اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

زاینده‌رود

زاینده‌رود یا زنده‌رود به معنی دهنده‌زندگی، بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از کوه‌های زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و در کویر مرکزی ایران به سمت شرق حدود ۲۰۰ کیلومتر پیش می‌رود و در نهایت به مانداب گاوخونی می‌ریزد.
حوزه رودخانه زاینده‌رود ۴۱،۵۰۰ کیلومتر مربع است .[۱] برآورد می‌شود جریان آب این رودخانه در مطلوب‌ترین شرایط ۱،۲ کیلومتر مکعب در سال و یا ۳۸ مترمکعب در ثانیه است.[۲] درحال حاضر برای آبیاری زمین‌های کشاورزی استان اصفهان از سدهای آبیاری که بدین منظوراحداث گردیده استفاده می‌شود. با اتمام تونل سوم و انتقال آب در طرح بهشت‌آباد پیش بینی می‌شود استان کرمان هم از استفاده کنندگان آب رودخانه زاینده‌رود خواهد بود.[نیازمند منبع] در اسفند ماه سال ۱۳۹۱ عده‌ای از کشاورزان شرق استان اصفهان به انتقال آب این رود به سایر استان‌های شرقی ایران اعتراض کردند.

زاینده‌رود ۱۱۸اُمین اثر طبیعی است که توسط سازمان میراث فرهنگی در ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفت.

محتویات

    ۱ سرچشمه زاینده‌رود
    ۲ پل‌ها
    ۳ فصول مختلف زاینده رود
    ۴ خشک شدن رودخانه زاینده رود
    ۵ تامین آب
    ۶ اعتراض کشاورزان ورزنه وخوراسگان
    ۷ روز نکوداشت زاینده رود
    ۸ همچنین ببینید
    ۹ منابع
    ۱۰ پانویس
    ۱۱ جستارهای وابسته

سرچشمه زاینده‌رود

بیشترین آب جاری در زاینده‌رود وارد استان اصفهان می‌شود. برای انتقال آب کوهرنگ به اصفهان اقدامات زیادی بعمل آمده‌است که از آن جمله می‌توان به اولین تونل در منطقه کوهرنگ در زمان رضاشاه اشاره کرد. تونل دوم نیز در همین منطقه در زمان محمدرضاشاه راه اندازی گردید. عملیات حفر تونل سوم در همین زمان شروع ولی بدلیل وقوع انقلاب ۱۳۵۷ متوقف شد. پس از انقلاب ۵۷ و با تاخیر بسیار، عملیات حفاری تونل از سرگرفته شد. از این رودخانه، جهت آبیاری باغ‌ها، عمارت‌ها و کشتزارهای داخلی اصفهان، پنج شاخه بزرگ، جدا شده که در گویش اصفهان به آنها «مادی» می‌گویند. زاینده رود در انتهای مسیر خود به مانداب گاوخونی در اصفهان می‌ریزد.[نیازمند منبع]
اصلی - عکس پانوراما از ابتدای رودخانه زاینده رود می باشد که حدود ۱۵ کیلومتری سد زاینده رود استان اصفهان می باشد.
پل‌ها

بر روی رودخانه زاینده‌رود چندین پل تاریخی از زمان صفویان و قبل از آن برجا مانده‌است. در استان چهارمحال بختیاری پل زمانخان و در استان اصفهان پل‌های مشهور تاریخی سی و سه پل یا پل الله وردی خان، پل خواجو بنا شده است. قدیمیترین پل ساخته شده بر روی زاینده رود «پل شهرستان» است.

    نمای روبرویی از پل زمانخان تابستان 1392

    پل خواجو هنگام غروب

    نمایی از پل مارنان، رودخانه زاینده‌رود و کوه صفه

    پل زمانخان - تابستان 1392

    سی و سه پل

    پل شهرستان

فصول مختلف زاینده رود
نمای پاییزی از زاینده رود، سامان، استان چهار محال و بختیاری
یک روز پر آب زاینده رود

رودخانه ی زاینده رود به دلیل شرایط آب و هوایی مناسب در فصول مختلف سال در استان چهارمحال بختیاری پل زمانخان و سامان نمای بسیار جالبی را دارا بوده است.


خشک شدن رودخانه زاینده رود

رودخانه زاینده رود سال هاست که برای مقاطع بلند مدت خشک شده است. از عوامل اصلی خشک شدن رودخانه می‌توان به این موارد اشاره کرد:

    مهمترین عامل خط لوله انتقال آب سد به یزد، کرمان، کاشان و قم.
    برداشت بی رویه سالیانه آب در بالادست رودخانه در محدوده سد تا پل کله توسط پمپاژ که به تنهایی بیش از کل میزان آبی است که سالانه توسط تونل دوم و تونل چشمه لنگان وارد حوضه زاینده رود می‌شود. این میزان هم اکنون در حدود ۴۹۰ میلیون متر مکعب است که سال به سال در حال افزایش است.
    انتقال آب به استانهای یزد و شهرهای دیگر
    استقرار صنایع بزرگ، پالایشگاه، نیروگاهها در کنار رودخانه. خشکی رودخانه سبب سازِ بیکار شدنِ چندصدهزار ساکنین پایین دست رودخانه شده و به مهاجرت فصلی یا کامل آنها به استانهای دیگر و یا شهر اصفهان منجر گشته است.[۳]

توجه به این نکته مهم است که ایران عضو کنوانسیون بین‌المللی رامسر است که بر طبق آن حق ندارد قوانینی تصویب کند که بر اثر آن تالابها خشک شوند. این در حالی است که برداشت بی رویه آب از حوزه آبریز زاینده رود در فلات مرکزی و اختصاص آن به صنایع و مناطق دیگر خلاف تعهد ایران در این کنوانسیون است.
تامین آب
نوشتار اصلی: طرح بهشت‌آباد
زاینده‌رود به هنگام خشکی (بهار ۹۰)

طرح بهشت‌آباد عنوانی است که برای انتقال آب از منطقه زاگرس به فلات مرکزی ایران به کار برده می‌شود. این طرح در سال ۸۴ توسطِ مجلس کد اجرایی خورد اما با روی کار آمدنِ دولتِ نهم متوقف شد. تخصیص اولیه طرح، انتقال حدود ۱ میلیارد متر مکعب آب در دولتِ هشتم بود که در مطالعاتِ اخیر در دولت دهم به ۵۸۰ میلیون متر مکعب کاهش یافت. این طرح اخیراً توسط مشاورین فرانسوی و اتریشی ارزیابی گشته است. هدف این طرح رفع کمبودِ آبِ آشامیدنی و صنعتیِ استانهای اصفهان، یزد، کرمان و چهارمحال بختیاری است. این طرح شامل احداث سد ذخیره‌ای-مخزنی به ارتفاع حدود ۱۸۰ متر در محل تقاطع رودخانه‌های کوهرنگ و بهشت آباد است. حجم مخزن این سد حدود ۱میلیارد و ۸۰۰میلیون متر مکعب است. این سد آب بهار و زمستانه این دو رودخانه را تنظیم می‌کند. البته پیش از رسیدن آب به فلات مرکزی سهمِ استان‌های خوزستان و چهارمحال بختیاری داده خواهد شد. مهندس ممتازپور مدیر طرح انتقال آب بر آن است که انتقال آب با در نظر گرفتنِ تامین نیاز بالادست رودخانه در استانهای چهارمحال بختیاری و خوزستان انجام خواهد شد و هیچ تاثیر منفی به شکل معناداری در پی نخواهد داشت. این در حالی است که در سه کیلومتری سد یک رودخانه ده متر مکعب در ثانیه‌ای یعنی ۳۰۰میلیون متر مکعبی به رودخانه بهشت آباد منتقل می‌شود و ده کیلومتر بعد نیز یک رودخانه بزرگتر وارد می‌شود. به گفته وی در این طرح تمام مصارف فعلی و آتی استان چهارمحال بختیاری تا نیم قرن آینده در نقطه‌ای که سد زده می‌شود پیش بینی شده است. از آنجا که متوسط میزان آب رودخانه کارون ۳۰میلیارد متر مکعب است برداشت نزدیک به نیم میلیارد متر مکعب تاثیر منفی معناداری بر کارون نخواهد گذاشت.همچنین درحالیکه کل سفره‌های آب زیرزمینی این منطقه در عمق حداکثر ۱۰۰ متری زمین است بیش از ۹۵ درصد طول تونل در عمق بیش از ۴۰۰ متری سطح زمین است و از منطقه زمین شناسی تقریباً غیر قابل نفوذ است و در نتیجه این طرح فاقد عوارض منفی زیست محیطی است.[۴] لازم به ذکر است که سالیانه تنها نزدیک به ۲میلیارد و ۶۰۰میلیون مترمکعب آب از شهرستان سمیرم واقع در جنوب استان اصفهان پس از گذر از استانهای کهگیلویه و بویر احمد و چهارمحال بختیاری به رودخانه کارون می‌ریزد.[۵]
اعتراض کشاورزان ورزنه وخوراسگان

در اسفند ماه سال ۱۳۹۱ عده‌ای از کشاورزان شرق استان اصفهان در اعتراض به انتقال آب زاینده‌رود به صنایع استان یزد و خشک شدن رودخانه به تاسیسات انتقال آب از استان اصفهان به استان یزد خساراتی وارد کردند که مسئولین یزد مدعی شده‌اند این خسارات باعث قطعی و جیره‌بندی آب در استان یزد شد. جلال یحیی‌زاده نماینده شهرهای تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی دروغ پردازی برخی مسئولان استان اصفهان را دلیل اعتراض کشاورزان دانست.[۶][۷] همچنین آیت‌الله سید یوسف طباطبایی نژاد امام جمعه اصفهان ترکاندن لوله انتقال آب زاینده‌رود به استان یزد را غیرشرعی دانست.[۸] پس از اعتراض کشاورزان خبرگزاری مهر از گفتگو میان مسئولین استان اصفهان و ۵۵ نفر از نمایندگان کشاورزان معترض خبر داد و شرایط اجتماعی شرق استان اصفهان را آرام توصیف کرد.[۹] معاون سیاسی امنیتی استانداری اصفهان مدعی شده است که این درگیریها کشته‌ای نداشته و تنها ۳۵ نفر زخمی داشته است.[۱۰] همچنین به گفته وی در اثر این درگیریها یک نفر به کما رفته و چند نفر در اثر برخوردِ ساچمه دچار آسیب چشمی شده‌اند که ممکن است به تخلیه چشم ایشان منجر شود.[۱۱] مهدی بصیری رئیس کمیته آب کمیسیون کشاورزی اتاق اصفهان مدعی شد آب انتقالی به یزد در بخشِ صنعتِ این استان مصرف می‌شود.[۱۲] لازم است ذکر شود هیچ آمار دقیقی در زمینه میزان آب انتقالی به یزد وجود ندارد و مسئولینِ دو استان ارقامی مابینِ ۶۵ تا ۹۵ میلیون متر مکعب را ذکر کرده‌اند. در جریان این اعتراضات تعدادی از کشاورزان از ناحیه چشم هدف گلوله‌های ساچمه‌ای نیروهای امنیتی قرار گرفته و نا بینا شدند.[نیازمند منبع]
روز نکوداشت زاینده رود

روز ۱۸ مهر ماه در سال ۱۳۸۲ از سوی تشکل‌های زیست محیطی استان اصفهان و استان چهارمحال و بختیاری به عنوان «روز نکوداشت زاینده رود» نامگذاری شد. نخستین تجمع و راهپیمایی به این مناسبت در ۱۸ مهر ماه همان سال توسط تشکل‌های زیست محیطی استان اصفهان در کنار بستر خشک زاینده رود در شهر اصفهان، که ۴ سال از شروع خشکی‌های بلند مدت آن بر اثر انتقال تمام آب موجود به یزد گذشته بود، انجام شد. مهم ترین شعار تجمع مذکور این بود: «زاینده رود را زنده، کامل و همیشه می‌خواهیم»

رود

رود یا رودخانه که در زبان پهلوی هم رود گفته می‌شد، آبی است روان که از به هم پیوستن آب چند چشمه در دره‌های کوهستانی به وجود آمده و جریان می‌یابد تا به دشت‌ها، دریاچه‌ها و یا دریاها و اقیانوس‌ها بریزد. رودخانه‌ها معمولاً در اولین مرحله در پای کوهها، تشکیل مخروط افکنه‌ها را داده و پس از طی مسیری با انباشت مواد آبرفتی خود به توسعه دشتها کمک می‌کنند. گاه در برخی از رودهای بزرگ در طی مسیر طولانی که دارند، به پیچان رودها (مئاند) برخورد می‌کنیم که در اثر شیب کم زمین به وجود می‌آیند. در ادامه زمانی که رود به مصب (محلی که رود به دریا می‌ریزد) می‌رسد، در دهانهٔ خود دلتا را تشکیل می‌دهد. بنابر این مخروط افکنه‌ها در پای کوهها و دلتاها در دهانه رود (مصب) به وجود می‌آیند.

بین مخروط افکنه و دلتا تفاوت‌های دیگری نیز وجود دارد: ۱- شیب در مخروط افکنه‌ها بیشتر است. ۲- مواد مخروط افکنه‌ها درشت تر هستند، در صورتی که شیب در دلتا بسیار کم و نزدیک به صفر است.

محتویات

    ۱ طولانی ترین رودهای جهان
    ۲ طولانی ترین رودهای ایران
    ۳ نگارخانه
    ۴ جستارهای وابسته

طولانی ترین رودهای جهان

نیل، آمازون، یانگتسه، می‌سی‌سی‌پی، هوانگهو، آمودریا و مکونگ.
طولانی ترین رودهای ایران

کارون، سفیدرود و زاینده‌رود.

سد

سَد به فارسی دَری «بَند»[۱] دیواری محکم که به منظور مهار کردن یا تغییر مسیر آب در عرض دره یا میان دو کوه و در مسیر رود ایجاد می‌کنند. افزودن ارتفاع آب به‌وسیله ایجاد سد، می‌تواند فقط به منظور مهار یا تغییر مسیر آب رودخانه باشد و یا ذخیره کردن آب در پشت سد برای کشاورزی، آبیاری و آبرسانی و یا حتی تولید انرژی برقابی هدف اصلی در ایجاد سد بوده باشد.

از آنجا که آب جمع شده در پشت یک سد، می‌تواند نیروی بسیار عظیمی به سد وارد کند، در طراحی سدها، اصلی‌ترین مسئله استاتیکی(ایستایی)، غلبه بر این نیرو و رسیدن به شرایط پایداری است که با تخلیه و یا آبگیری سد، پیوسته برقرار باشد.

از نقطه نظر استاتیکی، سدها به دو گروه عمده تقسیم می‌گردند:

    سدهای وزنی
    سدهای قوسی

سدهای پایه دار، سدهای پشت بند دار و سدهای چوبی از دیگر انواع سد محسوب می شوند.

محتویات

    ۱ سدهای قوسی
    ۲ سدهای وزنی
    ۳ سدهای خاکی
    ۴ مطالعات زمین‌شناسی
    ۵ سدهای معروف جهان
    ۶ سدهای ایران
        ۶.۱ سدهای تاریخی
        ۶.۲ سدهای صنعتی و کشاورزی
    ۷ جستارهای وابسته
    ۸ نگارخانه
    ۹ پانویس
    ۱۰ منابع
    ۱۱ پیوند به بیرون

سدهای قوسی

اساس نیروی غلبه بر فشار آب در این سدها، انتقال این نیرو به دیواره‌های دره و در حقیقت شکل هندسی سد است. این سدها حداقل در مقیاسهای بزرگ، غالبا از بتن غیر مسلح ساخته می‌شوند. به منظور جلوگیری از ورقه ورقه شدن سطوح مختلف بتن روی یکدیگر، بسیاری از سدهای بزرگ از این نوع، بصورت لایه لایه و معمولاً بصورت لایه های ۲ یا ۳ متری بتن ریزی می‌گردد. سطح هر لایه بتن ریزی شده بلافاصله ً شسته می‌گردد تا بتن لایه (مرحله) بعدی به بتن قبلی خوب بچسبد و از ورقه ورقه شدن سطوح مختلف بتن روی یکدیگر جلوگیری گردد. این سدها بصورت بلوک بلوک ساخته شده و در انتها بین بلوکها که درزه نامیده می‌شود دوغاب سیمان تزریق میگردد تا سد بصورت یکپارچه عمل کند.
سدهای وزنی

از آنجاییکه باید در برابر فشار بسیار زیاد آب، مقاومت مناسبی به‌وسیله وزن سازه سد صورت پذیرد، این نوع از سدها معمولاً حجم بسیار عظیمی دارند. بدیهی است در ساخت سازه‌ای با این حجم، اقتصادی‌ترین مسئله، بحث تامین مصالح است. بنابراین این سدها معمولاً از مصالح موجود در محل احداث خود بهره می‌برند. بدیهی است که در دسترس‌ترین این گونه مصالح سنگ و خاک است. سدهای وزنی به همین دلایل امروزه در دو نوع سدهای بتنی و سدهای خاکی ساخته می‌شوند.
سدهای خاکی

در ساخت سدهای خاکی، آنچه که در واقع جلوی آب را می‌گیرد، یک هسته نسبتاً نازک رسی است. خاک رس این خاصیت را دارد که با مرطوب شدن، به عایق خوبی برای نفوذ آب تبدیل می‌گردد.(از همین رو بام خانه‌های قدیمی کاهگل می‌شده‌است) بجز هسته رسی، مابقی حجم سد را سنگ و خاک غیر محلول در آب تشکیل می‌دهد. چرا که سنگهای محلول پس از مدتی باعث کاهش وزن سد و به هم خوردن نتایج محاسبات خواهند شد.

سدهای خاکی همواره با مشکل محدودیت ارتفاع مواجهند و بیشتر برای دره‌های عریض و کم شیب مناسب هستند(سد پانزده خرداد دلیجان). بر عکس سدهای قوسی مناسب دره‌های عمیق و کم عرضند. (سد کرج)
مطالعات زمین‌شناسی

اگر سدی بدون مطالعات کافی زمین شناسی احداث گردد، بی شک تنها یک فاجعه اقتصادی و محیط زیستی از خود بجا می‌گذارد. تمامی نواحی که دریاچه سد آنها را می‌پوشاند و همچنین زیر سازه سد باید بطور دقیق مورد گمانه زنی قرار گیرد. وجود تنها یک بخش آهکی در اطراف دریاچه باعث خواهد شد تا آب به تدریج بخش آهکی را از بین برده و به خارج راه نفوذ پیدا کند. نظیر چنین واقعه‌ای برای سد لار افتاد و این سد در حال حاضر از یک سوم ظرفیتش بهره برداری می‌نماید.

مطالعات زیست محیطی به مجموعه مطالعاتی گفته می‌شود که اثر تغییرات ایجاد شده توسط سد و دریاچه آن و همچنین تقلیل آب پایین دست را بر روی زیست بوم منطقه محاسبه و هزینه یابی می‌کنند. علاوه بر این این اثر باید بر روی شهرها و روستاها و سایر المانها(همچون آثار باستانی در مورد سد سیوند) مورد بررسی قرار گیرند.
سدهای معروف جهان

    سد الکفره (Sadd al Kafara) قدیمی‌ترین سد شناخته شده جهان در ۱۱ کیلومتری جنوب شرقی حلوان مصر بین سالهای ۲۷۵۰ تا ۲۹۵۰ قبل از میلاد (حدود ۵۰۰۰ سال فبل) با طول ۱۱۵ و ارتفاع ۱۲ متر ساخته شده‌است.
    سد هوور تا پیش از احداث سد گراند کولیی، بزرگترین سازه بتنی و بزرگترین نیروگاه برق‌آبی در جهان بود.
    سد گراند کولیی بزرگ‌ترین سازه بتنی آمریکای شمالی است و روی رودخانه کلمبیا در واشنگتن بسته شده است.
    سد اسوان سدی غول پیکر بر روی رود نیل

سدهای ایران
نوشتار اصلی: فهرست سدهای ایران
سدهای تاریخی

    سد عباس‌آباد، ساخت دوره صفویه، واقع در شهرستان بهشهر
    بند امیر در افغانستان
    سد وشمگیر در شمال آق قلعه- استان گلستان
    سد کوریت در نزدیکی شهر طبس

سدهای صنعتی و کشاورزی

    سد رئیسعلی دلواری، در استان بوشهر
    سد بیدواز شهرستان اسفراین
    سدقیصرق
    سد مارون
    سد کرج
    سد لتیان
    سد سیوند
    سد کارون ۱ (شهید عباسپور)
    سد مسجد سلیمان
    سد کرخه
    سد جیرفت در شهرستان جیرفت
    سد تهم
    سد آیدوغموش
    سد کارون ۵
    سد سفیدرود
    سد بختیاری
    سد دز
    سد بز
    سد جابر
    سد شمو
    سد جاوید
    سد بست گز
    سد نرگسی، در شهرستان کازرون
    سد دوستی، در شهرستان سرخس و بر روی رودخانه هریرود در مرز ایران و ترکمنستان
    سد کارده، در شهرستان مشهد
    سد طرق، در شهرستان مشهد
    سد چالی دره، در شهرستان مشهد
    سد شیرین دره، در شهرستان بجنورد
    سد بارزو شیروان، در شهرستان شیروان
    سد شورک، در شهرستان شیروان
    سد سنگرد، در شهرستان سبزوار
    سد کمایستان، در شهرستان سبزوار
    سد شهید یعقوبی، در شهرستان تربت حیدریه
    سد اسجیل، در شهرستان چناران
    سد دولت‌آباد، در شهرستان چناران
    سد سده، در شهرستان خواف
    سد دهن قلعه، در شهرستان بردسکن
    سد شهید مدرس، در شهرستان کاشمر
    سد کاخک، در شهرستان گناباد
    سد نوبهار، در شهرستان بجستان
    سد برون، در شهرستان فردوس
    سد فریمان، در شهرستان فریمان
    سد زاوین، در شهرستان کلات
    سد لار. در شهرستان آمل
    سد ستارخان، در شهرستان ورزقان

بلایای طبیعی

بلایای طبیعی، به مجموعه‌ای از حوادث زیانبار گفته می‌شود، که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیش‌بینی بوده و یا حداقل از مدتهای طولانی قبل نمی‌توان وقوع آنها را پیش‌بینی نمود.[۱]

محتویات

    ۱ انواع بلایای طبیعی
    ۲ خسارات
    ۳ یادبودها
    ۴ پانوشت

انواع بلایای طبیعی
روستایی در سوماترا، پس از سونامی ناشی از وقوعزلزله در اقیانوس هند

بلایای طبیعی دارای انواع گوناگونی است. زلزله، سیل، طوفان، گردباد، سونامی، تگرگ، بهمن، رعد و برق، تغییرات شدید درجه حرارت، خشکسالی و آتشفشان نمونه‌هایی از بلایای طبیعی هستند. برخی از بلایای طبیعی، بطور غیر مستقیم، ناشی از عملکردهای انسانی هستند. برای مثال بلایای ناشی از افزایش آلودگی هوا و یا گرم شدن زمین و همچنین سیل ناشی از تخریب جنگل‌ها به‌دست انسان از این جمله‌اند.[۲][۳]
خسارات

تنها در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۲۲۰ هزار نفر در سراسر جهان بر اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست داده‌اند.[۴] در این میان، زنان قربانیان بیشتری نسبت به مردان داده‌اند.[۵] بررسی‌های آماری بلایای طبیعی، طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲ نشاندهنده آن است که این بلایا روندی افزایش یابنده داشته‌اند. بر اساس آمار شدت بلایا چهار برابر، جان‌باختگان هفت برابر، آسیب‌دیدگان پنج برابر و خسارت‌های مالی سی و هشت برابر شده‌اند.[۶][۷]

گاهی خسارات ناشی از حادثه ثانویه، بیش از خسارات ناشی از یک بلای طبیعی است. برای مثال گاهی خسارات ناشی از وقوع آتش‌سوزی پس از وقوع زلزله، از خسارات خود زلزله بیشتر است.
آتشفشان

با آنکه اغلب بلایای طبیعی خارج از کنترل انسان به نظر می‌رسند، ولی خسارات و آسیب‌های ناشی از آنها، بطور چشمگیری قابل کنترل است. این موضوع ارتباط مستقیمی با عملیات پیش‌گیرانه توسط انسان دارد. برای مثال استحکام ابنیه در برابر بارهای افقی جهت کاهش خسارات ناشی از زلزله و یا ایجاد پوشش گیاهی و ساخت بندها و سدها جهت کاهش خسارات ناشی از سیل، از جمله موارد پیش‌گیرانه‌است.[۸][۹]

همچنین عکس‌العمل صحیح و اصولی نیز می‌تواند در کاهش آسیب‌های ناشی از بلایای طبیعی موثر باشد. برای مثال آوار برداری اصولی پس از وقوع یک رویداد زمین‌لرزه، می‌تواند به کاهش خسارات و آسیب‌ها کمک کند.[۱۰]

یکی دیگر از راه‌های کاهش آثار مخرب بلایای طبیعی، آموزش است.[۱۱] آموزش همچنین می‌تواند به کاهش اثرات روانی منفی در بلایای طبیعی نیز کمک کند.[۱۲]
یادبودها
طوفان کاترینا

از سال ۱۹۸۹ میلادی، دومین چهارشنبه ماه اکتبر هرسال، به عنوان روز جهانی کاهش اثرات بلایای طبیعی نامگذاری شده‌است. در کشور ایران نیز، هفته‌ای به همین عنوان وجود دارد که آغاز این هفته، همان روز جهانی می‌باشد.

سازمان جهانی هواشناسی

سازمان جهانی هواشناسی (به انگلیسی: World Meteorological Organization یا WMO) یک سازمان بین‌المللی است که در سال ۱۹۵۰ ایجاد گردید هر چند سند تأسیس آن در ۱۹۴۷ امضا شده بود. این سازمان در واقع جانشین سازمان هواشناسی بین‌المللی (به انگلیسی: International Meteorological Organization) که در سال ۱۸۷۳ ایجاد شده بود، گردید. این سازمان در ۱۹۵۱ در ردهٔ سازمان‌های تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد[۱] در زمینهٔ آب و هوا، هیدرولوژی (اقلیم‌شناسی کاربردی) و علوم ژئوفیزیک درآمد. تعداد اعضای این سازمان تا ۱۲ دی ۱۳۹۱ (اول ژانویه ۲۰۱۳) ۱۹۱ دولت عضو و سرزمین تحت قلمرو است و مقر آن در ژنو، سوئیس قرار دارد.[۲]

محتویات

    ۱ اهداف
    ۲ ساختار
        ۲.۱ کنگره جهانی هواشناسی
        ۲.۲ شورای اجرایی
        ۲.۳ شش انجمن منطقه‌ای
        ۲.۴ هشت کمسیون فنی
        ۲.۵ دبیرخانه
    ۳ فعالیت‌ها
    ۴ پانویس
    ۵ پیوند به بیرون

اهداف

    تسهیل همکاری جهانی برای ایجاد شبکه‌ای از ایستگاه‌ها جهت مشاهدهٔ هواشناسی، هیدرولوژیک، ژئوفیزیک و سایر موارد مرتبط با هواشناسی؛
    ایجاد و حفظ سیستم‌های مبادلهٔ سریع اطلاعات هواشناسی و سایر اطلاعات مرتبط؛
    تشویق به منظم کردن مشاهدات هواشناسی و اطمینان از انتشار یکسان و واحد مشاهدات و آمارها؛
    استفادهٔ بیش‌تر از هواشناسی در امر هوانوردی، دریانوردی، مسائل آبی، کشاورزی و سایر فعالیت‌های بشری؛
    ترویج فعالیت‌هایی نظیر هیدرولوژی کاربردی و ایجاد امکانات برای همکاری نزدیک میان بخش‌های هواشناسی و هیدرولوژیکی؛
    تشویق به تحقیقات و آموزش در قلمرو هواشناسی و سایر قلمروهای مرتبط.[۳]

ساختار

سازمان جهانی هواشناسی دارای ارکان زیر است:
کنگره جهانی هواشناسی

کنگره جهانی هواشناسی عالی‌ترین رکن سازمان است و از نمایندگان کلیهٔ دول عضو تشکیل شده‌است. کنگره هر ۴ سال یک بار تشکیل جلسه می دهد. کنگره سیاست‌های کلی سازمان، نحوهٔ اجرایی کردن اهداف و برنامه‌های درازمدت سازمان را تعیین می‌کند، اجازهٔ حداکثر هزینه کردن برای امور مالی سازمان در یک دورهٔ ۴ ساله را صادر می‌کند، نحوهٔ انتخاب اعضا را بررسی می‌کند و مقررات فنی مرتبط به آب و هواشناسی بین‌المللی و هیدرولوژیکی کاربردی را تصویب می‌کند. این کنگره رئیس سازمان و معاونین او را و هم‌چنین اعضای شورای اجرایی و دبیرکل سازمان را هم انتخاب می‌کند.[۴]
شورای اجرایی

شورا اجرایی (EC)، رکن اجرایی سازمان است و از ۳۷ نفر از مدیران آب و هواشناسی ملی و یا خدمات هیدرولوژیکی در آن عضویت دارند. شورا حداقل یک‌بار در سال تشکیل جلسه می‌دهد و فعالیت اصلیش ملاحظهٔ مجدد فعالیت‌های کنگره و اجراب برنامه‌هایی است که کنگره در جلسه خود تصویب کرده‌است. از دیگر فعالیت‌های شورا، ایجاد هماهنگی میان برنامه‌های سازمان، به کارگیری بودجهٔ سازمان مطابق با آن‌چه دقیقاً کنگره برای نحوهٔ مصرف آن برنامه‌ریزی کرده‌است و ارائه توصیه‌هایی برای اجرایی کردن برنامه‌های انجمن منطقه‌ای و کمسیون فنی است.[۵]
شش انجمن منطقه‌ای

شش انجمن منطقه‌ای مرکب از اعضای سازمان است و وظیفه‌شان ایجاد هماهنگی میان فعالیت‌های هواشناسی و امور مرتبط و هم چنین رسیدگی به کلیهٔ موارد مطرح شده در منطقه‌های خود است. این ۶ انجمن در آفریقا، آسیا، اروپا، آمریکای شمالی، مرکزی، حوزه کارائیب و اقیانوسیه واقع است.[۶]
هشت کمسیون فنی

هشت کمسیون فنی از کارشناسان متخصص و منتخب اعضا تشکیل شده‌است. این ۸ کمسیون فنی سیستم‌های کاربردی و فعالیت‌های تحقیقی در زمینه‌های هواشناسی و هیدرولوژی را مطالعه می‌کنند. این رکن سازمان، هم‌چنین متدولوژی، رویه‌ها و توصیه‌هایی را برای عمل‌کرد مؤثرتر شورای اجرایی و کنگره ایجاد می‌کند. کمسیون فنی معمولاً هر ۴ سال یک بار تشکیل جلسه می دهد و در صورت لزوم می‌تواند برای مسائل اصلی سیستم جلسهٔ فوق‌العاده هم بر‌گزار نماید.[۷]
دبیرخانه
ساختمان سازمان جهانی هواشناسی در ژنو

دبیرخانهٔ سازمان توسط دبیرکل اداره می شود. دبیرخانه به عنوان مرکز اداری، اسناد و اطلاعات سازمان خدمت می‌کند. این رکن وظیفهٔ آماده‌سازی، تصحیح، ایجاد و توزیع موارد منتشر شدهٔ سازمان را برعهده دارد. هم‌چنین این رکن سازمان مسئول اجرایی کردن وظایف محوله از طریق تصویب کنواسیون مخصوص و دیگر اسناد اساسی را هم می‌باشد. دبیرخانه حمایت از عمل‌کرد و نقش رکن‌های اساسی سازمان جهانی هواشناسی را برای هرچه بهتر کردن کیفیت کاری این سازمان را زیر نظر دارد. محل اصلی دبیرخانه در ژنو است. دبیرخانه‌های منطقه‌ای دیگری بستگی به زمینهٔ کارکرد در منطقه‌های مختلف تعیین شده توسط سازمان جهانی هواشناسی نیز وجود دارند. دو دبیرخانه ارتباطی دیگر هم در نیویورک و بروکسل نیز وجود دارد.[۸][۹]
فعالیت‌ها

از زمان تأسیس سازمان جهانی هواشناسی، این سازمان نقش بزرگ و مؤثری در تأمین رفاه و امنیت بشریت داشته‌است. رهبری این سازمان و چهارچوب برنامه‌های آن در قالب سیستم‌های هواشناسی و آب‌شناسی، همگی اساساً برای حفاظت از جان و اموال افراد در برابر بلایای طبیعی، حفاظت از محیط و افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی در همهٔ بخش‌های جامعه نظیر امنیت غذایی، منابع آبی و حمل و نقل ایجاد شده‌است. سازمان جهانی هواشناسی همکاری‌های بین‌المللی را در زمینهٔ آب و هوا را توانسته‌است از طریق ایجاد شبکه‌هایی برای مشاهدات هواشناسی، اقلیم شناسی و ژئوفیزیک و نیز تبادل، پردازش و استانداردسازی داده‌های مرتبط، ارتقا دهد و به انتقال، آموزش و تحقیق در خصوص تکنولوژی کمک کند. این سازمان هم چنین به افزایش هر چه بیش‌تر همکاری بین سازمان‌های هواشناسی ملی کشورهای عضو کمک می‌کند و به کاربرد سیستم‌های آب و هواشناسی در بخش‌های کشاورزی، هوانوردی، کشتی‌رانی، محیط‌زیست، موضوعات مربوط به آب و کاهش اثر بلای طبیعی تأکید فراوان دارد. برنامه‌های این سازمان توانسته‌است اطلاعات اساسی و مهمی را در زمینهٔ ایجاد آمادگی بهتر و هشدارهای سریع به هنگام بلایای طبیعی برای کاهش خسارت‌ها بر اموال و محیط‌زیست فراهم کند.

باکو

باکو (به ترکی آذربایجانی: Bakı )، پایتخت جمهوری آذربایجان، بزرگترین شهر و همچنین بزرگترین بندر این کشور است. این شهر بر ساحل غربی دریای خزر در شبه جزیره آب‌شوران قرار دارد و یکی از مناطق نفت‌خیز جهان می‌باشد. باکو پر جمعیّت‌ترین[۱] شهر قفقاز است. وجود تعداد بسیاری از پارک‌های ساحلی و برگزاری برنامه‌های متعدد هنری از جمله موسیقی، تئاتر و اپرا جذبه خاصی به این شهر داده‌است.

بخش قدیمی شهر باکو (İçəri Şəhər ایچری شَهَر)، همراه با برج و حصار قلعه شهر به خوبی از سده‌های میانه بجا مانده و یکی از آثار ثبت شده در یونسکو به عنوان میراث فرهنگ جهانی است.[۲]. جمعیت شهری در ابتدای سال ۲۰۰۹ حدود ۲٫۰۴ میلیون نفر برآورد شده است.[۳]. در ابتدای سال ۲۰۰۳ بیش از ۱۵۳ هزار نفر از آوارگان داخلی (ناشی از جنگ قره باغ) و هچنین ۹۴ هزار نفر پناهنده خارجی در این شهر علاوه بر جمعیت اصلی وجود داشته‌اند.[۴].

در سال ۲۰۰۷ و در نشست وزرای فرهنگی اعضای سازمان کنفرانس اسلامی، باکو به عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی برای سال ۲۰۰۹ اعلام شد[۵]. در سال ۲۰۰۰ بخش قدیمی باکو ((İçəri Şəhər ایچری شَهَر)) بعلاوه سرای شروانشاهان (به ترکی آذربایجانی، شیروانشاهلار سارایی) و قلعه دختر به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده‌اند.

باکو دارای ۱۱ منطقه شهری (اداری) شامل عزیزبایف، بیناغدی، قاراداغ، نریمانف، نسیمی، نظامی، صبالی، صابونچی، ختایی، سوراخانی و یاسامال و نیز ۴۸ شهر می باشد. شهرهای بناشده در جزایر موجود در خلیج باکو و شهر صخره‌های نفتی یا نفت داشلاری که در دریا ساخته شده‌اند و خارج از باکو و در داخل دریای خزر قرار دارند جز این ۴۸ شهر می باشند[۶] .

محتویات

    ۱ نام
    ۲ تاریخچه
    ۳ اشارات قدیمی
    ۴ اماکن تاریخی و توریستی
    ۵
    ۶ شهرهای خواهرخوانده
    ۷ آب و هوا
    ۸ شاعران مشهور باکو
    ۹ نگارخانه
    ۱۰ جستارهای وابسته
    ۱۱ منابع
    ۱۲ پیوند به بیرون

نام
نوشتار اصلی: ریشه نام باکو

برخی از فرهنگ‌ها و منابع باکو را مخفف باکویه یا بادکوبه فارسی می‌دانند.[۷]
تاریخچه
شهر قدیمی باکو همره با سرای شروانشاهان

اولین شواهد مستند مرتبط با باکو به قرن ششم میلادی برمی گردد.[۸]. و از آنجا که از آن زمان اغلب بخشی از شاهنشاهی‌های ایرانی بوده‌است، پیوند تاریخی با آن ها دارد. پس از این که زمین لرزۀ بزرگی در قرن 12 میلادی شماخی پایتخت شروانشاهان را ویران نمود، آهسیتان اول باکو را به عنوان پایتخت جدید برگزید. در زمان ساسانیان حضور و نفوذ عنصر ایرانی در کرانه‌های اران از تالش و باکو تا دربند بسیار قوی و چشمگیر بود.[۹]

در دورۀ شروانشاهان، باکو بخشی از شروان بود. شروان مانند بقیۀ اران بخشی از سرزمین آذربایجان نبود. آذربایجان به منطقۀ جنوب رود ارس گفته می‌شد.باکو پایتخت شیروانشاهان در سده‌های ۱۴ و ۱۵ میلادی بود و بعد بخشی از ایران صفوی شد.

حکومت عثمانی در قرن ۱۶ میلادی طی دوره‌ای کوتاه به قسمت اعظم قفقاز از جمله باکو حاکم بود. نادرشاه افشار توانست این قسمت از آران، گرجستان و منطقۀ ارمنستان فعلی را دوباره به ایران بازگرداند. در جنگ‌های ایران و روس در زمان فتح علی شاه این ناحیه بر اساس عهدنامه گلستان و ترکمان چای از ایران جدا و به دست روس‌ها افتاد و باکو در اواخر قرن نوزدهم و دهۀ اول قرن بیستم از بزرگ‌ترین مناطق تولید نفت جهان بود.
اشارات قدیمی

باکو یا بادکوبه، کرسی آران بر ساحل غربی دریای خزر قرار دارد. باکوی بزرگ مشتمل بر شبه جزیره آب‌شوران است، و دارای بندرگاهی بزرگ و چندین نهاد فرهنگی است. نامش در مآخذ اسلامی به صورت باکویه، با کوه نیز ضبط شده‌است.
قلعه دختر، از آثار ایرانی باکو از دورهٔ ساسانیان[۱۰].

اول بار در سدهٔ پنجم میلادی ذکر این شهر رفته‌است. مردم آن مانند بقیه مردم ایران آن روز زرتشتی بودند و برای آتش احترام قائل بودند. شعله‌های دائمی باکو که منبع آنها گازهائی بوده که از چاهها بیرون می‌آمده‌است بر سنت نیایش به آتش در منطقه تأثیر داشته و و شهر دارای آرامگاه‌های زردشتی بوده‌است. از جنبه‌های سیاسی مدتها تابع شروانشاهان بود، و پس از انقراض این دودمان (۹۵۷ هـ.ق) به تصرف صفویه در آمد. بعداً مدت کوتاهی تحت استیلای ترکان عثمانی بود (۱۵۸۳_۱۶۰۶ م)؛ دیگر بار به دست ایران افتاد و سرانجام در ۱۸۰۶ بتصرف روسیه در آمد؛ معاهده گلستان (۱۸۱۳)رسماً آن را به روسیه واگذاشت. صنایع نفت آن در اواخر قرن ۱۹ میلادی آغاز شد و باعث توسعه سریع آن شهر گردید. (مصاحب)

کتب و منابع قدیمی اسلامی به‌طور چکیده باکو را این‌گونه توصیف کرده‌اند (به نقل از لغت‌نامهٔ دهخدا):

باکو یا باکویه شهری است به عجم به شمال ایران در شبه جزیره آب‌شوران. این شهر را انوشیروان بنا کرد و دارای آتشکده معتبری بود و معادن نفت آنجا مشهور است. بزرگ‌ترین معدن نفت ایران‌زمین در باکویه واقع است و در آن آتش همیشه فروزان بوده است. مردمش اگرچه ترک‌زبانند اما لغت مخصوص[۱۱] نیز دارند، حاصلش زعفران و نفت سیاه.[۱۲]

باکو در پیرامون جزیره الله‌اکبر واقع است.آبش قلیل و خوشگوار و هوایش به گرمی مایل و زمینش ریگزار است. از بناهای انوشیروان و حصارش از شاهان شیروان است. این محل در نزد زرتشتیان از زمان‌های بسیار قدیم سرزمینی مقدس شناخته شده‌است و امروز نیز (زمان تالیف قاموس‌الاعلام ترکی) جمعی از زرتشتیان در آن جا سکونت دارند. کاخی بزرگ از آثار زمان شاه عباس صفوی در آن‌جا هست.[۱۲]

اطراف بادکوبه دریاچه‌های نمکین زیاد دارد و بیست و پنج پارچه دیه در ناحیه بادکوبه می‌باشد. از ابنیه قدیمه که در آنجا ملاحظه می‌شود برجی است بسیار مرتفع که موسوم به برج دختر. در ۱۷۳۵ م./۱۱۴۸ ه'. ق. دولت ایران آن را از تصرف روس خارج و مسترد نمود و در ۱۸۰۵ یکباره بادکوبه بتصرف روس درآمد و آن جا را شهر نظامی و بندرگاه نمودند.[۱۲]

باکو از جمله شهرهایی است که بر طبق عهدنامه گلستان و سپس عهدنامه ترکمانچای (۱۲۲۸ ه'. ق.) بعد از شکست عباس میرزا نایب السلطنه در جنگ‌های ایران و روسیه، از ایران جدا گردید و به روسیه سپرده شد. شهری است باحصانت و مستحکم، قلعه قدیمی از بنای ایرانیان در این شهر موجود است، بازار مسلمین در قلعه واقع شده‌است. لفظ باکو ماخوذ از کلمه بغ (خدا) است[نیازمند منبع] و برج دختر که در باکو است برجی مربوط به معبد آناهیتا بوده[نیازمند منبع] که در آن شهر وجود داشته و همچنین همه امکنه و ابنیه‌ای که بنام «دختر» شهرت یافته‌اند معابدی برای ناهید بوده‌اند. با آنکه در زبان مردمان خود آران و در کتابهای روسی و ترکی نام شهر «باکو» است. شکل بادکوبه گویا از زمان صفویه پیدا شده‌است.[۱۲]
اماکن تاریخی و توریستی

    قلعه دختر
    ایچری شَهَر(باکو)
    پارک مفاخر باکو

شهرهای خواهرخوانده
شهر     کشور     از سال
داکار     سنگال سنگال     از ۱۹۶۷[۱۳][۱۴]
ناپل     ایتالیا ایتالیا     از ۱۹۷۲[۱۵]
بصره     عراق عراق     از ۱۹۷۲[۱۳]
سارایوو      بوسنی و هرزگوین بوسنی هرزگوین     از ۱۹۷۵[۱۳][۱۴]
هیوستون     ایالات متحده آمریکا آمریکا     از ۱۹۷۶[۱۶]
بوردو     فرانسه فرانسه     از ۱۹۷۹[۱۳]
تبریز     ایران ایران     از ۱۹۸۰ [۱۴]
ماینز     آلمان آلمان     از ۱۹۸۴[۱۴]
ازمیر     ترکیه ترکیه     از ۱۹۸۵[۱۷]
وونگ تائو     ویتنام ویتنام     از ۱۹۸۵[۱۳]
آب و هوا
[نهفتن]وضعیت آب‌وهوای Baku
ماه     ژانویه     فوریه     مارس     آوریل     مه     ژوئن     ژوئیه     اوت     سپتامبر     اکتبر     نوامبر     دسامبر     سال
میانگین بالاترین‌ها ‎°C (°F)‎     ۶٫۶
(۴۳٫۹)     ۶٫۳
(۴۳٫۳)     ۹٫۸
(۴۹٫۶)     ۱۶٫۴
(۶۱٫۵)     ۲۲٫۱
(۷۱٫۸)     ۲۷٫۳
(۸۱٫۱)     ۳۰٫۶
(۸۷٫۱)     ۲۹٫۷
(۸۵٫۵)     ۲۵٫۶
(۷۸٫۱)     ۱۹٫۶
(۶۷٫۳)     ۱۳٫۵
(۵۶٫۳)     ۹٫۷
(۴۹٫۵)     ۱۸٫۱
(۶۴٫۶)
میانگین روزانه ‎°C (°F)‎     ۴٫۴
(۳۹٫۹)     ۴٫۲
(۳۹٫۶)     ۷٫۰
(۴۴٫۶)     ۱۲٫۹
(۵۵٫۲)     ۱۸٫۵
(۶۵٫۳)     ۲۳٫۵
(۷۴٫۳)     ۲۶٫۴
(۷۹٫۵)     ۲۶٫۳
(۷۹٫۳)     ۲۲٫۵
(۷۲٫۵)     ۱۶٫۶
(۶۱٫۹)     ۱۱٫۲
(۵۲٫۲)     ۷٫۳
(۴۵٫۱)     ۱۵٫۱
(۵۹٫۲)
میانگین پایین‌ترین‌ها ‎°C (°F)‎     ۲٫۱
(۳۵٫۸)     ۲٫۰
(۳۵٫۶)     ۴٫۲
(۳۹٫۶)     ۹٫۴
(۴۸٫۹)     ۱۴٫۹
(۵۸٫۸)     ۱۹٫۷
(۶۷٫۵)     ۲۲٫۲
(۷۲)     ۲۲٫۹
(۷۳٫۲)     ۱۹٫۴
(۶۶٫۹)     ۱۳٫۶
(۵۶٫۵)     ۸٫۸
(۴۷٫۸)     ۴٫۸
(۴۰٫۶)     ۱۲٫۰
(۵۳٫۶)
بارش mm (اینچ)     ۲۱
(۰٫۸۳)     ۲۰
(۰٫۷۹)     ۲۱
(۰٫۸۳)     ۱۸
(۰٫۷۱)     ۱۸
(۰٫۷۱)     ۸
(۰٫۳۱)     ۲
(۰٫۰۸)     ۶
(۰٫۲۴)     ۱۵
(۰٫۵۹)     ۲۵
(۰٫۹۸)     ۳۰
(۱٫۱۸)     ۲۶
(۱٫۰۲)     ۲۱۰
(۸٫۲۷)
میانگین روزهای همراه با بارش (≥ 0.1 mm)     ۶     ۶     ۵     ۴     ۳     ۲     ۱     ۲     ۲     ۶     ۶     ۶     ۴۹
میانگین روزهای برفی (≥ 1 cm)     ۴     ۳     ۰     ۰     ۰     ۰     ۰     ۰     ۰     ۰     ۰     ۳     ۱۰
ساعات آفتابی     ۸۹٫۹     ۸۹٫۰     ۱۲۴٫۰     ۱۹۵٫۰     ۲۵۷٫۳     ۲۹۴٫۰     ۳۱۳٫۱     ۲۸۲٫۱     ۲۲۲٫۰     ۱۴۵٫۷     ۹۳٫۰     ۱۰۲٫۳     ۲٬۲۰۷٫۴
منبع ۱: سازمان جهانی هواشناسی (UN),[۱۸] Hong Kong Observatory[۱۹] for data of sunshine hours
منبع ۲: Meoweather (Snowy days)[۲۰]
شاعران مشهور باکو

    صالح باکویی
    عهدی باکویی
    فانی باکویی
    قدسی باکویی
    مقرب باکویی

اسماعیل حاکمی والا

اسماعیل حاکمی والا (زاده ۱۳۱۵ خورشیدی) استاد دانشگاه، پژوهش‌گر ادبیات و مترجم ایرانی است.

محتویات

    ۱ زندگی نامه
    ۲ سمت‌های اجرایی
    ۳ آثار
    ۴ لوح تقدیر
    ۵ سایر فعّالیّت‌ها
    ۶ سمینارها
    ۷ چهرهٔ ماندگار
    ۸ پانویس
    ۹ منابع

زندگی نامه

دکتر اسماعیل حاکمی والا، در آبادان متولّد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بوشهر، آبادان و شیراز گذراند و از دبیرستان سلطانی شیراز دیپلم ادبی گرفت. در ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی[۱] رفت و در رشته زبان و ادبیات فارسی درجهٔ لیسانس گرفت. در ۱۳۳۷ تحصیلات عالیهٔ خود را در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی ادامه داد و در ۱۳۴۳ موفق به اخذ دانشنامه دکترا شد. عنوان رسالهٔ دکتری ایشان سماع در تصوّف نام دارد که به راهنمایی استاد سعید نفیسی نگارش یافته است. حاکمی والا در کنار تحصیل در دانشگاه، در مدارس سپهسالار[۲] و دبیرستان مروی به تحصیل ادبیات عرب و علوم و معارف اسلامی نیز پرداخت و مقامات حریری، مغنی‌اللبیب، مکاسب، شرایع و سیوطی را خواند. اسماعیل حاکمی از ۱۳۴۳-۱۳۴۷ در وزارت آموزش و پرورش به خدمت پرداخت. در ۱۳۴۷ با درجه استادیاری به دانشگاه تهران منتقل شد.[۳]در ۱۳۵۲ به درجه دانشیاری و در ۱۳۶۲ به مرتبه استادی نائل آمد و سرانجام در مهر ماه ۱۳۶۹ به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران برگزیده شد. دکتر حاکمی علاوه بر تدریس، عهده‌دار سمت‌هایی چون معاونتدانشگاه علامه طباطبایی و ریاست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نیز بود. او اهل شعر است و در ۱۳۳۵هـ. ش مجموعه اشعار خود را با عنوان شکوفه منتشر کرد.
سمت‌های اجرایی

    سردبیری مجلّه­ ی دانشکده ادبیّات دانشگاه تهران
    سرپرستی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران
    معاونت پژوهشی دانشگاه علّامه طباطبایی
    عضویت شورای گسترش زبان فارسی
    سرپرستی کمیتهٔ تخصصی زبان و ادبیّات فارسی
    عضویت قطب عرفان دانشگاه تهران

آثار

    دستور زبان فارسی[۴]
    آشنایی با ادبیات فارسی
    آیین فتوت و جوانمردی­
    مجموعه مقالات[۵]
    فرج بعد از شدت[۶]
    تحقیق درباره ادبیات غنایی
    متون تاریخی
    متون مصنوع و مزین
    ادبیات معاصر ایران
    آشنایی با ادبیات فارسی
    زبان و نگارش فارسی
    سماع در تصوّف
    پندنامهٔ عطّار
    تصحیح کتاب‌های[۷]
    بر­گزیدهٔ اشعار رودکی و منو چهری
    گزیدهٔ اشعار مسعود سعد سلمان

لوح تقدیر

انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به پاس سال‌ها خدمات علمی و فرهنگی وی، طی برگزاری مراسم بزرگ داشتی در ۲۰ مهر ماه ۱۳۸۳هـ. ش آقای دکتر اسماعیل حاکمی والا را به عنوان یکی از مفاخر ایران زمین معرفی کرد و لوح تقدیری به استاد اهدا نمود.
سایر فعّالیّت‌ها

    عضویت در هیئت علمی دانشکدهٔ ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه تهران[۸]
    ارتقاء به مقام دانشیاری و استادی و استادی ممتاز دانشگاه تهران[۹]
    مدیریت گروه زبان ادبیّات فارسی[۱۰]
    عضویت در مجامع علمی و شرکت در همایش‌های بزرگ بین‌المللی
    تدریس در دانشگاه استانبول ترکیه

سمینارها

دکتر حاکمی در سمینار سالیانهٔ استادان زبان فارسی در هندوستان و همایش‌های مولوی در مونیخ آلمان، جامی در استراسبورگ فرانسه، اقبال در لاهور پاکستان، فارسی در چین، جامی در مسکو و استاد شهریار در باکو شرکت داشته است.
چهرهٔ ماندگار

وی به سال ۱۳۶۸ به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران و به سال ۱۳۸۴ به عنوان چهرهٔ ماندگار ادبیّات فارسی شناخته شد.

حسن حاتمی

حسن حاتمی (۱۳۱۴-کازرون)، شاعر، نویسنده و پژوهشگر ایرانی است.

محتویات

    ۱ زندگینامه
    ۲ آثار
        ۲.۱ کتاب ها
        ۲.۲ آثار در دست انتشار
        ۲.۳ مقالات
        ۲.۴ نقد کتاب ها
    ۳ منابع
    ۴ جستارهای وابسته

زندگینامه

حسن حاتمی در سال ۱۳۱۴ در کازرون متولد شد. وی در سال ۱۳۴۸ در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان فارغ التحصیل شد.

فعالیت های فرهنگی اش را از سال ۱۳۳۴ آغاز کرد.

او به عنوان دبیر در کازرون، ممسنی، شهرکرد و ازنا مشغول به کار بود که پس از انقلاب به اتهام عضویت در احزاب چپ پس از 27 سال خدمت بدون حقوف اخراج گردید.
آثار
کتاب ها

    1351 سرود مردی که به خلیج پیوست(مجموعة شعر)، تهران، چاپخش،(چاپ دوم، نشر تیراژه، ۱۳۶۵).
    1357 دستور زبان فارسی، شیراز، کورش.(چاپ دوم، ۱۳۷۸).
    1377 بازیهای محلی کازرون، تهران، سروش.
    1378 محرم در کازرون، تهران، نشر روزگار.
    1380 کازرون، اداره‌کل میراث فرهنگی استان فارس. (دو زبانه با عکسهای علی‌رضا عباسی).
    1382 ما بسیاریم، (مجموعه‌داستان)، تهران، کازرونیه و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران.
    1385 باورها و رفتارها /گذشته در کازرون.
    1385 جغرافیای طبیعی کازرون.
    1387 هزار سال شعر کازرون.

 و ده‌ها مقاله چاپ شده و چند کتاب در حوزه گویش‌ها و چند مجموعه شعر آماده چاپ.

آثار در دست انتشار

    مجموعه اشعار
    مجموعه داستانها
    مجموعه فیلمنامه‌ها
    مجموعه نقدها
    گویش کازرونی
    ساختار گویش کازرونی
    ضرب‌المثلهای کازرونی

مقالات

(این فهرست مختصر تنها حاوی آثار منعکس شده در فهرست مقالات فارسی، اثر استاد ایرج افشار، جلدهای اول تا ششم (تا سال ۱۳۷۵) است.)

    - «ترانه ها و مثلهای محلی [کازرون و شیراز]»، گلهای رنگارنگ، ش۱۱:۱۵۱-۱۵۰٫
    ۱۳۳۷ - «بازیهای محلی کازرون»، پیام نوین، ج۱، ش۱: ۱۹-۱۶، و ش۱۱/۱۲: ۷۸-۷۶٫
    ۱۳۳۸ - «بازیهای محلی کازرون»، پیام نوین، ج۲، ش۱: ۲۱-۱۹ و ش۲: ۴۵ـ۴۴، و ش۸: ۳۸ـ۳۶، و ش۴: ۲۹-۲۷، و ش۶: ۲۷-۲۵ و ش۱۰: ۱۳-۱۱٫
    ۱۳۳۹ - «روباه و افسانه های محلی کازرون»، پیام نوین، ج۳(۱۳۳۹ـ ۱۳۴۰)، ش۴: ۵۶-۵۵٫
    ۱۳۴۰ - «چند روایت کازرونی از ترانه دویدم و دویدم» کتاب هفته، ش۸: ۱۴۵-۱۴۴٫
    ۱۳۴۱ - «افسانه روباه و سگ در ضرب المثلهای کازرون»، کتاب هفته، ش ۳۸: ۱۸۲٫
    ۱۳۴۶ - «گلابارون، دعای باران در کازرون». پیام نوین، ج۷، ش۳،: ۷۲ـ ۷۳و کلک. ش۲۹(مرداد۱۳۷۱): ۱۹۷ـ ۲۰۲٫ و ناموارة دکتر محمود افشار، ۹(۱۳۷۵): ۵۱۸۳ ـ ۵۱۹۰٫
    ۱۳۶۵ - کتابة تازه‌یاب خط پهلوی در کازرون. آینده. ۱۲(۱۳۶۵): ۷۶۱ و ۷۴۷ و ۱۴(۱۳۶۷): ۶۸۴ ـ ۶۸۵٫
    ۱۳۶۶ - بهمنجه، آش هودرده و ناناکوسا و سنتهای مشابه در ژاپون. آینده. ۱(۱۳۶۶): ۴۷۹ ـ ۴۸۱٫
    ۱۳۶۸ - هشتم‌هشتم. آینده. ۱۵(۱۳۶۸): ۵۴۸ـ ۵۵۰٫
    ۱۳۷۰ - «کورک(کبرک)»، آینده، ۱۷(۱۳۷۰): ۱۳۷- ۱۳۵٫
    ۱۳۷۲ - سه سنگ بازیافته در کازرون. آینده. ۱۹(۱۳۷۲): ۲۱۴ و ۲۲۲٫
    ۱۳۷۵ - اسکندر گجسته و مردم کازرون. چیستا. ۱۰(۱ـ۱۳۷۰): ۱۱۵۳ـ ۱۱۵۴٫
    ۱۳۷۵ - در بارة ترجمة یک سنگ‌نبشتة] پهلوی، به قلم احمد تفضّلی [کلک، ش ۸۰ـ ۸۳(بهمن): ۵۴۷ـ۵۵۰٫
    ۱۳۷۶ - سنگ تازه‌یاب و ناشناخته]در کازرون[. کلک. ش۸۹ـ ۹۳(آذر): ۲۶۰٫
    ۱۳۷۶ - «دوبیتی‌های کازرونی»، مجلة شعر، ش۲۱(ویژه‌نامه بومی‌سرود)، بهار ۱۳۷۶

نقد کتاب ها

    ۱۳۷۶ - نامه‌های لندن از تقی‌زاده، گردآوری ایرج افشار. کلک. ش ۸۹ـ۹۳(آذر۱۳۷۶): ۴۱۹ـ ۴۲۳٫
    ۱۳۶۹ - چشمة روشن از غلامحسین یوسفی . کلک. ش ۸(۱۳۶۹): ۱۴۳ ـ ۱۴۵٫
    ۱۳۶۹ - رودکی و منوچهری از اسماعیل حاکمی والا . کلک. ش۲: ۱۰۱ـ ۱۰۶٫

گنجشکک اشی‌مشی

گنجشکک اشی مشی نام متلی ایرانی (احتمالاً با ریشه کازرونی) است که ابتدا پری زنگنه و بعد فرهاد مهراد ترانه‌ای بر اساس آن خوانده‌اند.اهنگ این کار از اسفندیار منفردزاده بود. این ترانه در فیلم گوزن‌ها اجرا شده‌است.[۱] داستان این متل سیاسی و اعتراضی بوده و در روایت‌های مختلفی منتشر شده‌است. روایت کازرونی این متل که ساخته شاعر و نویسنده کازرونی حسن حاتمی است برای چاپ به احمد شاملو سپرده می شود که با گویش تهرانی توسط احمد شاملو در سال ۱۳۴۰ منتشر شده‌است.

محتویات

    ۱ خلاصه داستان
        ۱.۱ روایت کازرونی
        ۱.۲ روایت امروزین
    ۲ نقد
    ۳ انتشار
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ پانویس
    ۶ منابع
    ۷ پیوند به بیرون

خلاصه داستان
روایت کازرونی

گنجشککی سکه پولی پیدا می‌کند و پس از آنکه با جستجوی بسیار صاحب آن را نمی‌یابد با آن ماست می‌خرد و با پیرزنی که نان می‌پزد شریک می‌شود. پیرزن به او نارو می‌زند و گنجشکک نان پیرزن را می‌برد. با چوپانی شریک می‌شود و چوپان نیز به او نارو می‌زند. گنجشکک بره چوپان را به تلافی می‌دزدد. با تازه‌دامادی شریک می‌شود و باز هم نارو می‌خورد. گنجشکک عروس وی را می‌رباید و به لوطیان می‌دهد و در عوض تمبکی از آنان می‌گیرد. گنجشکک با تمبک خویش به قصر پادشاه رفته و شکایت به او می‌برد. پادشاه به فراشان دستور می‌دهد تا او را با تیر بزنند. تیرها به وی اصابت نمی‌کنند ولی او از ترس بیهوش شده و شاه او را می‌خورد. گنجشکک که در زندان نمور و تاریک شکم پادشاه به هوش می‌آید، موفق می‌شود از آنجا فرار کرده و آبروی پادشاه را نیز نزد همه ببرد و تنبک خود را بازپس گیرد. تمبک را به نزد لوطیان برده و عروس را بازپس می‌ستاند و با او زندگی می‌کند. بخشی از داستان از زبان نگهبانان پادشاه چنین است: «گنجشکک اشی‌مشی، لب بوم ما مشین، بارون میاد خیس می‌شی، برف میاد گولّه می‌شی می‌افتی تو حوض نقاشی، می‌گیرتت فراش باشی، می‌کشتت قصاب باشی، می‌پزتت آشپزباشی، می‌خورتت حاکم‌باشی.»[۲]
روایت امروزین

گنجشکک اشی مشی از تاج شاه یاقوتی می‌دزدد تا به بچه‌هایش بدهد تا با آن بازی کنند. اما در میان راه آن را به پیرزنی می‌بخشد تا به زندگی‌اش سر و سامان بدهد. پس از آن گنجشکک به دزدی رابین هود وار جواهرات شاه و بخشش این جواهرات به مردم ادامه می‌دهد. او برای اینکه شناخته نشود هر بار خود را در حوض نقاشی به رنگی دیگر در می‌آورد.[۳]
نقد

به گفته حسن حاتمی، اشی مشی در گویش کارزونی مخفف «با شاه منشین» و به مفهوم کسی است که با شاه نمی‌نشیند و از حاکم و شاه و حکومت جانبداری نمی‌کند و طبع بالا و عزت نفس دارد.[۴] به گفته حامد هاتف داستان بار سیاسی و اعتراضی داشته و فرهاد مهراد نیز با جایگزین کردن کلمه «حاکم» به جای «حکیم» بر این بار سیاسی و اعتراضی افزوده‌است.[۵]

انتخاب یک پرنده آزاد به عنوان شخصیت اصلی داستان، رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره او، تقابل رنگ‌هایی که گنجشکک خود را به آن می‌آمیزد (وجه مثبت رنگ‌ها) با رنگ‌های گوناگون جواهرات پادشاه (وجه منفی رنگ‌ها)، همگی از نکات برجسته داستان هستند.[۶]
انتشار

در سال‌های اخیر کتاب‌های بسیاری این داستان را در روایت‌های گوناگون منتشر کرده‌اند.[۷] در سال ۱۳۴۰ این متل (با روایت کازرونی) در کتاب هفته کیهان به سردبیری احمد شاملو منتشر شد. احمد شاملو گویش کازرونی آن را به گویش تهرانی برگرداند.

گوزن‌ها (فیلم)

گوزن‌ها، محصول سال ۱۳۵۳ ایران، فیلمی به کارگردانی مسعود کیمیایی و بازی بهروز وثوقی است.[۱]
بهروز وثوقی با بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ را از آن خود کرد.

محتویات

    ۱ خلاصه داستان
    ۲ حاشیه‌های فیلم
    ۳ منابع
    ۴ پیوند به بیرون

خلاصه داستان

خطر لوث‌شدن: آنچه در زیر می‌آید ممکن است قضیه یا پایان ماجرا را لو دهد!

مرد تحت تعقیبی به نام قدرت ، پس از سرقت مسلحانه از بانک ، خود را به دوستش سید رسول می‌رساند. سید مردی معتاداست و دوست دخترش فاطمه بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است ، با کمک معنوی قدرت به خودش می آید... ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه می‌ایستد و سپس هروئین فروشی را که او را به اعتیاد کشانده از پا در می‌آورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید می‌یابد و هر دو به دست پلیس کشته می‌شوند.[۲][پیوند مرده]
پایان خطر لوث‌شدن
حاشیه‌های فیلم

واقعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان و موضوع طعنه‌دار فیلم که تنها سه سال پس از واقعه سیاهکل به پرده رسید، شایعات زیادی را در خصوص این فیلم دامن زد. پری زنگنه ترانه گنجشکک اشی‌مشی را روی این فیلم خوانده است.

مرتضی ممیز

مرتضی ممیز (۴ شهریور ۱۳۱۵ تهران - ۵ آذر ۱۳۸۴ تهران) طراح گرافیک، تصویرگر، استاد دانشگاه است. او را پدر هنر گرافیک ایران می‌نامند.

محتویات

    ۱ زندگی‎نامه
    ۲ آثار
        ۲.۱ معروف ترین نشان‌واره (لوگو)های طراحی‎شده توسط مرتضی ممیز
    ۳ مسوولیتها
    ۴ نمایشگاه‌ها
    ۵ کتابشناسی
    ۶ فیلم‌شناسی
    ۷ سایر فعالیت‌ها
    ۸ افتخارات و جایزه‌ها
    ۹ منابع
    ۱۰ پیوند به بیرون

زندگی‎نامه

کودکی و نوجوانی

مرتضی در خانواده‌ای هنردوست متولد شد و در دوران کودکی استعداد و علاقهٔ ویژه‌ای به نقاشی و طراحی نشان داد، دوران متوسطه برای کمک به خرج تحصیل خود برای مغازه‌ها تابلو نویسی می‌کرد در آن دوران بود که به خاطر علاقه خانوادگی به مصدق وارد جریانات سیاسی شد که نتیجه آن چند کاریکاتور در روزنامهٔ شاهد شد، در سال‌های آخر دبیرستان مرتضی گاهی به کتابخانهٔ وابستگی فرهنگی سفارت لهستان سر می‌زد و در آنجا بود که برای اولین بار با مجلات پولند و گرافیک لهستان آشنا شد.

تحصیلات دانشگاهی

سال ۱۳۳۵ او وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی شد و در آنجا زیر نظر علی محمد حیدریان که از شاگردان کمال الملک بود آموزش می‌بیند، در دانشگاه بود که با سهراب سپهری،پرویز کلانتری،ژازه طباطبائی، چنگیز شهوق و ... آشنا می‌شود، در ۱۳۴۴ از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه می‌شود و گواهی طراحی غرفه را در مدرسهٔ هنرهای تزئینی فرانسه اخذ می‌کند، درهمان جا بود که با فیروزه صابری آشنا شده سال‌های بعد با او ازدواج می‌کند، زندگی مشترک آن‌ها تا سال ۱۳۷۵ که سرطان فیروزه آن را پایان داد ادامه پیدا کرد.

آغاز دوران کاری (تا پیش از انقلاب)

ورود به آتلیهٔ محمد بهرامی در سال ۱۳۳۷ باعث شروع فعالیت حرفه‌ای او می‌گردد در این آتلیه بود که اولین سفارش پاکت سیگار، جلد کتاب و اولین نشانهٔ خود را طراحی می‌کند. در همین آتلیه با پرویز کلانتری، سیروس امامی ،آیدین آغداشلو و محمد احصایی همکار می‌شود و همکاری آنها تا سال ۴۱ که او آتلیه بهرامی را ترک کرد ادامه داشت، بعد از آن در بخش تبلیغات خارجی کانون آگهی زیبا فعالیت خود را ادامه می‌دهد و در همان ساختمان کانون آگهی زیبا با احمد شاملو آشنا شده و دعوت او را برای همکاری در کتاب هفته قبول می‌کند و در آنجا به عنوان تصویرگر وگرافیست مشغول می‌شود، بعد از آن با نشریاتی چون کتاب ماه،اتاق صنایع و معادن،فرهنگ،اطلاعات سال و مجله کاوش نیز همکاری می‌کند. سال ۴۷ بعد از بازگشت خود از فرانسه در هنرهای زیبا مشغول به کار شده و درسال ۴۹ رشتهٔ گرافیک را تاسیس می‌کند در همان سال همراه با علی اصغر معصومی و فرشید مثقالی آتلیه ۴۲ را تاسیس کردند. ممیز در دههٔ ۵۰ بیشتر وقت خود را صرف گرافیک فرهنگی کرده بود برای تئاتر، فیلم و جشنواره به طراحی پوستر پرداخت و در همان سال‌ها نیز همچنان به نقاشی می‌پرداخت که نتیجهٔ آن نمایشگاه‌های: آبی، گنج و گستره ۱ و ۲ شد. سال ۵۵ مرتضی ممیز و چندی از همکاران او سندیکای گرافیست‌های ایران را تاسیس کردندو بعد از آن به برپایی نمایشگاه ۵۰ سال گرافیک ایران پرداخت، همین دوره در نمایشگاه واش آرت شرکت کرد و چاقوهای خود را آویزان کرد و در این سفر مقدمات عضویتAGI در آمد را فراهم می‌کند. در سال ۵۷ همراه با شاگردان خود پوسترهایی برای انقلاب طراحی کرد.

فعالیت‌های پس از انقلاب

در سال‌های نخست بعد از انقلاب امکان تشکیل سندیکا و انجمن گرافیست‌های ایران برای او مقدور نبود ولی با این حال او گردهمای‌های گرافیست هارا در آتلیه و کافه‌ها تشکیل داد که در پی آن اولین تعرفهٔ قیمت خدمات گرافیت بعد از انقلاب پدید آمد. اوایل انقلاب بود که در پی اخراج اساتید دانشگاه به دلایل سیاسی او را نیز زیر فشار قرار دادند اما ممیز کوتاه نیامد و زیر بار تهمت‌های سیاسی نرفت و همچنان مشغول به تدریس در آن دانشگاه شد. در سال ۱۳۶۵ با پیشنهاد به علی اصغر محتاج اولین بی ینال طراحان گرافیک را راه اندازی می‌کند، او با حمایت و سعی خود اولین دوسالانهٔ گرافیک را برگذار می‌کند. دوره‌ای که ممیز به مدیریت گروه ارتباط تصویری عکاسی دانشگاه تهران انتخاب شد، از طراحان جوان و کاربلد آن دوران همچون بیژن صیفوری، رضا عابدینی ،ساعد مشکی ،مجید عباسی، فرزاد ادیبی و علیرضا مصطفی زاده دعوت به همکاری کرد و به ریاست شورای سردبیری مجلهٔ نشان انتخاب شد. از دیگراقدامات او پیشنهاد عضویت ،قباد شیوا، ابراهیم حقیقی، رضا عابدینی و ساعد مشکی به AGI کرد. ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد و از ۲۳ آبان‌ماه ۱۳۸۴ برای تازه‌ترین دور شیمی‌درمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در ۶۹ سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه ۱۳۸۴ برابر ۲۶ نوامبر ۲۰۰۵ درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبان‌کلا واقع در کُردان کرج، به‌خاک سپرده شد.
آثار
معروف ترین نشان‌واره (لوگو)های طراحی‎شده توسط مرتضی ممیز

طراحی نشان‌واره (لوگو) یکی از تخصص‌های گرافیکی محسوب می‌شود. امروزه داشتن نشان‌واره برای هر موسسه و سازمان از نخستین الزامات و اصول معرفی و تبلیغ است. مرتضی ممیز که خود طراح و بنیان‌گذار رشتهٔ گرافیک در ایران است، نشان‌واره‎های بسیاری را برای سازمان‌ها، شرکت‌ها، و موسسات طراحی کرد که هر یک از آن‎ها از معروف‌ترین و شناخته‎شده‎ترین نشان‌واره‎ها در ایران به شمار می‌روند. از جمله این نشان‌واره‎ها می‎توان به موارد زیر اشاره کرد:
سازمان چای کشور

    ۱۳۳۷: سازمان چای کشور

قدیمی‌ترین طرحی که مرتضی ممیز به عنوان نشان‌واره برای یک سازمان طراحی کرد، نشان‌واره "سازمان چای کشور" است. این نشان‌واره که در ۱۳۳۷ با الهام گرفتن از طرح ساده برگ چای طراحی شده است، یکی از ساده‌ترین، زیباترین، و در عین حال ماندگارترین نشان‌واره‎های طراحی‎شده به دست مرتضی ممیز است.[۱]

انجمن حسابداران خبره ایران

    ۱۳۵۳: انجمن حسابداران خبره ایران

نشان‌واره انجمن حسابداران خبره ایران یکی از شاهکارهای مرتضی ممیز است. وی درباره طراحی این نشان‌واره می گوید: «نشانه "انجمن حسابداران خبره ایران" اولین کاری بود که به شیوه مونوگرام ساختم، زیرا طرح برای موضوع حسابداران کاری مشکل بود و هر نقشی که می‎ساختم ممکن بود مورد تفسیر و خیال‎پردازی‎های گوناگون قرار گیرد. این بود که پس از مدتی طراحی و مطالعه ملاحظه کردم حروف اول کلمات عنوان انجمن از حروفی تشکیل شده [است] که به خوبی می‎تواند ریتم جالبی را به وجود آورد و این نشانه به وجود آمد.»

موزه رضا عباسی

    ۱۳۵۵: موزه رضا عباسی

وی درباره طراحی این نشان‌واره می‎گوید: «برای طراحی نشانه موزهٔ رضا عباسی فرصت مغتنمی برایم پیش آمد، زیرا این نقاش جد بزرگ خانوادهٔ من است؛ این بود که مشتاقانه دست به کار شدم و کنار دست محمد احصایی نشستم و از صبوری او استفاده کردم و دایم پیچ و خم‌ها را به قلم و دست او دادم تا ترکیب نوشته به دست آمد و بعد در آتلیه‌ام مفصل روی ترکیب‌بندی‌ها کار کردم. آیدین آغداشلو هم روی گل اسلیمی اصلاحاتی انجام داد.»

    ۱۳۶۴:سازمان ملی استاندارد ایران

شاید بتوان گفت معروف‌ترین نشان‌واره طراحی‎شده به دست مرتضی ممیز نشان‌واره‎ای است که برای سازمان ملی استاندارد ایران طراحی کرد. این نشان‌واره سال‌ها است که بر روی کالاهای گوناگون در ایران دیده می‌شود. ممیز این نشان‌واره را در ۱۳۶۴ و با استفاده از حروف نخست واژگان انگلیسی نام "مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران" (Institute of Standard and Industrial Research of Iran) طراحی کرد. وی دربارهٔ طراحی این نشان‌واره گفته است: «در طراحی نشانهٔ استاندارد توانستم از قلمی استفاده کنم که به خوبی حروف اختصاری ISIRI را به کلمهٔ ایران تبدیل کند. دوست داشتم کادر فلش مانندی اطراف نوشته را ببندد. کادری که دو زاویهٔ آن کاملاً تیز و دو زاویهٔ دیگر منحنی و نرم باشد، تا در نهایت خلاصگی فلش حداکثر و حداقل را که هدف داوری مؤسسه در محصولات است نشان دهد. اما این حد سادگی برای سفارش‌دهنده کافی نبود؛ با اضافه کردن خطوط بیشتر حالت فلش را نمایان‌تر کردم.»

شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا)

    ۱۳۶۶: شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا)

نشان‌واره شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا) نیز یکی از آشناترین نشان‌واره‎ها برای ایرانیان است. نشان‌واره‎ای که سال‌ها است آن را در خیابان‌های شهر و بر روی اتومبیل‌های گوناگون ساخت این شرکت می‌بینیم. ممیز این نشان‌واره را در ۱۳۶۶ و پس از رونق گرفتن کارخانهٔ سایپا برای این شرکت طراحی کرد. این نشان‌واره امروز به یکی از معروف‌ترین برندهای محصولات ایرانی تبدیل شده است. ممیز طراحی این نشان‌واره را این‌گونه توصیف کرد: «به کارخانهٔ سایپا چند طرح خوب دیگر را هم پیشنهاد دادم، اما آن‌ها این طرح را که براساس نقوش آجری بناهای مراغه ساخته بودم و شباهتی به نشانهٔ اتومبیل‌سازی مرسدس بنز داشت انتخاب کردند»

    ۱۳۶۸: شهرداری تهران

ممیز درباره طراحی این نشان‌واره می‎گوید: «هدف اصلی‌ام در طراحی نشانهٔ شهرداری تهران، نشان‎دادن شهری با دروازه‌های قدیمی‌اش بود. ضمن کار، از ترکیب دروازه‌ها به نقش گلی رسیدم. تعداد دروازه‌های قدیم تهران ۱۲ تا بود. فکر کردم برای حفظ سادگی نقش، تعداد گلبرگ‌ها را به کم‌ترین عدد مناسب برسانم.»

سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران

    ۱۳۷۴: سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران

نشان‌واره آشنایی که روی ماشین‌های آتش‌نشانی در تهران می‌بینیم نیز از آثار ماندگار مرتضی ممیز است که آن را در ۱۳۷۴ برای سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران طراحی کرد. در این نشان‌واره طرحی از یک شعله مهارشده دیده می‌شود. او دربارهٔ نشان‌واره این سازمان گفت: «برای آن که شعله را طراحی کنم تلاش زیادی کردم. اول خواستم شعلهٔ سرکشی را طراحی کنم؛ بعد فکر کردم شعله حالت شعاری پیدا می‌کند و بالاخره فکر کردم اگر شعله فرمی قوی و چشم‌گیر داشته باشد هم نیت اولیهٔ مرا مطرح می‌کند و هم جنبهٔ اخطار و توجه را به خوبی القاء می‌کند. چارچوب سیاه رنگ روحیهٔ تسلط و کنترل آتش را تداعی می‌کند.»
مسوولیتها

    مدیریت گروه گرافیک و عکاسی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
    مدیریت و طراحی هنری جشنواره بین‌المللی فیلم تهران(۱۳۵۲-۱۳۵۶)
    ریاست هیات مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران
    ریاست دوسالانه‌های گرافیک ششم، هفتم و هشتم
    مشاور هنری کتابخانه و مرکز اسناد دانشگاه تهران
    ریاست کمیته ایرانی انجمن بین‌المللی طراحان گرافیک (AGI)

نمایشگاه‌ها

وی در طول فعالیت‌های هنری خود بیش از ده نمایشگاه اختصاصی از ۱۳۳۹ تا ۱۳۷۷ در تهران و دو نمایشگاه اختصاصی در آلمان (۱۳۶۵-۱۳۶۷) و بیش از ۷۴ نمایشگاه گروهی در ایران، آلمان، فرانسه، آمریکا، بلژیک، فنلاند و یوگسلاوی برپا کرد و طراحی گرافیکی و تهیه پوستر برای صدها جلد کتاب و نشریات مختلف توسط او انجام گرفت.
کتابشناسی

    طراحی، نقاشی در سه جلد (۱۳۵۱)
    طراحی تزیینی (۱۳۵۴)
    نشانه‌ها (نمونه کارهای شخصی) (۱۳۶۲)
    طراحی اعلان (۱۹۸۴)
    تصویر و تصور (۱۳۶۸)
    طراحی روی جلد (۱۳۶۸)
    طراحی روی جلد (مجموعه آثار) (۱۳۸۲)
    حرف‌های تجربه. مجموعه مقالات از سال ۱۳۴۵ تا۱۳۸۲، انتشارات دید(۱۳۸۲)
    نیم قرن کار (مجموعه آثار) (۱۳۸۳)
    تصویر سازیهای عالی در کتابهای مختلف

فیلم‌شناسی

طراحی و کارگردانی سه فیلم انیمیشن برای فستیوال فیلم‌های کودکان کانون پرورش فکری تهران در سال‌های ۵۲–‌۱۳۵۰ با عنوانهای:

    آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت (۱۳۵۰)
    یک نقطهٔ سبز (۱۳۵۱)
    سیاه پرنده (۱۳۵۲)

سایر فعالیت‌ها

طراح گرافیک و مدیر هنری مجلات:

    ایران آباد(۱۳۳۹)
    گفتگو(۱۳۳۷-۱۳۸۴)،
    کیهان هفته(۱۳۴۰-۱۳۴۱)،
    مجله کاوش(۱۳۴۲- ۱۳۴۳)،
    نگین(۱۳۴۴)،
    فرهنگ و زندگی(۱۳۴۸-۱۳۵۰)،
    رودکی(۱۳۵۰_۱۳۵۷)،
    سینما(۱۳۵۳_۱۳۵۴)،
    کلک(۱۳۶۹_۱۳۸۴)،
    نگاه نو(۱۳۷۰-۱۳۷۸)،
    شریف(۱۳۷۲-۱۳۸۰)،
    پیام امروز(۱۳۷۳-۱۳۷۹)،
    زمان(۱۳۷۳-۱۳۷۹)

و

    طراح پوستر نمایش «پیروزی در شیکاگو» و فیلم‌های «طبیعت بیجان»، «ستارخان»، «کمال الملک»، «گوزنها»
    طراح صحنه و لباس چهارده نمایشنامه در تالارهای نمایش تهران
    طراح صحنه و لباس فیلم‌های «ستارخان» و «طبیعت بی جان»
    طراح نور نمایشنامه‌های «بازگشتی نیست» و «دندون طلا» و «اتاق خصوصی»

افتخارات و جایزه‌ها

    جایزه بهترین طراحی کتاب کودک سال‌های ۴۵ـ۱۳۴۲
    مدال رتبه اول دانشجوی ممتاز دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران (۱۳۴۴)
    برنده مدال طراحی نمایشگاه بین‌المللی طراحی ژوونیزی فرانسه (۱۹۶۶)
    طراح شاعر برای طراحی پوسترهای سینمایی فستیوال سینمایی کان (۱۹۷۵)
    جایزه و مدال بهترین پوسترهای سینمایی جشنواره فجر تهران (۱۳۶۵، ۱۳۶۶ و ۱۳۶۹)
    جایزه بهترین آثار طراحی نشانه‌های دهه ۸۰ میلادی (۱۹۹۰)