اهواز (دربارهٔ این پرونده تلفظ راهنما·اطلاعات) مرکز استان خوزستان یکی از کلان شهرهای ایران است. این شهر که در بخش مرکزی شهرستان اهواز قرار دارد، در موقعیت جغرافیایی ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی، در بخش جلگهای خوزستان و با ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع شدهاست.
بر پایه آخرین آمار رسمی، ۳۲٪ مردم استان خوزستان در کلانشهر اهواز زندگی میکنند. از این جمعیت ۳۵٪ در حاشیه شهر مستقر میباشند و از این رو پس از کلانشهر مشهد، اهواز جایگاه دوم حاشیهنشینی را داراست. ۵۱٪ نفت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب کشور ایران، در اهواز تولید میشود و برخی از بزرگترین کارخانههای مادر کشور در این شهر جای دارند.
شهر اهواز با ۲۰٫۰۰۰ هکتار مساحت، چهارمین شهر وسیع ایران پس از تهران، مشهد و تبریز میباشد.[۴] جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۱٬۰۵۹٬۴۶۱ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار میدهد.[۵]
کارون پرآبترین رود ایران با سرچشمه گرفتن از کوههای بختیاری، با ورود به اهواز، شهر را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم نموده و جلوه زیبایی به شهر دادهاست.
وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، تاسیسات اداری و صنعتی شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران، اهواز را به یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کرده و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری روی به اهواز کنند.
شهرهای اطراف اهواز عبارتند از: شهرهای تاریخی مسجدسلیمان، دزفول، اندیمشک و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز، هفتکل، ایذه، باغ ملک در شرق، بهبهان، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و سوسنگرد، هویزه و بستان در سمت غرب.
اهواز از سال ۱۳۵۵ خورشیدی از نظر جمعیت شهر اول خوزستان بودهاست و پیش از آن آبادان این رتبه را در خوزستان در اختیار داشت.[۶]
اهواز کنونی، محور ترانزیتی بسیار مهمی است، که بوسیله راههای زمینی و ریلی و هوایی سایر نقاط کشور را به بنادر مهم آبادان، خرمشهر، بندر امام خمینی و ماهشهر پیوند میدهد. همچنین با وجود پایانه و بازارچههای مرزی شلمچه و چزابه در نزدیکی اهواز، این شهر به طور مستقیم متاثر از ترافیک کالا و مسافر و مسافران سیاحتی و زیارتی ایرانی و عراقی میباشد.
محتویات
۱ تاریخچه نام اهواز
۲ تاریخ
۲.۱ پیش از اسلام
۲.۲ دوران اسلامی و معاصر
۲.۳ بندر ناصری و اهواز امروز
۲.۴ نخستین چاه نفت در اهواز
۲.۵ جنگ مردم اهواز و عثمانیها با انگلستان
۳ مردمشناسی
۳.۱ اقوام
۴ جغرافیا و آب و هوا
۴.۱ آلودگی هوا
۴.۲ رودخانه کارون
۵ شهروندان
۵.۱ یاسر عرفات در اهواز
۶ امکانات شهری
۶.۱ راهآهن
۶.۲ دانشگاهها
۶.۳ جاذبههای مذهبی
۶.۴ هتلها
۶.۵ شهرداری
۶.۶ نمایشگاه بینالمللی
۶.۷ بیمارستانهای اهواز
۶.۸ فرودگاه اهواز
۶.۹ نشریات
۶.۱۰ رسانه در اهواز
۶.۱۰.۱ الجزیره و اهواز
۶.۱۱ پلها
۶.۱۱.۱ پل سفید
۶.۱۱.۲ پل سیاه، پل پیروزی
۶.۱۱.۳ پل سوم
۶.۱۱.۴ پل چهارم
۶.۱۱.۵ پل پنجم
۶.۱۱.۶ پل ششم
۶.۱۱.۷ پل هفتم، گفتگوی تمدنها
۶.۱۱.۸ پل هشتم کابلی
۶.۱۱.۹ پل نهم
۶.۱۲ پارکهای اهواز
۶.۱۳ بازار
۶.۱۴ سینما
۶.۱۵ تالارها
۶.۱۶ فرهنگسراها
۶.۱۷ سوغات اهواز
۶.۱۸ غذاهای سنتی
۷ آداب و رسوم
۸ رسوم مندائیان
۹ رسوم زرتشتیان
۱۰ آثار تاریخی اهواز
۱۰.۱ سرای عجم
۱۰.۲ خانه دادرس
۱۰.۳ ساباط جنب خانه معین التجار
۱۰.۴ معین التجار
۱۰.۵ منزل نفیسی
۱۰.۶ میدان چهارشیر
۱۰.۷ سد قدیمی (شادروان)
۱۰.۸ دبیرستان شاپور (مصطفی خمینی کنونی)
۱۰.۹ بیمارستان امام خمینی (جندی شاپور دوران شاهنشاهی)
۱۰.۱۰ منازل سازمانی راه آهن (هشت بنگله)
۱۰.۱۱ منازل مسکونی راه آهن
۱۰.۱۲ کارخانه ریسندگی و بافندگی
۱۰.۱۳ دانشکده ادبیات
۱۰.۱۴ کوشک حمیدیه
۱۰.۱۵ دانش سرای مقدماتی
۱۰.۱۶ سیلوی اهواز
۱۰.۱۷ منزل ماپار
۱۱ نکتههایی درباره شهر اهواز
۱۲ نگارخانه
۱۳ منابع
۱۴ پیوند به بیرون
تاریخچه نام اهواز
نوشتار اصلی: زبان خوزی
نوشتار اصلی: پیشینه نام اهواز
کلیفورد باسورث در دانشنامه ایرانیکا[۷] و لاکهارت در دانشنامه اسلام،[۸] هاینزهایم و مایکل بونر،[۹] علی کرم همدانی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی[۱۰] و دانشنامه بریتانیکا[۱۱] ولادیمیر مینورسکی[۱۲] و سوات سوجک[۱۳] عبدلمجید ارفعی[۱۴] ریشه نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی (یا هوزی) می دانند که ساکنان بومی استان خوزستان بودهاند و زبان آنها تا زمان ساسانیان[۷] و حتی تا چند قرن بعد از اسلام زبان رایج در خوزستان بودهاست و احتمالاً بازماندگان ایلامیها بودهاند.[۱۳][۱۲] یونایان به این قوم Ouxioi میگفتند و نام این شهر در نوشتههای مسیحیان سریانی بث هوزایی[۷] در تلمود بی خوزایی ثبت شدهاست.[۱۵]
تلاشهایی برای مطابقت دادن اهواز با شهر اگینیس که استرابون از آن نام برده انجام شدهاست، لیکن محتمل تر آن است که اهواز در محل شهر قدیم تاریانا هخامنشی که نئارخوس، سردار اسکندر، در مسافرت خود به خلیج فارس در کنار آن لنگر انداخت قرار گرفته باشد.[۸]
کلیفورد ادموند باسورث میگوید که در جستجوی ریشه نام اهواز، جغرافی دانان عربی-[اسلامی] دچار سردرگمی بودهاند.[۷] اردشیر یکم، بنیان گذار سلسله ساسانی نام شهر را به هرمز اردشیر تغییر دادهاست. بنابر گفته مقدسی فرزند اردشیر (شاپور یکم) بود که شهر را در دو سوی رودخانه از نو بنیان نهاد و یکی را بنام خدا و دیگری را تحت نام خود نامگذاری کرد. این دو نام بعدها با یکدیگر مخلوط و بصورت هرمز-اردشیر و یا بصورت خلاصه شده داراواشیر درآمد.[۷] این شهر در همه جا مرکز تجاری خوزستان، هوجستان واجار (بازار خوزستان) نامیده میشد و شهر سوی دیگر رودخانه بعنوان مرکز فرماندار و نجبا، هرمشیر خوانده میشد. شهر دوم در حمله عربها در قرن اول هجری(هفتم میلادی) از بین رفت.[۷] اما نام شهر دیگر را عربها «سوق الاهواز» ترجمه کردند و در این ترجمه اهواز جمع هوزی یا خوزی، نام قبیله بومی استان خوزستان بودهاست.[۷]
این شهر علاوه بر نامهای ذکر شده به نامهای «رام شهر» و «شهررام» نامیده میشد. در دوره قاجار و از زمان ناصرالدین شاه اهواز را ناصری و ناصریه نامیدند ولی از شهریور ۱۳۱۴ هجری شمسی با تصویب هیأت وزیران اهواز نامیده شد.[۱۰]
تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ اهواز
پیش از اسلام
اهواز در دوران پهلوی
اهواز در روزگار ساسانیان از شهرهای عمده خوزستان به شمار میرفت و از مراکز عمده صنایع نساجی خوزستان بود و یکی از کانونهای مسیحیت در ایران، و از اسقف نشینهای خوزستان محسوب میشد. علاوه بر این، این شهر از مراکز عمده بازرگانی بوده، و نیز به واسطة واقع شدن در کنار رود کارون - که قابلیت کشتیرانی داشته - محل مناسبی برای تجمع مالالتجاره و دادوستد به شمار میرفتهاست[۱۰]
دوران اسلامی و معاصر
منظره زیبا از غروب شهر اهواز و کوچ پرندگان
منظرهٔ پل سفید، قدیمیترین پل دایر روی رود کارون در اهواز، زمستان ۸۹
اعراب پس از پیروزی در جنگ نهاوند پادگانهایی در شهرهای فتح شده، از جمله در اهواز ساختند. شهرهای خوزستان از جمله اهواز از نخستین پناهگاههای خوارج در ایران بود. در ایام خلافت علی برخی از موالی اهواز که از میزان خراج درخواستی والی آن ناخرسند بودند، به شورش خوارج پیوستند. در زمان خلافت یزید بن معاویه شهرهای خوزستان از جمله اهواز دستخوش جنگ و گریزهای خوارج با سپاهیان اموی گشت.[۱۰]
شهر اهواز در سدههای نخستین اسلامی به واسطه سدی که بر کارون بسته شده بود، از بزرگترین و آبادترین شهرهای خوزستان به شمار میآمد. این شهر تا ۲۵۶ق/۸۷۰م شهری پررونق و آباد بود، اما در این سال اهواز به تصرف سپاهیان صاحبالزنج درآمد. اهواز پس از پایان فتنه زنگیان رونق و آبادانی گذشته خود را از دست داد، اما در زمان عضدالدوله دیلمی بار دیگر اهمیت پیشین خود را به عنوان مرکزی تجاری به دست آورد. همچنین بنا به گفته مقدسی، عضدالدوله پل هندوان را که دو بخش اهواز را به هم متصل میکرد و همچنین مسجد زیبایی را که در کنار آن بوده، بازسازی و مرمت نمود. شهر اهواز از پایگاههای عمده مذهب تشیع در ایران به شمار میآمد و به گفته مقدسی نیمی از مردم آنجا شیعه بودند و پیوسته میان شیعیان (مروشیان) و سنیان (فضلیان) درگیری و کشاکش وجود داشت.[۱۰]
اهواز تا اواخر سده ۵ق شهری آباد بود، اما از این زمان به بعد رونق خود را از دست داد، به گونهای که مرکزیت خوزستان از آنجا به شوشتر منتقل شد. در سده ۶ق اهواز به شهری ویران و خالی از سکنه تبدیل شد. حافظ ابرو از آن به عنوان قصبهای نام میبرد و به اشتباه اهواز را با سوق الاربعا (چهارشنبه بازار) یکی میداند[۱۰]
در قرن چهارم هجری نهری کوچک به طول سیصد متر و عرض بیستمتر از کارون منشعب شده، شهر را به دو قسمت تقسیم کرده بود محله غربی را «جزیره» میگفتند و محله شرقی «مدینه» نام داشت، این دو بخش به وسیله پلی به نام «پُل هندوان» به هم وصل میشدند.[۱۶] در آن دوره اهل شهر دو دسته بودند و دربارة اصحاب پیامبر دو نظر داشتند، این شهر انبار بصره و بارانداز فارس و اصفهان بود.[۱۶]
اما علیرغم رشد و توسعه اهواز در قرون اولیه اسلامی، در نیمه دوم قرن چهارم هجری این شهر رو به ویرانی گذاشت و مردم آن پراکنده شدند.[۱۷] و کار به جایی رسید که در اوایل قرن ششم این شهر به طور کلی ویران شد. عبدالکریم بن محمد سمعانی که در نیمه دوم قرن ششم میزیسته شهر اهواز را این چنین توصیف کرده: «اهواز یکی از شهرهای مشهور بود که دانشمندان و روحانیون و تجار و ثروتمندان بسیاری از مردم آن شهر به همراه غیر اهوازیها در آن زندگی میکردند. بخش عمده این شهر ویران شد و فقط ویرانههایی از آن باقیمانده که مردم اندکی را خود جای دادهاست.»[۱۸]
علت ویرانی اهواز به درستی مشخص نیست. هر آنچه تاکنون گفته شده حدس و گمان است که به وسیله وقایعنگاران و مورخان متأخر نوشته شدهاست. احمد کسروی «ویرانی اهواز کهن را یکی از معماهای تاریخ خوزستان دانسته که نه زمان و نه علت آن را در جایی ننوشتهاند.» او در ادامه میگوید: «آنچه ما از جستجو بدست آوردهایم زمان آن را آخرهای قرن پنجم یا آغاز قرن ششم بوده.»[۱۹] این سخن کسروی نیز درست نیست چون ابنحوقل که در نیمه دوم قرن چهارم میزیسته، ویرانی اهواز را از قرن چهار هم روایت کردهاست.[۲۰] با این وجود کسروی علت ویرانی را دو چیز پنداشته: یکی شکستن بند و دیگری برگشتن مسرقان از جوی خود و پیوستن آن به دجیل [کارون].[۲۱]
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و پائین رفتن سطح آب رونق دهنده شهر و نیز جنگها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) همزمان با حفر کانال سوئز که منجر به کوتاه شدن مسیر تجارت دریائی اروپائیان و توجه آنها به منطقه شد رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش تجارت و کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد تا اینکه در دورهٔ پهلوی و به تبع سیاست قاجار زدائی رضا شاه نام باستانی «اهواز» احیا شده و جای ناصری را گرفت.[نیازمند منبع]
سیدعبدالله جزایری که در قرن دوازدهم یعنی قرنها پس از ویرانی اهواز میزیسته. فتنة صاحبالزنج را عامل عدم اعتنا و بیرغبتی خلفا دانسته که «بعد از تسکین فتنه چون خلفا را به عمارت آن ولایت رغبت باقی نماند و واماندگان آنجا از عمدة ضبط آن همه نیشکر و ادای مال و جهات دیوانی آنها بیرون نتوانستند آمد، لاجرم اکثر جلای وطن نمودند و...»[۲۲]
به هر حال پس از ویرانی شهر اهواز در قرن چهارم هجری، فقط ویرانهای از آن باقیمانده بود و در دورة مشعشعیان و پس از آن دستهای از آل کثیر در آنجا کپرها یا چینههایی بالا آورده دهکدهای آباد کرده بودند. سپس هم آنان رفته دستهای از کعبیان در آنجا نشیمن داشته و در آن نزدیکی دیمکاری میکردند.[۲۳]
با توجه به نوشته سیدعبدالله جزایری پیداست که در اواخر قرن دوازدهم هجری نیز اهواز حال و روز خوبی نداشتهاست. او مینویسد: «اکنون از عمارات آنجا همان قلعه موجود است که شیخ ناصر بن حمید آن را حصار کشیده مشتمل بر چند خانهوار رعیت دیمکار.»[۲۲]
پس از آن نیز اهواز به همین صورت بوده و در حد یک روستای کوچک باقیمانده بود. سر اوستن هنری لایارد که در زمان شیخ ثامر بنیکعب ۱۲۵۸. ق (۱۸۴۱. م) در این منطقه بوده به هنگام ذکر قلمرو بنیکعب، هیچ گونه نامی از اهواز نبرده و در عوض نام روستای ویس در شمال اهواز را در کتاب خود آوردهاست. این امر نشان میدهد روستای ویس پرجمعیتتر و آبادتر از اهواز بودهاست.[۲۴]
کاپیتان هنت که در سال ۱۲۷۳. ق (۱۸۵۳. م) یکی از افسران ارتش انگلیس در جریان جنگ ایران و انگلیس در خرمشهر بوده و پس از فرار خانلرمیرزا به اهواز با کشتی به تعقیب خانلرمیرزا پرداخته، اهواز را این چنین دیدهاست:
شهر اهواز مثل اکثر بلاد مشرق زمین دارای خانههای محقری است که از خشت و گل، بدون مراعات اصول صحی به ترتیب غیرمنظمی ساخته شده و در حدود یکهزار و پانصد الی دو هزار نفر جمعیت دارد. تمام سکنه اهواز را عربها تشکیل میدهند، ایشان کاملاً خوش قیافهاند و اندکی سیاه چردهتر از اسپانیاییها هستند.[۲۵]
بیست و شش سال بعد یعنی در سال ۱۲۹۹. ق (۱۸۸۲. م) حاج عبدالغفار نجمالملک از «قریة اهواز و قریب ۶۰ خانوار رعیت عرب» سخن گفته که «کدخدای آن شیخ نبهان» است. [شیخ بنهان عامری کعبی بازمانده همان کعبیانی است که پس از رفتن آلکثیر در قریة اهواز نشیمن داشتند. قریه اهواز در حال حاضر قدیمیترین محله شهر اهواز است که نام آن برگرفته از نام جدّ شیخ بنهان یعنی عامر است و به محله «عامری» معروف است، در جوار این محله نیز محلهای است که آن را «اهواز قدیم» میگفتند. به احتمال زیاد قریة اهواز در محل این دو محله بودهاست.][۲۶] لرد کرزن که در سال ۱۸۹۰ میلادی (۱۳۰۷. ق) از آن ناحیه گذر کرده جمعیت آن را تقریباً هفتصد نفر برآورد کردهاست.[۲۷]
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و با توجه به طبیعت رودخانه کارون که در محل اهواز دارای چندین رگه صخرهای در بستر خود میباشد به دو بخش بالادست و پائین دست تقسیم شده بود. همچنین ویرانههای سد باستانی اهواز نیز که در زمان احداث باز هم بر روی بستر صخرهای بنا شده بود مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. شاخهٔ بالادست یا کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و شاخهٔ جنوبی یا پائین دست از اهواز تا خلیج فارس را در بر میگرفتهاست. بنابراین کشتیهایی که از شوشتر حرکت میکردهاند در محل اهواز به ناچار بار خود را به کشتی دیگری در سمت جنوبی صخره منتقل میکردهاند. این دست به دست شدن بار موجب پیدایش انبارها و کاروانسراهای متعددی در اهواز شد و تبدیل به یکی از دلایل رونق تجارت و نتیجتاً رونق شهر اهواز گشت.[نیازمند منبع] از جمله تاسیسات مرتبط با بندر و تجارت در اهواز آن زمان، واگن اسبی بودهاست که با احداث یک رشته خط آهن و توسط واگنهایی که با اسب کشیده میشدهاند بار و کالای تجاری را در امتداد رودخانه و بین کشتیها جابجا میکردهاست.[نیازمند منبع] در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای تجاری معروف آن دوران دنیا در هند و آفریقا و خاور دور میباشد و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.[نیازمند منبع]
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشتهسنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند.[نیازمند منبع] کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.
درگیریهای مختلف دوران مشروطیت و کشف نفت در مسجدسلیمان و وضع اسفبار شوشتر در دوران قاجاریه از یکسو و شیوع طاعون مهلک در آخرین سالهای قرن ۱۳ خورشیدی و همچنین برچیده شدن کشتیرانی در کارون شمالی از سوی دیگر و نیز رونق روزافزون اقتصادی اهواز باعث شد تا مرکزیت خوزستان در آغاز حکومت پهلوی از شوشتر به اهواز منتقل شود.[نیازمند منبع]
بندر ناصری و اهواز امروز
نقشهٔ اهواز
آزادی کشتیرانی در کارون سفلی (از محمره تا اهواز) در سال ۱۳۰۶. ق (۱۸۸۸. م) بر روی کشتیهای خارجی، باعث رشد و رونق تجارت در ایالت و به ویژه شهرهای محمره و اهواز گردید. افزایش حجم مبادلات و داد و ستد، صادرات کالا به خارج و واردات کالا به محمره، سبب گردید تا مردم اندک اندک به شهرهای مزبور مهاجرت کرده بر جمعیت آنها افزوده شود. کسب امتیاز آزادی کشتیرانی در رود کارون توسط انگلیسیها در درجة اول به منظور تسخیر بازارهای داخلی و مرکزی کشور بود و بدون ارتباط کارون با مناطق مرکزی کشور، آزادی کشتیرانی چندان مطلوب نبود. از این رو در اکتبر سال ۱۸۹۶. م (۱۳۱۳. ق) شرکت برادران لینچ پیشنهاد احداث جاده کاروان رو بین اهواز و اصفهان را به دولت ایران ارائه داد. پس از مذاکرات طولانی بین انگلیسیها و دولت ایران، بالاخره در تاریخ سوم مارس ۱۸۹۸. م قرارداد احداث جاده مزبور بین چارلز هاردینگ دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و حاج علیقلیخان سردار اسعد به امضاء رسید.[۲۸] و یک سال بعد یعنی در سال ۱۸۹۹. م (۱۳۱۷. ق) راه مزبور افتتاح شد.[۲۹] افتتاح راه کاروان رو اهواز به اصفهان باعث رشد و تسریع مبادلات تجاری و واردات و صادرات کالا شد.[۳۰]
همین امر یعنی احداث جادة اهواز ـ اصفهان، اهمیت و نقش اهواز را به عنوان حلقة وصل و پل ارتباطی محمولههای آبی و محمولههای خشکی[۳۱] بیش از پیش متجلی ساخت.
علاوه بر این، وجود صخرههای بزرگ در رود کارون در مقابل قریه اهواز[این صخرهها هم اکنون به هنگام پایین آمدن آب کارون در مقابل محلة عامری و از بالای پُل هفتم قابل رؤیت هستند.][۳۲] سبب گردیده تا امکان کشتیرانی در این نقطه میسر نبوده، کشتیها به محض وصول بدانجا بار خویش را تخلیه کنند و پس از حمل در خشکی، به آن طرف صخرهها برده، بر کشتیهای دیگر بارگیری کنند. با آزادی کشتیرانی در رود کارون و به ویژه پس از احداث جاده کاروان رو لینچ و افزایش حجم مبادلات تجاری، ساختمانها و مستحدثات قبلی، جوابگوی این حجم وسیع از مبادلات نبودند. از این رو پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون در سال ۱۳۰۶. ق (۱۸۸۸. م) حسین قلیخان نظامالسلطنه حکمران جدید خوزستان مأموریت یافت که درآن ناحیه به طور جدی مشغول اصلاحات شود. هم چنین گزارش جامعی در مورد طوایف ساکن در اطراف رودخانه کارون، کیفیت کشتیرانی آن و وضعیت نیروهای انتظامی در آن منطقه تهیه نماید. در این فرمان از نظامالسلطنه خواسته شده بود که شش ماه از سال را در محمره اقامت کند.[۳۳]
نظامالسلطنه نیز در محلی پایینتر از این صخرهها، که محل تخلیه محمولههای کشتی بود، ساختمانها و مستحدثاتی بنا نهاد و برای حفظ کالاها و محمولههای تخلیه شده، سرباز و پاسبان در آنجا بنشاند.[۳۴]
ساختمانهایی که توسط نظامالسلطنه برای تسهیل امور تجاری و تخلیه و بارگیری کالا احداث شده بودند به بندر ناصری معروف گردید. این ساختمانها عبارت بودند از لنگرگاه، کاروانسرا، بازار و سربازخانه.[۳۵] وجه تسمیه نام ناصری نیز بر مبنای نام ناصرالدین شاه بود.[۳۶] این بندر در کناره شرقی رود کارون و رو به روی بندر امانیه ساخته شد. بندر امانیه نیز در کناره غربی رود کارون و در ابتدای جاده کاروان رو حویزه بود. کالاهای تخلیه شده در بندر ناصری با تراموای اسبی به سه کیلومتر بالاتر برده میشد تا از آنجا به شوشتر بارگیری شود.[۳۵]
در سال ۱۹۰۰، این شهر مستقیماً به بازارهای ایالت مرکزی ایران متصل شد. در حقیقت اهواز به عنوان بندر ایالتهای مرکزی بود، به همین دلیل جمعیت آن رو به افزایش گذاشت. ذکر این نکته نیز ضروری است که علاوه بر ساختمانهای احداثی توسط نظامالسلطنه، شرکت ناصری نیز تأسیساتی نظیر انبار کالا و اسکله، یک خط تراموای سبک بین کارون سفلی (پایین سد) و کارون علیا (بالای سد) احداث کرد.[۳۷]
از آنجایی که آزادی کشتیرانی در رود کارون و افتتاح جاده کاروان رو اهواز ـ اصفهان موجب رونق و توسعه اهواز شده بود و به اعتباری دیگر اصلیترین بخش اقتصادی آن، همان تخلیه کالا در بندر ناصری و سپس بارگیری آن در اهواز بود، لذا رفته رفته نام اهواز تحتالشعاع نام ناصری قرار گرفت، آن یکی را بندر ناصری نامیدند و شهر اهواز را ناصری یا ناصریه گفتند.[۳۲]
رشد و گسترش تجارت و احداث بندر ناصری سبب گردید تا بسیاری از بازرگانان شهرهای شوشتر و دزفول از آن شهرها مهاجرت کرده و در بندر ناصری رحل اقامت گزینند.[۳۸] فتنهانگیزی و آشوبهای شهر شوشتر و دودستگی میان مردم نیز مزید بر علت بود تا روند مهاجرت را تسریع بخشد، در شهر دزفول نیز دار و دسته شیخ محمدطاهر با شرارتهای خود آرامش را از مردم سلب کرده بود، همین امر سبب شد تا بازرگانان آن شهر تمایل و رغبت بیشتری به مهاجرت نشان دهند.[۳۹] در حقیقت این اولین مهاجرت شوشتریها و دزفولیها به اهواز بود، همین امر سبب شد تا چند سال پس از آزادی کشتیرانی در رود کارون یعنی در سال ۱۸۹۲. م (۱۳۱۰. ق) و حتی پیش از افتتاح جاده کارون رو اهواز ـ اصفهان، معینالتجار، کاروانسرایی با ۲۴ دهنة مغازه در اهواز احداث کند و به قول کنسول انگلیس او درصدد است بر تعداد آنها بیفزاید.[۴۰][نیازمند منبع] نظامالسلطنه حاکم ایالت و معزالسلطنه[۴۱][نیازمند منبع] به اتفاق هم دو کاروانسرای دیگر ساختند. آنها همچنین دو راسته بازار احداث کردند. معینالتجار نیز به پیروی از آنها یک راسته بازار احداث کرد.[۴۲]. بدین ترتیب در آستانه جنگ جهانی اول (۱۹۱۴. م) بندر ناصری باعث گسترش روستای اهواز شد و کار به جایی رسید که در سال ۱۳۰۳. ش (۱۹۲۵. م) بندر ناصری به عنوان مرکز استان انتخاب شد و در شهریورماه ۱۳۱۴. ش نام آن به شهر اهواز تغییر یافت.[۴۳][۴۴]
خیابان امام در اهواز
اهواز امروز شهری بزرگ و پهناور است که در دو سوی رود پر آب کارون واقع شدهاست. در قسمت غربی شهر محلات مسکونی پرجمعیتی مانند کمپلو، کوی علوی و محلههای نو ساز نظیر گلستان، کیانپارس و کیانآباد و فاز۴کورش قرار دارند. امانیه و فلکه ساعت کوی اداری-تجاری و هستهٔ مرکزی قسمت غربی را تشکیل میدهند. قسمت شرقی شهر بیشتر بازار و مراکز اقتصادی شهر را در خود جای داده، خیابانهای نادری (سلمان فارسی) و امام خمینی (پهلوی سابق) و آزادگان (۲۴متری سابق یا رضا شاه کبیر سابق) و شریعتی (۳۰ متری سابق)و باغ شیخ(ادهم) مرکز قسمت شرقی شهر هستند و همچنین محلههای معروف پادادشهر، آریاشهر، باهنر، رسالت، منبع آب، کوروش، زیتون کارمندی، شهرک نفت در این قسمت از شهر واقعاند.
در حال حاضر پروژههای عمرانی بزرگی در اهواز در دست احداث میباشد که با افتتاح آنها چهرهٔ شهر و وضعیت حمل و نقل شهری دگرگون خواهد شد. مهمترین این پروژهها اتوبان کمربندی اهواز، پل هشتم کارون، پروژه پارک آبی[۴۵] و مترو میباشند.
تیمهای فوتبال فولاد خوزستان و استقلال اهواز از جمله تیمهای مطرح در صحنهٔ فوتبال معاصر هستند.
نخستین چاه نفت در اهواز
در سال ۱۲۹۱ خورشیدی نخستین چاه نفت در نزدیکی اهواز کنده شده و این چنین شرکت ملی نفت به صورت گسترده به ساخت و ساز در این شهر پرداخت. شرکت نفت در سال ۱۲۹۹ خورشیدی یک کمپ در "کمپلو" کنونی ایجاد کرد و نخستین ساختمان شرکت نفت در سال ۱۳۰۵ در اهواز ساخته شد.
جنگ مردم اهواز و عثمانیها با انگلستان
در سال ۱۲۹۴ بین مردم عرب خوزستان و انگلیس جنگی رخ داد[۴۶] که این جنگ در دو مرحله صورت گرفت مرحله اول جنگ مردم عرب خوزستان با اسلحه سرد بود که منجر به شکست انگلیس شد. در مرحله دوم انگلیس با اسلحه گرم سنگین روبروی مردم عرب خوزستان قرار گرفت اما اسلحه مردم عرب تغیری نکرد وبا همان اسلحههای سرد با انگلیس روبرو شدند که منجر به کشته شدن صدها نفر از مردم عرب شد، مزار این کشته شدگان در ۱۰ کیلومتری اهواز _ سوسنگرد (المنیور) قرار دارد.[۴۷] از معروفترین شخصیتهای این جنگ حاج سبهان و همچنین عاصی الشرهان که از شیوخ بنی طرف میباشند. این جنگ به جنگ جهاد مشهور است. در جریان جنگ جهانی اول علمای نجف منجمله «محمدکاظم طباطبایی یزدی» که مرجع تقلید عالم تشیع بود به منظور جلوگیری از تهاجم انگلیس به کشورهای اسلامی و تجهیز قوای مسلمان فتوای جهاد علیه قوای مهاجم را صادر کردند.
پس از ابلاغ فتوا عشایر عرب خوزستان منجمله دشت آزادگان از مناطق سوسنگرد، بستان، حمیدیه، هویزه و روستاهای اطراف به سوی اهواز به حرکت درآمدند و پس از تقریباً ۵۰ کیلومتر پیادهروی در دشتی بین اهواز و حمیدیه برابر قشون انگلیس صفآرایی کردند. بسیاری از طوایف دشتآزادگان در این جنگ حضور داشتند.[۴۸] نیروهای انگلیس از چندین لشکر مجهز به توپخانه و سلاح سنگین تشکیل شده بودند و «ویلسون» یکی از قوای انگلیسی با همکاری شخصی بنام «کوکی» به شعیبه و بصره و خرمشهر به اهواز آمد و در انجا متمرکز شد. ویلسون، نخست نامهای به عشایر منطقه دشتآزادگان نوشته، و اعلام کرد که قشون انگلیس هیچگونه دشمنی با آنها ندارند لذا آنان نیز به نوبه خود اجازه دهند لشکریان بریتانیا به راه خود ادامه دهند. عشایر خوزستانی در اهواز با رد پیشنهاد انگلیس به ویلسون نوشتند که به هیچ وجه اجازه عبور به قوای انگلیس را نخواهد داد و برای جنگ با لشکریان ویلسون به خط اول جبهه آمدند. سلاح عشایر مناطق در این جنگ «تفنگ»، «فاله»، «چماق قیری» (مگوار) نیزه و شمشیر بودهاست.
نیروهای انگلیس پس از دریافت پاسخ عشایر از اهواز به طرف تپههای منیور در غرب اهواز به حرکت درآمدند و برای جنگ با عشایر آماده شدند. عشایر با سردادن شعارهای اسلامی خود را برای شهادت آماده ساخته بودند. با توجه به برتری ارتش انگلیس و عدم امکانات جنگی عشایر، به افراد تحت فرماندهی خویش دستور دادند که با یورش شبانه خود به انگیسیها اجازه استفاده از توپخانه و سلاح سنگین را ندهند. در این زمان نیروهای عثمانی به کمک نیروهای خوزستان آمدند. در این نبرد یاری بین عشایر عرب و ترک مشهود بود. سید «طاهر هاشمی آل مهدی» بزرگ عشیره سادات آلمهدی، آخرین رزمنده دفاع عشایر عرب خوزستان در برابر قوای انگلیسی بود که تیرماه سال ۱۳۸۹ در سن ۱۱۲ سالگی بر اثر کهولت سن، دارفانی را وداع گفت.[۴۹][۵۰] در اهواز بارها سالگرد این جنگ مورد تقدیر قرار میگیرد و در نود و پنجمین مراسم سالگرد آن با حضور ۴۰ خبرگزاری داخلی و خارجی جهت پوشش خبری این مراسم و انعکاس آن دعوت به عمل آمده بود. تجمع بزرگ عشایر عرب خوزستان در محل یادمان عشایر عرب خوزستان در ۱۵ کیلومتری غرب اهواز پشت روستای گمبوعه با حضور علما، مسئولین کشوری و استانی و عشایر خوزستان برگزار شد. در این مراسم امام جمعه اهواز گفت مردم خوزستان با انگلیسیها را در سه محور غرب، شمال اهواز و شهرستان شادگان شرکت داشتند و اظهار داشت: درگیری اول در حد فاصل اهواز و حمیدیه با شرکت طوایف بنی طرف، سواری، بنی سالم، سواعد و... رخ داد که حماسه المنیور را رقم زد. محور دوم درگیری در شمال اهواز و با حضور طوایف زرگان، باوی، حمیدی، نواصر، سلامات و در یک عملیات پارتیزانی به انفجار لولههای نفت شرکت انگلیسی منتهی شد و سومین محور عملیات در منطقه شادگان توسط طوایف بنی کعب و دیگر عشایر فهیم منطقه به فرماندهی سیدجابر آلبوشوکه و الوان کعبی علیه نیروهای اشغالگر انجام شد.[۵۱][۵۲]
مردمشناسی
بر پایه تازه ترین آمار استانداری خوزستان، ۲۱۶ هزار نفر از شهروندان اهوازی کارگر، ۶۵ هزار نفر دانشجو، و ۲۳۰ هزار نفر دانش آموز هستند. در جریان جنگ ایران و عراق، از میان ساکنان اهوازی ۴۶۲۸ نفر کشته، بیش از ۱۰ هزار نفر زخمی، و ۹۲۳ نفر اسیر شدهاند.[۴۷]
نظرسنجی سال ۱۳۸۹
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در اهواز به قرار زیر بود:[۵۳]
اقوام
اقوام کلانشهر اهواز
قومیت درصد
فارس
۴۴٫۸٪
ترک
۲٫۳٪
کرد
۰٫۹٪
لر
۱۵٫۸٪
عرب
۳۵٫۷٪
سایر
۰٫۵٪
اهواز سکونتگاه اقوام مختلفی است که از آن جمله میتوان به عربهای ایران [۵۴] و مردم بختیاری اشاره کرد.[۵۵] دانشنامه ایرانیکا و دانشنامه جهان اسلام این شهر را بخشی از قشلاق و سکونتگاه لرهای بختیاری معرفی میکنند.[۵۵][۵۶]
اقوام دیگری نیز در دورههای مختلف در این شهر ساکن بودهاند که از آن جمله میتوان به کلیمیان اشاره کرد. جمعیت کلیمیان اهواز در قرون وسطی به سرعت رو به رشد بود به طوری که این شهر در دوران اشغال جنوب ایران به دست انگلستان یکی از مراکز صهیونیزم به شمار میآمد و از شهرهای دیگر یهودیان به این شهر مهاجرت میکردند. پس از ۱۹۴۸ میلادی بسیاری از کلیمیان مهاجرت کرده به اهواز به اسرائیل و تهران مهاجرت کردند سایر آنان نیز پس از انقلاب ۱۳۵۷ اهواز را ترک کردند به طوری که در اوایل سده ۲۱ کمتر از ۵ خانواده کلیمی در اهواز زندگی میکردند.[۵۷]یهودیان بیشتر در حرفه داروسازی فعالیت داشتند.[۵۸]
اهواز مرکز اقلیت دینی مندائیان در ایران است.[۵۹] گروه کوچکی از سباییها نیز در اهواز زندگی میکنند که اکثرا در پیشه نقرهکاری فعالیت دارند.[۶۰]
جغرافیا و آب و هوا
[نهفتن]Weather-rain-thunderstorm.svgآب و هوای اهوازNuvola apps kweather.svg
ژانویه فوریه مارس آوریل مـــــه ژوئـن ژوئیـه اوت سپتامبر اکتبـر نوامبر دسامبر سـال
گرمترین
C° ۲۲ ۳۱ ۳۲ ۴۱ ۴۶ ۴۸ ۴۸ ۴۸ ۴۶ ۴۲ ۳۵ ۲۸ ۴۸
میانگین گرمترینها
C° ۱۳ ۱۷ ۲۲ ۲۹ ۳۶ ۴۰ ۴۲ ۴۲ ۳۸ ۳۱ ۲۳ ۱۷ ۳۰
میانگین سردترینها
C° ۸ ۱۱ ۱۶ ۲۳ ۲۷ ۲۸ ۳۱ ۳۰ ۲۷ ۲۳ ۱۶ ۱۲ ۲۱
سردترین
C° --- --- ۵ ۱۱ ۱۷ ۱۷ ۲۰ ۲۲ ۱۸ ۱۲ ۱ ۲ ---
بارش
mm ۵ ۴ ۳ ۲ ۱ --- --- --- --- ۱ ۳ ۵ ۲۴
منبع: سایت ودربیس[۶۱] آوریل ۲۰۰۹
نقشهٔ اهواز
بخش بزرگی از استان خوزستان جلگهاست، و شهر اهواز نیز در بخش جلگهای جای دارد، ولی کمبود شدید پوشش گیاهی سبب گرمی و خشکی اهواز شده و آن را در رده گرمترین مناطق ایران جای دادهاست. در زمستان سرما تا پنج درجه سانتیگراد کاهش و در تابستان تا پنجاه درجه سانتیگراد افزایش مییابد. البته از سال ۱۳۸۱ برنامههای سودمندی برای افزایش سرانه فضای سبز شهری در اهواز انجام شده که از آنها میتوان به کاشت گونه کنوکارپوس که بومی فلوریدا است اشاره کرد.[۴۷]
آلودگی هوا
بر اساس آمار رسمی، اهواز پس از اصفهان و تهران، بیشترین آلودگی هوا را دارد. میزان آلودگی هوا در این شهر روزبهروز افزایش یافته و شدیدتر میشود. مهمترین علت آلودگی هوای اهواز، گرد و غبار و حمل و نقل درونشهری است و دیگر عامل آلودگیها گسترش افسارگسیخته بافت شهری و رسیدن آن به کارخانههایی مانند ایران کربن و فولاد خوزستان میباشد.[۶۲].
بارها از طرف سازمانهای مختلف همچون سازمان حفاظت محیط زیست استان خوزستان اعلام شده که اهواز ۸ برابر بیش از حد مجاز آلودهاست، به همین دلیل بیشتر پروازها لغو و مدارس و کودکستانهای این شهر تعطیل میشوند، برخی سازمانهای دولتی دلیل این گرد و غبار را آلودگی ناشی از گرد و غبار صحرای عربستان و جنوب عراق و همچنین نبود بارش باران و نبود پوشش گیاهی در برخی مناطق خوزستان دانستهاند. دامنهٔ گسترش این آلودگی به استانهای ایلام، لرستان و برخی از شهرهای استان فارس و بوشهر نیز بروز کرده[۶۳].
بر اساس برنامههای سازمان محیط زیست، در صورت افزایش ۵۰۰ هکتاری پوشش گیاهی در شهر اهواز، و انجام پروژه کمربند سبز، بین چهار تا شش درجه از گرمای هوا در اهواز کاسته خواهد شد، و آلودگی هوا نیز تا حد چشمگیری پایین خواهد آمد. وانگهی از پاییز ۱۳۸۵ کل استان خوزستان درگیر پدیده توفان خاک شدهاست که زیانهای مالی و جانی فراوانی به بار آوردهاست و گمان نمیرود با این برنامهها بتوان آن را ناپدید یا کم نمود.[۴۷]
در سال ۲۰۱۱ بر پایهگذارش سازمان بهداشت جهانی شهر اهواز آلودهترین شهر جهان شناخته شدهاست.[۶۴][۶۵]
رودخانه کارون
کارون که پرآبترین و بزرگترین رودخانه ایران است ازکوههای بختیاری سرچشمه گرفته واز میان اهواز عبور میکند. این رود با طول ۹۵۰ کیلومتر طولانیترین رودیست که تنها در داخل ایران قرار دارد و همچنین تنها رود ایران است که بخشی از آن قابل کشتیرانی است. همچنین آب آشامیدنی کلانشهر اهواز از رودخانه کارون تامین میشود.[۶۶]
پیچ و خمهای موجود در سر راه این رود، خوزستان را به جلگهای بینظیر تبدیل کردهاست. سدهای مختلفی بر روی این رودخانه ساخته شدهاند که مهمترین آنها، سدهای کارون ۱، کارون ۳، کارون ۴، مسجد سلیمان و در پایینتر، سدهای گتوند علیا و سد تنظیمی گتوند میباشند.
شهروندان
نمایی از شهر اهواز در شب
یاسر عرفات در اهواز
یکی از موضوعات مهم اوایل انقلاب اسلامی در ایران حضور یاسر عرفات بود. وی اولین میهمان خارجی که بلافاصله پس از انقلاب به تهران آمد، یاسر عرفات بود که در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ وارد تهران شد.[۶۷][۶۸] یاسر عرفات در اهواز با اجازه امام خمینی یک دفتر دائر کرده بود.[۶۹] یاسر عرفات به همراه ابراهیم یزدی سفری به اهواز داشت.[۷۰][۷۱] در این سفر عرفات با استقبال چشمگیر عربهای اهواز مواجه شد.[۷۲] در زمان ورود عرفات به اهواز بحث مطالبات قومی نیز در اهواز و سایر نقاط قومی از سر گرفته شده بود.[۷۳] حرکت جریان قومی در خوزستان و سخنرانیهای شبیر خاقانی و اجتماع گروه موسوم به " روشنفکران عرب خوزستان " در اهواز در حمایت از شناسایی حقوق فرهنگی و ملی خلق عرب و مشارکت عربها در مجلس مؤسسان. تحرک جریان قومی در سیستان و بلوچستان و کردستان از جمله موضوعات و مباحثی بود که در زمان ورود عرفات به اهواز مورد نقاش قرار گرفته بود.[۷۴] این دفتر به سرعت پس از بازگشایی به اتهام جاسوسی و مداخله در امور داخلی ایران تعطیل شد.[۷۵]
دلیل تعطیلی این دفاتر فلسطینی در اهواز از جانب تهران این بود که این دفاتر به نزاع و درگیریهای قومی عربهای اهوازی دامن میزدند.[۷۶]
امکانات شهری
راهآهن
ایستگاه راه آهن اهواز در سال ۱۳۰۶ خورشیدی، افتتاح شد و هماکنون نیز دردست بهرهبرداری است.[۴۷] یک ایستگاه راهآهن دیگر نیز در این شهر موجود است بنام ایستگاه راهآهن کارون که قطارهای باری و مسافرتی از آنجا به بندر امام خمینی میروند.
دانشگاهها
سردر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
اهواز کنونی به دلیل وجود دانشگاههای بزرگ و معتبر از لحاظ آموزش عالی در جایگاه بسیار ممتازی در سطح کشور میباشد. یکشنبه ۲ مهرماه سال ۱۳۳۴ دانشگاه گندیشاپور[۷۷] تأسیس شد که چندی بعد به جندیشاپور تغییر نام داد و تا آغاز انقلاب اسلامی به همین نام شناخته میشد. دانشکدهٔ کشاورزی اولین دانشکدهٔ راهاندازیشده در دانشگاه و رشتههای کشاورزی، ادبیات، ریاضی و پزشکی از اولین رشتههای ارائهشده در دانشگاه جندیشاپور میباشد. یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۳۷ نخستین گروه سی و هشت نفری فارغالتحصیلان دانشکدهٔ کشاورزی دانشگاه جندیشاپور طی مراسمی گواهینامهٔ خود را دریافت داشتند. دانشکدههای مهندسی، الهیات در بدو شروع انقلاب اسلامی و مجتمع دزفول در سال ۱۳۶۶ و مابقی دانشکدهها پیش از انقلاب اسلامی شروع به فعالیت نمودهاند. با توجه به صنعتی بودن ناحیهٔ خوزستان فعالیتهای تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران از اهمیت ویژهای برخوردار است و دهها تألیف و ترجمه و صدها طرح تحقیقاتی حاصل تلاشهای محققین این دانشگاهاست.[نیازمند منبع]
هم اینک بیش از ۱۷۰ رشته در ۵۷ گروه آموزشی و ۱۳ دانشکده در حال فعالیت در این دانشگاه میباشند و رشتههای پزشکی نیز به دانشگاه مستقلی تحت نام دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز تبدیل شدند. هم اکنون در اکثر رشتهها دورهٔ لیسانس و فوق لیسانس و در رشتههای کشاورزی، علوم تربیتی و روانشناسی، ریاضی، دامپزشکی، شیمی دورههای دکتری برگزار میشود. دانشگاه شهید چمران دارای فضای آموزشی بسیار وسیع و مناسبی میباشد به طوری که در بین دانشگاهها یکی از چهار دانشگاه بزرگ کشور و بزرگترین دانشگاه درجنوب و غرب کشور است.
دانشگاه صنعت نفت اهواز [۲]
دانشگاه شهید چمران اهواز [۳]
قدیمیترین دانشگاه این شهر است که در بخش غربی شهر و مشرف بر کنارهٔ رود کارون تأسیس شدهاست. دانشکدهٔ ادبیات و زبانهای خارجی این دانشگاه از پردیس اصلی جدا است و به عنوان یکی از نمادهای شهر اهواز شناخته میشود.
دانشگاه شهید چمران اهواز یکی از بزرگترین دانشگاههای جنوب غرب کشور است. در سال ۱۳۸۷ تعداد ۵۰۹ عضو هیات علمی در آن فعالیت داشتهاند، و بیش از ۱۴۰۰۰ دانشجو در آن مشغول به تحصیل بودند.
دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز [۴]
در سال ۱۳۳۴ خورشیدی دانشگاه بزرگی با نام جندی شاهپور در اهواز بنیاد نهاده شد. در آغاز رشته کشاورزی، و پس از آن رشتههای گوناگون دیگر به آن افزوده شد. اکنون بخش مهندسی این دانشگاه به نام شهید چمران نام گذاری شده، و بخش پزشکی آن پس از یک دوره کوتاه که نام دانشکده علوم پزشکی اهواز به خود گرفت، دوباره در سال ۱۳۸۲ نام دانشگاه علوم پزشکی جندی شاهپور بر آن نهاده شد.
موسسهٔ آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان [۵]
دانشکدهٔ صنعت آب و برق خوزستان [۶]
دانشگاه آزاد اسلامی اهواز [۷]
نخستین واحد دانشگاه آزاد اسلامی در استان خوزستان بودهاست که در سال ۱۳۶۲ با یک رشته ریاضی کار خود را آغاز کرد.
دانشگاه آزاد اسلامی اهواز علوم و تحقیقات [۸]
دانشگاه پیام نور اهواز [۹]
دانشگاه امام حسین (ع)
مرکز آموزش عالی فنی شهید چمران
آموزشکدهٔ فنی و حرفهای سما
مجتمع آموزش عالی جهادکشاورزی خوزستان
جاذبههای مذهبی
آرامگاه علی بن مهزیار اهوازی
علیابن مهزیار اهوازی، که در قرن سوم قمری میزیستهاست، از فقها، محدثان و دانشمندان معروف شیعه و از نزدیکان رضا، جواد، هادی، و حسن عسکری بوده و احکام دینی را نزد آنها فرا گرفته و در برخی از مناطق، بخصوص در اهواز به عنوان نماینده ایشان بودهاست.
علیابن مهزیار از مردم دورق (شادگان امروزی) بود که بعداً در اهواز ساکن شد. محل تولد او هندیجان میباشد ولی با توجه به اینکه در قرن سوم هـ. ق هندیجان از توابع شهر دورق بود لذا او را اهل دورق معرفی کردهاند. پدر وی مذهب نصرانی داشت و سپس مسلمان شد و علی نیز به تبعیت از پدر در نوجوانی مسلمان گردید.
بقعه علی بن مهزیار اهوازی در محلهٔ عامری و در کنار رود کارون اهواز واقع شده. این محل همه ساله محل برپایی مراسمات مختلف مذهبی از جمله مراسمات حسینی و مراسمات مربوط به ماه رمضان است[۷۸].
هتلها
هتل بینالمللی پارس (فجر یا آستوریای سابق)[۷۹]
فهرست برخی از هتلهای کنونی اهواز:[۸۰]
ردیف نام هتل درجه/واحد آدرس تلفن
۱ پارس ۴ ستاره خیابان ۲۴ متری – خ شهید عابدی ۲۲۲۱۰۹۱
۲ توسعه نی شکر ۴ ستاره جاده گلستان –سه راهی گلستان جنب اداره توسعه نی شکر ۸-۳۴۳۰۱۶۵
۳ اکسین ۳ ستاره بلوار پاسداران – کوی ملت ۴۴۷۴۷۲۳
۴ پرشیا ۳ ستاره خیابان شریعتی – خیابان سیروس ۲۲۱۷۰۶۸
۵ نادری ۳ ستاره خیابان امام – نرسیده به چهارراه آبادان ۲۲۲۵۷۵۷
۶ فجر سپاه ۳ ستاره ملی راه – خیابان زاویه – روبروی دبیرستان بعثت ۴۴۳۰۶۰۵
۷ بوستان ۳ ستاره گلستان – بلوار فروردین –منازل سازمانی آب و برق ۳۳۴۲۹۴۰
۸ ایران ۲ ستاره خیابان شریعتی – چهارراه خیابان امام خمینی ۲۲۱۷۲۰۶
۹ پارک نو ۱ ستاره خیابان امام خمینی بین مسلم و شریعتی ۲۲۲۲۵۳۴
۱۰ هدیه ۳ ستاره کیانپارس – خیابان ۲۰ غربی ۳۹۱۴۵۵۰
۱۱ مهزیار ۲ ستاره اتوبان آیتالله بهبهانی– چهارراه آبادان– نبش خیابان کافی ۵۵۲۲۸۵۱
۱۲ باغ معین - خیابان ۲۴ متری، پشت پمپ بنزین ۲۲۳۹۱۵۵
شهرداری
شهرداری اهواز در سال ۱۳۰۴ خورشیدی تأسیس شد،[۸۱] و در حال حاضر دارای هشت منطقه میباشد.
نمایشگاه بینالمللی
نمایشگاه بینالمللی اهواز واقع در قسمت شمالی کیانپارس است این نمایشگاه دارای دو سالن مسقف به نامهای خرمشهر و خلیج فارس میباشد.[نیازمند منبع]
بیمارستانهای اهواز
بیمارستان امام خمینی اهواز
بیمارستان گلستان اهواز
بیمارستان رازی اهواز
بیمارستان ابوذر اهواز
بیمارستان شفا اهواز
بیمارستان سینا اهواز
بیمارستان بزرگ نفت اهواز
بیمارستان آپادانا اهواز
بیمارستان شهید بقایی اهواز
بیمارستان آریا اهواز
بیمارستان اروند اهواز
بیمارستان مهر اهواز
بیمارستان امیرکبیر اهواز
بیمارستان امیرالمؤمنین اهواز
بیمارستان فاطمه الزهرا اهواز
بیمارستان ۵۷۸ ارتش اهواز
بیمارستان طالقانی اهواز
بیمارستان کرمی اهواز
بیمارستان مهر اهواز
فرودگاه اهواز
نوشتار اصلی: فرودگاه اهواز
فرودگاه اهواز (یاتا:AWZ و ایکائو:OIAW) نام فرودگاهی است که در اطراف شهر اهواز در جنوب غربی ایران واقع شدهاست. شرکتهای هواپیمایی جمهوری اسلامی (ایران ایر)، ایران ایرتور، آسمان، ماهان، کاسپین، تابان، کیشایر، حمل و نقل هوایی نفت، ساها، ارم، فارس ایر، قشم و قشم ایر در فرودگاه اهواز فعال هستند، میانگین پروازهای داخلی و خارجی فرودگاه بینالمللی اهواز روزانه ۱۸ پرواز میباشد.[۸۲]
نشریات
اکثر نشریات خوزستان در اهواز منتشر میشوند. در دولت خاتمی نشریات عربی و عربی _ فارسی نیز منتشر میشد که بنا به دلایل منع انتشار[نیازمند منبع] و مشکلات مالی ادامه فعالیت ندادند همچون روزنامه همسایهها، هفته نامهٔ صوت الشعب (رای مردم)، الحدیث (از سال ۸۳ تا ۸۶)و هفته نامهٔ عربی _ فارسی شورا (الشورا)
روزنامهٔ عصر کارون
صبح کارون
روزنامهٔ کارون[۸۳]
روزنامهٔ نور خوزستان[۸۴]
ندای بهبهان
هفته نامهٔ اهواز
ندای جنوب
هفته نامهٔ آنزان
فرهنگ جنوب
رسانه در اهواز
الجزیره و اهواز
دولت ایران در سال ۱۳۸۴ و در اعتراض به محتوای سلسله گزارشهای الجزیره از مناطق عرب نشین خوزستان، دفتر این شبکه را در تهران تعطیل و عباس ناصر خبرنگار لبنانی آن را از ایران اخراج کرد اما در تیرماه ۱۳۸۵ فعالیت دفتر الجزیره در تهران از سر گرفته شد. هم اکنون الجزیره نسبت به دیگر شبکههای خبری عربی، تحولات ایران را با نگاه مثبت پوشش میدهد.[۸۵]
در یک پژوهش انجام شده این نتیجه به دست آمده که ۶۷ درصد مردم عرب تحت نظرسنجی اهواز از شبکه الجزیره به عنوان اولین رسانه خبری استفاده میکنند، بطوری که میزان استفاده از سایر رسانههای دیگر در مقابسه با این شبکه در مرتبه خیلی پایینتری قرار دارند.[۸۶]
پلها
نوشتارهای اصلی: پل سفید اهواز و پل سیاه اهواز
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری شهر اهواز پلهای اهواز هستند. هم اکنون ۷ پل بر روی کارون در اهواز وجود دارد که اولین آنها یعنی پل سیاه مختص عبور قطار میباشد. از ۶ پل دیگر پل سفید (پل اول - پل معلق) و پل هفتم به دلیل سبک خاص معماری و طراحی منحصربهفرد، چشمانداز زیبایی به شهر دادهاند. آخرین و هفتمین پل اهواز با نام پل ششم یا پل فولاد نیز در ۱۳۸۶ به بهرهبرداری رسیدهاست.
همچنین در حال حاضر عملیات ساخت پل هشتم بر روی رودخانه کارون در حال اجراست. این پل که بزرگترین پل کابلی ایران خواهد بود محله امانیه را در حد فاصل سیلو و گمرک به خیابان زند در قسمت شرقی شهر متصل میکند و تا حدودی از بار ترافیکی دیگر پلها میکاهد.
عملیات ساخت دو پل دیگر نیز بر روی اتوبان کمربندی اهواز در حال اجراست که پیشبینی میشود عملیات ساخت این دو پل تا پایان سال ۸۹ خاتمه یابد[۸۷].
چشم اندازی از پل جزیره و پل سفید اهواز در روز.
پل سفید
نمایی از پل سفید اهواز
مهندسی آلمانی به اتفاق همسر مهندسش شروع به ساختن این پل کرد و کار را تا مرحله سوار کردن یکی از هلالیها با موفقیت پیش برد، ولی انگلیسیهای حاکم بر شرکت نفت در آن زمان لوازم و ادواتی که در اختیار سازنده پل گذارده بودند از جمله جرثقیلی که با آن هلالی اول را بالا کشیده و مهار کرده بود، پس گرفتند که این عمل انگلیسیها باعث دق کردن و مرگ مهندس آلمانی، سازنده پل شد. ولی بعد از چندی، سرانجام زن مهندس آلمانی با ابتداییترین وسایل ممکن آن زمان و بکار گرفتن چند دوبه بجای جرثقیل، هلالی دوم را بر اسکلت پل سوار کرد و ساختمان آنرا بپایان رسانید و پل را آماده تحویل و بهرهبرداری کرد.[۸۸]
گفتنی است در تابستان سال ۱۳۸۹ عملیات بازسازی و مرمت این پل در دستور کار قرار گرفت و به گفته مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری اهواز عملیات مرمت و بازسازی این پل در حال انجام است و با مساعد شدن شرایط جوی عملیات جوشکاری اتصالات و قطعات فرسوده و همچنین رنگآمیزی پل انجام میشود. همچنین تجهیزات مورد نیاز برای نورپردازی پل سفید با حمایت مالی بانک ملی از کشور ایتالیا تهیه شدهاند و پس از پایان عملیات رنگآمیزی، عملیات نورپردازی پل سفید اهواز آغاز میشود تا این پل در ایام نوروز جلوهای خاص داشته باشد.[۸۹]
پل سیاه، پل پیروزی
نوشتار اصلی: پل سیاه اهواز
در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و همزمان با احداث راهآهن سراسری ایران، اولین پل شهر اهواز که بعدها بدلیل رنگ سیاه بدنه و پایههای آن به پل سیاه شهرت یافت، به طول ۱۰۵۰ متر و عرض ۶ متر، تقریباً درست در محل احداث پل تاریخی اهواز (که دارای قدمت ساسانی بوده و به پل شادووان معروف بود)، بر روی رودخانه کارون ساخته شد. تا خط آهن بندر امام در جنوب استان خوزستان و در ساحل خلیج فارس، را به راهآهن سراسری خرمشهر ـ تهران ـ شمال وصل نماید.
این پل در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان مسیر حمل آذوقه، نیرو و مهمات نیروهای متفین مورد استفاده قرار میگرفت و به دلیل تأثیری که در پیروزی متفقین داشت به آن لقب پل پیروزی داده شد[۹۰].
پل سوم
نمایی از کارون در شب
پل سوم بالاتر از پل هفتم واقع شدهاست که میدان شهید بندر (چهارشیر) را به کیانپارس وصل میکند. ساختمان پل مذکور در شهریورماه سال ۱۳۴۶ ه. خ. آغاز و در بهمنماه سال ۱۳۴۹ ه. خ. مورد بهرهبرداری قرار گرفت. طول پل ۴۹۶ متر و عرض آن ۱۴ متر و ۵۹ سانتیمتر است که از بتون فشرده ساخته شده و دارای ۱۶ چشمهٔ ۳۱متری است و جادهٔ اندیمشک را به جادهٔ ماهشهر و بندرهای جنوبی متصل میکند. برای احداث پل مذکور بالغ بر ۳۱۰ میلیون ریال هزینه شدهاست. این پل در سال ۱۳۸۰ ه. خ. مرمت و بازسازی شد.[۹۱]
پل چهارم
پل چهارم اهواز
پل چهارم یا پل نادری که در امتداد خیابان سلمان فارسی (نادری) و خیابان امام موسی صدر واقع گردیده، در سال ۱۳۵۶ ه. خ. احداث شدهاست. طول این پل ۵۷۶ متر و عرض آن ۱۶ متر و ۷۱ سانتیمتر است. هزینهٔ احداث پل مذکور در حدود ۲۳۰ میلیون ریال بودهاست.[۹۲]
پل پنجم
پل پنجم در دو باند ساخته شدهاست که مسیر خیابان دکتر شریعتی را به اتوبان گلستان وصل میکند. این پل در سوم خردادماه سال ۱۳۷۵ ه. خ. افتتاح شد. طول پل مذکور ۴۸۰ متر و عرض آن ۳۰ متر و ۷۰ سانتیمتر است و در آیلند وسط آن لولهٔ آب شهری مستقر شدهاست.[۹۳]
پل ششم
این پل که به پل فولاد موسوم است با تعهد صنایع و کارخانههای موجود در شهر اهواز، احداث شد. پل ششم ۴۰۰ متر طول و ۲۰ متر عرض دارد و دارای چهار باند است.[۹۴] این پل در جنوبیترین نقطه شهر اهواز ایجاد شده و منطقه کوتعبدالله در غرب کارون را به روستای «چنیبیه» در شرق متصل میکند. این پل به پل فولاد معروف است، زیرا مسیر تردد خودروهای حامل شمشهای فولادی میان دو کارخانه فولاد خوزستان و نورد لوله را کوتاهتر کردهاست. پیش از ساخت این پل، خودروهایی که میان این دو کارخانه در تردد بودند باید مسیری ۳۵ کیلومتری را طی میکردند، ولی با ایجاد پل ششم، این مسیر به ۱۴ کیلومتر کاهش یافت. این پل ۴۰۰ متر طول و ۲۰ متر عرض دارد و و عملیات ساخت آن در خرداد ۸۳ آغاز و در شهریور ۸۶ به پایان رسید.[۹۵]
پل هفتم، گفتگوی تمدنها
پل هفتم ارتباط بین بلوار توحید و تقاطع خیابان شهید چمران (میدان دوم کیانپارس) و بلوار آیتالله بهبهانی را برقرار میسازد. ساختمان پل مدکور از ابتدای سال ۱۳۷۵ ه. خ. شروع و پس از دو سال در بهمنماه سال ۱۳۷۷ ه. خ. افتتاح شد. طول پل هفتم ۴۹۰ متر است. دارای شش دهنهاست که دو دهنهٔ ۱۴۰متری در وسط و دو دهنهٔ ۷۵متری در دو طرف و دو دهنهٔ ۳۰متری در کنارههای پل میباشد. عرض پل ۱۶ متر است که ۱۲٫۵ متر آن سوارهرو و ۳٫۵ متر آن پیادهرو است که در هر طرف ۱٫۷۵ متر میباشد. پل مذکور دارای ۸۰ شمع بتونی به قطر ۱٫۵ متر و به ارتفاع ۱۶ متر و ۷ عدد سر شمع است و حدود ۴۰۰ متر مکعب بتون، ۱۵۰۰ تن فولاد (میلگرد)، ۴۰۰ تن کابلهای کششی و غلافهای مربوطه و ۱۰۰ تن آهنآلات مختلف در آن به کار رفتهاست.[۹۶] پل هفتم دارای قوسی زیبا است و با توجه به اینکه منطقه کیانپارس را به بافت قدیم شهر متصل میکند، به پل گفتگوی تمدنها معروف شدهاست. این پل به تازگی از سوی شهرداری اهواز نورپردازی شده و بزرگترین آبشار مصنوعی کشور در دو طرف آن ایجاد شدهاست.[۹۷]
پل هشتم کابلی
با هدف تسهیل تردد خودروها و اتصال مناطق امانیه و مرکز شهر، طراحی و عملیات اجرایی پل هشتم از سال ۱۳۸۵ آغاز شد و در اسفند ۱۳۹۰ به پایان رسید. طراحی این پل متفاوت از دیگر پلهای کارون است و به صورت کابلی و بدون پایه ساخته شدهاست.
این پل ۶۴۳ متر طول و ۱۳ متر عرض دارد و در چهار مسیر (دو مسیر رفت و دو مسیر برگشت) ساخته شدهاست. این پل دو پایه بزرگ دارد و عرشه پل توسط کابل به این پایهها متصل شدهاند. پل هشتم، منطقه امانیه را به خیابان "زند" در مرکز شهر متصل میکند.
تصویر سراسرنما از پل هشتم (کابلی) و رود کارون در شب
پل نهم
پل هشتم اهواز
با هدف کاهش بار ترافیکی پل سوم، طراحی پل نهم در سال گذشته انجام و عملیات اجرایی ساخت این پل هم از ابتدای سال جاری در شمالیترین قسمت شهر اهواز، جنب پل سوم آغاز شد. این پل در کمتر از دو سال ساخته میشود و با احداث آن، خودروهایی که از مناطق شمالی شهر، مانند کوی ملت و زیتون قصد تردد به کیانپارس را دارند، به جای پل سوم میتوانند از پل نهم استفاده کنند.[۹۵]
پارکهای اهواز
اهواز حدود ۲۸ پارک دارد[۹۸] که قرار است بزرگترین پارک شهربازی سرپوشیده ایران در اهواز نیز راه اندازی شود[۹۹] و قرار است ۱۵ پارک جدید نیز راه اندازی شود[۱۰۰]
پارک لاله[۱۰۱]
هفت جام نرگس
پارک شهر بازی پاداد شهر
پارک دولت
پارک و شهربازی ۴۲ هکتاری ساحلی کیانپارس
پارک جنگلی ۲۰۰ هکتاری شهروند
پارک زیتون کارمندی
پارک علامه
پارک رزمندگان واقع درشهرک اهواز
پارک محلهای گلهای نرگس (کیانپارس)
پارک صدف بهارستان
پارک قوری گلستان
پارک رشد فولادشهر
پارک لشکر
پارک رضا
بازار
یکی از بازارهای قدیمی شهر اهواز بازارعبدالحمید نام دارد. بازارچهای با دهها دستفروش. در این بازارچه دو بنای معروف مربوط به دوران حکمرانی شیخ خزعل همزمان با دوره قاجار نیز وجود دارد. [۱۰۲]
(بازار فلافل اهواز) یکی از مهم ترین بازارهای توریستی اهواز می باشد که همیشه مورد توجه مسافران و جهانگردان بوده است.
سینما
اهواز مرکز رشد و شکوفایی سینما در ایران بود به طوری که اولین سینما در ایران در شهر مسجد سلیمان توسط انگلیسیها ساخته شد[۱۰۳]. شهر اهواز دارای ۱۰ سینما میباشد.
سینما ساحل در خیابان آزادگان (۲۴ متری)
سینما فلسطین در خیابان دکتر شریعتی (سی متری)نام سابق آن شهر فرنگ بودهاست[۱۰۴].
سینما هلال در کیانپارس
سینما آفریقا در خیابان دکتر شریعتی (سی متری)[۱۰۵]
سینمای شرکت نفت در نیوساید
سینمای شرکت نفت در شهرک نفت
سینمای شرکت حفاری در زیتون کارمندی
سینمای شرکت حفاری در تالار شهرک حفاری
سینما قدس که نام سابق آن آریا بود[۱۰۶]
سینما تالار آب و برق اهواز واقع در (گیت بوستان)
سینمایی غیر مسقف کنار رودخانه کارون واقع در نادری
سینما اکسین[۱۰۷]
تالارها
تالار آفتاب (منطقه لشکر)[۱۰۸]
تالار مهتاب (منطقه کیانپارس)
تالار فردوسی[۱۰۹]
تالار مهر (منطقه لشکر)
تالار شهدای دانشگاه علوم پزشکی
تالار اجتماعات شهر (روبروی بیمارستان رازی)
تالار آوینی (جنب اداره کل ارشاد، رو به کارون)
فرهنگسراها
اهواز دارای چندین فرهنگسرا میباشد. فرهنگ سرای اهواز در مساحت ۱۲۰۰۰ متر مربع دارای فضاهای مجزای اداری، رستوران، سالن سینما، آمفی تاتر و سرای هنرمندان میباشد. این پروژه به منظور محاسبات و طراحی تاسیسات الکتریکی شامل سیستم روشنایی، سیستم نیرو و سیستم فشار ضعیف شامل سیستمهای اعلام حریق، صوتی، تلفن طرح ریزی شدهاست[۱۱۰]. فرهنگسرای مهدیه واقع در کوت عبدالله. فرهنگسرای علوی[۱۱۱]. : فرهنگسرای شیبان، در زمینی به مساحت هزار متر و با زیر بنای ۹۵۰متر مربع در دو طبقه شامل: خانه فرهنگ(کلاسهای آموزشی و اداری و فضاهای نمایشگاهی)کتابخانه:مخزن کتاب و سالن مطالعه خواهران وبرادران فعالیت خود را آغاز میکند[۱۱۲]. فرهنگسرای گلستان واقع در منطقه ۴ شهرداری.
مصلای عربی
مصلای عربی در اهواز اولین مصلای نماز جمعه ایران است که در آن خطبهها، به زبان عربی ایراد میشود. ساخت این مصلی با درخواستهای مردمی و پیشنهاد و پیگیریهای نماینده ولی فقیه در استان خوزستان به انجام رسید و برای اولین بار در ایران خطبههای نماز جمعه به زبان عربی در این مکان ایراد میشود، این امر در حالی به انجام میرسد که نماز جمعه اهواز در مصلای امام خمینی نیز به زبان فارسی برگزار میشود.[۱۱۳] در این مصلا مراسم و جشنهای مذهبی با حضور عشایر عرب برپا میشود.[۱۱۴][۱۱۵][۱۱۶]
سوغات اهواز
نمایی از یک درخت نخل
سوغات اهواز خرما، کلوچههای خرمایی ولباسهای محلی میباشد.
غذاهای سنتی
سفرهٔ مراسم فاتحهخوانی عربی موسوم به «مفطح»؛ غیزانیه، اهواز
کباب بختیاری
اِمگِشِت (پلو ماهی، که از یک نوع ماهی خشک شده و شور میباشد.)
غذاهای دریایی که با استفاده از ماهی طبخ میشوند مانند قلیه ماهی، ماهی صبور و حشو[۱۱۷]
مُفَطَّح که از برنج همراه با گوشت گاو و یا گوسفند و همراه با مخلفات درست میشود و در هنگام صرف در ظرف بزرگی (سینی) جلوی مهمانان گذاشته میشود.
آداب و رسوم
عید فطر
یکی از اعیاد مذهبی اهواز و خوزستان است. بارها استان خوزستان برای عید فطر از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بودهاست و نماینده اهواز و استاندار خوزستان دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آنها برخوردار است.[۱۱۸][۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲] براساس یک سنت دیرینه مردم خوزستان عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری کرده و یا پس از بازگشت از نماز عید فطر افراد کوچکتر به خانه بزرگترهای خود میروند تا عید را به یکدیگر تبریک بگویند. این بازدیدها در محلهها به صورت دسته جمعی صورت میگیرد.[۱۲۳]
در سال ۱۳۹۰ نیز بحث افزایش عید در خوزستان مطرح بود. در خوزستان، روز عید فطر، از اهمیت و جایگاه بسیار بالاتری در فرهنگ عمومی برخوردار است؛ بدین معنا که گرامیداشت عید فطر، با هنجارها، رفتارها، رسمها و آداب و سنن بسیاری همراهاست. مجموعه این آیینها از حدود یک هفته (کمتر یا بیشتر) قبل از فرارسیدن روز عید فطر آغاز و تا حداقل یک هفته پس از روز عید فطر ادامه مییابد.
در بخش مهمی از مناطق ایران، مردم، قبل از رسیدن عید فطر، لباس نو میخرند، خانه تکانی میکنند و با خرید شیرینی و دیگر وسایل پذیرایی، برای استقبال از مهمانان عیدآماده میشوند. روند عیددیدنی شامل همهٔ اعضای یک خانواده بزرگ یا فامیل مستقر در مناطق و شهرهای مختلف میشود. این عیددیدنیها معمولاً تا یک هفته طول میکشد و سفرههای آجیل و شیرینی و شربت نیز در این مدت، به عنوان یک رسم پهن هستند.[۱۲۴]
عربهای اهواز و خوزستان روز دوم قبل از عید را «امالوسخ» و یک روز مانده به عید را «امالحلس» مینامند. امالوسخ به معنای روز «چرکین» میباشد. در این روز مردم عرب به نظافت خانههای خود میپردازند، اجناس جدید برای منزل خرید میکنند و خانه را برای فرارسیدن عید و اکرام مهمان تمیز و آماده میکنند. روز بعد از امالوسخ را امالحلس مینامند. امالحلس نیز که نامی محلی و قدیمی میباشد به معنای روز نظافت و رسیدگی شخصی که در آن جوانان به ظاهر خود رسیدگی میکنند. البته واژه حلس دیگر کمتر به کار برده میشود و میتوان گفت امالحلس متضاد و نقطه مقابل امالوسخ است. عربهای خوزستان برای خرید عید در روزهای پایانی ماه مبارک روانه بازار شده و از کوچک تا بزرگ آنها لباسهای جدید و نو میخرند.[۱۲۵]
گرگیعان
گرگیعان از آداب بسیار کهن است که هر ساله در ۱۵ رمضان در اهواز اجرا میشود. در این شب کودکان عرب با پوشیدن لباسهای عربی به خیابانها آمده و کیسههای کوچکی را که از قبل تهیه کردهاند به گردن میآویزند و با سردادن سرودهای فولکوریک این شب، به درب منازل همسایگان رفته و از آنان تقاضای عیدی و شیرینی میکنند. از معرفترین سرودهای این شب، ماجینه یا ماجینه حل الکیس و انطینه است. که معنای فارسی آن، ما آمدیم ما آمدیم، کیسه را بگشا و در آن برای ما هدیهای بگذار، است.[۱۲۶]
قهوه خوری و دله قهوه
مردم عرب اهواز همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جز آثار ثبت ملی در ایران است[۱۲۷][۱۲۸]. دله قهوه یکی از اشیاء و ابزارهای فرهنگی مردم عرب است که در مراسمهای رسمی چه در کشورهای همسایه در مراسمات بینالمللی و حتی در برگزاریهای هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیراییها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شدهاست. در برنامهای در اهواز عشایر عرب خوزستان یک "دله قهوه "(ظرف مخصوص دم کردن قهوه مخصوص عشایر عرب)را به طور نمادین به وزیر اطلاعات اهدا کردند.[۱۲۹] این نماد را در کشورهای همسایه و همچنین در اهواز و آبادان به صورت نمادی در ابعاد بزرگتر در میدان شهر نصب شده وجود دارد. در واقع مردم عرب برای نوشیدن قهوه مراسم و قوانین خاصی دارند و با اعتقاد و باورهایی که دارند آن را انجام میدهند. برای تهیه آن ابتدا قهوه را با وسیلهای دو شاخه به نام مهماس که شبیه منقاش است در ظرفی ریخته و تفت میدهند و آنگاه آن را در هاون آسیاب کرده و برای مراسم آماده میکنند، پس از آن در ظرفی بزرگ به نام «گم گم» یا «قم قم» که در خوزستان قاف به گاف تلفظ میشود، گمگم که چیزی شبیه گلاب پاشهای قدیمی و از جنس ورشو (مفرغ) است، در آن آب ریخته و پس از جوش آمدن، قهوه آسیاب شده را اضافه کرده و از هل هم برای خوش بو شدن آن استفاده میکنند.
هنگامی که قهوه آماده سرو باشد آن را در ظرف کوچکتری به نام «دله» که شبیه همان «گم گم» است ریخته و سپس این مراسم آئینی شیوه خاص فرد توزیع کننده آن ادامه مییابد. این فرد دله را در دست چپ و فنجان مخصوص قهوه خوری (که فنجانی بدون دستهاست و فنیان خوانده میشود) را در دست راست گرفته، از سمت راست مجلس شروع به سرو قهوه میکنند، اگر در این مجلس سیدی وجود داشته باشد ابتدا از وی پذیرایی آغاز میشود و در غیر این صورت این مراسم از ریش سفید مجلس آغاز میشود و از سمت راستش قهوه دادن ادامه داده میشود. در مقابل شخصی که فنجان را از میزبان میگیرد جزء آداب و رسوم است که فنجان را با دست راستش دریافت کند. اگر فنجان را با دست چپ دریافت کند نوعی بی احترامی به آداب و رسوم است. قهوهای که از دله در فنجان ریخته میشود مقدارش بسیار کم، غلیظ و تلخ است و باید در انتهای ریختن قهوه و قبل از دادن فنجان به میهمان باید یک مرتبه نوک دله را به لبه فنجان قهوه کوبیده تا صدای فنجان بلند شود و پس از آن قهوه را تعارف کند. میهمان نیز پس از دریافت و نوشیدن قهوه، قبل از پس دادن فنجان خالی، باید دستش را یک مرتبه تکان داده، این تکان دادن به معنای آن است که دیگر کافی است و قهوه نمینوشم. سپس میزبان سراغ نفر سمت راستی میهمان میرود و همین روند را تا انتها ادامه میدهد. مردم عرب برای این آداب و رسوم حساسیت به خرج میدهند و آن را قابل احترام میشمرند.
این قهوه دادن همواره به همراه قوانینش در اکثر مراسمهای رسمی و غیر رسمی به خصوص در مراسم خواستگاری، مهمانیهای رسمی منجمله عید فطر و در مراسم سوگواری اجرا میشود. دلههای قهوه، فنجانهای مخصوص و کوچکی دارند.[۱۳۰][۱۳۱][۱۳۲]
لباس محلی عربهای اهواز (دشداشه)
لباس محلی اعراب اهواز که دشداشه نام دارد یک پیراهن سفید بلند است که در بیشتر شهرهای خوزستان پوشیده میشود از دیگر لباسهایی که همراه با دشداشه پوشیده میشود بشت میباشد که روی دشداشه آن را میپوشند همچنین چفیه نام پارچهای است که روی سر گذاشته و دور آن یک حلقه به نام عگال میگذارند که چفیه را نگه دارد.
چهارشنبهسوری
مراسمی است که در اهواز نیز مانند بیشتر نقاط ایران در آخرین سهشنبه شب سال برگزار میشود. این مراسم معمولاً با حوادثی نظیر آتشسوزی و آسیبدیدگیهای جسمی نیز همراهاست.[۱۳۳] این مراسم بیشتر در زیتون کارمندی و کارگری، کیانپارس, شهرک نفت و طالقانی، شرکتکنندگان بیشتری دارد و بهمین خاطر معمولاً در مسیرهای منتهی به این نواحی محدودیتهای ترافیکی چند ساعته درنظر گرفته میشود.[۱۳۴] از دیگر آئینهای چهارشنبه سوری که در اهواز اجرا میشود مراسم قاشقزنی میباشد که بیشتر کودکان به آن میپردازند.[۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷]
رسوم مندائیان
مندائیان یا صابئین پیروان حضرت یحیی و یکی از اقلیتهای مذهبی ایران هستند که در خوزستان صبّی مینامند و تعمید در آبجاری، همه ابعاد زندگی منداییان را دربرگرفتهاست. محل تمرکز منداییان ایران در مجاورت رود کارون در استان خوزستان است.[۱۳۸]
غسل تعمید
صابئین مندایی، هر یکشنبه در کنار رودخانه کارون غسل تعمید میبینند. تعمید اصلیترین منسک مندائیان است که در زبان مندائی، «مصویا» گفته میشود. تعمید فقط باید توسط روحانی مندائی انجام شود. انجام تعمید به خودی خود در هر زمانی مستحب است. فرد روحانی مندایی داخل آب میرود و سپس فرد تعمید شونده در آب مینشیند. اگر کودک باشد، همراه فرد دیگری داخل آب میرود. ا خواندن «بوثه»ای دیگر آب روی سر فرد ریخته میشود. سپس فرد از آب بیرون آمده، روی صندلی، کرسی یا تختهای مینشیند و روحانی بار دیگر از «گنزاربا» میخواند. سپس فرد دعای توبه یا حفاظت را میخواند و نان و آب مقدس را میخورد.[۱۳۹]
ازدواج
مناسک ازدواج در صبح یکشنبه آغاز میشود و عروس و داماد هر کدام دوبار توسط روحانی تعمید میشوند. بعد از انجام تعمیدها عروس و داماد از محل تعمید که لب رودخانهاست به محل اجرای مراسم ازدواج میروند. مناسک عروسی مندایی مناسکی مشتمل بر عهد گرفتن از عروس و داماد، خوردن غذای مشترک آئینی و رد و بدل کردن آئینی بعضی هدایا است.[۱۴۰]
رسوم زرتشتیان
در اهواز اقلیت دینی زرتشتی همانند سایر زرتشیتان ایران، در جشنها و مراسم مختلف گرد هم میآیند و آداب و رسوم خود را برپا میکنند.
جشن سده
در روز دهم بهمن ماه هر سال زرتشتیان اهواز گرد هم میآیند و با برافروختن آتش و خواندن سرود و نیاش آیین جشن سده را به جا میآورند.[۱۴۱]
جشن فروردینگان
این جشن در روز نوزده فروردین ماه برای یادبود درگذشتگان برپا میشود و با پخت خوراک و نان از مهمانان جشن پذیرایی میکنند.[۱۴۲]
درگذشت آشوزرتشت
زرتشتیان اهواز در سالگرد درگذشت پیامبر خود اشوزرتشت گرد هم میآیند و به نیایش و خیرات برای شادی روح درگذشتگان میپردازند.[۱۴۳]
اردیبهشتگان
اردیبهشتگان از جملهٔ جشنهای دوازدگانهٔ سال ایران باستان بودهاست و از شمار جشنهای آتش است. زرتشتیان اهواز دوم اردیبهشت هر سال دور هم جمع میشوند و آن را جشن میگیرند.[۱۴۴]
جشن گهنبار
گهنبار از با شکوه و مهمترین جشنهای مردمی زرتشتیان است که هدف برجسته آن، باردادن یعنی بخشش و داد و دهش و ایجاد همبستگی و همازوری و پی بردن زرتشتیان از وضع یکدیگر در جامعهاست. زرتشتیان در این جشنها به ستایش اهورامزدا و سپاسگزاری از او برای دادهها و آفریدههای نیک اش میپردازند.[۱۴۵]
جشن مهرگان
مهرگان یکی از کهن ترین جشنهای ایرانی است که همچون سایر نقاط این در اهواز هم برگزار میشود.[۱۴۶]
آثار تاریخی اهواز
سرای عجم
نوشتار اصلی: سرای عجم
سرای عجم بنای تاریخی که در ر سال ۱۳۸۲ با شماره ۱۰۸۷۵ به ثبت ملی رسید. این بنا در گذشته هم به عنوان یکی از کاروانسراهای شیخ خزعل بوده و هم بازار و در حال حاضر به عنوان انبار از آن استفاده میشود. بنای سرای عجم از لحاظ معماری منحصربهفرد و بنایی یک طبقهاست و دارای آجر چینی، ستونهای حجاری شده، حجرههای متعدد، سنگفرش و در و پنجره چوبی است.[۱۴۷]
خانه دادرس
نوشتار اصلی: خانه دادرس
خانه دادرس بنایی بازمانده از دوره قاجاری است که در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۷۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این بنا در مرکز شهر اهواز در خیابان عبدالحمید ساخته شد.[۱۴۸] در خیابان عبدالحمید و مرکز شهر اهواز خانههای متعددی از دورههای قاجاریه و پهلوی به جا مانده که بخش ناچیزی از آنها به ثبت رسیدهاست. سرای دادرس یکی از این بناهای تاریخی شهر اهواز است که تاکنون فقط به ثبت رسیده و در نگهداری و مرمت آن کوتاهی شدهاست.[۱۴۹]
ساباط جنب خانه معین التجار
نوشتار اصلی: ساباط جنب خانه معین التجار
ساباط جنب خانه معین التجار مربوط به اوایل دوره قاجار است و در اهواز، قسمتی ازبازارقدیمی واقع شده و این اثر در تاریخ ۸ دی ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۴۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.[۱۵۰]
معین التجار
نوشتار اصلی: معین التجار
بنای معین التجار مربوط به دوره قاجار است و در اهواز، خیابان ۲۴ متری، خیابان کاوه غربی، نبش اول واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۱۵۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.[۱۵۰]
منزل نفیسی
ساختمان نفیسی واقع در خیابان سلمان فارسی (نادری) روبه روی پارکینگ کارون بوده و به شماره ۳۴۹۴ در بیست و پنجم اسفند ماه ۱۳۷۹ ش به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست.[۱۵۱]
میدان چهارشیر
میدان شهید بندر (چهارشیر) در سال ۱۳۳۸ ش احداث شدهاست و به شماره ۷۰۴۰ در دهم دی ماه ۱۳۸۱ ش به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست.[۱۵۲]
سد قدیمی (شادروان)
در دوران باستان هفت سد بر روی رودخانهٔ کارون ساخته شده بود که آخرین آنها سد اهواز بود. بزرگترین و معروفترین این هفت سد، سد شوشتر بودهاست.[۱۵۳]
سد اهواز دارای سه دریچه بود که زمینهای اظراف رودخانهٔ کارون به وسیلهٔ آن آبیاری میگردید و در زمان بالا آمد آب دریچههای مزبور باز میشد تا از خطر سیل جلوگیری شود. نوع معماری سد حاکی از این است که این بنا متعلق به دورهٔ ساسانیان میباشد.[۱۵۴]
تاریخ شکسته شدن سد مذکور دقیقاً ثبت نشدهاست، ولی احتمالاً در قرن پنجم یا ششم هجری قمری بودهاست. زیرا تا قبل از تاریخ مذکور، سد اهواز هنوز سالم بودهاست. به طوری که مقدسی در قرن چهارم هجری قمری دربارهٔ آن مینویسد: «اگر شادروان (سد) نبود اهواز نبود! چه در آن هنگام از آبهایش بهرهبرداری نمیشد. شادروان درهایی دارد که هنگام افزایش آب آنها را باز میکنند و گر نه اهواز را غرق میکند.»[۱۵۵]
در زمانی که سد هنوز تخریب نشده بود از آن به عنوان پل جهت عبور و مرور نیز استفاده میشد.[۱۵۶] ابودُلَف تاریخنگار سدهٔ چهارم هجری قمری جایگاه این سد را روبهروی مسجد علی بن موسی الرضا گزارش کردهاست.[۱۵۷]
دبیرستان شاپور (مصطفی خمینی کنونی)
دبیرستان شاپور واقع در خیابان شریعتی، جنب کلوپ ورزشی بوده و به شماره ۳۶۱۰ در بیست و پنجم ۱۳۷۹ ش به ثبت آثار ملی رسیدهاست.[۱۵۲]
بیمارستان امام خمینی (جندی شاپور دوران شاهنشاهی)
بیمارستان امام خمینی اهواز در شرق رودخانه کارون، بین بلوار ساحلی و خیابان ۲۴ متری و در ضلع شمالی باغ معین واقع شدهاست. ساختمان بیمارستان مزبور متعلق به دوره پهلوی اول است که به شماره ۷۰۴۱ در دهم دی ماه سال ۱۳۸۱ ش به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست.[۱۵۲]
منازل سازمانی راه آهن (هشت بنگله)
منازل مذکور که در دورهٔ پهلوی اول ساخته شده اشت در خیابان فلسطین روبروی فرمانداری قرار دارد وبه شماره ۲۵۷۵ در بیست وهفتم بهمن ماه سال ۱۳۷۸ شمسی به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست. معروفترین ساکن این منطقه حاج یعقوب سبهانی رئیس قطار باری بودهاست که در دوران دفاع مقدس نقش بسزائی در جابه جائی مهمات و اسلحه؛ پیکرشهداء واسراء عراقی. درسال ۱۳۸۶ دار فانی را به وداع گفت[۱۵۲]
منازل مسکونی راه آهن
منازل مزبور که مربوط به دوره پهلوی اول میباشد در غرب رودخانه کارون کنار پل نادری واقع شده وبه شماره ۲۵۸۷ در بیست وهفتم ماه سال ۱۳۸۷ شمسی به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست.[۱۵۸]
کارخانه ریسندگی و بافندگی
در سال ۱۳۰۹ شمسی در دوره پهلوی اول اولین کارخانه ریسندگی و بافندگی توسط چند نفر از تجار شهر به صورت شرکت سهامی در انتهای خیابان امام خمینی (ضلع شرقی) روبروی ساختمان فعلی جهاد کشاورزی استان احداث گردید. کارخانه مزبور را از شرکت آ. ا. گ (A.E.G) خریداری کرده بودند. قسمت اعظم ساختمان کارخانه ریسندگی طی سالهاس اخیر توسط صاحبان آن تخریب وبخشی از زمین به فروش رسید. باقیمانده بنای مذکوربه شماره۲۹۱۳ در تاریخ بیستم آذرماه سال ۱۳۷۹ شمسی به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست. اما با کمال تاسف در مهرماه سال ۱۳۸۴ شمسی بقایای آن تخریب گردید.[۱۵۸]
دانشکده ادبیات
دانشکده ادبیات (سهگوش)
دانشکده ادبیات با مساحتی حدود سه هزار مترمربع در ساحل غربی رود کارون کنارپل نادری و ابتدای خیابان امام موسی صدر قرار دارد. بنای مذکور در سال ۱۳۱۳ شمسی احداث شده و قوسهای دایرهای شکل ایوان آن و همچنین رواقهای حیات مرکزی حاکی از مشخصههای معماری دورهٔ پهلوی اول میباشد. درابتدا بنای مذکور به عنوان ساختمان مرکزی بانک ملی استان مورد استفاده قرار میگرفت. سپس در اختیار دانشگاه جندی شاپور (شهید چمران فعلی) قرار داده شد و تا کنون از آن به عنوان دانشکده ادبیات استفاده میشود. دانشکده ادبیات (ساختمان سه گوش) به شماره ۲۴۹۷ در بیست وششم آبان ماه سال ۱۳۷۸ شمسی به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست. معمار دانشکده ادبیات فردی آلمانی به نام مهندس آندره گدار بودهاست.[۱۵۹]
کوشک حمیدیه
کوشک حمیدیه واقع درشهر حمیدیه در اواخر دوره قاجار واوایل دوره پهلوی ساخته شدهاست وبه شماره ۳۹۸۰ در پنجم تیر ماه سال ۱۳۸۰ شمسی به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست.[۱۵۱]
دانش سرای مقدماتی
دانش سرای مذکور متعلق به دوره پهلوی اول بوده و در ضلع جنوبی باغ معین در انتهای خیابان شهید آهنگری (بختیاری قبلی) واقع گردیدهاست. این بنا با شماره ۲۶۰۵ در بیست و پنج اسفند ماه سال ۱۳۷۸ شمسی به ثبت آثار ملی کشور رسیدهاست.[۱۵۸]
سیلوی اهواز
نقش بنای سیلوی اهواز در سال ۱۳۱۵ شمسی طرح وساختمان آن در سال ۱۳۱۷ شمسی ودر سال ۱۳۱۹ شمسی با هزینه پانزده میلیون ریال به پایان رسید. سیلوی اهواز با ظرفیت ۳۲۰۰ تن دومین سیلوی کشور بعد از سیلوی تهران بودهاست. این سیلو به سه راه آبی، شوسه وراه آهن دسترسی داشت.[۱۶۰]
منزل ماپار
بنای مذکور متعلق به دوره پهلوی اول بوده و در خیابان فردوسی بین شهید جهانیان وکافی واقع شدهاست. این بنا دارای زیرزمینی ساخته شده ازسنگ ودوحیاط با دو حوض میباشد. وجود تزئینات آجری وطاق نماها ودرچوبی به کار گرفته شده در بنا جلوهای به آن بخشیدهاست. منزل ماپار به شماره ۴۲۲۶ در بیستم شهریور ماه سال ۱۳۸۰ به ثبت آثار ملی ایران رسیدهاست.[۱۶۱]
نکتههایی درباره شهر اهواز
- گذر بزرگترین رود ایران از درون شهر.
-بزرگترین پل کابلی خاورمیانه (پل هشتم) در این شهر قرار دارد.[۱۶۲]
- چهارمین پل پولادی جهان در این شهر ساخته شد (پل سپید؛ به دست مهندسین آلمانی)[نیازمند منبع]
- یکی از هشت کلانشهر ایران است.[نیازمند منبع]
- نیمی از نفت ایران در این شهر تولید میشود.[نیازمند منبع]
- یکی از پایتختهای امپراتوری اشکانی. (در دوره اردوان چهارم اشکانی)