میرحسین موسوی خامنه (۱۱ اسفند ۱۳۲۰ در خامنه)[۱] سیاستمدار، نقاش و معمار اهل ایران است. او پنجمین و آخرین نخستوزیر ایران از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بود. او پس از درگذشت روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، با تغییر قانون اساسی و حذف پست نخستوزیری، از فعالیتهای اجرایی کناره گرفت. در سال ۱۳۷۷ فرهنگستان هنر را تأسیس کرد و تا دیماه ۱۳۸۸ ریاست آن را بر عهده داشت.[۲]
موسوی در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) در رشتهٔ مهندسی معماری و شهرسازی، مدرک کارشناسی ارشد دریافت کرد و از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۹۰ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. از سال ۱۳۶۸، به تدریس در دانشگاه تربیت مدرس پرداخت و همزمان به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.[۳] دیگر پستهای او در گذشته وزیر امور خارجه در دولت محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی (سال ۱۳۶۰)، عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی و ریاست ستاد انقلاب فرهنگی بودهاست. وی به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی و ترکی آذربایجانی نیز تسلط دارد.[۴]
وی نامزد انتخابات جنجالبرانگیز ریاستجمهوری دهم بود که همراه با دیگر معترضان، نتیجهٔ انتخابات را ناشی از تقلب گسترده در انتخابات دانست.[۵] او هماکنون از رهبران جنبش اعتراضی ایران موسوم به جنبش سبز است و «راه سبز امید» را به عنوان بدنهٔ تشکیلاتی آن تأسیس کرده است.[۶][۷][۸][۹] در نظرخواهی نشریهٔ تایم، میرحسین موسوی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد جهان در بین برگزیدگان تایم ۱۰۰ سال ۲۰۱۰ برگزیده شد.[۱۰]
جمهوری اسلامی ایران
Emblem of Iran.svg
سیاست و حکومت ایران
ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران[نمایش]
رئیس جمهور[نمایش]
رهبران[نمایش]
رؤسای جمهور[نمایش]
نخست وزیران[نمایش]
معاونان اول[نمایش]
رؤسای مجلس خبرگان[نمایش]
رؤسای مجلس شورا[نمایش]
رؤسای قوه قضائیه[نمایش]
رؤسای سازمان صدا و سیما[نمایش]
انتخاباتها
[نمایش]
نمایش
بحث
ویرایش
محتویات
۱ سالیان آغازین زندگی
۲ آغاز فعالیتهای سیاسی
۲.۱ پیش از انقلاب
۲.۲ پس از انقلاب
۳ نخستوزیری
۴ پس از نخستوزیری
۵ انتخابات ریاست جمهوری هفتم و نهم
۶ انتخابات ریاست جمهوری دهم
۶.۱ نامهٔ موسوی به سیدعلی خامنهای
۶.۲ نتایج انتخابات دورهٔ دهم ریاست جمهوری
۶.۳ کشته شدن خواهرزادهٔ موسوی
۶.۴ بیانیههای موسوی
۶.۵ نامگذاری سال ۱۳۸۹
۶.۶ حبس خانگی
۶.۷ انتقال به بخش سیسییو
۶.۸ جراحی چشم
۷ فعالیتهای علمی و هنری
۸ سوابق شغلی
۹ جستارهای وابسته
۱۰ منابع
۱۱ پیوند به بیرون
سالیان آغازین زندگی
میرحسین موسوی در سال ۱۳۲۰ در شهر خامنه در استان آذربایجان شرقی به دنیا آمد.[۱۱][۱۲] پدرش میر اسماعیل موسوی، از بازرگانان چای از تبریز بود. او در خامنه بزرگ شد و پس از پایان دورهٔ دبیرستان در سال ۱۳۳۷ از خامنه به تهران آمد.[۱۳]
سید علی خامنهای از اقوام دور پدری موسوی است.[۱۴] پدر این دو پسردایی و پسرعمه یکدیگرند.[۱۵] سید علی خامنهای از دیرباز روابط خانوادگی نزدیکی با خانواده میرحسین موسوی داشتهاست، تا آنجا که او و برادرش سید محمد خامنهای در دوران جوانی و زمانی که در مشهد و قم اقامت داشتند، هنگام سفر به تهران در خانهٔ پدری میرحسین موسوی اقامت میکردند.[۱۶]
او که مدرک کارشناسی ارشدش را در بهار سال ۱۳۴۸ از دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی) در رشتهٔ معماری و شهرسازی اخذ کرد و پس از تدریس در دانشگاه ملی ایران به عضویت در هیئت علمی این دانشگاه درآمد، طرح ادارهٔ مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال ۱۳۴۸ نوشت و تا سال ۱۳۵۰ آن را اجرا کرد و فعالیتهای هنریش را در گروه نقاشی قندریز آغاز کرد.[۱۷] سپس طرح مجموعهٔ کانون توحید را در سال ۱۳۵۰ اجرایی کرد. کانون توحید چه پیش از انقلاب و چه پس از آن مرکز تجمع سیاسیون منتقد بوده و هست.[۱۸]
موسوی در ابتدای دهه ۴۰ فعالیتهای هنری به ویژه نقاشی را آغاز کرد و بیش از ۱۸۰ اثر نقاشی را خلق کرد. نقاشیهای او گرایشهای آبستره، انتزاعی و هنر مفهومی با بهره از تکنیکهای متنوعی چون کولاژ، رنگ روغن، حجم و تجلی یک روح سنتی و نشانه شناسی حکمت، معنا و سنتهای فرهنگی و معرفتی شرقی را در قالبهای مدرن به نمایش میگذارد.[۱۹]
میر حسین موسوی هم چنین در دوران تحصیل همراه با دیگر دوستان خود انجمن اسلامی دانشگاه ملی را تأسیس کرد و پس از اتمام دانشگاه با همان دوستان شرکت سمرقند را بوجود آورد. این شرکت جایی جهت تجمع دوستان به منظور مبارزه با حکومت پهلوی بود. در سال ۱۳۵۲ در اثر حمله عوامل ساواک به شرکت، کلیه افراد آن به اتفاق میرحسین موسوی و عبدالعلی بازرگان دستگیر گردیدند.[۲۰]
آغاز فعالیتهای سیاسی
پیش از انقلاب
او در اواخر دههٔ چهل و اوایل دههٔ پنجاه خورشیدی، با گروههای ملی - مذهبی مثل نهضت آزادی و نهضت خداپرستان سوسیالیست نزدیکی داشت و از جمله کسانی بود که در جلسههای سخنرانی علی شریعتی در حسینیه ارشاد تهران حاضر میشد. میرحسین موسوی، که در آن دوران با نام هنری حسین رهجو فعالیت میکرد، از جمله افرادی بود که در تأسیس جنبش مسلمانان مبارز با حبیبالله پیمان همکاری کرد.
موسوی در سال ۱۳۴۸ زمانی که فارغالتحصیلیاش را جشن میگرفت، در یک نمایشگاه نقاشی که زهرا رهنورد از دانشجویان رشتهٔ مجسمهسازی ترتیب داده بود، بااو آشنا شد و ازدواج کرد.[۲۱] در همان سالها او به دلیل سازماندهی اعتراضات خیابانی علیه حکومت، بازداشت و زندانی شد.[۲۲] میرحسین موسوی در سال ۱۳۵۵ تحت تعقیب ساواک و سازمانهای امنیتی به همراه همسرش زهرا رهنورد مجبور به ترک ایران شد و به مدت ۱۰ ماه در آمریکا با عضویت در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی بر ضد حکومت پهلوی دست به مبارزه زد و در سال ۱۳۵۶ با بازگشت به ایران مبارزات خود را ادامه داد.[۲۳][۲۴]
با نزدیک شدن به انقلاب ایران و پررنگ شدن نقش رهبری روحالله خمینی در مبارزات ضد حکومت پهلوی، میرحسین موسوی نیز بیشتر به این جریان گرایش پیدا کرد و به ویژه به محمد حسینی بهشتی، از روحانیان بانفوذ نزدیک به روحالله خمینی، نزدیک شد.
پس از انقلاب
با تأسیس حزب جمهوری اسلامی توسط محمد حسینی بهشتی در نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، میرحسین موسوی هم به این حزب پیوست و دبیر سیاسی این حزب شد و هم چنین به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد. او همچنین سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، ارگان حزب نیز بود و در این روزنامه مقالاتی در حمایت از دکتر محمد مصدق و جبهه ملی مینوشت که با مخالفت حسن آیت، محمود کاشانی و عبدالحمید دیالمه از اعضای حزب جمهوری اسلامی مواجه شد.[۲۵] این سه نفر با اعطای پست وزارت امور خارجه به میرحسین موسوی در مجلس نیز مخالفت کردند.[۲۶] در سال ۱۳۶۰ و در کابینههای محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی موسوی به عنوان وزیر امور خارجه معرفی شد.
کابینهٔ محمدعلی رجایی رئیسجمهور: ابوالحسن بنیصدر
وزیران
ر. وزیر وزارتخانه ر. وزیر وزارتخانه
۱ باهنر آموزشوپرورش ۱۰ کلانتری راه وترابری
۲ قندی ارتباطات ۱۱ نعمت زاده صنایع ومعادن
۳ نمازی اقتصاد ۱۲ عارفی علوم
۴ موسوی امورخارجه ۱۳ دوزدوزانی ارشاد
۵ اردبیلی بازرگانی ۱۴ میرمحمدصادقی کار
۶ منافی بهداشت ۱۵ مهدوی کنی کشور
۷ سلامتی کشاورزی ۱۶ گنابادی مسکن
۸ احدی دادگستری ۱۷ تندگویان نفت
۹ فکوری دفاع ۱۸ عباسپور نیرو
معاونان نخست وزیری
ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت
۱ بهزاد نبوی وزیرمشاور ۳ تقی ابتکار محیط زیست
۲ بانکی برنامه وبودجه ۴ داوودی تربیت بدنی
کابینهٔ محمدجواد باهنر رئیس جمهور: محمدعلی رجایی
وزیران
ر. وزیر وزارتخانه ر. وزیر وزارتخانه
۱ پرورش آموزشوپرورش ۱۱ هاشمیطبا صنایع سنگین
۲ مرتضی نبوی ارتباطات ۱۲ موسویانی معادن و فلزات
۳ نمازی اقتصاد ۱۳ نجفی علوم
۴ موسوی امورخارجه ۱۴ معادیخواه ارشاد
۵ عسگراولادی بازرگانی ۱۵ میرمحمدصادقی کار
۶ منافی بهداشت ۱۶ مهدوی کنی کشور
۷ سلامتی کشاورزی ۱۷ گنابادی مسکن
۸ اصغری دادگستری ۱۸ غرضی نفت
۹ نامجو دفاع ۱۹ غفوری فرد نیرو
۱۰ امری راه وترابری
معاونان نخست وزیری
ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت
بهزاد نبوی وزیرمشاور بانکی برنامه وبودجه
کابینهٔ موقت محمدرضا مهدوی کنی وزیران
ر. وزیر وزارتخانه ر. وزیر وزارتخانه
۱ پرورش آموزشوپرورش ۱۱ هاشمی طبا صنایع سنگین
۲ نبوی ارتباطات ۱۲ موسویانی معادن و فلزات
۳ نمازی اقتصاد ۱۳ نجفی علوم
۴ موسوی امورخارجه ۱۴ معادیخواه ارشاد
۵ عسگراولادی بازرگانی ۱۵ میرمحمدصادقی کار
۶ منافی بهداشت ۱۶ ناطقنوری کشور
۷ سلامتی کشاورزی ۱۷ گنابادی مسکن
۸ اصغری دادگستری ۱۸ غرضی نفت
۹ نامجو دفاع ۱۹ غفوری فرد نیرو
۱۰ نژادحسینیان راه وترابری
معاونان نخست وزیری
ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت
بانکی وزیرمشاور زنجانی برنامه وبودجه
نخستوزیری
بعد از کشته شدن محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، رئیس جمهوری و نخست وزیر وقت در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰، علی خامنهای، رئیس جمهور ایران شد و ابتدا علیاکبر ولایتی را به عنوان نخستوزیر به مجلس معرفی کرد، اما مجلس به ولایتی رأی اعتماد نداد و خامنهای علیرغم اختلافاتی که در داخل حزب جمهوری اسلامی با میرحسین موسوی داشت، او را به عنوان نخستوزیر به مجلس معرفی کرد. موسوی از آن زمان تا سال ۱۳۶۸ برای ۸ سال، نخستوزیر ایران بود. خامنهای در دورهٔ دوم ریاست جمهوری خود (۱۳۶۴) به شدت مخالف ادامهٔ نخستوزیری موسوی بود ولی با اصرار روحالله خمینی مجبور به معرفی دوبارهٔ او شد. خمینی، به دلیل گزارش محسن رضایی معتقد بود که کنار گذاشتن موسوی لطمهً جدی به روحیهٔ سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق خواهد زد و در پاسخ به ناطق نوری که تعدادی از روحانیون بلندپایه را برای مذاکره واسطه کرده بود، گفت: «انتخاب غیر از ایشان، خیانت به اسلام است.» و به همین دلیل خامنهای در مذاکرات بعدی با ناطق نوری گفت: «حجت بر من تمام شد.» و موسوی را برای نخستوزیری معرفی کرد. نهایتأ در جلسهٔ رأی اعتماد به موسوی ۹۹ نماینده (از ۲۷۰ نماینده مجلس) به او رأی عدم اعتماد دادند و پس از آن مخالفان موسوی به ضدیت با ولایت فقیه متهم میشدند.[۲۷]
از آنجا که تقریباً تمام دوران نخست وزیری میرحسین موسوی همزمان با جنگ ایران و عراق بود، عموماً از او با عنوان «نخست وزیر جنگ» یاد میشود. سیاستهای انقباضی دولت او در آن دوران، که به عقیدهٔ خیلیها گریزناپذیر بود، و به ویژه توزیع کالاهای اساسی با کوپن از جمله ویژگیهایی است که دولت موسوی عموماً با آنها به یاد آورده میشود.
اختلاف میان موسوی، که به جناح چپ جمهوری اسلامی تعلق داشت، با علی خامنهای، که نزدیکتر به جناح راست جمهوری اسلامی تلقی میشد، در طول دوران هشت ساله همکاری این دو ادامه داشت و منجر به استعفای موسوی در سالهای ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ از نخست وزیری شد که با استعفای وی موافقت نشد[۲۸]؛ این اختلاف حتی یک بار در شهریور ۱۳۶۷ و کمی بعد از پایان جنگ ایران و عراق، به استعفای موسوی از نخست وزیری انجامید؛ او با نوشتن نامهای خطاب به علی خامنهای به ایجاد اختلال و دخالتهای او در حوزه وظایف نخست وزیر اعتراض کرد[۲۹] اما این استعفا از سوی علی خامنهای خیانت به نظام نامیده شد؛ هر چند اختلافات زیاد با میرحسین موسوی را تایید کرد.[۳۰] این استعفا با مخالفت شدید خمینی روبرو و منتفی شد. گرچه موسوی در نامه استعفا، اختلاف با مجلس بر سر وزرای پیشنهادی را عامل استعفا دانسته است،[۳۱] امیرارجمند سخنگوی موسوی بیاطلاع گذاشتن او از موضوع اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) را عامل استعفا میشمارد و میگوید موسوی خواهان تشکیل هیات تحقیق در این مورد شده بود.[۳۲]
با بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ مقام نخست وزیری از ساختار سیاسی ایران حذف شد و با مرگ سید روحالله خمینی، میرحسین موسوی، و کل جناح چپ جمهوری اسلامی، حامی اصلی خود را از دست دادند. بنابراین میرحسین موسوی هفتاد و نهمین، و آخرین نخست وزیر ایران بود.
میرحسین موسوی همان زمان تا حدودی از دنیای سیاست کناره گرفت، به وادی هنر، که پیش از انقلاب در آن فعال بود، بازگشت. البته از آن هنگام تا سال ۱۳۹۱ بهطور پیوسته عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، هرچند معمولاً در جلسات آن شرکت نمیکرد.
کابینهٔ نخست مهندس موسوی رئیسجمهور: سید علی خامنهای
وزیران
ر. وزیر وزارتخانه ر. وزیر وزارتخانه
۱ پرورش آموزش وپرورش ۱۳ نژادحسینیان راه و ترابری
۲ مرتضی نبوی ارتباطات ۱۴ هاشمیطبا صنایع
۳ ریشهری اطلاعات ۱۵ بهزاد نبوی صنایع سنگین
۴ نمازی اقتصاد ۱۶ نجفی←فاضل علوم
۵ ولایتی امور خارجه ۱۷ معادیخواه←خاتمی ارشاد
۶ عسگراولادی←عابدی جعفری بازرگانی ۱۸ توکلی کار
۷ منافی بهداشت ۱۹ نیک روش←ناطقنوری کشور
۸ نامدار زنگنه جهاد سازندگی ۲۰ گنابادی مسکن
۹ سلامتی کشاورزی ۲۱ حسین نیلی معادن وفلزات
۱۰ اصغری دادگستری ۲۲ غرضی نفت
۱۱ رفیقدوست سپاه ۲۳ غفوریفرد نیرو
۱۲ سلیمی دفاع
معاونان نخست وزیری
ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت
۱ آقازاده وزیرمشاور ۳ داوودی شمسی تربیت بدنی
۲ زنجانی برنامه وبودجه ۴ میرزاطاهری محیط زیست
کابینهٔ دوم مهندس موسوی رئیسجمهور: سید علی خامنهای
وزیران
ر. وزیر وزارتخانه ر. وزیر وزارتخانه
۱ اکرمی←نجفی آموزش وپرورش ۱۳ سعیدی کیا راه و ترابری
۲ غرضی ارتباطات ۱۴ شافعی صنایع
۳ ریشهری اطلاعات وامنیت ۱۵ بهزاد نبوی صنایع سنگین
۴ ایروانی اقتصاد ۱۶ فرهادی علوم
۵ ولایتی امور خارجه ۱۷ خاتمی ارشاد
۶ عابدی جعفری بازرگانی ۱۸ سرحدی زاده کار
۷ مرندی بهداشت ۱۹ محتشمیپور کشور
۸ نامدار زنگنه←سرپرست جهاد سازندگی ۲۰ کازرونی مسکن
۹ زالی کشاورزی ۲۱ حسین نیلی معادن وفلزات
۱۰ حبیبی دادگستری ۲۲ آقازاده نفت
۱۱ رفیقدوست سپاه ۲۳ بانکی←نامدار زنگنه نیرو
۱۲ جلالی دفاع
معاونان نخست وزیری
ر. معاون معاونت ر. معاون معاونت
۱ بهزاد نبوی وزیرمشاور ۳ درگاهی تربیت بدنی
۲ زنجانی برنامه وبودجه ۴ منافی محیط زیست
پس از نخستوزیری
میرحسین موسوی در این سالها علیرغم کنارهگیری از دنیای سیاست، مسئولیتهای سیاسی حاشیهای داشت. از جمله در سال ۱۳۶۸ با حکم خامنهای عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شد[۳۳][۳۴] که تا سال ۱۳۹۱ ادامه داشت. از سال ۱۳۷۵ نیز عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاست. همچنین در دورهٔ ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶) مشاور سیاسی رئیس جمهوری و در دورهٔ محمد خاتمی (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) مشاور عالی رئیس جمهوری بودهاست.
اما عمدهٔ فعالیتهای میرحسین موسوی در این بیست سال، هنری و دانشگاهی بودهاست. او از میانهٔ دههٔ پنجاه خورشیدی مدرس دانشگاه شهید بهشتی بود و در دههٔ هفتاد هم به عضویت هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در آمد. او در طی این سالها مواضعی نظیر اعتراض به ترور سعید حجاریان در سال ۱۳۷۸،[۳۵] اعتراض به توقیف فلهای مطبوعات در سال ۱۳۷۹ و اعتراض به عملکرد شورای نگهبان در انتخابات تهران در سال ۱۳۷۹ و همسو با اصلاح طلبان داشته است.[۳۶]
موسوی در سال ۱۳۷۷ و با حکم خاتمی، رئیس فرهنگستان هنر شد و عمدهٔ فعالیتهایش را در قالب این نهاد پی گرفت.[۳۷]
انتخابات ریاست جمهوری هفتم و نهم
پس از برگزاری انتخابات مجلس پنجم و از میان رفتن حاکمیت مطلق جناح محافظهکار (جامعه روحانیت مبارز و تشکلهای اسلامی همسو) در مجلس شورای اسلامی، سران گروههای خط امام (که بعدها به اصلاحطلبان معروف شدند) تلاش خود را برای انتخاب یک کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری هفتم آغاز کردند. در جلسهٔ ۸ اردیبهشت ۱۳۷۵، شورای هماهنگی گروههای خط امام (شش گروه همسو با مجمع روحانیون مبارز و مجمع حزبالله ـ فراکسیون اقلیت مجلس پنجم ـ) که با حضور محمد خاتمی، مهدی کروبی و محمد موسوی خوئینیها (سه عضو بنیانگذار روحانیون مبارز) برگزار شد، پیشنهاد شد تا تمام تلاش برای متقاعد کردن میرحسین موسوی به حضور در انتخابات انجام گیرد و در صورت نپذیرفتن موسوی یکی از این سه عضو ارشد روحانیون نامزدی را قبول کنند. این درحالی بود که حضور علیاکبر ناطق نوری رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به عنوان نامزد محافظهکاران در انتخابات قطعی به نظر میرسید.
انتخاب میرحسین با این استدلال صورت میگرفت که او علاوه بر شهرت کافی در میان مردم به واسطهٔ هشت سال ریاست دولت و محبوبیت در میان طبقات پائین و مذهبی احتمالاً مورد حمایت کارگزاران سازندگی و جمعیت دفاع از ارزشها نیز قرار خواهد گرفت و مجمع روحانیون مبارز نیز به احتمال فراوان سکوت سیاسی خود را شکسته و فعالیت خود را مجدداً آغاز خواهد کرد.
موسوی که در ابتدا تأکید داشت به هیچ وجه تمایل و آمادگی برای حضور در انتخابات ندارد، در تیر ماه پس از جلسات و درخواستهای مکرر پذیرفت تا موضوع را مورد بررسی قرار دهد. روزنامه سلام که به همراه دوهفتهنامهٔ عصر ما و هفتهنامه مبین تنها نشریات خط امام (جناح چپ) محسوب میشدند، اولین نشریهای بود که این موضوع را در عرصهٔ سیاسی و مطبوعاتی کشور مطرح کرد. در هفتم مرداد با چاپ عکس بزرگی از موسوی در صفحهٔ اول به درخواستهایی که برای کاندیداتوری او میشود، اشاره کرد. در ۲۴ مرداد مجمع روحانیون مبارز به چهار سال کنارهگیری خود از عرصهٔ سیاسی کشور خاتمه داد و یک روز بعد از موسوی خواست درخواست کاندیداتوری را بپذیرد. چندی بعد شورای هماهنگی گروههای خط امام نیز موسوی را نامزد خود معرفی کرد. در ابتدای آبان ۱۳۷۵ حضور موسوی قطعی شده بود، به گفتهٔ محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و عضو ارشد خط امام، در ملاقات روز سوم آبان با موسوی حتی در مورد مسائل جزئی انتخاباتی مانند مهیا کردن دفتر ستاد انتخاباتی هم صحبت شد. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران هم اعلام کرده بود که در روز هشتم آبان تجمعی را در مقابل خانهٔ میرحسین برگزار میکند، اما موسوی در پیامی که در هفتم آبان منتشر شد، امتناع قطعی خود را از حضور در انتخابات اعلام کرد. محمد سلامتی معتقد است که امتناع موسوی قطعاً به ملاقاتهایی مربوط میشود که در سوم و ششم آبان از سوی تعدادی از سران جناح محافظهکار با او صورت گرفته بود.[۳۸]
حامیان موسوی پس از آن به سراغ محمد خاتمی رفتند و خاتمیتوانست با یک پیروزی غیرمنتظره در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ کرسی ریاست جمهوری را از آن خود کند.
همین حکایت دعوت گسترده از موسوی در انتخابات ۸۴ هم تکرار شد که باز هم موسوی از نامزدی سر باز زد و از حضور ملت ایران عذر خواست.[۳۹]
انتخابات ریاست جمهوری دهم
نوشتارهای اصلی: دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)
میرحسین موسوی در جمع هوادارانش در تهران
موسوی کاندیدای اصلاح طلبان در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود که پس از بیست سال سکوت و کنارهگیری از ورود به عرصه، در ۲۰ اسفند ۸۷ و پس از مدتها اما و اگر، با انتشار بیانیهای رسماً اعلام نامزدی کرد.[۴۰] محمد خاتمی در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ با انتشار بیانیهای به طور رسمی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد هشتاد و هشت به نفع او انصراف داد و عرصه را به میرحسین موسوی سپرد.[۴۱]
جمعیت توحید و تعاون که اعضای آن از نزدیکان موسوی و خاتمی هستند در آستانهٔ انتخابات، ششمین مجمع خود را برگزار کردند. وبگاه کلمه نیز توسط این جمعیت راهاندازی شده که وبگاه رسمی موسوی شناخته میشود.[۴۲][۴۳] در این انتخابات اکثر احزاب اصلاحطلب مانند جبهه مشارکت ایران اسلامی،[۴۴] سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،[۴۵] مجمع روحانیون مبارز،[۴۶] حزب کارگزاران سازندگی،[۴۷] حزب مردم سالاری،[۴۸] حزب اسلامی کار،[۴۹] حزب همبستگی،[۵۰] مجمع زنان اصلاحطلب[۵۱] جمعیت زنان جمهوری اسلامی، انجمن روزنامهنگاران زن و احزاب دیگر و همچنین شورای هماهنگی جبهه اصلاحات[۵۲] از او حمایت کردند.
نامهٔ موسوی به سیدعلی خامنهای
میر حسین موسوی در روز انتخابات دهم ریاست جمهوری با نوشتن نامهای اعتراضی به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی اعتراض خود را نسبت به تخلفات انجام شده در انتخابات نشان داد.[۵۳] در بخشهایی از این نامه آمدهاست:
«شواهدی از مداخلهٔ تعدادی از فرماندهان و مسئولان سپاه و بسیج در انتخابات واصل گردیدهاست و به نظر میرسد این عمل در صورت صحت خبر علاوه بر نقض قوانین، شکاف بین فرماندهان و مسئولان رسمی و بدنهٔ سالم و صادق نیروهای بسیج و سپاه را دامن میزند. از آنجا که دامنهٔ اقدامات غیرقانونی فوق مشخص نیست و بخشی از اعضای شعب اخذ رای و ناظران از حامیان نامزد خاص آنان انتخاب شدهاند احتمال تصرف در آراء مردم اذهان را میآزارد.»[۵۴]
نتایج انتخابات دورهٔ دهم ریاست جمهوری
نوشتار اصلی: پیامدهای اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)
نوشتار(های) وابسته: احتمال تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸)
میرحسین موسوی در کنار زهرا رهنورد در راهپیمایی آرام ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ در تهران
انتخابات دهم با حضور گستردهٔ مردم همراه بود. طرفداران میرحسین موسوی از روزها قبل از انتخابات در خیابانها تجمع میکردند و همبستگی خود را نشان میدادند. برخلاف انتخابات قبلی که مورد تحریم بسیاری از مردم و گروهها قرار گرفته بود، یک عزم ملی برای انتخابات دهم وجود داشت بهطوریکه بیش از ۸۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کردند. پس از پایان انتخابات، وزارت کشور اعلام کرد که محمود احمدینژاد با ۶۴٪ آراء پیروز شدهاست. این مسأله بهت و شگفتی بزرگی را برای مردم به همراه داشت. مردم از روز پس از انتخابات شروع به اعتراضهای خیابانی کردند که با سرکوب نیروهای انتظامی و یگانهای ضدشورش همراه بود. بسیاری نتیجهٔ انتخابات را تقلب خواندند. میرحسین موسوی، با اشاره به نتیجهٔ انتخابات، مردم را ناظر «شعبدهبازی دستاندرکاران انتخابات و صدا و سیما» خواند.[۵۵] مهدی کروبی نتایج انتخابات را مضحک دانست. اما محمود احمدینژاد در سخنرانیاش در ۲۴ خرداد در میدان ولیعصر تهران، انتخابات را سالم دانست و معترضین به نتیجهٔ انتخابات را خس و خاشاک نامید. در روز ۲۵ خرداد، تظاهراتی میلیونی طرفداران موسوی از میدان امام حسین تا میدان آزادی در اعتراض به تقلب در انتخابات و اعلام نتایج غلط صورت پذیرفت. در گزارشی که از سوی محمدباقر قالیباف شهردار تهران به مجلس ارائه شده، آمدهاست «براساس متراژها و اندازهگیریهای صورتگرفته در تجمع حامیان میرحسین موسوی، در میدان آزادی حداقل سه میلیون معترض حضور داشتهاند.»[۵۶] در هریک از شهرستانها نیز تظاهرات برپا شد. در تظاهرات تهران چندین تن کشته شدند. ایرانیان خارج از کشور نیز در حمایت مردم در روبهروی سفارتها تجمع کردند. در طی روزهای بعدی، تظاهرات و اعتراضهای گستردهٔ دیگری در تهران و سایر شهرستانها صورت پذیرفت. از جملهٔ این تظاهرات میتوان به تظاهرات مردم تهران از میدان هفت تیر تا میدان انقلاب در روز ۲۷ خرداد و تجمع بزرگ مردم در میدان امام خمینی در روز ۲۸ خرداد اشاره کرد.
میرحسین موسوی از حامیان اصلی تظاهرات جنبش سبز پس از اعتراضات به نتایج انتخابات بود و در تظاهراتهایی نظیر تظاهرات ۲۵ خرداد، تظاهرات ۲۸ خرداد، نماز جمعه ۲۶ تیر ماه، مراسم بزرگداشت کشته شدگان جنبش سبز در ۸ مرداد ماه و تظاهرات روز قدس در حمایت از جنبش سبز حضور پیدا کرد.[۵۷][۵۸]
پس از حمایت سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از نتایج انتخابات، سرانجام شورای نگهبان در روز ۸ تیر ۱۳۸۸، نتایج انتخابات ریاست جمهوری را تأیید کرد و پروندهٔ انتخابات را مختومه اعلام نمود. احزاب اصلاحطلب و مهدی کروبی به این تصمیم شدیداً واکنش نشان دادند. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز نتیجهٔ انتخابات و دولت دهم را نامشروع دانستند و سرکوب معترضان را محکوم کردند. سرکوبها و حبسهای پس از انتخابات، انتقاد شدید برخی مراجع تقلید را نیز در پی داشت.
با این حال روحانیون و شخصیتهای نزدیک به دولت احمدینژاد و فرماندهان سپاه و بسیج از این نتیجه استقبال کردند و اعتراض کاندیداهای دیگر را غیرمستند دانستند و بارها رهبران جنبش سبز از جمله میرحسین موسوی را تهدید به دستگیری کرند.[۵۹] آنان اصلاحطلبان و معترضان را به برپایی یک انقلاب رنگی یا مخملی و همچنین ارتباط با بیگانگان متهم کرده و مسئولیت خونریزیهای اعتراضات را بر عهدهٔ برپاکنندگان آن دانستند. این در حالیست که قاضی محمدحسین شاملو، بازپرس ویژهٔ قتل تهران در نامهٔ خود به رئیس قوه قضاییه، صادق آملی لاریجانی، بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک، بازداشتهای غیرموجه و برخوردهای غیرشرعی با برخی افراد بازداشتشده و کشته شدن برخی افراد را ناشی از تغافل، بیدرایتی و مسامحهٔ برخی مسئولان مطرح میکند.[۶۰]
کشته شدن خواهرزادهٔ موسوی
سید علی حبیبی موسوی، خواهرزادهٔ میرحسین موسوی در جریان درگیریهای تظاهرات روز عاشورا کشته شد. وی ظهر عاشورا، در میدان انقلاب از ناحیهٔ قلب هدف گلوله قرار گرفت و بعد از انتقال به بیمارستان ابنسینا واقع در فلکهٔ دوم صادقیه جان باخت.[۶۱] جسد سیدعلی موسوی که در بیمارستان ابنسینا نگهداری میشد از بیمارستان به مکان نامشخصی انتقال یافت. صبح روز چهارشنبه ۸ دی مسئولان با خانوادهٔ سیدعلی موسوی تماس گرفته و به آنها گفتند که اجازهٔ دفن در بهشت زهرا داده شدهاست. بعد از این تماس، پیکر علی حبیبی موسوی در بهشت زهرای تهران با تدابیر شدید امنیتی و با حضور خانوادهٔ موسوی به خاک سپرده شد.[۶۲][۶۳]
بیانیههای موسوی
پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری و اعتراضات گسترده مردم، میرحسین موسوی اقدام به نوشتن بیانیههایی اعتراضی کرد. این بیانیهها حاوی مسائلی چون تقلب در انتخابات، مخالفت با دولت محمود احمدی نژاد، اعتراض به عملکرد شورای نگهبان، حمایت از حرکتها و اعتراضات مسالمتآمیز مردمی، اعتراض به اعدامهای سیاسی پس ازانتخابات، احقاق حقوق مردم معترض، جانباختگان، بازداشتشدگان و آسیبدیدگان اعتراضات پس از انتخابات است. بیانیههای میرحسین موسوی در اتفاقات و روزهای مهمی چون هفتهٔ آخر خرداد، روز بازداشتها و کشته شدن هواداران جنبش سبز، روز قدس، ۱۳ آبان، روز بسیج، ۱۶ آذر، مراسم چهلم جانباختگان اعتراضات پس از انتخابات، بازگشایی مدارس و دانشگاهها و اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ منتشر شد. موسوی هم چنین در یکی از بیانیههایش در آستانه سالگرد اعتراضات مردمی جنبش سبز در روز تاسوعا و عاشورا، از سیاستهای روحالله خمینی در دهه ۶۰ در رابطه با ادامه جنگ با عراق انتقاد کرد.[۶۴][۶۵] این بیانیهها نقش مهمی در آگاهسازی و راهنمایی مردم و ادامهٔ اعتراضات مردمی پس از انتخابات داشت. یکی از مهمترین این بیانیهها، بیانیهٔ هفدهم است که پس از ضربالعجل تعیین شده توسط حامیان دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی به قوه قضاییه انتشار یافت که بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت. در این بیانیه که پس از تظاهرات روز عاشورا انتشار یافت، میرحسین موسوی از آمادگی خود برای شهادت در راه احقاق حقوق از دست رفتهٔ مردم خبر داد.[۶۶] هم چنین میرحسین موسوی در بیانیه شمارهٔ ۱۸ خود در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ سالگرد بزرگترین راهپیمایی پس از انقلاب، منشور جنبش سبز را اعلام کرد.[۶۷]
نامگذاری سال ۱۳۸۹
میرحسین موسوی در دیداری که با اعضای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی داشت، سال جدید (۸۹) را سال صبر و استقامت نامید. این در حالی است که سنّت نامگذاری سالها توسط سید علی خامنهای رهبر ایران از سال ۱۳۷۹ تأسیس شدهاست.[۶۸]
حبس خانگی
پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و درخواست مشترک مهدی کروبی و میرحسین موسوی، رهبران جنبش سبز، برای حضور هواداران جنبش سبز در تظاهرات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حمایت از قیام مردم مصر و تونس، حبس خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان، او در منزلش واقع در خیابان پاستور با ایجاد دیواری آهنی بر معبر ورودی خانه موسوی، از روز ۲۵ بهمن به منظور جلوگیری از شرکت آنها در تظاهرات آغاز شد و از روز ۲۷ بهمن ماه، پس از درخواست ۲۳۳ نماینده مجلس شورای اسلامی برای اعدام موسوی و کروبی و بیانیههای موسوی و کروبی در رابطه با تظاهرات ۲۵ بهمن ماه، کامل شده و با قطع آخرین ارتباطات محدود موسوی و رهنورد از جمله تلفن، اینترنت و ارتباط با دخترانشان، دیگر هیچ اطلاعی از وضعیت و سلامتشان در دست نبود. هم چنین محافظان موسوی از محافظت وی عزل شده و نیروهای امنیتی جای آنها را گرفتند.[۶۹][۷۰][۷۱][۷۲]
حصر خانگی مهدی کروبی و میر حسین موسوی با اعتراضهای زیادی از سوی احزاب و شخصیتهای سیاسی مواجه شد. از جمله این واکنشها میتوان به مخالفتهای جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، گزارشگران بدون مرز، مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، سازمان عفو بینالملل، نهضت آزادی، شورای فعالان ملی مذهبی، مجمع روحانیون مبارز، حزب اعتماد ملی، محمد خاتمی، محمد رضا خاتمی، احمد منتظری، ابوالحسن بنی صدر، سید حسن خمینی، عزت الله سحابی، مصطفی تاجزاده، محسن میردامادی، عبدالله رمضانزاده، علی شکوریراد، عبدالکریم سروش، عبدالکریم لاهیجی، شیرین عبادی، اکبر گنجی، عبدالعلی بازرگان، آیت الله صانعی، آیت الله دستغیب، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله بیات زنجانی و علی مطهری با حصر خانگی رهبران جنبش سبز اشاره کرد. گفته شد که او، همسرش زهرا رهنورد، مهدی کروبی و همسرش فاطمه کروبی به بازداشتگاهی در تهران منتقل شدند. برخی منابع دیگر هم گفتند که این چهار مخالف حکومت در خانههای خود زندانی شدند.[۷۳][۷۴][۷۵][۷۶][۷۷][۷۸][۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳][۸۴][۸۵]
پس از اعتراضات جنبش سبز در روز ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و حصر خانگی رهبران جنبش سبز، هواداران جنبش سبز در اعتراض به این حصر خانگی در روزهای ۱ اسفند ۱۳۸۹، ۱۰ اسفند ۱۳۸۹، ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ و ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ دست به اعتراض و تظاهرات زدند.[۸۶][۸۷][۸۸]
در آستانه اعتراضات جنبش سبز در ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ در اعتراض به حصر خانگی رهبران جنبش سبز، محسنی اژهای دادستان کل کشور نیز پس از گذشت ۲ هفته از حصر خانگی مهدی کروبی و میرحسین موسوی اعلام کرد، رفتوآمد و ارتباطات تلفنی و غیرتلفنی رهبران جنبش سبز مسدود شده است.[۸۹] این حصر خانگی با اعتراضات شدید مقامات ارشد کشورهایی نظیر آمریکا، اتحادیه اروپا، آلمان، کانادا، بریتانیا، فرانسه، سوئد، هلند، موریس، سری لانکا، یمن، لتونی و نروژ مواجه شد.[۹۰][۹۱][۹۲][۹۳]
مصطفی پورمحمدی، وزیردادگستری ایران، شورای عالی امنیت ملی را مسئول تصمیمگیری در مورد حصر خانگی میر حسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی اعلام کرده است.[۹۴]
انتقال به بخش سیسییو
در تاریخ پنجشنبه، دوم شهریور ۱۳۹۱[۹۵] اعلام شد که میرحسین موسوی به علت عارضه شدید قلبی به بخش سیسییو یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شده است.[۹۵][۹۶][۹۷]
اردشیر امیرارجمند، مشاور او در این رابطه به یورونیوز گفته:[۹۷]
مهندس موسوی دچار یک عارضه قلبی و گرفتگی عروق بوده و به بیمارستان منتقل شده و تحت آنژیوگرافی قرار گرفته، اما به جای اینکه ابتدا به بیمارستان منتقل بشوند، رفتهاند بیمارستان دوربینهای مداربسته گذاشتهاند و بعد ایشان را منتقل کردهاند که کاری مخالف با حقوق اولیه انسانی یک بیمار است. آنچه مهم است اینست که هرگز مقامات حکومتی اجازه ندادهاند پزشکان مستقل آقای مهندس موسوی را مورد مراقبت قرار دهند.
جراحی چشم
در ۲ مهر ۱۳۹۳ وزیر بهداشت، دکتر سیدحسن قاضیزاده هاشمی در بیمارستان خصوصی خودش (بیمارستان نور) چشمهای موسوی را به علت بیماری آب مروارید عمل کرد. ظاهراً زهرا رهنورد نیز، وی را در بیمارستان همراهی کرده است.[۹۸]
فعالیتهای علمی و هنری
میرحسین موسوی در جوانی و در حال طراحی یک پروژه معماری.
بنای یادبود شهدای هفتم تیر که توسط مهندس موسوی طراحی گردیده است.
کارهای هنری او به خصوص در زمینهٔ نقاشی دارای کارهای برجستهای است هر چند که نماد شهدای هفتم تیر را نیز او طراحی کردهاست، به همین مناسبت ریاست فرهنگستان هنر را نیز بر عهده دارد. همسر او زهرا رهنورد ریاست دانشگاه الزهرا را به عهده داشت. او دانشآموختهٔ علوم سیاسی است با این همه او نیز در عالم هنر دستی دارد و تندیس «نرگس عاشقان» ساخته اوست که در میدان مادر (محسنی) در تهران نصب است.[۹۹] مهمترین فعالیتهای علمی و هنری میرحسین موسوی به شرح زیر اند:[۱۰۰]
عضو هیئت علمی دانشکدهٔ علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس
عضو هیئت علمی دانشگاه ملی ایران پیش از انقلاب
عضو هیئت امناء دانشگاه هنر اسلامی تبریز
تألیف کتب مانند کتاب آثار نقاشی، دولت امید، فرهنگ واژگان علوم سیاسی و پنج گفتار درباره انقلاب و جامعه[۱۰۱][۱۰۲][۱۰۳]
استاد راهنمای رسالههای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری[۱۰۴]
بیش از ۱۸۰ اثر نقاشی[۱۰۵]
برگزاری دهها نمایشگاه نقاشی به صورت انفرادی و جمعی نظیر نگارخانه نیاوران و تالار قندریز موزهٔ هنرهای معاصر[۱۰۶][۱۰۷]
طراحی مجموعهٔ کانون توحید، تهران ۱۳۵۰
طراحی ادارهٔ مرکزی آب و فاضلاب اصفهان ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰
طراحی طرح جامع دانشگاه شاهد
طراحی تکیه (گلستان) شهدای اصفهان
طراحی بنای یادبود شهید خرازی
طراحی مجموعهٔ فرهنگی - تجاری بینالحرمین در شیراز
طراحی مسجد سلمان فارسی در نهاد ریاست جمهوری
طراحی مرکز مطالعات استراتژیک
طراحی بنای یادبود شهدای هفتم تیر
طراحی سایت دانشگاه علامه طباطبایی
طراحی نگارخانه خیال ۱۳۸۲[۱۰۸]
طراحی مسجد النبی - واقع در خیابان دریان نو، ستارخان، تهران
طراحی مجتمع تجاری مفید - واقع در خیابان دریان نو، ستارخان، تهران
طراحی ساختمان اصلی فرهنگستان هنر[۱۰۹]
طراحی باغ هنرمندان در مجاورت فرهنگستان هنر تهران
طراحی ساختمان موسسه فرهنگی هنری صبا ۱۳۸۱[۱۱۰]
سوابق شغلی
او عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اعضای این دو نهاد حکومتی را رهبر نظام جمهوری اسلامی انتخاب میکند. سوابق شغلی میرحسین موسوی به شرح زیر است:[۱۱۱]
عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۷ - ۱۳۶۱
عضویت در شورای انقلاب اسلامی از سال ۱۳۵۸
عضویت در نهضت خداپرستان سوسیالیست و جنبش مسلمانان مبارز پیش از انقلاب
رییس دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۸ - ۱۳۶۰
قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی ۱۳۶۰ - ۱۳۵۸[۱۱۲]
سردبیر و مدیر مسؤول روزنامه جمهوری اسلامی از سال ۱۳۵۸
صاحب امتیاز روزنامه کلمه سبز از سال ۱۳۸۸
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۰ - ۱۳۶۱
رییس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح[۱۱۳]
رئیس ستاد انقلاب فرهنگی از سال ۱۳۶۰
نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۰ - ۱۳۶۸(آخرین نخست وزیر ایران)
رییس بنیاد مستضعفان از سال ۱۳۶۰ - ۱۳۶۸[۱۱۴]
رئیس شورای اقتصاد از سال ۱۳۶۰ - ۱۳۶۸
مشاور سیاسی رئیس جمهور از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۶۸ تاکنون
عضو شورای بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸
استادیار علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس از سال ۱۳۶۸ تاکنون
استادیار مهندسی معماری و شهرسازی دانشگاه ملی ایران پیش از انقلاب
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از ۱۴ آذر ۱۳۷۵ تاکنون[۱۱۵]
مشاور عالی رییس جمهور از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴
رییس شورای هنر از سال ۱۳۷۸[۱۱۶]
رییس فرهنگستان هنر ایران از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸
عضو هیئت مؤسس دانشگاه آزاد