اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

انساب الاشراف

أنساب الأشراف کتابی است در تاریخ عرب در قرن اول هجری قمری اثر احمد بن یحیی بَلاذُری، مورخ قرن دوم و سوم. مولف در این کتاب تنها به نسب‌شناسی عرب نمی‌پردازد بلکه تاریخ عرب‌ها را نیز بازگو می‌کند. علی بهرامیان این کتاب را بزرگترین اثر تاریخی قرن سوم هجری می‌داند.

بر خلاف نام کتاب، بلاذری در این کتاب فقط به شرح حال اشراف عرب نمی‌پردازد، لفظی که در آن‌زمان به منسوبان به خاندان محمد بن عبدالله اطلاق می‌شد، بلکه او تاریخ تمامی بزرگان عرب را بازگو می‌کند. مولف پس از ذکر تاریخ نوح و فرزندانش، نیاکان پیامبر اسلام را برشمرده و به سیره او می‌پردازد. اخبار دوره خلافت علی ابن ابی‌طالب پس از سیره محمد بزرگ‌ترین بخش کتاب را تشکیل می‌دهد. تاریخ مهدی عباسی آخرین بخش کتاب است.

زبیر بن بکار

ابوعبدالله زبیر بن بکار بن عبدالله بن مصعب بن ثابت بن عبدالله بن زبیر (۱۷۲هـ/۷۸۸-۷۸۹م در مدینه—۲۵۶هـ/۸۷۰م در مکه) مورخ عرب و صاحب کتاب «جمهرة نسب قریش وأخبارها» مشهور به «اخبار» است. او از نوادگان زبیر بن عوام و از بزرگان خانوادهٔ زبیری به شمار می‌آید. در سال ۲۴۲ هجری، متوکل عباسی او را به عنوان قاضی شهر مکه منصوب کرد و تا هنگام مرگ، قاضی شهر مکه بود.

کتاب جمهره مجموعه‌ای از اخبار است که براساس نسب افراد مرتب شده‌اند و بیشتر حول خانوادهٔ زبیر متمرکز است. این کتاب بیشتر به شرح حال خلفا، حکام و افراد سرشناس و شخصیت آنان می‌پردازد. به همراه دیگر کتب انساب مانند انساب الاشراف، جمهره یکی از کتب اصلی در نسب‌شناسی اعراب است.

زبیر بن عوام

زبیر بن عوام بن خویلد ملقب به ابو عبدالله قرشی اسدی، از مهمترین صحابه محمد است و از سوی محمد ملقب به حواری وی گردید و جزو ۱۰ تنی است که محمد به آنها بهشت را وعده داد. وی همچنین جزو شورایی است که عمر در هنگامی که در بستر مرگ بود تشکیل داد. ریشه نام زبیر از کلمه زبر، طی البئر بالحجاره گرفته شده که به معنای چاه سنگ یا مرد قوی است.[۱]

محتویات

    ۱ دوران محمد
    ۲ در حوادث جانشینی پیامبر
    ۳ دوران خلافت ابوبکر و عمر و عثمان
    ۴ دوران خلافت علی
    ۵ زندگی شخصی زبیر
    ۶ احادیث نقل شده از زبیر
    ۷ فرزندان زبیر
    ۸ پانویس
    ۹ منابع

دوران محمد

مادر زبیر، صفیه بنت عبدالمطلب بن هاشم و عمه محمد است. بنابراین زبیر پسر عمه محمد و همچنین برادر زاده خدیجه بنت خویلد، همسر محمد است. روایتی حاکی از آن است که زبیر، علی، طلحه و سعد ابن ابی وقاص همگی در یک سال متولد گردیده‌اند. زبیر در سالیانی که هنوز خیلی جوان بود، پدرش را از دست داد و تحت کفالت عمویش نوفل بن خویلد قرار گرفت.[۱]

زبیر از اولین اسلام آورندگان و به قولی چهارمین یا پنجمین مردی است که مسلمان شد. منابع بر روی سنش هنگام مسلمان شدن متفق القول نیستند ولی مشهورترین سن وی را می‌توان ۱۶ سال به حساب آورد. بنا به روایت ابن اسحاق، ابوبکر وی و چهار نفر دیگری که بعدها عضو شورا شدند را ترغیب به مسلمان شدن نمود. روایاتی وجود دارند که به وسیله آل زبیر ساخته شده‌اند که حاکی از آن است که وی در ۸ سالگی مسلمان و در ۱۲ سالگی برای برای حفظ جان محمد شمشیر کشید و وی را اولین کسی نام می‌برند که در راه خدا شمشیر کشید. دانشنامه اسلام بر این باور است که برای اینکه جایگاه زبیر در برخی روایات بالا برده شود، مسلمان شدن وی را همزمان با علی می‌دانند و همچنین معتقد است که تناقض‌ها در روایات ناشی از بحث‌ها و مناقشاتی است که بین مسلمانان در مورد این موضوع به منظور برتری جستن از این جایگاه صورت گرفته است.[۱]

زبیر جزو کسانی بود که به حبشه مهاجرت کرد و در هنگامی که شایعاتی مبنی بر مصالحه قریش با محمد به دلیل به رسمیت شناختن بت‌های لات و هبل و عزی توسط وی شنید، با اولین کاروان به مکه بازگشت. در هجرت به مدینه نیز، زبیر به همراه مادرش به این شهر مهاجرت نمود.[۱]

در هنگام بستن پیمان برادری (مواخات) در مدینه، زبیر برادر دینی سلمه بن سلامه بن وقش از قبیله اوس یا کعب بن مالک از خزرج شد. وی پیشتر در مکه نیز برادر دینی عبدالله بن مسعود شده بود. وی به همراه عبدالرحمن بن عوف که مبتلا به خارش بدن شده بودند، اجازه یافتند که لباس ابریشمی بپوشند.[۱]

زبیر در اکثر غزوات محمد حضور داشت و جزو یکی از تنها دو اسب سوار لشکر مسلمانان در جنگ بدر (۲ هجری/۶۲۴ میلادی) بود. آل زبیر معتقدند که در جنگ بدر که گفته می‌شود جبرئیل و فرشتگان مددکار مسلمانان بوده‌اند، رنگ دستارشان مانند زبیر، زرد رنگ بود. در جنگ احد (۳ هجری/۶۲۵ میلادی)، محمد شجاعت زبیر را ستود. در جنگ خندق (۵ هجری/۶۲۷ میلادی) محمد وی را به تجسس سپاهیان بنی قریظه فرستاد و در آن جنگ بود که محمد گفت که هر پیامیری حواری ای داشت و زبیر حواری من است. بعد از فرمان محمد و تعیین حکم از سوی سعد بن معاذ، زبیر به همراه علی، کشتار قبیله بنی قریظه را بر عهده گرفت. در جنگ خیبر (۷ هجری/۶۲۸ میلادی)، زبیر بعد از علی بیشترین شجاعت را نشان داد. در هنگام فتح مکه، زبیر فرمانده بال چپ سپاه مسلمانان بود و در جنگ تبوک (۹ هجری/۶۳۰ میلادی) زبیر بزرگترین پرچم سپاه محمد را بر دست داشت. روایاتی در کتب قرون بعدی اسلامی آمده که زبیر منشی محمد در ثبت درآمد حاصل از اموال شرعی صدقه بود.[۱]
در حوادث جانشینی پیامبر
نوشتار اصلی: سقیفه بنی ساعده

زبیر از آن گروهی بود که به دلیل مشورت نکردن ابوبکر با علی، با تاخیر و تعلل و پس از چند روز از گذشت سقیفه با ابوبکر بیعت کرد.[۲]
دوران خلافت ابوبکر و عمر و عثمان

زبیر در جنگ یرموک (۱۵ هجری/۶۳۶ میلادی) حضور داشت و عمر وی را به سرکردگی ۴۰۰۰ نیروی کمکی به کمک عمرو عاص در فتح مصر فرستاد. بنابراین بر طبق این روایات، زبیر ملقب به اشجع القریش (شجاعت ترین شخص قریش) یا اشجع الناس (شجاع ترین مردم) شده است. اما در جنگ جمل در هنگام رجز اصل و نسب خواندن، ابن‌عباس وی را ترسو خواند به این علت که در میان جنگ نماند و فرار کرد. روایتی دیگر از شیعیان نیز روایت قبلی را تایید می‌کند و می‌گوید وی پشیمان و تائب گردید و فرار کرد.[۱]
دوران خلافت علی

زبیر از مخالفان علی پس از خلیفه شدن بود و در منابع شیعی مورد حمله و نکوهش قرار گرفته است. در جلد ۸ بحارالانوار مجلسی می‌توان نمونه‌ای از این نکوهشها و حملات را دید. به عقیده دانشنامه اسلام، این موارد یکی از دیدگاههای شیعه مبنی بر لعنت کردن برخی صحابه (سب الصحابه) است. زبیر و دیگر صحابه‌ای که در جنگ جمل (۳۶ هجری/۶۵۶ میلادی) در مقابل علی قرار گرفتند، در ادبیات شیعه به ناکثین (پیمان شکنان) معروف هستند. ابومختف از زبیر به عنوان اولین کسی بعد از اسلام نام می‌برد که اسیران مسلمان را کشت. دانشنامه اسلام معتقد است با این حال، زبیر کمتر از عمر، عایشه، طلحه و دیگر صحابه توسط شیعه مورد حمله قرار گرفته چرا که وی در جریان جانشینی محمد، به همراه بنی هاشم و انصار، از حامیان علی بود و علاوه بر آن، زبیر بر خلاف پسرش عبدالله بن زبیر که مصر در جنگیدن با علی بود، پس از دیدار با علی از لشکر خود جدا شد و جنگ را ترک گفت و معتقد است با این حال، دلیل اصلی کناره گیری زبیر از میدان جنگ، این است که زبیر متوجه میل عایشه به خلافت طلحه شده بود و حتی در صورت پیروزی سپاهیان عایشه، شانسی برای خلیفه شدن خود نمی‌دید بنابراین، بهترین کار را ترک میدان جنگ دانست.[۱]

رویکرد اهل سنت به زبیر و دیگر صحابه که به اتفاق حامی وی است، صورتهای گوناگونی دارد. وجه مشترک همه این دیدگاهها این است که زبیر و دیگر صحابه، با تقوا بوده و همگی معتقدند که زبیر جزو ده تن بشارت داده شده از سوی محمد به بهشت است و اشاره به حدیثی می‌کنند که کسانی که با مسلمانان بجنگد، جایگاهشان جهنم است. اهل سنت، زبیر و یارانش را جزو کسانی می‌دانند که خود را وقف خدا و اسلام کرده‌اند و معقدند که هر دو جناح جنگ جمل انگیزه اخروی داشته‌اند و دنیا را در نظر نداشته‌اند و بنابراین در بهشت داخل هستند به علت اینکه محمد گفته که هر که در راه خدا جهاد کند، حتی اگر در این راه اشتباه هم کند، پاداش خواهد گرفت و کسی که جهاد کند و بر حق هم باشد، دو برابر پاداش اخروی می‌گیرد. برای نشان دادن تقوای زبیر، از احادیثی نام برده می‌شود که در آن وی خراجی که ۱۰۰۰ غلامش به وی می‌پرداختند را در راه خدا به فقرا می‌داد و پس از مرگ عمر نیز مستمری ای که از دیوان به وی پرداخته می‌شد را دیگر قبول نکرد.[۱]

دانشنامه اسلام بر این باور است که زبیر و طلحه و علی هر کدام به دلیلی، بر آشوبها بر علیه عثمان دامن می‌زدند، اما وقتی که اوضاع از کنترل این سه خارج شد، فرزندانشان را برای دفاع از عثمان راهی کردند. پس از مرگ عثمان و خلافت علی، زبیر به اتفاق طلحه به عایشه پیوستند و اعلام داشتند که عثمان ناعادلانه کشته شده و علی مسئول قتل عثمان است. آنها لشکری تجهیز کرده و به بصره آمدند و علی مجبور به جنگ با آنها گردید. جنگ جمل در جمادی الاول ۳۶ هجری/نوامبر ۶۵۶ میلادی در نزدیکی بصره شکل گرفت و زبیر در این جنگ کشته شد و در وادی السباع که امروزه با نام بلده الزبیر خوانده می‌شود، در حومه بصره به خاک سپرده شد. سن وی در هنگام کشته شدن، ۵۷ سال گزارش شده است.[۱]
زندگی شخصی زبیر

پس از هجرت، زبیر یکی از ثروتمندترین صحابه محمد گردید. وی املاک وسیعی مانند غابه در نزدیکی مدینه، سلیله در ربذه، دار الزبیر و مسجد الزبیر در سوق وردان فسطاط و املاکی در اسکندریه و کوفه داشت. برخی از املاک که در عربستان بود، را محمد و برخی از املاکی که در عراق بود را عثمان به وی بخشید. زبیر زمینهایی در محله بنی سلیم بصره داشت که پر محصول و بازار نیز داشت. وی یکی از اموالش را به قیمت ۶۰۰ هزار درهم فروخت.[۱]

یکی از زنان وی، اسماء دختر ابوبکر و خواهر بزرگ ناتنی عایشه است که ملقب به ذات النطاقین (دارای دو کمربند) است.[۱]
احادیث نقل شده از زبیر

احادیثی که زبیر از محمد نقل کرده بسیار اندک‌اند و در کتبی مانند صحاح سته، مسند (اثر احمد بن حنبل)، بحر الزخار (اثر احمد بن عمرو بن بزار)، المسند (اثر ابو یعلا موصلی)، المصنف (عبدالرزاق سنانی)، مجمع الزوائد (علی بن ابی بکر هیثمی) و معجم الکبیر (اثر طبرانی) آمده است. روایاتی از زبیریان نقل شده که زبیر بسیار می‌ترسید که حدیثی اشتباه به محمد منسوب کند و عقوبتش را ببیند.[۱]
فرزندان زبیر

مصعب زبیری (مرگ ۲۳۶ هجری/۸۵۱ میلادی) از نوادگان زبیر، تعداد ۱۰ پسر و چند دختر را به زبیر نسبت می‌دهد. معروفترین آنان، عبدالله است که اولین کودک متولد شده از مهاجرین در مدینه است. پسران دیگری به نام‌های عروه، حمزه و مصعب نیز داشت. دیگر نواده زبیر به نام زبیر بن بکار بخشی را در کتاب جمهرت نسب قریش و اخبارها، در مورد اولاد زبیر اختصاص داده است. زبیر، فرزندان خود را به نامهای کشته شدگان در راه خدا می‌گذاشت تا آنها نیز در همین راه کشته شوند.

غزوه خندق

غزوه احزاب یا غزوه خندق که در ۱۷ شوال سال پنجم هجرت، برابر با سال ۶۲۷ میلادی در یثرب میان سپاهیان مسلمان پیرو محمد و سپاهیان مکه تحت رهبری ابوسفیان درگرفت. این نبرد سومین رویارویی مسلمانان و بت‌پرستان مکه و از نبردهای مهم تاریخ اسلام است.

محتویات

    ۱ پیش از جنگ
    ۲ پیمان‌شکنی بنی‌قریظه
    ۳ نبردهای‌های تن‌به‌تن
    ۴ پراکندگی سپاه عرب
    ۵ منابع

پیش از جنگ

محمد پیامبر اسلام، یهودیان بنی‌نضیر را از یثرب بیرون کرده بود؛ بنی‌نضیر به مکه رفتند و قریش را به نبرد با پیامبر واداشتند. قریش، پیشنهاد نمایندگان یهود را پذیرفت و به جنگ با پیامبر رهسپار شد. در این نبرد، هم‌پیمانان قریش بنی‌سلیم و غطفان و بنی‌اسد نیز به جنگ‌جویان سپاه مکه پیوستند. سپاهیان قریش، ده هزار تن و سه لشکر بودند که فرماندهی همه آن‌ها با ابوسفیان بود. بنی‌خزاعه، محمد را از برنامه قریش و جنبش ایشان آگاه کردند. حضرت محمد، برای جنگ یاران ویژه خود را گردآورد. برخی پیشنهاد کردند که به شیوه قلعه‌داری از یثرب، دفاع کنند و از بالای دژها و نقاط بلند با دشمن نبرد کنند. سلمان فارسی که با شیوه‌های جنگ ایرانیان آشنایی داشت، پیشنهاد کرد که گرداگرد شهر را خندق بکنند تا از پیشرفت دشمن به درون شهر جلوگیری شود و سپس با ساختن دژها و سنگرها در اطراف خندق، و یا پرتاب تیر و سنگ، از گذر یافتن دشمن از خندق به سوی شهر، جلوگیری شود و پیامبر اسلام پذیرفت. کار کندن خندق با شتاب آغاز شد؛ کندن هر ناحیه‌ای از خندق به یک گروه از مسلمانان واگذار گردید و هر فردی به کندن چهل ذراع واداشته شد. یهودیان بنی‌قریظه نیز در کندن خندق، به مسلمانان یاری رساندند. کار خندق در شش روز به پایان رسید و برای آن درهایی گذارده شد و نگهبانی هر در به قبیله‌ای واگذار گشت و زبیر بن عوام به سرپرستی پاسداران درهای قلعه گمارده شد.
پیمان‌شکنی بنی‌قریظه

حیی بن اخطب، یهودیان بنی‌قریظه را به نبرد علیه سپاه اسلام فراخواند. سرانجام کعب بن اسد، درخواست حیی بن اخطب را پذیرفت و کعب پیمان خود را با محمد شکست.
نبردهای‌های تن‌به‌تن

سرانجام، پنج تن از سپاه مکه به نام‌های عمرو بن عبدود، عکرمة بن ابوجهل، هبیرة بن وهب، نوفل بن عبدالله و ضرار بن خطاب موفق شدند از خندق بگذرند. در نبردهای تن به تن، عمرو بن عبدود به دست علی بن ابی‌طالب کشته شد. نوفل بن عبدالله پس از گذشت از خندق، سقوط کرد و سنگباران شد که در آن میان علی وارد خندق گشت و او را در آن میان کشت. ابوسفیان از ترس این‌که مسلمانان بدن نوفل را به انتقام حمزه، مثله کنند پیشنهاد کرد که پیکر مرده او را به ده هزار دینار بخرد؛ اما محمد دستور داد که جسد را به رایگان به سپاه مکه باز پس دهند.
پراکندگی سپاه عرب

سپاه عرب پس از کشته شدن نوفل بن عبدالله و عمرو بن عبدود پراکنده شدند. محمد، حذیفه را مأمور کرد که از خندق گذشته از اوضاع دشمن اطلاعاتی به دست بیاورد. صبح، سپاه مکه آن‌جا را ترک گفته و کسی باقی نمانده بود.

مدینه

مدینه یا مدینةالنبی، (به عربی: المدینة المنورة)، نام شهری است در کشور پادشاهی عربستان سعودی واقع در شبه جزیره عربستان. این شهر در شمال ریاض و در میانه نجد قرار گرفته و آب‌وهوایی خشک و بیابانی با تابستان‌های داغ و زمستان‌های سرد دارد. این شهر پیش از هجرت پیامبر اسلام به آن، یثرب نام داشت، که با ورود پیامبر، آن‌را مدینة النبی (یعنی: شهر پیامبر) نامیدند.

شهری مدینه در ناحیه تاریخی حجاز در کشور عربستان سعودی، این شهر پس از هجرت پیامبر اسلام، به مدینةالنبی(شهر پیامبر) معروف شد، در اولین شب ربیع الاول سال ۱۴ بعثت، «محمد» به «یثرب» مهاجرت نمود و سرآغاز تاریخ مسلمانان(تاریخ هجری)، از همان سال می‌باشد.

مسجدالنبی، مسجد قباء و مسجد ذوقبلتین در این شهر قرار دارند. مدینه امروزه از شهرهای مقدس مسلمانان به‌شمار می‌آید. مقبره پیامبر اسلام در این شهر و در داخل خانه پیامبر در کنار مسجد النبی قرار دارد و از مهمترین زیارت گاه های مسلمانان است. برای نخستین بار تصاویری از داخل محل مرقد پیامبر منتشر شده است که این مرقد را بسیار ساده و با روپوشی از پارچه سبز نشان می دهد که بر روی آن کلمات "لااله الا الله" و "محمد رسول الله" نوشته شده است [۱]

فاصله مدینه تا مکه حدود ۴۲۰ کیلومتر است.
مدینه

محتویات

    ۱ تاریخچه یثرب
        ۱.۱ نامیدن به نام پیشین
    ۲ موقعیت جغرافیایی
    ۳ منابع

تاریخچه یثرب

یثرب از شهرهای باستانی است که در کتیبه‌های معینی از آن نام برده شده‌است. این شهر از جمله محل‌هایی بود که گروهی از نیروهای معینی در آن اقامت داشتند. پس از آنکه روزگار دولت معینیان سپری گردید، سبائیان حکومت آنجا را در دست گرفتند. معروف است که حکومت‌های معین و سبا همواره در پی بسط سلطه و نفوذ خود در سرزمین‌های شمال عربستان بودند. همچنین در جغرافیای بطلمیوس دوبار از این شهر نام برده شده‌است، یک بار به نام ایاترپه و بار دیگر به نام ایاتریپا. استفان بیزانسی از این شهر به نام ایاتریپاپولیس یاد کرده‌است.[۲] این شهر در نزد راویان اخبار گذشته به نام اثرب و یثرب معروف است. [۳] به نوشته آنان یثرب مرکز مدینه‌است، که از قناه تا جرف و از المال، که بدان برناوی می‌گویند، تا زباله امتداد میابد. برخی از راویان اخبار گمان برده‌اند که این شهر به دلیل انتساب به یثرب بن قانیه بن مهلائیل بن ارم بن عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح، بدین نام خوانده شده‌است و او نخستین کسی بود که هنگام پراکنده شدن خاندان نوح در این سرزمین فرود آمد.[۴]

دیگران گمان کرده‌اند که نام یثرب ماخوذ از ثرب به معنای فساد یا از تثریب یعنی «مواخذه به علت گناه» است و نوشته‌اند که پیامبر به دلیل کراهت از تثیرب، از نامیدن این شهر به اسم یثرب نهی کرد و آن را طیبه و طابه نامید.[۵] بلاذری می‌نویسد که یثرب به نام رئیس گروهی از عمالقه نامیده شده‌است که پس از بیرون راندن بنی عبیل بن عوص بن ارم بن سام، از فرزندام نوح، از آنجا فرود آمدند.

نام مدینه که پس از هجرت پیامبر، به یثرب اطلاق شده‌است ماخوذ از کلمه آرامی مدینتا به معنی قرق و شهر، خلاصه شده مدینه الرسول است.[۶] راویان اخبار نوشته‌اند که یثرب یا مدینه ۲۹ اسم دارد که عبارتند از: طیبه، طابه، مسکینه، عذراء، جابره، محببه، مجبوره، یثرب، ناجیه، موفیه، اکاله البلدان ع محفوفه، مسلمه، مجنه، قدسیه، عاصمه، مرزوقه، شافیه، خیره، محبوبه، مرحومه، جابره، مختاره، محرمه، غلبه، ببره، تندر، حسیبه، دارالبرار، حسنه، دارالخیار، دارالیمان، دارالسنه، دارالهجره، قاصمه، طباطبا.[۷]
نامیدن به نام پیشین

در قرآن آمده است که منافقین مدینه، شهر را به نام قدیمش (یعنی یثرب) می‌نامیدند، و نام جدید آن را پذیرا نبودند. آیات ۱۲ و ۱۳ سوره احزاب بیان می‌دارد که در جنگ احزاب، وقتی منافقان و افراد ضعیف‌الایمان، احزاب و گروه‌های مختلف کفار و جمعیت فراوان آن‌ها را دیدند، گفتند: خدا و رسولش جز وعده‌های فریبنده دروغین به ما نداده‌اند؛ و برخی از آن‌ها می‌گفتند: ای مردم یثرب این میدان جای ماندن شما نیست، پس به خانه‌های خود بازگردید (و گر نه همگی کشته می‌شوید)![۸] این در حالی بود که -طبق آیه ۲۲ سوره احزاب- وقتی مؤمنان احزاب و سپاهیان دشمن را دیدند، گفتند: این همان است که خدا و رسولش به ما وعده دادند و خدا و رسولش راست گفتند؛ و (دیدن آنها) جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.

چاه زمزم

چاه زمزم چاه مقدس آبی است در مسجدالحرام واقع در شهر مکه. چاه زمزم یکی از آثار مسجد الحرام است که با نام‌های چاه اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، شفاء سُقم، عافیه، مَیمونه، طُعم، بَرکة، بَرّة، شناخته می‌شود. در «کتاب مقدس» نام این مکان (که طبق متن کتاب مقدس یک چاه است) «بِئِر شَبَع» می‌باشد. این چاه در نزدیکی مقام ابراهیم و در هجده متری کعبه، در زیرزمین واقع است و آب آن توسط پمپ از طریق لوله کشی به زائرین می‌رسد. این چاه در قسمت شرقی مسجدالحرام قرار دارد و همانند دیگر مشاهد حج، از آثار ابراهیم، اسماعیل و هاجر است. به عقیده مسلمانان این چاه به صورت معجزه‌آمیزی هزاران سال پیش توسط جبرئیل در زمان ابراهیم برای نوزاد تشنه او اسماعیل به وجود آمده‌است. سالیانه میلیون‌ها نفر در زمان حج واجب یا عمره به دیدن چاه زمزم می‌روند تا از آب آن بنوشند. بر اساس قانون عربستان سعودی، آب چاه زمزم به هیچ صورت در خارج از عربستان اجازه فروش ندارد، ولی به دلیل درخواست‌های زیاد فروش آب‍‎های قلابی زمزم رونق خاصی دارد.

محتویات

    ۱ پیرامون واژه
    ۲ چگونگی به وجود آمدن
    ۳ تاریخچه
    ۴ اهمیت
    ۵ پیوندها مرتبط
    ۶ پانویس‌ها
    ۷ منابع

پیرامون واژه

واژهٔ «زم» در زبان‌های اوستایی و پهلوی به معنی زمستان و سردی است.[۱] واژهٔ زمین (گاه به صورت مخفف «زمی») از همین زم ساخته شده‌است با پسوند «ین»، چراکه جوهر زمین سرد انگاشته می‌شده، و زمیک پهلوی (به معنی زمین) نیز از همان ریشه است، که در اوستایی به صورت «زم» آمده‌است.[۲]
چگونگی به وجود آمدن

بر اساس داستانهای اسلامی، پس از آنکه ابراهیم، همسر و فرزندش را ترک کرد، تشنگی بر آنها چیره شد، هاجر به دنبال آب میان کوه صفا و کوه مروه دوید. سرانجام جبرئیل بال و یا پاشنه پای خود را بر زمین کوفت و زمزم جوشید، برای حفظ جان اسماعیل و هاجر پدید آورد.
تاریخچه

مدتی بعد از پدیدار شدن چاه، آثار چاه از میان رفت تا آن که عبدالمطلب بار دیگر آن را حفر نمود و از آن زمان تا کنون حاجیان از این آب بهره‌مند می‌شوند. در توسعه اخیر سالن‌های جداگانه‌ای برای زنان و مردان، در طبقه زیرزمین مطاف، در کنار چاه ساخته شده و زائران از شیرهای آبی که در آنجا نصب شده و نیز از ظرف‌های ویژه‌ای که در نقاط مختلف مسجد الحرام از آب زمزم پر می‌شود استفاده می‌کنند. این چاه در آغاز، منبع تأمین آب مکه بود و پس از آن چاه‌های دیگری در مکه و اطراف آن ایجاد شد. عرب‌ها برای این چاه تقدس بسیار قائل بودند.

در اصل در زمان اولیه چاه زمزم دو مخزن داشت، یکی برای نوشیدن و دیگری برای شستشو. در آن زمان چاه زمزم فقط یک چاه ساده با دوری پوشیده از سنگ بود. بعد در زمان خلیفه عباسی ابوجعفر منصور (۱۴۹ هجری قمری) یک قبه کاشیکاری شده با مرمر بر روی چاه درست کردند. در سال ۱۵۳ هجری قمری، خلیفه المهدی چاه را بازسازی کرد و قبه را با استفاده از چوب درخت ساج ساخت و آن را با موزاییک پوشاند. یک گنبد چاه بر روی چاه قرار دارد و گنبدی بزرگتر اتاق زائران را می‌پوشاند. در سال ۲۱۳ هجری بازسازی بیشتری بر روی چاه صورت گرفت و در زمان خلافت معتصم گنبد آن با سنگ مرمر مزین گردید.

فهد بن عبدالعزیز در دوران پادشاهی اش دستور داد که آب زمزم از مکه به مسجد النبی در مدینه ببرند ودر اختیار حجاج بگذارند تا اینکه در مسجد النبی هم مانند مسجد الحرام حجاج آب زمزم بنوشند، این عمل تا این روز هم ادامه دارد و آب زمزم از مکه به‌وسیله تانکر به مسجد النبی رسانده می‌شود.
اهمیت

وجود این چاه و اهمیت آن برای مردم مکه سبب شده بود تا در قریش منصب «سقایت» به وجود آید. این منصب در اوان ظهور اسلام، در دست عباس عموی محمد بود.

در روایات اهل بیت، نوشیدن از آب زمزم سفارش شده و همه مسلمانان به متبرک بودن آن باور دارند. علی، امام اول شیعیان، گفت: «مَاءُ زَمزَمَ خَیرُ مَاءٍ عَلَی وَجهِ الأَرضِ»[۳]؛ «آب زمزم، بهترین آب روی زمین است.[۴]»

درباره اهمیت آب زمزم و فضیلت نوشیدن آن روایات زیادی نقل شده‌است. پیامبر اسلام گفته: زمزم بهترین چاه‌های دنیاست. خود او اغلب از این آب استفاده کرده و از آن می‌نوشید و در هر جا بود دستور می‌داد که اصحاب این آب را برای آشامیدن و وضو ساختن او فراهم آورند

مسجدالحرام

مسجد‌الحرام قبله‌گاه مسلمانان بعد از ماجرای تغییر قبله است و در شهر مکه در کشور عربستان سعودی قرار دارد. بنابر آموزه‌های اسلام هر انسان و موجود زنده‌ای که وارد آن شود ایمن است و نباید به او آسیب رسانده شود. (تصویر ماهواره‌ای)

در صدر اسلام، مسجدالحرام بسیار کوچک بود. نخستین بار خلیفه دوم، عمر بن خطاب دستور داد خانه‌هایی بخرند و بر مساحت مسجد بیافزایند. تا آن زمان، به دور مسجد دیوار نبود. عمر دستور داد دور مسجد دیواری نیز بکشند. خلیفه سوم، عثمان برای مسجد رواق ساخت و بدین‌گونه قسمت‌هایی از مسجد سر پوشیده شد. پس از آن ولید مسجد را به زیبایی بازسازی کرد و ناودان کعبه را با طلا ساخت. از آن زمان تاکنون بارها مسجدالحرام گسترش یافته‌است.
کعبه

به کعبه، خانه خدا، بیت‌الله‌الحرام، بیت العتیق و بیت‌الحرام نیز می‌گویند. دلیل نام‌گذاری کعبه به بیت‌الحرام این است که خداوند ورود مشرکان را به این مکان مقدس حرام و ممنوع فرموده‌ است. بیت‌الله‌الحرام در شهر مکه قرار دارد و در تاریخ، مورد احترام همگان بوده‌است. بنابر آیاتی از قرآن و روایات امامان شیعه، خانه کعبه نخستین و مقدس‌ترین بنا و اولین مسجدی است که بر روی زمین ساخته شده‌است. در احادیث آمده‌است که در آغاز آفرینش سراسر زمین را آب فرا گرفته بود و نخستین خشکی که آفریده شد زمین زیر کعبه بود که خشکی‌های دیگر از آن گسترده گشت. بر اساس روایات اسلامی، کعبه را ابتدا آدم ساخت و سپس ابراهیم به کمک پسرش اسماعیل تعمیر و بازسازی کرد. کعبه در زمان محمد (صلی ا... علیه و آله و سلم)و قبل از بعثت، به دست قریش و با همکاری محمد، بر اساس بنای اولیه ابراهیم، دوباره بازسازی شد. خداوند کعبه و اطراف آن را «حرم» قرار داده است؛ یعنی مقدس شمرده و ارتکاب گناه و قتل و شکار و تجاوز به جان و مال مردم و جنگ و دزدی و راهزنی و... را در آن جایز ندانسته است. وقتی مجرمی به آنجا پناه ببرد کسی حق مؤاخذه او را ندارد. واقعه مهمی که در دوران عبدالمطلب، سرپرست و تولیت کعبه، رخ داد؛ نجات معجزه آسای آن از ویرانی به دست سپاه ابرهه و اصحاب فیل بود. مقارن با ظهور اسلام، صدها بت فلزی و چوبی و سفالی در شکل‌های گوناگون در داخل و بیرون و بر روی دیوارها و سقف کعبه بود، اما در روز فتح مکه که در رمضان سال هشتم هجری رخ داد، محمد وارد کعبه شد و همه بت‌ها را نابود کرد. ساختمان کعبه به شکل مربع مستطیل و دارای چهار ضلع است که هر ضلع آن را رُکن می‌نامند. به مجموع چهار ضلع ارکان کعبه می‌گویند که سه رکن آن چنین نام دارند: رکن یمانی، رکن شامی و رکن عراقی. ساختمان کعبه ۸۵ / ۱۴ متر ارتفاع دارد، طولش ۵۸ / ۱۱ و عرضش ۲۲ / ۱۰ متر است. بنای کعبه از سنگ‌های سیاه و سختی ساخته شده است که پرده سیاهی بر روی آن قرار دارد. می‌گویند نخستین بار اسماعیل پرده‌ای بر کعبه کشید و بعدها قریش نیز چنین کردند و پرده‌داری، منصبی ویژه برای آنان محسوب می‌شد. اکنون نیز آن پرده به صورتی خاص بافته و بر روی کعبه نهاده می‌شود.

این بنا بخش‌های دیگری هم دارد؛ همچون حجر الاسود، ملتزم، مستجار، حطیم و حجر اسماعیل. در نزدیکی آن نیز مقام ابراهیم و چاه زمزم واقع است.

گفتنی است تولیت و مناصب کعبه هنوز باقی است.

مکه

مَکّه (به عربی: مدینة مَکّه )، نام شهری است در کشور پادشاهی عربستان سعودی واقع در شبه جزیره عربستان. مکه یکی از شهرهای تاریخی عربستان سعودی است و بخاطر قرار داشتن کعبه، قبله‌گاه مسلمانان در آن مقدس‌ترین شهر اسلام به‌شمار می‌رود. مکه زادگاه محمد پیامبر اسلام و محل بعثت او است.

محتویات

    ۱ نام و شهرت
    ۲ موقعیت جغرافیایی
    ۳ اقلیم
    ۴ زیارت
    ۵ نامهای دیگر مکه
    ۶ اماکن زیارتی
    ۷ مسجدهای مکه
    ۸ جستارهای وابسته
    ۹ منابع

نام و شهرت

این شهر علاوه بر نام مکه دارای نام‌هایی همچون «بکّه»، «امّ القری» و «بلدالحرام» نیز بوده‌است که در قرآن به تمامی این اسامی اشاره شده‌است.

مسلمانان معتقدند پس از تشنگی زیاد اسماعیل به اذن خداوند چشمه زمزم زیر پای اسماعیل جوشید و در آن منطقه آب یافت شد، مردم در آنجا ساکن شدند و شهر مکه به وجود آمد و نیز ابراهیم به فرمان خدایش کعبه را ساخت.
موقعیت جغرافیایی

شهر مکه در فاصله ۸۰ کیلومتری دریای سرخ واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا، ۳۳۰ متر است. به خاطر اتوبانی که اکنون ساخته شده، تا بندر جده تنها ۶۰ کیلومتر فاصله دارد و از طریق بزرگراه هجرت، ۴۲۵ کیلومتر با مدینه فاصله دارد. مکه در میان کوه‌ها واقع شده، فاصله بین دو کوه را اعراب شعب می‌گویند. این شهر در میان کوه‌های کم ارتفاعی باسازند سنگی واقع شده‌است درحال حاضر، اطراف مسجدالحرام را خانه‌ها و هتل‌هایی فرا گرفته، که بر فراز این تپه‌های سنگی واقع شده‌اند. برای سهولت رفت و آمد، تونل‌های زیادی برای عبور ماشینها در نظر گرفته‌اند، که مسافت‌ها را بسیار کاهش می‌دهد.
اقلیم

آب و هوای مکه گرم وخشک و کمی مرطوب‌تر از مدینه‌است.
زیارت

اصطلاحاً به کسی که سفر زیارتی به مکه را انجام داده، حاجی گفته می‌شود و مسلمانانی که توان مالی دارند، حداقل یک بار در طول عمر خود به حج می‌روند. هرسال درمراسم رسمی (حج تمتع) در ماه ذیحجه حدود سه میلیون حاجی، خانه را زیارت می‌کنند. درآمد حاصل از حج در مکه بالغ بر ۲ میلیارد دلار است.[۲]
نامهای دیگر مکه
نمایی از کعبه

بکّه: یکی دیگر از نامهای شهر مکه، بکّه است. این نام در قرآن نیز ذکر شده‌است:

    إِنَّ اوَّلَ یَبْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمِینَ[۳]
    ترجمه: نخستین خانه‌ای که برای پرستش مردم نهاده شد، همان است که در بکّه‌است، آنجا با برکت و راهنمایی برای جهانیان است.

تفسیر مفسران اسلامی اینست که واژه بکّه در اصل البکّ است و معنای آن «مزاحم شدن» است. وقتی عده‌ای از مردم در مکانی ازدحام می‌کنند، می‌گویند: یباکّ الناس. در روایات منقوله منتسب به امامان شیعه علت نامگذاری مکه به بکه، ازدحام مردم در کنار خانه خدا معرفی شده‌است.

اُمّ القُری: یکی دیگر از نامهای مکه، امّ القری است. چنانکه در قرآن آمده‌است: وَکَذلِکَ اءَوْحَیْنا إ لَیْکَ قُراناً عَرَبِیّاً لِتُنْذِرَ اُمَّ القُری وَمَنْ حَوْلَها[۴]

    ترجمه: و این چنین قرآنی عربی[۵] به تو وحی کردیم تا مردم شهر مکه و اطراف آن را انذار بدهی.

از دید مفسران اسلامی شیعه علت نامگذاری این شهر به امّ القری اینگونه‌است. در روایات راجع به علت نامگذاری آن به‌ام القری سخن گفته نشده‌است. و شاید از آن جهت که از خود این نام، علت نامگذاری آن روشن هست کسی از امامان شیعه راجع به آن سؤ ال نکرده‌است. بنابر تفسیر مفسران شیعه، امّالقری یعنی ریشه شهرها. مکه، ریشه تمام شهرهاست، زیرا اولین نقطه‌ای است که در روی زمین ظاهر شد. علاوه بر اینکه از نظر عظمت و شکوه نیز بر همه شهرها شرف دارد؛ چون نهال اسلام در آنجا رویید و بر سایر سرزمینها و مملکتها سایه افکند.

البلد الا مین: البلد الامین یکی دیگر از نامهای مکه‌است. در قرآن آمده‌است: وَهَذا البَلَدُ الاَمِینَ[۶]

و همه مفسرین اتفاق دارند بر اینکه منظور از البلد الامین، مکه است. از دید مفسرین جمله بلدالامین یعنی شهر کسی که امنیت دارد در علّت نامگذاری شهر مکه به البلدالا مین دو احتمال وجود دارد: احتمال اوّل: شهر مکه حرم خداست. و هر کسی که در حرم بمیرد، خداوند او را در روز قیامت از وحشت و ترس در آن روز، در امان قرار می‌دهد.[۷]
اماکن زیارتی
تصویری از خانه کعبه
کعبه در سال ۱۹۱۰
کعبه در سال ۱۹۱۰

    مسجد الحرام
    حجرالاسود
    منا و عرفات
    صفا و مروه
    کوه ثور
    مقام ابراهیم
    غار حرا

مسجدهای مکه

    مسجدالحرام

مصطفی کسروی

مصطفی کسروی (۱۳۰۲-۱۳۸۵) نوازنده فاگوت، رهبر ارکستر و آهنگساز ایرانی بود.

از آثار او، اورتور شوشتری (برای ارکستر سمفونیک)، «سرود درختکاری» و «گفتگو کن، جستجو کن»، برای آواز و ارکستر، با صدای مرضیه اجرا شده است.

محتویات

    ۱ زندگی و تحصیل
    ۲ فعالیت‌های هنری
    ۳ آثار
    ۴ منابع

زندگی و تحصیل

کسروی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در تربت حیدریه متولد شد. در ۱۳۱۷ وارد هنرستان عالی موسیقی شد و فراگیری فاگوت را نزد یاروسلاو بیزا (استاد چک) آغاز کرد. بعدها در کنسرواتوار سانتاچچیلیا و کنسرواتوار دولتی اریگو بویتو در ایتالیا آموزش دید.
فعالیت‌های هنری

وی در ایران به عنوان مدیر «دایره سرود و موسیقی مدارس»، استاد هنرستان، نوازنده ارکستر سمفونیک تهران، تدوین نظام تازه آموزش موسیقی کلاسیک و سرود فعال بود. وی همچنین رهبری ارکستر نکیسا در رادیو تهران را از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۳ در دست داشت. خسرو سلطانی از شاگردان اوست.

کسروی پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرد و سالها نوازندگی فاگوت در ارکستر سمفونیک واتکام در بلینگهام را به عهده داشت.

او در دی ماه ۱۳۸۵ در مکه درگذشت.
آثار

برخی از آثار کسروی عبارتند از: «اورتور شوشتری»، «تصویر گذشته» (برای آواز و ارکستر)، «خاطرات سفر» (برای ارکستر، روی تمی از حسینعلی ملاح،گل باغ آشنایی با اشعار فخرالدین عراقی و آواز محمدرضا شجریان(گل‌های تازه برنامه شماره 180)

تربت حیدریه

تربت حیدریه یکی از شهرهای استان خراسان رضوی و مرکز شهرستان تربت حیدریه است.

تربت حیدریه در ۱۴۰ کیلومتری جنوب مشهد و ۱۰۰۵ کیلومتری تهران است. شهر تربت حیدریه ۵۳ کیلومتر مربع وسعت دارد و ارتفاع آن ۱۳۳۳ متر از سطح دریا می‌باشد. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران برابر با ۱۳۱۱۵۰ نفر بوده‌است.[۱]

تربت حیدریه از شرق به شهرستانهای تایباد و تربت جام و رشتخوار، از غرب به کاشمر و از شمال به مشهد و نیشابور و فریمان و از جنوب به شهرستان مه ولات منتهی می‌شود. نام تربت حیدریه به اعتبار نام قطب‌الدین حیدر بر واژه اصیل و ایرانی زاوه در قرن نهم و بعد از آن غلبه یافت.

منطقهٔ تربت حیدریه بزرگترین تولیدکنندهٔ زعفران در جهان محسوب می‌شود. بایگ، یکی از شهرهای تربت حیدریه مرکز ابریشم ایران نام گرفته و بالغ بر ۸۰٪ ابریشم کشور در این محل تولید می‌شود. خربزه، پسته و بادام نیز از دیگر محصولات کشاورزی این منطقه‌است. همچنین معادن طلای زرمهر تربت حیدریه که در روستای زرمهر واقع شده است، تولیدکننده اولین شمش‌های طلا در کشور است که در بازار بورس اوراق بهادار تهران معامله می‌شوند.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ جاذبه‌های طبیعی
    ۳ آثار باستانی
    ۴ بزرگان و نامداران تربت حیدریه
    ۵ زعفران
    ۶ صنایع ومعادن
    ۷ پانویس
    ۸ پیوند به بیرون
    ۹ منابع

تاریخچه

تربت حیدریه در قدیم با نام زاوه شهرت داشته‌است پیشینه تاریخی تربت حیدریه به نام زاوه به دوران قبل از اسلام دوره اشکانیان برمی گردد و به مناسبت مقبره قطب‌الدین حیدر که از معاصرین عطار و از صوفیان قرن ششم هجری بوده بدین نام خوانده شده‌است. بنای زاوه را به زوطهماسب نسبت می‌دهند.[۲] تربت حیدریه پس از دوره صفوی به صورت شهر در آمد. در واقع شهر در حدود دویست سال پیش یعنی دوره حاکمیت اسحاق‌خان قرایی از خوانین و رجال سیاسی عصر قاجاریه رونق گرفت. اسحاق خان به مرمت و آبادانی شهر پرداخته و آن چنان تحولی در شهر بوجود آورد که این شهر تا مدتها به تربت اسحاق‌خان معروف بوده‌است. در دو انقلاب معاصر ایران یعنی انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ شمسی و انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ شمسی تربت حیدریه از شهرهای پیشتاز در این فرآیندها بوده‌است. لازم بذکر است که اولین شهری که در ایران در سال ٥٧ مردمش قیام کردند شهر تربت حیدریه بود که در نهم دی ماه با دادن ٩ شهید شهر را از حکومت بهلوی کرفتند و خودشان امور شهر را بدست کرفتند و همجنین اولین شهری بود که مردمش مجسمه شاه را در میدان مرکزی در جلوی انظار زیر دستانش به زمین زدند و شکستن(فیلم سقوط هم در همین زمینه ساخته شد و مستندات تاریخی را به مرور قرار داد)
جاذبه‌های طبیعی

باغات کامه علیا و سفلی در شمال تربت حیدریه و رودخانه حصار و صنوبر، آبشار رودمعجن و شکارگاه از جاذبه‌های طبیعی این شهرستان هستند. از جاذبه‌های دیدنی و تفریحی شهر تربت حیدریه می‌توان به اماکنی همچون مجموعه باغ ملی و پارک جنگلی پیشکوه اشاره کرد.

رودخانه حصار این رود خانه که سرچشمه آن کوههای حصار می‌باشد رودخانه تقریبا پر آبی است که باعث ایجاد سرسبزی در این روستا شده و پس از حصار آب آن به چند روستای دیگر سرازیر می‌شود

    آبشار رودمعجن

روستای رودمعجن در ۴۸ کیلومتری غرب تربت حیدریه واقع است. در ۴ کیلومتری این روستا آبشاری زیبا به ارتفاع ۲۸ متر پدید آمده که از سلسله جبال چهل تن در ۴۵ کیلومتری غرب شهرستان سرچشمه می‌گیرد. رود معجن پس از ایجاد آبشار و مشروب کردن آبادی، در نزدیکی روستای رود معجن وارد رودخانه حصارچه می‌شود.

    مناطق شکار ممنوع برنای و ژرف

این مناطق در شرق شهرستان تربت حیدریه و در ارتفاعات شهرستان زاوه قرار دارند. این مناطق جلگه‌ای در بعضی نواحی دارای ارتفاعات سنگی زیبایی هستند که مامنی مناسب برای زیست حیوانات وحشی به شمار می‌روند. در این مناطق حیواناتی نظیر قوچ، میش، قرقاول، سیاه سینه، گرگ و عقاب زندگی می‌کنند.

    غار ماه پری

به رقم وجود اتلال باستانی متعدد و شواهد برجای مانده که حکایت از پیشینه‌ای مشخص و رد پای انسان ماقبل تاریخ در منطقه تربت حیریه دارد از دیگر نمونه‌های با اهمیت آثار غاری است موسوم به ماه پری در ۱۹ کیلومتری شمال غربی تربت حیدریه و در نزدیکی روستایی به نام صنوبر که به استناد بررسی باستان‌شناسی از نخستین زیست گاه‌های این منطقه مربوط به پیش از تاریخ بوده است.

    پارک کوهستانی پیشکوه

این پارک در حاشیه شهر تربت حیدریه واقع شده است با مساحت ۸۰۰ هکتار بزرکترین پارک جنگلی خاورمیانه نام گرفته است. بخشی از این پارک تا ارتفاعات ۳ قله امتداد یافته است. این پارک شامل گلزار شهدا، پارک سنگی، رستوران، کافه سنتی و مصلا است که در آن وسایل تفریح کودکان قرار دارد. لازم به ذکر است که عملیات اجرایی این پروژه از سال ۱۳۷۸ آغاز شده و هنوز ادامه دارد.

    ارتفاعات مل کوه (به ضم میم)

این ارتفاعات در ۷۰ کیلومتری شمال غربی تربت، در بخش کدکن قرار دارد. هر ساله تعداد زیادی از کوهنوردان جهت صعود به قلل این ارتفاعات عازم منطقه می‌شوند. در مسیر این ارتفاعات باغات میوه بسیار و چشمه سارهای جوشان و چشم اندازهای بدیع فراوان وجود دارد.
آثار باستانی

    رباط شریف آباد در کیلومتر ۳۵ جادهٔ مشهد-نیشابور و در درهٔ شریف‌آباد
    آرامگاه ابوسعید ابوالخیر از عرفای قرن پنجم در روستای مهنه
    رباط بی‌بی در حاشیهٔ روستای ظهیرآباد
    مقبره شیخ مغولی حسن میرزا و شاه سنجان در سنگان، ۲۵ کیلومتری تربت حیدریه
    خرابه‌های جیزد در اکبرآباد رشتخوار مربوط به از صدر اسلام تا دوره تیموری
    بنای مزار فردی به نام نظام‌الملک و مدفن شیخ ابوالوفای الخلوی کدکنی در کدکن

مزار بی‌بی حسنیه در داخل شهر تربت حیدریه

    بقعه احمدرضا معروف به مزار بوری‌آباد
    بقعه شاه سلطان سلیمان از دوره صفوی
    چهار تاقی بازه‌هور

    بازه‌هور (بزدغور) محلی بین مشهد و تربت‌حیدریه در نزدیکی رباط‌سفید است. بنای بازه‌هور از سنگ و گچ است و این چهارتاقی جزو آتشکده‌های دوره ساسانی به‌شمار می‌آید. ویرانه‌های دو قلعه تاریخی دیگر به نام قلعه‌دختر و قلعه‌پسر بر فراز کوهستان و بر دو سمت آتشکده هنوز موجود است.

    مزار قطب‌الدین حیدر

    این مزار مدفن قطب‌الدین حیدر عارف قرن ششم هجری (۶۱۸-۵۱۳ هجری قمری) و سرسلسلهٔ فرقهٔ حیدریه است، این بنا در داخل شهر تربت حیدریه واقع شده و از آثار دوره صفویان می‌باشد.

    مزار شاه سنجان

    این مزار در کیلومتر ۲۵ جاده تربت حیدریه به خواف و در شرق دهکده سنگان رشتخوار قرار گرفته‌است. مدفن یکی از مشایخ سلسله چشتیه و از خواص مریدان خواجه مودودچشتی (م.۵۲۷) است که در سال ۵۹۷ یا ۹۳ یا ۹۹ در سنجان وفات یافته و در همانجا مدفون گشته‌است.

    بنای آرامگاه

مقبره قطب الدین حیدر مشتمل بر ایوانی مرتفع، ورودی و محوطه زیر گنبد است که فضایی به صورت گنبد خانه با وسعت حدود ۱۰۰ متر شکل گرفته و نقشه آن در نمای خارجی به شکل چلیپایی است. مدفن شیخ در میان محوطه زیر گنبد قرار گرفته و ضریح چوبی آن دارای تاریخ ۹۸۷ ه. ق است. در امتداد فضای ورودی نیز محرابی تعبیه شده است. بنای موجود در چندین دوره تاریخی مورد توجه قرار گرفته است بنحوی شالوده آرامگاه احتمالاٌ در دوره تیموری با گنبد دو پوسته گسسته استوار بر طاق نماهای شانزده گانه ایجاد شده، در دوره صفویه در سال ۱۰۲۳ هجری به همت خواجه سلطان محمود تربتی نیز تغییراتی در معماری آن صورت گرفته است.

    مسجد جامع رشتخوار در حومه شهر رشتخوار و از دوره سلجوقی

در ضلع غربی مقبره قطب الدین حیدر ایوان مسجد جامع قدیم تربت حیدریه جلب نظر می‌کند. ارتفاع ایوان مذکور ۵/۱۱ و طول آن حدود ۵/۱۰ متر است. فضای داخلی ایوان مقصوره یا گنبد خانه مسجد با وسعت بیش از ۲۰۰ متر شامل غرفه و محرابی مزین به مقرنس و نیز تزییناتی به شیوه کاربندی در بخش زرین گنبد است. بنای مسجد جامع آجری است و تاریخ بنای آن که نام بانی را نیز شامل می‌شود بر سنگ سیاه و لوح مانندی حک شده است که نشان دهنده سال ۱۰۴۵ ه. ق زمان شاه صفی و به نام خواجه عبدالله فرزند درویش علی تربتی است.

    رباط طبسی

از دیگر بناهای موجود در مجموعه معماری قطب الدین حیدر، رباطی است که حاج محمد ابراهیم طبسی از تجار معروف عصر قاجار در اواخر این دوره در ملک شخصی خود بنا کرد. رباط طبسی در زمره بناهای دو ایوانی است که شامل فضای ورودی، هشتی، تعدادی حجره مشرف به میان سرای بنا، انبار و اصطبل است.

    آرامگاه شیخ ابوالقاسم گورکانی

این بنا در ۳ کیلومتری جنوب شهرستان تربت حیریه در روستایی به نام شیخ ابوالقاسم گورکانی ساخته شده است. وی در سال ۳۷۳ ه. ق بر مسند ارشاد نشست و به سال ۴۵۰ ه. ق دار فانی را وداع گفت. آرامگاه شیخ به صورت طاقی است که گنبدی بر فراز آن قرار گرفته و در مجاورت بنای مرکزی ابنیه‌ای برای اقامت زائران ایجاد شده است. بقعه امروزی به همت شیوخ گناباد و متصوفه روی بنایی از دوره صفویه بنیان گردیده است. شیخ ابوالقاسم گورکانی از مشهورترین عرفای خراسان (فوت به سال ۴۵۰ هجری قمری) و پنجمین قطب سلسلهٔ صوفیهٔ معروفیه‌است.

    رباط لاری

این بنا در بازار شهر و در محله میدان رباط قرار دارد و به همت حاج محمد رضا لاری از تجار معروف شهر به سال ۱۳۰۸ ه. ق ساخته شده است. این رباط از بناهای دو ایوانی است و مشتمل بر هشتی ورودی، صحن، حجره، غرفه، اصطبل و... است. همچنین فضای ایجاد شده در این بنا به صورت ۲۴ غرفه تابستانی بوده و اتاقک‌های پشتی استفاده زمستانی داشته است. علاوه بر آن ۴ فضای وسیع به صورت انبار در چهارگوشه رباط ایجاد شده است. آرامگاه حاج محمد رضا لاری نیز در غرفه‌ای در بازارچه جنب رباط قرار دارد.

    رباط کسکک

این رباط در ۲۵ کیلومتری شمال تربت حیدریه در حاشیه معبر روستایی به نام کسکک قرار دارد. رباط دارای سردر ورودی است که بر طرفین آن ایوانچه‌ها و طاق نماهایی ایجاد شده است. اتاق‌های اقامت کاروانیان نیز در پیرامون مهمانسرای رباط ساخته شده که فضای ورودی آنها دارای سردر و فضای داخل آن نیز شامل تاقچه و بخاری دیواری است. در گوشه‌های این بنا محل نگهداری احشام ایجاد شده است. اعتصام الملک در سفرنامه خود به این بنا با عبارت رباطی کوچک اشاره می‌کند. بنای این رباط یادگاری از معماری دوره صفویه است.

    مسجد کدکن

این بنا تالاری است مستطیل شکل و نسبتاٌ وسیع به صورت شبستان که در مرکز آن دو طاق بزرگ تشکیل گنبدهای چهار ترک را داده است. در انتهای هر یک از این طاق‌ها نیز عناصری از معماری طاق به مثابه ستونی برای استحکام گنبدها ایجاد شده است. محرابی هشت گوشه زینت بخش این مسجد گردیده و دیواره شمالی شبستان نیز در دو طبقه ساخته شده است که اشکوب زیرین آن دارای ۴ حجره است.

    بنای مقبره شیخ حیدر

در سمت جنوبی مسجد بنایی با نقشه چلیپایی ایجاد شده است و این بنا در گذشته دارای کاشی‌های فیروزه‌ای و مسدس بوده که هم اکنون آثار کمی از آن برجای مانده است. بر گوشواره‌های فضای داخلی بقعه هشت ستون سنگی در نبش دیوار نصب است که بر آن با گچ قسمتی از سوره مبارکه (یس) با خط سفید در زمینه لاجوردی نقش بسته است و در زاویه جنوب غربی در بخش باقیمانده کتیبه عبارت (فی شهر ذی الحجه ۹۰۶) مشاهده می‌شود.

    حمام حاجی رئیس

همانگونه که از نام آن برمی آید حاجی رئیس آن را در اواخر دوره قاجاریه بنا کرده است. از فضاهای مهم این حمام می‌توان به رشته پلکان‌های ورودی، سربینه، بینه، گرمخانه و مخازن آبگرم و سرد اشاره کرد که از ویژگی‌های جالب توجه آن هشت پر نقاشی ستون‌های سنگی بسیار زیبا است که فضای گنبدی بینه را پدید آورده است و در میان فضای آن نیز حوض سنگی به شکل هشت ضلعی قرار دارد. فضای ورودی حمام در قسمت سردر ورودی مزین به کاشی کاری لاجوردی منقوش به گل و بوته است.
بزرگان و نامداران تربت حیدریه

تربت حیدریه از زمان‌های قدیم محل برخاستن دانشمندان، عارفان، شاعران و سیاستمداران بوده است. علی اکبر تربتی از شاگردان آخوند خراسانی، ملا عباس تربتی، حسینعلی راشد، عبدالسلام تربتی، محمود شهابی خراسانی، برادرش علی اکبر شهابی و دکتر آرمین محسن دانشگر (از سرشناسان جهان معماری)، حسن تفتیان (رکورد دار دو 100 و 200 متر ایران), مهران بابایی (قهرمان کشتی), محمّد قهرمان (پژوهشگر، مصحح و شاعر برجستۀ خراسانی), جلال رفیع (طنز پرداز و مجری تلویزیون ایران), علی اکبر آزادی متخلص به گلشن آزادی, محمد میرزا کاشف السلطنه (پدر چای ایران), مصطفی کسروی(موسیقی دان), دکتر محمد حسن ابریشمی (محقق کشاورزی و نویسنده کتاب تحقیقی زعفران )و مصطفی رمضانی از دانش آموزان برتر المپیاد آسیایی و ict اشاره کرد.
زعفران
مزارع زعفران در تربت حیدریه

تربت حیدریه با تولید بیش از ۱۵۰ تن زعفران خشک اولین منطقه از لحاظ تولید زعفران در دنیا است. ایران در مجموع با تولید ۱۵۰-۱۷۰ تن زعفران بزرگترین کشور تولید کننده زعفران در جهان محسوب می‌شود و استان خراسان رضوی بیشترین مقدار زعفران تولیدی کشور را دارا می‌باشد به نحوی که در سال ۱۳۸۶ بیش از ۴۱هزار هکتار از اراضی این استان زیر کشت این محصول قرار گرفت. این شهرستان به تنهایی بیش از ۹۰ درصد زعفران دنیا را تولید می‌نماید.[۳]
صنایع ومعادن

تربت حیدریه دارای معادن غنی ومتنوع بیش از ۲۳ نوع ماده معدنی می‌باشد ودر بخش صنعت دارای صنایع بزرگ از جمله کارخانه سیمان زاوه، طلای زرمهر، قند و فولاد است. واحدهای تولیدی شهرستان شامل کارخانه سیم رضا، کارخانه مس توس،، کارخانه آرد والسی، کار خانه آرد بهنام، کارخانه فرش آرا، کارخانه ایران نکتار، زیره پاک کنی وپنبه پاک کنی طلای سفید، کارخانه کائولین، مجتمع فولاد رخ، محتمع فولاد تربت حیدریه شرکت تولیدی فراورده‌های لبنی شیر رضوان، کارخانه شیر کامل، کار خانه قند تربت حیدریه، کار خانه کاشی زرین، کارخانه شیرپاکان رضوان، سر دخانه بزرگ سه هزار تنی و کار گاههای ابریشم کشی، شرکت سیمان زاوه تربت، کارخانه خوراک دام رخ، کارخانه خوراک دام زاوه، مجتمع صنایع تبدیلی رادوار توس، کار خانه ماکارونی مهسان، شرکت زعفران کیان توس، کارخانه خوراک دام خراسان، کار خانه نمک سرهنگ، کار خانه گچ رخ، معدن طلای بایگ، معدن سنگ بایگ، معادن کائولین، می‌باشد. همچنین وجود معادن غنی سیلیس به عنوان غنی ترین منابع سیلیس جهان-باریت، منیزیت-آگات-بنتونیت-کالک-خاکهای صنعتی-گل سفید-گچ-آهک-کرومیت-منگنز-مس-نقره-طلا-فیروزهو سنگهای تزئینی (تراورتن-گرانیت-مرمر) شهرستان تربت حیدریه را در زمره یکی از قطبهای معدنی استان خراسان رضوی قرار داده است.

قطب‌الدین حیدر تونی

قطب‌الدین حیدر تونی، از عارفان بزرگ شیعه سده‌های ۶ و ۷ هجری و سرسلسلهٔ فرقهٔ حیدری بوده‌است.

قطب‌الدین حیدر تونی، در سده ۶ هجری در شهر تون (فردوس امروزی) زاده شد. وی با عطار همنشینی داشته و عطار، کتاب حیدری‌نامه را به نام وی نوشته است.[۱] وی مدتی در تبریز اقامت کرد و در سال ۶۱۸ در آنجا درگذشت.

یا این حال، امروزه در شهر تربت حیدریه، آرامگاهی به نام وی موجود است و گفته می‌شود که تربت حیدریه بر مزار وی ساخته شده‌است.[۲] ولی بنا به نظری دیگر، آرامگاه موجود در تربت حیدریه، متعلق به قطب‌الدین حیدر زاوه‌ای بوده[۳] و قطب‌الدین حیدر تونی در تبریز مدفون است.