اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

آتن

آتِن (به یونانی: Αθήνα، تلفظ: آثینا) پایتخت کشور یونان است. نام این شهر تاریخی از آتنا ایزد بانوی خرد و جنگ و الهه نگهبان این شهر گرفته شده است.

محتویات

    ۱ جمعیت
    ۲ جغرافیا
    ۳ تاریخ مختصر آتن
    ۴ بناهای تاریخی
    ۵ پانویس
    ۶ منابع
    ۷ پیوند به بیرون

جمعیت

جمعیت آتن در محدوده اصلی شهر، در سال ۲۰۰۳ معادل ۷۴۷٬۳۰۰ نفر بوده، در حالیکه جمعیت حومه این شهر بسیار بیش از این بوده و جمعیت شهر با حومه اش حدود ۳٫۳۷ میلیون نفر در سال ۲۰۰۵ بوده است.
جغرافیا

مساحت شهر آتن حدود ۳۹ کیلومتر مربع و مساحت آتن و حومه آن حدود ۴۱۲ کیلومتر مربع می‌باشد. آتن و حومه اش کلاً حدود ۳٫۸۹ میلیون نفر جمعیت دارد که رده هشتم از لحاظ جمعیت را بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا دارا می‌باشد.(در سال ۲۰۰۱) شهر مزبور در جنوب جلگه مرکزی آتیک واقع شده و نهرهای کوهستانی کفیسوس و ایلیسوس در ن جریان دارند. آتن کمتر از هر پایتخت اروپایی دیگر فضای سبز دارد (چهار درصد) و آلودگی صوتی و آلودگی هوا در آن بسیار شدید است.
آتن
نمودار آب و هوا (راهنما)
ژ     ف     م     آ     م     ژ     ژ     آ     س     اُ     ن     د
 
 
۶۶
 
۱۴
۸
   
 
 
۵۱
 
۱۸
۱۱
   
 
 
۴۸
 
۲۳
۱۴
   
 
 
۱۳
 
۲۹
۱۹
   
 
 
۵
 
۳۲
۲۲
   
 
 
۵
 
۳۲
۲۲
   
 
 
۱۰
 
۲۹
۲۰
   
 
 
۱۸
 
۲۵
۱۵
   
 
 
۲۸
 
۲۰
۱۱
   
 
 
۴۳
 
۱۶
۸
   
 
 
۴۸
 
۱۳
۷
   
 
 
۴۶
 
۱۳
۶
میانگین بالاترین و پایین ترین دما به مقیاس سانتیگراد
بارندگی به مقیاس میلی‌متر
[نمایش]مقیاس فارنهایت و اینچ
تاریخ مختصر آتن

حدود ۳۰۰۰ پ.م این مکان مسکونی شد و آتن پیش از ۷۰۰ پ.م پایتخت آتیک متحد بود. ایرانیان در ۴۸۰ پ.م آن را فتح کردند و آتن به نخستین شهر یونان از لحاظ قدرت و فرهنگ در زمان پریکلس تبدیل شد. پس از مرگ اسکندر مقدونی، شهر تضعیف شد، اما تا ۵۲۹م که پوستی نیانوس مکاتب فلسفی را تعطیل کرد، به منزله یک مرکز روشنفکری شکوفا شد. در ۱۴۵۸م ترکان عثمانی آن را تصرف و غارت کردند و تا ۱۸۳۳ آن را در اختیار داشتند؛ آتن در ۱۸۳۴ پایتخت یونان شد. در جنگ جهانی دوم، از آوریل ۱۹۴۱ تا اکتبر ۱۹۴۴، در اشغال آلمان ها بود و تا ژانویه ۱۹۴۵ صحنه نبردهای شدید خیابانی بین سلطنت طلبان و پارتیزان های کمونیست شد. نگرانی فزاینده عمومی نسبت به پیامدهای سطوح بالای آلودگی بر آثار تاریخی و سلامت مردم سبب شد که از آوریل ۱۹۹۵ به مدت سه ماه رفت‌وآمد خوردوها در شهر ممنوع شود. در سپتامبر ۱۹۹۹ زلزله ای به بزرگی ۹/۵ در مقیاس ریشتر، یونان را لرزاند و دست کم ۱۲۷ کشته و ۷۰ هزار بی خانمان بر جای گذاشت. مرکز آن، که قوی ترین زلزله از ۱۹۸۱ بود، ۱۲ مایلی شمال آتن گزارش شد.
بناهای تاریخی

آکروپولیس مشرف بر شهر است. بقایای یونان باستان شامل پارتنون، اِرِختئوم، و معبد آتنا نیکه است. در نزدیکی محل آگورای قدیمی (بازار) تِسئوم قرار دارد، و در جنوب آکروپولیس تماشاخانه دیونوسوس واقع شده است. در جنوب شرقی، دروازه هادریانوس و ستون های معبد المپیان زئوس قرار دارد. نزدیک آن، ورزشگاه مرمرین قرار دارد که در حدود ۳۳۰ پ م ساخته و در ۱۸۹۶ بازسازی شد.

زئوس

زئوس (به یونانی: Ζεύς, Zeús) و (به انگلیسی: Zeus) در اساطیر یونانی، پادشاه خدایان و فرمانروای تمام زیارتگاه‌های واقع در کوه المپ است. او کوچکترین فرزند کرونوس و رئا از نژاد تیتان‌ها، بود. معادل آن در اسطوره‌های رومی ژوپیتر و در دین کرتیان ولخانوس است. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی «درخشان». واژه زئوس با بخش نخست واژه لاتین ژوپیتر Jupiter و واژه مورد کاربرد برای روز پیوند دارد. زئوس خدای آسمان رخشان و نیز توفان و هم بدین دلیل سلاح او آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب می‌کرده‌است. یکی از مواردی که او را بسیار خشمگین می‌کرد دروغگویی و پیمان‌شکنی بوده‌است. از دیگر نشانه‌های او می‌توان به عصای سلطنتی، عقاب و سپر او (ساخته شده از پوست بز آمالتئا) اشاره کرد.

کرونوس، پدر زئوس، شنیده بود که توسط یکی از فرزندانش سرنگون خواهد شد. به همین دلیل فرزندان خود را می‌بلعید. اما زئوس که فرزند ششم بود توسط رئا و گایا نجات پیدا کرد. رئا سنگ بزرگی را قنداق پیچ کرده و به کرونوس داد، وی نیز که فکر می‌کرد این سنگ بزرگ زئوس است آن را بجای زئوس بلعید. رئا نیز از این فرصت استفاده کرده و او را به غاری در کوه‌های دیکتی واقع در کریت برده و مخفی نمود.[۱] در آنجا بزی مقدس به نام آمالتئا زئوس را شیرخورانده و بزرگ می‌کرد که بعدها او به عنوان پرستار زئوس شناخته می‌شد. سپس زئوس با کرونوس و دیگر تیتان‌ها وارد جنگ شد و آن‌ها را شکست داد و پدر را سرنگون کرد. بچه‌های بلعیده شده را توسط معجونی از مس تند و شراب که متیس ساخته بود از شکم کرونوس بیرون آورد و به همراه آن‌ها کرونوس را تا ابد در تارتاروس زندانی کرد. سپس با برادرانش براساس قرعه، فرمانروایی عالم را میان خود تقسیم کردند. زئوس فرمان‌روای آسمان و زمین شد، پوزئیدون فرمانروای دریاها و دنیای زیرین هم نصیب هادس شد.[۲]

محتویات

    ۱ مقام زئوس
    ۲ رابطه با دیگر خدایان
    ۳ حمله به تاج و تخت زئوس
        ۳.۱ شورش گیگانت‌ها
    ۴ در تروا
    ۵ زئوس در آثار هنری
    ۶ شجره‌نامه آخایوس در اسطوره‌شناسی یونان
    ۷ پانویس
    ۸ منابع
    ۹ جستارهای وابسته

مقام زئوس

زئوس جوانترین فرزند رئا و کرونوس بود. او بزرگترین فرمانروای کوه المپ و معبد تمام خدایانی که در آنجا بنا شده بودند، بود. با بودن بزرگترین حکمفرما او قانون، عدالت و معنویت را تعیین می‌نمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسان‌ها نمود. زئوس خدای آسمان‌ها و ملکوت اعلا بود و خدای باران و آورندهٔ ابرها که بر آذرخش یا صاعقهٔ هراس انگیز نیز فرمان میراند. قدرتش برتر از قدرت تمامی خدایان دیگر بود. در داستان ایلیاد وی به خانواده‌اش چنین می‌گوید: «من قدرتمندترین هستم. بیازمایید تا بر شما آشکار شود. طنابی از طلا به آسمان ببندید و آن را استوار نگه دارید، تمامی خدایان و الهه‌ها. شما نمی‌توانید زئوس را فرود آورید. اما من اگر بخواهم شما را به زیر بکشم، آنگاه خواهم توانست. من طناب را به کنگرهٔ اولمپ استوار می‌بندم و همه در هوا آویزان خواهند ماند، آری، هم زمین و هم دریا.» با وجود این، زئوس نه قادر متعال بود و نه دانای کل. هم می‌شد با او به مخالفت برخاست و هم او را فریفت. در ایلیاد پوزئیدون، و نیز هِرا، او را می‌فریبند. گهگاه سخن از این می‌رود که قدرت مرموز و اسرار آمیز، یعنی سرنوشت یا تقدیر از زئوس نیرومندتر بوده‌است. هومر هِرا را بر می‌انگیزد تا با لحنی سرزنش آمیز از او بپرسد که آیا می‌تواند انسانی را که تقدیر محکوم به مرگ کرده‌است دوباره زنده کند یا نه؟
رابطه با دیگر خدایان

انتظار بر آن بود که همسر زئوس کاملاً در حد مقام وی باشد و هم بدین دلیل در اسطوره‌ها از دیونه مادر افرودیت به عنوان همسر او یاد شده است. نام دیونه مترادف زئوس و در زبان لاتین ژونو و در زبان اتروریایی یونی Uni است. اما غالباً در اساطیر همسر زئوس همانا هرا و نام او به معنی قهرمان بانو است و این عنوان مقامی در خور همسر پادشاه خدایان است. هرا در آرگوس کیش ویژه خود را داشت و بی تردید بازمانده ایزدبانوی مادر یونانی بود. طبق افسانه، متیس الهه پروا اولین همسر زئوس بود که آتنه را برای او به دنیا آورد. او با هرا که خواهرش بود، ازدواج کرد، هرا برای او آرس، هفایستوس، هیبه و ایلیتویا را به دنیا آورد. اما به خاطر داشتن ماجراهای عشقی فراوان او از معشوقه‌هایش فرزندان بسیاری داشت. هنگامی که او لدا ملکه اسپارت را فریفت، خود را به شکل یک قوی زیبا درآورد و از تخمی که لدا به عمل آورد دو جفت فرزند دوقلو به دنیا آمدند: کستور و پولیدوسز و کلیتمنسترو "Clytemnestra" و هلن تروایی، لتو برای او دوقلوهای آپولون و آرتمیس را به دنیا آورد، از آلکمنه صاحب هراکلس نام‌آورترین پهلوان یونانی شد، دمتر که مادر پرسفونه بود، ائوروپه که برایش مینوس، رادامانتوس و ساریدون به دنیا آورد و...

اورا سمبول یا نماد عاشق پیشگی و نرد عشق باختن با زنان بی شمار و حیله گری‌های گوناگون برای پنهان ساختن خیانت‌هایی که به همسرش می‌کرد معرفی کرده‌اند. در برابر این پرسش که چرا این کردارها را به سرور و فرمانروای کل خدایان نسبت داده‌اند، محققان و دانش پژوهان گفته‌اند که زئوسی که در آوازها و داستانها از او یاد می‌شود آمیزه‌ای است از تمامی خدایان. هرگاه پرستش وی به شهری می‌رسید که خود خدایی فرمانروا داشت، آن دو به تدریج در هم ادغام می‌شدند. همسر آن خدا نیز به زئوس می‌رسید. اما نتیجه ناخوشایند بود و یونانیان ادوار بعد این گونه عشقبازی و شهوترانی بی پایان را نپسندیدند.[۳]
حمله به تاج و تخت زئوس
پیکرهٔ زئوس
فیدیاس آتنی، در حدود سال ۴۳۵ پیش از میلاد، این مجسمهٔ ۱۲ متری را ساخته و زینت نیایشگاه زئوس در المپیا کرد. این مجسمه که یکی از عجایب هفتگانهٔ دنیای قدیم شناخته می‌شد، بعدها دزدیده شد. تصویر فوق نقاشی سده ۱۶ از این مجسمه‌است.

فرمانروایی زئوس خالی از تهدید نبود. افیئالتس و اوتوس، دو غولی که با نام آلودز[۴] شناخته می‌شدند سعی کردند تاج و تخت زئوس را سرنگون کنند. آن‌ها هر سال یک ذراع (واحد اندازه‌گیری در باستان که برابر بود با فاصله آرنج تا نوک انگشت وسط یا حدوداً ۴۴ سانتی‌متر) در عرض و یک فاتوم در ارتفاع رشد می‌کردند. وقتی نه ساله شدند اندازه‌ای برابر با نه ذراع در عرض و نه فاتوم در ارتفاع داشتند و بدین سبب برای نبرد با ایزدان مصمم شدند. آن‌ها سپس با قرار دادن کوه‌های اوسا بر روی المپ، و نهادن کوه پلیون بر روی اوسا موفق به صعود به آسمان‌ها و تهدید المپ‌نشینان شدند. آن‌ها اعلام کردند با پرکردن دریا بوسیلهٔ کوه‌ها، زمین‌های خشک را بوجود می‌آورند. افیئالتس از هرا و اوتوس از آرتمیس خواستگاری کرد و آرس را به زنجیر کشیدند. اما هنگامی که قصد داشتند به آرتمیس حمله کنند و او نیز توان مقابله با آن‌ها را نداشت، برادرش آپولون گوزنی بین آن‌ها فرستاد. این مسئله باعث شد آن‌ها دیوانه‌وار خشمگین شوند و یکدیگر را بکشند. در نسخه‌های دیگر این افسانه چنین آمده که آرتمیس مسئول مرگ آن‌ها بود. آرتمیس خود را به شکل گوزنی درآورد و خود را به میان آن‌ها نهاد و دو برادر برای کشتن گوزن تیرهای خود را به سوی او پرتاب کردند که به یکدیگر اصابت کرده و کشته شدند. دو برادر در دنیای زیرین مجازات شدند، آن‌ها توسط مارها، پشت به پشت به ستونی بسته شدند. میان آن‌ها جغدی نیز بر روی ستون قرار داشت.
شورش گیگانت‌ها

گیگانت‌ها هیولاهایی بودند که تعداد آن‌ها صدنفر برآورد شده است. آن‌ها به دستور گایا برای باز پس گرفتن سلطنت و قدرت تیتان‌ها به زئوس و دیگر المپ‌نشینان حمله کردند. بعد از اینکه پیشگویی شده بود هیچ یک از گیگانت‌ها بدست ایزدان از بین نخواهند رفت و برای شکست دادن هیولاها به یک فانی نیاز است، المپ‌نشینان از هراکلس تقاضای کمک کردند و با همکاری یکدیگر توانستند آن‌ها را شکست دهند.

سپس نوبت به اژدهای تایفون رسید تا با نفس آتشینش به آسمان‌ها حمله کند. این هیولای ترکیبی که چشمانش همانند آتش برق می‌زدند، ظاهری شبیه به انسان داشت اما از کمر به پایین بدن او از افعی‌ها پوشیده شده بود. تمام این مشکلات از شکست خوردن گیگانت‌ها بدست المپ‌نشینان و خشمگین‌تر شدن گایا ناشی می‌شد. گایا به تارتاروس رفته و تایفون را به دنیا آورد که از تمام فرزندان او در اندازه و قدرت برتری داشت. تایفون از همه کوهستان‌ها بزرگ‌تر بود و سر او اغلب به ستارگان بر می‌خورد و وقتی دست‌هایش را باز می‌کرد یکی به مشرق و دیگری به مغرب می‌رسید و بجای انگشتان یکصد سر اژدها داشت، و دارای بال بود و از چشمانش آتش بیرون می‌زد و تیفون آنقدر وحشتناک بود که وقتی خدایان متوجه حمله او به آسمان شدند از ترس همه به مصر گریخته و شکل حیوان‌ها را به خود گرفتند. در اینجا بود که زئوس از فواصل دور او را با آذرخش خود مورد حدف قرار داد و در فواصل نزدیک با سلاح داس خود به او ضربه وارد می‌کرد. هنگامی که تایفون پا به فرار گذاشت، زئوس او را تا کوه‌های کاسیوس تعقیب نمود. اما تایفون داس را از چنگ زئوس درآورد، تاندون‌های دست و پای او را قطع کرده و او را بر روی شانه‌های خود گذاشت و از طریق دریا به غاری در سرزمین کیلیکیه حمل کرد. همچنین او تاندون‌های مفاصل او را در پوست خرس پنهان کرد که توسط ماده غولی محافظت می‌شد. در این هنگام بود که هرمس به نجات زئوس شتافت و به صورت نوازنده‌ای دوره‌گرد نزدیک او می‌شود و تایفون را فریب می‌دهد و تاندون‌ها را برای تعمیر سازش از او می‌گیرد. و زئوس هم نیروی خود را باز می‌یابد و با استفاده از تیرهای آذرخش، او را از بین می‌برد.[۵]
در تروا

در جنگ تروا پس از آن‌که با شکست پاریس از منلائوس از سپاه یونانیان، جنگ به ظاهر پایان می‌یابد، خدایان در المپ شورایی برپا می‌کنند و خواستار خون بیشتری می‌شوند. زئوس به صلح رای می‌دهد ولی چون همسرش هرا سخن به مخالفت با او می‌راند، ترسان رای خود را پس می‌گیرد و به نابودی تروا رضایت می‌دهد.[۶]
زئوس در آثار هنری

در هنر، معمولاً زئوس به مانند یک مرد میان سال همراه با ریش اما دارای چهره‌ای جوان و دارای نیرو تصویر می‌شد. او بسیار شاه‌وار و با ابهت به نظر می‌رسید. نقاشان و هنرمندان سعی در بازسازی قدرت زئوس در کارهای خود دارند، معمولاً با دادن حالتی که گویا در حال پرتاب کردن آذرخش خود است. مجسمه‌های زیادی از زئوس وجود دارد، اما بدون شک زئوس آرتیمیزیوم زیباترین آنهاست. در گذشته گمان می‌شد که آن پوزئیدون است، این تندیس در موزهٔ ملی باستان‌شناسی آتن قابل دیدن است.

هارمونیا

هارمونیادر اساطیر یونانی، الهه جاویدان هماهنگی و هارمونی است .

همتای او در روم کونکوردیا است و مخالف او یک یونانی می‌باشد بنام اریس، که همتایش در روم دیسکوردیا نامیده می شود.
ریشه

با توجه به اسناد موجود، هارمونیا دختر آرس و آفرودیته است ولی برخی هارمونیا را فرزند هفائستوس و آفرودیته می دانند. برخی نیز معتقدند هارمونیا از جزیره یونانی ساموتراس و دختر الکترا و زئوس بوده است و برادرش آسیون موسس یک از مناسک عرفانی بود که در این جزیره جشن گرفته می‌شود .

آدراستیا

آدراستا (به یونانی: Ἀδρήστεια) درافسانه‌های یونان، دختر آرس و آفرودیت بود که همراه پدر خود، آرس، در جنگ‌ها شرکت می‌نمود. او همچنین بعنوان الههٔ انتقام و عدالت مورد ستایش بود؛ چرا که او معمولاً در کنار نمسیس به تصویر کشیده شده است. البته گاهی برابر با خود نمسیس در نظر گرفته می‌شد؛ یعنی کسی که لقبش آدراستیا یا آدرستیا بود. او همچنین معتقد به جنگ بود؛ مشابه برادرانش فوبوس و دیموس.

از ازدواج آرس و آفرودیت فرزندان زیادی به دنیا آمدند؛ افرادی همچون اروس (خداوند عشق)، آنتروس (خداوند عشق جبران شده)، فوبوس (خداوند ترس)، دیموس (خداوند دلهره)، هارمونیا (الههٔ هماهنگی و تطابق)، نمسیس و آدرستیا.

نمسیس

نمسیس (به یونانی: Νέμεσις) در اساطیر یونان الههٔ نیک و بد، عدالت و انتقام بود. تندیس و معبد او در روستای رامنوسیا واقع در شمال آتیک است و به همین علت با نام رامنوسیا (به انگلیسی: Rhamnusia) نیز شناخته می‌شود.[۱] او به عنوان دختر زئوس یا اوکئانوس شناخته می‌شود، اما برطبق هزیود او فرزند اربوس و نوکس (شب) بود. او مجازات کنندهٔ عاشقان بی‌وفا و قانون‌شکنان و مغروران بود. نمسیس به مانند یک زن جدی دارای بال‌، که در دست چپ خود یک شلاق، افسار، شمشیر، شاخه سیب و یا یک ترازو دارد. [۲]

محتویات

    ۱ کارها و کردارها
    ۲ شانس و کیفر
    ۳ منابع
    ۴ جستارهای وابسته

کارها و کردارها

علی رغم اینکه ایزدبانویی قابل احترام بود، نمسیس غم و اندوه فراوانی برای افراد فناپذیری همچون اکو و نارسیس به بار آورد. نارسیس شکارچی زیباروی و گردن فرازی بود که عاشقان خود را خوار می‌شمرد. نمسیس او را کنار آبگیری فریفت و بازتاب خود را در آب مشاهده نمود و عاشق خود شد، بدون آنکه بداند آن بازتاب تنها چیزی شبیه عکس است. نارسیس نمی‌توانست دست از زیبایی خود بردارد و سرانجام در همان حال جان باخت. نمسیس بر آن بود که هیچ کس نباید خیلی خوب باشد، و همیشه آنانی را که با هدایای بسیار مورد احترام قرار می‌گرفتند، نفرین می کرد.
شانس و کیفر

واژه‌ی نمسیس در اصل به معنای توزیع کننده شانس و اقبال است؛ که این شانس بر اساس شایستگی توزیع می‌گردد. بنابراین، نمسیس به افرادی اشاره دارد که در حق این شایستگی ایجاد اختلال می‌کنند. در تراژدی‌های یونان نمسیس بطور عمده خونخواه جرم و تنبیه کنندهٔ گستاخی به نظر می‌رسد و همدست آته و ارینی‌ها می‌باشد.

او گاهی با آدراستیا قیاس می‌شود که به معنای فردی است که راه گریزی از او نمی‌باشد.

آلفرد نوبل

آلفرد برنارد نوبل (۲۱ اکتبر ۱۸۳۳، استکهلم، سوئد – ۱۰ دسامبر ۱۸۹۶، سان‌رمو، ایتالیا) شیمی‌دان، مهندس، مبتکر و اسلحه‌ساز سوئدی است که به عنوان مخترع دینامیت شناخته می‌شود. او از سال ۱۸۹۴ تا روز فوتش صاحب اسلحه‌سازی بزرگ بوفورس بود و در تغییر آن از یک کارخانه ذوب آهن به یک توپخانه سازی مدرن و یک کارخانه تولید مواد شیمیایی نقشی اساسی داشت. وی در آخرین وصیت نامه خود سرمایه حیرت انگیزش را برای تامین هزینه‌های جایزهٔ نوبل اختصاص داد. عنصر شیمیایی نوبلیم به احترام او نام‌گذاری شده‌است.

محتویات

    ۱ پیشینهٔ فردی
    ۲ دینامیت
    ۳ جوایز نوبل
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ منابع
    ۶ پیوند به بیرون

پیشینهٔ فردی

نوبل، نوهٔ یکی از دانشمندان قرن هفدهم میلادی، اولاس رودبک (۱۶۳۰-۱۷۰۸)، فرزند سوم امانوئل نوبل (۱۸۰۱-۱۸۷۲) و آندریته آلسل (۱۸۰۵-۱۸۸۹) بود.

او که متولد استکهلم بود، همراه با خانواده‌اش در سال ۱۸۴۲ به سنت پیترزبرگ مهاجرت کرد. در آن جا پدرش (که اولین تخته چندلایی را اختراع کرده بود) یک کارخانه تسلیحات سازی ایجاد کرده بود و مین‌های آبی می‌ساخت.

آلفرد در آن شهر تحت نظر نیکلای نیکلایویچ زینین به مطالعه شیمی پرداخت. در سال ۱۸۵۹، کارخانهٔ خانوادگی آن‌ها به عهده پسر دوم، لودویگ نوبل (۱۸۳۱-۱۸۸۸) گذاشته شد که آن را وسعت قابل ملاحظه‌ای بخشید. این شرکت خانوادگی بعد از مدتی ورشکسته شد و آلفرد به همراه خانواده‌اش به آمریکا رفت. وی تمام وقت خود را به تحقیق دربارهٔ مواد منفجره، مخصوصاً ایمن سازی و استفاده بهتر از نیتروگلیسیرین پرداخت. این ماده (نیتروگلیسیرین) در سال ۱۸۴۷ توسط آسکانو سوبر رو، یکی از دانشجویان تیوفیل-یولس پلوتسه در دانشگاه تورینو کشف شده بود.

در پی آزمایش‌ها گوناگون، چندین انفجار در کارخانه‌ای که خانواده اش در هلن بورگ خریده بودند به وقوع پیوست که در پی یکی از آن انفجار ها؛ در سال ۱۸۶۴ برادر کوچک آلفرد و چند نفر از کارگران کشته شدند.

سرانجام دینامیت در سال ۱۸۶۶ در کرومل (هامبورگ، آلمان) اختراع و در سال ۱۸۶۷ به ثبت رسید.

نوبل همچنین نمایش نامه‌ای به نام «نمسیس» را در قالب نثر به رشته تحریر درآورد که یک تراژدی چهار شخصیتی در باره نجیب زاده‌ای ایتالیایی به نام «بیاتریسه سنسی» است. این نثر که تا حدودی بر گرفته از درام سنسی اثر پرسی بیشه شلی است، در سال‌های آخر عمر نوبل به چاپ رسید. به جز سه نسخه، تمامی نسخ دیگر این کتاب به اتهام توهین به مقدسات بلافاصله بعد از فوت وی نابود گردید. یکی از سه نسخهٔ بجا مانده که به دو زبان سوئدی و اسپرانتو است، اولین بار در سال ۲۰۰۳ در سوئد به چاپ رسید.
ماسک مرگ آلفرد نوبل، زمان اقامت او در برک برن در کارلزکوگا، سوئد
دینامیت

نوبل دریافت که اگر نیتروگلیسیرین جذب یک ماده خنثی مانند دیاتومایت گردد، در هنگام جابجایی به مراتب امن تر خواهد بود و آن مخلوط را در سال ۱۸۶۷ به نام دینامیت ثبت کرد. او برای این کار از ترکیب سه واحد نیتروگلیسیرین و یک واحد دیاتومایت (که متشکل از ۸۶٪ سیلیس، ۵٪ سدیوم، ۳٪ منیزیم و ۲٪ آهن است.) به علاوه مقدار کمی کربنات سدیم استفاده کرد و آن را برای اولین بار در یک مراسم شکار در ردهیل، در سوری انگلستان به نمایش در آورد که مورد استقبال قرار گرفت.

امروزه بر روی دینامیت‌ها واژه «شدیداً منفجره» درج می‌شود. مفهوم این عبارت این است که این ماده قدرت تخریت بالایی دارد ولی از دستهٔ مواد منفجرهٔ آتشزا نیست. دینامیت اولین مادهٔ منفجرهٔ قابل کنترلی به حساب می‌رود که از باروت قدرت بیشتری دارد. این ماده ابتدا با نام «گرد منفجرهٔ نوبل» فروخته می‌شد ولی بعد از معرفی شدنش؛ شهرت بسیاری یافت و به عنوان جایگزین مطمئنی برای باروت و نیتروگلیسیرین مطرح شد. نوبل به دقت بر ساخت و ساز دینامیت نظارت می‌کرد و سریعاً باعث تعطیلی تولید کنندگان غیر مجاز آن می‌شد. هر چند بعضی تجار آمریکایی با ایجاد تغییرات اندکی در ترکیب اصلی؛ او را دور زدند، با این حال دینامیت ثروت قابل توجهی نصیب نوبل کرد.

محصول بعدی او مخلوط نیتروگلیسیرین با ماده منفجره دیگری یعنی نیتروسلولوز (باروت فتیله) بود که به پیدایش ماده شفاف ژله مانندی منجر شد که از دینامیت نیز قدرتمند تر بود. جلی نیت یا ژل منفجره در سال ۱۸۷۶ به ثبت رسید که به روش مشابهی تولید می‌شد.
جوایز نوبل

گفته می‌شود که انتشار مطلب دروغین فوت نوبل در یک روزنامه فرانسوی در سال ۱۸۸۸، در حالی که او را به خاطر اختراع دینامیت گناه کار خوانده بود، او را به فکر ایجاد تصویر بهتری از خود نزد آیندگان واداشت. این نشریه این گونه نوشته بود:«فرشته مرگ مرده‌است، دکتر آلفرد نوبل، فردی که برای ایجاد راهی برای کشتن افراد بیشتر در زمان کمتر ثروتمند شده بود؛ دیروز فوت کرد.»

در تاریخ ۲۷ نوامبر ۱۸۹۵ در باشگاه نروژی ها-سوئدی‌ها در پاریس، آلفرد نوبل آخرین وصیت نامه خود را امضا کرد و بیشتر دارایی خود را به جایزه‌ای اختصاص داد تا همه ساله بدون توجه به ملیتی خاص، به افراد شایسته اهدا گردد.

او بر اثر سکته قلبی در گذشت و مبلغ ۳۱ میلیون کرون سوئد، حدوداً معادل ۴٫۲ میلیون دلار آمریکا به جایزه مذکور تعلق یافت. آلفرد برنارد نوبل هرگز ازدواج نکرد. مقبرهٔ وی در نورّابگراونینگزپلاتسن در استکهلم قرار دارد.

پزشکی

پزشکی یک دانش کاربردی است، هدف آن حفظ و ارتقاء تندرستی، درمان بیماری‌ها و بازتوانی آسیب‌دیدگان است. این منظور با شناخت بیماریها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آنها به انجام می‌رسد. دانش پزشکی بر روی طیف وسیعی از رشته‌ها شامل از فیزیک و زیست‌شناسی تا علوم اجتماعی، مهندسی و علوم انسانی بنا شده است.[ف ۱] امروزه هدف دانش پزشکی استفاده از فن‌آوری‌های دانش‌مبنا و استدلال قیاسی برای رسیدن به راه‌حل مشکلات بالینی است. اکتشافات در باب ماهیت ژن‌ها و سلول‌ها دریچه‌ای برای تعریف فیزیولوژی بر مبنای سیستم‌های مولکولی فراهم کرده است. این بصیرت فیزیولوزیکی راه را برای درک بهتر فرآیندهای پیچیده بیماری‌ها و رویکردهای نو درمانی فراهم کرده است.[۱]

تلاش بشر برای درمان بیماری‌ها و آسیب‌ها از دوران پیش از باستان وجود داشته است و در دوران باستان نیز در کنار مذهب و گاه به عنوان بخشی از آن وجود داشته است. در یونان باستان پزشکانی چون بقراط پزشکی را به عنوان دانش و فنی مجزا مطرح کردند و بنیانگذاران راهی بودند که بعدها توسط پزشکان مسلمانی همچون ابن‌سینا و رازی طی شد. در رنسانس با بهره گیری از روش علمی پزشکی پیشرفت‌های قابل توجهی کرد. از قرن ۱۹ آنچه به عنوان پزشکی مدرن شناخته می‌شود بنیان گذاشته شد. در اواخر قرن بیستم و دوران معاصر دانش ژنتیک رویکرد نسبت به درمان و بیماری‌ها را دچار تحولی جدی کرد به طوری که ژنتیک پزشکی را دارای نقشی متحول کننده برای پزشکی از درمان محور بودن به حفظ سلامتی دانسته‌اند.[۲] اهمیت سلامتی در بهره‌ وری اجتماع و کیفیت زندگی منجر به تاسیس موسسات و قوانین شده است تا مسایلی همچون تحصیل و مجوزدهی به پزشکان تا نحوه استفاده از بودجه‌های درمانی در کشورها قانون‌مند و تنظیم شوند. لذا سازمان‌های پزشکی در کشورهای مختلف برای سازمان دهی و قانون‌مند سازی فعالیت‌های پزشکی تاسیس شده‌اند.

در حرفه پزشکی، پزشکان با استفاده از قضاوت بالینی، بیمار را جهت تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری ازریابی می‌کنند. در عملکرد بالینی معمولا مراحل شرح حال، معاینه فیزیکی، تهیه فهرست مشکلات، مشخص کردن تشخیص‌های افتراقی، بررسی‌ها (شامل آزمایشها و تصویربرداری و ...)، رسیدن به تشخیص و در آخر درمان انجام می‌شود. امروزه پیشرفت‌های روزمره علم و گسترش قابل توجه دامنه دانش پزشکی و شناخت بشر از بیماری‌ها منجر به تخصصی شدن پزشکی و تقسیم آن به رشته‌های مختلف شده است. با این حال کماکان ارائه خدمات پزشکی در بیشتر جوامع از سطح مراقبت‌های اولیه بهداشتی، با تمرکز روی عملکرد پزشکان عمومی و پزشکان خانواده شروع می‌شود و بسته به نیاز در سیستم ارجاع بیماران به سطوح دوم و سوم که خدمات پزشکی تخصصی‌تر را ارائه می‌دهند ارجاع می‌شوند.

پزشکی مدرن با انتقاداتی هم مواجه است از جمله عدم دسترسی مناطق محروم و طبقه کم درآمد بعضی جوامع به خدمات پزشکی گران قیمت که در این راه سازمان‌هایی همچون سازمان جهانی بهداشت با تعیین سیاست‌های جهانی و ایجاد مسئولیت در کشورها و سیاستمداران نسبت به سلامت سعی در رفع این نقیصه را دارند.

محتویات

    ۱ واژه‌شناسی
    ۲ تاریخ پزشکی
        ۲.۱ پزشکی در دوران باستان
        ۲.۲ قرون میانه
        ۲.۳ قرن نوزدهم و پزشکی مدرن
    ۳ عملکرد بالینی
        ۳.۱ اجزاء اصلی مصاحبه پزشکی
        ۳.۲ معاینه فیزیکی
        ۳.۳ تصمیم گیری پزشکی و درمان
    ۴ کاربرد فناوری اطلاعات در پزشکی
    ۵ موسسات
        ۵.۱ ارائه
        ۵.۲ سازمان بهداشت جهانی
        ۵.۳ موسسات و سازمان‌های پزشکی در ایران
    ۶ شاخه‌ها
        ۶.۱ علوم پایه
        ۶.۲ تخصص‌ها
            ۶.۲.۱ تخصص‌های تشخیصی
            ۶.۲.۲ تخصص‌های طب داخلی
            ۶.۲.۳ تخصص‌های جراحی
            ۶.۲.۴ سایر تخصص‌های اصلی
        ۶.۳ زمینه‌های میان‌رشته‌ای
    ۷ آموزش
    ۸ اخلاق پزشکی
    ۹ کنترل قانونی
        ۹.۱ کنترل قانونی در ایران
        ۹.۲ قصور و خطاهای پزشکی
    ۱۰ انتقادات از پزشکی مدرن
    ۱۱ افتخارات و جوائز
    ۱۲ جستارهای وابسته
    ۱۳ پانویس
    ۱۴ منابع
    ۱۵ منابع فارسی

واژه‌شناسی

واژه فارسی «پزشک» ار فارسی میانهٔ bizešk ‏(bcšk) است.[۳] در اوستایی به صورت baēṣ̌aza ‏(

دانشگاه جیمز کوک

دانشگاه جیمز کوک واقع در شهر تانزویل در کوئینزلند، در سال ۱۹۷۰ تاسیس شد. جیمز کوک دومین دانشگاه قدیمی کویینزلند و اولین دانشگاه کویینزلند شمالی می‌باشد. در حال حاضر بیش از ۲۰۰۰۰ دانشجو، حدود ۴۵۰۰ دانشجوی خارجی و ۴۳۳۷ کارمند دارد.

فضای اطراف دانشگاه اکوسیستم بسیار جالبی دارد. جنگل‌های بارانی و گرمسیری و حضور صخره‌های جلبکی معروف استرالیا کافی است که یک محیط منحصربه‌فرد را ایجاد و دانشجویان را از سراسر دنیا به خود جذب کند. به طور کلی مناطق کویینزلند شمالی، با طبیعت دیگر قسمت‌های استرالیا و حتی قسمت‌های دیگر جهان متفاوت است. «صخره‌های جلبکی» و «جنگل‌های بارانی» کویینزلند، به عنوان دو میراث ارزشمند طبیعی در جهان ثبت شده‌اند.

دانشگاه ۳ کمپس اصلی در شمال کویینزلند و یک کمپس در سنگاپور دارد. کمپس داگلاس یا تانزویل، کمپس اصلی جیمز کوک است که در حومه شهرک داگلاس در شمال کویینزلند قرار دارد. کمپس ۳۸۶ هکتار مساحت دارد. تانزویل در شمال کویینزلند سالانه میلیون‌ها نفر توریست را به خود جذب می‌کند.
نماد دانشگاه جیمزکوک در تانزویل.

جیمزکوک بیش از ۲۰ موسسه تحقیقاتی معتبر دارد و هفتمین عضو دانشگاه‌های تحقیقاتی استرالیا می‌باشد. مهمترین زمینه‌های تحقیقاتی دانشگاه عبارتند از: علوم دریایی تنوع زیستی اکولوژی و محیط زیست نواحی گرمسیری، گرم شدن کره زمین، توریسم، پزشکی در نواحی گرمسیری، بهداشت عمومی و خدمات عمومی. جیمز کوک علاوه بر مراکز تحقیقاتی، ۵ ایستگاه تحقیقاتی نیز در نواحی کویینزلند شمالی دارد. نام آنها در زیر فهرست شده‌است:

ایستگاه تحقیقاتی جزایر اورفیوس ایستگاه تحقیقاتی فچر ویو ایستگاه تحقیقاتی کراما ایستگاه تحقیقاتی جنگل‌های پالوما ایستگاه تحقیقاتی کانوپی کرن استرالیا

محتویات

    ۱ رتبه بندی
    ۲ دانشکده ها
    ۳ جستارهای وابسته
    ۴ پیوند به بیرون
    ۵ منابع

رتبه بندی

به طور کلی جیمز کوک شهرت خود از رشته‌های پزشکی، علوم آبی، ژنتیک، مهندسی و توریسم دارد. جیمزکوک یکی از بهترین دانشگاه‌های کویینزلند به شمار می‌آید و در سطح ملی استرالیا در رتبه ۱۷ قرار می‌گیرد. در رده بندی شانگهای ۲۰۰۸ نیز در میان ۴۰۰ دانشگاه برتر دنیا قرار گرفت.
دانشکده ها

    دانشکده هنر، آموزش و پرورش و علوم اجتماعی:
    کالج آنتروپولوژی، باستان شناسی و علوم اجتماعی
    کالج جامعه شناسی
    کالج روانشناسی
    کالج مطالعات زنان و رفاه عمومی
    کالج آموزش و پرورش
    کالج خبرنگاری
    کالج مطالعات بومی استرالیا
    دانشکده حقوق، تجارت و هنرهای تجسمی:
    کالج حقوق
    کالج هنرهای تجسمی
    کالج تجارت
    دانشکده پزشکی، بهداشت و علوم ملکولی:
    کالج پزشکی نواحی گرمسیری
    کالج بهداشت منطقه ایی
    کالج پزشکی و دندانپزشکی
    کالج پرستاری، مامایی و تغذیه
    کالج داروسازی و علوم ملکولی
    کالج فیزیوتراپی و علوم توانبخشی
    کالج تربیت بدنی و علوم ورزشی
    کالج دامپزشکی و علوم بیومدیکال
    دانشکده علوم و مهندسی:
    کالج علوم زمین و محیط زیست
    کالج مهندسی و فیزیک
    کالج زیست مناطق گرمسیری و زیست شناسی

سنگاپور

جمهوری سَنگاپور کشور-شهری در جنوب شرقی آسیا است و پایتخت آن سنگاپور است. سنگاپور در جنوب شبه جزیره مالایا واقع شده و کوچکترین کشور جنوب شرقی آسیا است.

سنگاپور در شمال خط استوا قرار دارد. کشوری ثروتمند و مدرن است. مالزی و اندونزی تنها همسایه‌های سنگاپورند. پیش از حضور کشورهای اروپایی در منطقه، منطقه‌ای که امروزه به عنوان سنگاپور شناخته می‌شود فقط منطقه ماهیگیری مالایی در ریزشگاه رودخانه سنگاپور بود. سنگاپور از سال ۱۸۲۴ تا ۱۹۶۳ میلادی، به غیر از سه سال در زمان جنگ جهانی دوم یکی از مستعمرات بریتانیا بود. در سال ۱۹۴۲ سنگاپور که هنوز مستعمره بریتانیا بود، توسط ژاپن اشغال می‌شود و نیروهای بریتانیایی مجبور به ترک آن شدند که این واقعه توسط وینستون چرچیل «بزرگترین هزیمت تاریخ بریتانیا» نامیده شد. پس از پایان جنگ، در سال ۱۹۴۵ میلادی سنگاپور مجدداً توسط نیروهای بریتانیایی بازپس گرفته شد. هجده سال بعد در سال ۱۹۶۳ سنگاپور به عنوان عضوی از فدراسیون مالزی استقلال خود را از بریتانیا بدست آورد. این کشور در نهایت دو سال بعد در سال ۱۹۶۵ از مالزی جدا شد و به این ترتیب جمهوری سنگاپور شکل گرفت.

این کشور که از تعدادی جزیره تشکیل شده، در جنوب شرقی آسیا واقع شده و یکی از مراکز بزرگ تجاری داد و ستد کالا در جهان است. سنگاپور و یکی از ۳ کشور-شهر مستقل کنونی در جهان است. از زمان استقلال در سال ۱۹۶۵، به یکی از پررونق‌ترین کشورهای جهان تبدیل شده و امروز یکی از پرترددترین بندرهای دنیاست. سنگاپور از لحاظ ذخایر معدنی کشوری فقیر است، اما اقتصاد آن که متکی بر بخش خدمات و صنعت است، رشد و شکوفایی فراوانی داشته و این کشور را به یکی از ثروتمندترین مناطق دنیا تبدیل کرده‌است. به نحوی که هم‌اکنون چهارمین مرکز اقتصادی بزرگ دنیا، دومین بازار بزرگ قمار و کازینو و سومین مرکز بزرگ پالایش نفت در دنیا به شمار می‌آید.

آب و هوای این کشور گرم و مرطوب است و میانگین بارش سالانه در آن به بیش از ۲۳۴۰ میلیمتر می‌رسد.

محتویات

    ۱ ریشه‌شناسی
    ۲ توریسم
    ۳ زبان
    ۴ مذهب
    ۵ دانشگاههای سنگاپور
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ پانویس

ریشه‌شناسی

نام انگلیسی سنگاپور از مالایی Singapura (سنسکریت सिंहपुर "شهر شیر")، به این ترتیب سنگاپور به شهر شیر شهرت یافته. این نام اولین بار توسط سانگ نیلا اوتاما بنیانگذار سنگاپور بر این شهر گذاشته شد. وی که درحال شکار در منطقه با جانوری مشابه شیر مواجه شده بود، این اتفاق را به فال نیک گرفته و در آن منطقه شهری به نام سنگاپور بنا کرد. هرچند طبق مطالعات انجام شده، احتمالاً هرگز شیری در سنگاپور زندگی نکرده و جانور مشاهده شده توسط وی، ببر بوده است.[۱][۲]
توریسم

صنعت توریسم، یکی از منابع عمده درآمد سنگاپور را تشکیل می‌دهد. جاذبه‌های طبیعی فراوان، تنوع قومی، استفاده از زبان انگلیسی به عنوان یکی از زبان‌های اصلی و شبکه حمل و نقل گسترده و کارآمد، از جمله دلایل محبوبیت این کشور دربین جهانگردان است. از جمله مراکز مورد علاقه جهانگردان می‌توان از محله اورچارد رود شامل مراکز خرید بزرگ، باغ وحش سنگاپور، باغ پرندگان جورونگ و جزیره گردشگری سنتوزا نام برد. این جزیره شامل است که جاذبه‌ها و فعالیت‌های بسیاری برای کودکان و بزرگسالان است که از جمله شامل نمایش آتش بازی شبانه، پارک دلفین‌ها، پارک پروانه‌ها و سینمای چهاربعدی می‌شود.
Singapore montage.png

از نقاط دیدنی سنگاپور هتلی به نام مارینا بی سندز است که به شکل یک کشتی بر روی ۳ ساختمان بلند شاخته شده و استخری دارد که انتهای آن این ذهنیت را تداعی می‌کند که شناگران در حال افتادن از ساختمان هستند. پارک تفریحی یونیورسال استودیو که نمایش‌ها و وسایل بازی آن برپایه محصولات این استودیو طراحی شده، یکی دیگر از جاذبه‌های گردشگری سنگاپور است.

واردات، فروش و مصرف آدامس در سنگاپور ممنوع است. همچنین سیگار کشیدن در بسیاری قسمت‌های سنگاپور ممنوع است و دائماً تعداد مکان‌های شامل این ممنوعیت درحال افزایش می‌باشد.
زبان

در سنگاپور چهار زبان انگلیسی، مالایی، چینی و تامیل به عنوان زبان‌های رسمی شناخته می‌شوند. اما درمجموع ساکنان این کشور با نزدیک به بیست زبان مختلف تکلم می‌کنند که این امر نشان‌دهنده تنوع گسترده زبانی و فرهنگی در سنگاپور می‌باشد. بسیاری از تابلوها و علائم در سنگاپور به چهار زبان رسمی نوشته شده‌اند. در سنگاپور سیاست رسمی آموزشی به ترتیبی است که دانش‌آموزان به طور همزمان زبان انگلیسی و زبان مادری خود را می‌آموزند.
تابلوی خطر به چهار زبان
مذهب
کلیسای جامع سنت اندرو.

سنگاپور یک کشور چند مذهبی است. بر طبق آمار سال ۲۰۱۰ میلادی در مورد افراد بالای ۱۵ سال، ۴۴٫۲٪ افراد مقیم سنگاپور (به غیر از گردشگران و کارگران مهاجر) پیرو مذاهب بودایی و تائو هستند. همچنین ۱۸٫۳٪ جمعیت این کشور مسیحی، ۱۴٫۷٪ مسلمان، ۵٫۱٪ هندو و ۰٫۷٪ نیز پیرو ادیان دیگر هستند. ۱۷٪ از جمعیت سنگاپور نیز پیرو هیچ مذهبی نیستند.[۳]

از سال ۱۹۷۲ میلادی فعالیت شاهدان یهوه در سنگاپور ممنوع اعلام شد. دلیل این ممنوعیت خودداری از انجام خدمت اجباری نظام وظیفه، خودداری از ادای احترام به پرچم و خودداری از ادای سوگند وفاداری به کشور اعلام شده است. در اختیار داشتن متون مذهبی و نشریات مربوط به این فرقه می‌تواند به مجازات تا ۱۲ماه حبس و ۲۰۰۰ دلار سنگاپور جریمه نقدی منجر شود.
دانشگاههای سنگاپور

    دانشگاه صنعتی نانیانگ

دانشگاه صنعتی نانیانگ (NTU) با وسعت ۲۰۰ هکتار و سرمایه‌گذاری مالی ۹۱۴ میلیون دلار در جنوب غربی کشور سنگاپور واقع شده است. این دانشگاه دارای ۱۱۰۰ عضو هیات علمی، ۳۷۳۹ پرسنل اداری-پژوهشی و ۲۸۹۴۹ دانشجو است که از این تعداد دانشجو ۸۷۴۳ نفر در سطح تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل می‌باشند. بر طبق آمار رسمی و رتبه‌بندی‌های معتبر بین‌المللی این دانشگاه از برترین‌های دنیا در زمینه‌های مختلف علمی می‌باشد:

    رتبه جهانی ۶۱ در کل رشته‌ها (رتبه ۱۰ در آسیا) و رتبه ۲۹ در علوم مهندسی در رتبه بندی موسسه تایمز در سال ۲۰۱۴
    رتبه ۸ در دنیا از نظر ارجاعات مقالات علمی ISI در دنیا در علوم مهندسی در سال ۲۰۰۹

در زمینه آموزش و پژوهش دوره دکتری این دانشگاه دارای تبادلات مشترک بین‌المللی با سایر دانشگاه‌های تراز اول جهان است. به عنوان نمونه می‌توان اشاره کرد به دوره مشترک دکتری و فوق دکتری این دانشگاه با مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT).

    دانشگاه ملی سنگاپور
    مجموعه دانشگاههای جیمزکوک
    دانشگاه مدیریت سنگاپور
    دانشگاه طراحی و مهندسی سنگاپور

مرگ‌ومیر نوزادان

مرگ‌ومیر نوزادان یک شاخص بهداشتی است که از تقسیم تعداد مرگ‌ومیر نوزادان کمتر از یک‌ساله در طول یک سال به نوزادان زنده متولد شده در همان سال به دست می‌آید و حاصل آن در ۱۰۰۰ ضرب می‌شود. این شاخص نشان می‌دهد که در ازای هر ۱۰۰۰ بچه زنده متولد شده در یک سال چند نفر از آن‌ها پیش از یک‌سالگی می‌میرند.[۱]

در گذشته کم‌آبی ناشی از اسهال مهمترین عامل مرگ نوزادان بود، اما با آگاه‌سازی مادران سراسر دنیا در مورد رساندن نوشیدنی‌ها، نمک و قند (به ویژه محلول ORS) به کودکان مبتلا به اسهال، مرگ و میر ناشی از کم‌آبی به میزان قابل توجهی کاهش یافته و از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی تاکنون سینه‌پهلو مهمترین قاتل نوزادان بوده‌است.

مرگ‌ومیر کودکان نیز یک شاخص بهداشتی و مرتبط با توسعه اقتصادی و اجتماعی است که تعداد مرگ افراد کمتر از ۵ سال را نسبت به ۱۰۰۰ کودک کمتر از ۵ سال نشان می‌دهد.
مرگ‌ومیر نوزادان در کشورها
مرگ‌ومیر نوزادان در نواحی مختلف دنیا (۱۹۶۵-۱۹۷۰ و ۲۰۰۰-۲۰۰۵)

میزان مرگ‌ومیر نوزادان در سرتاسر جهان در سال ۲۰۰۸ بر اساس آمار سیا (در سال ۲۰۰۸) ۴۲٫۶۴ و بر اساس آمار سازمان ملل متحد (در سال ۲۰۰۶) ۴۹٫۴ بوده است. این آمار از ۱۲۶ در سال ۱۹۶۰ به ۵۷ در سال ۲۰۰۱ کاهش داشته است[۲].
رتبه     کشور     آمار سیا ورلد فکت‌بوک (۲۰۰۸)[۳]     آمار سازمان ملل (۲۰۰۶)[۴]
۱     آنگولا     ۱۸۲٫۳۱     ۱۳۱٫۹ (۴)
۲     سیرالئون     ۱۵۶٫۴۸     ۱۶۰٫۳ (۱)
۳     افغانستان     ۱۵۴٫۶۷     ۱۵۷ (۲)
۴     لیبریا     ۱۴۳٫۸۹     ۱۳۲٫۵ (۳)
۵     نیجر     ۱۱۵٫۴۲     ۱۱۰٫۸ (۱۲)
۶۸     تاجیکستان     ۴۲٫۳۱     ۶۰٫۲ (۴۷)
۷۴     ایران     ۳۶٫۹۳     ۳۰٫۶ (۷۷)
۵۳     هند     ۳۲٫۳۱     ۵۵ (۷۷)
۱۰۶     چین     ۲۱٫۱۶     ۲۳ (۹۳)
۱۸۰     آمریکا     ۶٫۳۰     ۶٫۳۰ (۱۶۳)
۱۸۳     اتحادیه اروپا     ۵٫۸۴    
۲۱۸     ایسلند     ۳٬۲۵     ۲٫۹ (۱۹۵)
۲۱۹     هنگ کنگ     ۲٫۹۳     ۳٫۷ (۱۹۰)
۲۲۰     ژاپن     ۲٫۸۰     ۳٫۲ (۱۹۳)
۲۲۱     سوئد     ۲٫۷۵     ۳٫۲ (۱۹۲)
۲۲۲     سنگاپور     ۲٫۳۰     ۳ (۱۹۴)

زایمان زودرس

زایمان زودرس در انسان به تولد نوزاد پیش از هفته ۳۷ام بارداری گفته می‌شود. علت زایمان زودرس در اغلب موارد ناشناخته است. نوزادان نارس عموماً در معرض خطر ناتوانی در رشد ذهنی و جسمی هستند. امروزه پیشرفتهای بسیاری در ارتباط با مراقبت از نوزادان نارس صورت گرفته است ولی از میزان شیوع زایمان زودرس کاسته نشده است. زایمان زودرس از مهمترین عوامل مرگ ومیر نوزادان در سطح جهان می‌باشد.