اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

حمایت از وبلاگ ما (با حمایت از وبلاگ ما در قرعه کشی ماهانه شرکت کنید) با تشکر از شما

نام و نام خانوادگی
پست الکترونیکی
شماره تلفن
مبلغ به تومان



هرچی که دوست داشتید کمک کنید. از 10 ریال تا هرچی که دلتون بخواد.لطفا در هنگام پرداخت مشخصات خود را وارد کنید.

(10 درصد از این کمک ها به موسسه محک اهدا می گردد

مستیزو

مستیزو (به اسپانیایی: Mestizo)، (به پرتغالی: Mestiço)، (به فرانسوی: Métis)، در مستعمرات اسپانیا، به کسی و مردمی گفته می‌شود که تبارشان آمیزه‌ای از اروپایی‌ها و سرخ‌پوستان باشد.[۱]

مردم مستیزو در قاره آمریکا از علفزارهای کانادا در شمال تا منطقه پاتاگونیا در آرژانتین پراکنده هستند. اصلیت واژه مستیزو اسپانیایی است و از ریشه لاتین mixtus به معنی آمیختن گرفته شده است.
سیستم نژادی مستعمرات اسپانیا
میگل کابررا ۱۷۶۳ میلادی[۲]     ناشناس (موزهٔ بیریناتو)[۳]     آندرس د ایزلاس ۱۷۷۴ میلادی[۴]

۱. از اسپانیایی با سرخ‌پوست؛ مستیزو.
۲. از اسپانیایی با مستیزو؛ کاستا.
۳. از اسپانیایی با کاستا؛ اسپانیایی.
۴. از اسپانیایی با آفریقایی؛ مولاتو.
۵. از اسپانیایی با مولاتو؛ موریسکو.
۶. از اسپانیایی با موریسکو؛ آلبینو.
۷. از اسپانیایی با آلبینو؛ تورنا اتراس.
۸. از اسپانیایی با تورنا اتراس؛ تنته ان ال آیره.
۹. از آفریقایی با سرخ‌پوست؛ چینو کامبوخو.
۱۰. از چینو کامبوخو با سرخ‌پوست؛ لوبو.
۱۱. از لوبو با سرخ‌پوست؛ آلباراسادو.
۱۲. از آلباراسادو با مستیزو؛ بارسینو.
۱۳. از سرخ‌پوست با بارسینو؛ سامبویگوا.
۱۴. از کاستا با مستیزو؛ چامیسو.
۱۵. از مستیزو با سرخ‌پوست؛ کویوته.
۱۶. سرخ‌پوستان بی دین
   

۱. از اسپانیایی با سرخ‌پوست؛ مستیزو.
۲. از مستیزو با اسپانیایی؛ کاستا.
۳. از کاستا با اسپانیایی؛ اسپانیایی.
۴. از اسپانیایی با آفریقایی؛ مولاتو.
۵. از مولاتو با اسپانیایی؛ موریسکو.
۶. از موریسکو با اسپانیایی؛ چینو.
7. از چینو با سرخ‌پوست؛ سالتااتراس.
۸. از سالتااتراس با مولاتو؛ لوبو.
۹. از لوبو با چینو؛ خیبارو.
۱۰.از خیبارو با مولاتو؛ آلباراسادو.
۱۱.از آلباراسادو با آفریقایی؛ کامبوخو
۱۲.از کامبوخو با سرخ‌پوست؛ سامبیاگا.
۱۳.از سامبیاگا با لوبو؛ کالپملاتو.
۱۴.از کالپملاتو با کامبوخو؛ تنته ان ال آیره
۱۵.از تنته ان ال آیره با مولاتو؛ نو ته انتیندو.
۱۶.از نو ته انتیندو با سرخ‌پوست؛ تورنا اتراس.
   

۱. از اسپانیایی با سرخ‌پوست؛ مستیزو.
۲. از اسپانیایی با مستیزو؛ کاستا.
۳. از کاستا با اسپانیایی؛ اسپانیایی.
۴. از اسپانیایی با آفریقایی؛ مولاتو.
۵. از اسپانیایی با مولاتو؛ موریسکو.
۶. از اسپانیایی با موریسکو؛ آلبینو.
۷. از اسپانیایی با آلبینو؛ تورنا اتراس.
۸. از سرخ‌پوست با آفریقایی؛ لوبو.
۹. از سرخ‌پوست با مستیزو؛ کویوته.
۱۰. از لوبو با آفریقایی؛ چینو.
۱۱. از چینو با سرخ‌پوست؛ کامبوخو.
۱۲. از کامبوخو با سرخ‌پوست؛ تنته ان ال آیره.
۱۳. از تنته ان ال آیره با مولاتو؛ آلباراسادو.
۱۴. از آلباراسادو با سرخ‌پوست؛ بارسینو.
۱۵. از بارسینو با کامبوخو؛ کالپملاتو.
۱۶. سرخپوستان وحشی "چیچیمکا"

هندوراس

جمهوری هُندوراس (به اسپانیایی: República de Honduras) کشوری است در شمال آمریکای مرکزی. پایتخت آن تگوسیگالپا است.

جمعیت این کشور ۸.۳ میلیون نفر و ۹۰ درصد مردم آن از تبار مستیزو (آمیخته اسپانیایی و سرخ‌پوست) هستند. واحد پول این کشور لِمپیرا و زبان رسمی آن اسپانیایی است.

چند فرهنگ قدیمی مهم سرخ‌پوستان از جمله تمدن مایا در هندوراس حضور داشتند. این منطقه در سده شانزدهم از سوی اسپانیایی‌ها تصرف شد و در سال ۱۸۲۱ از اسپانیا استقلال یافت و از آن زمان نوع حکومت آن جمهوری است.

هندوراس به خاطر مواد معدنی و میوه‌های گرمسیری خود و به تازگی نیز به خاطر صادرات پوشاک به بازارهای جهانی معروفیت دارد.

محتویات

    ۱ تاریخ
    ۲ سیاست
        ۲.۱ کودتای نظامی ژوئن ۲۰۰۹ و سرنگونی مانوئل زلایا
    ۳ جغرافیا
        ۳.۱ قله‌ها
        ۳.۲ تقسیمات کشوری
    ۴ اقتصاد
    ۵ مردم
    ۶ فرهنگ
    ۷ جستارهای وابسته
    ۸ منابع

تاریخ

هُندوراس در ۱۸۲۱ از یوغ اسپانیا آزاد گشت، ولی تا ۱۸۲۳ بخشی از مکزیک و تا ۱۸۳۹ بخشی از فدراسیون امریکای مرکزی بود. هٌندوراس در طول مدت بین استقلال و اوایل قرن بیستم شاهد آشوب سیاسی مستمر و جنگ با کشورهای همسایه بود. نفوذ ایالات متحد امریکا در این کشور فوق‌العاده بود، و دلایل عمده این امر سرمایه‌گذاری کلان شرکت قدرتمند یونایتد فروت در تولید موز بود. پس از جنگ داخلی کوتاهی در ۱۹۲۵، زنجیره‌ای از دیکتاتورهای نظامی تا ۱۹۸۰ بر این کشور حکومت کردند. از این تاریخ به بعد دولت‌های غیرنظامی میانه‌رو متمایل به راست و طرفدار امریکا به صورت دموکراتیک انتخاب شده‌اند.


سیاست

رئیس جمهور و ۱۳۴ عضو مجمع ملی برای دوره‌ای چهارساله با رأی تمامی افراد بالغ انتخاب می‌شوند. احزاب مهم سیاسی هندوراس عبارتند از حزب لیبرال هُندوراس • حزب ملی (راست‌گرا)، حزب ابداع و حزب اتحاد.

این کشور در سازمان ملل متحد، سازمان کشورهای امریکایی، بازار مشترک آمریکای مرکزی، انجمن وحدت امریکای لاتین عضویت دارد.
کودتای نظامی ژوئن ۲۰۰۹ و سرنگونی مانوئل زلایا

در سحرگاه ۲۸ ژوئن ۲۰۰۹ (۱۳۸۸/۴/۷) و تقریبا دو ساعت پیش از شروع همه‌پرسی پیرامون تشکیل یک مجلس موسسان با هدف اصلاح قانون اساسی این کشور، کودتاچیان با استفاده از ۲۰۰ سرباز آموزش دیده اقدام به حمله به کاخ ریاست جمهوری واقع در تگوسیگالپا کردند و خوزه مانوئل زلایا، رئیس‌جمهور هندوراس را که در خواب بود ربودند. آنها وی را با تهدید اسلحه از خواب بلتد کرده و در حالی که هنوز لباس خواب بر تن داشت، بازداشت کردند و از طریق هواپیما راهی پایگاهی نظامی در کاستاریکا و پس از آن در دومنیکن کردند.

همه‌پرسی مذکور به منظور گرفتن نظر مردم هندوراس پیرامون تشکیل یک مجلس موسسان با هدف اصلاح قانون اساسی این کشور که راه را برای انتخاب یک نامزد ریاست جمهوری، برای بیش از دو دوره متوالی، هموار می‌کرد، بود.

منتقدان، مانوئل زلایا را متهم می‌کنند که او با این کار قصد داشت قانون محدودیت انتخاب مجدد رئیس‌جمهوری را از قانون اساسی حذف کند و راه خود را برای انتخاب دوباره خود به مقام ریاست جمهوری هموار کند. از اینرو، تصمیم به برگزاری همه‌پرسی توسط دادگاه عالی هندوراس و کنگرهٔ این کشور غیرقانونی اعلام شد و ارتش هندوراس هم با آن مخالفت کرد. بعد از اینکه مانوئل زلایا بر ادامه روند برگزاری همه‌پرسی اصرار کرد، کنگره هندوراس با حمایت دادگاه عالی این کشور او را به دلیل نقض مکرر قانون اساسی از سمت خود برکنار کرد.[۱][۲] [۳]

پورفیریو لوبو به عنوان ۵۴مین رئیس‌جمهور هندوراس، جایگزین زلایا شد.

پس از ۱۶ ماه تبعید، مانوئل زلایا به طور مخفیانه به هندوراس بازگشت و اکنون نیز در سفارت برزیل در تگوسگالپا پایتخت زندگی می‌کند. لوبو و زلایا موافقتنامه ای را به منظور بازگشت زلایا به این کشور امضا کرده بودند که به ورود مجدد و فوری هندوراس به سازمان کشورهای آمریکایی منجر می شد. [۴][۵]

یکی از شواهد دست داشتن آمریکا در این کودتا، اسنادی است که ویکی‌لیکس منتشر کرده است که از نقش محوری آمریکا پیش از کودتا در هندوراس، در حین انجام کودتا و پس از آن پرده برداشت.

اولین سند از اسناد منتشر شده به ترتیب زمانی مربوط به مکاتبات سفارت آمریکا در تگوسیگالپا پایتخت هندوراس، با واشنگتن و سایر مخاطبان است که در آن اوضاع هندوراس تشریح شده است.

محتوای سند دوم مربوط به تحلیل تک تک نقش‌آفرینان تاثیرگذار داخلی هندوراس می‌شود. این افراد توانستند در روند مذاکرات برای امضای معاهده "سن‌خوسه" تاثیرگذار باشند. این معاهده در نوامبر ۲۰۰۹ و پیش از برگزاری انتخابات در هندوراس امضا شد. برنامه کودتا توسط واشنگتن طراحی شده بود و آنها در این برنامه به این گونه اطلاعات نیاز داشتند.[۶]


جغرافیا

اقیانوس اطلس از شمال، گواتمالا از مغرب، السالوادور و نیکاراگوآ به همراه خلیج فونسکا از جنوب و نیکاراگوآ از مشرق این کشور را احاطه کرده‌اند.

بیش از سه چهارم هُندوراس کوهستانی است، و جلگه‌های ساحلی کوچکی نیز وجود دارد. رودهای مهم آن پاتوکا، اولوئا و بلندترین نقطه آن قله لاس‌میناس، به بلندی ۲۸۴۹ متر است.

میزان بارندگی در زمین‌های پست استوایی بالاست (۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلی‌متر) و آب‌وهوا در مناطق کوهستانی آن معتدل‌تر و خشک‌تر است. مختصات جغرافیایی هندوراس ۱۵ درجه شمالی و ۸۶ درجه و ۳۰ دقیقه شرقی و مساحت آن ۱۱۲٫۰۹۰ کیلومتر مربع است. هندوراس ۸۲۰ کیلومتر خط ساحلی دارد.

شهرهای مهم آن سان‌پدرو سولا و لاسیبا است.
قله‌ها

    قله لاس میناس - با ارتفاع ۲۸۶۵ متر
    خلیج هندورای - در شمال غربی
    خلیج فونسکا Gulf of Fonseca - در جنوب
    خلیج کارتاسکا - در جنوب
    جزایر باهایا Islas de la Bahía - در شمال
    رود پاتوکا - در مرز با نیکاراگوآ
    رود کوکو - در مرز با نیکاراگوآ

تقسیمات کشوری

هندوراس ۱۸ استان (departments) دارد. پایتخت کشور یعنی تگوسیگالپا در بخش مرکزی استان فرانسیسکو مورازان قرار گرفته‌است.
نقشهٔ استان‌های هندوراس

    آتلانتیدا
    چولوتکا
    کولون
    کومایاگوآ
    کوپان
    کورتس
    ال پارائیسو
    فرانسیسکو مورازان
    گراسیاس آدیوس
    اینتیبوکا
    ایسلاس دلا باهیا
    لاپاز
    لمپیرا
    اوکوتپکوئه
    اولانچو
    سانتا باربارا
    واله
    یورو

نقشه هندوراس
نقشه هندوراس
اقتصاد

اکثر مردم هندوراس در بخش کشاورزی و دامداری کار می‌کنند، ولی با وجود اصلاحات ارضی، سطح زندگی همچنان پایین است. موز کالای اصلی صادرات است، هرچند گوشت از اهمیت فزاینده‌ای برخوردار است. در این کشور منابع طبیعی کمی یافت می‌شود.
مردم

مردم هندوراس بیشتر از تبار مستیزو هستند و دارای مذهب کاتولیک رومی هستند.

جنگ خلیج فارس

پایان جنگ ایران و عراق هم‌زمان با بروز تشنّج عراق و کویت بود. ارتش عراق در زمان حکومت صدام حسین و حزب بعث عراق در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰ م.) به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بین‌المللی گردید و اخطار شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراق را از کویت بیرون راند.

دلیل حملهٔ عراق به کویت مشکل بدهی ۳۰ میلیارد دلاری عراق به کویت و تلاش عراق برای بازسازی اقتصاد عراق بود که در جنگ ایران و عراق نابود شده بود. عراق معتقد بود چون جنگ ایران و عراق به سود کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بوده‌است، دولت‌های عربی باید بدهی ۳۰ میلیارد دلاری عراق را ببخشند. کویت زیر بار نرفت و تشنج با کویت بروز کرد.

از جنگ خلیج فارس به عنوان جنگ اول خلیج فارس و یا در بعضی منابع جنگ دوم خلیج فارس نیز یاد می‌شود. از عملیات حمله آمریکا به عراق در سال ۱۳۶۹ خورشیدی (۱۹۹۱ میلادی) به عنوان طوفان صحرا یاد می‌شود.

این نبرد بنا بر گفته دانشنامه جنگ و صلح بزرگترین نبرد قرن بیستم پس از جنگ جهانی دوم از لحاظ تعداد تجهیزات و متحدان است.

محتویات

    ۱ پیشینه
    ۲ علل حمله عراق به کویت
    ۳ اشغال کویت
    ۴ حمله اول آمریکا به عراق
        ۴.۱ پیامد حمله آمریکا به عراق
    ۵ کشورهای شرکت کننده
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ منابع و پیوند به بیرون

پیشینه
نوشتار اصلی: حزب بعث عراق


حزب بعث عراق زمانی قدرت را به دست گرفت که عراق در میان بحران‌های عمیقی غرق شده بود. عراق بسیار پیش تر از قدرت گیری حزب بعث، بین گروه‌های اجتماعی، قومی، مذهبی و اقتصادی‌اجتماعی تقسیم شده بود. سنی دربرابر شیعه، عرب علیه کرد، رئیس قبیله در مقابل بازرگان شهری و کوچ‌نشین ضد روستایی. ثبات قدرت در کشوری که توسط چنددستگی‌ها و درگیری‌های سیاسی به هم ریخته بود، نیازمند پیشبرد استانداردهای زندگی بود. حزب بعث، نوسازی اقتصاد عراق را به همراه تشکیل یک دستگاه امنیتی قدرتمند برای جلوگیری از بروز کودتا در ساختار قدرت و جلوگیری از شورش‌های مردمی پیگیری کرد. حزب بعث به دقت روی برنامه‌های توسعه و رفاه اجتماعی نظارت می‌کرد.
نوشتار اصلی: انقلاب ایران


در سال ۱۳۵۷ حکومت محمد رضا شاه پهلوی در ایران با انقلاب ایران منقرض شد و نظام جمهوری اسلامی به رهبری سید روح اله موسوی خمینی بر سر کار آمد. پس از انقلاب ایران کشمکش‌های مرزی بین ایران و عراق به مدت ده ماه در مورد تسلط بر اروندرود که دو کشور را از هم جدا می‌سازد بالا گرفت.
نوشتار اصلی: جنگ ایران و عراق


عراق در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و وارد استان نفت خیز خوزستان شد. صدام حسین، خرمشهر را استان تازه عراق نامید. صدام حسین برای دریافت کمک‌های نقدی و سیاسی به دیگر کشورهای عرب روی آورد. او با موفقیت توانست حمایت رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا را به دست آورد.

جنگ خونین هشت ساله به بن بست رسیده بود. ایران، قطنامهٔ ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت. در این جنگ تقریباً یک میلیون و هفتصد هزار نفر از هر دو طرف جان خود را از دست دادند. اقتصاد هر دو کشور که پیش از این سالم و رو به رشد بود، نابود شد.

عراق در حدود ۷۵ میلیارد دلار بدهی جنگی به بار آورد. استقراض از آمریکا باعث شد که عراق تبدیل به کشوری بدهکار شود. این وضعیت برای صدام حسین که به دنبال ملی‌گرایی عربی بود شرم‌آور به نظر می‌رسید.

عراق در طول جنگ با ایران در دههٔ هشتاد میلادی مبالغ بسیار زیادی را از دیگر کشورهای عربی قرض گرفته بود. اکنون که صدام حسین با هزینه‌های گزاف ساخت دوبارهٔ زیربنای عراق روبه‌رو بود با ناامیدی به دنبال پول می‌گشت، این بار برای ساخت زیربنای عراق پس از جنگ.
علل حمله عراق به کویت
بخشی از یک نقشه دولت عثمانی در اوایل قرن بیستم که کویت در آن جزئی از ولایت بصره‌است.
نقشه‌ای اروپایی از سال ۱۷۳۰ که کویت در آن خارج از مرزهای دولت عثمانی است.

پایان جنگ ایران و عراق مقارن با بروز کشمکش با همسایهٔ ثروتمندی به نام کویت بود. صدام حسین بر این باور بود که جنگ او با ایران باعث شده‌است که کویت از حملهٔ قریب‌الوقوع ایرانیان در امان باشد. او همچنین معتقد بود چون جنگ او با ایران به سود کشورهای حوزهٔ خلیج فارس بوده‌است، دول عربی باید بخشی از بدهی عراق را ببخشند. صدام حسین با اصرار از کویت خواست که بدهی ۳۰ میلیارد دلاری عراق را که برای جنگ با ایران گرفته شده بود ببخشد، ولی کویتی‌ها زیر بار نرفتند.

صدام که در پی جمع‌آوری پول برای ساخت مجدد عراق بود، به کشورهای صادرکنندهٔ نفت فشار آورد تا کمی از تولید خود بکاهند تا قیمت نفت بالاتر رود. کویت از کاهش تولید نفت سر باز زد. این کشور همچنین پیشگام کشورهای مخالف کاهش تولید نفت در اوپک شد. کویت مقادیر زیادی نفت استخراج می‌کرد تا بهای نفت را پایین نگه دارد، در حالی که عراق برای بازپرداخت بدهی‌های خود نیاز به فروش نفت به قیمت بالا داشت.

در همین زمان بود که صدام مخالفت خود با خطوط مرزی عراق-کویت (که در اصل توسط استعمارگران پادشاهی بریتانیا در سال ۱۳۰۱ تعیین شده بودند) را نشان داد. دلیل او این بود که این وضعیت باعث جدایی عراق از دریا می‌شود. یکی از اندک مقولاتی که باعث وحدت در کشوری می‌شد که مملو از تقسیمات اجتماعی، قومی، مذهبی و اقتصادی‌اجتماعی بود، در مرحلهٔ اول، باور بر این نکته بود که کشور کویت هیچ حقی برای موجودیت هم ندارد. ملی‌گرایان عراقی دست‌کم به مدت نیم قرن بر این نکته پافشاری می‌کردند که کویت از دیرباز بخش لاینفک عراق بوده و تنها زمانی موجودیت مستقلی پیدا کرده که امپریالیست‌های بریتانیایی اراده کرده‌اند. آخرین اختلافات عراق و کویت در دهه ۱۹۷۰ و قبل از جنگ ایران و عراق مربوط به جزیره بوبیان بوده‌است. صدام در سفر خود به ایران پس از قرارداد ۱۹۷۵ طی مصاحبه‌ای گفته بود زمانی به کویت سفر خواهد کرد که موضوع جزیره بوبیان حل شود. صدام باور داشت که بوبیان متعلق به عراق است اما حاضر است آن را از کویت اجاره کند. در تمام نقشه‌های عراق تا قبل از جنگ ایران و عراق بوبیان جزیی از عراق ترسیم شده‌است. اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان بحث خفایا الحرب از اسناد بریتانیا سفر صدام به تهران.

ذخایر نفتی کویت نیز خود باعث افزایش تنش در منطقه بود. این ذخایر تقریباً با ذخایر نفت عراق برابر بودند (در حالی که جمعیت کویت تنها ۲ میلیون و جمعیت عراق ۲۵ میلیون نفر بود). عراق و کویت روی هم ۲۰ درصد ذخایر شناخته‌شدهٔ نفت جهان را دارا بودند.

کمی بعد پادشاهی کویت با حفر چاه‌هایی که عراق فکر می‌کرد داخل منطقهٔ مرزی مورد مشاجرهٔ دو کشور است، باعث خشم صدام شد. صدام در زمانی که عراق هنوز جزو کشورهای منفور به حساب نمی‌آمد به آمریکا شکایت کرد. هر چند که بحران اقتصادی عراق به مدت چندین سال بود که ادامه داشت ولی صدام می‌خواست به‌وسیلهٔ پول نفت به آن پایان دهد. او هنوز ارتش با تجربه و تا بن دندان مسلح خود را داشت و گهگاه از آن برای تأثیرگذاری روی روابط منطقه‌ای استفاده می‌کرد. صدام چندی بعد دستور حرکت نیروهایش به مرز کویت را داد.

در حالی که روابط عراق و کویت روز به روز به وخامت می‌گرایید، صدام اخباری مبنی بر تهدیدات آمریکا دربارهٔ پاسخگویی نظامی به عراق دریافت می‌کرد. واشنگتون تقریباً یک دهه بود که سیاست گسترش ارتباطات خود با عراق را در پیش گرفته بود. حکومت ریگان در طول جنگ دههٔ هشتاد عراق با ایران مبلغی در حدود ۴۰ میلیارد دلار به عراق کمک کرده بود که تقریباً همهٔ آن به صورت اعتباری بود. همچنین دولت آمریکا میلیاردها دلار به صدام باج داده بود تا او با شوروی طرح دوستی نریزد.

صدام در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۱۹۹۰ م. طی یک ملاقات اضطراری با آوریل گلاسپی، سفیر آمریکا در عراق تمایل خود به ادامهٔ گفتگوها را ابراز داشت. دولت آمریکا می‌خواست در این بین نقش میانجی را بازی کند. با همین هدف بود که جرج بوش و جیمز بیکر اظهار داشتند که نمی‌خواهند در این میان از زور استفاده شود و همچنین آنها نسبت به اختلافات مرزی عراق و کویت بی‌طرف می‌مانند و خود را وارد ماجرا نخواهند کرد. کمی بعد مذاکرات سران عراق و کویت به شکست انجامید. سپس صدام فرمان پیش‌روی نیروهای خود به داخل خاک کویت را داد.

هر چند که اطلاعات دست اولی پیرامون انگیزهٔ صدام از حمله به کویت در دست نیست، ولی با در نظر گرفتن دیدگاه صدام پیش از جنگ و علامت‌های واشنگتون، می‌توان حدس زد که دلیل اصلی حمله به کویت مشکل بدهی‌های بعد از جنگ عراق و تلاش‌های بیهودهٔ صدام برای بازسازی زیربنایی، احیای اقتصاد نابود شده و تثبیت موقعیت سیاسی عراق بود.
اشغال کویت
از چپ: کالین پاول رئیس ستاد مشترک، نورمن شوارتسکف (فرمانده نیروهای آمریکایی در جنگ) و پال ولفوویتز معاون وزیر دفاع در کنفرانسی در جریان جنگ.

صدام در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۱۹۹۰) به کویت حمله کرده و خاک آن را به عراق ضمیمه کرد و با این کار خود باعث بروز بحران‌های بین‌المللی گشت. اشغال کویت به معنای آن بود که صدام با احتساب ذخایر نفتی عراق دارای ۲۰ درصد ذخایر نفت جهان شده بود.

آمریکا در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از نیروهای سازمان ملل متحد به کویت یورش برده و نیروهای عراقی را از این کشور بیرون راند.

جورج هربرت واکر بوش، رئیس‌جمهور آمریکا در روزهای نخست با احتیاط رفتار کرد. کویت قبل از اشغال، از سویی یکی از دشمنان سرسخت اسرائیل بود و جزو کشورهای سلطنتی حوزهٔ خلیج فارس به شمار می‌رفت که با شوروی روابط دوستانه داشت. از سوی دیگر سیاست‌گذاران خارجی، کارشناسان خاورمیانه و منتقدان نظامی واشنگتن و کارخانه‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در منطقه کرده بودند، نگرانی‌های زیادی در مورد ثبات منطقه داشتند. این حمله باعث ترس از این شد که بهای نفت جهانی و در نتیجه اقتصاد جهانی در خطر قرار گیرد؛ کویت تقریباً ده درصد کل ذخایر نفت خام را در اختیار داشت. به احتمال زیاد، هنگامی که مارگارت تاچر نخست‌وزیر سرسخت بریتانیا که از دوستان وفادار آمریکا در دورهٔ ریگان-بوش به شمار می‌رفت به آمریکا رفته بود، بوش را به این کار راضی کرد. بریتانیا نسبت به آمریکا روابط تاریخی بیشتری با کویت داشت. این روابط به سال‌های استعمار کویت از سوی بریتانیا بر می‌گشت. این کشور همچنین سود زیادی از بابت سرمایه‌گذاری‌های خود در کویت برداشت می‌کرد.

همکاری بین ایالات متحده و شوروی باعث شد تا موضوع به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده شود. این شورا تصمیم گرفت که اگر صدام نیروهای خود را طبق برنامه زمان‌بندی‌شده از کویت خارج نکند، اجازهٔ استفاده از زور علیه این کشور را خواهد داد. سیاست‌مداران آمریکایی از این می‌ترسیدند که عراق قصد حمله تلافی‌جویانه به کشور نفت‌خیز عربستان سعودی که از دههٔ چهل میلادی از دوستان نزدیک آمریکا به شمار می‌رفت و مخالف اشغال کویت بود را داشته باشد. پس از آن بود که آمریکا و گروهی از کشورهای متحد دیگر که از کشورهای مختلفی نظیر مصر، سوریه و چکوسلواکی تشکیل شده بودند، دسته‌های بزرگی از نیروهای خود را به مرز عربستان و کویت و عراق فرستادند تا ارتش عراق را که در آن زمان بزرگ‌ترین ارتش خاورمیانه بود دور بزنند.

هنگامی که گفتگوها و تهدیدهای پس از جنگ هنوز در جریان بود، صدام رویکرد دوباره به قضیهٔ فلسطین کرده واعلام کرد که اگر اسرائیل از نوار غربی رود اردن، بلندی‌های جولان و نوار غزه عقب‌نشینی کند او نیز از کویت باز پس می‌نشیند. این پیشنهادِ صدام باعث بروز شکاف بین کشورهای عرب شد و آمریکا و کشورهای عرب غربی را در مقابل فلسطینی‌ها قرار داد. ائتلاف ضداشغال در پایان، هرگونه ارتباطی بین موضوع فلسطین و کویت را رد کرد.
حمله اول آمریکا به عراق

صدام حسین نه استراتژیست است، نه درس عملیات‌جنگی خوانده، نه تاکتیک بلد است، نه ژنرال است و نه سرباز. به جز این‌ها، ارتشی خوبی‌ست. می‌خواستم این را بدانید».
ژنرال نورمن شوارتسکف، فرمانده نیروهای ائتلاف در یک کنفرانس خبری در طول جنگ خلیج فارس.[۱]
«
»
دو فروند جنگنده اف-۱۶ فایتینگ فالکن و سه فروند جنگنده اف-۱۵ ایگل متعلق به نیروی هوایی آمریکا در حال پرواز بر فراز چاه‌های نفت به آتش کشیده‌شده کویت در جریان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ میلادی. خاموش‌کردن کامل حدود ۸۰۰ حلقه چاه نفت به آتش کشیده‌شده کویت، تا ۸ ماه پس از پایان جنگ به طول انجامید، اما اثرات زیست‌محیطی آن تا سال‌ها گریبان‌گیر آن کشور بود.
نقشه تحرکات نیروی زمینی از ۲۴ تا ۲۸ فوریه ۱۹۹۱ در طی عملیات طوفان صحرا
نقشه نبرد خفجی در سال ۱۹۹۱

صدام ضرب‌الاجل شورای امنیت را نپذیرفت. آمریکا و متحدانش با پشتیبانی شورای امنیت در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) حملهٔ هوایی گسترده‌ای را علیه عراق آغاز کردند. اسرائیل نیز توسط موشک‌های عراقی مورد اصابت قرار گرفت ولی از آنجا که نمی‌خواست کشورهای عرب از ائتلاف ضدعراق خارج شوند درصدد انتقام‌جویی برنیامد. یک نیروی زمینی که اغلب افرادش از قوای مسلح آمریکایی و انگلیسی و تیپ‌های پیاده‌نظام بودند ارتش صدام را در بهمن ماه سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) از کویت بیرون رانده و بخش جنوبی عراق را تا رود فرات اشغال کردند.

بوش در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با اشاره به درگیری‌های منطقه اعلام کرد: «موضوع، تنها یک کشور کوچک نیست، هدف ما یک عقیدهٔ تازه است- یک نظم نوین جهانی، نظمی که در آن کشورهای مختلف تحت یک جنبش گرد هم آمده تا به آرزوهای جهانی بشریت، یعنی: صلح و امنیت، آزادی و حاکمیتِ قانون دست یابند.»

ارتش پرتعداد و کم‌سلاح عراق در نهایت نشان داد که دیگر نمی‌تواند در برابر نیروهای زمینی سریع‌الانتقال ائتلاف و پشتیبانی هوایی قدرتمند آنها دوام بیاورد. تقریباً ۱۷۵٬۰۰۰ عراقی اسیر شده بودند و بنابر آمارهای اعلام‌شده از سوی آمریکا شمار تلفات عراقی‌ها به ۲۰٬۰۰۰ نفر می‌رسید. منابع دیگر شمار کشته‌ها را تا ۱۰۰٬۰۰۰ نفر هم بر آورد می‌کردند. عراق براساس توافقنامهٔ آتش‌بس قبول کرد که همهٔ جنگ‌افزارهای شیمیایی و بیولوژیک خود را از بین برده و به بازرسان سازمان ملل اجازهٔ بازرسی از پایگاه‌های خود را بدهد. تحریم تجاری سازمان ملل تا زمانی که عراق تمامی شروط را اجرا نکرده بود باقی می‌ماند.
پیامد حمله آمریکا به عراق
بزرگراه مرگ، بزرگراه بین بصره و شهر کویت

گروه‌های قومی و دینی عراق با استفاده از وضعیت به وجود آمده زمینه را برای شورشی جدید در کشور آماده دیده و به آن اقدام کردند. با اوضاع جاری پس از جنگ در عراق، ناآرامی‌های اجتماعی و قومی بین شیعیان، کردها و واحدهای نظامی ناراضی می‌توانستند خطر بزرگی برای دولت صدام باشند. شورش‌های کردها در شمال و شیعیان در جنوب و مرکز عراق با بی‌رحمی تمام پاسخ داده شد.

آمریکا که خود، عراقی‌ها را تشویق به شورش علیه صدام کرده بود هیچ کمکی جز کنترل منطقهٔ پرواز ممنوع عراق نکرد. ترکیه با هرگونه استقلال کردها مخالف بود و عربستان سعودی و دیگر کشورهای محافظه‌کار عرب از به وجود آمدن یک انقلاب شیعی دیگر مانند انقلاب ایران هراس داشتند. صدام که توانسته بود پس از شکست در جنگ، بحران‌ها را نیز کنترل کند، با کشوری مواجه بود که از نظر اقتصادی و نظامی به شدت آسیب دیده بود و او هرگز نتوانست آسیب‌ها را جبران کند. او دائماً بقای خود را نشانهٔ پیروزی عراق در جنگ با آمریکا اعلام می‌کرد. این پیغام صدام شهرت زیادی در جهان عرب پیدا کرد.

صدام با اصرار زیاد می‌خواست خود را مسلمانی مؤمن نشان دهد تا بتواند نظر گروه‌های دینی محافظه‌کار جامعهٔ عراق را به خود جلب کند. بعضی از عناصر شریعت اسلام به قانون عراق بازگردانده شدند. برای نمونه وی در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) حکم اعدام همجنس‌گرایان، تجاوزگران و فاحشگان را به قوانین عراق بازگرداند و عبارت «الله اکبر» را با دست‌خط خود به پرچم عراق افزود.

پس از اتمام جنگ رابطهٔ بین ایالات متحده و عراق همچنان متشنج ماند. در فروردین ماه سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) سرویس امنیتی عراق تلاش کرد تا جرج اچ دبلیو بوش رئیس‌جمهور سابق آمریکا را هنگام دیدار وی از کویت ترور کند اما ماموران امنیتی کویت بمب کار گذاشته شده در ماشین بمب‌گذاری شده را خنثی کردند. آمریکا در پاسخ به این اقدام در تاریخ ۵ تیر ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) حمله‌ای موشکی به ساختمان مرکزی اطلاعات عراق در بغداد کرد.

تحریم‌های سازمان ملل که به دلیل حملهٔ عراق به کویت وضع شده بودند و از صادرات نفت عراق نیز جلوگیری می‌کردند، همچنان بر جای خود باقی‌ماندند. این تحریم‌ها موجب سختی اوضاع زندگی و نابودی اقتصاد و زیربنای عراق شدند. تنها، قاچاق کالا در مرز سوریه و کمک‌های انسانی باعث بهبود نسبی این بحران می‌شد. سازمان‌های بین‌المللی مانند یونیسف و بهداشت جهانی WHO) تخمین می‌زنند که این تحریم‌ها بین ۵۰۰٬۰۰۰ تا ۲/۱ میلیون مرگ در پی داشته‌اند. اکثر جان‌باختگان، افراد زیر ۵ سال بوده‌اند. برخی افراد دیگر نیز که به این آمار شک دارند، برآورد می‌کنند که ۳۵۰٬۰۰۰ تن بین سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ (۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰) بر اثر تحریم‌ها جان خود را از دست داده‌اند و بیشتر مرگ‌ها به خاطر بمباران زیرساخت‌های عراق بوده‌است. سازمان ملل در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۷۵ (۱۹۹۶) به دولت عراق اجازه داد تا مقدار محدودی از نفت خود را در ازای دریافت غذا و دارو به فروش برساند. درآمد محدودی که از بابت برنامهٔ نفت در برابر غذای سازمان ملل متحد بدست می‌آمد به عراق جاری شد.

سیاست‌مداران آمریکایی همچنان صدام حسین را متهم به تخلف از موارد آتش‌بس نظیر توسعهٔ سلاح‌های کشتار جمعی و دیگر سلاح‌های ممنوعه، خودداری از انتشار اطلاعات دربارهٔ این سلاح‌ها و تخلف از تحریم‌های سازمان ملل و «منطقهٔ پرواز ممنوع» می‌کردند. حملات نظامی یک‌طرفهٔ آمریکا و انگلیس گاه‌و‌بیگاه در عراق انجام می‌شدند، که بزرگ‌ترین آنها عملیات روباه صحرا نام داشت که در سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸) انجام شد. دلیل اصلی بحران‌ها بین سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۷ (۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸) که موجب بمباران شدید عراق از سوی انگلیس و آمریکا در [[۲۵ آذر تا ۲۸ آذر ۱۳۷۷ (۱۹۹۸) گشت، در اختیار داشتن سلاح‌های غیرقانونی توسط عراق اعلام شد. دو سال پس از فعالیت‌های مداوم، جنگنده‌های آمریکایی و انگلیسی در بهمن ماه سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) با شدت بیشتری به پایگاه‌های نزدیک بغداد حمله کردند.

پس از جنگ، حمایت از صدام بین حامیان تکریتی وی، اعضای خانواده و دیگر پشتیبانان او تقسیم گشت. آنها مشارکت زیادی در فعالیت‌های سرکوبگرانه و مستبدانهٔ دولت داشتند. سرکوب مخالفان داخلی به شدت افزایش پیدا کرد و پسران صدام، عدی حسین و قصی حسین به شدت نیرومند گشته و موجی از ترورهای پنهان را به وجود آوردند. این دو به احتمال زیاد عوامل مؤثر در فرار دامادهای صدام (حسین کامل و صدام کامل) به اردن در مردادماه سال ۱۳۷۴ (۱۹۹۵) بودند. دامادهای صدام که جزء رده‌بالاترین نظامیان ارتش عراق به حساب می‌آمدند، پس از بازگشت به عراق در بهمن ماه همان سال (فوریهٔ سال بعد) کشته شدند.

همکاری عراق با بازرسان سازمان ملل در طول دههٔ ۹۰ میلادی متناوب بود. دسترسی بازرسان به پایگاه‌های مورد نظر نهایتاً در سال ۱۹۹۸ م. قطع شد. این طور گفته می‌شود که عراق در حال بازی دادن قدرت‌های غربی و دیگر کشورهای عرب بود و می‌خواست این طور نشان بدهد که مقادیر زیادی مواد ممنوعه در اختیار دارد که با استفاده از آنها می‌تواند به دوران اقتدار خویش بازگردد.
کشورهای شرکت کننده
مدال ملی کهنه سربازان خلیج فارس متعلق به ارتش ایالات متحده آمریکا
نیروهای نظامی عربستان سعودی در شهر کویت، ۱۹۹۱

    آمریکا: ۵۷۵٬۰۰۰ سرباز
    عربستان سعودی: ۵۲٬۰۰۰ سرباز
    ترکیه: ۵۰٬۰۰۰ سرباز
    بریتانیا: ۴۳٬۰۰۰ سرباز
    مصر: ۳۵٬۰۰۰ سرباز
    سوریه: ۱۶٬۰۰۰ سرباز
    فرانسه: ۱۴٬۶۶۳ سرباز
    کویت: ۷٬۰۰۰ سرباز
    پاکستان: ۵٬۵۰۰ سرباز
    کانادا: ۴٬۵۰۰ سرباز
    اسپانیا: ۳٬۰۰۰ سرباز
    امارات متحده عربی: ۲٬۰۰۰ سرباز
    مراکش: ۲٬۰۰۰ سرباز
    بنگلادش: ۲٬۰۰۰ سرباز
    عمان: ۹۵۰ سرباز
    نیجر: ۵۰۰ سرباز
    بحرین: ۲۰۰ سرباز
    سنگال: ۲۰۰ سرباز
    چکسلواکی: ۲۰۰ سرباز
    هلند: ۲۰۰ سرباز
    هندوراس: ۱۵۰ سرباز
    افغانستان: 1 سرباز

منطقه بی‌طرف عراق–عربستان

منطقه بی‌طرف عراق-عربستان، ناحیه‌ای بی طرف مابین عربستان سعودی و عراق بود که بر پایهٔ قراردادی از سال ۱۹۸۱ بین دو کشور تقسیم شد. هر چند با آغاز حملهٔ عراق به کویت٬ عراق کلیه قرارداد‌های خود را با سعودی‌ها -از جمله قرار داد مربوط به منطقه بی‌طرف بین دو کشور- کان لم یکن تلقی‌کرد. در همان سال عربستان سعودی این ناحیه را در سازمان ملل متحد به ثبت رسانید. امروزه بسیاری از نقشه‌های جدید این ناحیه را به صورت مجزا ترسیم نمی‌کنند.

کویت

کُویت کشوری در منطقه خاورمیانه است. کویت با کشورهای عراق و عربستان سعودی دارای مرزهای خاکی و با ایران از طریق خلیج فارس دارای مرزهای آبی است. پایتخت آن، شهر کویت می‌باشد.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ اطلاعات جغرافیایی
    ۳ اطلاعات جمعیتی
    ۴ حکومت
    ۵ تقسیمات کشوری
    ۶ جزیره‌های کویت
    ۷ جاذبه‌های گردشگری
    ۸ ویژگیهای مهم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کویت
        ۸.۱ بنادر مهم کویت عبارتند از
    ۹ جمعیت
    ۱۰ خط و زبان
    ۱۱ دین رسمی
    ۱۲ رسانه‌های عمومی
    ۱۳ اوضاع اقتصادی
    ۱۴ بخشهای مختلف اقتصادی
        ۱۴.۱ نفت
        ۱۴.۲ گاز
        ۱۴.۳ کشاورزی
    ۱۵ انرژی
        ۱۵.۱ برق
    ۱۶ مهمترین واحدهای صنعتی کویت عبارتند از
    ۱۷ نقش و عملکرد بخش صنعت در اقتصاد کویت
    ۱۸ واحد پول و اجزاء برابری آن
    ۱۹ تولید ناخالص داخلی
    ۲۰ منابع نیروی انسانی
    ۲۱ حمل و نقل و ارتباطات
    ۲۲ خطوط مخابراتی
    ۲۳ بازرگانی خارجی
        ۲۳.۱ صادرات
        ۲۳.۲ واردات
    ۲۴ اوضاع سیاسی
        ۲۴.۱ ساختار سیاسی
        ۲۴.۲ سیاست خارجی
    ۲۵ حاکمان کویت
    ۲۶ منابع

تاریخچه

تاریخ بنای کویت به شیخ برّاک بن غریر آل‌حمید، شیخ قبیلهٔ بنی خالد و حاکم امارت احساء می‌رسد که در اواخر سال ۱۱۱۰ هجری قلعه‌ای را با نام کوت برای ذخیرهٔ آذوقه و همچنین انبار کردن اسلحه بنا کرد که بعدها نام کویت از آن گرفته شد و سپس این شهر در عهد شیخ سعدون بن محمد آل‌حمید به خاندان آل صباح بخشیده می‌شود.[۱][۲][۳][۴][۵][۶] بازرگانی کویت در قدیم بیشتر بدست ایرانیان به ویژه مردم فارس و خوزستان انجام می‌شد. در آغاز رشد شهر، چند صد خانوار بهبهانی نیز از هر صنف در این بندر ساکن شدند.[۷]
اطلاعات جغرافیایی

موقعیت جغرافیایی: ۲۹ ۳۰ شمالی و ۴۵ ۴۵ شرقی

مساحت: ۱۷،۸۱۸ کیلومتر مربع

خط ساحلی: ۴۶۲ کیلومتر

ارتفاع: کمینه - ۰ متر (همسطح با خلیج فارس) | بیشینه - ۳۰۶ متر (منطقه‌ای صحرایی).

منابع طبیعی: نفت، ماهی و میگو، گاز طبیعی.

آّب و هوا: تابستان بسیار گرم و زمستان نسبتاً سرد، اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت شب و روز.
اطلاعات جمعیتی

جمعیت: ۳٬۳۹۹٬۶۳۷ (غیر کویتی)

ضریب افزایش جمعیت: ۳٫۳۶٪

جنس: ۱٫۵۲ مرد به ازای هر یک زن.

ملیت: ۴۳٪ کویتی، ۳۱٪ دیگر عربها، ۱۱٪ کرد، ۸٪ جنوب آسیایی، ۴٪ ایرانی، و ۳ درصد از دیگر ملیتها.

مذهب: ۸۵٪ مسلمان (۷۰٪ سنی و ۳۰٪ شیعی)، ۱۵٪ دیگر ادیان (مسیحی، هندو، و...)
برج آزادی در کویت

زبان: ۱- عربی (زبان رسمی) ۲- انگلیسی (زبان بازرگانی)
حکومت

نام قراردادی طولانی: دولت کویت (دولة الکویت - state of Kuwayt)

نام قراردادی کوتاه: کویت (الکویت - al Kuwait)

نوع حکومت: شیخ نشین (پادشاهی مشروطه)

مرکز (پایتخت): کویت
دو فروند جنگنده اف-۱۶ فایتینگ فالکن و سه فروند جنگنده اف-۱۵ ایگل متعلق به نیروی هوایی آمریکا در حال پرواز بر فراز چاه‌های نفت به آتش کشیده‌شده کویت در جریان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ میلادی. خاموش‌کردن کامل حدود ۸۰۰ حلقه چاه نفت به آتش کشیده‌شده کویت، تا ۸ ماه پس از پایان جنگ به طول انجامید، اما اثرات زیست‌محیطی آن تا سال‌ها گریبان‌گیر آن کشور بود.
تقسیمات کشوری

کشور کویت به شش استان به نامهای زیر بخش شده‌است:

    احمدی (الفحیحیل)
    الفروانیه
    الجهراء
    العاصمه (الکویت)
    حولی (السالمیه)
    استان مبارک‌الکبیر

جزیره‌های کویت

جزیره‌های جزء استان جهراء:

    بوبیان
    وربه

جزیره‌های جزء استان عاصمه (پایتخت):

    فیلکه
    کبر
    عوهه
    ام‌المرادم
    مسکان
    قاروه
    ام‌النمل

برج‌های کویت
جاذبه‌های گردشگری

    برج‌های کویت
    برج آزادی
    کلوپ‌های دریا
    موزه دانش و تاریخ طبیعی
    خانه ال بدر
    یادگار آزادی
    پارک شهرداری[۸]

ویژگیهای مهم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کویت

امیرنشین کویت با مساحت ۸۱۸/۱۷ کیلومترمربع و جمعیت حدوداً دو میلیون نفر در شمال شبه جزیره عربستان و شمال غربی خلیج فارس بین ۸ و ۳۰ درجه عرض جغرافیایی و ۴۶و۴۸ درجه طول شرقی قرار گرفته و از شمال به عراق، از جنوب به عربستان سعودی و از شرق به خلیج فارس محدود می‌باشد. کویت سرزمینی است مسطح و بیابانی که سطح آن پوشیده از ماسه‌است و عوارض طبیعی چون کوهها و رودها در آن وجود ندارد. از آنجا که فعالیتهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره پیرامون شهر (کویت) می‌چرخد، از نظر مساحت و جمعیت می‌توان مفهوم دولت - شهر را بر کویت اطلاق کرد. این کشور در کرانه‌های خلیج فارس دارای جزایر متعددی است که مهمترین و بزرگترین آنها عبارتند از: بوبیان، فیلکه، وریه، مسکان، عوهه، ام‌النمل، قاروره، ام‌المرادم و کبر. کویت به لحاظ وضعیت جغرافیایی همواره مرکز مهمی برای کشتیرانی و فعالیتهای دریایی بوده‌است.
بنادر مهم کویت عبارتند از

الف) بندر الاحمدی: بندر الاحمدی بزرگترین بندر نفتی کویت است که دارای چهار لنگرگاه است. اسکله شمالی بندر الاحمدی می‌تواند هم برای صادرات نفت خام و هم محصولات پالایش شده مورد استفاده قرار گیرد. ب) بندر شعیبه: دومین بندر بزرگ کویت، شعیبه‌است. دارای لنگرگاههای ویژه کالاهای تجاری، کانتینر و لنگرگاه مخصوص محصولات نفتی است که توسط شرکت ملی نفت کویت اداره می‌گردد. ج) بندر شویخ: این بندر قدیمی ترین بندر تجاری کویت است که می‌تواند کشتی‌های مختلف با آبخور ۵/۷ متر را در هر زمان و با آبخور ۵/۹ متر را فقط در وضعیت حداکثر مد آب بپذیرد. د) بندر الزور: بندر الزور (میناء المسعود) چهارمین بندر نفتی کویت است که صادرات نفت منطقه بیطرف یا مقسومه را انجام می‌دهد. ح) بندر دوحه: بندری کوچک است که در سال ۱۹۸۱ برای قایقها و لنجهای باری ساحلی که بین کشورهای منطقه خلیج فارس کالاهای سبک جابجا می‌نمودند، ساخته شد. عمق آب در آن به ۳/۴ متر می‌رسد. ج) بندر عبدالله: بندر عبدالله در سال ۱۹۵۴ جهت صادرات محصولات نفتی پالایشگاه میناء عبدالله بنا شد که دارای دو اسکله در عمق دو مایلی ساحل است.
جمعیت

طبق آخرین سرشماری بعمل آمده در ژوئیه ۲۰۰۱ جمعیت کویت در مجموع ۲،۲۵۴،۹۵۴ نفر بوده‌است. از این شمار ۷۷۰۱۸۰ نفر یعنی۳۹ درصد کویتی و ۱۲۲۰۹۳۵ نفر معادل ۶۳ درصد غیر کویتی و افراد فاقد تابعیت (بدون) می‌باشند. در مورد مناطق مسکونی، در حقیقت ۵ منطقه بیشتر در کویت وجود ندارد و بهمین دلیل در تقسیمات کشوری نیز پنج منطقه بنامهای العاصمه (پایتخت)، حولی، الاحمدی، الجهراء و الفروانیه بنام ۵ استان نامگذاری شده‌است. بیشترین جمعیت مربوط به استان حولی و کمترین جمعیت در استان الجهراء مقیم می‌باشند. جمعیت غیرکویتی‌ها مقیم این کشور نیز بیشتر در استان (حولی) ساکن می‌باشند. مردم کویت از نژادسفید و از تیره آریایی و سامی بوده و در میان آنها سایر نژادهای عرب مانند عدنانی‌ها (نخستین گروه مهاجر از نجد به این سرزمین در جمع قبیلة عنره بوده‌اند) و قحطانی‌ها نیز یافت می‌شود.
خط و زبان

خط وزبان رسمی در کویت عربی است. علاوه بر این زبان انگلیسی به دلیل سابقة حضور انگلیسی‌ها در این کشور و همچنین حضور آمریکا در حال حاضر به عنوان زبان دوم از اهمیت ویژه ا ی برخوردار می‌باشد
دین رسمی

در سرزمین کویت اسلام دین رایج و رسمی بوده و تقریباً همة مردم این کشور مسلمانند و به استثنای ۳۰ درصد جمعیت شیعه، بقیه پیرو مذهب تسنن می‌باشند که اکثراً مالکی می‌باشند. علاوه بر این حدود ۴ درصد مسیحی، از پیروان سایر ادیان نیز شمار اندکی در کویت زندگی می‌کنند. در نص ماده دوم قانون اساسی کویت آمده‌است: دین رسمی کشور اسلام است، و شریعت اسلامی منبع اصلی برای قانونگذاری است. بطور کلی حکومت کویت سعی در اجرای احکام اسلامی دارد و شئونات اسلامی در کویت بیش از دیگر کشورهای منطقه رعایت می‌شود و علاوه بر فعالیتهای دولتی، مراکز اسلامی مردمی نیز در این کشور فعال می‌باشند.
رسانه‌های عمومی

۱-(الرأی العام): این روزنامه به زبان عربی و در ۱۶ صفحه چاپ می‌شود. الرأی العام تا حدود زیادی منعکس کننده نظرات دولت کویت است و در افکار عمومی نسبتاً تأثیر دارد. ۲- (السیاسه): تیراژ آن ۷۰۰۰۰ هزار نسخه و دارای دفاتر نمایندگی دائمی در امان (اردن)، ریاض و قاهره‌است و نسخه‌های آن به اغلب کشورهای عربی ارسال می‌گردد. ۳- (الانباء): این روزنامه با تیراژی در حدود ۶۵ هزار نسخه در روز به زبان عربی چاپ و منتشر می‌شود و تا حدودی منعکس کننده نظرات مقامات رسمی کویت بوده و نفوذ دولت در آن زیاد است و نسبتاً در افکار عمومی تأثیر دارد. ۴- (الوطن) روزنامه الوطن با تیراژ ۶۵ تا ۷۵ هزار نسخه به زبان عربی منتشر می‌شود. این نشریه نسبت به دیگر روزنامه‌ها از استقلال نسبی برخوردار است و نزد افکار عمومی بویژه دانشجویان و روشنفکران مورد توجه‌است. ۵- (القبس): این روزنامه با تیراژی حدود ۷۰۰۰۰ نسخه از سوی مؤسسه مطبوعاتی القبس به زبان عربی منتشر می‌شود. علاوه براغلب کشورهای عربی در برخی کشورهای اروپایی نیز توزیع می‌گردد. از روزنامه‌های خبرساز کویت بوده و بخاطر تماس با مدیران ادارات و ارگانهای دولتی اخبار محلی را منتشر می‌کند و از نفوذ خوبی در افکار عمومی برخوردار است. رادیوکویت از سال ۱۹۵۱ فعالیت خود را آغاز نمود و قبل از اشغال این کشور از سوی رژیم عراق، با چهار فرستنده برنامه‌های خود را به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و فارسی پخش می‌کرد. در کویت فرستنده رادیویی با تلویزیون خصوصی وجود ندارد و این رسانه گروهی در کنترل کامل دولت است. تلویزیون کویت در حال حاضر با ۴ کانال فعالیت می‌کند. یک کانال به زبان عربی، کانال دوم به زبان انگلیسی و کانال سوم و چهارم مختص پخش گزارشهای ورزشی و فیلمهای سینمایی است
اوضاع اقتصادی

جنگ دوم خلیج فارس و اشغال کویت در سال ۱۹۹۰ ضربه مهلکی را بر اقتصاد کویت وارد ساخت و بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار از ذخایر خارجی و سرمایه گذاریهای این کشور را برباد داد. مجموع خسارات وارده به کویت در نتیجه اشغال آن از سوی عراق بیش از ۴۴/۱۰۹ میلیارد دلار برآورد شده‌است. پس از جنگ خلیج فارس نیز ساختار اقتصاد کویت تغییری نیافت. تولید ناخالص داخلی کشور پس از یک افول ناشی از اشغال تا سال ۱۹۹۳ روبه افزایش نهاد. کویت اقتصادی کوچک و محدود، ولی باز دارد که به شدت به صدور نفت خام وابسته‌است. فروش نفت خام ۹۰ درصد تولید ناخالص داخلی و ۷۵ درصد بودجه دولت را شامل می‌شود. بحران جهانی نفت در اواخر سال ۱۹۹۸ و اوایل سال ۱۹۹۹ موجب شد تا بودجه این کشور از ۵/۵ میلیارد دلار به ۳ میلیارد دلارکاهش یابد وهمین امر مشکلات گسترده‌ای را برای اقتصاد کویت فراهم آورد. البته حجم زیاد ی از مشکلات اقتصادی کویت در ۱۰ سال گذشته مربوط به اثار تخریبی حمله عراق به تاسیسات نفتی این کشور در سال ۱۹۹۰ است. تامین بودجه بازسازی شهرها و واحدهای اقتصادی از یکسو و هزینه اعزام نیروهای نظامی آمریکا برای دفاع از کویت در مقابل تهدیدات جاه طلبانه عراق موجب شده‌است که دولت کویت در سال‌های اخیر به فکر جذب سرمایه‌های خارجی در کشور باشد. کویت با توجه به جمعیت کم و تولید ناخالص ملی نسبتاً بالا، از درآمد سرانه خوبی برخوردار است. متوسط درآمد سرانه مردم کویت که در سال ۱۹۹۹ حدود ۱۲ هزار و ۵۰۰ دلار بود، در سال ۲۰۰۰ به حدود ۱۴ هزار دلار رسید. در این کشور کمتر کسی زیر خط فقر زندگی می‌کند و اغلب خانواده‌ها از زندگی نسبتاً مرفهی برخوردارند. تمایل به تجملات و تشریفات که به صورت یک خرده فرهنگ در خانواده‌های کویتی نمود یافته‌است، برگرفته از همین رفاه نسبی اجتماعی است. نرخ تورم اقتصادی در کویت کمتر از ۲ درصد برآورد می‌شود که نرخ معقولی است (این نرخ در سال ۱۹۹۷ حدود ۷/۸٪ درصد بود). کویت یک میلیون نفر نیروی کار دارد که اغلب آنها مهاجران کشورهای اطراف هستند.۵۰ درصداز نیروی کار کویت در بخشهای دولتی و خدمات اجتماعی،۴۰ درصد در بخش خدمات و ۱۰ درصد در بخش صنعت و کشاورزی شاغلند. کویت خریدار خوبی برای مواد غذایی، مصالح ساختمانی، سبزیجات و پوشاک کشورهای اطراف است. واحد رسمی پول کویت دینار است که خود به یکهزار فلس تقسیم می‌شود. هر دلار امریکا در حال حاضربا ۰٫۲۸۰۷۳دینار کویت برابری می‌کند(۱۸ دسامبر ۲۰۱۱) شهر کویت به لحاظ هزینه‌های بالای زندگی در آن، یکی از ۲۰ شهر گران جهان است پس از سال ۱۹۹۱ مشکلات اقتصادی پیشین کویت با پیامدهای زیانبار و سنگین جنگ دوم خلیج فارس گره خورد و نیاز مبرم به تحول در ساختار اقتصادی این کشور گردید. دولت کویت برای پیمودن این راه و حل مشکلات بنیادی اقتصادی خود از مشورتهای بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول کمک گرفت. درسال ۱۹۹۳ هیئتهای کارشناسی این دو سازمان از کویت بازدید کردند و اجرای یک برنامة اصلاحات اقتصادی را توصیه نمودند که محورهای عمده آن عبارت است از: ۱- خصوصی سازی ۲- حذف یارانه‌ها (سوبسید) و خدمات رایگان، افزایش مالیاتها کویت در کشورهای اروپایی و آمریکایی و آسیایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم سرمایه‌گذاری کرده‌است. عمده ترین این سرمایه گذاریها در هفت کشور صنعتی دنیا می‌باشد. تراز پرداخت‌های تجاری کویت در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ به ترتیب۱/۷ میلیارد دلار و ۶۴۱ میلیون دلار بود. همچنین، تراز حساب جاری این کشور در سال‌های فوق به ترتیب به ۹/۷ میلیارد و۹/۲ میلیارد دلار رسید. نفت خام، مواد پتروشیمی، فراورده‌های غذایی، فلزات ساختمانی و نمک، عمده محصولات صنعتی ومعدنی کویت را تشکیل می‌دهند. کویت همچنین توان تولید ۲۷ میلیارد کیلو وات ساعت انرژی الکتریکی دارد که تماماً توسط نیروگاه‌های حرارتی تامین می‌شود و به مصرف واحدهای داخلی می‌رسد. کویت کشاورزی چندان مطرحی ندارد و فعالیتهای شیلاتی آن محدود به صید ماهی و میگو می‌شود. حجم صادرات سالانه این کشور به ۵/۱۳ میلیارد دلارو میزان واردات آن به ۱/۸ میلیارد دلار می‌رسدآمریکا، ژاپن، کره جنوبی، هند، سنگاپور، انگلیس، آلمان وایتالیا بزرگترین شرکای تجاری کویت هستند.
بخشهای مختلف اقتصادی
نفت

کویت با وجود وسعت کم یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت جهان است. عایدات نفتی مهمترین مؤلفه درآمدهای دولت کویت بشمار می‌رود. ذخایر نفتی این کشور ۷۰ میلیارد بشکه تخمین زده می‌شود که بیش از سه برابر ذخایر نفتی ایالات متحده آمریکا و ۱۰ درصد از کل ذخایر نفتی جهان است. تولید نفت کویت طی سال ۱۹۹۴ در سطح ۲ میلیون بشکه در روز (شامل نفت استخراج شده از منطقه بی طرف) قرار داشت. در خرداد ماه ۱۳۷۳ با بازسازی و راه‌اندازی کامل سومین واحد تقطیر پالایشگاه الاحمدی توان پالایش نفت کویت به ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید که از این مقدار حدود ۱۲۰ هزار بشکه به مصرف داخلی و روزانه ۷۰۰ هزار بشکه آن صادر شد. میزان تولید ناخالص داخلی کویت در سال ۱۹۹۹ به خاطر کاهش قیمت جهانی نفت به مرز ۸/۲۵ میلیارد دلار رسیده بود، در سال ۲۰۰۰ با روند افزایش نرخ نفت در بازارهای بین‌المللی به بیش از ۲۹ میلیارد دلار رسید. از سوی دیگر، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کویت هم اکنون بین ۵/۲ تا ۳ درصد برآورد می‌شود (این نرخ درسال ۱۹۹۹حدود ۱/۱ درصد بود) طی سالهای گذشته با بهره‌برداری از سه حلقه چاه جدید در منطقه مرزی (الرتقه) جمع چاههای در دست بهره‌برداری در این منطقه را به ۱۱ حلقه رساند. چاههای منطقه (الرتقه) مورد ادعای دولت عراق است و به موجب علامت گذاری جدید مرزی در طرف کویت واقع شده‌است. اجلاس وزرای نفت کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در ژانویه ۲۰۰۱ سقف تولید نفت کویت را درحد ۲ میلیون و ۲۱ هزار بشکه در روز تعین کرد.
گاز

همپای رشد صنعت نفت در کویت، این کشور اقداماتی را نیز برای استخراج و بهره‌برداری از منابع گاز طبیعی (بوتان، پروپان، نپتان) آغاز کرد. منابع گاز در اطراف بندر الاحمدی و شعیبه ذخیره و سپس توسط سوپر تانکرهای ویژه حمل گاز به کشورهای مصرف کننده از جمله ژاپن و سایر کشورهای غربی صادر می‌گردد. تولید و استخراج گاز در کویت روند رو به رشدی را نشان می‌دهد هر چند که در آن نوساناتی نیز دیده می‌شود.
کشاورزی

کویت با قرارگرفتن در عرض جغرافیایی ۳۰ درجه شمالی و در حاشیه بیابانهای خشک و سوزان شبه جزیره عربستان یک کشور با آب و هوای خشک بیابانی و فاقد هرگونه آب جاری است. فقدان آبهای سطحی مناسب برای کشت، نامساعد بودن و هوای گرم و بیابانی کویت را از لحاظ کشاورزی سرزمین بسیار فقیری ساخته‌است. زمینهای قابل کشت کویت تنها مساحتی حدود ۱/۱٪ از خاک این کشور یعنی کمتر از ۲۰۰ کیلومترمربع و مراتع آن نیز فصلی است. به همین دلیل بخش کشاورزی و دامداری در کویت کم اهمیت و ناچیز است. کشاورزی در واقع اساس و پایه معیشتی مردم کویت نیست و ساختار اقتصادی این کشور به آن وابستگی ندارد. هرچند کویت بخاطر نداشتن آب جاری وخاک مناسب کشاورزی یک کشور کشاورزی محسوب نمی‌شود، ولی از سال ۱۹۵۳ کشاورزی در کویت مورد توجه قرار گرفت. در دهه ۱۹۷۰ با اوج گیری درآمد نفت کویت و اختصاص مبالغ بیشتر برای یارانه بخش کشاورزی، چند شرکت کشاورزی در کویت بوجود آمدند که با استفاده از منابع آب زیرزمینی و اصلاح خاک کشتزارهای نسبتاً بزرگی را در مناطق الصلیبیه، الوفره و العبدلی ایجاد نمودند. کل مساحت کویت ۱۷۸۱۸ کیلومتر مربع است و همانطور که گفته شد کمتر از ۲۰۰ کیلومتر مربع یعنی ۱۲/۱٪ آنرا زمینهای مناسب برای کشاورزی تشکیل می‌دهند. تقریباً ۴۲ کیلومتر مربع از این زمینها بصورت نخلستان یا کشتزار در دست بهره‌برداری است و باقی‌مانده آن به لحاظ نبود آب، لم یزرع باقی‌مانده‌است. کشتزارها و زمینهای قابل کشت کویت پراکنده بوده و سه ناحیه الجهراء، العبدلی و الوفره مهمترین و وسیعترین واحدهای کشاورزی کویت هستند که به عنوان مراکز کشاورزی کویت شهرت یافته‌اند. در این نواحی گندم، جو، چند نوع حبوبات و برخی از انواع سبزی و صیفی جات کشت می‌شود. علیرغم محدودیتهای کشاورزی در کویت چند قلم از فراورده‌های کشاورزی و دامی می‌توانند پاسخگوی نیازمندیهای بازار کویت باشند. بطور مثال در سال ۱۹۸۷، ۴۵٪ از تخم مرغ و ۴۰٪ از گوشت مرغ و ۷٪ از علوفه مصرف داخلی از کشتزارها و باغچه‌های داخلی تأمین شد. در همین سال مقدار فراورده‌های دامی و کشاورزی تولید شده: ۴۴۷ میلیون تخم مرغ، ۳۰ هزار تن گوشت مرغ، ۱۶۵۴ تن گوشت گوسفند و بره و ۲۳۴ تن گوشت گاو و تولید شیر ۵۳ هزار تن بوده‌است. برپایه آمار سال ۱۹۹۳ مجموع فراورده‌های کشاورزی کویت شامل محصولات زمستانی، تابستانی و فراورده‌های گلخانه‌ای، ۱۴۸۶۳۲ تن بوده‌است. بدلیل نامساعد بودن آب و هوا کاشت و داشت گیاهان گلخانه‌ای و برداشت این نوع محصولات در کویت در مقایسه با کشتزارهای فضای آزاد رونق خوبی دارد. در سال ۱۹۹۳ برداشت فراورده‌های کشاورزی گلخانه‌ای ۳۷۶۶۲ تن بود. فراورده‌هایی مانند گوجه، خیار، فلفل، بامیه، لوبیاسبز، بادمجان، توت فرنگی، پیاز، سبزیجات، کلم، کاهو، ذرت و برخی دیگر از اقلام کشاورزی با این شیوه کشت و برداشت می‌شوند. هر چند دامداری بخش جدایی ناپذیر از زندگی قبیله‌ای بشمار می‌آید لکن متناسب با فقر پوشش گیاهی و گرایش بیشتر کویتی‌ها به ماهیگیری، نگهداری و پرورش دام و طیور رونق چندانی در کویت نداشته‌است. برخلاف بخش کشاورزی که پیش از دوران رونق نفتی نقش چندانی در اقتصاد کویت نداشتند، ماهیگیری و بهره‌برداری از منابع دریایی یکی از منابع اصلی درآمد کویتی‌ها در دوره یاد شده بود. صید ماهی و میگو بصور ت قابل توجهی در کویت رونق دارد و خوراک دریایی برای مصرف داخلی کویت و بعضاًُ صدور به خارج را عرضه می‌نماید. در سال ۱۹۹۴ مجموع ماهی و میگو که صید و به بازار داخلی کویت وارد شد بیش از ۹۹۳۲ تن بود. در کویت چند شرکت در بخش ماهیگیری فعالیت دارند که به صید، انجماد، بسته بندی و فروش (دربازار داخلی یا صادرات) ماهی و میگو می‌پردازند. سازمان امور کشاورزی و منابع دریایی کویت براساس دو طرح کوتاه مدت پنج ساله و بلند مدت ۲۰ ساله که تا سال ۲۰۰۸ به درازا می‌کشد تلاش دارد بخش کشاورزی را گسترش دهد. در حال حاضر نیز به منظور گسترش کشاورزی سیاستهای تشویقی و تسهیلاتی را اعمال می‌نماید. کمکهای دولتی به بخش کشاورزی شامل موارد متعددی است که از تأمین نیروهای فنی و متخصص تا ارائه بذرهای اصلاح شده، کودهای شیمیایی، پلاستیک سفید (برای گلخانه) با قیمتهای پایین را شامل می‌شود. میانگین کمکهای دولت کویت به بخش کشاورزی نزدیک به ۸۰۰ دینار برای هر کشتزار در سال برآورد شده‌است. تسهیلات اعتباری ویژه دولت برای بخش کشاورزی اعطای وامهای کشاورزی تا ۲۰ هزار دینار (۶۶ هزار دلار) در اقساط ۱۵ ساله بدون بهره، وامهای بیش از ۲۰ هزار دینار با اقساط ۱۰ ساله و با بهره ۲ درصد را شامل می‌شود. علاوه بر سازمان امور کشاورزی و منابع دریایی کویت که ارگان دولتی و مسئول این بخش در کویت است سازمانها و اتحادیه‌های دیگری نیز در بخش کشاورزی فعالیت دارند از جمله جمعیت مهندسین کشاورزی کویت، اتحادیه کشاورزان کویت، اتحادیه ماهیگیران و صاحبان کشتی‌های کوچک، اتحادیه جمعیتهای تعاونی تولیدکننده فراورده‌های کشاورزی، جمعیت کشاورزی الوفره، جمعیت کشاورزی العبدلی و چند اتحادیه و سازمان غیردولتی دیگر. مجموع نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی و ماهیگیری کویت براساس آمار وزارت برنامه ریزی تا پایان سال ۱۹۹۴، ۹۸۵/۱۵ نفر بود که ۶/۱٪ از مجموع نیروی کار این کشور را تشکیل می‌دهند. بخش کشاورزی شامل (پرورش دام و طیور) و ماهیگیری سهم بسیار ناچیز در تولید ناخالص داخلی کویت دارند. مجموع رقم تولید ناخالص داخلی این بخش در سال ۱۹۹۳، ۳/۲۲ میلیون دینار (معادل ۲۵۹/۷۴ میلیون دلار) بود که ۳۴٪ درصد تولید ناخالص داخلی کویت را تشکیل می‌داد.
انرژی
برق

در سال ۱۹۵۳ برای نخستین بار در کویت با بهره‌برداری از یک مولد بخار، نیروی برق بدست آمد. این مولد در منطقه الشویخ با توان تولید ۷۵۰ کیلووات ساعت برق آغاز بکار کرد. در حال حاضر توان تولید اسمی برق کویت ۶۸۹۸ مگاوات است. این میزان تولید برق تقریباً ۱۵٪ بیشتر از مصرف آن است که در سال ۱۹۹۳، ۱۷۱۶۳ میلیون کیلووات ساعت بود. بطور کلی کویت دارای شش نیروگاه برق بزرگ است. کویت گذشته از ذخایر سرشار نفت، دارای منابع طبیعی مهم و شناخته شده دیگری نیست. در کنار فقر منابع طبیعی، محدودیت منابع انسانی عامل دیگری است که در بررسی ساختار اقتصادی کویت باید مورد توجه قرار گیرد. در ذیل با اشاره کوتاه به صنایع در کویت مطالبی پیرامون تعداد، ترکیب و مهمترین واحدهای صنعتی کویت خواهد آمد. براساس آمار وزارت بازرگانی و صنعت کویت مجموع واحدهای صنعتی این کشور به ۷۸۷ واحد می‌رسد. بیشتر واحدهای صنعتی یادشده کارگاههای صنایع سبک تبدیلی هستند که در زمینه معادن (شن و ماسه و سنگ) مواد غذایی، نوشیدنی‌های غیرالکلی، منسوجات، پوشاک، چرم، صنایع چوبی، اثاثیه، کاغذ چاپ و انتشار، صنایع شیمیایی، فراورده‌های نفتی، ذغال، نایلون و پلاستیک، تولیدات مواد خام غیرفلزی، اقلام ساختمانی، ماشین آلات و تجهیزات و ابزار فعالیت دارند. این رقم پالایشگاهها و صنایع نفتی را نیز شامل می‌شود.
مهمترین واحدهای صنعتی کویت عبارتند از

پالایشگاه‌ها: پالایشگاهها و صنایغ نفتی مهمترین واحدهای صنعتی کویت هستند. کویت دارای سه پالایشگاه عمده‌است که عبارتند از: پالایشگاه الاحمدی، پالایشگاه میناء عبدالله و پالایشگاه شعیبیه، توان پالایش نفت در سه پالایشگاه مذکور تا یک میلیون بشکه در روز برنامه ریزی شده‌است. صنایع پتروشیمی: صنایع پتروشیمی کویت چندان گسترده نیست. این صنایع از سال ۱۹۷۱ آغاز بکار کرد. صنایع شیمیایی: چندین واحد صنعتی که عمدتاً به پالایشگاههای کویت وابسته هستند به تولید مواد شیمیایی از قبیل گازهای صنعتی (ارگون، فرئون، هالون) اکسیژن می‌پردازند. تأسیسات و واحدهای صنعتی کویت در ۲۹ ناحیه مختلف کشور عمدتاًُ در اطراف شهر کویت، ناحیه مرکزی و جنوبی در کنار بنادر مستقر شده‌اند. ناحیه صنعتی الشعیبه اولین و مهمترین ناحیه صنعتی کویت به لحاظ بزرگی و اهمیت صنایع مستقر در آن است. پس از ناحیه الاحمدی و العبدالله به لحاظ اهمیت و بزرگی واحدهای صنعتی مستقر در آنها که عمدتاً" پالایشگاههای نفت کویت و صنایع وابسته به آن هستند قرار می‌گیرند. از نظر پراکندگی تعداد واحدهای صنعتی، نواحی الشویخ، صبحان، الری، امغره و کبار المقاولین بیشترین تعداد کارگاههای صنعتی را دارا هستند و پس از آنها مناطق الاحمدی، المطلاع، الشعیبه و الصلیبه به ترتیب بیشترین واحدهای صنعتی را دارا هستند.
نقش و عملکرد بخش صنعت در اقتصاد کویت

چنانچه گفته شد اقتصاد کویت به لحاظ شرایط جغرافیایی و منابع طبیعی تقریباًُ بطور کامل به نفت وابسته‌است و صنایع تولیدی غیرنفتی نقش چندانی در اقتصاد کویت ندارند. علی‌رغم سیاستهای تشویقی دولت کویت از جمله وامهای بلند مدت با نرخ‌های تشویقی بهره، یارانه اجاره زمین و محوطه‌های صنعتی در مجموع عملکرد صنایع تولیدی و نقش آنها در تولید ناخالص داخلی کویت چندان امیدوار کننده نیست.
واحد پول و اجزاء برابری آن

پول رایج کویت دینار است که از آوریل ۱۹۶۱ بجای روپیه هندی واحد پول کویت شد. هریک دینار مساوی با ۱۰۰۰ فلس و مسکوکات فلزی آن ۱۰۰ فلس، ۵۰ فلس، ۲۰ فلس، ۱۰ فلس و ۵ فلس و اسکناسهای آن ۲۵۰ فلس (ربع دینار)، ۵۰۰ فلس (نیم دینار)، یک، ۵، ۱۰ و ۲۰ دیناری هستند. دینار کویت مانند واحد پول دیگر کشورهای صادرکننده نفت وابستگی مستقیم مؤثری با دلار دارد. دینار کویت آزادانه قابل تبدیل است و نرخ برابری آن روزانه اعلام می‌شود. طی سال ۲۰۰۰ نرخ دینار در برابر دلار ۳،۶ فلس بود.
تولید ناخالص داخلی

تولید ناخالص داخلی کویت پس از جنگ دوم خلیج فارس و از سرگیری فعالیتهای اقتصادی در سال ۱۹۹۲ رشد داشت. در سال ۱۹۹۳ تولید ناخالص داخلی کویت به ۳۴/۷ میلیارد دینار رسید که در مقایسه با سال ۱۹۹۲، ۳۳٪ رشد داشت. این مبلغ در سال ۱۹۹۹ بالغ بر ۸/۴۴ میلیارد دلار بوده‌است.
منابع نیروی انسانی

کشور کویت تلاش می‌نماید که در تمام شئون مملکتی از بهترین شیوه‌های مدرن اجتماعی استفاده نماید. به همین دلیل سیستم کارگری را برمبنای قانون کار و ضوابط مربوطه استوار نموده‌است. منابع کارگری کویت را اکثراً خارجیان تشکیل می‌دهند. مشکل کمبود نیروی انسانی بویژه در بخش ساختمانی مقامات کویتی ر ا بر آن داشته که در این مورد یک راه حل موقتی پیدا و شرکتهای ساختمانی و پیمانکاران را مسئول تأمین نیروی انسانی و برای اجرای برنامه مربوطه نمایند. بنابر آخرین آمار خارجیان مقیم این کشور به تفکیک تابعیت که از سوی اداره آمار انتشار یافته، کشور مصر با ۲۸۰۸۱۵ نفر یعنی ۲۳٪ خارجیان را تشکیل می‌دهند و در رده‌های بعدی هند با ۲۱۹،۷۷۰ نفر (۱۸٪)، بنگلادش ۱۲۲،۰۰۰(۱۰٪)، سریلانکا ۱۲۱،۵۰۰ نفر (۱۰٪)، پاکستان ۹۷،۶۷۵(۸٪)، سوریه (اکثریت کردها) ۸۵،۴۶۵ (۷٪)، جمهوری اسلامی ایران با ۷۳،۶۷۵ نفر (۶٪) از جمعیت خارجیان مقیم این کشور را تشکیل می‌دهند و در رده‌های بعدی اتباع فیلیپین، لبنان، اردن و عراق و برخی دیگر کشورها را می‌توان نام برد. ۹۸ درصد کارگران بخش خصوصی را خارجیان تشکیل می‌دهند قوانین کار تنظیم شده بیشتر جنبه دفاع از کارفرما را دارد تا کارگر. البته قانون جدید کار، بیش از چند سال است که به مجلس ارائه شده ولی تاکنون به تصویب نرسیده‌است.
حمل و نقل و ارتباطات

به لحاظ موقعیت جغرافیایی، حمل و نقل دریایی در کویت اهمیت شایان و درجه اول دارد. در واقع شالوده و هویت این کشور با وجود یک بندرگاه مناسب بازرگانی در خلیج کویت در هم آمیخته و اساس پیدایش این امیرنشین کوچک حاشیه خلیج فارس بشمار می‌رود. کویت ناوگان کشتیرانی بازرگانی اختصاصی در اختیار ندارد بلکه یکی از شرکای (شرکت کشتیرانی متحده عرب) است که بیشتر حمل و نقل بازرگانی کویت را انجام می‌دهد. این شرکت کشتیرانی در سال ۱۹۷۶ تأسیس شده و دیگر شرکای آن کشورهای عرب حوزه خلیج فارس هستند کشتیهای این شرکت بین کشورهای اروپایی، بنادر دریای مدیترانه، ژاپن، سواحل شرقی آمریکا، آمریکای جنوبی و بنادر عربی خلیج فارس و دریای سرخ رفت‌وآمد می‌کنند. کویت برای حمل و نقل مسافر و کالا علاوه بر ناوگان دریایی از خطوط هوایی خود نیز استفاده می‌کند. ناوگان هوایی کویت در خطوط هواپیمایی کویت که یک شرکت دولتی است و توسط سازمان هواپیمایی کشوری کویت اداره می‌شود متمرکز است. کویت دارای ۶ فرودگاه قابل پرواز است که در میان آنها از یک فرودگاه برای پروازهای بین‌المللی بهره‌برداری می‌شود. در بخش حمل و نقل زمینی با توجه به مساحت کم کویت، تمرکز جمعیت در کناره ساحل و عمدتاً" در بخش مرکزی و خلیج کویت فاقد شبکه راه آهن است و حمل و نقل زمینی جاده‌ای از لحاظ جابجایی مسافر پس از هواپیمایی و از لحاظ جابجایی کالا پس از کشتیرانی قرار می‌گیرد. کویت در بین کشورهای عربی، دارای بالاترین رقم سرانه خودروهای شخصی است و از این حیث در جهان پس از ۶ کشور صنعتی پیشرفته در رتبه هفتم قرار می‌گیرد.
خطوط مخابراتی

کویت از لحاظ وضعیت ارتباطات تلفنی وضعیت مناسبی دارد. خدمات تلفنی کویت از طریق ۳۵ ایستگاه در سراسر خاک کویت انجام می‌شود. رقم سرانه خطوط تلفن در کویت۴ در هزار است. کویت مثل سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از تجهیزات مخابراتی گسترده‌ای برخوردار است. در این کشور بیش از۵ هزارشماره تلفن ثابت و۲ هزار شماره تلفن همراه فعال است. مردم کویت امواج ۲۷ ایستگاه رادیویی و یک ایستگاه رادیویی با طول موج کوتاه را دریافت می‌کنند، ضمن آنکه برنامه‌های تلویزیونی این کشور ازطریق ۱۳ شبکه در سراسر کشور پخش می‌شود. از لحاظ امکانات ترانزیتی و راه‌های مواصلاتی، کویت فاقد خطوط ریلی است، ولی نزدیک به ۴ هزار و ۴۵۰ کیلومتر جاده، ۸۷۷ کیلومتر لوله انتقال نفت خام،۴ کیلومتر لوله انتقال فراورده‌های نفتی، ۱۶۵ کیلومتر لوله انتقال گاز طبیعی،۶ بندر تجاری وصیادی و ۷ فرودگاه بزرگ وکوچک در این کشور وجود دارد. چهار فرودگاه کشور کویت نیز شرایط پذیرش هواپیماهای پهن پیکر را دارا است.
بازرگانی خارجی

تقریباً بجز نفت و دیگر فراورده‌های نفتی، نیازمندیهای کویت از خارج وارد می‌شود و شهروندان آن با داشتن درآمد سرانه سالانه نزدیک به ۱۴ هزار دلار، قدرت خرید، سطح معیشتی بالا و روحیه مصرفگرا، بازاری پرکشش برای کالاهای وارداتی را فراهم کرده‌اند. بدین ترتیب میانگین سرانه واردات کالا در کویت بیشترین رقم در بین کشورهای جهان است که در سال ۱۹۸۷، ۸۱۸ دینار کویت بود. کویت از یک سیاست بازرگانی آزاد که خود جزئی از سیستم اقتصادی آزاد بشمار می‌آید پیروی می‌کند و برای واردات بسیاری از کالاها ممنوعیتی ندارد. مقررات گمرکی کویت نیز سهل گیرانه‌است. تعرفه‌های گمرکی در سه دسته ۴٪، ۸٪ و بیشتر از ۸٪ اعمال می‌شود.
صادرات

طبیعتاً نفت و فراورده‌های نفتی مهمترین اقلام صادراتی کویت و بیش از ۹۶٪ آنرا تشکیل می‌دهند. در سال ۱۹۹۴ مجموع ارزش صادرات کویت، ۳۴/۳ میلیارد دینار (بیش از ۱۱ میلیارد دلار) بود که از این رقم ۱۱/۳ میلیارد دینار (۳/۱۰ میلیارد دلار) را صادرات نفتی تشکیل می‌دادند.
واردات

جمع ارزش واردات کویت طی سال ۹۳ (بدون احتساب خریدهای تسلیحاتی) ۸۴/۱۲۳/۲ میلیون دینار (بیش از ۷ میلیارد دلار) بود که به واردات ۴۴ قلم کالا اختصاص یافت. مهمترین اقلام وارداتی کویت حسب ارزش در سال ۱۹۹۳ را انواع خودرو و لوازم یدکی، هواپیماهای مسافربری، زیورآلات، جواهرات و فلزات قیمتی، دام زنده، منسوجات، لوله برای خطوط لوله نفت، پوشاک، تجهیزات صنایع نفتی و گاز، دارو، لوازم منزل، دکوراسیون منزل، سیگار، لوازم الکتریکی منزل و ساختمانی، لاستیک، موادغذایی، تجهیزات ارتباطات و حمل و نقل تشکیل می‌دادند. براساس آمار سال ۱۹۹۲ فرانسه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، هند، هنگ کنگ، چین، پاکستان، مصر، ایتالیا، فیلپین، بحرین، آمریکا مهمترین کشورهای واردکننده کالاهای غیرنفتی از کویت هستند. برپایه همین آمار آمریکا، ژاپن، آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هند و عربستان سعودی کشورهای عمده صادرکننده کالا به کویت هستند که رقم صادرات هریک از آنها بیش از ۳۵۰ میلیون دلار بوده‌است. جمهوری اسلامی ایران در سالهای ۱۹۹۴ با ۰۹۳/۲۶ میلیون دینار هیجدهمین، در سال ۱۹۹۵ با ۶۳۶/۲۴ میلیون دینار بیست و یکمین، در سال۱۹۹۶ با ۸۱۳/۱۹ میلون دینار بیست و ششمین و در سال ۱۹۹۷ با ۳۷۴/۱۸ میلون دینار بیست و هفتمین کشور صادرکننده کالا به کویت بود.
اوضاع سیاسی

کویت در ۱۴ مه ۱۹۶۲ به عنوان صد و یازدهمین کشور به عضویت سازمان ملل در آمد. در دسامبر ۱۹۶۱ اولین انتخابات در کویت منجر به تشکیل مجلس مؤسسان شد که ۲۰ عضو دیگر آن از اعضای کابینه بودند که وظیفة بررسی و تصویب قانون اساسی را داشتند بر آن اساس مجلس ملی کویت با ۵۰ عضو در ژوئیة ۱۹۶۳ تشکیل و شیخ صباح سالم الصباح به نخست وزیری کویت منصوب گردید. دولت عراق در اکتبر ۱۹۶۳ کویت را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخت. پس از شیخ عبدالله السالم الصباح که مورد علاقه و احترام ملت کویت بود و تا سال ۱۹۶۵ زمام امور این کشور را بدست داشت، برادرش شیخ صباح السالم الصباح به حکومت رسید. شیخ صباح السالم الصباح در ۳۱ دسامبر ۱۹۷۷ فوت کرد و شیخ جابر الاحمد الجابر الصباح حاکم کنونی کویت زمام امور را بدست گرفت. بموجب قانون اساسی کویت، امارات در خاندان آل صباح موروثی می‌باشد و حکومت کویت مرکب از قوای سه‌گانه مقننه، قضاییه و مجریه‌است که از یکدیگر تفکیک شده و یک شورای مشورتی امیر کویت را در امور مملکتی یاری می‌کند. فعالیتهای حکومت نیز طبق قانون اساسی توسط مجلس امت کویت کنترل می‌شود. کویت از لحاظ تقسیم بندی اداری دارای ۵ استان است که هریک از آنها توسط استانداری که از سوی امیر منصوب می‌شود، اداره می‌گردد. این پنج استان عبارتند از: استان مرکزی (العاصمه)، استان الحوالی، استان الاحمدی، استان الجهراء و استان الفرونیه.
ساختار سیاسی

می‌توان گفت که ساختار سیاسی کویت از بین کشورهای منطقه در یک چارچوب عربی و خلیجی به الگوی سیاسی دمکراسی غربی نزدیک تر است. در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مردم کویت از آگاهی و رشد سیاسی و سطح علمی خوبی نسبت به سایر کشورها برخوردارند. در این کشور احزاب سیاسی رسمی و یا غیررسمی وجود ندارد. جمعیت‌های سیاسی و مذهبی تحت پوشش مسائل مذهبی و اجتماعی می‌توانند فعالیتهای سیاسی داشته باشند. کویت به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص و داشتن منابع سرشار نفت، برقراری روابط با تمام کشورها رادر حفظ ثبات خلیج فارس مثبت می‌داند. قانون اساسی کویت پایه روابط خارجی را با تأکید بر احترام متقابل و عدم مداخله در امور دیگران ذکر نموده‌است.
سیاست خارجی

موقعیت جغرافیایی و اقتصادی کویت از دلایل عمده تأثیرپذیری شدید کویت از حوادث خارجی به شمار می‌آید. قرار گرفتن این کشور در بخش شمال غربی خلیج فارس و در همسایگی کشورهای عربستان و عراق و نیز نزدیکی آن به جمهوری اسلامی ایران، جایگاه ویژه‌ای به لحاظ ژئوپلتیکی برای کویت ایجاد کرده‌است. در قرن بیستم که مسئله نفت بیش از پیش اهمیت و نقش سیاسی خود را نشان داد، کشورهای دارای نفت شدید تر از هر زمان دیگری در معرض تأثیر پذیری از وقایع سیاسی جهان قرار گرفتند، بطوری که هیچیک از کشورهای دارنده نفت عملاً نتوانستند در رخدادهای جهان بیطرف و خنثی بمانند، چرا که آنها چیزی را در اختیار داشتند که می‌توانست کشوری را به قدرت برتر مبدل کند و یا چرخهای ترقی قدرت دیگری را از حرکت باز دارد. ضعف و محدودیت در بنیه نظامی کویت را نیز می‌توان در عدم کارآیی مطلوب سیاسی خارجی این کشور مؤثر دانست. تأثیر پذیری سیاست خارجی کویت از قدرت نظامی عراق از همان سال اول اعلام استقلال کویت سابقه دارد.

الف) روابط کویت با عراق عراق مدعی است به موجب سوابق تاریخی کویت جزو خاک این کشور محسوب و در واقع دنباله بخش جنوبی بصره می‌باشد. این ادعا همواره موجب برخوردهای سیاسی و نظامی دو کشور شده‌است. حکومت بعثی عراق در اوت ۱۹۹۰ مقاصد خود را آشکار کرد وطی چند ساعت تمام خاک کویت را به اشغال خود درآورد که این عمل به دومین جنگ خلیج فارس که به جنگ نفت موسوم شد انجامید و پس از آزاد سازی کویت جنگ سرد دو کشور آغاز شد.

ب) روابط کویت با آمریکا بطور سنتی روابط کویت با بلوک غرب بویژه آمریکا گسترده بوده‌است. در سال ۱۹۶۱ بلافاصله پس از اعلام استقلال کویت، روابط دیپلماتیک بین دو کشور برقرار شده و دامنه این روابط از سال ۱۹۷۱ تا سطح مسائل نظامی بسط و گسترش یافت. از آن تاریخ تا کنون کویت مبالغ هنگفتی صرف خریدهای نظامی از ایالات متحده نموده‌است. یکی از مسائل مورد توجه در مناسبات کویت و آمریکا، وابستگی شدید کویت به مواد غذایی وارداتی از آمریکاست که طی دهه گذشته بطور مداوم رشد فزاینده‌ای داشته‌است. این وابستگی در سطح بسیار بالای برای کویت مطرح است و چنانچه صدور مواد غذایی از آمریکا به این کشور محدود و یا متوقف گردد، کویت سخت در مضیقه قرار خواهد گرفت. بدنبال سفر دوره‌ای شیخ صباح به اروپا در سال ۱۹۹۴، واشنگتن برای اینکه از متحدان اروپایی خود عقب نماند، خانم مادلین البرایت سفیر خود در سازمان ملل را به منطقه خلیج فارس اعزام نمود تا در خلال آن مانع تقویت فکر رفع تحریم علیه عراق شود. نامبرده ابتدا از سلطان نشین عمان دیدار نمود و سپس با سفر به کویت، پیام پشتیبانی همه‌جانبه واشنگتن از اهداف سیاسی کویت در مناقشه با عراق را به اطلاع امیر و مسئولان کویت رسانید.
حاکمان کویت

روز ملی: ۲۵ فوریه (۱۹۵۰)

قوه مجریه: - رئیس دولت: شیخ جابر الاحمد الجابر الصباح - ولیعهد: شیخ سعد العبدالله السالم الصباح

قوه مقننه: - پارلمان ملت (مجلس الامه)، ۵۰ کرسی که با انتخابات مردمی انتخاب می‌شود.

قوه قضاییه: - دیوان عالی استیناف رادمان

شبه جزیره عربستان

شبه جزیرهٔ عربستان، شبه جزیرهای است در جنوب غربی آسیا. از دید جغرافیائی، آن‌را گاه شبه قارهٔ عربستان نامیده اند که با توجه به قرار داشتن تمام این شبه جزیره بر روی صفحهٔ زمین‌ساختی عربستان نام‌گذاری درست‌تری است.
نقشه‌ای از شبه جزیره عربستان متعلق به سال ۱۷۷۱ میلادی

کشورهائی که در این شبه جزیره قرار دارند عبارت‌اند از:

     عربستان سعودی
     امارات متحده عربی
     بحرین
     عمان
     قطر
     کویت
     یمن

عام‌الفیل

طبق روایات سنت اسلامی، محمّد در مکه و در سالی معروف به عام‌الفیل یا سال فیل که برابر با سال ۵۷۰ میلادی است به دنیا آمد. دانشمندان غربی این تاریخ را حداقل تاریخ تقریبی تولد او به‌شمار می‌آورند و برخی سال ۵۶۸ و یا ۵۶۹ را سالی می‌دانند که محمّد، زاده شده است.[۱] مسلمانان معتقدند که در آن سال ابرهه پادشاه حبشه، که بنای کعبه را رقیبی برای بنای تازه‌ساخت خود در صنعا می‌دانست، نیروی فراوانی را برای نابودی آن فرستاد. اما هنگام رسیدن آنها به مکه، فیلی که در جلوی سپاه آنان پیشروی می‌کرد، از جلورفتن امتناع ورزید و زانو زد. دیری نپایید که آسمان پر از پرندگان بزرگی شد که به پرتاب سنگ‌ریزه به سپاهیان ابرهه می‌پرداختند و موجب پراکنده شدن آن سپاه بزرگ شدند. بدینسان کعبه که از دیدگاه مسلمانان بازتابی زمینی از یک پرستشگاه آسمانی و بنا شده به دست آدم و بازسازی شده توسط ابراهیم است، از خطر نابودی نجات یافت و آن سال در بین اعراب به سال فیل معروف شد.

اندک زمانی پس از این رخداد مهم تاریخی در سرزمین عربستان، محمّد به دنیا آمد.

تلاش‌های مورخین غربی در جهت بررسی صحت تاریخی این روایت اسلامی به نتیجه‌ای مشخص نرسیده است؛ به گفته مورخی به نام افران شهید، پذیرش یا رد صحت تاریخی این واقعه به یک میزان سخت می‌باشد: این حادثه در قرآن در سوره فیل به عنوان یک حادثه مهم ذکر شده و آنچنان که از آیه اول سوره پیداست این حادثه اخیراً اتفاق افتاده بود و احتمالاً خاطرات آن در ذهن هم‌عصران محمّد بوده است و کاملاً محتمل است که توضیحاتی که در کتب تاریخی مسلمانان وجود دارد توسط آنها منتقل شده باشد. در واقع این حادثه برای اعراب آنقدر مهم بود که آن را به عنوان مبدأ برای شروع یک دوره تاریخی گرفته بودند.

بر اساس روایات اسلامی پرستار محمّد (ام‌ایمن) گفته می‌شد که یک اسیر از ارتش اتیوپی بوده، و از مسلمانان انتظار می‌رفت که سنگ قبر ابورقال (کسی که ابرهه را هدایت می‌کرد) را در المقمس سنگباران کنند. از طرف دیگر نوشته‌هایی که از جنوب عربستان یافت شده پیروزی سپاه حبشه را جشن گرفته و محل جنگ را بسیار دور از مکه ثبت می‌کنند.

اخیراً تلاشی برای رفع این تناقضات را مورخی به نام افران شهید با توجه به اینکه خیلی از علما اسلامی در قرون وسطا سوره ۱۰۵ و ۱۰۶ را با هم یک سوره در نظر می‌گرفتند انجام داده است. نتیجه اینکه: حمله‌ای از اتیوپی که فیل‌های آفریقایی (و نه عربی) داشتند به قصد تخریب کعبه و تحت هدایت ابرهه (یا یکی از دو پسرش که پس از او جانشینش شدند) انجام شد. لشکر آنها یا بدلیل یک بیماری همه گیر و یا به دلیل آبله تخریب شد. انگیزه حمله مشخص نیست ولی احتملاً یکی (یا هردو) دلیل بالا، انگیزه‌ای برای حمله بوده است: به دلیل تلافی برای بی‌حرمت کردن معبد یا کلیسایی که ابرهه ساخته بود، و یا به دلیل حذف مکه و در دست گرفتن کنترل تجارت در ناحیه عربستان.

برده‌داری

برده‌داری در بندگی بودن اختیاری و یا غیر اختیاری یک شخص در دست شخص دیگر است. نظام برده‌داری در مرحله تلاشی کمون اولیه و بر شالودهٔ ازدیاد عدم تساوی اقتصادی که خود ثمره پیدایش مالکیت فردی بود، شکل گرفت. دولت برای نخستین بار در دوران بردگی پدید می‌شود.

بردگی نخست در مصر باستان، در بابل، در آشور و در چین و هندوستان پدید گشت ولی در یونان و روم باستان به شکل کلاسیک خود تکامل حاصل کرد. در شرق و از آن جمله در ایران باستان بردگی بیشتر خصلت پدر شاهی و خانوادگی داشت. دو طبقه اصلی این صورت بندی اجتماعی - اقتصادی بردگان و برده داران بودند. طبقات میانه نظیر خرده‌مالکان و پیشه‌وران و عناصر وازده و بدون طبقه که از مالکین کوچک ورشکسته ولی غیر برده تشکیل می‌شدند نیز وجود داشتند.

شالوده مناسبات تولیدی در این دوران عبارتست از مالکیت برده دار بر وسائل تولید و بر برده. برده به عنوان شیء قابل خرید و فروش بود و برده دار صاحب جان برده نیز بود. برده داران به اقشار مختلف نظیر مالکان بزرگ زمین، صاحبان کارگاه‌ها و سوداگران می‌گفتند. در شرایط کار عده عظیم بردگان وارزانی بی نهایت آن‌ها، علی‌رغم وسائل بسیار ابتدایی، اضافه محصولی به دست می‌آمد که خود امکان نسبتاً بیشتری (نسبت به کمون اولیه) برای رشد وسائل تولید و پیدایش علوم و هنر فراهم می‌ساخت. ولی پس از رشد معین که خود قرن‌ها به طول انجامید نیروهای تولیدی دیگر در چارچوب روابط تولیدی بردگی نمی‌توانست تکامل یابد. بر اثر تشدید تضادهای طبقاتی که قیام‌های بزرگ بردگان نمونه آنست شالوده برده داری متزلزل شد. به جای دوران برده داری صورت بندی اجتماعی اقتصادی دیگر که آن هم بر شالوده استثمار و استعمار بود دوران فئودالیسم - مستقر شد که به نوبه خود و به نسبت دوران قبل مترقی تر بود و میدان وسیع تری برای رشد نیروهای تولیدی پدیدار شد. اگر چه صورت بندی اجتماعی - اقتصادی بردگی به مثابه یک مرحله تاریخی تکامل اجتماعی از بین رفت ولی وجود برده به شکل‌های مختلف در دوران فئودالیسم حتی تا زمان ما نیز باقی ماند. مثلاً تا یکصد سال پیش در ایالات متحده آمریکا و یا در برخی سرزمین‌های مستعمره تا قرن بیستم.

محتویات

    ۱ تبیین برده‌داری
    ۲ انواع برده داری
    ۳ برده‌داری در ادیان
    ۴ آمار برده‌داری
    ۵ پانویس
    ۶ منابع
    ۷ جستارهای وابسته
    ۸ پیوند به بیرون

تبیین برده‌داری

ماسای‌های آفریقای شرقی به اسیران خود امان نمی‌دهند . علت آنچنان که راتزل می‌گوید این است که این قوم گله دار هیچ امکان فنی استفاده از کار برده‌وار را ندارند . اما در همسایگی شان واکامباها که کشاورز هستند قادر به استفاده از کار برده‌وارند و بنابراین از کشتن اسرای شان چشم می‌پوشند و آنها را به بردگی می‌گمارند . پس ظهور برده داری مستلزم رسیدن به درجه ی معینی از تکامل نیروهای اجتماعی است و درجه‌ای که به بهره کشی از کار برده اجازه می‌دهد . برده داری یک رابطهٔ تولیدی است که ظهور آن بیانگر آغاز تقسیم جامعه به طبقات است، جامعه‌ای که تا آن هنگام تقسیمات دیگری را به جز تقسیم جنسیتی و سن نشناخته‌است . [۱]
انواع برده داری

1-برده به عنوان دارایی: این نوع برده داری فرم اصلی برده داری است که بردگان به عنوان دارایی مالکانشان تلقی و خرید و فروش می شوند.

2-بیگاری کشیدن: در این نوع برده داری فردی نیروی کارش را به رایگان در برابر یک بدهی عرضه می کند. مدت زمان این نوع برده داری ممکن است مشخص نباشد و حتی کودکان به دلیل بدهی والدینشان به بردگی مجبور گردند. این نوع برده داری امروزه رایجترین شکل است.

3- نیروی کار اجباری: این نوع از برده داری زمانی رخ می دهد که فرد مجبور می گردد علارغم میلش تحت خشونت یا مجازات ارباب خود و با محدود گشتن آزادی های شخصی اش به کار بپردازد.

4- ازدواج اجباری: این نوع برده داری زمانی است که یک یا هر دو طرف مجبور به ازدواج علارغم میل خود می گردند. این شکل از برده داری هنوز در جنوب و شرق آسیا و آفریقا قابل مشاهده است.[۲] شایان ذکر است که در بسیاری از انواع برده داری، بخصوص در برده داری نوع اول سوء استفاده ی جنسی از بردگان به اشکال گوناگون رایج است.
برده‌داری در ادیان
نوشتار اصلی: برده‌داری در ادیان


در ادیان ابراهیمی و به‌ویژه در سه دین آخر یعنی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) برده‌داری وجود داشته‌است. و عالمان دینی با آیاتی از کتاب مقدس و قرآن نفس وجودی آن را توجیه کرده‌اند. یکی از اسامی خداوند رب است که در مقابل عبد یا بنده قرار دارد، دو نوع بندگی وجود دارد یکی بندگی برده‌ای برای صاحب خود و دیگری بندگی برای پروردگاری که در جایگاه ارباب آسمانی قرار داشته و به اعتقاد این ادیان سزاوار اطاعت مطلق است و این کیفیت با اندک تغییراتی در ادیان مذکور وجود داشته‌است، در فارسی برای بردهٔ زن کنیز و برای برده مرد غلام اطلاق می‌شود، برده به مثابه کالایی که حقوق انسانی ندارد قابل خرید و فروش است، یک ارباب می‌تواند کنیز خود را در اختیار مرد دیگری بگذارد تا آن مرد از وی کام جنسی برگیرد، بردگانی که از اربابان زمینی خود می‌گریزند همواره در احادیث از قول محمد مطرود هستند. مسلمانان به استناد صریح آیه ۲۴ سوره نساء و آیات دیگر قرآن در جنگ با کفار حق و اجازه آن را از الله دارند که زنان کفار را به اسارت و به بردگی (کنیزی) برگیرند. محمد نیز با عمل به این آیه قرآنی در جنگها و غزوات (جنگهایی که خود پیامبر در آنها شرکت داشتند) زنانی را به کنیزی و همسری در اختیار گرفت. ریحانه دختر عمرو بن جنانه از طایفه بنی عمرو بن قریظه یکی از آن زنان محمد بود که در جنگ با بنی قریظه شوهر، برادر و پدر خود را مسلمانان کشته بودند و پیامبر اسلام او را برای همسری در اختیار گرفت.[۳] صفیه دختر حیی بن اخطب زن کنان ابن ربیع نیز از دیگر زنان محمد بود که در غزوه خیبر به غنیمت مسلمانان درآمده بود. شوی او به دلیل اینکه جایگاه گنج پنهان قبیله ر ا بازگو نمی‌کرد از سوی علی بن ابوطالب مورد بازجویی قرار گرفت و سپس با نشان‌دادن محل نگهداری گنج توسط محمد بن سلمه سر بریده شد.[۴][۵][۶]
آمار برده‌داری

با توجه به شاخص برده‌داری جهانی که توسط بنیاد "Walk Free" در ۱۶۲ کشور مورد بررسی قرار گرفته است، گزارش شده که حدود ۳۰ میلیون نفر در سراسر جهان به عنوان برده زندگی می‌کنند. تقریباً نیمی از افراد برده، درهند قرار دارند. عمل برده‌داری سالانه ۳۲ میلیارد دلار سود برای افرادی که مخالف آزادی دیگران هستند، دارد.

هارون‌الرشید

هارون الرَّشید (زاده ۲۵ اسفند ۱۴۱ برابر ۱۷ مارس ۷۶۳، مرگ ۴ فروردین ۱۸۸ برابر ۲۴ مارس ۸۰۹) خلیفه عباسی بود. در شهر ری زاده شد و در توس خراسان درگذشت. او پنجمین و نام آورترین خلیفه این دودمان عرب بود. او از ۲۳ شهریور ۱۶۵ تا ۴ فروردین ۱۸۸ فرمانروایی کرد. نام وی در کتاب هزار و یک شب گنجانده شده‌است.

هارون پسر المهدی سومین خلیفه عباسی بود. مادرش کنیزی یمنی به نام الخیزران بود. او زنی پرنفوذ بر شوهر و پسرش بود.

محتویات

    ۱ هارون و برمکیان
    ۲ هارون و علویان
    ۳ شورش‌های زمان هارون
    ۴ فرزندان هارون
    ۵ دربار و دیگران
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ پانویس
    ۸ منابع
    ۹ پیوند به بیرون

هارون و برمکیان
Harun Al-Rashid and the World of the Thousand and One Nights.jpg

برمکیان از دودمان‌های معروف ایرانی بودند، که به روزگار خلافت عباسی در دستگاه خلافت، خوش درخشیدند. برمک لقب روسای اتشکده نوبهار در بلخ بود، و برمکیان را از این جهت می‌خوانند، که پیشینیانشان دارای این عنوان روحانی بودند. اولین کس از این خاندان که در دستگاه خلافت عباسی نفوذ یافت خالد پسر برمک بود، وی جد برامکه بود و در روزگار وی بود که دولت برمکیان به ظهور پیوست. سفاح، خالد را به وزارت برگزید و همواره در دل وی جای داشت. در روزگار هارون الرشید، یحیی بن خالد برمکی وزارت یافت، و برمکیان به سرعت مدارج صعود و سقوط را پیمودند، چنانچه باری هارون الرشید به اتفاق یحیی بن خالد و دو فرزندش فضل و جعفر به حج رفتند.

مداخله برمکیان در کارها موجب رشک خویشان خلیفه و اطرافیان دستگاه خلافت شد، چنان که هارون الرشید کمر به قتل آنان بست و پس از قتل برمکیان حرم‌های ایشان نیز بر عوام مباح کرد. در آغاز فرزندان یحیی مورد عنایت هارون قرار گرفتند ولی پس از چندی خلیفه ایشان را به زندان انداخت و دارایی هایشان را به تاراج برد. دلیل این خشم ناگهانی را عشق جعفر پسر یحیی برمکی به عباسه خواهر هارون و زناشویی پنهانی این دو نوشته‌اند. داستان از اینجا آغاز شد که هارون دوست داشت تا خواهرش را نیز در نشست‌هایی که با جعفر می‌گذاشت همراه کند ولی چون در اسلام همنشینی زن و مرد بیگانه حرام است به ناچار ترتیب یک زناشویی اسمی را میان آنها گذارد؛ ولی عباسه و جعفر پنهانی به هم پیوستند. هنگامی که از عباسه فرزندی پدید آمد خشم هارون را فراگرفت. هارون زمانی که این داستان را شنید در مکه بود. اندکی پس از آن هارون به بغداد بازگشت و دستور داد تا جعفر را بکشند. او را دو پاره کردند و پیکرش را در دو سوی پلی در سوی شرقی شهر آویختند. پیکر سه سال در همانجا آویزان بود تا زمانی که هارون از آنجا می‌گذشت دستور داد تا پیکر را پایین آوردند و سوزاندند. ناگفته نماند که پدر و برادران جعفر نیز پس از این رویداد به زندان افکنده شدند.

اگر چه می‌نماید که برای سربه نیست کردن برمکیان این تنها بهانه‌ای بوده‌است چه که او از سوی این خاندان ایرانی احساس خطر می‌کند.
هارون و علویان

هارون در برخورد با علویان چنان برخود بی رحمانه‌ای داشت که موسی بن جعفر را به زندان افکند و با خوراندن زهر او را کشت، سپس برای اثبات برائت خود از این کار، از علما و فقها و اکابر گواهی گرفت.

او چند صد نفر از سادات را کشت.[۱]
شورش‌های زمان هارون

در زمان هارون شورش‌های متعددی روی داد مثل خراسان که تا نیم قرن پس از مرگ ابومسلم در تب و تاب بود ودر سیستان که غالباً عرصهٔ طغیان خوارج و دیگر ناراضیان بود. از روسای شورشیان می‌توان به استاذسیس، محمد بن شداد، حصین و حمزهٔ خارجی نام برد. نام‌های خرم دینان و سرخ علمان نیز چند بار به زبان آمد.
فرزندان هارون

هارون سه پسر داشت: قاسم، امین و مامون. مامون از امین بزرگ‌تر بود ولی امین پسر زبیده بود که زبیده دختر بزرگ جعفر بن منصور خلیفه عباسی بود. حال آنکه مادر مامون یک کنیز ایرانی بود. از این رو بسیاری امین را جانشین پدر می‌دانستند.
دربار و دیگران

در زمان هارون بغداد به اوج شکوه و زیبایی خود رسید. وی پرشکوه‌ترین کاخ را در بغداد ساخت. بردگان و درباریان بسیار از کاخ او پاسداری می‌کردند. پس از چندی او کاخی دیگر به نام رقّاح را در شمال سوریه ساخت. او پس از جاگیر شدن در رقاح هرگز به بغداد بازنگشت.

او را برخی خلیفه‌ای دادگر خوانده‌اند.[نیازمند منبع]

او هم‌زمان با شارلمانی می‌زیست و با اروپای آن زمان رابطه بازرگانی گسترده‌ای به راه انداخته بود. او همچنین با چین رابطه دیپلماتیک برقرار ساخت.

هارون در هنگام سفر به بخش‌های شرقی فرمانرواییش بیمار شد و مرد.

مهدی (خلیفه)

ابوعبدالله محمد مهدی (نام کامل وی: أبو عبد الله محمد بن عبدالله المنصور بن محمد بن علی المهدی بالله) سومین خلیفه از خلفای عباسی بود که بعد از پدرش منصور بین سالهای ۱۵۸ تا ۱۶۹ خلافت و فرمانروایی مسلمانان را بر عهده داشت.

وی که در بین سال‌های ۷۷۵ تا ۷۸۵ میلادی، در بغداد فرمان راند؛ او پس از پدرش ابوجعفر منصور به خلافت رسید. لقب وی «مهدی» به معنی ره‌یافته و ره‌نمایی‌شده است. دوران خلافت وی، همراه با صلح و آرامش بود. در این دوره قدرت عباسیان در بغداد، تحکیم شد. در این دوره، تنها اندلس در فرمان عباسیان نبود؛ و دیگر سرزمین‌های اسلامی تحت تسلط خلافت عباسی بود. مدت خلافت او ده سال و یک ماه بود.
رویدادهای مهم دوران خلافت

    وی نخستین خلیفه عرب بود که توانست سپاه طبرستان را شکست دهد و مناطق بسیاری از غرب طبرستان را تصرف کند و سلسله دابویگان را با کشتن اسپهبد خورشید براندازد.

    در سال ۱۶۰ هجری شخصی به نام یوسف البرم که یکی از اعراب مهاجر قبیله ثقیف بود در قسمت شرقی خراسان دعوی امامت نمود و تمام نواحی شرقی خراسان را به تصرف خود در آورد ولی فوراً به دست یزید عامل خلیفه مسلمانان دستگیر و به بغداد فرستاده شد و به قتل رسید.

    در سال ۱۶۲ هجری مهدی همراه با هارون الرشید فرزندش پس از تاخت و تاز به شهرهای روم شرقی (بیزانس) به بغداد مهاجرت نمود.

    در همین سال المقنع در ماوراءالنهر دعوی خدایی نمود اما به دست عمال و سپاهیان خلیفه مغلوب و مقتول شد.