی در تبریز، از مدت‌ها پیش مطرح بود. از سال ۱۳۶۴ شمسی، جهت رهایی از صادرات تک‌محصولی و شناساندن کالاهای صادراتی غیر نفتی که سبب وارد شدن ارز بیشتر به کشور شد، فکر ایجاد نمایشگاه قوت بیشتری گرفت. در سال ۱۳۶۷ شمسی، در پی تغییراتی که در قانون مقررات صادرات و واردات کشور به وجود آمد و با تشویق دکتر سبحان‌اللهی، نماینده محترم مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی برای تأسیس نمایشگاه، پیگیری کارها مجدداً مطرح گردید و سرانجام با تحریر اساس‌نامهٔ اولیه و تعیین تعداد و مبلغ اسمی سهام و به تصویب رساندن آن در هیئت امناء در تاریخ ۱۷/۵/۶۹ با به تصویب رساندن اساس‌نامه و انجام انتخابات هیئت مدیره، شرکت نمایشگاه بین‌المللی تبریز رسماً آغاز به کار کرد.

احداث محل دائمی نمایشگاه بین‌المللی تبریز که نمونهٔ بارزی از حرکت و سازندگی در ایران می‌باشد، با بودجهٔ مردمی (سهام‌داران) و حمایت بی‌دریغ و پیگیری‌های آقای دکتر عبدالعلی‌زاده، استاندار وقت آذربایجان شرقی، در عرض سه ماه، یعنی مدت زمانی کوتاه‌تر از ساخت یک واحد مسکونی به پایان رسید و در ۲۱ مرداد ماه سال ۱۳۷۳، با حضور اکثر وزراء کشور، مقامات بلندپایهٔ کشوری و لشکری، نمایندگان محترم مجلس و خیل عظیم مردم آذربایجان، توسط دکتر حبیبی، معاون اول ریاست جمهوری، افتتاح گردید.

مرکز نمایشگاهی تبریز بعنوان بزرگترین سایت نمایشگاهی غرب ایران دارای چندین سالن با مشخصات ذیل می‌باشد: ۱- سالن امیر کبیر با متراژ ۹۱۴۴ متر مربع ۲- سالن پروین اعتصامی با متراژ ۶۴۸۰ متر مربع ۳- سالن شهریار با متراژ ۳۱۲۰ متر مربع ۴- سالن آذربایجان با متراژ ۱۰۸۰ متر مربع ۵- سالن تبریز با متراژ ۲۰۱۶ متر مربع ۶- سالن ستارخان با متراژ ۵۰۰ متر مربع ۷- سالن سهند با متراژ ۱۳۶۰ متر مربع ۸- سالن شمس تبریزی با ۱۱۳۳ متر مربع و بیش از ۱۰۰۰۰ متر فضای باز نمایشگاهی. همچنین موسسه آموزش عالی ارس نیز درون این مجموعه دایر می‌باشد. مدیر این واحد آقای مهندس حبیب ماهوتی (مهندس شیمی) از مدیران برتر بخش خصوصی در کشور و در خاور میانه می‌باشد، وی موسس و مالک هولدینگ پنبه هیدروفیل تبریز و با مدیریت فرزندش آرش ماهوتی می‌باشد.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبریز

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبریز، همه ساله در مهر ماه در محل نمایشگاه بین‌المللی تبریز توسط «موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران» و «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی» برگزار می‌شود. نمایشگاه کتاب تبریز از لحاظ گسترهٔ برگزاری و تعداد ناشران داخلی و خارجی پس از نمایشگاه کتاب تهران در رتبه دوم قرار دارد.[۱]

از این نمایشگاه به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی استان آذربایجان شرقی و منطقه یاد می‌شود.

همزمان با این مهم، نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی نیز برگزار می‌شود.

محتویات

    ۱ هفتمین دوره
    ۲ هشتمین دوره
    ۳ جستارهای وابسته
    ۴ پیوند به بیرون
    ۵ منابع

هفتمین دوره

تاکنون هفت دوره از این نمایشگاه برگزار شده‌است، در هفتمین دوره از این نمایشگاه که در سال ۱۳۸۸ برگزار شد تعداد بازدید کنندگان به ۷۵۰ هزار نفر رسید. همچنین طبق اعلام مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی ارزش ریالی فروش نمایشگاه ۱۸ میلیارد ریال ثبت شده‌است.

در این نمایشگاه ۹۰۰ ناشر داخلی و ۷۵ ناشر خارجی با ۱۲۰ هزار عنوان کتاب در ۳۵ هزار مترمربع فضای نمایشگاهی و ۸۰۰ غرفه حضور داشتند.
هشتمین دوره

هشتمین دوره از این نمایشگاه از تاریخ ۷ تا ۱۳ مهرماه ۱۳۸۹ در محل نمایشگاه بین‌المللی تبریز با حضور ۶۶۵ ناشر کشوری، ۷۰ ناشر استانی و ۱۴ نمایندگی از ۹ کشور جهان با ۱۰۰ هزار عنوان کتاب داخلی و ۳۰ هزار عنوان کتاب خارجی برگزار شد.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نمایشگاه کتابی است که در اردیبهشت هر سال در مصلّای تهران برگزار می‌شود. این نمایشگاه، یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی در ایران است.[۱]

نخستین دورهٔ نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در سال ۱۳۶۶ در نمایشگاه بین‌المللی تهران (در انتهای بزرگراه چمران) برگزار شد و تا سال ۱۳۸۵ در همین مکان برگزار می‌شد، امّا از آن از سال ۱۳۸۶ نمایشگاه کتاب در مصلای امام خمینی (ره) تهران (در محله عباس‌آباد) برگزار می‌شود.

محتویات

    ۱ تاریخچه
        ۱.۱ سال ۱۳۶۶
        ۱.۲ سال 1386
        ۱.۳ سال ۱۳۸۶
        ۱.۴ سال ۱۳۸۷
        ۱.۵ سال ۱۳۸۸
        ۱.۶ سال ۱۳۸۹
        ۱.۷ سال ۱۳۹۰
        ۱.۸ سال ۱۳۹۱
        ۱.۹ سال ۱۳۹۲
        ۱.۱۰ سال ۱۳۹۳
    ۲ مجری طرح
    ۳ جستارهای وابسته
    ۴ منابع
    ۵ پیوند به بیرون

تاریخچه
سال ۱۳۶۶

نخستین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در جمهوری اسلامی ایران از ۱۴ تا ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۶۶ در محلّ نمایشگاه بین‌المللی تهران (در انتهای بزرگراه چمران) برگزار شد.

سلطانی، پوری، دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی، فروردین راستین. - تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۷۹. ص. ۴۲۲.
سال 1386

برای آخرین بار، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران (در انتهای بزرگراه چمران) برگزار شد.
سال ۱۳۸۶

به خاطر ترافیک شدید و مشکلات ناشی از برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران، برای نخستین بار نمایشگاه کتاب در محل مصلی تهران (در محله عباس‌آباد) برگزار شد.
سال ۱۳۸۷

در سال ۱۳۸۷ بیست و یکمین دورهٔ نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد، که در آن تعداد ناشران خارجی ۷۷۰ ناشر و در بخش داخلی هزار و ۹۰۰ ناشر بود.[۲]

در این دوره کتاب‌هایی در موضوعات علوم‌انسانی، فلسفه، ادبیات، علوم اجتماعی، هنر و معماری، علوم پایه و کاربردی، علوم رایانه، فناوری اطلاعات، علوم پزشکی، و مهندسی و فناوری به زبان‌های فارسی، انگلیسی، عربی، آلمانی، فرانسوی، ترکی، ارمنی، روسی، اسپانیایی، ایتالیایی، اردو، ژاپنی، کره‌ای و زبان‌های آفریقایی ارائه شد.[۳]
سال ۱۳۸۸

بیست و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در روزهای ۱۶ تا ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ در مکان مصلی تهران برگزار شد.[۴]

این نمایشگاه در روز پانزدهم اردیبهشت با حضور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران و محمدحسین صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی افتتاح شد.[۵][۶]

در این نمایشگاه ۱۹۸۲ ناشر ایرانی و ۱۷۰۰ ناشر خارجی از ۷۸ کشور جهان شرکت داشتند.[۷] در این نمایشگاه ۲۰۷ هزار عنوان کتاب در بخش ناشران داخلی و ۷۰ هزار عنوان کتاب در بخش لاتین ارائه شد.[۶]
سال ۱۳۸۹

بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در روزهای ۱۵ تا ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ در مکان مصلی تهران برگزار شد.[۸]
سال ۱۳۹۰

بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طی روزهای ۱۴ تا ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ در مکان مصلی تهران برگزار شد.
سال ۱۳۹۱

بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طی روزهای ۱۳ الی ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ در مصلای تهران برگزار شد.
سال ۱۳۹۲

بیست و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران طی روزهای ۱۱ الی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ در مصلای تهران برگزار شد.
سال ۱۳۹۳

بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از دهم الی بیستم اردیبهشت ۱۳۹۳ (۳۰ آوریل الی ۱۰ می ۲۰۱۴) در مصلای تهران برگزار خواهد شد.

    Tehran international book fair 2012 -1.JPG
    Tehran international book fair 2012 -2.JPG
    Tehran international book fair 2012 -3.JPG

مجری طرح

مؤسسهٔ نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، مجری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است.

مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر

انتشارات امیرکبیر نام یکی از بزرگترین مؤسسه‌های انتشاراتی ایران است که عبدالرحیم جعفری در سال ۱۳۲۸ آن را تأسیس کرد. به گفته خودش، دیدن فرهنگ عربی «لاروس» باعث شد تا به فکر انتشار فرهنگی مثل آن باشد.

از جمله فعالیت‌های درخشان این مؤسسه می‌توان به انتشار فرهنگ ۶ جلدی معین، دائرةالمعارف مصاحب و فرهنگ انگلیسی و فارسی آریان‌پور اشاره کرد.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ جایزه‌ها و افتخارات
    ۳ منبع
    ۴ پیوند به بیرون

تاریخچه

این انتشارات کار خود را در ۱۲ آبان سال ۱۳۲۸ با خرید سرقفلی اولین فروشگاه خود در خیابان ناصر خسرو تهران آغاز کرد. اولین اثر منتشر شده جزوه‌ای با نام «نماز» بود که با نظر آیت‌الله حاج میرزا خلیل کمره‌ای تهیه شده بود. مدیریت و مالکیت مؤسسه در زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ در دست عبدالرحیم جعفری بود. پس از انقلاب در سال ۱۳۵۸ جعفری مدتی را در زندان گذراند و پس از این زمان وی وادار شد که مؤسسه را به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار کند. نهایتاً این واگذاری انجام شد و سازمان تبلیغات اسلامی هدایت این انتشارات را در دست گرفت. تا پیش از این واگذاری انتشارات بیش از ۲۰۰۰ عنوان کتاب چاپ کرده بود که در کنار کتابهای مؤسسه‌هایی که امتیاز آنها را خریداری کرده بود این تعداد به ۳۰۰۰ هم می‌رسید. پس از انقلاب فعالیت انتشارات به شکل چشم‌گیری کاهش یافت و تا حدود ۱۵ سال بسیاری از عناوین قبلی هم چاپ نمی‌شدند تا اینکه با تغییر مدیریت انتشارات برخی آثار مهم مجدد به چاپ رسیدند.
جایزه‌ها و افتخارات

برخی از عناوین کسب شده توسط این انتشاراتی:

    سال ۱۳۸۶، ناشر برتر و برگزیده بیستمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران.
    سال ۱۳۸۵، برنده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال پیامبر اعظم، سنن الرسول.
    سال ۱۳۸۴، ناشر برتر و برگزیده هیجدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران.
    سال ۱۳۸۱، ناشر برتر و برگزیده پانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران.
    سال ۱۳۸۰، ناشر برتر و برگزیده چهاردهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران.

دانشنامه ایرانیکا

دانشنامهٔ ایرانیکا (به انگلیسی: Encyclopædia Iranica) بزرگ‌ترین و جامع‌ترین پروژه‌های ایران‌شناسی است.[۲] کار تدوین این دانشنامه در سال ۱۳۴۷ خورشیدی و به پیشنهاد احسان یارشاطر و با اختصاص ۲ میلیون دلار بودجه توسط امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت ایران در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی آغاز گردید[۳]، اما با رویداد انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، بودجه این دانشنامه توسط دولتمردان وقت نظام جمهوری اسلامی قطع و ادامه تدوین آن در ایالات متحده آمریکا دنبال گردید.[۴] این دانشنامه که درباره فرهنگ و تاریخ ایران‌زمین و به زبان انگلیسی می‌باشد، در بخش ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک نوشته می‌شود.

حامیان مالی این دانشنامه دانشگاه کلمبیا و بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا هستند. این دو بنیاد پس از ده سال تامین این پروژه، ادامه کمک مالی را منوط به کمک مالی از داخل ایران کردند.[۵]

جلد اول این مجموعه در سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۲ میلادی) به چاپ رسید و تا امروز ۱۵ جلد از آن منتشر شده‌است.[۶] قرار است حجم این دانشنامه به ۴۵ جلد برسد.[۷] احسان یارشاطر سر ویراستار ایرانیکا است و هیأت ویراستاران (شامل افرادی چون احمد اشرف و نیکولاس سیمز ویلیامز) و بیش از ۴۰ ویراستار (همانند ویلیام چیتیک) و ۱۶۵۰ پژوهنده، در تکمیل این دانشنامه بزرگ مشارکت دارند.[۸]

شایان ذکر است حدوداً بیست سال پس از آغاز انتشار ایرانیکا پنج مقاله (انقلاب مشروطه، پوشاک در ایران‌زمین، ادبیات داستانی در ایران، خوشنویسی و تاریخ روابط ایران و آلمان) از سری مقالات این دانشنامه توسط انتشارات امیرکبیر ترجمه و چاپ شده‌است و در دسترس علاقه‌مندان فارسی زبان قرار گرفته‌است.[۹] دانشنامهٔ ایرانیکا با هدف بیش‌ترین دسترسی برای خوانندگان در سطح جهانی به زبان انگلیسی منتشر می‌شود. قرار است پس از اتمام و تکمیل، همهٔ نوشتارها به زبان فارسی ترجمه شوند.[۱۰]
جلدهای دانشنامه

تا به حال ۱۶ جلد از این دانشنامه منتشر شده‌است [۱۱][۱۲][۱۳]:
حرف     شابک     سال انتشار     ایتالیک     شماره جلد
ĀB – ANĀHID         ۱۹۸۵     I     ۱
ANĀMAKA – ĀṮĀR AL-WOZARĀʾ         ۱۹۸۷     II     ۲
ĀTAŠ – BEYHAQI         ۱۹۸۹     III     ۳
BĀYJU – CARPETS         ۱۹۹۰     IV     ۴
CARPETS – COFFEE         ۱۹۹۲     V     ۵
COFFEEHOUSE – DĀRĀ         ۱۹۹۳     VI     ۶
DĀRĀ(B) – EBN AL-AṮIR         ۱۹۹۶     VII     ۷
EBN ʿAYYĀŠ – EʿTEŻĀD-AL-SALṬANA         ۱۹۹۸     VIII     ۸
ETHÉ – FISH         ۱۹۹۹     IX     ۹
FISHERIES – GINDAROS         ۲۰۰۱     X     ۱۰
GIŌNI – HAREM I         ۲۰۰۳     XI     ۱۱
HAREM I – ILLUMINATIONISM         ۲۰۰۴     XII     ۱۲
ILLUMINATIONISM – ISFAHAN         ۲۰۰۶     XIII     ۱۳
ISFAHAN IX – JOBBĀʾI         ۲۰۰۸     XIV     ۱۴
KAŠḠARI, SAʿD-AL-DIN         ۲۰۱۱     XV     ۱۵
KASHAN – KAŠŠI, ABU ʿAMR MOḤAMMAD         ۲۰۱۲     XVI     ۱۶

امیر حسن‌پور

امیر حسن پور (به انگلیسی: Amir Hassanpour) (زادۀ ١٣٢٢ در مهاباد - )، یک محقق و دانشور ایرانی کرد است.

او در مهاباد متولد شد. در سال ۱۹۶۴ لیسانس ادبیات انگلیسی را از دانشگاه تهران دریافت کرد. بین سال‌های ۶۶-۱۹۶۵ در مدارس راهنمایی مهاباد انگلیسی تدریس می کرد.

در ۱۹۶۸ شروع به تحصیل زبان‌شناسی در دانشگاه تهران کرد، و در ۱۹۷۰ فوق لیسانس خود را گرفت. او دکترای خود را در ۱۹۷۲، هنگامی که به مدت یک سال در دانشگاه تهران تدریس می کرد تمام کرد. او سپس به دانشگاه ایلینوی در اربانا شامپاین رفت و در رشته ارتباطات تحصیل کرد و در سال ۱۹۸۹ در رشته زبان‌شناسی اجتماعی و تاریخ معاصر خاور میانه دکترا گرفت. عنوان تز او عامل زبان در توسعه ملی:استاندارد سازی زبان کردی ۱۹۸۵-۱۹۱۸، است.

او از ۱۹۸۶ در کانادا زندگی می‌کند و در دانشگاه ویندسور، دانشگاه کونکوردیا، و دانشگاه تورنتو تدریس کرده است. در حال حاضر، او دانشیار دانشکده تمدنهای خاور میانه و نزدیک دانشگاه تورنتو است. علایق تحقیقاتی او رسانه، مناقشه، دمکراسی و روشهای انتقادی ناسیونالیسم، مناقشه قومی، کشتار جمعی و جنبشهای اجتماعی است.

او مؤلف شماری از مقالات ایرانیکا درباره کردستان است.[۱]
آثار

    Nationalism and Language in Kurdistan ۱۹۱۸-۱۹۸۵، Mellen Research University Press، San Francisco ۱۹۹۲.
    Witûwêjêk sebaret be zimanewanî w edebî Kurdewarî (Ein Interview über Linguistik und kurdische Literatur)، erschienen im Gzing Journal Nr.۱، Schweden ۱۹۹۳.
    The Nationalist Movements in Azarbaijan and Kurdistan ، ۱۹۴۱-۱۹۴۶، erschienen in A Century of Revolution، editiert von John Foran، Univ. of Minnesota Press، Minneapolis ۱۹۹۴.
    The Creation of Kurdish Media Culture in Kurdish Culture and Identity، editiert von Philip Kreyenbroek und Christine Allison، Zed Books، ۱۹۹۶.
    The Politics of A-political Linguistics: Linguists and Linguicide، erschienen in Rights to Language: equity، power، and education، editiert von Robert Phillipson، ۲۰۰۰.
    The Making of Kurdish Identity: Pre-۲۰th Century Historical and Literary Discourses، erschienen in Essays on the Origins of Kurdish Nationalism، editiert von Abbas Vali، Mazda Publishers، ۲۰۰۳.


مهاباد

مَهاباد (به کردی: مه‌هاباد،[۸] mehabad) مرکز شهرستان مهاباد و یکی از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی در ایران می‌باشد. مهاباد شهری سرسبز می‌باشد و در میان چندین کوه واقع شده‌است.

بر اساس نتایج آمارگیری سال ۱۳۸۵ شهر مهاباد چهارمین شهر پرجمعیت آذربایجان غربی و همچنین بر اساس نتایج این آمارگیری این شهر پنجمین شهر بزرگ کردنشین ایران محسوب می‌شود.[۹][۹][۱۰] همچنین این شهر ۵۹امین شهر پرجمیعت ایران[۱۱] و ۲٬۶۸۶امین شهر پرجمیعت جهان است. .[۱۲] همچنین این شهرستان (شهر با احتساب حومه) ۵ امین شهرستان استان و ۷۷امین شهرستان پرجمعیت ایران می‌باشد.

مهاباد در منطقه مکری کردستان ایران واقع شده و نام کنونی آن در دوره رضا شاه بر آن نهاده شده است. این شهر پیشتر ساوج یا ساوجبلاغ خوانده می‌شد.[۱۳] این شهر پایتخت جمهوری کردستان نیز در سال ۱۹۴۶ میلادی بوده است.[۱۴] منطقه مهاباد، صحنه درگیریهای مکرر سیاسی در دوران مدرن بود، به طوری که پس از جمهوری کردستان این شهر مرکز ناسیونالیسم کرد قرار گرفت و در دوران انقلاب ۱۳۵۷ ایران به مدت کوتاهی تحت کنترل کردها بوده‌است.[۱۵]

محتویات

    ۱ وجه تسمیه
    ۲ پیشینه
        ۲.۱ پیش از اسلام
        ۲.۲ پس از اسلام
        ۲.۳ معاصر
    ۳ وضعیت طبیعی
        ۳.۱ جغرافیا
        ۳.۲ رودخانه‌ها
        ۳.۳ آب و هوا
    ۴ مردم
        ۴.۱ زبان
        ۴.۲ مذهب
        ۴.۳ تجارت
        ۴.۴ جمعیت
        ۴.۵ اماکن تاریخی
    ۵ بناها
    ۶ مساجد
    ۷ باغ‌ها (شهر باغ‌های دیروز)[۳۸]
    ۸ بخش‌ها
        ۸.۱ گسترش شهر
        ۸.۲ مناطق شهرداری
    ۹ سلامت
    ۱۰ اماکن گردشگری
    ۱۱ سد مهاباد
    ۱۲ تالاب کانی برازان
    ۱۳ مراکز آموزشی
        ۱۳.۱ دانشگاه‌ها
    ۱۴ ره‌آوردها
        ۱۴.۱ غذاهای سنتی
        ۱۴.۲ صنایع دستی
    ۱۵ افراد سرشناس
    ۱۶ منابع

وجه تسمیه

    در متون و اسناد تاریخی نام این شهر نخست سووق بلاق (سوخ بلاق کلمه ترکی به معنی سرد چشمه) بعدها ساوج بلاغ و در دوره قاجاریه ساوج‌بلاغ مُکری قید شده‌است و تا سال ۱۳۱۵ به همین اسم نامیده می‌شد. اما در آن سال و مقارن با حکومت رضاشاه، بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام این شهر به مهاباد تغییر یافت[۱۶]
    در مورد نام مهاباد روایت گوناگونی وجود دارد. در لغت نامه دهخدا مهاباد را نام یک پیامیر می‌انگارد و کتاب او نیز به نام دساتیر معرفی می‌کند. تنها چند منبع ذکری از این کتاب می‌کنند.[نیازمند یادکرد دقیق]
    مادآباد و مهدآباد نیز در بعضی از کتاب‌ها برای واژه مهاباد ذکر شده که ظاهراً سندیتی ندارد.[مشخص کنید]


پیشینه
بخشی از نقشهٔ ایران و توران در دورهٔ قاجاریه؛ نام قدیمی مهاباد، ساوج‌بلاغ، در جنوب غربی نقشه مشهود است.
پیش از اسلام

ساوجبلاغ دیروز یا مهاباد امروز به دلیل داشتن موقعیت جغرافیایی ممتاز با وجود دشت‌ها و جلگه‌های حاصلخیز در شمار قدیم‌ترین سکونتگاه‌های بشری به شمار می‌رود. بررسی‌های علمی، شواهدی را از وجود مردمی با تمدن کشاورزی و دارای «سفال‌های منقوش» که همزمان با تمدن‌های سیلک ۳ و شوش بوده‌اند نشان می‌دهد. مردمان این تمدن‌ها در ۳٬۵۰۰ پیش از میلاد با تمدن‌های فلات ایران و میان‌رودان رابطه داشته‌اند. بررسی‌های باستانشناسی شهر ویران و یوسف‌کندی این موضوع را ثابت می‌کند. این تمدن‌ها تا پیش از هجوم آشوریان در هزاره اول پیش از میلاد دارای ثباتی نسبی بوده‌اند.[۱۷]

پس از هجوم آشوریان و نابودی تمدن‌های اورارتو و مانا، مردمان آنها به سوی نواحی جنوب و جنوب غربی استان آذربایجان غربی فعلی مهاجرت کردند. آنان برای محفاظت از خود در مناطق کوهستانی این نواحی دژهایی ساختند که بقایای این دژها مانند قلات شاه هنوز در منطقه وجود دارند.[۱۸]

در دوران آرامش این منطقه مادها شروع به سکونت در آن کردند. آرامگاه فقریکای (فخریکا) گواه حضور آنان در این منطقه است. ولی با هجوم آشوریان، آرامش از این منطقه رخت می‌بندد؛ به طوریکه تا دوره هخامنشیان زندگی در این منطقه تنها در دژها و مناطق کوهستانی، با حکمرانی‌های قبیله‌ای و اقتصاد شبانی ادامه یافت. در دوران هخامنشیان، امنیتی نسبی در منطفه برقرار شد ولی بدلیل اینکه این منطقه یکی از گذرگاه‌های یونانیان برای حمله به ایران بود دوباره امنیت از منطقه رخت بربست. این منطقه به دلیل تهاجمات مکرر یونانیان صدمات فراوانی دید. برای همین یکی از مجرب‌ترین شاخه‌های پارتیزانی ارتش اشکانیان در این منطقه استقرار یافت. تا دوره ساسانیان نیز منطقه، موقعیت حساس استراتژیک خود را حفظ کرد.[۱۹]

بطلیموس نیز مهاباد را داروشاه و راولینوس بنام دارایاس نامیده‌است و امروزه در سه فرسنخی شهر فعلی قریه‌ای بنام دریاز (دریاس) مشهود است که از قرار معلوم شهر دارایاس آنجا بوده‌است.
پس از اسلام

مهاباد (ساوجبلاغ مکری) شهری‌ست قدیمی که در ازمنه پیشین مرکز نواحی کردنشین (مکریان) بوده‌است. دیرینگی این شهر دست کم به دوران صفوی بازمی‌گردد.

شهر مهاباد در کالبد کنونی توسط صارم‌بگ از ملوک کُرد ساوجبلاغ مُکری در اوایل سدهٔ ۱۱ هجری در بخش شمال نزدیک به خم رودخانه مهاباد محله باغ سیسه فعلی بنا گردید.[نیازمند منبع]

امپراطوزی صفویه به نام اسلام شیعه و علیه کردهای سنی ،داریاز مهاباد را ویران کرد.[۲۰]
معاصر

این شهر در دهه‌های گذشته آشوب‌های سیاسی نیز به‌خود دیده‌است. مقر جمهوری مهاباد که در سال ۱۹۴۶ تشکیل شده‌بود در شهر مهاباد بود. پس از انقلاب، حزب دمکرات کردستان ایران در اسفند ۱۳۵۷در جریان میتینگی بزرگ فعالیت‌های علنی خود را پس از ۳۲ سال از سر گرفت. اندکی بعد دفتر سیاسی حزب دمکرات در محل خانهٔ جوانان مستقر شد. علاوه بر این کومله نیز با گشایش دفتر در این شهر به فعالیت پرداخت. در اواخر سال ۵۸ بیش از ۲۵ حزب سیاسی در این شهر فعالیت می‌کردند. اندکی بعد گروهای چپ ایرانی قانون اساسی جمهوری اسلامی را غیر دمکراتیک و واپسروانه خواندند. این گروهها پس از مدتها مذاکره تصمیم گرفتند تا یک قانون اساسی جدید را به تصویب رسانند. از آنجا که عمده مذاکرات و هماهنگی‌های این قانون اساسی در مهاباد انجام شده بود به میثاق مهاباد شهرت یافت. اما درست در روزی که قرار بود این مذاکرات با حضور دهها گروه نهایی شود، ارتش از دو محور به مهاباد حمله کرد.

مهاباد تا پاییز ۱۳۵۹ دوبار میان جمهوری اسلامی و پیشمرگان دمکرات -کومله دست به دست شد. تنها در هفته آخر شهریور ۱۳۵۹ بیش از ۶۵۰ نفر از ساکنان شهر بر اثر گلوله‌باران ارتش در این شهر کشته شدند.

تقسیمات سابق مهاباد و حومه و توابع تا سال ۱۳۲۲ شمسی بدین شرح بوده است:

بخش مرکزی مهاباد، بخش بوکان، بخش نقده، بخش اشنویه، بخش مرحمت آباد (که بعداً میاندوآب نامیده شد)، بخش شاهیندژ، بخش تکاب، بخش سقز، بخش بانه، بخش سردشت، بخش پیرانشهر.[۲۱]

بخشهای پیرانشهر، نقده و اشنویه از سال ۱۳۲۲ بعلت عدم وجود ارتش ایران در مهاباد موقتاً تا اعاده وضع عادی ضمیمه شهرستان ارومیه شدند. بخشهای سقز، بانه و سردشت نیز از همان تاریخ و به همان دلیل ضمیمه شهرستان سنندج شدند.

بخش‌های میاندوآب، شاهیندژ و تکاب نیز ضمیمه سنندج گردیدند. تنها بوکان همراه مهاباد ماند. اما از بعد از ورود مجدد ارتش در ۲۱ آذر سال ۱۳۲۵ شمسی بخش‌های مذکور نه تنها به مهاباد ضمیمه نشدند بلکه هر یک از بخش‌های: میاندآب، نقده، تکاب، پیرانشهر، سقز، بانه و سردشت خود تبدیل به شهرستان شدند.[۲۱]
وضعیت طبیعی
جغرافیا

مهاباد در جنوب استان آذربایجان غربی، در عرض جغرافیایی َ۴۶ و ْ۳۶ شمالی و طول جغرافیایی َ۴۳ و ْ۴۵ شرقی[۲۲] و در دامنه رشته کوه‌های لند شیخان قرار دارد.[۲۳] ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۳۲۰ متر می‌باشد. و از آب و هوای معتدلی بر خوردار است که زمستان‌ها هوای سردی دارد و تابستان‌ها هوای شهر مهاباد گرم است. شهرستان مهاباد یکی از شهرهای کردنشین جنوب استان آذربایجان غربی است که از شمال به شهرستان میاندوآب، از جنوب به سردشت، از غرب به پیرانشهر و نقده و از شرق به بوکان محدود می‌شود. این شهرستان در موقعیت طول جغرافیایی ۴۵ درجه و ۴۳ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۴۶ دقیقه شمالی از نصف النهار گرینویج واقع شده است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، شهرستان مهاباد، دارای دو بخش (مرکزی و خلیفان) با ۵ دهستان و ۲۰۶ روستا است. مساحت تقریبی شهرستان مهاباد، حدود ۲۵۹۲ کیلومتر مربع است. فاصله آن تا مرکز استان ۱۲۰ کیلومتر و تا تهران ۷۵۰ کیلومتر است.
نمایی از شهر مهاباد در زمستان
رودخانه‌ها
آب و هوا

شهر مهاباد با قرار گرفتن در شمال باختری ایران دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است. تابستان‌ها خنک و زمستان‌ها بسیار سرد می‌باشد.[۲۴] بهار قشنگ‌ترین فصل دراین منطقه‌است. در فصل پاییز هوا بیشتر بادی است.
مهاباد
وضعیت آب‌وهوا
ژانویه     فوریه     مارس     آوریل     مه     ژوئن     ژوئیه     اوت     سپتامبر     اکتبر     نوامبر     دسامبر
 
 
51
 
4
−7
   
 
 
60
 
5
−5
   
 
 
46
 
12
1
   
 
 
79
 
16
4
   
 
 
24
 
24
7
   
 
 
2.1
 
30
10
   
 
 
1.5
 
33
13
   
 
 
0.3
 
33
13
   
 
 
1.1
 
29
10
   
 
 
27
 
23
6
   
 
 
28
 
14
1
   
 
 
30
 
9
−4
دما (°C)، بارش (mm)
منبع: [۲۴]
میانگین دما و بارش برای مهاباد
    ژانویه     فوریه     مارس     آوریل     مه     ژوئن     ژوئیه     اوت     سپتامبر     اکتبر     نوامبر     دسامبر        
دمای بیشینه (°C)     ۳٫۷۳     ۴٫۸۲     ۱۲٫۳     ۱۶٫۲۷     ۲۴٫۱۷     ۳۰٫۱۳     ۳۳٫۲۳     ۳۲٫۸۶     ۲۹٫۳۲     ۲۲٫۸۰     ۱۳٫۸۲     ۸٫۵۵     Ø     ۱۹٫۳
دمای کمینه (°C)     −۷٫۱۵     −۴٫۸۶     ۰٫۸۴     ۳٫۷۲     ۷٫۴۶     ۱۰٫۲۹     ۱۳٫۱۴     ۱۳٫۲۹     ۱۰٫۱۹     ۶٫۳۵     ۱٫۲۱     -۳٫۸۴     Ø     ۴٫۲
بارش (mm)     ۵۱٫۱۱     ۵۹٫۵۵     ۴۶٫۴۴     ۷۹٫۲۴     ۲۴٫۰۲     ۲٫۰۵     ۱٫۵     ۰٫۳     ۱٫۱     ۲۶٫۶۳     ۲۸٫۲۸     ۲۹٫۸     Σ     ۳۵۰٫۰۲
روزهای بارانی     ۳     ۵     ۴     ۴     ۰     ۰     ۰     ۰     ۰     ۲     ۳     ۶     Σ     ۲۷
رطوبت (٪)     ۶۳٫۵۵     ۶۸٫۴     ۶۵٫۸۵     ۶۰٫۲۵     ۵۷٫۹     ۴۶٫۷۵     ۴۸٫۲۵     ۴۹٫۱۵     ۴۹٫۵     ۵۳٫۵۵     ۶۲٫۵     ۶۴٫۸     Ø     ۵۷٫۵


منبع: [۲۴]
مردم
زبان
نوشتار اصلی: مکریانی

مردم مهاباد به زبان کردی سورانی با لهجه مُکری یا مکریانی از زبان کردی تکلم می‌کنند.[۲۵][۲۶][۲۷]
مذهب

دین مردم مهاباد اسلام و مذهبشان سنی شافعی ست. همچنین اقلیتی از ارامنه و کلیمیان در مهاباد حضور دارند؛[۲۸]به علاوه شمار اندکی از شیعیان که اصالتاً از دیگر شهرها یا استان‌ها هستند.[۲۹] اکثر شیعیان مهاباد که ۲ درصد از جمعیت این شهر را تشکیل می‌دهند، ترک‌زبان هستند.[۳۰] [۳۱] به طوریکه در ماه محرم، در حسینیه های شهر به دو زبان ترکی و فارسی نوحه خوانده می شود.[۳۲]
تجارت

اکثر ساکنان شهرستان مهاباد به کار کشاورزی، دامداری، تجارت، خدمات و مشغولند. طی چند سال اخیر قاچاق نیز بعنوان یکی از مشاغل اصلی مردم این شهر مطرح شده است. بازارچهٔ فروش کالاهای خارجی دست دوم (تاناکورا) و بازارچه‌های فروش لوازم لوکس مثل بازارچهٔ اصغری، نوین، نور و... حدود هزاران شغل در این شهر ایجاد کرده است. وجود دانشگاه‌های آزاد اسلامی و پیام نور، وجود مجتمع کشت و صنعت و همجواری با کشورهای ترکیه و عراق برای صادرات و واردات کالا و خدمات، امتیازات اقتصادی ویژه‌ای برای شهر محسوب می‌شوند.[نیازمند منبع]
جمعیت
تغییرات جمعیت مهاباد در سده ۱۴ام

جمعیت مهاباد ۱۴۷،۲۶۸ نفر در سال ۱۳۹۰ بوده است.که این رقم بشدت در حال افزایش است.
هرم جمعیتی مهاباد در سال۲۰۰۶ مردان     سن     زنان
۴۸      ۱۰۰ و بیشتر      ۴۴
۲۸      ۹۹-۹۵      ۲۶
۶۰      ۹۴-۹۰      ۴۸
۱۰۹      ۸۹-۸۵      ۱۰۸
۴۳۲      ۸۴-۸۰      ۴۴۲
۵۶۸      ۷۵-۷۹      ۵۷۳
۱٬۰۹۰      ۷۰-۷۴      ۱٬۰۹۸
۱٬۰۲۹      ۶۵-۶۹      ۱٬۱۱۹
۱٬۱۹۹      ۶۰-۶۴      ۱٬۲۸۴
۱٬۶۵۹      ۵۵-۵۹      ۱٬۷۹۷
۲٬۶۴۱      ۵۰-۵۴      ۲٬۴۸۸
۳٬۵۱۱      ۴۵-۴۹      ۳٬۵۱۹
۴٬۲۵۹      ۴۰-۴۴      ۳٬۹۷۵
۵٬۲۳۴      ۳۵-۳۹      ۴٬۸۳۵
۵٬۲۷۱      ۳۰-۳۴      ۵٬۱۱۳
۶٬۸۸۳      ۲۵-۲۹      ۶٬۷۶۴
۸٬۷۶۹      ۲۰-۲۴      ۸٬۵۷۴
۸٬۴۴۵      ۱۵-۱۹      ۸٬۲۷۶
۶٬۸۰۹      ۱۰-۱۴      ۶٬۵۸۰
۵٬۳۵۷      ۵-۹      ۵٬۱۴۵
۵٬۴۱۵      ۰-۴      ۵٬۱۵۶
اماکن تاریخی
بناها

مقبره بداق سلطان در جنوب غربی شهر مهاباد و داخل قبرستان عمومی شهر قرار گرفته است، چون شهر مهاباد کلاً درمیان دره‌ای که رشته کوههایی آن را احاطه کرده و رودخانه‌ای بنام رودخانه مهاباد که از وسط شهر می‌گذرد قرار گرفته است، لذا قبرستان مذکور که آرامگاه بداق سلطان نیز در داخل آن قرار دارد در محلی مرتفع تر از شهر قرار گرفته است، گویا در زمان خودش این محدوده بصورت خاص به قبور بزرگان اختصاص داشته و وجود چند سنگ قبر این نظریه را تایید می‌نماید.[۳۳]

    حمام تاریخی میرزا رسول (که هم اکنون به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده است)[۳۴]
    حمام لج
    سنگ نگاره‌های خره هنجیران
    دژقلات شاه
    برده کنته
    آرامگاه بداق سلطان
    پل ممیند[۳۵]
    فقرگاه مهاباد
    حوضخانه رستم بیگ[۳۶]
    حوضخانه شاه درویش[۳۷]

مساجد

    مسجد جامع سرخ
    مسجد شاه درویش
    مسجد عباس آقا
    مسجد دارالاحسان
    مسجد نور
    مسجد قبله
    مسجد رستم بیگ
    مسجد شاه درویش
    مسجد حاج صالح شاطری
    مسجد مولوی
    خانقاه شمزینان
    مسجد حاج سید حسن (فقیران)
    مسجد حسن‌زاده
    مسجد سید نظام
    مسجد سعدی
    مسجد داروغه
    مسجد چهار یار نبی
    مسجد حضرت عثمان (فجر)
    مسجد قاضی
    و ...


شهرستان مهاباد ۲۵۷ مسجد دارد که از این تعداد ۷۲ مسجد در شهر و ۱۸۵ مسجد در روستاها قرار دارد. تقریباً در ۱۰ مسجد نماز جمعه برگزار می‌شود. در این شهرستان حدود ۴۰۰ نفر روحانی و طلبه علوم دینی زندگی می‌کنند که اکثر آن‌ها در شهر سکونت دارند. در این شهر تصوف و شیوخیت نیز تا اندازه‌ای وجود دارد. دراویش و صوفیان در خانقاه و تکیه‌های این شهر، شب‌های پنجشنبه گرد هم می‌آیند و به مراسم ذکر و دف نوازی می‌پردازند.
باغ‌ها (شهر باغ‌های دیروز)[۳۸]

    باغ اسماعیل آقا
    باغ اصحابی
    باغ امین الاسلام
    باغ اوقاف
    باغ بلوری‌ها
    باغ به به زاده‌ها
    باغ پنجوی‌ها
    باغ چاوشین
    باغچهٔ میرزا رسول
    باغ حاجی قاسم
    باغ حسن‌زادهٔ بزاز
    باغ حسن خان (مرحوم قاضی)
    باغ حسن خان (عباس آقا دهبوکری)
    باغ حسین قلی خان
    باغ خلیل‌زاده‌ها
    باغ خیزی
    باغ میرزا رشید رشیدی
    باغ ساوا
    باغ سعید حاجی کاکه مین
    باغ سیسه
    باغ سیف الدین خان
    باغ شیخی
    باغ شیر و خورشید
    باغ عباس آقا دهبوکری
    باغ عزیز آقا دهبوکری
    باغ عزیز قلی
    باغ عزیز مشیری
    باغ عزیزه گول
    باغ علی‌آباد
    باغ فه‌قێیان (باغ طلبه‌ها)
    باغ قادر امینی
    باغ قادری‌ها
    باغ قبله
    باغ قوپی
    باغ قوره‌ره‌شی
    باغ گولان
    باغ گویزی
    باغ لاله عباسی
    باغ مجید خان
    باغ مظفر الدوله
    باغ ملا حسن
    باغ ملک
    باغ میرزا سلطان
    باغ میکائیلی
    جالیز جنب باغ عزیز مشیری
    جالیز حسن ببری
    جالیز حسین فداکار
    جالیز خات نازدار
    جالیز صالح پروری
    جالیز و سبزیخانهٔ میرزا سلطان
    جالیز نبیلان
    سبزیخانهٔ سلطانیان
    سبزیخانهٔ عبدالله شاهرخ
    قوپی مولوی (مرداب مولوی)
    میشهٔ سید جامی (بیشهٔ سید جامی)
    میشهٔ کورتانی (بیشهٔ کورتانی)

بخش‌ها
گسترش شهر

قدیمی‌ترین منطقه مهاباد «باغ سیسه» نام دارد که یکبار هم بر اثر سیلاب ویران شده‌است و امروزه دارای معماری قدیمی و بافت آن رو به فرسایش است.

سیل و آسیب‌های دیگر باعث انتقال خانه‌ها به بخش‌های جنوبی و ایجاد محلات تازه پیرامون میدان چهارچراغ (شهرداری فعلی) گردیده‌است.

شهر مهاباد به حالت متروکه درآمده بود تا این که بداق سلطان مکری حکمران مهاباد دوباره به آبادانی آن پرداخت. بازرگانی در این شهر در دورهٔ قاجار گسترش یافت و مبادله کالا با شام و بیروت انجام می‌شد که بیشتر در سراهای موصلیان، کریمخان و کاشی‌ها در بازار مهاباد و کاروانسرای سیمون، همدانی‌ها، تاجرباشی و کوسه صورت می‌گرفت.

شهر مهاباد با جمعیت ۱۶،۰۰۰ نفر در ۱۹۴۵، ۲۰،۳۳۲ در ۱۹۵۶ و ۴۴،۰۰۰ در ۱۹۷۶، که تا ۱۹۸۰ به بیش از ۵۰٬۰۰۰ رسید به دلیل موقعیت جغرافیایی اش و بالاتر از همه به دلیل نقشش در تاریخ اخیر کرد به عنوان یک مرکز اداری، نظامی و فرهنگی سریعاً اهمیت یافت. تقریباً همهٔ مهابادیها کردهای مسلمان سنی اند. بسیار فارسی و ترکی آذری را به خوبی گویش غالب کردی که در کنار کردی سلیمانی در کردستان عراق، معیاری ادبی برای زبان کردیست، صحبت می‌کنند.[۳۹]

کوچ مردم به شهر در طول دهه ۵۵-۱۳۴۵ خورشیدی افزایش چشمگیر داشت و تراکم جمعیتی آن را بالا برد. بیشتر این کوچ‌ها از دیگر شهرهای کردنشین منطقه بوده‌اند.

پس از گسترش شهر بسیاری از باغ‌های پیرامون مهاباد مسکونی شدند که امروزه این امر در نام شماری از محلات این شهر که با واژهٔ باغ همراه است دیده می‌شود.
میدان چهارچراغ (شهرداری) در شب

امروزه تمرکز ادارات، بانک‌ها و سازمانهای دولتی و مغازه‌ها و فروشگاه‌ها بیشتر در امتداد خیابان‌های جمهوری اسلامی، سید نظام، طالقانی، بلوار توحید و جام جم است. محلات کارمندی شهر بیشتر در نیمهٔ شمالی و مناطقی که ورود و خروج کالاها (بسیاری از آن‌ها به صورت قاچاق) در آن بیشتر صورت می‌گیرد در نیمهٔ جنوبی شهر قرار دارد.

نخستین لوله‌کشی آب در سال ۱۳۴۰ خورشیدی در شهر مهاباد آغاز به کار کرد و تصفیه‌خانه آب مهاباد نیز در سال ۱۳۵۳ به راه افتاد. پیش از آن در اغلب خانه‌ها و مساجد قنات و چاه شخصی وجود داشت.

امروزه همه معابر شهر آسفالت است و شهرک صنعتی که در کیلومتر ۱۸ جاده مهاباد-میاندوآب قرار دارد و ۹ واحد آن به بهره‌برداری رسیده‌است برای ۱۸۴ نفر ایجاد اشتغال کرده‌است.[۴۰]
مناطق شهرداری
[نمایش]

    ن
    ب
    و

محله‌ها و معابر اصلی شهر مهاباد


سلامت

در اطراف مهاباد ساختمان‌هایی برای اسکان بیماران جذامی ساخته شده است.[۴۱] این ساختمان‌ها مخصوص جذامیان شهرستان‌های جنوبی استان است.[۴۲]
اماکن گردشگری

    دریاچهٔ سد مهاباد
    باغ مکائیل (پارک ملت)
    غار سهولان
    بازارچه مرزی کالاهای وارداتی
    تالاب کانی برازان
        غار آبی سهولان

سدمهاباد

غار آبی سهولان در ۴۳ کیلومتری جادهٔ مهاباد-بوکان، بعد از روستای «عیسی کند»، در دامنهٔ کوه «کونه کوتر» (لانه کبوتر) و نرسیده به روستای سهولان، در کنار جاده واقع شده است. کلمه «سهول» در زبان محلی کردی به معنای «یخ» است که شاید وجه تسمیه این غار مربوط به یخ بندان‌های طولانی زمستانی و خنکی تابستانی آن باشد. این غار دو دهنه، بعد از غار علیصدر همدان، دومین غار آبی کشور است و از نظر آغاز پیدایش، به دوره دوم زمین‌شناسی (کرتاسه) بر می‌گردد. غار دارای سفره‌های آبی به صورت دریاچه‌ای صاف و زلال است و از چند حوضچه بزرگ که به وسیله دالان‌های آبی به هم متصل شده‌اند، تشکیل یافته است. حداکثر عمق آب آن ۵۰ متر بوده و موجوداتی مثل خفاش و کبوتر چاهی دارد. غار سهولان دارای دو در اصلی است که به هم راه دارند و می‌توان از هر یک از آن‌ها وارد غار و از در دیگر خارج شد. بعد از ورود به غار و پس از طی مسیر پیاده، سوار قایق خواهید شد و به دیدن غار خواهید پرداخت. هم اکنون به لطف نورپردازی محیط درونی غار که با انواع لامپ‌ها و نورافکن‌ها چراغانی شده، مناظر شگفت انگیزی را می‌توان مشاهده کرد. رسوبات داخل غار (قندیل‌های آهکی) به اشکال زیبایی مثل پای فیل، عروس دریایی، خفاش، شیر، مار ماهی، لاک پشت، خوشه انگور، دلفین و... دیده می‌شوند.

پارک ملت
باغ میکائیل

پارک ملت که در بین عموم شهر مهاباد، به «باغ میکائیل» شهرت دارد، در پایین دست سد مهاباد و در کنار رودخانهٔ مهاباد واقع شده است. این پارک با برخورداری از آب رودخانهٔ مهاباد و شهر بازی و فضای سبز آن، محیط مناسبی برای استراحت و گذراندن اوقات فراغت مردم شهر و مسافران وارده به شهر می‌باشد. نورپردازی زیبا در پارک، رودخانه و اطراف آن، موسیقی کردی زیبایی که بی‌وقفه در پارک پخش می‌شود، رودخانه زیبایی که از دل این پارک می‌گذرد، با سنگ‌های بزرگ و جالب داخل آب و منطقه تفریحی و گردشگری که در روبروی پارک و در دل کوه ایجاد شده است، همه و همه پارک ملت مهاباد را به مکانی دیدنی تبدیل کرده است.
رودخانه حسن لو
سد مهاباد

دریاچهٔ سد مهاباد در فصل گرم سال، محیط مناسبی را برای شنا کردن و تفریح برای عموم مردم و مسافران، فراهم نموده است. در سال۱۳۴۶ توسط شرکت الکتروپروجکت یوگوسلاوی ساختمان این سد مخزنی بر روی رودخانه مهاباد، در حدود ۲ کیلومتری بالا دست شهر مهاباد آغاز و در سال ۱۳۵۰ (و به ارتفاع ۵/۴۶ م‌تر) به پایان رسید. سد مهاباد در فاصله بسیار نزدیکی به شهر قرار دارد و همین امر زیبایی و جلوه خاصی را به شهر بخشیده است.

این سد، جزو ۱۰ سد پرآب کشور است و از لحاظ اقتصادی به ویژه در بخش کشاورزی کمک قابل توجهی به مردم منطقه می‌نماید. هر سال در فصلهای بهار و تابستان مسافران زیادی برای دیدن این سد زیبا به شهرستان مهاباد سفر می‌کنند. جاده‌های ارتباطی مهاباد به سردشت و پیرانشهر از کنار این دریاچه زیبا عبور می‌کند. از نواحی دیدنی اطراف این دریاچه می‌توان به جزیره، سر میدان و تاقه دار (تک درخت) اشاره کرد. این دریاچه محل مناسبی برای تفریحاتی همچون شنا و ماهیگیری می‌باشد. از جمله ماهی‌های این دریاچه می‌توان به ماهی کپور و سوف اشاره کرد.


تالاب کانی برازان

در حوزه استحفاظی شهرستان مهاباد و در سواحل جنوبی پارک ملی دریاچه ارومیه، تالابهای زیبایی همچون تالاب قوپی باباعلی، کانی برازان، گروس، داشخانه، قره قشلاق، تالاب حسنخان، چنگیز گل، و دریاچه مخزنی سد مهاباد واقع گردیده است که مامن و ماوای هزاران پرنده مهاجر آبزی و کنارآبزی و بومی منطقه می‌باشد. از بین این تالاب‌ها تالاب قوپی باباعلی در کنوانسیون بین‌المللی تالاب‌ها به عنوان تالاب بین‌المللی ثبت گردیده است. تالاب کانی برازان به دلیل موقعیت خاص و وجود گونه‌های در حال انقراض همچون اردک سرسفید و گونه‌های حمایت شده اردک مرمری، پلیکان سفید و ... جهت ارتقای سطح حفاظتی معرفی و پیشنهاد گردیده تا به عنوان یکی از مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست، تحت مدیریت قرار گیرد. این تالاب در ۴۰ کیلومتری شمال شهرستان مهاباد و ما بین روستاهای بفروان، قره داغ و خورخوره واقع گردیده است. مساحت کل آن حدود ۹۰۰ هکتار و عمق متوسط آب در آن ۶۰ سانتی‌متر و حداکثر عمق آن ۱۲۰ سانتی‌متر می‌باشد. ارتفاع آب از سطح دریای آزاد ۱۶۲۵ متر می‌باشد. دایک ساحلی احداثی توسط وزارت نیرو، تالاب را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده است. آب تالاب از چشمه آب شیرین روستای قره داغ و شاخه انحرافی رودخانه مهاباد در پایین دست روستای خورخوره تامین می‌گردد. بخش جنوبی تالاب در دامنه کوه قره داغ (سیاه کوه) واقع گردیده و کوه مذکور و تپه باباحیدر بر آن مشرف هستند. به دلیل موقعیت توپوگرافی و وجود توده‌های نی‌زار، پذیرای بیشترین جمعیت پرندگانی همچون میش مرغ، پلیکان، قو، فلامینگو، حواصیل، عقاب تالابی و انواع غاز، انواع مرغابی، آنقوت و... می‌باشد. غیر از پرندگان موجود در تالاب یک نوع وزغ سبز معمولی و یک نوع قورباغه مردابی و همچنین ماهی کپور در این تالاب زیست می‌نمایند.
مراکز آموزشی
دانشگاه‌ها

    دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد
    دانشگاه پیام نور مهاباد
    دانشگاه جامع علمی و کاربردی واحد مهاباد
    آموزشکده فنی و حرفه‌ای سما واحد مهاباد
    دانشگاه غیر انتفاعی هیمن
    دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین پردیس مهاباد

ره‌آوردها
غذاهای سنتی

از غذاهای سنتی مهاباد می‌توان به آش دوکلیو (نوعی آش دوغ) و انواع نان‌های روغنی چون کلانه و پنچه کش و ... اشاره کرد.[۴۳][۴۴]
صنایع دستی

از صنایع دستی مهاباد می‌توان قالی، جاجیم، گلیم و چاروق بافی، سکه و پولک دوزی، منجوق دوزی، رودوزی، سوزن دوزی، قرقره بافی (گیپوربافی)، مصنوعات چرمی، قلاب بافی، سجاده بافی و بافت پارچه و لباس کردی، خراطی، چاقو سازی وهمچنین کلاش و گیوه اشاره کرد.[۴۵][۴۶][۴۷][۴۸]
افراد سرشناس

    محمدامین شیخ‌الاسلامی، شاعر، مترجم و نویسنده
    عبدالرحمن شرفکندی، شاعر، مترجم و نویسنده
    معروف کوکه‌ای، شاعر
    ملا غفور دباغی، شاعر
    وفایی، شاعرکلاسیک و غزل سرا
    حسین حوزنی مکریانی، تاریخ نویس و فرهنگ نویس کرد
    محمد قاضی، مترجم برجستهٔ ایرانی
    محمد ماملی خواننده کرد
    عزیز شاهرخ خواننده کرد
    خسرو سینا، نویسنده سینما و کارگردان تلویزیون و تئاتر
    بداق سلطان مکری، رئیس ایل مکری که بعد از ویران شدن مهاباد به آبادانی و عمران آن پرداخت
    قاضی محمد، نخستین رهبر حزب دمکرات کردستان ایران و جمهوری کردستان
    عبدالله اسحاقی، رهبر پیشین حزب دمکرات کردستان ایران
    غنی بلوریان، از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران
    عزیز یوسفی، از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران
    کریم حسامی، نویسنده، مترجم و یکی از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران
    سلیمان معینی، از رهبران جنبش چریکی کردستان در سال‌های ۱۳۴۶-۴۷
    هاشم احمدزاده استادیار رشتهٔ مطالعات کردی در دانشگاه اکستر انگلستان
    امیر حسن‌پور دانشیار دانشکده تمدن‌های خاور میانه و نزدیک دانشگاه تورنتو

پیش‌شماره تلفن

پیش‌شماره تلفن، کدی رقمی است که در ارتباطات تلفنی برای محدوده‌های مکانی تعیین می‌شود.

پیش‌شماره سه گونه‌است:

    پیش‌شماره شهری:این پیش‌شماره در سیستم تلفن ثابت برای مناطق مختلف یک شهر استفاده می‌شود. معمولاً سه یا چهار رقمی است. بطور مثال پیش شماره ۸۸۷۳ چهار رقم اول بسیاری از شماره تلفن‌هایی است که در محله عباس‌آباد تهران قرار دارند. این پیش‌شماره بخشی جداناشدنی از شماره تلفن اصلی است و در شماره گیری این پیش شماره‌ها همیشه استفاده می‌شوند.
    پیش‌شماره بین شهری:این پیش‌شماره برای مناطقی که وسعت شان در حدود یک شهر است در نظر گرفته می‌شود. این پیش شماره‌ها با یک صفر شروع می‌شوند. تعداد رقم‌های این پیش شماره متفاوت است مثلاً در ایران این پیش‌شماره بدون در نظرداشت صفر اول آن بین دو تا چهار رقم است.

در شماره گیری از شهری به شهری دیگر این پیش شماره حتماً باید پیش از شماره تلفن اصلی شماره گیری شود.

    پیش‌شماره بین‌المللی: این پیش شماره برای کشورها در نظر گرفته شده‌است. با دو صفر شروع می‌شود و بدون در نظر داشت دو صفر اول آن بین یک تا چهار رقم متغیر است. شماره‌های یک رقمی و دو رقمی بیشتر به کشورهای با سابقه جهان تعلق دارند و شماره‌های سه تا چهار رقمی به کشورهایی که جدید التاسیس هستند.

در شماره گیری از کشوری به کشور دیگر باید این کد حتماً اول شماره گیری شود.

در شماره گیری بین الملی ابتدا باید پیش‌شمارهٔ بین الملی را شماره گیری کرد سپس پیش‌شماره بین شهری بدون صفر آن و سپس شماره تلفن اصلی که شامل پیش‌شمارهٔ شهری می‌شود.

یک نمونه:فرض کنیم یک شماره تلفن بصورت ‎۰۰۹۸۴۵۲۳۲۲xxxx‏ داریم (xها می‌توانند هر عدد یک رقمی ای باشند). در این شماره که می‌توان آنرا بصورت ‎۰۰۹۸-۴۵۲-۳۲۲-xxxx‏ نوشت: به طور مثال:

    ۰۰۹۸: پیش‌شمارهٔ بین‌المللی کشور ایران است.
    ۰۲۱: پیش‌شمارهٔ شهر تهران است.
    ۰۴۱: پیش‌شمارهٔ شهر تبریز است.
    ۰۲۸: پیش‌شمارهٔ شهر قزوین است.
    ۰۲۶: پیش‌شمارهٔ شهرستان کرج است.
    ۰۴۴:پیش‌شمارهٔ شهرستان مهاباد است.
    xxxx: که می‌تواند هر عدد چهار رقمی ای باشد به همراه پیش‌شماره شهری شماره تلفن اصلی مشترک مخابراتی است.

جاکارتا

جاکارتا (Daerah Khusus Ibukota Jakarta) پایتخت کشور اندونزی و بزرگ‌ترین شهر این کشور است.

جاکارتا، پایتخت اندونزی و یکی از بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهرهای اسلامی است. جاکارتا بزرگ ترین شهر اندونزی و مرکز اقتصادی ـ تجاری، حمل ونقل و صنعتی این کشور و مرکز سیاسی ـ اداری ایالت جاکارتاست. ایالت جاکارتا ــ که حدود ۵۹۰ کیلومترمربع مساحت دارد یکی از پنج ایالت جزیره جاوه‌است.

اما امروزه جاکارتا مرکز آسه آن (انجمن ملل آسیای جنوب شرقی) است و مقرّ وزارت خانه‌ها و سازمان‌های مهم اندونزی به شمار می‌رود.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ جغرافیا
    ۳ حمل و نقل
    ۴ منابع

تاریخچه

جاکارتا از مشهورترین شهرهای بزرگ اسلامی، دارای بناهایی متعلق به دوره استعمار و بافت شهری مطابق الگوی شهرهای هلندی است. آثار و اماکن دیدنی شهر عمدتاً در بخش مرکزی (بافت قدیمی) قرار دارند، از جمله آنهامی‌توان: میدان مردکا (آزادی و استقلال) و لوح ملی اندونزی، موزه ملی، کاخ ریاست جمهوری یا کاخ آزادی واقع در قسمت شمالی مردکا، موزه مردکا که هلندی‌ها آن را در ۱۷۷۸ احداث کردند، کتابخانه شهر، مسجد بزرگ استقلال، مجموعه ورزشی بازیهای آسیایی، بازار چینیها، بازار قدیمی ماهی فروشان، بازار بزرگ، باغهای درون شهر از جمله باغ معروف جایاانکول، بقایای ساختمان شهرداری (متعلق به دوره استعمار) و زندان‌های قدیمی نزدیک آن را نام برد.

جاکارتا شهری قلعه‌ای و قدیمی است و در منطقه‌ای با تاریخ کهن قرار دارد. گفته شده که این منطقه مقرّ انسان‌های نخستین بوده‌است. در سده چهارم میلادی، دولتی هندو ـ جاوه‌ای در جاکارتا فرمانروایی می‌کرده‌است. سابقه جاکارتا، به سبب واقع شدن در جزیره جاوه، با پیشینه این جزیره در آمیخته‌است.

نام‌های قبلی آن سوندا کلاپا، جایاکارتا و بعد باتاویا بود.
جغرافیا

شهر جاکارتا در غرب جزیره جاوه، در سواحل شمالی، در کنار خلیج جاکارتا (یا خلیج باتاویا / بتاویه) و دریای جاوه، قرار دارد. این شهر در دشت واقع شده‌است و ارتفاعاتی با فاصله بسیار، در جنوب آن امتداد دارد. رود سیلیونگ با جهت جنوبی ـ شمالی از میان شهر می‌گذرد و به خلیج جاکارتا می‌ریزد. علاوه بر این، رودهای بسیاری در نزدیکی شهر جاری اند که می توان به گروگل در غرب و سونتر در شرق جاکارتا اشاره کرد.

باتوجه به موقعیت شهر و نزدیکی آن به دریا، نسیم خشکی و دریا که در جاکارتا دائمی است، در افزایش آلودگی هوای شهر مؤثر بوده‌است. این شهر در یکی از پرباران ترین مناطق جهان قرار دارد؛ متوسط باران سالانه جاکارتا حدود دو هزار میلیمتر و متوسط رطوبت سالانه آن ۸۱% است.
حمل و نقل

جاکارتا با مشکل افزایش جمعیت و ترافیک مواجه بوده‌است و هست و به همین دلیل فرماندار شهر جاکارتا با توجه به افزایش جمعیت روز افزون این شهر تصمیم به ایجاد خیابان‌ها و بزرگراه‌های دو طبقه کرده‌است. با توجه به گرانی بودن زمین در جاکارتا، گسترش خیابان‌ها از سمت راست و چپ امکان پذیر نبوده و تنها راه گسترش خیابان‌ها به صورت عمودی در طبقات بالای خیابان می‌باشد. دلیل عمده دیگر ایجاد بزرگراه‌های دو طبقه، جلوگیری از کم شدن سرعت ماشین‌ها به دلیل سیلاب همیشگی در جاکارتا است.[۱]

جاکارتا دارای سیستم حمل و نقل راه آهن شهری می‌باشد که ترافیک جاکارتا را کاهش می‌دهد.[۲]

جاکارتا دارای شبکه حمل و نقل راه آهن از حومه به داخل شهر می‌باشد که بسیار ارزان و سریع و البته بدون ترافیک است. این شبکه راه آهن ریلی توانسته‌است که بسیاری از زمان سفر از حومه به داخل شهر را کاهش دهد. بسیاری از مردم با توجه به پر بودن ظرفیت قطارها، به بالای سقف قطار رفته و از سقف قطار به منظور سفر خود استفاده می‌کنند.[۳]

جاکارتا دارای سیستم جامع اتوبوسرانی می‌باشد که شامل ۱۵ مسیر اتوبوسرانی است که از مزایای آن سرعت اتوبوس‌ها بسیار زیاد و هم چنین بدون ترافیک است.[۴]

جاکارتا دارای شبکه‌ام آر تی می‌باشد که بسیار کار آمد و سریع می‌باشد. جاکارتا دارای دو شبکه حمل و نقل ام آر تی شمال -جنوب به طول ۲۲ کیلومتر و شامل ۲۱ ایستگاه می‌باشد و شبکه شرق -غرب به طول ۸۷ کیلومتر و شامل ۴۸ ایستگاه‌است.[۵]

جاکارتا دارای طرح مونوریل است که بسیاری از ترافیک‌های جاکارتا را کاهش می‌دهد.

خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر یک خبرگزاری ایرانی است که در بهمن ماه ۸۱ فعالیت آزمایشی خود را با دو خروجی به زبان‌های فارسی و انگلیسی آغاز کرد.[۱]
تاریخچه

خبرگزاری مهر ۱۴ سرویس خبری فعال در حوزه‌های فرهنگ و ادب، فرهنگ و هنر[۲]، دین و اندیشه، حوزه و دانشگاه، فناوری‌های نوین، اجتماعی، اقتصادی[۳]، سیاسی، بین‌الملل، ورزشی، انرژی هسته‌ای[۴]، دفاع مقدس و عکس و گرافیک دارد. [۵]

این خبرگزاری ۵ دفتر منطقه‌ای و ۳۰ نماینده استانی فعال در سراسر کشور دارد و بیش از ۳۰۰ خبرنگار و ادیتور در دفاتر آن مشغول به کار هستند.

مهر به ۶ زبان فارسی، انگلیسی، عربی، اردو، آلمانی و ترکی اخبار منتشر می‌کند.

خبرگزاری مهر با ۱۸ خبرگزاری معتبر دنیا از جمله خبرگزاری‌های شینهوا(چین)، کیودو(ژاپن)، پی تی آی(هند)، اینترفاکس (روسیه)، افه (اسپانیا)، برناما (مالزی)، یونهاپ (کره جنوبی)، «پرنسا لاتینا» (کوبا)، وی ان ای (ویتنام)، جیهان(ترکیه)، آنتارا(اندونزی)، ترند (آذربایجان)، مونتسامه(مغولستان)، سانا (سوریه)، ای پی پی (پاکستان)، پی‌ان‌ای (فیلیپین) و آوا (افغانستان) قرارداد همکاری امضاء کرده‌است.

خبرگزاری مهر در سیزدهمین مجمع عمومی سازمان خبرگزاری‌های آسیا-اقیانوسیه به میزبانی اندونزی در جاکارتا به این سازمان پیوست و توانست در همین مدت کوتاه نقشی فعال در آن سازمان ایفا کند.

مهر در سال ۲۰۰۹ میزبان سی و یکمین اجلاس هیئت اجرائی اوآنا و پنجمین اجلاس گروه کارشناسی فنی در تهران و مبتکر پرچم اوآنا برای اولین بار بوده‌است.[۶]

خبرگزاری مهر در کنفرانس‌های مهم بین‌المللی همچون: المپیک رسانه‌ها (چین ۲۰۰۹)، نشست سران اوآنا (کره جنوبی ۲۰۱۰)، چهاردهمین مجمع عمومی اوآنا (استانبول۲۰۱۰)، اجلاس فنی-اجرایی اوآنا در مغولستان (۲۰۱۱) حضور فعال داشته و میهمان ویژه سومین کنگره جهانی خبرگزاری‌ها (آرژانتین۲۰۱۰) بوده‌است.