مرتضی ممیز (۴ شهریور ۱۳۱۵ تهران - ۵ آذر ۱۳۸۴ تهران) طراح گرافیک، تصویرگر، استاد دانشگاه است. او را پدر هنر گرافیک ایران مینامند.
محتویات
۱ زندگینامه
۲ آثار
۲.۱ معروف ترین نشانواره (لوگو)های طراحیشده توسط مرتضی ممیز
۳ مسوولیتها
۴ نمایشگاهها
۵ کتابشناسی
۶ فیلمشناسی
۷ سایر فعالیتها
۸ افتخارات و جایزهها
۹ منابع
۱۰ پیوند به بیرون
زندگینامه
کودکی و نوجوانی
مرتضی در خانوادهای هنردوست متولد شد و در دوران کودکی استعداد و علاقهٔ ویژهای به نقاشی و طراحی نشان داد، دوران متوسطه برای کمک به خرج تحصیل خود برای مغازهها تابلو نویسی میکرد در آن دوران بود که به خاطر علاقه خانوادگی به مصدق وارد جریانات سیاسی شد که نتیجه آن چند کاریکاتور در روزنامهٔ شاهد شد، در سالهای آخر دبیرستان مرتضی گاهی به کتابخانهٔ وابستگی فرهنگی سفارت لهستان سر میزد و در آنجا بود که برای اولین بار با مجلات پولند و گرافیک لهستان آشنا شد.
تحصیلات دانشگاهی
سال ۱۳۳۵ او وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی شد و در آنجا زیر نظر علی محمد حیدریان که از شاگردان کمال الملک بود آموزش میبیند، در دانشگاه بود که با سهراب سپهری،پرویز کلانتری،ژازه طباطبائی، چنگیز شهوق و ... آشنا میشود، در ۱۳۴۴ از دانشگاه فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه میشود و گواهی طراحی غرفه را در مدرسهٔ هنرهای تزئینی فرانسه اخذ میکند، درهمان جا بود که با فیروزه صابری آشنا شده سالهای بعد با او ازدواج میکند، زندگی مشترک آنها تا سال ۱۳۷۵ که سرطان فیروزه آن را پایان داد ادامه پیدا کرد.
آغاز دوران کاری (تا پیش از انقلاب)
ورود به آتلیهٔ محمد بهرامی در سال ۱۳۳۷ باعث شروع فعالیت حرفهای او میگردد در این آتلیه بود که اولین سفارش پاکت سیگار، جلد کتاب و اولین نشانهٔ خود را طراحی میکند. در همین آتلیه با پرویز کلانتری، سیروس امامی ،آیدین آغداشلو و محمد احصایی همکار میشود و همکاری آنها تا سال ۴۱ که او آتلیه بهرامی را ترک کرد ادامه داشت، بعد از آن در بخش تبلیغات خارجی کانون آگهی زیبا فعالیت خود را ادامه میدهد و در همان ساختمان کانون آگهی زیبا با احمد شاملو آشنا شده و دعوت او را برای همکاری در کتاب هفته قبول میکند و در آنجا به عنوان تصویرگر وگرافیست مشغول میشود، بعد از آن با نشریاتی چون کتاب ماه،اتاق صنایع و معادن،فرهنگ،اطلاعات سال و مجله کاوش نیز همکاری میکند. سال ۴۷ بعد از بازگشت خود از فرانسه در هنرهای زیبا مشغول به کار شده و درسال ۴۹ رشتهٔ گرافیک را تاسیس میکند در همان سال همراه با علی اصغر معصومی و فرشید مثقالی آتلیه ۴۲ را تاسیس کردند. ممیز در دههٔ ۵۰ بیشتر وقت خود را صرف گرافیک فرهنگی کرده بود برای تئاتر، فیلم و جشنواره به طراحی پوستر پرداخت و در همان سالها نیز همچنان به نقاشی میپرداخت که نتیجهٔ آن نمایشگاههای: آبی، گنج و گستره ۱ و ۲ شد. سال ۵۵ مرتضی ممیز و چندی از همکاران او سندیکای گرافیستهای ایران را تاسیس کردندو بعد از آن به برپایی نمایشگاه ۵۰ سال گرافیک ایران پرداخت، همین دوره در نمایشگاه واش آرت شرکت کرد و چاقوهای خود را آویزان کرد و در این سفر مقدمات عضویتAGI در آمد را فراهم میکند. در سال ۵۷ همراه با شاگردان خود پوسترهایی برای انقلاب طراحی کرد.
فعالیتهای پس از انقلاب
در سالهای نخست بعد از انقلاب امکان تشکیل سندیکا و انجمن گرافیستهای ایران برای او مقدور نبود ولی با این حال او گردهمایهای گرافیست هارا در آتلیه و کافهها تشکیل داد که در پی آن اولین تعرفهٔ قیمت خدمات گرافیت بعد از انقلاب پدید آمد. اوایل انقلاب بود که در پی اخراج اساتید دانشگاه به دلایل سیاسی او را نیز زیر فشار قرار دادند اما ممیز کوتاه نیامد و زیر بار تهمتهای سیاسی نرفت و همچنان مشغول به تدریس در آن دانشگاه شد. در سال ۱۳۶۵ با پیشنهاد به علی اصغر محتاج اولین بی ینال طراحان گرافیک را راه اندازی میکند، او با حمایت و سعی خود اولین دوسالانهٔ گرافیک را برگذار میکند. دورهای که ممیز به مدیریت گروه ارتباط تصویری عکاسی دانشگاه تهران انتخاب شد، از طراحان جوان و کاربلد آن دوران همچون بیژن صیفوری، رضا عابدینی ،ساعد مشکی ،مجید عباسی، فرزاد ادیبی و علیرضا مصطفی زاده دعوت به همکاری کرد و به ریاست شورای سردبیری مجلهٔ نشان انتخاب شد. از دیگراقدامات او پیشنهاد عضویت ،قباد شیوا، ابراهیم حقیقی، رضا عابدینی و ساعد مشکی به AGI کرد. ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و از ۲۳ آبانماه ۱۳۸۴ برای تازهترین دور شیمیدرمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در ۶۹ سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه ۱۳۸۴ برابر ۲۶ نوامبر ۲۰۰۵ درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبانکلا واقع در کُردان کرج، بهخاک سپرده شد.
آثار
معروف ترین نشانواره (لوگو)های طراحیشده توسط مرتضی ممیز
طراحی نشانواره (لوگو) یکی از تخصصهای گرافیکی محسوب میشود. امروزه داشتن نشانواره برای هر موسسه و سازمان از نخستین الزامات و اصول معرفی و تبلیغ است. مرتضی ممیز که خود طراح و بنیانگذار رشتهٔ گرافیک در ایران است، نشانوارههای بسیاری را برای سازمانها، شرکتها، و موسسات طراحی کرد که هر یک از آنها از معروفترین و شناختهشدهترین نشانوارهها در ایران به شمار میروند. از جمله این نشانوارهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سازمان چای کشور
۱۳۳۷: سازمان چای کشور
قدیمیترین طرحی که مرتضی ممیز به عنوان نشانواره برای یک سازمان طراحی کرد، نشانواره "سازمان چای کشور" است. این نشانواره که در ۱۳۳۷ با الهام گرفتن از طرح ساده برگ چای طراحی شده است، یکی از سادهترین، زیباترین، و در عین حال ماندگارترین نشانوارههای طراحیشده به دست مرتضی ممیز است.[۱]
انجمن حسابداران خبره ایران
۱۳۵۳: انجمن حسابداران خبره ایران
نشانواره انجمن حسابداران خبره ایران یکی از شاهکارهای مرتضی ممیز است. وی درباره طراحی این نشانواره می گوید: «نشانه "انجمن حسابداران خبره ایران" اولین کاری بود که به شیوه مونوگرام ساختم، زیرا طرح برای موضوع حسابداران کاری مشکل بود و هر نقشی که میساختم ممکن بود مورد تفسیر و خیالپردازیهای گوناگون قرار گیرد. این بود که پس از مدتی طراحی و مطالعه ملاحظه کردم حروف اول کلمات عنوان انجمن از حروفی تشکیل شده [است] که به خوبی میتواند ریتم جالبی را به وجود آورد و این نشانه به وجود آمد.»
موزه رضا عباسی
۱۳۵۵: موزه رضا عباسی
وی درباره طراحی این نشانواره میگوید: «برای طراحی نشانه موزهٔ رضا عباسی فرصت مغتنمی برایم پیش آمد، زیرا این نقاش جد بزرگ خانوادهٔ من است؛ این بود که مشتاقانه دست به کار شدم و کنار دست محمد احصایی نشستم و از صبوری او استفاده کردم و دایم پیچ و خمها را به قلم و دست او دادم تا ترکیب نوشته به دست آمد و بعد در آتلیهام مفصل روی ترکیببندیها کار کردم. آیدین آغداشلو هم روی گل اسلیمی اصلاحاتی انجام داد.»
۱۳۶۴:سازمان ملی استاندارد ایران
شاید بتوان گفت معروفترین نشانواره طراحیشده به دست مرتضی ممیز نشانوارهای است که برای سازمان ملی استاندارد ایران طراحی کرد. این نشانواره سالها است که بر روی کالاهای گوناگون در ایران دیده میشود. ممیز این نشانواره را در ۱۳۶۴ و با استفاده از حروف نخست واژگان انگلیسی نام "مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران" (Institute of Standard and Industrial Research of Iran) طراحی کرد. وی دربارهٔ طراحی این نشانواره گفته است: «در طراحی نشانهٔ استاندارد توانستم از قلمی استفاده کنم که به خوبی حروف اختصاری ISIRI را به کلمهٔ ایران تبدیل کند. دوست داشتم کادر فلش مانندی اطراف نوشته را ببندد. کادری که دو زاویهٔ آن کاملاً تیز و دو زاویهٔ دیگر منحنی و نرم باشد، تا در نهایت خلاصگی فلش حداکثر و حداقل را که هدف داوری مؤسسه در محصولات است نشان دهد. اما این حد سادگی برای سفارشدهنده کافی نبود؛ با اضافه کردن خطوط بیشتر حالت فلش را نمایانتر کردم.»
شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا)
۱۳۶۶: شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا)
نشانواره شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا) نیز یکی از آشناترین نشانوارهها برای ایرانیان است. نشانوارهای که سالها است آن را در خیابانهای شهر و بر روی اتومبیلهای گوناگون ساخت این شرکت میبینیم. ممیز این نشانواره را در ۱۳۶۶ و پس از رونق گرفتن کارخانهٔ سایپا برای این شرکت طراحی کرد. این نشانواره امروز به یکی از معروفترین برندهای محصولات ایرانی تبدیل شده است. ممیز طراحی این نشانواره را اینگونه توصیف کرد: «به کارخانهٔ سایپا چند طرح خوب دیگر را هم پیشنهاد دادم، اما آنها این طرح را که براساس نقوش آجری بناهای مراغه ساخته بودم و شباهتی به نشانهٔ اتومبیلسازی مرسدس بنز داشت انتخاب کردند»
۱۳۶۸: شهرداری تهران
ممیز درباره طراحی این نشانواره میگوید: «هدف اصلیام در طراحی نشانهٔ شهرداری تهران، نشاندادن شهری با دروازههای قدیمیاش بود. ضمن کار، از ترکیب دروازهها به نقش گلی رسیدم. تعداد دروازههای قدیم تهران ۱۲ تا بود. فکر کردم برای حفظ سادگی نقش، تعداد گلبرگها را به کمترین عدد مناسب برسانم.»
سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران
۱۳۷۴: سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران
نشانواره آشنایی که روی ماشینهای آتشنشانی در تهران میبینیم نیز از آثار ماندگار مرتضی ممیز است که آن را در ۱۳۷۴ برای سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران طراحی کرد. در این نشانواره طرحی از یک شعله مهارشده دیده میشود. او دربارهٔ نشانواره این سازمان گفت: «برای آن که شعله را طراحی کنم تلاش زیادی کردم. اول خواستم شعلهٔ سرکشی را طراحی کنم؛ بعد فکر کردم شعله حالت شعاری پیدا میکند و بالاخره فکر کردم اگر شعله فرمی قوی و چشمگیر داشته باشد هم نیت اولیهٔ مرا مطرح میکند و هم جنبهٔ اخطار و توجه را به خوبی القاء میکند. چارچوب سیاه رنگ روحیهٔ تسلط و کنترل آتش را تداعی میکند.»
مسوولیتها
مدیریت گروه گرافیک و عکاسی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
مدیریت و طراحی هنری جشنواره بینالمللی فیلم تهران(۱۳۵۲-۱۳۵۶)
ریاست هیات مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران
ریاست دوسالانههای گرافیک ششم، هفتم و هشتم
مشاور هنری کتابخانه و مرکز اسناد دانشگاه تهران
ریاست کمیته ایرانی انجمن بینالمللی طراحان گرافیک (AGI)
نمایشگاهها
وی در طول فعالیتهای هنری خود بیش از ده نمایشگاه اختصاصی از ۱۳۳۹ تا ۱۳۷۷ در تهران و دو نمایشگاه اختصاصی در آلمان (۱۳۶۵-۱۳۶۷) و بیش از ۷۴ نمایشگاه گروهی در ایران، آلمان، فرانسه، آمریکا، بلژیک، فنلاند و یوگسلاوی برپا کرد و طراحی گرافیکی و تهیه پوستر برای صدها جلد کتاب و نشریات مختلف توسط او انجام گرفت.
کتابشناسی
طراحی، نقاشی در سه جلد (۱۳۵۱)
طراحی تزیینی (۱۳۵۴)
نشانهها (نمونه کارهای شخصی) (۱۳۶۲)
طراحی اعلان (۱۹۸۴)
تصویر و تصور (۱۳۶۸)
طراحی روی جلد (۱۳۶۸)
طراحی روی جلد (مجموعه آثار) (۱۳۸۲)
حرفهای تجربه. مجموعه مقالات از سال ۱۳۴۵ تا۱۳۸۲، انتشارات دید(۱۳۸۲)
نیم قرن کار (مجموعه آثار) (۱۳۸۳)
تصویر سازیهای عالی در کتابهای مختلف
فیلمشناسی
طراحی و کارگردانی سه فیلم انیمیشن برای فستیوال فیلمهای کودکان کانون پرورش فکری تهران در سالهای ۵۲–۱۳۵۰ با عنوانهای:
آنکه عمل کرد و آنکه خیال بافت (۱۳۵۰)
یک نقطهٔ سبز (۱۳۵۱)
سیاه پرنده (۱۳۵۲)
سایر فعالیتها
طراح گرافیک و مدیر هنری مجلات:
ایران آباد(۱۳۳۹)
گفتگو(۱۳۳۷-۱۳۸۴)،
کیهان هفته(۱۳۴۰-۱۳۴۱)،
مجله کاوش(۱۳۴۲- ۱۳۴۳)،
نگین(۱۳۴۴)،
فرهنگ و زندگی(۱۳۴۸-۱۳۵۰)،
رودکی(۱۳۵۰_۱۳۵۷)،
سینما(۱۳۵۳_۱۳۵۴)،
کلک(۱۳۶۹_۱۳۸۴)،
نگاه نو(۱۳۷۰-۱۳۷۸)،
شریف(۱۳۷۲-۱۳۸۰)،
پیام امروز(۱۳۷۳-۱۳۷۹)،
زمان(۱۳۷۳-۱۳۷۹)
و
طراح پوستر نمایش «پیروزی در شیکاگو» و فیلمهای «طبیعت بیجان»، «ستارخان»، «کمال الملک»، «گوزنها»
طراح صحنه و لباس چهارده نمایشنامه در تالارهای نمایش تهران
طراح صحنه و لباس فیلمهای «ستارخان» و «طبیعت بی جان»
طراح نور نمایشنامههای «بازگشتی نیست» و «دندون طلا» و «اتاق خصوصی»
افتخارات و جایزهها
جایزه بهترین طراحی کتاب کودک سالهای ۴۵ـ۱۳۴۲
مدال رتبه اول دانشجوی ممتاز دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران (۱۳۴۴)
برنده مدال طراحی نمایشگاه بینالمللی طراحی ژوونیزی فرانسه (۱۹۶۶)
طراح شاعر برای طراحی پوسترهای سینمایی فستیوال سینمایی کان (۱۹۷۵)
جایزه و مدال بهترین پوسترهای سینمایی جشنواره فجر تهران (۱۳۶۵، ۱۳۶۶ و ۱۳۶۹)
جایزه بهترین آثار طراحی نشانههای دهه ۸۰ میلادی (۱۹۹۰)