اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

کارولینای شمالی

کارولینای شمالی (به انگلیسی: North Carolina) یکی از ایالت‌های جنوبی آمریکا است. این ایالت یکی از سیزده ایالتی است که در جریان انقلاب آمریکا علیه سلطه بریتانیا قیام کردند. مرکز آن رالی و شهرهای مهم آن شارلوت و اشویل است.
رشته کوه آپالیشین جنوبی واقع در غرب ایالت


محتویات

    ۱ مراکز جذب توریست
    ۲ اقتصاد
    ۳ مراکز علمی-فرهنگی
    ۴ مشاهیر
    ۵ منابع
    ۶ پیوند به بیرون

مراکز جذب توریست

جنگل ملی پیسگاه و پارک ملی کوههای اسموکی در این ایالت قرار دارند.
قصر بیلتمور در ایالت کارولینای شمالی


اقتصاد

در سال ۲۰۱۲، این ایالت تولید ناخالص داخلی برابر با ۴۹۶,۰۹۲ میلیارد دلار داشت، که قابل مقایسه با تولید ناخالص داخلی کشور نروژ (۵۰۰,۰۳۰ میلیارد دلار) بود.[۲]
مراکز علمی-فرهنگی

کارولینای شمالی از سه دانشگاه بزرگ بهره می‌برد که این سه هسته آکادمیک تشکیل دهندهٔ پارک مثلث پژوهشی کارولینای شمالی می‌باشند. این سه، دانشگاه دوک، دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، و دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل می‌باشند.

موسسه ملی علوم بهداشت محیط زیست ایالات متحده آمریکا نیز اینجا قرار دارد.
مشاهیر

از افراد مشهور این سرزمین می‌توان تلانیوس مانک، جان کولترین، چارلی رز٫ روبرتا فلک٫ اوا گاردنر٫ و اندی گریفیث را نام برد.

مجلس عوام

مجلس عوام به مجلس انتخاب شده توسط مجلس سفلا در کشورهای انگلستان و کانادا گفته می‌شود که در گذشته شامل کشورهای جزیره ایرلند, ایرلند شمالی و کارولینای شمالی نیز می‌شده‌است.

نخست‌وزیر بریتانیا

نخست وزیر پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی رهبر سیاسی بریتانیا و رییس دولت علیا حضرت ملکه می‌باشد. نخست وزیر و هیئت دولت (شامل بالاترین وزراء که سران دولت هستند) همه جوابگوی تمام سیاست‌ها و اقدامتشان به هیات رئیسه، مجلس شورا، حزب سیاسی‌شان و نهایتاً به حوزه انتخابیه می‌باشند. آخرین نخست وزیر، دیوید کامرون در ۱۱ مه ۲۰۱۰ منصوب شد.

محتویات

    ۱ صلاحیت
    ۲ مقام
    ۳ زمینه اساسی
    ۴ قوانین مرسوم
    ۵ نگارخانه
    ۶ پانویس
    ۷ پیوند به بیرون

صلاحیت

به عنوان "رییس حکومت علیا حضرت ملکه"، نخست وزیر امروزی دارای بیشترین قدرت صلاحیت در بریتانیا می‌باشد: او حزب اکثریت سیاسی را رهبری می‌کند، به صورت عمومی یک اکثریت را در مجلس عوام بریتانیا و رئیس هیئت دولت (قوه مجریه) می‌باشد. همچنین متصدی هر دو قدرت‌های مجریه و مقننه را اداره می‌کند. در مجلس عوام، نخست وزیر عملکرد قانون‌گذاری را با هدف تصویب دستور جلسه قانونی حزبی که تحت رهبری دارد، هدایت می‌کند. در قسمت صلاحیت اجرایی‌اش، نخست وزیر حق گماشتن (و یا برطرف کردن) تمام اعضای هیئت دولت، وزراء، هماهنگ نمودن سیاست‌ها و فعالیت‌های تمام سازمان‌های حکومتی و کارکنان و خدمات اجتماعی را دارا می‌باشد. او به عنوان "چهره" و "صدای" رسمی حکومت ملکه چه در داخل و چه در خارج از کشور می‌باشد. به تنهایی و با امر نخست وزیر، هیات رئیسه بسیاری از قدرت‌های قانونی و امتیازات ویژه ملکه را اجرا می‌کند: این امتیازات شامل امر انحلال پارلمان؛ امور بسیار بالای قضایی، سیاسی، رسمی و انتصاب کلیسایی کلیسای انگلستان؛ و مشاوره اعیانی، مقام سلحشوری، اعطای مدال‌ها و دیگر افتخارات می‌باشند.
مقام

مقام نخست وزیری به صورت اساسی در ابتدا ایجاد نشده بود؛ این مقام به طور آهسته و نامنظم در سیصد سال شکل گرفت. ریشه‌های آن را در تغییرات قانون اساسی که در طول استقرار انقلابی (۱۶۸۸ - ۱۷۲۰) اتفاق افتاده بود و باعث انتقال قدرت سیاسی از هیات رئیسه به مجلس شورا شده بود می‌توان پیدا کرد. نخست وزیران ابتدایی (۱۷۲۰ - ۱۷۸۴) در بهترین دوسوگرایی در این مورد بودند؛ بیشتر آنها از اعلام و استفاده‌کردن از این مقام امتناع می‌کردند. این مقام بسیار کم به رسمیت شناخته می‌شد و در مدارک شرعی یادی از آن نمی‌گردید. در بین سالهای ۱۷۸۴ و ۱۹۱۱، حوادث تکاملی سیاسی و تاریخی بی‌شماری اتفاق افتاد که بیشتر غیررسمی پنداشته می‌شدند اما از سوی عوام مورد قبول بودند. در ۱۸۳۰، نخست وزیر "بهترین میان هم‌قدرتی‌ها" در مجلس شورا و رییس حکومت علیا حضرت ملکه مبدل گشت. با شروع سده ۲۰ام، مقام نخست وزیری (صدارت) مدرن روی کار آمد؛ این جایگاه از سلسه مراتب و مقامات هیات رئیسه، مجلس شورا و هیئت دولت بالاتر شد. در اوایل همان سده، نفوذ مجلس لردهای انگلیس در عملکرد قانون سازی به جایگاه دوم کشیده شد و قدرت‌های نخست وزیر به طور غیر مستقیم بالا برده شد، که این ترقی را به دولت برای بیشتر "رییس جمهور بودن" داد. اعمال و تغییرات قانونی اخیر، محدودیت‌هایی روی صلاحیت‌های نخست وزیران قرارداده است.
در تاریخ معمولا از انجایی که این مقام بصورت قانونی همچنان وجود ندارد (بریتانیا دارای قانون مشروطه مکتوب نیست و از نظر قانونی این کشور همچنان دارای سلطنت مطلقه است.) پس در نتیجه اولین نخست وزیری هم وجود ندارد با این حال این عنوان را بطور سنتی و افتخاری به رابرت والپول می‌دهند که در زمان جرج اول لرد اول خزانه داری بوده است.
در سالهای اخیر نخست وزیر معمولا از بین رهبران یکی از دو حزب کارگر بریتانیا و یا حزب محافظه کار (بریتانیا) که دارای اکثریت در انتخابات شده‌اند از طرف مجلس عوام به ملکه معرفی شده‌اند.
دیوید کامرون نخست وزیر فعلی بریتانیااز حزب محافظه کار است.[۱]
زمینه اساسی

نخست وزیر پادشاهی متحده حزب اکثریت سیاسی را رهبری می‌کند، باید اعتماد مجلس عوام (مجلس پایینتر مقننه) را جلب کند، و رئیس هیئت دولت (قوه مجریه) می‌باشد. زیر سیستم بریتانیا، "یکپارچگی قدرت‌ها" باید به‌جای "جدا بودن قدرت‌ها" باشد.[۱]
قوانین مرسوم

رسم بر این است که نخست‌وزیر بریتانیا، نقطه نظرات شخصی مقام سلطنت را که در جلسات خصوصی ابراز می‌شود را بازگو و نقل قول نکند.

اسکاتلند

اسکاتلند (به انگلیسی: Scotland، به گیلیک اسکاتلندی: Alba) واحدی سیاسی است در شمال غرب اروپا که یک‌سوم شمالی جزیره بریتانیا را دربر می‌گیرد.
اسکاتلند همراه با انگلستان، ولز و ایرلند شمالی کشور پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی را تشکیل می‌دهد. در کنار خاک اصلی، اسکاتلند هم‌چنین ۷۹۰ جزیره دارد که جزایر شمالی و هبریدز از آن جمله هستند. از این تعداد جزایر ۱۳۰ جزیره مسکونی هستند.[۲]

اسکاتلند ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و زبان رسمی آن انگلیسی است. زبان‌های گیلیک اسکاتلندی و اسکاتس نیز دو زبانی هستند که به عنوان زبان محلی در اسکاتلند رسمیت دارند. گیلیگ اسکاتلندی از ریشه سلتی و اسکاتس از ریشه ژرمنی است. ۶۵ درصد مردم اسکاتلند مسیحی، ۲۸ درصد بی‌دین، و ۲ درصد پیرو دیگر ادیان غیرمسیحی هستند.[۳] مرکز اسکاتلند شهر تاریخی ادینبرا (ادینبورگ) است. ادینبرا دومین شهر بزرگ اسکاتلند و یکی از مراکز مهم اقتصادی و بانکداری اروپا است.

این شهر در عصر روشنفکری اسکاتلند در سده هیجده باعث شد تا اسکاتلند را به یکی از کانون‌های بازرگانی، فکری و صنعتی اروپا تبدیل شود. جریان روشنفکری و «روشنگری اسکاتلندی» از ۱۷۴۰ تا ۱۷۹۰ بال و پر یافت. بر خلاف آن چه در فرانسه رخ داد، بسیاری از طلایه‌داران این نهضت در اسکاتلند از دانشگاهیان بودند.[۴] گلاسگو که بزرگ‌ترین شهر اسکاتلند است از شهرهای مهم صنعتی بریتانیا به‌شمار می‌آید. در آب‌های اسکاتلند در دریای شمال ذخایر مهمی از نفت وجود دارد.

اسکاتلند و انگلستان تا سال ۱۷۰۷ کشورهایی با پادشاهی مستقل بودند اما در تاریخ یکم ماه مه ۱۷۰۷ دو کشور طی توافقنامه‌ای با هم متحد شده، کشور «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر» را به وجود آوردند.

پرچم کنونی بریتانیای کبیر از ترکیب پرچم اسکاتلند (زمینه آبی، ضربدر سفید) و پرچم انگلستان (زمینه سفید، صلیب سرخ) به وجود آمده‌است.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ سیاست
    ۳ جغرافیا
    ۴ اقتصاد
    ۵ شهرها
    ۶ فرهنگ
    ۷ استقلال از بریتانیا
    ۸ پیوند به بیرون
    ۹ منابع

تاریخچه
نشان سلطنتی اسکاتلند

پادشاهی اسکاتلند در سده‌های میانه کشوری مستقل بود. پیوند اسکاتلند با انگلستان به شکل رسمی در سال ۱۶۰۳ آغاز شد که جیمز ششم، پادشاه اسکاتلند تاج و تخت انگلستان را به ارث برد و به شاه جیمز اول در این کشور هم بدل شد. اسکاتلند و انگلستان هنوز روی کاغذ از هم جدا بودند، اما تاج پادشاهی هر دوی این کشورها را به طوری اتفاقی یک نفر بر سر گذاشت. این شرایط تا تصویب «قانون اتحاد» در سال ۱۷۰۷ که پادشاهی‌های انگلستان و اسکاتلند را تا امروز به یکدیگر ملحق ساخته، ادامه داشت.[۵]

پیش از سال ۱۷۰۷ تماس بسیار اندک یا حتی همدلی بسیار کمتری میان این دو کشور وجود داشت. تمام اسکاتلندی‌ها یا پرسبیتری بودند یا یعقوبی، و این به تنهایی برای ایجاد بیگانگی میان آنها و چهار پنجم از جمعیت انگلستان بسنده بود. اسکاتلندی‌های بسیار اندکی به جنوب سفر می‌کردند و تعداد انگلیسی‌هایی که روانه شمال می‌شدند، حتی از آنها هم کمتر بود. فرانسه، متحد سنتی اسکاتلند، دشمن سنتی انگلستان بود. عالمان و روحانیان اسکاتلندی برای ادامه تحصیلات و الهام‌گیری‌های فکری به دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه اروپای قاره‌ای می‌نگریستند و نه به انگلستان.[۶]

دست کم سه شورش خونبار یعقوبی‌ها در سال‌های ۱۶۹۰، ۱۷۱۵ و ۱۷۴۵ بنیان‌های اسکاتلند را به لرزه در آورد. در پی این رخدادها اشراف اسکاتلند قدرت‌های فئودالی باقی‌مانده خود را از دست دادند و هایلندها فتح شدند و تحت کنترل درآمدند. کلیسای اسکاتلند به ندرت فشار پدید آمده در روابط تازه خود با کلیسای اسقفی را تحمل می‌کرد و دست آخر دچار چنددستگی شد.[۷]
سیاست

علیرغم اتحاد سیاسی در بریتانیای کبیر، کشور اسکاتلند دارای نظام حقوقی و آموزشی مستقل از انگلستان، ولز و ایرلند شمالی است. اما در امور سیاسی بین‌المللی مانند عضویت در جامعه اروپا و سازمان ملل متحد، بریتانیای کبیر به عنوان «یک کشور» عمل می‌کند.

دولت محلی اسکاتلند نظام بهداری و درمانی عمومی را همچنان رایگان نگهداشته است و دانشجویان اسکاتلندی نیز از پرداخت شهریه‌های دانشگاهی معاف هستند.[۸]

همه پرسی تاریخی در مورد استقلال اسکاتلند روز پنجشنبه 18 سپتامبر 2014 میلادی ( 27 شهریور 1393) برگزار خواهد شد.[۹] با این که احزاب سنتی بریتانیا، یعنی احزاب محافظه کار، کارگر و لیبرال دموکرات، مخالف جدایی از بریتانیا هستند، حزب سبزها گفته‌است از برنامه حزب ملی اسکاتلند برای استقلال حمایت خواهد کرد. دولت محلی اسکاتلند با حفظ برنامه‌های عدالت اجتماعی، ایجاد شرایط رقابتی و دسترسی به درآمد نفت و گاز دریای شمال، قادر خواهد بود در صورت رای موافق مردم، پس از ۳۰۷ سال یکپارچگی با انگلستان، کشور مستقل اسکاتلند را بار دیگر تاسیس کند.[۱۰]

از عواملی که از احساسات استقلال‌طلبی اسکاتلندی‌ها در دهه اخیر کاسته، آغاز فعالیت پارلمان اسکاتلند بود که در طی روند قدرت‌سپاری به دولت محلی، عملاً اختیارات گسترده‌تری نسبت به مجلس ولز کسب کرد.[۱۱]

اسکاتلند از نظام قضایی برخوردار است، بر روی نظام آموزشی خود کنترل کامل دارد، تا اندازه‌ای اندک از اختیار تغییر میزان مالیات‌ها برخوردار است و از نهادی معادل وزارت کشور برخوردار است که بجز مسئله مواد مخدر، سلاح، قمار و مهاجرت، در باقی موارد می‌تواند تصمیم گیری کند. با این حال غیبت احزاب اسکاتلندی (همانند احزاب ولز یا ایرلند شمالی) در مناظره‌های انتخاباتی در میان اسکاتلندی‌ها نوعی حس انزوا ایجاد کرده‌است.[۱۲]
نمای داخلی پارلمان اسکاتلند.
جغرافیا
نقشه اسکاتلند.

اسکاتلند از شمال با دریای نروژ، از شرق با دریای شمال، از جنوب غربی با دریای ایرلند و از غرب با اقیانوس اطلس شمالی مرز آبی دارد.

علاوه بر سرزمین اصلی اسکاتلند در جزیره بریتانیا، اسکاتلند شامل ۷۹۰ جزیره کوچک و بزرگ است. آب‌های ساحلی این کشور، عمدتاً در دریای شمال، منبع بزرگ‌ترین ذخایر نفت و گاز در بین کشورهای جامعه اروپا است.

بخش بزرگی از بلندی‌های بریتانیا در اسکاتلند واقع شده و ناحیه‌ای سرسبز و پوشیده از چمنزار است که قسمت عمده جنگل‌های کشور را در برگرفته‌است. رودهای زیادی در آن جریان دارند که از آن جمله می توان به رودهای دی، کلیاد و توئید اشاره نمود. بلندترین نقطه آن قله بن نویس با ۱۳۴۳ متر ارتفاع است.
نمایی از روستای گلنفینان، در منطقه لوچابور اسکاتلند
اقتصاد

مرکز اصلی بانک سلطنتی اسکاتلند - یکی از ۵ بانک بزرگ جهان - در ادینبرا قرار دارد. شهر گلاسگو بزرگ‌ترین شهر اسکاتلند و یکی از ۳ شهر بزرگ کشور بریتانیا است. گلاسگو و حومهٔ آن حدود ۴۱ درصد کل جمعیت اسکاتلند را در خود جای داده‌است. سومین شهر بزرگ اسکاتلند و مرکز فعالیت صنعت نفت بریتانیای کبیر شهر ابردین در شمال شرق اسکاتلند است.

هر چند انحصار بهره‌برداری از نفت دریای شمال، دریایی که در مجاورت اسکاتلند قرار دارد، کماکان در دست بریتانیا باقی‌مانده‌است، اما اسکاتلند در طی قرن بیستم با رشد صنایع سنگین مانند کشتی سازی (در گلاسکو) قدرت گرفت.[۱۳] در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی حمایت دولت بریتانیا از این صنایع از بین رفت و عمده کارخانجات فعال در این صنایع مجبور به تعطیلی شدند اما صنعت و فرهنگ کارگری، ذهنیت سیاسی مردم را شکل داده بود.[۱۴]

سقوط بانک سلطنتی اسکاتلند (RBS) و هلیفکس که بزرگترین موسسه‌های مالی فعال در اسکاتلند نیز تلقی می‌شدند باعث شد تا هزاران نفر مشاغل خود را از دست دادند اما این دو بانک به نوعی توسط دولت بریتانیا از ورشکستگی نجات یافتند.[۱۵]
شهرها

    نمایش
    بحث
    ویرایش

    نمایش
    بحث
    ویرایش

شهرهای اصلی اسکاتلند
برآورد رسمی ۲۰۱۰
گلاسگو
گلاسگو

ادینبرو
ادینبرو
رتبه     شهر     شهرستان     جمعیت     رتبه     شهر     شهرستان     جمعیت     ابردین
ابردین

داندی
داندی
۱     گلاسگو     شهر گلاسگو     ۵۸۹٬۹۰۰     ۱۱     دانفرم‌لاین     فایف     ۴۸٬۲۴۰
۲     ادینبرو     شهر ادینبرو     ۴۶۸٬۷۲۰     ۱۲     آیر     آیرشایر جنوبی     ۴۶٬۰۶۰
۳     ابردین     شهر ابردین     ۱۸۹٬۱۲۰     ۱۳     پرت     پرت و کینراس     ۴۵٬۷۷۰
۴     داندی     شهر داندی     ۱۴۴٬۱۷۰     ۱۴     اینورنس     هایلند     ۴۵٬۰۵۰
۵     پیزلی     رنفروشایر     ۷۴٬۵۷۰     ۱۵     کیلمارناک     آیرشایر جنوبی     ۴۴٬۸۳۰
۶     ایست کیلبراید     لنرک‌شیر جنوبی     ۷۳٬۵۹۰     ۱۶     گریناک     اینورکلاید     ۴۳٬۴۵۰
۷     لیوینگستون     لوتین غربی     ۵۵٬۰۷۰     ۱۷     کوت‌بریج     لنرک‌شیر شمالی     ۴۱٬۶۱۰
۸     همیلتون     لنرک‌شیر جنوبی     ۵۱٬۶۴۰     ۱۸     گلنراثز     فایف     ۳۸٬۹۴۰
۹     کامبرنولد     لنرک‌شیر شمالی     ۵۰٬۴۷۰     ۱۹     ایردری     لنرک‌شیر شمالی     ۳۵٬۹۵۰
۱۰     کیرک‌کالدی     فایف     ۴۹٬۵۶۰     ۲۰     فالکرک     فالکرک     ۳۵٬۱۷۰
فرهنگ

هَگیس، غذای سنتی اسکاتلندی‌ها که با دل و قلوه چرخ شده گوسفند و پیاز و ادویه تهیه می‌شود، دامن مردانه موسوم به کیلت، لهجه محلی، و موسیقی و هنر اسکاتلندی به طور عام از ویژگی‌های فرهنگی متمایز در اسکاتلند است. موسیقی محلی بیشتر با نی‌انبان نواخته می‌شود و آبجو و ویسکی از نوشیدنی‌های اصلی الکلی در اسکاتلند هستند.

اسکاتلند به ویژه در قرن بیستم از خاستگاه‌های اندیشه‌های چپی بود و حتی تفکرات کمونیستی هم تا اندازه‌ای در این منطقه رواج یافت. آنچه به تثبیت این اندیشه‌ها کمک کرد، مخالفت دیرینه اسکاتلندی‌ها با سلطه‌جویی انگلستان بود که ریشه‌هایی مشترک با چپ‌گرایی یافت.[۱۶]

جشنواره کتاب ادینبورگ از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی بریتانیاست و هر سال در ماه اوت همزمان با بعضی جشنواره‌های هنری دیگر از جمله جشنواره جاز و جشنواره هنرهای نمایشی در این شهر بر‌گزار می‌شود.[۱۷]

شون کانری از بازیگران نقش جیمز باند از طرفداران حزب ملی اسکاتلند است که خواهان استقلال این کشور از انگلستان است. او در باهاما سکونت دارد و گفته‌است تا زمانی که اسکاتلند مستقل نشود در سرزمین خود اقامت نخواهد کرد.[۱۸]
استقلال از بریتانیا
نوشتار اصلی: استقلال اسکاتلند
نوشتار اصلی: همه‌پرسی استقلال اسکاتلند (۲۰۱۴)


۲۷ شهریور ۱۳۹۲ (۱۸ سپتامبر ۲۰۱۳)، الکس سالموند، وزیر اول اسکاتلند با حضور در پارلمان محلی از پیشنهاد دولت خود برای استقلال این بخش از بریتانیا دفاع کرد و گفت که برگزاری همه‌پرسی استقلال اسکاتلند "فرصتی تاریخی" برای مردم این سرزمین خواهد بود.[۱۹]

قرار است همه‌پرسی استقلال اسکاتلند سال ۲۰۱۴ برگزار شود و در حالیکه حزب ملی‌گرای اسکاتلند، به رهبری آقای سالموند، از استقلال این سرزمین حمایت می‌کند، احزاب اصلی بریتانیا، از جمله حزب حاکم محافظه کار و حزب کارگر، همچنان خواستار حفظ یکپارچکی بریتانیا هستند. آقای سالموند گفت که اسکاتلند "ارزشمندترین" بخش از کشور بریتانیاست و عملکرد دولت محلی نشان می‌دهد که به عنوان یک کشور مستقل، آینده روشن‌تری خواهد داشت.[۲۰]

همچنین، نیکلا استرجن، معاون وزیر اول اسکاتلند، گفته است که امیدوار است دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، در یک مناظره همگانی با آقای سالموند با موضوع جدایی اسکاتلند شرکت کند. وی با رد این نظر که اسکاتلند استطاعت اداره امور خود به عنوان یک کشور مستقل را ندارد، گفت که "ما یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان هسیتم و طی سی سال گذشته، مالیات سرانه مردم اسکاتلند به مراتب از متوسط مالیات سرانه پرداختی در کل بریتانیا بیشتر بوده است. استرجن افزود که در صورت استقلال اسکاتلند، این کشور به تناسب سهمی که در تولید ناخالص داخلی بریتانیا دارد، بخشی از بدهی‌های دولتی این کشور را برعهده خواهد گرفت. در روز ۱۹ستامبر ۲۰۱۴نتیجه همه پرسی استقلال اسکاتلند از بریتانیا اعلام شد و براساس گزارش‌های رسمی استقلال اسکاتلند از بریتانیا رای نیاوردبا اعلام نتیجه همه پرسی استقلال اسکاتلند مشخص شد که اکثر شرکت کنندگان در همه پرسی با استقلال این بخش از بریتانیا و تشکیل کشور مستقل اسکاتلند مخالفت کرده‌اندنتیجه شمارش آرا نشان می‌دهد که حدود ۵۵ درصد از رای دهندگان با استقلال اسکاتلند مخالف بودند. شمار شرکت‌کنندگان در این همه پرسی بیش از ۸۵ در صد بوده است.

تنها ساکنان اسکاتلند حق شرکت در این همه‌پرسی را داشتند و نظرسنجی‌های انجام شده در روزهای قبل از برگزاری همه‌پرسی حاکی از نزدیک بودن آرادی دو طرف بود.

دولت بریتانیا و احزاب اصلی این کشور با استقلال اسکاتلند مخالف بودند و به فعالیت گسترده‌ای برای قانع کردن مردم اسکاتلند به مخالفت با استقلال دست زدند. در مقابل، دولت محلی اسکاتلند، که مبتکر برگزاری این همه‌پرسی بوده، از استقلال این سرزمین حمایت می‌کرد.[۲۱] سرانجام با بر گزاری همه پرسی در تاریخ ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۴ ۵۵٫۷درصد از واجدین شرایط رای به عدم استقلال و ۴۴٫۳ درصد رای به استقلال از بریتانیا دادند و در نتیجه اسکاتلند جزیی از خاک بریتانیا باقی ماند.[

جام جهانی راگبی

جام جهانی راگبی مهمترین تورنمنت ورزش راگبی ۱۵ نفره است که از سال ۱۹۸۷ هر ۴ سال یک بار بین تیم‌های برتر این رشته ورزشی برگزار می‌شود. تا سال ۱۹۹۹ شانزده تیم در جام جهانی راگبی شرکت می‌کردند اما از این دوره به بعد مسابقات با حضور ۲۰ تیم برگزار می‌شود. برنده این رقابت‌ها جام ویلیام وب الیس را دریافت می‌کند. وب الیس شخصی است که گفته می‌شود با برداشتن توپ با دست در حین یک مسابقه فوتبال در قرن نوزدهم ورزش راگبی را ابداع کرد.

اولین دوره این مسابقات به میزبانی مشترک استرالیا و نیوزیلند برگزار و نیوزیلند اولین فاتح جام ویلیام وب الیس شد. در ۱۹۹۱ استرالیا و در ۱۹۹۵ آفریقای جنوبی ِ میزبان قهرمان شدند. در ۱۹۹۹ استرالیا برای دومین بار در ورزشگاه میلنیوم کاردیف، قهرمان جام وب الیس شد. در ۲۰۰۳ نوبت اولین قهرمان نیمکره شمالی بود. انگلستان در سیدنی قهرمان جام جهانی شد اما در ۲۰۰۷ با قهرمانی آفریقای جنوبی در استاد دوفرانس پاریس جام به نیمره جنوبی برگشت. آخرین دوره این رقابت‌ها در سال ۲۰۱۱ در نیوزیلند برگزار شده و با پیروزی ۸-۷ تیم میزبان بر فرانسه در دیدار فینال به پایان رسید. جام جهانی راگبی ۲۰۰۷ هم با قهرمانی آفریقای جنوبی در فرانسه به پایان رسید. آفریقای جنوبی در مسابقه فینال تیم ملی راگبی انگلیس را شکست داد. انگلیس در صورت پیروزی می‌توانست اولین کشوری باشد که ۲ بار پیاپی فاتح جام جهانی شده‌است.

در مجموع چهار تیم ِ آفریقای جنوبی (۱۹۹۵ و ۲۰۰۷)، استرالیا (۱۹۹۱ و ۱۹۹۹)، و نیوزیلند (۱۹۸۷ و ۲۰۱۱) و انگلیس (۲۰۰۳)، در این مسابقات به قهرمانی رسیده‌اند و در چهار دوره اخیر ۴ تیم متفاوت قهرمان شده‌اند که این از فشردگی رقابتها حکایت می‌کند. دوره بعدی مسابقات در سال ۲۰۱۵ به میزبانی انگلستان برگزار می‌شود و میزبان جام جهانی ۲۰۱۹ هم برای اولین بار یک کشور آسیایی یعنی ژاپن خواهد بود.

به گفته هیئت بین‌الملی راگبی این مسابقات اکنون به یکی از مهمترین رویدادهای ورزشی دنیا پس از بازی‌های المپیک و جام جهانی فوتبال تبدیل شده است. در جام جهانی ۲۰۰۷ حدود ۲ میلیون ۲۰۰ هزار بلیت فروخته شد. مسابقات مرحله مقدماتی به طور میانگین ۴۹۸ هزار تماشاگر داشت و تمام صندلی‌های ورزشگاه‌های برای مسابقات مراحل یک‌چهارم‌نهایی به بعد پر شد. سایت رسمی مسابقات ۱٫۸ میلیون بازدید داشت و تعداد تجمعی بینندگان تلویزیونی کل مسابقات حدود ۴٫۲ میلیارد برآورد شد.[۱]
تاریخچه
تیم     قهرمانی     نایب قهرمانی     مقام سوم     مقام چهارم
 نیوزیلند     ۲ (۱۹۸۷، ۲۰۱۱)     ۱ (۱۹۹۵)     ۲ (۱۹۹۱ و ۲۰۰۳)     ۱ (۱۹۹۹)
 استرالیا     ۲ (۱۹۹۱، ۱۹۹۹)     ۱ (۲۰۰۳)     ۱ (۲۰۱۱)     ۱ (۱۹۸۷)
 آفریقای جنوبی     ۲ (۱۹۹۵، ۲۰۰۷)     –     ۲ (۱۹۹۹)     –
 انگلستان     ۱ (۲۰۰۳)     ۲ (۱۹۹۱، ۲۰۰۷)     –     ۱ (۱۹۹۵)
 فرانسه     –     ۳ (۱۹۸۷، ۱۹۹۹، ۲۰۱۱)     ۱ (۱۹۹۵)     ۲ (۲۰۰۳، ۲۰۰۷)
 ولز     –     –     ۱ (۱۹۸۷)     ۱ (۲۰۱۱)
 آرژانتین     –     –     ۱ (۲۰۰۷)     –
 اسکاتلند     –     –     –     ۱ (۱۹۹۱)

تیم‌هایی که به مرحله یک‌چهارم‌نهایی صعود کرده‌اند اما بالاتر از آن نرفته‌اند:

     ایرلند (پنج بار)
     فیجی (دو بار)
     ساموآ (دو بار)
     کانادا (یک بار)

تیم ملی فوتبال نیوزیلند

تیم ملی فوتبال نیوزیلند (به انگلیسی: New Zealand national football team) یک تیم فوتبال بین‌المللی است که به نمایندگی از کشور نیوزیلند به میدان می‌رود. این تیم زیر نظر فدراسیون فوتبال نیوزیلند فعالیت می‌کند.که بار ها قهرمان اقیانوسیه شده

نیوزیلند

نیوزیلند یا زلاندِ نو کشوری در جنوب غربی اقیانوس آرام است، این کشور از دو جزیره بزرگ و تعداد زیادی جزیره کوچک تشکیل شده و مناطق خودمختار نیو، جزایر کوک، توکلائو و راس را هم در بر می‌گیرد.

نیوزیلند فاصله زیادی با دیگر خشکی‌های کره زمین دارد، به طوریکه استرالیا نزدیکترین همسایه این سرزمین در دو هزار کیلومتری آن قرار دارد، دریای میان این دو کشور به دریای تاسمان معروف است. نزدیکترین همسایگان این کشور از شمال جزایر تونگا، فیجی، نیوکالدونیا هستند.

بیشتر جمعیت نیوزیلند را مهاجران اروپایی (به‌ویژه بریتانیایی و ایرلندی) تشکیل می‌دهند. مهمترین اقلیت هم رنگین پوستان مائوری هستند که از هزار سال پیش ساکن این سرزمین شده‌اند، اقلیتهای کوچکتر ساکن نیوزیلند آسیایی‌ها و پولینزی‌ها هستند که بیشتر در شهرهای بزرگ سکونت دارند.

رئیس حکومت نیوزیلند ملکه الیزابت دوم است، فرماندار کل که با پیشنهاد پارلمان نیوزیلند انتخاب می‌شود، مسئولیت امضای قوانین را برعهده دارد، هرچند قدرت او و ملکه کاملاً تشریفاتی است و پارلمان که در انتخابات عمومی برگزیده می‌شود تنها مرجع قانون‌گذاری در کشور است و نخست‌وزیر را که در رأس قوه مجریه قرار می‌گیرد انتخاب می‌کند.

انگلیسی زبان اصلی بیش از نود و پنج درصد مردم این کشور و زبان رسمی نیوزیلند است. زبان مائوری دیگر زبان رسمی این کشور است.

محتویات

    ۱ تاریخ
    ۲ جغرافیا
        ۲.۱ پراکندگی زیستی
    ۳ تقسیمات کشوری و شهرهای بزرگ
    ۴ مردم‌شناسی
        ۴.۱ مذهب
    ۵ سیاست و حکومت
    ۶ اقتصاد
    ۷ فرهنگ
        ۷.۱ سینما
        ۷.۲ ورزش
    ۸ پانویس
    ۹ منابع
    ۱۰ جستارهای وابسته
    ۱۱ پیوند به بیرون

تاریخ

نخستین ساکنان نیوزیلند اقوام پولینزی ساکن جزایر اقانوس آرام بودند که در حدود قرن هشتم تا سیزدهم میلادی به این سرزمین رسیدند. پولینزی‌های نیوزیلند ملت و تمدن متمایزی را به نام مائوری تشکیل دادند و برخی از آنها با سفر به جزایر چاتهام تمدنی را در آن جزایر بنیان نهادند.

در ۱۶۴۹ آبل جانسون تاسمان دریانورد هلندی اولین اروپایی بود که در سواحل نیوزیلند فرود آمد. کشته‌شدن چند تن از ملوانان کشتی جانسون توسط مائوری‌ها موجب شد که اروپایی‌ها علاقه‌ای به ارتباط دوباره با این جزیره نداشته باشند.

یکصد و بیست سال پس از سفر ناخدا جانسون، در سال ۱۷۶۹ جیمز کوک ناخدای بریتانیایی در حین سفرهای دریایی خود در اقیانوس آرام به نیوزیلند رفت و نقشه دقیقی از این جزیره کشید. ارتباط اروپایی‌ها و مائوری‌ها پس از سفر جیمز کوک ادامه‌یافت، بسیاری از کشتی‌های ماهیگیری و تجاری اروپایی و امریکایی به این سرزمین رفته و در ازای فروش کالاهای خود به‌ویژه مصنوعات فلزی و اسلحه جات مایحتاج ضروری خود مانند آب آشامیدنی، پوست، آثار هنری، مواد غذایی و حتی گاهی سکس را از آن‌ها دریافت می‌کردند.

مهاجرت به نیوزیلند از قرن نوزدهم آغاز شد. اولین مهاجران عمدتاً گروه‌های مذهبی از جمله انگلیکن‌ها، کاتولیک‌ها، پرسبی‌ترین‌ها، متدیست‌ها و باپتیست‌ها بودند که از انگلستان و اسکاتلند می‌آمدند. در سال ۱۸۴۰ قرارداد وایتانگی میان دولت بریتانیا و مائوری‌ها این کشور را را تحت‌الحمایه بریتانیا و بخشی از این امپراتوری ساخت. در سال ۱۸۵۶ اولین دولت خودمختار در این کشور پاگرفت و در ۱۸۷۶ دولت مرکزی سراسر خاک جزیره را تحت تسلط خود درآورد.

نیوزیلند در سال ۱۹۰۷ استقلال خود را از بریتانیای کبیر کسب کرد. نیوزیلند پس از آن عضو اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع شد و سمت تشریفاتی ریاست حکومت را نیز همچنان در اختیار پادشاه بریتانیا گذاشت. جانشین پادشاه در زلاندنو فرماندار کل است که به توصیه نخست‌وزیر انتخاب می‌شود. این کشور در جنگ جهانی اول به عنوان حامی بریتانیا جنگید و «ارتش مشترک نیوزلند واسترالیا» یا به اختصار آنزاک در نبرد گالیپولی در ترکیه امروزی شرکت کرد. در مجموع بیش از هجده هزار نیوزیلندی در خلال جنگ جهانی اول کشته شدند. نیوزیلند در جنگ جهانی دوم هم جزء متفقین بود و با بازشدن پای آمریکایی‌ها به منطقه جزء هم‌پیمانان سیاسی و اقتصادی آمریکا در آمد و تا حدی به آمریکا نزدیک شد که ناخواسته درگیر جنگ ویتنام شد و همین امر اثرات عمیقی بر حیات سیاسی زلاندنو گذاشت. امروزه نیوزیلند نه فقط با بریتانیا و آمریکا بلکه با استرالیا، چین و ژاپن نیز روابط نزدیک و مناسبات اقتصادی گسترده‌ای دارد.
جغرافیا
تصویر ماهوارهای از نیوزیلند

نیوزیلند یا به زبان مائوری آئوتئاروا (به معنی سرزمین ابرهای کشیده) کشوری است در اقیانوسیه واقع در آبهای جنوب غربی اقیانوس آرام و جنوب خاوری استرالیا. این کشور از دو جزیره اصلی شمالی و جنوبی و چند جزیره کوچک دیگر تشکیل شده‌است. زلاند نو کشوری است نسبتاً کوهستانی جزیره شمالی دارای منشا آتشفشانی است و آبفشانهای آن هنوز از فعالیت‌های آذرین حکایت می‌کنند. سرتاسر جزیره جنوبی را رشته کوههای آلپ جنوبی که ارتفاع قلل آن بالاتر از سه هزار متر است در بر گرفته و آب و هوای آن معتدل مایل به سرد و مرطوب و بارانی است و رو به جنوب از دمای آن کاسته شده و به سردی می‌گرود. جنگلهای بارانی آن توسط مهاجران اولیه پاکسازی شده و به کشتزارهای وسیع و چراگاههای پهناور تبدیل شده‌است.

بلندترین نقطه نیوزیلند قله کوک به ارتفاع ۳۷۶۴ متر است و عمده‌ترین رودخانه آن رودخانه وایکاتو است که درازای آن ۴۲۰ کیلومتر می‌رسد و رودهای کلوته، تایر، ی کلارنس و وایتاکیاز دیگر رودهای مهم آن محسوب می‌شوند. دریاچه تاوپو با مساحت ۶۰۵ کیلومتر مربع که در جزیره شمالی قرار دارد، همراه با دریاچه یخچالها و یخرودهای طبیعی و کوههای پوشیده از برف و جلگه‌ها و دره‌های سبز و خرم از دل انگیزترین مناظر طبیعی این سرزمین به شمار می‌آید.
پراکندگی زیستی
کیوی پرنده ملی نیوزیلند

دورافتادگی این سرزمین به ایجاد یک حیات جانوری و گیاهی منحصربه‌فرد منجر شده، هرچند ورود حیوانات غیر بومی توسط مهاجران آسیب‌های زیادی به حیات وحش این سرزمین وارد کرده و بسیاری از گونه‌های جانوری این سرزمین منقرض یا در خطر انقراض قرار گرفته‌اند.

هشتاد درصد حیوانات این سرزمین بومی نیوزیلند هستند، موجوداتی که نیاکان آنها هزاران سال پیش از مسیر دریا وارد آن شده و با توجه به ویژگیهای محیطی آن تغییر شکل یافته‌اند.

وجود پرندگانی که قدرت پرواز ندارند و دارای رفتاری کاملاً غیر تهاجمی هستند، یکی از خصیصه‌های حیات وحش نیوزیلند است که بدلیل عدم وجود جانوران درنده و مار در نیوزیلند پدید آمده‌است. مرغ کیوی یکی از این پرندگان است که نشان ملی این کشور شده‌است. از حشرات شگفت‌انگیز این سرزمین می‌توان وتا را نام‌برد؛ بزرگترین حشره جهان که تا اندازه موش خانگی رشد می‌کند.

نیوزیلندی‌ها در سال‌های اخیر با تلاش برای کاهش گونه‌های جانوری و گیاهی مهاجر و جایگزینی آن‌ها با گیاهان و حیوانات بومی و احداث ذخیره‌گاه‌های زیستی برای احیای طبیعت کشورشان تلاش کرده‌اند.
تقسیمات کشوری و شهرهای بزرگ
نمایی از برج آسمان در شهر آوکلند
مرکز شهر کرایست چرچ
نمایی از شهر ولینگتون

تقسیمات کشوری در نیوزیلند به شرح زیر است:

    ۱۶ منطقه (استان)
    ۵۰ شهرستان
    شهر

شهر ولینگتون پایتخت و سومین شهر پرجمعیت نیوزیلند است. جدول زیر ده شهر پرجمعیت نیوزیلند را به همراه «جمعیت شهر» و «جمعیت شهر+حومه» نشان می‌دهد:
رتبه     شهر     جمعیت
در محدوده شهری
    جمعیت
با احتساب حومه     رتبه     منطقه
۱     آوکلند[۱]     ۴۴۴٬۱۰۰     ۱٬۳۳۳٬۳۰۰     ۱     آوکلند
۲     کرایست چرچ[۱]     ۳۸۶٬۱۰۰     ۴۵۰٬۰۰۰     ۲     کانتربوری
۳     ولینگتون[۲]     ۱۹۵٬۵۰۰     ۳۸۶٬۰۰۰     ۳     ولینگتون
۴     هامیلتون[۱]     ۱۴۰٬۷۰۰     ۲۰۰٬۳۰۰     ۴     وایکاتو
۵     دنیدن[۱]     ۱۱۵٬۷۰۰     ۱۲۳٬۷۰۰     ۵     اتاگو
۶     تائورانگا[۱]     ۱۱۲٬۵۰۰     ۱۱۸٬۲۰۰     ۶     بای آف پلنتی
۷     پالمرستون نورث[۲]     ۸۰٬۲۰۰     ۸۰٬۷۰۰     ۷     ماسی
۸     هاستینگز[۱]     ۶۵٬۱۰۰     ۷۴٬۳۰۰     ۸     هاوکس بای
۹     نلسون[۱]     ۴۵٬۰۰۰     ۵۹٬۲۰۰     ۹     نلسون
۱۰     اینورکارگیل[۱]     ۴۸٬۳۰۰     ۵۲٬۰۰۰     ۱۰     سوت لند
مردم‌شناسی

جمعیت نیوزیلند ۴٫۳ میلیون نفر است. حدود ۷۸٪ آنان خود را اروپایی معرفی می‌کنند. اروپائیان زلاندنو به «Pākehā» معروف هستند. این کشور از لحاظ نژادی به دو بخش عمده و بزرگ تقسیم شده‌است. بیشتر اروپائی‌ها تبار بریتانیایی یا ایرلندی دارند و مهاجرانی که از آلمان، ایتالیا، یوگسلاوی، هلند، اتریش و سوئیس آمده‌اند هم جمعیت قابل توجهی دارند. در سرشماری سال ۲۰۰۶ مائوری‌ها ۱۵٪، آسیایی‌ها ۹٫۲٪ و پولینزی‌های غیر مائوری ۶٫۹٪ جمعیت را تشکیل می‌دادند. (هر شخص در سرشماری می‌تواند خود را از دو گروه قومیتی معرفی کند). انگلیسی و مائوری زبان‌های اصلی این کشور است.
کلیسای جامع کرایست چرچ در شهر کرایست چرچ

نرخ باروری در نیوزیلند به نسبت سایر کشورهای توسعه یافته کمی بالاتر است. هر زن نیوزیلندی به‌طور میانگین ۲/۱ فرزند را در طول عمر خود به‌دنیا می‌آورد. امید به زندگی بسیار بالاست که برای هر کودک دختر ۸۳/۳ سال و هر پسر ۸۰/۷ سال است.

نیوزیلند یک کشور عمدتاً شهرنشین است. ۸۶٪ مردم در ۱۶ منطقه شهری این کشور زندگی می‌کنند و نیمی از آن‌ها در سه شهر اصلی آوکلند، ولینگتون و کرایست چرچ به‌سر می‌برند.

نودونه درصد بزرگسالان نیوزیلندی باسواد هستند. البته ۲۲٪ آن‌ها از تحصیلات رسمی برخوردار نیستند. بیش از ۱۸٪ مردم نیز مدرک دانشگاهی دارند.

دولت نیوزیلند سیاست بسیار بازی نسبت به مهاجران دارند. در سند استقلال نیوزیلند حاکمان این کشور تعهد کرده‌اند که هر سال معادل یک درصد جمعیت این کشور مهاجر بپذیرند. در حال حاضر بیست‌وسه درصد جمعیت کشور در خارج از این سرزمین به‌دنیا آمده‌اند که یکی از بالاترین رقم‌ها در دنیاست. بیست‌ونه درصد آن‌ها بریتانیایی یا ایرلندی هستند. مهاجران آسیای شرقی به‌ویژه چینی‌ها در سال‌های اخیر افزایش زیادی یافته‌اند.
مذهب

تا پیش از ورود اروپاییان به نیوزیلند، مائوریها از آیین دیرینه و بدوی خود پیروی می‌کردند، ولی امروزه بیشتر مائوریها به مسیحیت گرویده‌اند. مسیحیت مهم‌ترین دین نیوزیلند است، ۵۶٪ مردم این کشور مسیحی هستند. انگلیکانها، کاتولیکها، پرسبیترنها، متدیستها و باپتیست مهمترین گروه‌های مسیحی هستند. سی‌وپنج درصد مردم خود را بدون اعتقاد به مذهب معرفی کرده‌اند. بودیسم، هندوئیسم، اسلام، بهائی و مذاهب دیگر هم پنج درصد جمعیت نیوزیلند را تشکیل می‌دهند. در نیوزیلند دین از حکومت جدا بوده و طبق قانون، دین و مذهب آزاد بوده و هر کس می‌تواند آئین‌های ویژه دینی خود را آزادانه به جا بیاورد.
سیاست و حکومت
الیزابت دوم ملکه نیوزیلند
جان کی نخستوزیر فعلی نیوزیلند

نیوزیلند یک حکومت مشروطه سلطنتی و دارای یک دمکراسی پارلمانی است. بالاترین مقام در این شاهنشاهی ملکه الیزابت دوم است که در قانون عناوین شاهنشاهی ۱۹۷۴ ملکه نیوزیلند و رئیس کشور لقب گرفته‌است. فرماندار کل که با توصیه نخست‌وزیر زلاندنو منصوب می‌شود، نماینده ملکه و شخص اول کشور است. جرمیا ماتپارای در حال حاضر این سمت را برعهده دارد.

این کشور همانند بریتانیا قانون اساسی مدون ندارد، اما قانون مشروطه سال ۱۹۸۶ مقررات پایه این حکومت را بیان کرده‌است. نخست وزیر رئیس دولت است و توسط پارلمان انتخاب می‌شود، نخست وزیر فعلی این کشور جان کی از حزب ملی است.

در انتخابات سراسری که هر سه سال یک‌بار بر‌گزار می‌شود، صدوبیست نماینده پارلمان این کشور انتخاب می‌شوند. پس از انتخابات سال ۲۰۰۸ حزب ملی در ائتلاف با اکت نیوزیلند به رهبری جان باسکاون قدرت را به‌دست گرفت. فیل گف دبیر کل حزب کارگر رهبر اپوزیسیون است دو حزب حزب سبز نیوزیلند و ترقی خواه هم از مخالفان دولت هستند که ائتلاف تشکیل داده‌اند. حزب سبز از احزاب مهم این کشور است که متعهد شده‌است به نفع ائتلاف راست گرایان رأی ندهد. حزب مائوری و حزب قانون هم در طرف موافق دولت قرار دارند.

از مارس ۲۰۰۵ تا اوت ۲۰۰۶ نیوزیلند تنها کشور دنیا شد که ریاست هر سه قوه آن برعهده بانوان بود؛

    ملکه الیزابت
    فرماندار کل سیلویا کارترایت
    رئیس دیوان عالی نیوزیلند سیان الیاس
    رئیس مجلس نمایندگان مارگارت ویلسون
    رئیس دولت هلن کلارک

جالب اینکه در آن هنگام مدیر عامل تله‌کام نیوزیلند بزرگترین شرکت تجاری کشور هم خانم ترزا گاتونگ بود.

نیوزیلند به‌طور تاریخی از پیشگامان جنبش رفع تبعیض جنسیتی بوده‌است. این کشور در سال ۱۸۹۳ اولین کشور جهان بود که حق رأی زنان در انتخابات را به رسمیت شناخت. البته تا سال ۱۹۱۹ زنان این کشور حق عضویت در پارلمان نیوزیلند را نداشتند. در حال حاضر زنان بخش بزرگی از کرسی‌های پارلمان، وزارت خانه‌ها، شوراهای شهر و شهرداریها را به تصرف خود در آورده‌اند.
اقتصاد

نیوزیلند اقتصاد پیشرفته و پررونقی دارد. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۷ به ۱۲۸/۱ میلیارد دلار و تولید سرانه آن به ۳۰۲۳۴ دلار رسید که در ردیف بیست و هشتم دنیا و نزدیک به کشورهای اروپای جنوبی قرار می‌گیرد (اسپانیا بیش از ۳۳ هزار دلار و آمریکا بیش از ۴۶ هزار دلار است).

از سال ۲۰۰۰ تاکنون سطح درآمد میانه خانواده‌های نیوزیلندی افزایش چشمگیری داشته‌است. باوجود این‌که سطح درآمدهای مردم این کشور پائینتر از بسیاری از کشورهای جهان اول قرار دارد، اما تحقیقات بین‌المللی نشان داده که مردم این کشور دارای سطح بالای رضایت از زندگی هستند:
برج آسمان در آوکلند بزرگترین شهر و مرکز اقتصادی نیوزیلند

    شاخص توسعه انسانی صندوق توسعه اقتصادی-اجتماعی ملل متحد در سال ۲۰۰۶: سوم
    کیفیت زندگی مجله اکونومیست در سال ۲۰۰۶: دهم[۳]
    بررسی رضایت از زندگی انستیتو لگاتوم در سال ۲۰۰۷: اول
    سطح کامروایی عمومی انستیتو لگاتوم در سال ۲۰۰۹: دهم[۴]
    بررسی کیفیت زندگی مؤسسه مرسر در سال ۲۰۱۰: آوکلند چهارمین و ولینگتون دوازدهمین شهر مناسب برای زندگی در دنیا هستند.[۵]
    ضریب جینی («توزیع عادلانه درآمد»): ۳۶/۲ (پنجاه و چهارم)
    شاخص صلح جهانی در سال ۲۰۰۹: ۱/۲ (اول)[۶]
    آزادی مطبوعات (از خبرنگاران بدون مرز): پنجم[۷]
    شاخص فساد اقتصادی: کشوری که کمترین فساد اقتصادی را دارد. (اول)[۸]

فرهنگ
نمونه‌ای از هنر مائوری

ریشه فرهنگ نیوزیلند را باید در فرهنگ انگلیسی جستجو کرد ضمن اینکه فرهنگ مائوری تاثیر عمیقی بر روی فرهنگ امروز نیوزیلند گذاشته‌است و امروزه سبک زندگی مائوری‌ها و اروپایی‌تباران تفاوت زیادی با یکدیگر ندارد.

در کل نیوزیلند به واسطه مهاجرت گسترده، کشوریست چند فرهنگی که گروههای مختلف قومی و مذهبی در برگزاری آداب و رسوم خود آزاد می‌باشند.
سینما

در عرصه سینما اگرچه نیوزیلند از لوکیشن‌های محبوب فیلم‌برداری می‌باشد اما سینمای این کشور از دهه ۱۹۶۰ شاهد رشد و شکوفایی بوده‌است. از فیلم‌های معروف تاریخ سینمای نیوزیلند می‌توان به سگ‌های خواب‌آلود، پیانو و خداحافظ پورک پای اشاره کرد.

سینمای نیوزیلند در دهه گذشته عصر طلایی خود را پشت سر گذاشته‌است که فیلم‌های موفقی همچون آخرین سامورایی، استخوان‌های دوست‌داشتنی (فیلم)، کینگ کونگ و سه‌گانهٔ ارباب حلقه‌ها ساختهٔ پیتر جکسون شاهد بر این مدعی هستند.
ورزش

ورزش نقشی اساسی در فرهنگ نیوزیلندی ایفا می‌کند و ورزش راگبی به عنوان ورزش ملی این کشور شناخته می‌شود. تیم ملی راگبی نیوزیلند دارای افتخارات بین‌المللی زیادی است و جزء بهترین تیم‌های جهان است که دارای چند دوره قهرمانی در ادوار مختلف جام جهانی راگبی بوده است. همچنین بر اساس آخرین رتبه‌بندی فدراسیون راگبی در رتبه اول قرار دارد. نیوزیلند همچنین در سال ۲۰۱۱ برای دومین بار میزبان جام جهانی راگبی است.

فوتبال هم از ورزش‌های محبوب در نیوزیلند است و تیم ملی فوتبال زلاندنو موفق به حضور در دو دوره جام جهانی فوتبال شده‌است.

فنلاند

جمهوری فنلاند کشوری است در منطقه اسکاندیناوی در شمال اروپا. این کشور ۵٫۴ میلیون نفر جمعیت دارد و پایتخت آن هلسینکی است. حدود یک میلیون نفر از جمعیت کشور در منطقه کلان‌شهری هلسینکی زندگی می‌کنند.
واحد پول این کشور یورو است.

دو زبان فنلاندی و سوئدی در این کشور رسمیت دارند. ۹۰ درصد از مردم کشور فنلاندی‌زبان هستند و سوئدی در چند منطقه ساحلی در غرب، جنوب، و منطقه خودگردان اُلند صحبت می‌شود.

حدود ۷۸ درصد از مردم این کشور پیرو آیین لوتری از دین مسیحیت هستند و ۲۰ درصد نیز بدون مذهب می‌باشند.[۱]

کشور فنلاند در زبان فنلاندی سوئومی (Suomi) نامیده می‌شود. واژه فنلاند که در فارسی به‌کار می‌رود از نام فرانسوی آن کشور گرفته شده‌است.

فنلاند هشتمین کشور اروپا از نظر بزرگی مساحت است و کم‌تراکم‌ترین کشور از نظر جمعیت در اتحادیه اروپا به‌شمار می‌آید.

فنلاند از سده دوازدهم تا آغاز سده نوزدهم جزئی از سوئد بود و پس از آن در دوره‌ای تبدیل به یک دوک‌نشین بزرگ خودگردان در امپراتوری روسیه شد و این وضعیت تا انقلاب روسیه ادامه یافت.

فنلاند هرساله به عنوان یکی از کشورها در صدر جدول کیفیت بالای زندگی در جهان قرار دارد.

محتویات

    ۱ جغرافیا
    ۲ تاریخ
    ۳ سیاست
        ۳.۱ ساختار حکومتی و روابط سه قوّه در فنلاند
    ۴ تقسیمات کشوری
    ۵ فرهنگ
        ۵.۱ آموزش
    ۶ اقتصاد
    ۷ مردم
    ۸ زبان‌های رایج در فنلاند
        ۸.۱ جمعیت‌شناسی
    ۹ امید به زندگی در فنلاند
    ۱۰ ارتباطات در فنلاند
    ۱۱ مشخصات آماری
    ۱۲ پانویس
    ۱۳ منابع

جغرافیا

روی طول جغرافیایی ۲۲ تا ۳۲ درجه و عرض جغرافیایی ۶۰ تا ۷۰ درجه. فنلاند از شمال با نروژ، از شرق با روسیه، از غرب با سوئد همسایه‌است. خلیج بوتنی در غرب، خلیج فنلاند در جنوب و دریای بالتیک در جنوب غربی آن قرار دارد. فنلاند کشور دریاچه و جنگل است. ۱۰ درصد خاک آن را دریاجه پوشانده و ۷۳ درصد آن را جنگل. رشته کوه‌های آن اغلب در نیمه شمالی واقع شده‌اند.

فنلاند سرزمینی است پست، مشتمل بر چندین دریاچه (کشور هزار دریاچه) و بیش از ۸۰ درصد کشور پوشیده از جنگل است. بزرگ‌ترین دریاچه فنلاند سایمای بزرگ نام دارد که ۴۳۷۷ کیلومتر مربع مساحت آن است. بلندترین رود فنلاند نیز کمی یوکی با ۴۸۳ کیلومتر درازا است. این کشور ۲۰۰۰۰ جزیره با وسعتی بیش از ۱۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع دارد. تابستان فنلاند بسیار درخشنده و زمستانش بسیار تاریک است. تابستان گرم و کوتاه و زمستان سرد و بسیار بلند دارد. در لاپلند در شمال فنلاند به مدت دو ماه تمام در زمستان خورشید طلوع نمی‌کند و در تابستان نیز دو ماه غروب را نمی‌بینید.

قرار داشتن یک سوم از خاک فنلاند در بالای مدار قطب شمالی، این کشور را پس از ایسلند، به شمالی‌ترین کشور جهان مبدل ساخته‌است. در شمالی‌ترین نقطه فنلاند تابستان‌ها خورشید برای ۷۳ روز غروب نمی‌کند و همه ۲۴ ساعت هوا روشن است. در زمستان‌ها هم ۵۱ روز خورشید طلوع نمی‌کند. به علت نامساعد بودن آب و هوای شمال فنلاند، جمعیت بسیار کمی در این مناطق زندگی می‌کند.
تاریخ

پیشینیان مردم کنونی فنلاند یعنی فین‌ها در اواخر قرن اول و در اوایل قرن دوم میلادی مهاجرت خود را از ساحل جنوبی خلیج فنلاند، به سوی فنلاند آغاز کردند. در قرن دوازدهم فنلاندی‌ها برای حفظ خود در مقابل دشمنانشان بخصوص روس‌ها، از سوئد طلب کمک کردند و بدین گونه فنلاند به تصرف سوئد درآمد.

سوئد در سال ۱۸۰۹ فنلاند را به الکساندر اول تزار روسیه تسلیم کرد. درسال ۱۹۰۱ مردم فنلاند دارای مجلس قانونگذاری و حق رأی شدند.

با روی کار آمدن بلشویک‌ها در روسیه در سال ۱۹۱۷، همان مجلس استقلال فنلاند را اعلام کرد. در سال ۱۹۲۰ شوروی نیز استقلال فنلاند را به رسمیت شناخت.

پس از جنگ جهانی دوم به خصوص با آغاز نیمه دوم قرن حاضر، فنلاند وضع طبیعی خود را به دست آورد و با وجود روابط تلخ گذشته با شوروی، هم اکنون دارای روابطی دوستانه با این کشور است. فنلاند رشد اقتصادی و اجتماعی خوبی دارد و توانسته در سال‌های اخیر به کشوری پیشرفته تبدیل شود.
سیاست

نظام سیاسی فنلاند جمهوری است که بر اساس مجلس اداره می‌شود. رئیس‌جمهور مسئول معرفی نخست‌وزیر است و کابینه را نخست وزیر اداره می‌کند. نخست وزیر و کابینه‌اش باید بتوانند رای اعتماد از مجلس بگیرند.

مجلس این کشور ۲۰۰ کرسی دارد که نمایندگان آن برای دوره‌ای چهار ساله انتخاب می‌شوند. رئیس‌جمهور که مسئولیت اصلیش هدایت سیاست‌های خارجی است، هر شش سال یکبار توسط انجمن انتخاباتی، برگزیده می‌شود.

سن رأی دادن ۱۸ سالگی است و رأی دادن حق عمومی است.

در حال حاضر ساولی نیینیستو رئیس جمهور این کشور است که در سال ۲۰۱۲ به رئیس‌جمهوری فنلاند انتخاب شد.

نخست‌وزیر فنلاند یورکی کاتاینن است که در سال ۲۰۱۱ به این سمت برگزیده شد.
ساختار حکومتی و روابط سه قوّه در فنلاند

از میان کشورهای نوردیک، دو کشور ایسلند و فنلاند از سیستم حکومت جمهوری برخوردار هستند و مابقی سلطنتی می‌باشند. البته فنلاند در یک مرحله از تاریخ به استقرار نظام سلطنتی نزدیک شده بود و آن هنگامی بود که در سال ۱۹۱۸ شاهزاده آلمانی به عنوان پادشاه فنلاند انتخاب گردید؛ اما به علت جنگ جهانی دوم هرگز موفق نشد پا به خاک فنلاند بگذارد لذا اکثریت مردم فنلاند طی انجام یک همه‌پرسی به نظام جمهوری رأی دادند.

به هر حال، در قانون اساسی فنلاند همچنان رگه‌هائی از نظام سلطنتی باقی ماند و آن بدین معنی است که به رئیس‌جمهور قدرت واقعی بیشتری نسبت به بسیاری از جمهوری‌های دیگر اروپا داده شد. قدرت رئیس‌جمهوری فنلاند خیلی بیشتر از پادشاهان سوئد، هلند و انگلستان است و شاید هم قابل قیاس نباشد. رئیس‌جمهور فنلاند قادر است پارلمان را منحل نموده و پیرامون انتخابات جدید تصمیم بگیرد. تصمیم‌گیری در سیاست خارجی فنلاند به عهده رئیس‌جمهور است. وی فرمانده نیروهای مسلح به هنگام صلح می‌باشد. او همچنین تمامی مقامات ارشد کشور را منصوب می‌نماید. آقای مانو کوی‌ویستو (Mono Koivisto) رئیس‌جمهور فعلی فنلاند می‌باشد.

تعداد دوره‌های ریاست‌جمهوری فنلاند طبق متمّم قانون‌اساسی که از اکتبر ۱۹۹۱ به مورد اجراء درآمد و در ژوئیه سال ۱۹۹۱ از سوی پارلمان به تصویب رسید، مقرر گردید رئیس‌جمهور فنلاند:

۱. مستقیماً با رأی مردم انتخاب گردد. پیش از این توسط ۳۰۰ نفر از نمایندگان ویژه انتخاب رئیس‌جمهور برگزیده می‌شد. این ۳۰۰ نفر را مردم برمی‌گزیدند.

۲. رئیس‌جمهور فقط دوبار می‌تواند به این سمت انتخاب گردد.

۳. برخی از اختیارات وی کاسته و بر اختیارات نخست‌وزیر افزوده گردید.

۴. انحلال مجلس از سوی رئیس‌جمهور تنها به ابتکار موجه نخست‌وزیر و پس از شنیدن توضیحات رئیس مجلس و نظرات احزاب صورت خواهد گرفت.

۵. رئیس‌جمهور پس از شنیدن اظهارات و دیدگاه‌های احزاب در پارلمان به انتخاب وزیران اقدام خواهد نمود.

۶. دولت موظف است به هنگام تشکیل و یا به هنگام وقوع از هر گونه تغییرات سیاسی قابل‌توجهی، برنامه سیاسی خود را به پارلمان تسلیم نماید و پس از گفتگو پیرامون بیانیه و برنامه سیاسی در پارلمان، دولت می‌باید رأی اعتماد حاصل نماید.

اصلاحات مزبور برای دهه‌ها است که مورد بحث و مجادله محافل سیاسی فنلاند واقع شده است. این گفتگوها سرانجام به نتیجه رسید و فنلاند به سوی یک سیستم با دموکراسی مستقیم گام گذاشت و مردم خود مستقیماً بالاترین مقام کشور را انتخاب خواهند کرد. نقش پارلمان

پارلمان مهم‌ترین ارگان کشور فنلاند می‌باشد که دارای ۲۰۰ نماینده است. دولت منتصب رئیس‌جمهور باید رأی اعتماد کامل از پارلمان بدست آورد. مرجع قانون‌گذاری کشور پارلمان است که رئیس‌جمهور آن را به تصویب می‌رساند.

رئیس‌جمهور این قدرت را ندارد تا از اجراء قوانینی که پارلمان وضع کرده جلوگیری نماید.

کمیته روابط خارجی فنلاند از فعالیت‌های بین‌المللی گسترده‌ای برخوردار است و معمولاً جوّ داخلی را جهت سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری مهیا می‌نماید.

به علت قدرت پارلمان، فنلاند از دیدگاه غرب یک کشور با سیستم حکومت جمهوری پارلمانی تلقی می‌گردد که عالی‌ترین نهادهای سیاسی آن رئیس‌جمهور و پارلمان می‌باشد.

پارلمان فنلاند از ۹ گروه پارلمانی برخوردار است که از نمایندگان هشت حزب تشکیل شده و گروه نهم پارلمانی از سبزها می‌باشند. قوّه قضائیّه

قوّه قضائیّه فنلاند مستقل از قوای دیگر می‌باشد و این قوه از نهادهای وزارت دادگستری، دیوان‌عالی و دیوان‌عالی اداری برخوردار است. سیستم دادگستری فنلاند شامل دادگاه‌های عمومی جهت دادرسی شکایات و جرائم و نیز دیوان‌عالی به عنوان عالی‌ترین مرجع قضائی نظارت بر پایبندی قضات بر قانون، رفتار مجرمان قضایی و مقامات انتظامی می‌باشد.

دیوان‌عالی فنلاند مرکب از رئیس و تعدادی دادستان می‌باشد. آن دسته از موضوعات اداره قضائی که برطبق مواد خاص باید باز سوی دیوان‌عالی عمل گردد از قبل توسط وزارت دادگستری تهیه شده و جهت اجراء به دیوان‌عالی تسلیم می‌گردد.

دیوان‌عالی اداری فنلاند شامل رئیس و تعدادی دادستان ذی‌ربط می‌باشد. در صورت نیاز به تغییر قوانین قضائی و یا نیاز به اصلاح و متمّم قوانین، دیوان‌عالی و دیوان‌عالی اداری مشترکاً پیشنهادهای مربوطه را تسلیم رئیس‌جمهور نموده تا مقدمات قانون‌گذاری آن فراهم گردد.
تقسیمات کشوری
نشان     به فارسی     به فنلاندی     به سوئدی     مرکز     نقشه
Lapland     لاپلند     Lappi     Lappland     رووانیه‌می    
Finland Regions Map.svg
Lapin maakunnan vaakuna.svg لاپلند
اوستروبوتنیای
شمالی Pohjois-Pohjanmaan vaakuna.svg
Kainuu.vaakuna.svg کاینو
Pohjois-Karjala.vaakuna.svg کارلیای شمالی
Pohjois-Savo.vaakuna.svg
ساوونیای شمالی
Etelä-Savo.vaakuna.svg ساوونیای
جنوبی
Etelä-Pohjanmaan maakunnan vaakuna.svg
اوستروبوتنیای
جنوبی
اوستروبوتنیا Pohjanmaan maakunnan vaakuna.svg
Pirkanmaa.vaakuna.svg
پیرکانما
ساتاکونتا Satakunta.vaakuna.svg
اوستروبوتنیای
مرکزی
Keski-Pohjanmaa.vaakuna.svg
Keski-Suomi Coat of Arms.svg
فنلاند مرکزی
فنلاند
اصلی Varsinais-Suomen.vaakuna.svg
Etelä-Karjala.vaakuna.svg کارلیای
جنوبی
پی‌ینه تاواستیا
Päijät-Häme.vaakuna.svg
Kanta-Häme.vaakuna.svg
تاواستیای
اصلی
Uusimaa.vaakuna.svg اوسیما
Kymenlaakson maakunnan vaakuna.svg کیمنلاکسو
Coat of arms of Åland.svg
جزایر الند
North Ostrobothnia     اوستروبوتنیای شمالی     Pohjois-Pohjanmaa     Norra Österbotten     اولو
Kainuu     کاینو     Kainuu     Kajanaland     کایانی
North Karelia     کارلیای شمالی     Pohjois-Karjala     Norra Karelen     یوئنسو
North Savonia     ساوونیای شمالی     Pohjois-Savo     Norra Savolax     کوئوپیو
South Savonia     ساوونیای جنوبی     Etelä-Savo     Södra Savolax     میکلی
South Ostrobothnia     اوستروبوتنیای جنوبی     Etelä-Pohjanmaa     Södra Österbotten     سینه‌یوکی
Central Ostrobothnia     اوستروبوتنیای مرکزی     Keski-Pohjanmaa     Mellersta Österbotten     کوکولا
Ostrobothnia     اوستروبوتنیا     Pohjanmaa     Österbotten     واسا
Pirkanmaa     پیرکانما     Pirkanmaa     Birkaland     تامپره
Central Finland     فنلاند مرکزی     Keski-Suomi     Mellersta Finland     ییوسکیله
Satakunta     ساتاکونتا     Satakunta     Satakunda     پوری
Finland Proper     فنلاند اصلی     Varsinais-Suomi     Egentliga Finland     تورکو
South Karelia     کارلیای جنوبی     Etelä-Karjala     Södra Karelen     لاپه‌انرانتا
Päijänne Tavastia     پی‌ینه تاواستیا     Päijät-Häme     Päijänne Tavastland     لاهتی
Tavastia Proper     تاواستایای اصلی     Kanta-Häme     Egentliga Tavastland     همه‌انلینا
Uusimaa     اوسیما     Uusimaa     Nyland     هلسینکی
Kymenlaakso     کیمن‌لاکسو     Kymenlaakso     Kymmenedalen     کوتکا
Åland     اُلند     Ahvenanmaa     Åland     ماریهام
فرهنگ

رویدادهای مهم تاریخی یا ورزشی «پاوو نورمی» و «لاسه ویرن» در فنلاند مهم هستند. این کشور موفقیت‌های ورزشی مهمی در زمینه اتومبیلرانی و قهرمانی فرمول یک داشته‌است. «یاری لیتمن» و «سامی هیپیا»، دو ستاره فوتبال این کشور هستند.[۲]

از شخصیت‌هایی فرهنگی فنلاند می‌توان به «سیبلیوس» یا آهنگسازان معاصری چون «کایا ساآریاهو» و «ماگنوس لینبرگ» و رهبران ارکستری مانند «پکا سالونن»، «یوکا پا ساراسته»، «ساکاری اورامو» و «اوسو وانسکا» را نام برد.[۳]

فنلاندی‌ها به این که نوکیا شرکتی فنلاندی است این‌که «لینوس توروالدز»، سازنده لینوکس یک فنلاندی است افتخار می‌کنند. فنلاندی‌ها شدیداً علاقه‌مندند که هر چه در خارج در مورد آنها می‌نویسند را بخوانند و همیشه نظر بازدیدکنندگان از فنلاند را درباره این کشور می‌پرسند.[۴]
آموزش

نظام آموزشی فنلاند سیستمی برابرطلب بدون هیچ گونه شهریه‌ای می‌باشد. در مدرسه به دانش آموزان تمام وقت صبحانه رایگان داده می‌شود. برنامه‌های آموزش پیش دبستانی که عمدتاً در مهدکودک‌ها وکودکستان‌ها به کودکان رده‌های سنی۰تا۶سال ارائه می‌گردد. علاوه براین، مراکز مراقبتی روزانه خانوادگی نیز جهت نگهداری و مراقبت از کودکان مادران شاغل دایر می‌باشند. کودکان رده‌های سنی ۶ تا ۷ سال نیز قادر به پیگیری آموزش خود در مراکز پیش دبستانی یا مدارس جامع می‌باشند. مدارس جامع، مدارسی می‌باشند که آموزش در آن ۹ سال به طول می‌انجامد. در این مدارس همچنین آموزش پیش دبستانی به کودکان رده سنی۶سال عرضه می‌گردد.

مقطع تکمیلی متوسطهLUKIO، که مدت زمان سه سال آموزش عمومی به طول انجامیده و سرانجام به آزمون نهایی سراسری منتهی می‌گردد. آموزش مقدماتی حرفه‌ای (آموزش۳-۲ ساله) که در مدارس فنی وحرفه‌ای تخصصی یا چند رشته‌ای ارائه می‌شود. آموزش عالی فنی و حرفه‌ای (آموزش۵-۳ سال) که معمولاً در دانشکده‌های تخصصی عرضه می‌گردد که می‌توان یا پس از مدرسه جامع و یا پس از اتمام تحصیلات مقطع متوسطه درآن حضوریافت. مدارک کار آموزی دوره‌های مذکور به صورت روش جایگزین عرضه می‌شود.

به طور کلی می‌توان گفت که ساختارآموزشی کشور فنلاند بر ساختار ذیل استوار می‌باشد:

· آموزش پایه

نوع مدارس عرضه کننده این آموزش (مدارس جامع) مدت برنامه: ۹ سال

طی مقاطع سنی۷ تا ۱۶ سال

گواهینامه یا دیپلم اعطایی (گواهی فراغت از تحصیل)

· آموزش تکمیلی متوسطه

مدرسه عمومی است که به آزمون نهایی سراسری منتهی می‌شود. در این آزمون صلاحیت ورود به کلیه اشکال آموزش عالی تعیین می‌گردد.

نوع مدارس عرضه کننده این آموزش LUKIO/ GYMNASIET

مدت برنامه: ۳ سال

طی مقاطع سنی۱۶تا۱۹ سال

گواهینامه یا دیپلم اعطایی (گواهی قبولی در آزمون نهایی)

· آموزش فنی و حرفه‌ای

نوع مدارس عرضه کننده این آموزش Ammatillinen Koulutus / Yrkesutbildning

مدت برنامه: ۳ سال

طی مقاطع سنی۱۶ تا ۱۹ سال

گواهینامه یا دیپلم اعطایی (گواهی آموزش حرفه‌ای مقدماتی)،(گواهی آموزش حرفه‌ای پیشرفته)،

(گواهی آموزش حرفه‌ای تخصصی)
اقتصاد

با اینکه فنلاند به‌عنوان یکی از کشورهای عضو منطقه یورو به‌صورت رسمی در رکود اقتصادی به سر می‌برد، ولی وضع اقتصاد این کشور بهتر از سایر کشورهای منطقة یورو است. اقتصاد فنلاند وابستگی فراوانی به صادرات دارد و بحران اقتصادی سایر کشورهای اروپایی تأثیر زیادی روی صادرات این کشور گذاشته است. فنلاند تنها کشور منطقه یورو است که بر اساس اعلام سه نهاد مطرح مالی در زمینه اعتبارسنجی، از وضع باثبات (AAA) برخوردار است.[۵]

بدهی‌های دولت در فنلاند تقریباً نصف بدهی‌های حوزه یورو است.[۶]

بحران بدهی‌ها، دست‌کم در سال ۲۰۱۲ میلادی مهم‌ترین موضوعی بود که بر مبارزات انتخابات ریاست جمهوری فنلاند سایه افکند. فنلاند یکی از کشورهای حوزه پولی یورو است که بحران جهانی اقتصاد آن را بی‌نصیب نگذاشت. صادرات این کشور که ۴۵ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد در سال ۲۰۰۹، ۳۲ درصد کاهش یافت.[۷]

از نظر شاخص فساد اقتصادی، فنلاند (به همراه کشورهای دیگری همچون دانمارک و نیوزیلند) سال‌های زیادی به عنوان کشور نمونه که کمترین فساد اقتصادی را داشته است، معرفی شده‌است.[۸] دو میلیون و ۶۸ هزار نیروی کار در این کشور وجود دارد و نرخ بیکاری در آن ۶٫۶ درصد است. نرخ تورم فنلاند در سال ۲۰۰۷ میلادی ۲٫۷ درصد بود.

تولید ناخالص داخلی فنلاند ۱۸۵٫۹ میلیارد دلار است که ۲٫۵ درصد آن در بخش کشاورزی، ۳۱٫۷ درصد آن در بخش صنعت و ۶۵٫۹ درصد آن در بخش خدمات تولید می‌شود. صادرات این کشور شامل ماشین‌آلات و تجهیزات، مواد شیمیایی، آهن‌آلات، الوار، کاغذ و خمیر کاغذ است که به کشورهای آلمان (۱۱٫۳ درصد)، سوئد (۱۰٫۵ درصد)، روسیه (۱۰٫۱ درصد)، انگلیس (۵٫۶ درصد)، آمریکا (۶٫۵ درصد) و هلند (۵٫۱ درصد) صادر می‌شود. واردات این کشور شامل مواد غذایی، نفت و فراورده‌های آن، مواد شیمیایی، تجهیزات حمل و نقل، آهن و فولاد، ماشین‌آلات، منسوجات و الیاف پارچه و پشم است که از کشورهای آلمان (۱۵٫۶ درصد)، روسیه (۱۴ درصد)، سوئد (۱۳٫۷ درصد)، هلند (۶٫۶ درصد)، چین (۵٫۴ درصد)، انگلیس (۴٫۷ درصد) و دانمارک (۴٫۵ درصد) است.
مردم

جمعیت فنلاند پنج میلیون و ۲۳۴ هزار و ۶۲۴ نفر است که میانگین سنی آنها ۴۱٫۶ سال است. امید به زندگی برای زنان ۸۲٫۳۱ سال و برای مردان ۷۵٫۱۵ سال است. کمتر از ۰٫۱ درصد از جمعیت این کشور به بیماری ایدز مبتلا هستند یعنی حدود هزار و پانصد نفر. ۹۳٫۴ درصد از جمعیت آن فینی هستند، ۵٫۷ درصد سوئدی و ۰٫۴ درصد روسی. بقیه از تبارهای استونیایی، کولی‌های اروپا و سامی هستند. ۸۴٫۲ درصد از جمعیت آن مسیحی و پیرو کلیسای لوتری فنلاند هستند.

بیشتر مردم فنلاند به زبان فنلاندی که از زبان‌های فینو اوگریایی است صحبت می‌کنند. این زبان که تا حدودی با زبان مجاری نیز قرابت دارد بهمراه زبان‌های استونیایی و مالتی زبان‌های رسمی غیر هندواروپایی اتحادیه اروپا می‌باشند. بیشتر مردم فنلاند مسیحی مذهب و پروتستان لوتری هستند. ادیان اسلام و یهود نیز بویژه میان مهاجران فنلاند رایج است. همچنین بخشی از مردم این کشور بی‌دین می‌باشند.
زبان‌های رایج در فنلاند
زبان     ۱۹۹۰     ۲۰۰۰     ۲۰۱۰
فنلاندی     ۴٬۶۷۴٬۰۹۵     ۴٬۷۸۷٬۲۵۹     ۴٬۸۵۶٬۵۲۹
سوئدی     ۲۷۳٬۴۹۵     ۲۶۷٬۴۸۸     ۲۶۵٬۹۸۲
سامی     ۱٬۷۳۴     ۱٬۷۳۴     ۱٬۸۳۲
زبان‌های خارجی     ۲۴٬۵۵۰     ۹۸٬۸۵۸     ۲۲۲٬۹۲۶
روسی     ۳٬۸۸۴     ۲۸٬۱۷۹     ۵۴٬۵۴۶
استونیایی     ۱٬۳۹۴     ۱۰٬۱۵۳     ۲۸٬۳۵۵
سومالی     ۰     ۶٬۴۵۴     ۱۲٬۹۸۵
انگلیسی     ۳٬۵۱۸     ۶٬۸۵۰     ۱۲٬۷۵۸
عربی     ۱٬۱۳۳     ۴٬۸۷۵     ۱۰٬۳۷۹
جمعیت‌شناسی
جمعیت تاریخی
سال     جمعیت      %±
۱۷۵۰     ۴۲۱٬۰۰۰     —
۱۷۶۰     ۴۹۰٬۰۰۰     ۱۶٫۴ ٪
۱۷۷۰     ۵۶۰٬۰۰۰     ۱۴٫۳ ٪
۱۷۸۰     ۶۶۰٬۰۰۰     ۱۷٫۹ ٪
۱۷۹۰     ۷۰۶٬۰۰۰     ۷٫۰ ٪
۱۸۰۰     ۸۳۷٬۰۰۰     ۱۸٫۶ ٪
۱۸۱۰     ۸۶۳٬۰۰۰     ۳٫۱ ٪
۱۸۲۰     ۱٬۱۷۷٬۵۰۰     ۳۶٫۴ ٪
۱۸۳۰     ۱٬۳۷۲٬۱۰۰     ۱۶٫۵ ٪
۱۸۴۰     ۱٬۴۴۵٬۶۰۰     ۵٫۴ ٪
۱۸۵۰     ۱٬۶۳۶٬۹۰۰     ۱۳٫۲ ٪
۱۸۶۰     ۱٬۷۴۶٬۷۰۰     ۶٫۷ ٪
۱۸۷۰     ۱٬۷۶۸٬۸۰۰     ۱٫۳ ٪
۱۸۸۰     ۲٬۰۶۰٬۸۰۰     ۱۶٫۵ ٪
۱۸۹۰     ۲٬۳۸۰٬۱۰۰     ۱۵٫۵ ٪
۱۹۰۰     ۲٬۶۵۵٬۹۰۰     ۱۱٫۶ ٪
۱۹۱۰     ۲٬۹۴۳٬۴۰۰     ۱۰٫۸ ٪
۱۹۲۰     ۳٬۱۴۷٬۶۰۰     ۶٫۹ ٪
۱۹۳۰     ۳٬۴۶۲٬۷۰۰     ۱۰٫۰ ٪
۱۹۴۰     ۳٬۶۹۵٬۶۱۰     ۶٫۷ ٪
۱۹۵۰     ۴٬۰۲۹٬۸۰۰     ۹٫۰ ٪
۱۹۶۰     ۴٬۴۹۶٬۲۲۰     ۱۱٫۶ ٪
۱۹۷۰     ۴٬۵۹۸٬۳۳۰     ۲٫۳ ٪
۱۹۸۰     ۴٬۷۸۷٬۷۷۰     ۴٫۱ ٪
۱۹۹۰     ۴٬۹۹۸٬۴۸۰     ۴٫۴ ٪
۲۰۰۰     ۵٬۱۸۱٬۰۰۰     ۳٫۷ ٪
۲۰۱۰     ۵٬۳۶۵٬۰۰۰     ۳٫۶ ٪
امید به زندگی در فنلاند
سال     مردان     زنان     هردو جنس
۱۹۸۶     ۷۰٫۵     ۷۸٫۷     ۷۴٫۷
۱۹۹۶     ۷۳٫۰     ۸۰٫۵     ۷۶٫۸
۲۰۰۶     ۷۵٫۸     ۸۲٫۸     ۷۹٫۴
۲۰۰۸     ۷۶٫۳     ۸۳٫۰     ۷۹٫۷
۲۰۰۹     ۷۶٫۵     ۸۳٫۱     ۷۹٫۸
ارتباطات در فنلاند

سیستم تلویزیون در فنلاند پیشرفته‌است. در حال حاضر تمامی شبکه‌ها و کانال‌های تلویزیونی این کشور دیجیتال است و آخرین سیستم آنالوگ از رده خارج شد.

قانون اساسی فنلاند هر شهروندی حق انتشار مطالب چاپی دارد. روزنامه‌ها را بخش خصوصی اداره می‌کنند و تاثیر زیادی در آرای سیاسی دارند.

در فنلاند یک میلیون و ۹۲۰ هزار خط تلفن ثابت وجود دارد و پنج میلیون و ۶۷۰ هزار خط تلفن همراه.

دو میلیون و ۳۲۳ هزار میزبان اینترنتی وجود دارد و دو میلیون و ۹۲۵ هزار کاربر اینترنت.
مشخصات آماری

    حکومت: جمهوری
    مساحت: ۳۳۸،۱۴۵ کیلومترمربع (پنجمین کشور پهناور اروپایی)
    جمعیت: ۵٫۲۱۴٫۵۱۲ نفر
    رشد سالانه جمعیت: ۰٫۱۸ درصد
    پایتخت: هلسینکی
    زبان رسمی: فنلاندی (۵۹/۳٪) و سوئدی (۳۶٪) - { ۰۲/۰٪ زبان محلی}
    خط: لاتین با الفبای مخصوص
    دین: مسیحی ۸۹٪ پروتستان شاخه لوتراناوانجلیک
    واحد پول:یورو
    اقوام و نژادها: ۹۳ درصد فنلاندی، ۶درصد سوئدی و ۱درصد اقوام دیگر
    اقلیتها: کولی‌ها، کاریالایی‌ها، سامه‌ها، سوئدی زبان

زنان در فنلاند: امسال برای زنان کشور فنلاند سال مهمی است. زیرا، در ۱۰۰ سال پیش آنان توانستند که برای خود حق رای و حق ورود به مجلس را -به صورتی نامحدود- به دست آورند. در واقع، آنان بعد از زنان نیوزیلندی نخستین زنان جهان بودند که این دو حق را با هم به دست آوردند.

سکولاریسم

سکولاریسم (به فرانسوی: sécularisme) عقیده‌ای است، مبنی بر جدا شدن نهادهای حکومت و کسانی که بر مسند دولت می‌نشینند، از نهادهای مذهبی و مقام‌های مذهبی. این تفکر به صورت کلی ریشه در عصر روشنگری در اروپا دارد. مفاهیمی مانند جدایی دین از سیاست، جدایی کلیسا و حکومت در آمریکا، و لائیسیته در فرانسه بر پایه سکولاریسم بنا شده‌اند.

اهداف و استدلال‌ها برای قبول سکولاریسم بسیار گسترده‌اند. در لائیسیته اروپایی بحث گردیده که سکولاریسم یک جنبش به سوی مدرنیته و دور شدن از ارزش‌های دینی است. برخی استدلال می‌کنند که سکولاریسم در آمریکا بیشتر به حفظ دین از حکومت پرداخته و در زمینه اجتماعی کم‌کار تر بوده‌است.[۱] سکولاریسم را اولین شاخصه دوره مدرنیته خوانده اند.[۲]در میان کشورها جنبش‌های سیاسی گوناگون سکولاریسم را به دلایل مختلف پشتیبانی می‌کنند.

واژه سکولاریسم برای اولین بار توسط نویسندهٔ بریتانیایی، جورج هالی اوک در سال ۱۸۴۶ استفاده شد. هر چند این اصطلاح تازه بود، ولی مفهوم کلی آزادی که سکولاریسم بر پایه آن بنا شده بود، در طول تاریخ وجود داشته‌است. ایده‌های اولیه سکولار می‌توان در آثار ابن رشد (اورئوس) پیدا کرد. وی و پیروان مکتب اوروئسیسم معتقد به جدایی دین از فلسفه بودند. هالی اوک این ایده جدایی اجتماع از دین را بدون تلاش برای انتقاد عقاید دینی مطرح کرد. هالی اوک یک ندانم‌گرا بود و به نظر خودش سکولاریسم برهانی علیه مسیحیت محسوب نمی‌شد، بلکه مستقل بود. سکولاریسم تنها به این نکته می‌پردازد که راه روشن در حقیقت سکولار است. دانستنی‌های سکولار به طور روشن در همین زندگی پیدا می‌شوند و می‌توانند در همین زندگی آزمون شوند.
بخشی از مجموعه مقاله‌های
بی‌دینی
Atom of Atheism-Zanaq.svg
بی‌دینی

    دادارباوری
    انسان‌گرایی سکولار
    سکولاریسم
    سکولاریته
    اندیشه آزاد
    پساخداباوری
    ناخداباوری
    ضدروحانی‌گری
    ضددین
    نقد دین
    دین نقیضه

بی‌خدایی

    دموگرافیک
    تاریخ
    دولت
    نو
    ضمنی و صریح
    مثبت و منفی
    نقد
    تبعیض
    وجود خدا
    ضدخدایی
    بی‌خدایی و دین

ندانم‌گرایی

    قوی
    ضعیف
    بی‌خدایی ندانم‌گرا
    خداباوری ندانم‌گرا
    خدانامهم‌دانی
    خداناشناس‌دانی

طبیعت‌گرایی

    انسان‌گرایانه
    روشمندانه
    متافیزیکی
    دینی

مردمان

    بی‌خدایان
    ندانم‌گرایان
    انسان‌گرایان
    همه‌خداگرایان
    خداانگاران

کتاب‌ها

    توهم خدا
    خدا بزرگ نیست
    پایان ایمان
    نامه‌ای به ملت مسیحی
    چرا مسیحی نیستم
    چرا مسلمان نیستم
    سیستم طبیعت

سازمان‌ها

    اتحاد جهانی بیخدا
    بنیاد رهایی از دین
    راه‌پیمایی خرد
    پروژه خرد

نشان درگاه درگاه بی‌خدایی

    ویکی‌پروژه بی‌خدایی

    ن
    ب
    و

محتویات

    ۱ تعریف
    ۲ دولت سکولار
    ۳ لائیسیته
    ۴ اخلاقیات سکولار
    ۵ استدلال‌های موافقان و مخالفان سکولاریسم
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ پانویس
    ۸ پیوند به بیرون

تعریف

از آن جا که اصطلاح سکولاریسم در موارد مختلفی استفاده می‌شود، معنی دقیق آن بر اساس نوع کاربرد متفاوت است. دیدگاه سکولاریسم بر این پایه بنا شده است که زندگی با در نظر گرفتن ارزش‌ها پسندیده‌است و دنیا را با استفاده از دلیل و منطق، بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا یا خدایان و یا هر نیروی ماورای طبیعی دیگری، بهتر می‌توان توضیح داد.به عبارت بهتر هر کسی دین خود را فقط در خانه خود نگه داشته باشد و حق ندارد دین خود را در جامعه تبلیغ کند . یکی از علل برخورد جوامع سکولاریسم با حجاب این است که آنان حجاب را مظهر تبلیغ دین اسلام در یک حکومت سکولاریستی میدانند.[نیازمند منبع]

در حکومت معنی سکولاریسم، عدم دخالت باورهای مذهبی در امر حکومت و برتری دادن اصول حقوق بشر بر سایر ارزش‌های متصور هر گروه و دسته‌ای است.[نیازمند منبع]

در مفاهیم جامعه‌شناسی، سکولاریسم به هر موقعیتی که در آن، جامعه مفاهیم مذهبی را در تصمیم‌گیری‌های خود کم‌تر دخالت دهد و یا این مفاهیم، کم‌تر موجب بروز اختلاف و یا درگیری گردد اطلاق می‌گردد.[نیازمند منبع]

واژهٔ سکولار در زبان لاتین به معنای «این جهانی»، «دنیوی»، «گیتیانه» و متضاد با «دینی» یا «روحانی» است. امروزه وقتی از سکولاریسم به عنوان یک آموزه (دکترین) سخن می‌گویند، معمولاً مقصود هر فلسفه‌ایست که اخلاق را بدون ارجاع به جزمیات (دُگم‌های) دینی بنا می‌کند و در پی ارتقای علوم و فنون بشری است.[۳]

برنارد لوئیس مفهوم سکولاریسم را چنین شرح می‌دهد:

    واژه سکولاریسم نخست در میانه قرن نوزدهم در زبان انگلیسی به کار رفته‌است، و اصولاً بار ایدئولوژیک داشته‌است. در کاربرد نخستین آن، بر آموزه‌ای دلالت می‌کرد که مطابق آن اخلاقیات باید مبتنی بر ملاحظات اخلاقی و معطوف به سعادت دنیوی انسان باشد، و ملاحظات مربوط به خدا و حیات اخروی را باید کنار نهاد. بعداً، «سکولاریسم» را به این معنای گسترده‌تر به کار بردند که مؤسسات عمومی، به ویژه آموزش عمومی، باید سکولار باشد و نه دینی. در قرن بیستم، این واژه معنای وسیع‌تری یافت، که از معانی قدیم و جدید واژه سکولار نشأت گرفته بود. امروزه آن را اغلب همراه با «جدایی» نهادهای دینی و دولتی به کار می‌برند، که تقریباً معادل با واژهٔ فرانسوی laicisme است که در دیگر زبان‌ها هم وارد شده، اما هنوز در زبان انگلیسی استعمال نمی‌شود

[۴]
دولت سکولار
نوشتار اصلی: دولت سکولار


امروزه اغلب دولت‌های مهم جهان اهمیت سکولاریسم و دموکراسی را پذیرفته‌اند. یک پیامد عملی سکولاریزاسیون، جدایی کلیسا و دولت است – در حقیقت این پیامد چنان یادآور سکولاریزاسیون است که اغلب این دو را یک پدیده می‌شمارند، و اغلب به جای «سکولاریزاسیون» از «جدایی کلیسا و دولت» سخن می‌گویند. اما باید در نظر داشت که سکولاریزاسیون فرایندی است چندوجهی که در متن جامعه صورت می‌گیرد، درحالی که جدایی نهاد دین و دولت توصیف جنبه سیاسی این فرایند است.

جدا شدن نهاد دین و دولت در طی سکولاریزاسیون بدین معناست که مؤسسات خاص سیاسی – که به درجات مختلف تحت کنترل دولت هستند- از سیطره مستقیم یا غیر مستقیم دین رها می‌شوند. این بدان معنا نیست که پس از سکولاریزاسیون نهادهای دینی دیگر نمی‌توانند در مورد مسائل عمومی و سیاسی حرفی بزنند، بلکه بدین معناست که دیدگاه‌های نهادهای دینی دیگر نباید بر جامعه تحمیل شوند، و یا مبنای سیاست‌گذاری‌های عمومی قرار گیرند. در عمل، دولت باید تا حد امکان نسبت به عقاید گوناگون و متفاوت دینی بی‌طرف بماند؛ نه مانع آنها باشد و نه مجری خواسته‌هایشان.[۵]

سکولاریسم معمولاً در پرتو عصر روشنگری در اروپا مطرح می‌شود که تاثیر اصلی را بر جوامع غربی داشته‌است. جدایی دین از سیاست در آمریکا و لائیسیته در فرانسه به طور گسترده‌ای بر پایه سکولاریسم رخ داده‌است. البته ایده جدایی دین و دولت در شرق هم در هند از دوران کهن ریشه داشته‌است. دولت نوین هند نیز بر پایه این ارزش‌ها تشکیل یافته و تا حدودی هم در آن موفق بوده‌است.

به نظر سکولاریست‌ها بهتر است سیاست‌مداران برای تصمیم‌گیری به جای دلایل مذهبی از دلایل سکولار استفاده کنند. از این لحاظ در تصمیمات سیاسی برای مسائلی چون سقط جنین، پژوهش درباره سلول‌های بنیادی، ازدواج همجنس‌گراها و آموزش سکس، سازمان‌های سکولاری چون Center for Inquiry در آمریکا تاکید بسیاری می‌کنند.[۶]
لائیسیته
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.
نوشتار اصلی: لائیسیته
شعار جمهوری فرانسه که پس از تصویب قانون جدایی دین از حکومت در سال ۱۹۰۵ برروی ناقوس یک کلیسا در آپس (بخش وار ) نصب شده‌است. چنین نقوشی بسیار نادر هستند واین نقش در جشن دویست ساله انقلاب فرانسه در سال ۱۹۸۹ ترمیم شده است.

در زبان فرانسه و برخی دیگر از زبانهای رومی و ایتالیایی: "laticita" یا "laicismo" معادل سکولاریسم است و به مفهوم عدم دخالت دین در امور دولتی و سیاست و یا برعکس آن می‌باشد. اگر چه به نظر می‌رسد هیچ کلمه‌ای در زبان انگلیسی نتواند معنای واقعی کلمه «laïcité» را که از واژه یونانی λαϊκός می‌آید و به معنای سکولار است برساند، اما این کلمه با کلمات انگلیسی laity یا laymen به معنای عام مرتبط است و “laicity” شیوه نگارش انگلیسی اصطلاح فرانسوی لائیسیته‌است.

بین لائیسیته و سکولاریسم تفاوت وجود دارد؛ لائیسیته یک نظریه سیاسی است که طبق آن دین از حکومت جدا است و این نظریه با هدف افزایش آزادی‌های دینی ارائه شده‌است، درحالی که سکولاریسم با هدف زدودن دین از زندگی جاری مردم معرفی شده‌است، با این وجود گاهی اوقات اصطلاحات سکولاریسم و سکولاریته به معنای لائیسیته به کار می‌روند. فردی که به مکتب لائیسیته اعتقاد دارد را لائیک می‌گویند.

طرفداران مکتب لائیسیته بر این باورند که این اصطلاح به معنای رهایی از دین است و بنابراین فعالیت‌های دینی می‌بایست در چارچوب قانون همانند دیگر فعالیت‌ها صورت پذیرند وامری فراقانونی نیستند. دولت در برابر نظریات مذهبی هیچ گونه موضعی نمی‌گیرد و افراد مذهبی را همانند دیگر افراد جامعه می‌شناسد. منتقدان بویژه منتقدان نسخه ترکی لائیسیته و ممنوعیت حجاب در فرانسه استدلال می‌کنند که این ایدئولوژی ضد مذهب است ودرعمل از آزادی‌های دینی می‌کاهد.
اخلاقیات سکولار
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.
نوشتار اصلی: اخلاقیات سکولار

هالی اوک در سال ۱۸۹۶ در کتاب خود به نام «سکولاریسم انگلیسی»، سکولاریسم را به این گونه تعریف می‌کند:

    سکولاریسم شیوه و قانون زیستن است که بر اساس مادیات بنا نهاده شده‌است و به صورت کلی برای کسانی است که باورهای مذهبی را ناکافی یا غیرقابل اطمینان و یا غیرقابل باور یافته‌اند.

اصول آن عبارت است از:

    بهبود وضعیت زندگی با توجه به مفاهیم مادی زندگی
    دانش تنها وسیله در دسترس انسان است
    اینکه خیر در نیکی کردن است. چه جهان دیگر درکار باشد و چه نباشد.
    نیکی کردن در این جهان، و پی‌جویی این نیکی، خیر است.

استدلال‌های موافقان و مخالفان سکولاریسم
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

موافقین سکولاریسم بر این باورند که گرایش به سمت سکولاریسم و به دنبال آن دوری از دین در دولت‌های سکولار، نتیجه اجتناب ناپذیر عصر روشنگری است، که در آن گرایش عمومی جامعه به سوی علم و خرد سوق پیدا کرد و از دین دورتر شد.

از طرف دیگر، مخالفین سکولاریسم با این باورند که یک دولت سکولار، خود مشکلات زیادی را معرفی می‌کند، بدون آنکه بتواند راه حلی برای مشکلات اصلی، مانند آزادی عقاید فردی و مذهبی ارائه دهد. برای مثال، اگر چه قانون‌های اساسی کشورهای دانمارک، فنلاند، نروژ، و ایسلند رابطه میان حکومت و دین (کلیسا) را به رسمیت می‌شناسند، با این وجود این کشورها آزادتر از بسیاری از کشورهای سکولار محسوب می‌شوند. ایسلند در میان اولین کشورهایی است که حق سقط جنین را به رسمیت شناخت (در نیمه اول قرن ۲۰) و یا اینکه دولت فنلاند برای احداث مساجد بودجه دولتی در نظر می‌گیرد.

عبدالکریم سروش سکولاریسم را به طور کلی به دو دسته تقسیم کرده است، «سکولاریسم سیاسی» و «سکولاریسم فلسفی» و آن‌ها را تشریح کرده است: سکولاریسم سیاسی یا حکومت فرادینی: سکولاریسم سیاسی یعنی انسان، نهاد دین را از نهاد دولت جدا کند و حکومت نسبت به تمام فرقه‌ها و مذاهب نگاهی یکسان داشته باشد و تکثر آنها را به رسمیت بشناسد و نسبت به همه آنها بی‌طرف باشد. وی سکولاریسم سیاسی را به معنای جدا کردن حکومت از دین می‌داند و نه جدا کردن دین از سیاست.» به گفته او، اگرچه یک معنی سکولاریسم نفی دخالت روحانیت در امور تعریف می‌شود ولی این به معنی نفی دخالت دین نیست. با سکولاریسم سیاسی فرا دینی کسی هم که مومن است، خاطر جمع می‌شود که دین و ایمانش محفوظ خواهد ماند و حکومت به اعتقاد و عمل او تعرضی نخواهد کرد. وی معتقد است با آمدن دموکراسی و سکولاریسم سیاسی، به دین و به عمل دینداران لطمه‌ای نخواهد خورد.که از طرف دیگر با آمدن دینداران دموکرات، مشی سیاسی غیردینداران هم آسیبی نخواهد دید؛ یعنی همزیستی مسالمت آمیزی در سایه یک نظام دموکراتیک تحقق خواهد یافت. «سکولاریسم دیگری داریم با نام سکولاریسم فلسفی که معادل با بی دینی و بی اعتقادی به دیانت است و نوعی ماتریالیسم(ماده‌گرایی) است. این نوع سکولاریسم با اندیشه دینی غیر قابل جمع است.

محمد مجتهد شبستری

محمد مجتهد شبستری (۱۳۱۵ در شبستر) فیلسوف[۱]،[۲]، فقیه، پژوهشگر علوم قرآنی و متخصص الهیات تطبیقی است. وی از نخستین اشخاصی است که پای تحلیل‌های هرمنوتیکی را به ادبیات دینی ایران باز کرد و دیدگاه‌ها و آثار وی در این زمینه بحث‌های زیادی را برانگیخته‌است.[۳] او هم‌اکنون هر دو هفته یک بار، روزهای پنجشنبه در حسینیه ارشاد به تدریس در کلاس‌های آزاد می‌پردازد.

مجتهد شبستری مدیر مرکز اسلامی هامبورگ از سال ۱۳۴۸ تا ۵۷، و نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی بود و درجه استاد تمام (پروفسور) دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رشته‌های کلام تطبیقی، تاریخ ادیان و تاریخ عرفان را داراست.[۴]

محتویات

    ۱ زندگینامه
        ۱.۱ دوران طلبگی در قم
        ۱.۲ مهاجرت به آلمان و جانشینی بهشتی
        ۱.۳ بازگشت به ایران و دوره پس از انقلاب
        ۱.۴ بازنشستگی از دانشگاه تهران
    ۲ آثار
    ۳ منابع
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ پیوند به بیرون

زندگینامه

محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۱۵ در شبستر در استان آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود. وی در ۵ سالگی به همراه خانواده برای سکونت به تبریز نقل مکان کرد. در سال ۱۳۳۰ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید‎، و به مدت ۱۸ سال در این حوزه به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی‎ ‎تحصیلات خود را به پایان رساند‎.
دوران طلبگی در قم

دوران تحصیل وی در حوزه علمیه قم حدود هجده سال طول کشید. در این دوران وی علاوه بر فراگیری مقدمات علوم اسلامی، تحصیلات و مطالعات خود را در رشته‌های ادبیات عرب، فقه، اصول فقه، فلسفه، کلام و تفسیر ادامه داد. او دوره سطح را در حدود هشت سال گذراند و پس از آن در دوره‌های درس خارج فقه و اصول اساتید و مراجع وقت شرکت کرد.

در پایان دههٔ ۳۰ شمسی‎ ‎در تجربه و دغدغه‌ای مشترک با امام موسی صدر نخستین نشریه دینی را با رویکرد نمایاندن صورت انسانی و عقلانی اسلام با‎ ‎نام «‎درسهایی از مکتب اسلام‎» منتشر کرد.

او خود می‌گوید:

    در سال‌های پایانی دوره تحصیلم در قم، نشریاتی، منتشر می‌شد و در آن نشریات، سعی می‌شد، معارف اسلامی به صورت قابل قبول، برای نسل تحصیل کرده مملکت عرضه شود که معروفترین آنها، مجله مکتب اسلام و فصلنامه و سالنامه مکتب تشیع بود و من عضو هیئت تحریریه مجله مکتب اسلام بودم.

مهاجرت به آلمان و جانشینی بهشتی

وی می‌گوید: «مرحوم بهشتی به خاطر آشنایی که با من داشتند، از من خواستند: به آلمان بروم و سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را بپذیرم. من این پیشنهاد را پذیرفتم. در سال ۱۳۴۸ بود که به آلمان رفتم. ده سال، سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده داشتم. حدود یک سال قبل از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷)، به ایران بازگشتم.»[۵]

اقامت در اروپا برای وی فرصتی پیش آورد تا با تسلط بر زبان آلمانی در فرهنگ‎ ‎و تمدن غرب به ویژه فلسفه جدید الهیات مسیحی از نزدیک‎ ‎مطالعات و تحقیقاتی به عمل آورد‎. ‎ او در این مدت برای شرکت‎ ‎در سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی فلسفی و الهیاتی و‎ ‎سخنرانی در آنها بارها به کشورهای مختلف اروپایی، عربی و آمریکا‎ ‎سفر کرد و با شخصیت‌های برجسته مسیحی، یهودی، بودایی و مسلمان در‎ ‎نقاط مختلف جهان به گفتگو‎ ‎نشست و با آنان دربارهٔ چالش‌های علم و فلسفه جدید با الهیات ادیان بزرگ جهان تبادل نظر کرد و‎ ‎فراوان از آنان آموخت.
بازگشت به ایران و دوره پس از انقلاب

مجتهد شبستری در سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. در آن سال نشانه‌های انقلاب اسلامی ایران یکی پس از دیگری‎ ‎آشکار می‌شد. وی که در دوران اقامت در آلمان نیز فعالیت سیاسی جهت استقرار دموکراسی در ایران را در برنامه خود قرار داده بود، پس از پیروزی انقلاب در ایران با شور و علاقه وافر وارد‎ ‎صحنه‌های سیاسی‎ ‎شد، مقالات فرهنگی سیاسی وی در مجلات و روزنامه‌های معتبر آن دوران انتشار می‌یافت و سخنرانیهای او هم از‎ ‎صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شد‎. ‎[نیازمند منبع] ‎در سال ۱۳۵۸ وی به نشر‎ ‎یک مجله تئوریک (دو هفته یک بار) به نام اندیشه اسلامی پرداخت. اما به علت بروز مشکلات مالی از این مجله ۱۵ شماره بیشتر منتشر نشد‎. این مجله در عین حال که در سمت و سوی حمایت از‎ ‎انقلاب حرکت می‌کرد از روند اوضاع سیاسی نیز به صراحت انتقاد می‌نمود‎.

وی در سالهای پس از انقلاب از جانب مردم زادگاهش شبستر برای نمایندگی در دوره اول مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. اما پس از اتمام دوره اول مجلس، از سیاست دست شست و پس از آن، بیشتر به تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و ادامه مطالعات شخصیش پرداخت. در همان سال‌ها وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران از وی‎ ‎دعوت کرد عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران را بپذیرد وی با استقبال از این دعوت در دانشکده الهیات و معارف اسلامی، گروه فلسفه‎ ‎و کلام اسلامی مشغول تدریس شد و سپس به گروه ادیان و عرفان همان دانشکده انتقال یافت. در سالهای بعد وی به رتبه دانشیاری و سپس رتبه «استاد تمام»ارتقاء یافت‎. او در دانشکده الهیات، سالهای متمادی در رشته‌های کلام تطبیقی، تاریخ ادیان تطبیقی و عرفان تطبیقی (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودیسم و هندوئیسم) ‎در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تدریس کرد.

در سالهای بعد کتابها و مقالات متعددی در این باب نوشته‎ ‎شد آراء وی نیز مورد‎ ‎مخالفت‌ها و موافقت‌های زیاد قرار‎ ‎گرفت امّا بالاخره هرمنوتیک جدید جای خود را در ادبیات دینی معاصر‎ ‎ایران باز کرد. وی تحقیقات و مباحث خود را برای روشن‌تر ساختن نظریاتی که مطرح کرده بود همچنان ادامه داد و در سالهای پسین کتابهای «ایمان و آزادی»، «نقدی بر قرائت رسمی از دین» و «تأملاتی‎ ‎در قرائت انسانی از دین» را منتشر کرد که هر کدام از آنها‎ ‎به گونه‌ای به همان مسئله پرداخته‌اند‎. وی در بیست سال اخیر ارتباط‎ ‎علمی و فلسفی خود با جهان غرب را همواره حفظ کرده و در‎ ‎سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی متعدد که به مباحث الهیات‎ ‎تطبیقی و یا گفتگوهای میان ادیان مرتبط است شرکت نموده و در آنها‎ ‎سخنرانی کرده‌است‎.

مجتهد شبستری در ۵ سال اخیر بنا به دعوت‎ ‎دانشگاه وین (اتریش) و دانشگاه بن (‎آلمان) نظرات خود در باب‎ ‎نسبت متون دینی اسلام با هرمنوتیک جدید و نسبت اسلام، دموکراسی و حقوق بشر را برای دانشجویان رشته‌های اسلام‌شناسی و‎ ‎حقوق آن دانشگاه‌ها به صورت درس گفتارهای فشرده‎ (Vorlesung) ‎تدریس‎ ‎کرده‌است‎. ‎ از وی مقالات متعددی به زبان‌های آلمانی و عربی در‎ ‎مجله‌های تخصصی اروپایی و عربی منتشر شده‌است. صاحب‌نظران متعددی مقالات او را به آلمانی و انگلیسی و عربی و ترکی ترجمه و‎ ‎منتشر کردند و یا بر افکار او نقد نوشته‌اند.[نیازمند منبع]
بازنشستگی از دانشگاه تهران

محمد مجتهد شبستری در سال ۱۳۸۵ بازنشسته شد. پس از بازنشستگی، دو‎ دانشگاه‎ ‎از آلمان و اتریش جهت تدریس از وی دعوت به عمل آوردند ولی او به‎ ‎علت وضعیت نامساعد مزاجی آن دعوت‌ها را نپذیرفت. در سال ‎۱۳۸۶ ‎ آخرین نظریات وی در باب هرمنوتیک متون دینی اسلامی «قرآن» به‎ ‎صورت یک مقالهٔ مفصل با عنوان «قرائت نبوی از جهان» و یک مصاحبه با‎ ‎عنوان «هرمنوتیک، تفسیر دینی جهان» در شمارهٔ ۶ فصلنامهٔ‎ ‎مدرسه منتشر شد که مخالفتها و موافقت‌های دامنه‌داری را‎ ‎برانگیخت‎. در این مقاله و مصاحبه برای اولین بار وی این نظریه را‎ ‎مطرح کرد که قرآن کریم، «کلام نبوی» پیامبر اسلام است و محصول وحی است و نه خود وحی، قرائتی است توحیدی از جهان در پرتو‎ ‎وحی. بحثها و چالشهای انگیخته شده پیرامون این نظریه‎ ‎همچنان ادامه دارد. بسیاری آن مقاله را موجب توقیف نشریه مدرسه می‌دانند.[۶]

نظرات مجتهد شبستری در باب این موضوع در مقالات «قرائت نبوی از جهان» شماره‌های ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ در سایت اینترنتی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی منتشر شده و ادامهٔ آنها نیز‎ ‎منتشر خواهد شد. مجتهد شبستری از آغاز تأسیس‎ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی عضو شورای علمی این دائرةالمعارف بوده و مقالات متعددی از وی در این دائرةالمعارف به چاپ رسیده‌است.

در اسفند ۱۳۸۷ در پی سخنان محمد مجتهد شبستری در انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان، سایت آینده متن کامل سخنان و فایل صوتی بخشی از پرسش و پاسخ را —که برخی خبرگزاری‌ها آن را توهین به پیامبر ارزیابی کرده‌اند— منتشر کرد.[۷]
آثار

مهمترین آثار:[۸]

    ترجمه پژوهش‌هایی درباره قرآن و وحی نوشته صبحی صالح
    سه گونه قرائت از سنت در عصر مدرنیته (قسمت دوم کتاب سنت و سکولاریسم نشر:صراط ۱۳۸۱)
    هرمنوتیک، کتاب و سنت؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵
    ایمان و آزادی؛ انتشارات طرح نو، ۱۳۷۵
    نقدی بر قرائت رسمی از دین
    تأملاتی‎ ‎در قرائت انسانی از دین

هرمنوتیک

هرمنوتیک (به انگلیسی: Hermeneutics) یا علم تأویل[۱]، تأویل‌شناسی یا زَندشناسی[۲] دانشی است که به «فرایند فهم یک اثر» می‌پردازد و چگونگی دریافت معنا از پدیده‌های گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری و آثار هنری را بررسی می‌کند. دانش هرمنوتیک با نقد روش‌شناسی، می‌کوشد تا راهی برای «فهم بهتر» پدیده‌ها ارائه کند؛ اگرچه گروهی از نظریه‌پردازان هرمنوتیک، با ایجاد و تبیین «روش» در مسیر فهم مخالفند و «فهمیدن» را یک واقعه می‌دانند که قابل اندازه‌گیری و روش‌مندسازی نیست. به زبان ساده‌تر، تأویل‌شناسی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا روش و راهکاری وجود دارد تا خوانندگان یک متن و یا بینندگان یک اثر هنری، با به‌کارگیری آن روش، به دریافت معنای ثابت و مشخصی از آن اثر یا متن دست یابند؛ یا این که درک و فهم هر مخاطبی مختص اوست و با دیگری تفاوت دارد.
در برابر واژهٔ هرمنوتیک، بیشتر از کلمهٔ «تفسیر» و یا «تأویل» استفاده می‌شود، هرچند که این دو لفظ، ترجمه‌های مناسبی برای واژهٔ هرمنوتیک نیستند.[۳]

محتویات

    ۱ ریشه‌شناسی
    ۲ تاریخچه
        ۲.۱ هرمنوتیک کلاسیک
        ۲.۲ هرمنوتیک فلسفی
        ۲.۳ هرمنوتیک نوین
    ۳ کتاب‌شناسی فارسی در زمینهٔ هرمنوتیک
    ۴ پانویس
    ۵ منابع

ریشه‌شناسی

هرمنوتیک، از فعل یونانی (Hermeneuein) به معنای «تفسیر کردن» اشتقاق یافته[۴] و با واژهٔ هرمس (ایزد پیام‌رسان یونانیان) دارای ریشهٔ مشترک است. هرمس واسطه‌ای بود که به عنوان تفسیرگر و شرح‌دهنده، درون‌مایه پیام خدایان را که سرشت آن فراتر از فهم آدمیان بود، برای آنها به گونه‌ای قابل درک درمی‌آورد.[۵] «هرمس» و مکتبی که به نام خود او به «مکتب هرمسی» موسوم شده، پدیده‌ای جهانی است و در تاریخ تمدنهای بزرگی مثل ایران، یونان و حتی مصر و بعدها در تمدن اسلامی هم می‌توان رد پای او و مکتبش را دید.[۶]
تاریخچه
       
ویلهلم دیلتای (۱۸۳۳ - ۱۹۱۱) (راست)
اشلایرماخر (۱۷۶۸ – ۱۸۳۴) (چپ)

هرمنوتیک از نظر تاریخی به سه دوره تقسیم می‌گردد:
هرمنوتیک کلاسیک

همزمان با عبور از سده‌های میانه و از میان رفتن سیطرهٔ مسیحیت کاتولیک، کتاب مقدس از زیر سایهٔ کلیسا خارج شد و به میان مردم آمد. در این زمان که مردم برای خواندن و فهم کتاب مقدس به آزادی رسیده بودند، نیاز به قواعدی بود تا از هرج و مرج در تفسیر پیشگیری کند و به خوانندگان، برای فهم درست و درک معنای اصلی متون راهکاری نشان دهد. شلایرماخر و ویلهلم دیلتای دو تن از دانشمندان این دوره بودند که اصول اولیهٔ دانش تأویل‌شناسی را در سده نوزدهم بنیان گذاردند. این دو معتقد بودند که یک معنای غایی و یک فهم نهایی از اثر وجود دارد؛ وظیفهٔ مفسر است که با شناخت اثر، بررسی نشانه‌های درون متنی و اصلاح روش تفسیر تلاش کند تا بدان «معنای نهایی» دست یابد. دیلتای همچنین معتقد بود که برای فهم بهتر متن، باید به نیت مؤلف پی برد و دانست که او متن مورد نظر خود را به چه منظور و با چه هدفی آفریده‌است.[۷] اشکال نظریات دیلتای این است که دست‌یابی به قصد و نیت مولف، به جهت بعد زمان و مکان، همیشه مقدور و میسر نیست.
هرمنوتیک فلسفی
       
فردریش نیچه (۱۸۴۴ - ۱۹۰۰) (راست)
مارتین هایدگر (۱۹۷۶-۱۸۸۹) (چپ)

در قرن بیستم میلادی، تحول بزرگی در هرمنوتیک روی داد و این دانش پا به عرصهٔ تازه‌ای گذاشت که عوامل اصلی این تحول را باید دانشمندان و فیلسوفان نامداری چون فردریش نیچه، مارتین هایدگر، هانس گئورگ گادامر، پل ریکور و... دانست. در این دوره به جای تلاش برای روش‌مندسازی شیوهٔ فهم، بحث از ماهیت فهم به میان آمد. فیلسوفان این عصر در صدد اثبات این نکته بودند که چیزی به نام «فهم نهایی» و مؤلفه‌ای تحت عنوان «نیت مؤلف» مطرح نیست. فهم آن چیزی است که در اندیشهٔ مفسر نقش می‌بندد (تکیه بر محوریت مخاطب). فهم هر مفسر ریشه در زمانه، جامعه، فرهنگ و تربیت او دارد و این عوامل، محدودهٔ عملکرد ذهن مفسر را ناخودآگاه در حصار می‌گیرد؛ او نمی‌تواند بیرون از این دایره بیندیشد و بفهمد. بنابراین فهم، امری اتفاقی و مسبوق به پیشینهٔ تاریخی مفسر است که به شکل یک رویداد (event) درون ذهن وی شکل می‌گیرد و به هیچ روی قابل کنترل‌کردن و تعریف در قالب روش و راهکار نیست. دریافت و برداشت هر خواننده، منحصر به خود اوست و به تعداد خوانندگان یک متن، فهم‌های متفاوت وجود خواهد داشت.
اشکال عمدهٔ نظریات تأویل‌شناسانه فلسفی این است که در سایه نسبی‌گرایی با نفی روش، هر فهم و استنباطی از اثر را قابل توجیه می‌داند و این امر را طبیعی و ناگزیر قلمداد می‌کند و بدین‌وسیله، راه را بر خوانش‌های متفاوت و بعضاً متضاد از یک اثر می‌گشاید.
دو اثر مشهور این دوران یکی کتاب «هستی و زمان» از هیدگر و دیگری «حقیقت و روش» از گادامر است.
هرمنوتیک نوین

در دوران معاصر تلاش زیادی صورت گرفته‌است تا برخلاف هرمنوتیک فلسفی، شیوه و راهکاری خاص برای دست‌یابی به فهمی یگانه ارائه شود. نمایندگان بزرگ این دوره «امیلیو بتی» و «اریک هرش» با نقد دیدگاه‌های هایدگر و گادامر سعی در احیای آموزه‌های تأویل‌شناسی کلاسیک دارند و می‌کوشند برای دغدغه‌های ذهنی اشلایرماخر و دیلتای قاعده‌ای منسجم و اصولی تعریف کنند: قاعده‌ای که هم «روش در فهم» را توجیه کند و هم به دریافت «فهم نهایی» از اثر نائل گردد. اریک هرش عقیده دارد که در تفسیر متن، دو برداشت مستقل از یکدیگر وجود دارد: نخست معنایی که از واژگان متن دریافت می‌شود؛ دیگری شواهد آن معانی در دورانی که اثر تفسیر می‌شود.[۸] سپس توضیح می‌دهد که معنای لفظی همواره ثابت است، اما شواهد آن معنا، در هر دوره‌ای فرق می‌کند. مثلاً معنای «قلم» در یک دوره ممکن است به «قلم‌نی» اطلاق شود؛ در دورهٔ دیگر به «مداد زغالی» و زمانی هم به «خودنویس»! اما در تمامی این سه دوره، معنای قلم یک چیز بیشتر نیست: «وسیله‌ای برای نوشتن»! وی معتقد است که اگر چه همیشه نمی‌توان به معنای نهایی مورد نظر مؤلف دست یافت، اما با به‌کارگیری و پیراستن روش، ضمن نفی دریافت‌های نادرست و لغزان، می‌توان به درجه‌ای از فهم دست یافت که درست‌تر از بقیه و نزدیک‌تر به خواستهٔ آفرینندهٔ اثر باشد، زیرا تفاسیر گوناگون نمی‌توانند همگی درست باشند.[۹]
کتاب‌شناسی فارسی در زمینهٔ هرمنوتیک

    آفرینش و آزادی. بابک احمدی. نشر مرکز.
    بطن متن، قرآن، تاویل و هرمنوتیک. (۱۳۸۲). حسن بلخاری قهی. تهران: نشر حسن‌افرا.[۱۰]
    چیستی ترجمه در هرمنوتیک. (۱۳۹۲). مرتضی بابک معین. تهران: نشر سخن.
    درآمدی بر هرمنوتیک. احمد واعظی. تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهٔ اسلامی.
    علم هرمنوتیک. ریچارد پالمر. ترجمهٔ محمد سعید حنایی کاشانی. تهران: نشر هرمس.
    عوامل فهم متن. حمیدرضا حسنی. تهران: نشر هرمس.
    هرمنوتیک، ادبیات، گفتگو با متن. (۱۳۹۱). عزت‌الله سپه‌وند. تهران: نشر علم.
    هرمنوتیک، کتاب و سنت. محمد مجتهد شبستری. تهران: انتشارات طرح‌نو.
    هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی. جوئل واینسهایمر. ترجمهٔ مسعود علیا. تهران: نشر ققنوس.
    هرمنوتیک مدرن، ترجمهٔ محمد نبوی، مهران مهاجر، بابک احمدی، تهران: نشر مرکز.