اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

چرم

جنسی است که در دباغی پوست خام جانوران، به‌ویژه گاو به‌دست می‌آید. فرایند دباغی، پوست فسادپذیر را به یک مادهٔ طبیعی پایدار، دایمی و انعطاف‌پذیر برای کاربردهای گوناگون تبدیل می‌کند. چرم در تلفیق با چوب، پایهٔ فناوری باستانیان را شکل می‌داده است. صنعت چرم و صنعت خز با هم متفاوت‌اند. این تفاوت از اهمیت مواد خام مورد استفاده در هر کدام پیداست. مواد خام مورد استفاده در صنعت چرم، محصولات فرعی صنعت گوشت هستند؛ در حالی‌که گوشت ارزش بیش‌تری از پوست دارد. مواد خامی که در صنعت خز به‌کار گرفته می‌شوند، ارزش بیش‌تری از گوشت دارند و به همین خاطر گوشت به عنوان یک محصول جانبی تلقی می‌شود. تاکسیدرمی اجازهٔ استفاده از پوست حیوانات را به انسان می‌دهد، البته مهم‌تر از پوست‌شان، سر و بخشی از پشت آن‌هاست. پوست‌ها و پوست‌های خام در ساخت چسب و ژلاتین هم کاربرد دارند. چند راه وجود دارد که در نتیجهٔ آن‌ها، پوست جانور به یک مادهٔ انعطاف‌پذیر و محکم به نام چرم تبدیل می‌شود.

محتویات

    ۱ انواع چرم
        ۱.۱ ابعاد زیست‌محیطی
    ۲ کاربرد چرم
    ۳ تاریخچه چرم در ایران
    ۴ چرم اصل را چگونه تشخیص دهیم
    ۵ منابع

انواع چرم
یک توپ فوتبال آمریکایی چرمی

    حیوانی از پوست حیوانات به دست میاید. این حیوان می‌تواند: گوسفند، گاو، بز، شترمرغ، مار و ... باشد.

چرم گوسفند: چرمی زیبا، با قیمت مناسب می‌باشد و دوام خوبی دارد.

چرم گاو: چرمی با دوام و مقاوم است که با وجود تولید الیاف پیشرفته، همچنان در بسیاری موارد همچون دستکش ایمنی در کاربردهای شیمیایی و پوشش حرفه‌ای موتور سواری از بهترین انتخاب‌ها است .

    انسانی شرکتی در انگلیس، مطایق قرارداد با افراد داوطلب، پس از مرگشان با پوست آنها کمربند، کیف و کفش از چرم انسان (پس از انجلم عملیات لازم بر روی پوست) تولید می‌کند و با قیمت بالا به صورت محدود به فروش می‌رساند.
    گیاهی با استفاده از تانن (از ریشهٔ tanning به معنای دباغی) و سایر عناصری که در پوست تنه و میوه برخی درختان (مانند مازو) یافت می‌شوند، تهیه می‌شود. این نوع چرم، انعطاف‌پذیر بوده و رنگ آن قهوه‌ای‌ست که میزان رنگش به ترکیب شیمیایی و رنگ پوست بازمی‌گردد. چرم گیاهی در آب پایدار نیست؛ بی‌رنگ می‌شود و اگر پس از خیس شدن، خشکش کنید، چروک گشته و از انعطاف‌پذیری و نرمی‌اش کاسته خواهد شد. در آب گرم، شدت چروک شدنش بیش‌تر است و تقریباً شبیه ژلاتین می‌شود. علاوه بر اینکه سفت شده و احتمالاً شکننده هم می‌گردد. چرم جوشانده نمونه‌ای است از چرمی که با قرار گرفتن در آب داغ، شناور شده و سفت می‌شود. این اتفاق در موم جوشانده و مواد شبیه هم رخ می‌دهد. در تاریخ گهگاه پس از عمل سفت کردنش، از آن در زره‌ها و هم‌چنین در اتصال کتاب‌ها هم استفاده می‌شده است. این نوع چرم، تنها نوع چرم است که در حکاکی و قالب‌گیری چرم می‌تواند مناسب باشد.
    کرومی که در ۱۸۵۸ اختراع شد، با کرومیوم سولفات و دیگر نمک‌های کرومیوم دباغی می‌شود.
    آلدهیدی با استفاده از ترکیبات گلوتارآلدهید یا اکسازولیدین دباغی می‌شود.
    ترکیبی به کمک بسپارهای آروماتیک مثل گونه‌هایی از نوولاک و نرادول ساخته و دباغی می‌شود.
    آلومی که با نمک آلومینیوم در ترکیب با چسبنده‌های گوناگون و منابع پروتئینی مانند فلوئور، زردهٔ تخم مرغ و غیره دباغی می‌شود.
    پوسته خام با ایجاد تراش‌های نازک روی پوست، شناور ساختنش در لیمو، و کشیدنش در موقعی که خشک شده است درست می‌شود.

ابعاد زیست‌محیطی

در سال ۲۰۰۹ شرکت نایک و تیمبرلند خرید چرم از بخش‌های جنگل‌زدایی شدهٔ جنگل‌های آمازون را متوقف کردند.[۱] این عمل تنها چند هفته پس از گزارش سازمان صلح سبز صورت گرفت که نشان می‌داد گله‌های دام‌داری‌های منطقهٔ آمازون باعث تخریب جنگل‌های آمازون می‌شوند.
کاربرد چرم

چرم، کاربردهای مختلفی دارد. اما استفاده از چرم در ساخت کاپشن، کیف و کفش بیشتر است. کاربردهای چرم:

    پوشاک مانند شلوار، کراوات، دستکش، کت، کاپشن و کفش
    وسایل جانبی مانند کیف، جاکلیدی

تاریخچه چرم در ایران

در ایران نوشته‌هایی مربوط به پس از حملهٔ مغول، از خواجه رشید الدین، نشان‌گر آنست که تجارت چرم و پوست در ایران پررونق بوده‌است، این اسناد گواه شهرت برخی شهرها مانند تبریزو شیراز در این دوره است. در دورهٔ قاجار، همدان مرکز مهم تولید نوعی چرم، معروف به "چرم همدانی" بوده‌است، که از پوست گوسفند تهیه می‌شد. در سال ۱۲۶۷ از جمله کارهایی که امیر کبیر به نمایشگاهی در لندن فرستاد، پوست بوده‌است. به علاوه در این دوره صادرات پوست و چرم، از اغلب شهرهای ایران به روسیه و عثمانی و هند رونق بسیار داشت. علاوه بر همدان، شهرهای تبریز و اصفهان نیز در تولید و صادرات چرم سهم به‌سزایی داشته‌اند. اولین کارخانه چرم سازی ایران در سال ۱۳۰۸ شمسی در شهر تبریز بنا شد و پس از آن در همدان، تهران و اصفهان نیز کارخانه‌هایی تاسیس شد.[۲]
چرم اصل را چگونه تشخیص دهیم

تشخیص چرم طبیعی از چرم ساخت دست انسان در برخی موارد بسیار دشوار است. چرم طبیعی بسیار گرانتر از چرم مصنوعی است. برخی از کالاهای چرمی اگر با چرم اصل تولید شده باشند، معمولاً دارای شناسنامه بوده که اطلاعات مربوط به کالا در آنها درج شده است. در مورد برخی از محصولات چرمی اگر امکانش وجود داشته باشد، به قسمتهای برش خورده آنها نگاه کنید. اگر در آن بخشها نشانه‌ای از حالت پلاستیکی و نرم مشاهده کردید چرم طبیعی نیست. چرم را لمس کنید. چرم طبیعی بسیار نرم و منعطف است. چرم را بو کنید. چرم طبیعی بوی مشخص و خاص دارد که هرگز نمی‌توان از آن کپی‌برداری کرد. به بافت چرم نگاه کنید اگر گره‌ها، خلل و فرجهای آن طبق الگویی قابل شناسایی باشد، چرم مصنوعی است. چرم طبیعی و مصنوعی را از پشت آنها نیز می‌توان از هم تشخیص داد. چرم مصنوعی دارای پوششی در قسمت پشت است که هنگام برش آسیب می‌بیند و کاملاً مشخص است.

خوشنویسی

خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد خوش نویس نام دارد، به‌خصوص زمانی که خوش نویسی حرفه ی شخص باشد. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر می‌رسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزش‌های زیبایی شناختی خلق کند.[۱] از این رو خوشنویسی با نگارش سادهٔ مطالب و حتا طراحی حروف و صفحه‌آرایی متفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبه‌هایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزش‌های گرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد.

خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگ‌ها به چشم می‌خورد اما در مشرق زمین و به‌ویژه در سرزمین‌های اسلامی و ایران در قله هنرهای بصری واقع است. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است حیرت‌انگیز میان تمامی اجزا و عناصر تشکیل دهندهٔ آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام می‌تواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.

اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالب‌ها و قواعد و نظام‌های بسیار مشخصی شکل می‌گیرد و هر یک از حروف قلم‌های مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمی‌یابیم که ایجاد قلم‌های تازه و یا شیوه‌های شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرت‌انگیزی پدیدار می‌شود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شده‌است و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمی‌آید که تخطی از آن به‌منزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله‌است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل می‌آمده‌است. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین می‌شده که در «رسم‌الخط»ها و «آداب‌المشق»ها از جانب اساتید بزرگ تنظیم و ارائه شده‌است. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی»- هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیش‌بینی و تکلیف شده - که ناممکن بوده‌است - اما به‌شکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بوده‌است.

محتویات

    ۱ خوشنویسی در کشورهای مختلف
    ۲ پیدایش خط فارسی
    ۳ علت پیدایش الفبا
    ۴ خوشنویسی اسلامی
    ۵ سیر خط در ایران
    ۶ خوشنویسی ایرانی
    ۷ خط کوفی و وجه تسمیه آن
    ۸ نویسندگان خط کوفی بعد از اسلام
        ۸.۱ خطوطی که از خط کوفی مشتق گردیده
    ۹ تحولات نوین خوشنویسی
    ۱۰ روش‌های تفننی
    ۱۱ علت پیدایش ابزارهای خوشنویسی
    ۱۲ پانویس
    ۱۳ پیوند به بیرون
    ۱۴ منابع
    ۱۵ جستارهای وابسته

خوشنویسی در کشورهای مختلف
خوشنویسی میفو، متعلق به دودمان سونگ در چین، ۱۰۹۷ میلادی

هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافته‌است اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگ‌ها می‌توان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگ‌های لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز به‌ویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بوده‌است.

در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان می‌دادند(مانند کتیبه‌های رومی و یا برخی نسخه‌های خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانه‌ها و محافل طلاب بود.[۲]

خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن می‌سازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد.[۳] در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. به طور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.
پیدایش خط فارسی
نوشتار اصلی: خط فارسی

پیش از اسلام خطوط گوناگونی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران رواج داشته‌است اما با پیدایی دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند. تاریخ شکل گیری خط عربی و شیوهٔ نگارش آن چندان به پیش از اسلام بر نمی‌گردد و تقریباً همزمان با گسترش اسلام و در سال‌های آغازین فتوحات اسلامی شکل گرفت.

هرچند ایرانیان خط کنونی خود را از عرب‌ها وام گرفته‌اند، با این حال در تکامل این خط و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمده‌ای داشته‌اند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را به‌فردی بنام ابواسعد دؤلی الفارس و در سدهٔ اول هجری نسبت داده می‌شود که بیشتر برای جلوگیری از اشتباه خواندن قرآن توسط غیر عرب‌زبانان ازجمله ایرانیان انجام شد.[۴]
علت پیدایش الفبا

چون در زبان مصری گاو را اوا می‌گفتند لذا در ترسیم گاو فقط سر آن را که به صورت الف بود رسم کردند و شتر که در زبان مصری جیمل می‌گفتند و به شکل هفت لاتین بود رسم کردند و جیم گفتند و هم‌چنین بیت را که خانه باشد یک مربع مستطیل رسم می‌کردند در مرحله تقطیع فقط یک ضلع آن را رسم کردند و آن را ب نام نهادند و همین طرز تا آخر حروف الفباء و در نتیجه حروفی مستقل و باصدا تحصیل گردید و همگامی که فنیقی‌ها با مصری‌ها ارتباط یافتند این خط را گرفته تکمیل کردند و خط فنیقی بدست آمد. و از آن خط خطوط کوفی و یونانی و عبری و امثال آن تشکیل گردید.
خوشنویسی اسلامی
نمونه‌ای از خط کوفی اولیه
دست‌نوشته‌ای از سه آیهٔ نخست سورهٔ نساء. ۶۵۴-۷۵۰ ه. ق. معادل ۱۲۵۶-۱۳۳۵ م.؛ عنوان طلایی سوره به خط کوفی، آیات عربی به خط محقق، و ترجمهٔ تحت‌اللفظی فارسی به خط ثلث است.
نوشتار اصلی: خوشنویسی اسلامی

خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشته‌است. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی می‌دانسته‌اند. آنان خط زیبا را نه فقط در استنساخ قرآن بلکه در اغلب هنرها به‌کار می‌بردند.[۵] خوشنویسی یا خطاطی در کلیه کشورهای اسلامی همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بوده است. مردمان این سرزمین‌ها به‌ویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری ایفای نقش کرده‌است. خوشنویسی از قرون اولیه اسلامی تا کنون در کلیه کشورهای اسلامی و مناطق تحت نفوذ مسلمانان با حساسیت و قدرت تمام در اوج جریانات هنری بوده‌است.

قدیمی‌ترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابی‌طالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویه‌دار خطّ کوفی منحنی و قوس‌دار است.[۶]

در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از : محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام می‌باشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دوارده‌گانه خوشنویسی معروفند و عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن.[۷]

یک قرن بعد از ابن مقله، ابن بواب برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمی به این خط جان تازه‌ای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود.[۸]
سیر خط در ایران

در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی و اوستایی نوشته می‌شد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکیها خط مزبور رواج یافت و چنانچه می‌بینیم سکه آنها بهمان خط است و سپس اشکانیها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بی‌نقطه به نقطه‌دار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد. در قرونی که خط در ایران و ممالک اسلامی سیر صعودی می‌کرد هنرمندانی از مسلمین برخاسته‌اند که همیشه در تاریخ جای آنان باز است و سزاوار است که نام آنان برای ابد باقی بماند.
خوشنویسی ایرانی
نمونه‌ای از خط نستعلیق به‌شکل چلیپا- میرعماد حسنی - ایران
برگی از قرآن به خط کوفی - ایران - قرن یازدهم - ایرانیان حتا در خطوط رایج در سایر سرزمین‌های اسلامی شیوه‌های خاص خود را پدید آوردند.
نوشتار اصلی: خوشنویسی ایرانی

درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه به عهده ایرانیان بوده‌است، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوه‌هایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوه‌ها و قلم‌های ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند می‌باشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.

در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتاب‌ها نخستین بار با نقش‌های تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود.[۹]

آنچه که به عنوان شیوه‌ها یا قلم‌های خوشنویسی ایرانی شناخته می‌شود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری و یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و به‌کار رفته‌است. این در حالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشته‌است. هرچند آنان نیز برای امور منشی‌گری و غیر مذهبی قلم‌هایی را بیشتر به‌کار می‌برند، اما اوج هنرنمایی آنان - بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است.

در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبه‌نویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره می‌گرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلم‌ها نیز شیوه‌هایی مجزا و مختص به خود آفریده‌اند.

خط تعلیق را می‌توان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده می‌شد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود. که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر ابادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.[۱۰]

پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بوجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید.[۱۱] و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید.

خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی می‌زیستند. در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و به‌ویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژه‌ای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد.

بطور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را می‌توان قرن‌های درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را می‌توان به سبب نیاز به تندنویسی و راحت‌نویسی در امور منشی‌گری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوری که بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان به‌خاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن‌را نیز بوجود آوردند.[۱۲] درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند.

در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تاکید و توسعه سیاه‌مشق‌نویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامه‌ها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نزدیک شد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی حط را از کنج کتابخانه‌ها و مجموعه‌های خصوصی به بستر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوه‌هایی چون نقاشیخط را به‌وجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنری جهان است.

در سالهای پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سال ۱۳۲۹ تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت. همچنین خطی به نام معلی در سال‌های اخیر با تاثیر از خطوط اسلامی - ایرانی ثلث و شکسته نستعلیق توسط آقای حمید عجمی ابداع گردید که تاحدی مورد استقبال قرار گرفت. آخرین دستاورد خوشنویسی ایران را می توان به ابداعات خوشنویسی سبحان مهرداد محمدپور اشاره کرد ، خط سبحان یک خط قانونمند همانند نسخ و ثلث بوده و قابلیت کتابت و کتیبه نویسی فارسی و عربی را دارا می باشد و آن را در دسته ی خطوط کامل همانند خطوط شش گانه قرار داده اند.
خط کوفی و وجه تسمیه آن

خط کوفی که مشتق از خط سطرنجیلی سریانی بود در بین‌النهرین رواج یافت و اول کسی که آن خط را در جزیره العرب رواج داد حرب بن امیه بن عبد شمس از فضلای قریش بود و برای تحصیل خط کوفی از مکه به طرف حیره (کوفه) حرکت کرده و زمانی دراز در آنجا بماند و از استادان فن طریقه و شیوه نوشتن خط کوفی را بیاموخت تا خود در این فن استاد شد سپس بمکه مراجعت کرد و عده‌ای از قریش نزد او تعلیم گرفتند و بتدریج این خط در مکه و جزیره العرب مشهور بخط کوفی گردید- زیرا این خط به وسیله حرب از کوفه به جزیره‌العرب آمده بود- بعد از حرب، ابوطالب و پدر علی بن ابی‌طالب و عفان بن ابی‌العاص در نوشتن خط کوفی اشتهار یافتند و اول کسیکه خط کوفی را در تحت نظم و ترتیب درآورد مراره‌بن‌مره بود از او دست به دست اسلم‌بن‌سدره رسید و حرب‌بن امیه از اسلم یاد گرفت.
نویسندگان خط کوفی بعد از اسلام

بعد از ظهور دین اسلام عده‌ای در نوشتن خط کوفی اشتهار یافته که پنج تن آنها از دیگران معروفترند:

۱- علی بن ابی‌طالب- ۲- عمر بن خطاب- ۳- عثمان- ۴- ابی‌بن‌کعب- ۵- زید بن ثابت.
خطوطی که از خط کوفی مشتق گردیده

از خط کوفی دوازده شکل دیگر استخراج گردید که اسامی آن خطوط بدین شرح است:

۱- طومار- ۲- سجلات- ۳- عهود- ۴- مؤامرات- ۵- امانات- ۶- دیباج – ۷- مدیح- ۸ – مرصع – ۹- ریاس – ۱۰- غبار – ۱۱- حسن – ۱۲- بیاض و حواشی

خط طومار را در نوشتن کتیبه‌های مساجد و عمارات بکار می‌بردند و خط سجلات که قلم خفی‌نویسی بود و خطی درهم و برهم و پیچیده بود و تفسیر آن مشکل بود. برای تسجیل سجلات بکار می‌بردند- قباله‌جات و اسناد را با قلم عهود می‌نوشتند- قلم مؤمرات و امانات نیز در نوشتن احکام و اسناد به کار می‌رفته‌است. دیباح و مدیح و مرصع و ریاس در موارد تحریر بکار می‌رفته و از یکدان تا شش‌دانگ چیز می‌نوشته‌اند. با خط غبار و حسن و بیاض قرآن و احادیث و روایات و ادعیه را می‌نوشته‌اند و این خطوط تمامی مشتق از خط کوفی بود که به سلیقه کتاب مختصر تغییراتی پیدا کرده بود و مردم بیشتر با اشکالات مواجه می‌شدند و اختلاف خطوط رو به فزونی گذارد و چند قلم دیگر نیز پیدا شد- این خطوط دوازده‌گانه را اسحاق حماد که در سنه یکصد و پنجاه و چهار (۱۵۴) هجری وفات یافته اختراع کرد و پس از وی برادرش ضحاک و بعد از او ابراهیم سکزی و برادرش اسحاق که از مردم سیستان ایران بودند در حسن خط مشهور شدند. بعد از وفات ابراهیم سکزی در دویست (۲۰۰) هجری و اسحاق در دویست و ده (۲۱۰) اسناد اصول سکزی شهرت یافته و از کتاب مخصوص مأمون شد و قوانینی وضع کرد و رساله‌ای به نام (رساله جامع) نگاشت- فضل‌بن سهل مروی ایرانی وزیر مأمون عباسی نیز تصرفات عالمانه‌ای در خط کرده و مقدم قلم (ریاسی) که منسوب بریاست او است اختراع و چند شکل دیگر از پرتو اهتمامات او پیدا شد که روی هم سی و هفت (۳۷) شکل خطوط در میانه کتاب و نویسندگان دربار خلافت دور می‌زد باین ترتیب:

۱- کوفی- ۲- طومار- ۳- جلیل – ۴- مجموع – ۵- ریاسی – ۶- ثلثین – ۷- نصف – ۸- جوانحی – ۹- مسلسل – ۱۰- غبار جلیه – ۱۱- مؤامرات – ۱۲- محدث – ۱۳- مدمج – ۱۴- منثور- ۱۵- مقترن- ۱۶- حواشی- ۱۷- اشعار – ۱۸- لؤلؤی – ۱۹- مصاحف – ۲۰- فضاح النسخ – ۲۱- غبار- ۲۲- عهود – ۲۳- معلق – ۲۴- مخفف- ۲۵- مرسل -۲۶- مبسوط- ۲۷- مقود- ۲۸- ممزوج – ۲۹- مفتح – ۳۰- معماه -۳۱- مؤلف- ۳۲- توامان- ۳۳- معجز- ۳۴- مخلع – ۳۵- دیوانی- ۳۶- سیاقت – ۳۷- قرمه که این اختلاف اسامی منسوب به مخترعین هر خط و درشتی و ریزی بوده‌است.

این خطوط تا زمان المقتدر بالله که در سال دویست و نود و پنج (۲۹۵) بر تخت خلافت نشست مستعمل بود در این وقت است که نابغه در خط ابن مقله بیضاوی بمنصه ظهور رسید و خط را از بلای اختلاف اشکال و تغییرات نجات داد و از هر جهت این خط را پیراسته و آراسته کرد. آخرین شیوه از خط کوفی در عصر معاصر خط جمکران نام دارد که با حفظ جلوه ی کلاسیک خط کوفی حالات نوین را نیز در قالب خود جای داده است که ابداعی از هنرمند تبریزی سبحان مهرداد محمدپور می باشد.
تحولات نوین خوشنویسی
نوشتار اصلی: نقاشیخط

و همچنین نگاه کنید به مکتب سقاخانه همواره قابلیت‌های کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکلگیری تحولات در خوشنویسی بوده‌است. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما به‌ویژه امروزه، صنعت چاپ و گرافیک تاثیر شگرفی بر روند توسعه و تحولات خوشنویسی داشته‌است.

خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواحهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازه‌ای را دنبال کرد. تحولات فرهنگی - هنری و سیاسی - اجتماعی و فناوری در ایران، در دوره‌های قاجار و پهلوی زمینه‌ساز نوآوری متفاوتی در خط شده‌اند. در دوره قاجار با ظهور و روزنامه‌ها و نشریات، مصرف اصلی خوشنویسی یعنی کتابت و تکثیر آثار مکتوب به‌تدریج از بین رفت. از این رو جنبه‌های خلاقه و روش‌های شخصی و شیوه‌گرایانه در خط نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاه‌مشق»ها دوران تازه‌ای فرا رسید. پس از آن در دوره پهلوی با پدید آمدن نیازهای جدید برای جامعه همچون تجارت، تبلیغات و فناوری و همچنین مواجهه با هنر جهانی خوشنویسی نیز می‌بایست خود را با این تحولات هماهنگ می‌کرد.

روند تحولات در خوشنویسی به شکل سنتی محدود نشد و هنرمندان خطاطی و نقاشی را با هم درآمیختند تا امکانات نوینی را تجربه کنند به این کار رفته رفته عنوان نقاشیخط داده شد. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط به ویژه در پیش از انقلاب ایران (۱۳۵۷) بوده‌است. پس از انقلاب خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصه‌های مختلف اعم از شیوه‌های سنتی و یا تلاش برای ایجاد خلاقیت‌های نوین با هم به رقابت پرداختند. رشد هنر گرافیک و گستردگی نیازهای نوین جامعه، پدید آمدن کامپیوتر به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای کار گرافیک و نشر رومیزی همه و همه چالش‌های حدید در پیش روی خوشنویسی معاصر هستند.
روش‌های تفننی
نمونه تحلیلی خط طغری مربوط به امضا سلطان محمود دوم پادشاه عثمانی

    خط ناخنی گونه‌ای از خوشنویسی است که در آن به جای استفاده از جوهر و قلم، با فشردن کاغذ در بین دو ناخن انگشت میانی و شست، کاغذ را تغییر شکل می‌دهد و بدین ترتیب کلمات شکل می‌گیرند. گفتنی است این نوع خط بسیار بدیع است و گسترش چندانی ندارد.
    قطاعی که در آن خطوط را باظرافت کامل بریده و بر زمینه‌ای دیگر می‌چسبانند.
    طغری نوعی ترکیب بندی خاص از حروف است که معمولاً با خط ثلت انجام می‌شود و در گذشته به منظور امضا استفاده می‌شده‌است.

علت پیدایش ابزارهای خوشنویسی

وقتی ترسیم مقاصد تا اندازه‌ای روشن شد بشکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدتها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که بفکر افتادند که بجای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگهای سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگهای درختان و بوته ها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.

ابزارها:

وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار موثرند. ابزار خوب مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت اوست.. ابزار مهم و اصلی خوشنویسی عبارتند از:

    قلم‌نی نوع مرغوب آن از نی‌های دزفولی (برای قلم‌های ریر و متوسط) نی کلهری که در مناطق کوه بازی دراز و دشت دیره از توابع کرمانشاه یافت میشود و توسط اساتید محلی و از جمله استاد: میرزا محمد رضای کلهر و نوه گرامی ایشان: سهراب اسکندری کلهر'''' مورد استفاده بوده و هست .با توجه به مقدار مغز و یا گوشت بیشتری که درین نوع از نی بوده و همچنین نحوه ی برش منحصر بفردی که آنها اعمال میکنند در نتیجه خطی شیرینتر قویتر و گوشتدارتر حاصل میشود که بسیار چشم نواز و عام پسندتر از خطوط پیشین میباشد ..و یا نی خیزران (برای درشت‌نویسی) تهیه می‌شود.
    کاغذ که در گذشته به صورت دستی ساخته می‌شد و مراحل تولید و پرداخت پیچیده‌ای داشت. امروزه کاغذهای گلاسه، به‌ویژه گلاسهٔ مات، برای نوشتن مناسبترند.
    مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوه‌ای کاربرد دارد. برای کارایی بهتر و بیشتر می‌توان چند قطره آب مقطر یا گلاب را به مرکب و لیقه اضافه کرد. اینکار موجب جذب بیشتر مرکب بر روی قلم می‌شود و برای اجرای بهتر ِحروف کشیده بسیار مؤثر است.

افزون بر آن از وسایل خوشنویسی می‌توان به‌ابزار زیر اشاره کرد:

دوات، لیقه، قلمتراش، قط‌زن، سنگ تیزکن قلمتراش، قلمدان، زیرمشق از نوع فوم و یا چرمی، مِسطره، ابزار به‌هم زدن لیقه و مرکب، قاشق مخصوص آب ریختن در دوات یا قطره چکان.

خلیل طالقانی

خلیل طالقانی عارف و شاعر و خطاط عصر صفویه که مدتی در اصفهان میزیست و در حدود ۳۰ سال در آن شهر گوشه نشینی اختیار نمود و از مشایخ صوفیه به شمار می‌آمد و ۷۰ جلد کتاب بخط خود نوشته و آن را بر طلاب وقف نمود.
آثار

آثار مهم او عبارتند از:

    زاد السبیل
    رساله در علم مناظره
    ترجمه متن کافیه ابن حاجب

جعفر شریف‌امامی

جعفر شریف‌امامی (زاده ۱۷ شهریور ۱۲۸۹ در تهران - درگذشته خرداد ۱۳۷۸ در نیویورک) از سیاست‌مداران ایرانی دوران پهلوی بود که در طی دو دوره، نخست‌وزیر ایران و به مدت ۱۵ سال، رئیس مجلس سنای ایران بود.

محتویات

    ۱ تحصیلات
    ۲ نخست وزیری
    ۳ هیأت وزراء
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ پانویس
    ۶ منابع

تحصیلات

جعفر شریف‌امامی، فرزند حاج محمدحسین معروف به نظام الاسلام بود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شریف به پایان رساند. سپس وارد مدرسه آلمانی شد و دوره متوسطه را در قسمت فنی تمام کرد و از طرف وزارت راه به همراه ۳۰ نفر جهت تحصیل در رشته راه‌آهن به آلمان اعزام شد. پس از پایان دوران تحصیل به ایران بازگشت و در راه آهن مشغول به کار شد. اندکی بعد مجدداً از طرف وزارت راه جهت ادامه تحصیل به سوئد اعزام گشت و در سال ۱۳۱۸ به تهران بازگشت و به شغل خود ادامه داد و مراحل ترقی را در راه آهن طی کرد.

در شهریور ۱۳۲۰ توسط نیروهای متفقین به اتهام همکاری با آلمان دستگیر شد و پس از آزادی به سمت مدیرکل بنگاه مستقل آبیاری منصوب گردید. در تیر ماه ۱۳۲۹ در زمان نخست وزیری سپهبد رزم‌آرا به کفالت وزارت راه انتخاب شد و پس از قتل رزم آرا و انتصاب حسین علا به نخست وزیری به عنوان عضو شورای عالی سازمان برنامه انتخاب شد و در دوران حکومت مصدق در همین سمت باقی‌ماند و نهایتاً پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و نخست وزیری سپهبد زاهدی به سمت مدیرعامل سازمان برنامه منصوب شد.

وی در دوره دوم مجلس سنا به مدت ۲ سال نماینده تهران بود و با شکل گیری کابینه دکتر منوچهر اقبال تصدی وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت و پس از دکتر اقبال به مدت ۸ ماه در سال ۱۳۳۹ به نخست وزیری رسید. از اتفاقات دوران نخست‌وزیری او بهبود روابط ایران و تجدید انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی بود، اما به دنبال اعتصاب معلمان در اعتراض به پایین بودن حقوق خود و کشته شدن یکی از فرهنگیان به نام ابوالحسن خانعلی به دست پلیس و استیضاح شدن وی در مجلس استعفا داد.

وی در سال ۱۳۴۱ نیابت تولیت بنیاد پهلوی را عهده دار گردید و در انتخابات ۱۳۴۲ مجلس سنا با داشتن بیشترین آراء به عنوان سناتور از تهران به مجلس راه یافت و به ریاست مجلس سنا انتخاب شد. ضمن آنکه ریاست مجلس شورای ملی نیز با او بود و در حقیقت ریاست قوه مقننه را بر عهده داشت.

شریف‌امامی به مدت ۱۵ سال رئیس مجلس سنا بود و مشاغل متعددی را بر عهده داشت از جمله: ریاست هیئت مدیره بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی، ریاست کانون مهندسین و عضو هیئت امنای دانشگاه تهران. از فعالیت‌های دیگر وی ایجاد دامداری در کرج، شهرک سازی و آپارتمان‌سازی بود.
نخست وزیری
از چپ؛ جمشید آموزگار نخست‌وزیر، جعفر شریف‌امامی
رئیس سنا، عبدالله ریاضی رئیس مجلس شورای ملی و
سید حسن امامی امام جمعه تهران. اسفند ۱۳۵۶، شهر ری،
مراسم یکصدمین سال تولد رضاشاه

در سال ۱۳۵۷ که سراسر ایران را تظاهرات و اعتصاب در بر گرفته بود، محمدرضا شاه پهلوی برای جلوگیری از بحران و انقلاب مسئولیت نخست وزیری را با اختیارات تام به او سپرد. شریف‌امامی با ایراد چند نطق مخصوصاً نطق معروف او «من شریف امامی بیست روز پیش نیستم» دولت آشتی ملی را تشکیل داد که ظاهراً از مردم حمایت می‌کرد و خود را از خاندان روحانیون معرفی نمود.

از اقدامات او می‌توان به آزادی مطبوعات و رادیو تلویزیون، دادن امتیاز به کارمندان، تغییر تقویم شاهنشاهی به شمسی، بستن مراکز فساد، عزل مدیرانی که نالایق دانسته شدند و انحلال حزب رستاخیز اشاره نمود. شریف‌امامی با برقراری حکومت نظامی رخداد ۱۷ شهریور معروف به جمعه سیاه را به نام خود در تاریخ ثبت نمود.

تلاش او در تغییر مسیر انقلاب اسلامی از امور سیاسی به امور رفاهی بی نتیجه ماند و مردم به مخالفت با او پرداخته و او را وادار به کناره گیری نمودند و سرانجام در ۱۴ آبان ۱۳۵۷ استعفا داد و نیمه دوم بهمن همان سال ایران را به قصد آمریکا ترک نمود.

عباس میلانی می‌نویسد در میان افراد مشهور معاصر با شریف امامی، وی از همه بیشتر توانست فراماسونری را در ایران یکپارچه و متحد کند و فراماسونرها دائماً در سیاستهای ایران مدرن بوده‌اند. شریف امامی به عنوان رهبر تمامی لژها در ایران شناخته می‌شود. در افکار عمومی، این واقعیت که وی از معدود افرادی بود که هیچگاه دستان محمد رضا پهلوی را نبوسیده بود، از آنجا نشات گرفته می‌شد که وی از مقامات عالی رتبه گروه فراماسونری بود.[۱]

او در سال ۱۳۷۸ در آمریکا درگذشت.

جایگاه‌های سیاسی وی عبارت بودند از:

    رئیس مجلس سنا
    سرپرست بنیاد پهلوی
    نخست وزیر

هیأت وزراء

کابینه شریف‌امامی به هنگام نخست‌وزیری‌اش شامل این افراد بود[۲]:

    حسین شالچیان (وزیر راه)
    ویشکایی (وزیر بازرگانی)
    باهری (وزیر دادگستری)
    هوشنگ نهاوندی (وزیر علوم)
    امیر افشار قاسملو (وزیر امور خارجه)
    محمد یگانه (وزیر امور اقتصادی)
    ارتشبد عظیمی (وزیر جنگ)
    یزدان‌پناه (وزیر امور پارلمانی)
    منوچهر آزمون (وزیر مشاور و امور اجرایی)
    معتمدی و عبدالحسین اعتبار (وزیر پست و تلگراف و تلفن)
    گنجی (وزیر آموزش و پرورش)،

   

    پروفسور رامین (وزیر صنایع و معادن)
    مقتدر مژدهی (وزیر بهداری و بهزیستی)
    ارتشبد قره‌باغی (وزیر کشور)
    علینقی کنی (وزیر مشاور و سرپرست اوقاف)
    امیر پرویز (وزیر کشاورزی)
    حسنعلی مهران (وزیر و سرپرست سازمان برنامه و بودجه)
    محسن فروغی (وزیر فرهنگ و هنر)
    کاظم ودیعی (وزیر کار)
    جهانگیر مهد مینا (وزیر نیرو)
    پرویز آوینی (وزیر مسکن و شهرسازی)
    عاملی تهرانی (وزیر اطلاعات و جهانگردی)

وزیران کابینهٔ منوچهر اقبال ر.     وزیر     وزارت‌خانه     ر.     وزیر     وزارت‌خانه
۱     محمد مجلسی     کفیل وزارت دادگستری     ۸     عبدالحسین راجی     بهداری
۲     علیقلی اردلان     خارجه     ۹     مهندس امیرقاسم اشراقی     پست و تلگراف و تلفن
۳     فتح‌الله جلالی     کشور     ۱۰     مصطفی تجدد     بازرگانی
۴     سرلشکر احمد وثوق     جنگ (دفاع ملی)     ۱۱     سرتیپ حسن اخوی     کشاورزی
۵     علی‌اصغر ناصر     دارایی     ۱۲     آقاخان بختیار     کار
۶     محمود مهران     فرهنگ     ۱۳     ابوالقاسم پناهی، مهندس جعفر شریف‌امامی     صنایع و معادن
۷     سرلشکر ولی انصاری     راه     ۱۴     سرتیپ علی‌اکبر ضرغام     گمرکات و انحصارات
وزیر مشاور: مهندس خلیل طالقانی

حبیب لاجوردی

حبیب لاجوردی (زاده ۱۳۱۴ در تهران)، مدیر پروژه تاریخ شفاهی ایران در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد بود. او در جوانی و نوجوانی در نیویورک بود. لاجوردی دارای کارشناسی در دانشگاه ییل، کارشناسی ارشد در دانشگاه هاروارد در رشته MBA و دکترای اقتصاد در دانشگاه آکسفورد است.

محتویات

    ۱ زندگی‌نامه
    ۲ پروژه تاریخ شفاهی ایران - دانشگاه هاروارد
    ۳ پانویس
    ۴ پیوند به بیرون

زندگی‌نامه

لاجوردی پس از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت و در سال ۱۳۴۲ به کار در پیشه خانوادگی‌اش یعنی گروه صنعتی بهشهر، مشغول شد.[۱]

وی در سال ۱۳۴۸ مرکز ایران مطالعات مدیریت در تهران (با اعضای هیات علمی دانشکده بازرگانی هاروارد) را با کمک تنی چند از اساتید مدیریت تاسیس کرد و تا سال ۱۳۵۷ یعنی آغاز انقلاب در همان‌جا به تدریس درس سیاست‌گذاری عمومی مشغول بود.

لاجوردی کتاب اتحادیه‌های کارگری و خودکامگی در ایران (انتشارات دانشگاه سیراکیوز، ۱۹۸۵ سیراکوس) تالیف کرد که ترجمه‌ای از آن در ایران به نشر رسیده‌است.
پروژه تاریخ شفاهی ایران - دانشگاه هاروارد

لاجوردی در سال ۱۳۵۹ به پیشنهاد یکی از اساتید دانشگاه هاروارد اقدام به نوشتن طرح اولیه پروژه تاریخ شفاهی ایرانکردد و در شهریور ۱۳۶۰ این طرح بصورت اجرایی در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد شروع به کار کرد.

او به اتفاق همکاران خود در این پروژه با ۱۳۴ نفر که در تاریخ معاصر ایران ناظر و یا بازیگر در رویدادهای تاریخی بین سال‌های ۱۲۹۹ الی ۱۳۶۰ بودند مصاحبه کرد، این پروژه نزدیک به ۱۰ سال به طول انجامید.

مصاحبه‌های زیر از مجموعه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در ایران به کوشش دکتر حبیب لاجوردی نشر یافته‌است:

    ناصر قشقایی، ایلخان ایل قشقایی، عضو جبهه ملی ایران، نماینده چند دوره مجلس شورای ملی و سناتور مجلس سنا -۱۹۸۳ - مصاحبه گر:حبیب لاجوردی
    مظفر بقایی کرمانی، نمایندهٔ سابق مجلس شورای ملی و دبیرکل حزب زحمتکشان ملت ایران- نشر علمی ۱۳۸۲ - مصاحبه گر: حبیب لاجوردی
    شاپور بختیار، آخرین نسخت وزیر رژیم شاهنشاهی - نشر زیبا ۱۳۸۰ - مصاحبه گر:ضیاء صدقی
    سپهبد حاجی علی کیا، رییس اداره دوم ارتش شاهنشاهی ایران - رییس سازمان کوک - نشر زیبا ۱۳۸۱ - مصاحبه گر:حبیب لاجوردی
    ارتشبد حسن طوفانیان، مشاور عالی تسلیحاتی ستاد بزرگ ارتش داران -رییس سازمان صنایع نظامی - نشر زیبا - ۱۳۸۱ - مصاحبه گر:ضیاء صدقی
    محمود فروغی فرزند محمد علی فروغی (اخرین نخست وزیر رضا شاه کبیر و اولین نخست وزیر محمدرضاشاه) -نشرکتاب نادر-۱۳۸۲ - مصاحبه گر:حبیب لاجوردی
    امیر تیمور کلالی، رییس ایل تیموری، نماینده مجلس شورای ملی، وزیر کشور و سرپرست شهربانی کل کشور در زمان حکومت ملی دکتر مصدق - نشر صفحه سفید - ۱۳۸۷ - مصاحبه گر: حبیب لاجوردی
    جعفر شریف امامی، رییس مجلس سنا - نخست وزیر رژِیم شاهنشاهی -نشر نگاه امروز - ۱۳۸۰ - مصاحبه کننده: حبیب لاجوردی
    مهدی حایری یزدی، استاد فلسفه و فرزند بنیانگذار حوزه علمیه قم - نشر کتاب نادر - مصاحبه گر:ضیاء صدقی
    محمد یگانه رییس کل بانک مرکزی - وزیر دارایی - ویزر مسکن و آبادانی - وزیر مشاور - نشر ثالث -۱۳۸۴ - مصاحبه گر: ضیاء صدقی
    علی امینی وزیر دارایی - نخست وزیر سال ۱۳۴۰ الی ۱۳۴۲ - نشر صفحه سفید -۱۳۸۳ - حبیب لاجوردی
    عبدالمجید مجیدی وزیر مشاور- رییس سازمان برنامه و بودجه -نشر گام نو -۱۳۸۱ - حبیب لاجوردی- مصاحبه گر: ضیاء صدقی
    سلطان حمید میرزا قاجار فرزند ولیعهد ایران در زمانقاجار (میرزا حسن خان قاجار) - نشر ثالث -۱۳۸۷ - حبیب لاجوردی
    کریم سنجابی، اولین وزیر خارجه دولت موقت- رهبر جبهه ملی ایران - نماینده مجلس شورای ا ملی دوره اول پس از انقلاب - نشر تحت عنوان امیدها و نا امیدی‌ها ۱۳۷۹
    سپهبدمحسن مبصر، رییس شهربانی کل کشور - ۱۳۴۳ الی ۱۳۴۹ - نشر صفحه سفید - ۱۳۹۰ - مصاحبه گر: حبیب لاجوردی

۱۶ دکتر محمدعلی مجتهدی‌گیلانی، مدیر دبیرستان البرز و بنیانگذار دانشگاه صنعتی شریف -نشرکتاب نادر-۱۳۸۰ - مصاحبه گر:حبیب لاجوردی از میان کتاب‌های فوق کتاب خاطرات سلطان حمید میرزا قاجار به زبان انگلیسی بوده‌است که به فارسی ترجمه شده و همچنین خاطرات فاطمه پاکروان نیز به زبان انگلیسی توسط the Center for Middle Eastern Studies of Harvard University نشر یافته‌است که به زبان فارسی ترجمه نشده‌است.[۲] خاطرات محمد یگانه و کریم سنجابی و مهندس جعفر شریف امامی، سپهبدمحسن مبصر نیز از سوی the Center for Middle Eastern Studies of Harvard University انتشار نیافته‌است احتمالا ناشران بصورت مستقیم از کتابخانه دانشگاه هارواد جهت نشر آن استفاده کرده‌اند.

مهدی حائری یزدی

مهدی حائری یزدی (زادهٔ فروردین ۱۳۰۲ در قم – درگذشتهٔ ۱۸ تیر ۱۳۷۸ در تهران) فقیه و فیلسوف شیعه ایرانی، استاد حوزه علمیه قم، دانشگاه تهران و دانشگاه‌های کانادا و آمریکا، نماینده آیت‌الله بروجردی در آمریکا و اولین سفیر ایران در آمریکا پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود که در دوران وزارت خارجه کریم سنجابی و با نظر استاد و دوستش روح‌الله خمینی به این مقام منصوب شد.[۱]

محتویات

    ۱ فعالیت علمی
        ۱.۱ تدریس
    ۲ خانواده
    ۳ نظرات
    ۴ فعالیت سیاسی
    ۵ کتاب‌شناسی
    ۶ شاگردان
    ۷ جستارهای وابسته
    ۸ منابع
    ۹ پیوند به بیرون

فعالیت علمی

حائری یزدی علوم حوزوی را نزد روح‌الله خمینی، احمد خوانساری، میرزا مهدی آشتیانی، سید حسین طباطبایی بروجردی و سید محمد حجت فرا گرفت و پس از اخذ درجه اجتهاد به عنوان نماینده سید حسین طباطبایی بروجردی به آمریکا سفر کرد. او اولین شخصی بود که اجتهاد مطلق را از بروجردی دریافت می‌کرد.[۲] در آمریکا و کانادا هم به آموختن فلسفه غرب پرداخت و موفق به گرفتن درجه دکترا در رشته فلسفه تحلیلی با تز دکترای «علم حضوری، اصول معرفت‌شناسی در فلسفهٔ اسلامی» از دانشگاه تورنتو شد.[۳]
تدریس

سوابق تدریس:[۳][۴]

    تدریس فلسفه (از جمله فلسفه دکارت و فلسفه عالی مشایی) در دارالتبلیغ اسلامی در سال‌های ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵.
    تدریس الهیات و فلسفه، درآیة الحدیث و شرح اصول کافی در دانشکده الهیات دانشگاه تهران که در خلال سال‌های ۱۳۴۴ الی ۱۳۴۸، فلسفه ابن سینا و ملاصدرا را برای شاگردان خود تدریس می‌کرد.
    تدریس کفایه‌الاصول، اسفار و اشارات در مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری)
    تدریس در «مرکز تحقیقات ادیان جهانی» وابسته به دانشگاه هاروارد در طول سال‌های ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵
    تدریس فلسفه اسلامی و ادبیات فارسی در دانشگاه مک‌گیل در سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱
    تدریس فلسفه و فقه در دانشگاه میشیگان در خلال سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲
    تدریس ادبیات فارسی -تاریخ بیهقی- در دورهٔ فوق لیسانس دانشگاه تورنتو در سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵
    تدریس در «مؤسسه تحقیقات قرون وسطی» وابسته به دانشگاه تورنتو با عنوان «تعلیمات بنیادین فلسفهٔ بوعلی سینا» در خلال سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶.
    تدریس در دانشگاه جرج تاون با عنوان «مبادی عناصر الهی در جوامع اسلامی» در سال ۱۹۷۹.
    تدریس در دانشگاه تورنتو در زمینه فلسفه اخلاق در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰.
    تدریس فلسفه در دانشگاه ییل ـ دانشگاه دولتی نیویورک
    تدریس فلسفه تحلیلی در دانشگاه آکسفورد
    تدریس فلسفه اشراق در دانشگاه مونترال

حائری در شهریور ۱۳۵۹ که از آمریکا به ایران بازگشت و پس از آن حق خروج از کشور را نداشت و به نوعی در تهران بازداشت خانگی بود. این بازداشت تا سال ۱۹۸۳ که به انگلستان و دانشگاه آکسفورد رفت، ادامه یافت.[۵]
خانواده

او فرزند آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) و برادر مرتضی حائری یزدی دیگر فقیه نامدار شیعه‌است. برادرزاده او (دختر مرتضی حائری) همسر مصطفی خمینی پسر روح‌الله خمینی بود و او از این طریق با خانواده خمینی خویشاوندی داشت.

همچنین خمینی سال‌ها در حوزه علمیه قم شاگرد عبدالکریم حائری بود. و مهدی نیز فلسفه اسلامی را از خمینی می‌آموخت. علاوه بر این آن دو بیش از بیست سال در قم روابط دوستانه بسیار نزدیکی با یکدیگر داشتند..[۶]
نظرات

حائری از مهمترین منتقدان حکومت دینی و از طرفداران جدایی دین از سیاست و مشروعیت دمکراتیک حکومت به شمار می‌آمد و نظرات خود را در این باره، در کتاب حکمت و حکومت بیان کرده‌است.

نظریه وکالت مالکان شخصی مشاع از ابداعات او در فقه سیاسی شیعه‌است. او در این نظریه حق حکومت را به تمام اهالی سرزمین که از نظر او مالکان طبیعی آن هستند می‌دهد و حکومت‌گران را نمایندگان و وکلای مردم می‌داند.

حائری در موارد بسیاری با استاد و دوستش خمینی اختلاف نظر داشت. از جمله اینکه تئوری ولایت فقیه را از لحاظ منطقی مخدوش می‌دانست.[۷] و احتمالاً نخستین پژوهش‌گری بود که در کتاب حکمت و حکومت به‌طور تئوریک نظریه ولایت فقیه را به چالش کشید.[۸] همچنین با ادامه جنگ ایران و عراق مخالف بود و فتوای مرگ سلمان رشدی از سوی خمینی را برخلاف موازین شرعی و علیه منافع مسلمانان می‌دانست.[۹]
فعالیت سیاسی

او در دوران نخست‌وزیری محمد مصدق به پیشنهاد آیت‌الله بروجردی به عضویت شورای عالی فرهنگ درآمد.

علاقه او به جبهه ملی و اعتقادش به مصدق آشکار بود. او در خاطراتش می‌گوید: «بنده با این که رسماً جزو جبهه ملی نبودم و اصولاً هیچ وقت مایل نبودم که در هیچ حزب و گروهی رسماً مشارکت کنم، ولیکن نسبت به جبهه ملی و بخصوص نسبت به شخص دکتر مصدق خیلی علاقه زیاد داشتم.... معتقدم به این که عامل شکست او فقط صحت عمل و درستی‌اش، کردار و رفتار سیاسی او بود، رفتار اصولی سیاسی.... او همیشه یک حرف می‌زد: چه در زندان، چه در ریاست دولت و نخست وزیری، چه در وکالت مجلس...».[۱۰]

حائری در سال ۱۳۳۲ در انتخابات هفدهمین دوره مجلس شورای ملی نامزد نمایندگی شهر یزد شد و در ائتلاف با دکتر مرشد و موسوی زاده قرار گرفت که با شکست ائتلافشان به مجلس راه نیافت.

وی پس از تحصیل در حوزه علمیه قم و اخذ درجه اجتهاد در دهه ۱۳۳۰ به آمریکا رفت و انجمن اسلامی دانشجویان کانادا و آمریکا را تأسیس کرد که صادق قطب زاده، مصطفی چمران و پس از مدتی ابراهیم یزدی وارد آن شدند.[۱۱] او همچنین پس از استعفا از سرپرستی سفارت ایران در واشینگتن و در دوران اقامت در آمریکا و در جریان بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا تلاش نافرجامی را برای پایان این ماجرا انجام داد.[۱۲][۱۳]
کتاب‌شناسی

    حکمت و حکومت
    متن کامل خاطرات مهدی حائری، مهدی حائری یزدی، حبیب لاجوردی (ویراستار)، ناشر: صفحه سفید
    هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی، مهدی حائری یزدی، مسعود علیا (ویراستار)، ناشر: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    سیاست‌گری و سیاست‌اندیشی: زندگی و فکر سیاسی، مهدی حائری یزدی، ناشر: علم
    دیدار با رفیقان، مهدی حائری یزدی، تقی واحدی، ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان - ۱۳۸۱
    علم کلی، مهدی حائری یزدی، ناشر: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    جستارهای فلسفی (مجموعه مقالات)، مهدی حائری یزدی، مسعود علیا (ویراستار)، ناشر: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    کاوشهای عقل نظری، مهدی حائری یزدی، ناشر: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    کاوشهای عقل عملی: فلسفه اخلاق، مهدی حائری یزدی، ناشر: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    شرح اصول کافی: کتاب عقل و جهل، کتاب توحید، مهدی حائری یزدی، ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، حکمت

مسعود علیا

مسعود علیا (متولد ۱۳۵۴) مترجم و پژوهشگر ایرانی حوزهٔ فلسفه است.[۱] او دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران و دوره کارشناسی ارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند[۲] و در تیرماه ۱۳۸۷، دوره دکتری فلسفه را با نگارش رساله‌ای تحت عنوان «شرط امکان اخلاق در اندیشه‌ لویناس» به راهنمایی عبدالکریم رشیدیان در مؤسسه حکمت و فلسفه به پایان برد.[۳][۴] کتاب «جنبش پدیدارشناسی» با ترجمه او برنده جایزه کتاب فصل شد.[۵]

محتویات

    ۱ کتاب‌شناسی
        ۱.۱ ترجمه
        ۱.۲ تألیف
        ۱.۳ ویرایش
    ۲ منابع
    ۳ پیوند به بیرون

کتاب‌شناسی
ترجمه

    هنر به منزله تجربه، جان دیویی، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس، ۱۳۹۱
    وضع بشر، هانا آرنت، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس، ۱۳۹۰
    جنبش پدیدارشناسی: درآمدی تاریخی، هربرت اسپیگلبرگ، تهران: مینوی خرد، ۱۳۹۱
    آشنایی با افلاطون، پل استراترن، مسعود علیا (مترجم)، تهران: نشر مرکز
    آشنایی با هگل، پل استراترن، مسعود علیا (مترجم)، تهران: نشر مرکز
    الفبای فلسفه، نایجل واربرتون، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    اگزیستانسیالیسم و اخلاق، مری وارنوک، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    اخلاق بدون هستی‌شناسی، هیلاری پاتنم، مسعود علیا (مترجم)، تهران: صراط
    هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی، جوئل واینسهایمر، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    مبانی فلسفه اخلاق، رابرت هولمز، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    مسیح و اساطیر، رودلف کارل بولتمان، مسعود علیا (مترجم)، تهران: نشر مرکز
    فلسفه هنرها: درآمدی بر زیبایی‌شناسی، گوردون گراهام، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    «جغد مینروا: فلسفه به روایت فیلسوفان»، چارلز بونتمپو، جک اودل، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    آثار کلاسیک فلسفه، نیگل واربرتون، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    دیباچه‌ای بر فلسفه قرون وسطی، فردریک چارلز کاپلستون، مسعود علیا (مترجم)، تهران: ققنوس
    درآمدی بر اندیشه لویناس، کالین دیویس، مسعود علیا (مترجم)، تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

تألیف

    فرهنگ توصیفی فلسفه اخلاق، مسعود علیا، تهران: هرمس و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    کشف دیگری همراه با لویناس، مسعود علیا، تهران: نشر نی
    عطار، مسعود علیا، تهران: مدرسه
    سهروردی، مسعود علیا، تهران: مدرسه
    فرزانگان خاک، مسعود علیا، تهران: مدرسه

ویرایش

    رباعی‌های شیرین عطار نیشابوری، مسعود علیا (گردآورنده)، هدا حدادی (تصویرگر)، تهران: پیدایش
    درآمدی بر هنرهای زیبا: جستارهایی درباره هنر و فلسفه، اتین ژیلسون، بیتا شمسینی (مترجم)، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: فرهنگستان هنر
    غزلیات شیرین شمس تبریزی، جلال الدین محمدبن محمد مولوی (شاعر)، مسعود علیا (بازنویسی)، محمدمهدی طباطبائی (نقاش)، تهران: پیدایش
    غزلیات شیرین سعدی، مصلح بن عبدالله سعدی (شاعر)، مسعود علیا (گردآورنده)، تهران: پیدایش
    تحولات تعاون در ایران: گذشته، حال و آینده، مصطفی مهاجرانی، جعفر عسگری، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: سروستان
    فراسوی ایمان: هنر مدرن و تخیل مذهبی، رزماری کراملین، مصطفی اسلامیه (مترجم)، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: فرهنگستان هنر
    آشنایی با هیوم، پل استراترن، زهرا آرین (مترجم)، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: نشر مرکز
    زمینه و زمانه پدیدارشناسی: جستاری در زندگی و اندیشه های هوسرل و هایدگر، سیاوش جمادی، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: ققنوس
    زندگی بدون ترس، آلیس نویل، گیله گل بهروزان (مترجم)، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: پیدایش
    هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی، مهدی حائری یزدی، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
    هستی‌ات را برافروز، دایانا کوپر، ناهید کاتبی (مترجم)، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: پیدایش
    جستارهای فلسفی (مجموعه مقالات)، مهدی حائری یزدی، مسعود علیا (ویراستار)، تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

وضع بشر

وضع بشر یکی از کتاب‌های نظری هانا آرنت است که در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. هانا آرنت در این کتاب روایتی متفکرانه و تفکربرانگیز درباره وضع بشر ارائه می‌دهد که نسبت نظر و عمل دغدغه دیرینه‌اش بوده‌است. وی ضمن شرح مفاهیم زحمت، کار و عمل و جایگاه آن‌ها در وضع بشر، با نگاهی تاریخی سیر آن‌ها را تا روزگار ما پی می‌گیرد و نشان می‌دهد که از دوران یونان باستان تا امروز رویکرد ما به زندگیِ وقف عمل چه فراز و فرودها و تغییراتی به خود دیده‌است.

پرسش در باره ماهیت سیاست و حیات سیاسی بر مبنای روش پدیدارشناسی و «نو بودن امر سیاسی» در قرن بیستم، از چمله مسائلی است که هانا آرنت در مورد آن تحقیق کرده‌است.

موشکافی هانا آرنت در این باب که چگونه بشر به ارزش‌های اخلاقی پیشین خود که روز و روزگاری اساس پندار و کردارش بوده، پشت می‌کند و پیرو ارزش‌هایی کاملاً متناقض می‌شود، قابل تأمل است
ترجمه فارسی

مسعود علیا این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده‌است.

آلدوس هاکسلی

آلدوس لئونارد هاکسلی (به انگلیسی: Aldous Leonard Huxley) (زاده ۲۶ ژوئیه ۱۸۹۴ - درگذشته ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳) نویسندهٔ بریتانیایی بود. با این که او را بیشتر به خاطر رمانها و مقالاتش می‌شناسند، تعدادی داستان کوتاه، شعر و سفرنامه نیز از او به جا مانده‌است.

محتویات

    ۱ زندگی نامه
    ۲ کتابشناسی
        ۲.۱ داستانی
        ۲.۲ غیرداستانی
    ۳ منابع
    ۴ جستارهای وابسته

زندگی نامه

آلدوس هاکسلی در انگلستان به دنیا آمد، پس از اتمام تحصیلات خود مدتی به تدریس اشتغال داشتو سپس طی سفری به ایتالیا، کار نویسندگی را آغاز کرد. هاکسلی پس از نگاشتن چندین اثر خود در شمار داستان سرایان و شرح حال نویسان مشهور انگلیسی درآمد. همچنین او را به خاطر احاطه حیرت انگیزش بر اغلب علوم و فنون زمان خویش، بهترین مغز دوران خود نامیده‌اند.

هاکسلی از خانواده‌ای مشهور و ادب دوست بود و نیمه پایانی عمر خود را از سال ۱۹۳۷ تا هنگام مرگ در لس آنجلس گذراند.

معروف‌ترین رمان او دنیای قشنگ نو نوشتهٔ سال ۱۹۳۲ است، که داستان آن در قرن بیست و ششم در لندن اتفاق می‌افتد. عنوان کتاب از قسمتی از نمایشنامهٔ «توفان» از ویلیام شکسپیر گرفته شده‌است. مقالهٔ معروف او با نام درهای ادراک نیز در سال ۱۹۵۴ منتشر شد که به شرح تجربیات او پس از مصرف مسکالین می‌پردازد.

هاکسلی یکی از پیشاهنگان ادبیات مدرن در نیمه اول قرن بیستم محسوب می‌شود.
کتابشناسی
داستانی
SomeBloomsburymembers.jpg

ترجمه‌شده به فارسی

    دنیای قشنگ نو، ترجمهٔ سعید حمیدیان، انتشارات نیلوفر، چاپ سوم ۱۳۷۸
    زرد کرومی
    بوزینه و ذات

غیرداستانی

    ۱۹۵۴ - درهای ادراک: شرح تجربیات او پس از مصرف مسکالین

ترجمه‌شده به فارسی

    وضع بشر، مجموعه مقالات، ترجمهٔ اکبر تبریزی، انتشارات مروارید، ۱۳۶۳
    درهای ادراک بهشت و دوزخ، ترجمه مهناز دقیق نیا، انتشارات میر کسری، ۱۳۸۱

جان هالدین

جان برتون ساندرسون هالدین (به انگلیسی: J. B. S. Haldane) (زادهٔ ۵ نوامبر ۱۸۹۲-درگذشتهٔ ۱ دسامبر ۱۹۶۴) متخصص ژنتیک و زیست‌شناسی تکاملی اهل بریتانیا و از دانشمندان مارکسیست و کمونیست بود. هالدین مدت‌ها از اعضای حزب کمونیست بریتانیای کبیر بود و حتی قرار بود به عنوان کاندیدای این حزب در انتخابات شرکت کند اما بعدها از این حزب جدا شد.

او از پایه گذاران رشتهٔ علمی ژنتیک جمعیتی و مبدع «اصل هالدینی» بود. اولین بار او واژهٔ «کلون» را از واژه‌ای یونانی به معنای «تخم و ترکه» گرفت و به معنای مدرن آن به کار برد.

محتویات

    ۱ زندگی
    ۲ نظریات علمی
    ۳ مسائل فرعی
    ۴ منابع

زندگی

هالدین در ادینبورو و در خانواده‌ای اشرافی به دنیا آمد و در کالج اتون و بعدها در نیو کالج (در شهر آکسفورد) درس خواند. پدرش دانشمند و فیلسوف بود و عقاید لیبرال داشت اما مادرش گرایش‌های شدید محافظه‌کارانه داشت.

هالدین در جنگ جهانی اول در گردان نگهبان سیاه حاضر بود و در فرانسه و عراق خدمت کرد و در طول همین جنگ بود که با عقاید چپ‌گرایانه آشنا شد و سوسیالیست شد.

از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۲ او در نیو کالج مشغول بود و سپس به دانشگاه کمبریج رفت و تا ۱۹۳۲ همان‌جا باقی‌ماند. سپس به کالج دانشگاهی لندن (کالجی از دانشگاه لندن) رفت و تا پایان عمر در آن‌جا به کار ادامه داد.

هالدین در ۱۹۲۴ با شارلوت برگوس آشنا شد و مدتی بعد با او ازدواج کرد.

هالدین در ۱۹۲۸ به اتحاد شوروی رفت و برای اولین بار با فیلسوفان و دانشمندان مارکسیست آشنا شد و سال‌ها بعد خود نیز فلسفه و علم مارکسیستی خودش را ارائه داد.

هالدین همانند بسیاری از سایر روشنفکران زمان خود در دههٔ ۳۰ با حزب کمونیست بریتانیای کبیر رابطه داشت و مرتب برای ارگان وقت آن حزب، روزنامهٔ کارگر روزانه، می‌نوشت. او در ۱۹۳۷ رسماً به حزب پیوست. در ۱۹۵۰ قرار بود به عنوان نامزد حزب کمونیست در انتخابات مجلس شرکت کند اما در همین هنگام از حزب جدا شد. علت اصلی این جدایی را ظهور نظریات شبه‌علمی لایسنکو و پشتیبانی استالین از آن می‌دانند.
نظریات علمی

پدر هالدین، جان اسکات هالدین، نیز در زمینهٔ فلسفه و علوم طبیعی کار کرده بود منتها بیشتر در خطوط هگلی. گرچه هالدین از هگل فراتر رفت و مارکسیست بود اما خود او کارش را ادامهٔ کار پدر توصیف می‌کند.

معروف‌ترین کتاب هالدین «دلایل تکامل» (۱۹۳۲) است.

هالدین در مقالهٔ معروفی به نام «دربارهٔ صحیح بودن اندازه» تز جدیدی را مطرح می‌کند که بر طبق آن اندازهٔ جانواران اکثر طبیعت‌شان را مشخص می‌کند. هالدین در این مقاله می‌گوید: «حشرات، که بسیار کوچکند، جریان خون با قابلیت حمل اکسیژن ندارند. اکسیژن کمی که سلول‌های آن‌ها نیاز دارد از طریق هوا به خون آن‌ها راه پیدا می‌کند. اما حیوانات بزرگ‌تر باید از سیستم دریافت و پخش پیچیدهٔ اکسیژن استفاده کنند تا اکسیژن به تمام سلول‌ها برسد.» این تز را معمولاً «اصل هالدینی» می‌خوانند.

هالدین در یکی از آخرین سخن‌رانی‌های خود به نام «احتمالات زیست‌شناسی برای گونه‌های انسانی در ده هزار سال آینده» که در ۱۹۶۳ صورت گرفت واژهٔ «کلون» را از کلمه‌ای یونانی به معنای «تخم و ترکه» گرفت و برای اولین بار آن را در معنای معاصر آن به کار برد.
مسائل فرعی

هالدین با نویسندهٔ مشهور بریتانیایی، آلدوس هاکسلی، رفیق بود و می‌گویند هاکسلی شخصیت شیرواتر (که یک زیستشناس است) در رمان «Antic Hay» را بر اساس او نوشته‌است.

۱۸۹۲ (میلادی)

سال ۱۸۹۲ (هزار و هشتصد و نود و دو) میلادی، سومین سال از دهه ۱۸۹۰ در سده ۱۹ میلادی بود

محتویات

    ۱ نامگذاری‌ها
    ۲ رویدادها
    ۳ مرگ‌ها
    ۴ تولدها

نامگذاری‌ها
رویدادها
مرگ‌ها
تولدها

    ۱۸ ژانویه - اولیور هاردی
    ۴ فوریه – آندرو نین انقلابی کاتالان اسپانیایی
    ۸ آوریل - مری پیکفورد، بازیگر کانادایی
    ۷ مه – یوسیپ بروز تیتو رئیس جمهور یوگسلاوی و رهبر اتحادیه کمونیست‌های یوگسلاوی
    ۲۶ ژوئن - پرل باک نویسنده آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر و نوبل ادبیات
    ۱۰ سپتامبر – آرتور هالی کامپتون فیزیکدان آمریکایی
    ۵ نوامبر – جان ب. اس. هالدین متخصص ژنتیک و زیست‌شناسی تکاملی اهل بریتانیا و از دانشمندان مارکسیست و کمونیست