اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

نظام جمهوری اسلامی ایران

نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان حکومت کنونی در ایران است، که پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، طی همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ با پرسش «جمهوری اسلامی، آری یا نه؟» با رای ۹۸٫۲٪ درصدی آری، رسمیت پیدا کرد.[۱] این نظام نوعی جمهوری اسلامی است و ساختار سیاسی آن شامل رهبر ایران، و سه قوه مجریه (دولت)، قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان) و قوه قضاییه است. همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان، و شوراهای شهر و روستا در آن فعالیت می‌کنند. رهبر رییس کل نیروهای مسلح محسوب می‌شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل نوشته شد. تاریخ جمهوری اسلامی ایران رویدادهای این ۳۵ سال را بررسی می‌کند.

محتویات

    ۱ پیدایش
        ۱.۱ نظریه ولایت فقیه
        ۱.۲ ۱۲ فروردین ۱۳۵۸
        ۱.۳ قانون‌گذاری
        ۱.۴ اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران
    ۲ ساختار سیاسی
        ۲.۱ رهبر
        ۲.۲ دولت (قوه مجریه)
        ۲.۳ قوه مقننه
            ۲.۳.۱ مجلس شورای اسلامی
            ۲.۳.۲ شورای نگهبان
        ۲.۴ قوه قضائیه
        ۲.۵ سایر نهادها
            ۲.۵.۱ مجلس خبرگان رهبری
            ۲.۵.۲ مجمع تشخیص مصلحت نظام
            ۲.۵.۳ شوراهای شهر و روستا
            ۲.۵.۴ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
            ۲.۵.۵ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
    ۳ قانون اساسی
    ۴ تاریخ جمهوری اسلامی
        ۴.۱ رهبرها (اولیای فقیه)
        ۴.۲ رؤسای جمهوری
        ۴.۳ نخست‌وزیران
        ۴.۴ چالش‌های بین‌المللی
        ۴.۵ چالش‌های داخلی
            ۴.۵.۱ نبردهای مسلحانه و ترور در سطح شهرها
            ۴.۵.۲ حقوق بشر
            ۴.۵.۳ حقوق زنان
            ۴.۵.۴ حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸ تیر ۱۳۷۸)
            ۴.۵.۵ قتل‌های زنجیره‌ای
            ۴.۵.۶ انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و پیامدهای پس از آن
            ۴.۵.۷ ایران تریبونال
    ۵ جستارهای وابسته
    ۶ پانویس
    ۷ منابع

پیدایش

به باور حاکمان، جمهوری اسلامی نظامی مبتنی بر حکومت اسلامی است و زیربنای تشکیل این حکومت را دین‌سالاری شکل داده‌است.[۲]
نظریه ولایت فقیه
نوشتار اصلی: ولایت فقیه

ولایت فقیه پایه و شخص اول جمهوری اسلامی ایران است. به باور برخی شیعیان در زمان غیبت امام غایب، فقیه واجد شرایط به عنوان ولی فقیه انتخاب می‌شود که وظایف امام غایب در زمان غیبت را بر عهده دارد. نظریه ولایت مطلقه فقیه دوباره در سالهای گذشته توسط روح‌الله خمینی مطرح شده و نظریات مشابهی نیز در آثار فقهای اقدم و فقهای قدیم و فقهای متاخر نیز موجود می‌باشد.[۳][۴]

البته به زعم برخی طرح حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه از ابتکارهای خمینی است و رهبری بالفعل او در انقلاب و بنیان‌گذاری جمهوری اسلامی به این موضوع جامه عمل پوشانید.[۵]
۱۲ فروردین ۱۳۵۸
نوشتار اصلی: همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران

در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی مورد همه‌پرسی قرار گرفت که ۹۸٫۲ درصد شرکت‌کنندگان به آن رای آری دادند و بدین ترتیب نظام حاکم بر ایران از نظام شاهنشاهی ایران به نظام جمهوری اسلامی تغییر یافت.
قانون‌گذاری

پس از مدتی قانون اساسی جمهوری اسلامی به همه‌پرسی گذاشته شده و به تصویب رسید. این قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ مورد بازنگری قرار گرفت که موارد بازنگری نیز به همه‌پرسی گذارده شد.

در این نوع حکومت، رهبر (ولی فقیه) بالاترین رکن نظام است که طبق قانون اساسی فرمانده کل قوا و ناظر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه‌است. رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه با رای مستقیم مردم به فرد تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان، انتخاب می‌شود و مدت ریاست جمهوری او ۴ سال می‌باشد. یک فرد تنها می‌تواند برای ۲ دوره متوالی یعنی ۸ سال رئیس جمهور باشد. رئیس جمهور وظیفه عزل و نصب وزرا را دارد. برای نصب هر وزیر رئیس جمهور می‌بایست نام او را جهت اخذ رای صلاحیت نمایندگان مجلس، به مجلس شورای اسلامی بفرستد. همچنین انتخاب رؤسای سازمان‌های زیر نظر نهاد ریاست جمهوری مانند معاون محیط زیست و ریاست بانک مرکزی از دیگر وظایف رئیس جمهور است. رئیس قوه مقننه یا قانون گذاری همان رئیس مجلس شورای اسلامی است که از میان نمایندگان مجلس با رای اعضا به صورت سالانه انتخاب می‌شود. مجلس شورای اسلامی دارای ۲۹۰ عضو است که اعضای آن از میان کسانی که شورای نگهبان آنها را تائید صلاحیت کرده، به وسیله مردم از راه انتخابات انتخاب می‌شوند و مدت نمایندگی آنها ۴ سال است. رئیس قوه قضاییه با حکم رهبر به مدت ۵ سال قابل تمدید عزل و نصب می‌شود و مسئولیت اداره قوه قضاییه و عزل و نصب روسای دادگستری استان‌ها و ادارات ذیربط آن همچون دیوان عالی کشور و دادستانی کل کشور را بر عهده دارد.
اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران

برابر قانون اساسی جمهوری اسلامی، اصول حکومت جمهوری اسلامی بر پایه جمهوریت و اسلامیت بنا شده‌است، جمهوریت همان رای و اراده مردم در اداره امور کشور است و اسلامیت یعنی مطابقت داشتن قوانین با دین مبین اسلام است..[۴]
ساختار سیاسی
نوشتارهای اصلی: قوای سه‌گانه و مقام‌های بلندپایه جمهوری اسلامی ایران

ساختار سیاسی ایران شامل اشخاص حقیقی و حقوقی زیر است. رهبر در راس حکومت قرار دارد. پس از رهبر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر پایه سه قوه مجریه، قضائیه و مقننه‌است.
رهبر
سید روح‌الله خمینی، نخستین رهبر ایران
سید علی خامنه‌ای، دومین رهبر ایران

رهبر، بالاترین مقام رسمی در جمهوری اسلامی است که تصدی آن را ولایت مطلقه فقیه که از سوی مجلس خبرگان رهبری تعیین می‌شود، بر عهده می‌گیرد. علاوه بر تعیین سیاست‌های کلی نظام که بر عهده رهبری است، حکم حکومتی رهبر، مطلق بوده و بر تمامی احکام قوای سه‌گانه جمهوری اسلامی ارجحیت دارد و می‌تواند هر حکم دیگری، حتی حکم رئیس جمهور را باطل نماید. رهبر کنونی جمهوری اسلامی علی خامنه‌ای است.
دولت (قوه مجریه)
نوشتار اصلی: قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران
حسن روحانی، هفتمین رئیس‌جمهور ایران

شخص دوم حکومت و رئیس قوه مجریه، رئیس جمهور است که با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود و مدت ریاست جمهوری او به مدت چهار سال می‌باشد. نخست نامزدان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری باید به تایید شورای نگهبان برسند سپس توسط مردم انتخاب می‌شوند. یک فرد به صورت پیاپی تنها می‌تواند دو بار مقام ریاست جمهوری را در اختیار بگیرد.

رئیس جمهور، اختیار عزل و نصب وزیران و معاونین خود را دارد. برای نصب هر وزیر رئیس جمهور می‌بایست نام او برای گرفتن رای اعتماد نمایندگان به مجلس شورای اسلامی بفرستد. انتخاب ریاست سازمان‌های برنامه و بودجه،سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری،سازمان انرژی اتمی، محیط زیست و ریاست بانک مرکزی از وظایف رئیس جمهور است. همچنین رئیس جمهور رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و شوراهای زیر مجموعه آن نیز هست. دولت ایران مأمور به اجرا و صیانت از قانون اساسی است. حسن روحانی، رئیس جمهور کنونی جمهوری اسلامی ایران است.
قوه مقننه
نوشتار اصلی: قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران

قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران دو بخشی است مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، فرایند قانون گذاری در جمهوری اسلامی ایران ابتدا در مجلس شورای اسلامی انجام می‌شود، سپس این مصوبات به شورای نگهبان رفته و در صورت تصویب این شورا مصوبات قابل اجرا می‌گردد.
مجلس شورای اسلامی
نوشتار اصلی: مجلس شورای اسلامی
علی اردشیر لاریجانی، ششمین رئیس مجلس شورای اسلامی ایران

مجلس شورای اسلامی در ایران وظیفه قانون گذاری و نظارت بر دولت را دارد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی از میان نامزدهای تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان هر ۴ سال یکبار توسط رای مستقیم مردم انتخاب می‌شوند. قوانین تصویب شده توسط نمایندگان مجلس تا هنگامی که به تصویب شورای نگهبان نرسد قانونا قابل اجرا نیست.

رئیس قوه مقننه (قانون گذاری) همان رئیس مجلس شورای اسلامی است که از میان نمایندگان مجلس با رای اعضا به صورت سالانه انتخاب می‌شود.

بر پایه اصل ۶۴قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه‌پرسی سال ۱۳۶۸ خورشیدی پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها حداکثر بیست نفر نماینده می‌تواند اضافه شود.

همچنین زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نمایند و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می‌کنند. محدوده حوزه‌های انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین می‌کند.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی مسئول تصویب قوانین کشور تحت قوانین اصلی قانون اساسی هستند. بر اساس قانون اساسی هیچ‌یک از قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی نباید با اصول قانون اساسی و یا اصول شرع اسلام در تضاد باشد، به همین دلیل تمامی مصوبان نمایندگان مجلس باید به تایید شورای نگهبان برسد تا همخوانی این قوانین با شرع اسلام و قانون اساسی تایید شود. هم اکنون ریاست مجلس برای یک دوره چهار ساله در دست علی اردشیر لاریجانی می‌باشد.
شورای نگهبان
نوشتار اصلی: شورای نگهبان

این شورا دو کار عمده دارد:

۱. گزینش از میان داوطلبان نامزد در انتخابات (ریاست جمهوری، مجلس، ...) و معرفی نامزدهای مجاز به شرکت درانتخابات؛ به این ترتیب تنها نامزدهایی مجاز به برگزیده شدن خواهند بود که شرایط قانون اساسی را احراز کنند. ۲. بررسی قانون‌های تصویب شده در مجلس از نظر مغایرت نداشتن آنها با مقررات اسلامی و قانون اساسی؛ هر قانون برای اجرایی شدن باید در آغاز به دست این شورا تایید شود.

اعضای شورای نگهبان از ۶ حقوقدان (که توسط رئیس قوه قضاییه به مجلس شورای اسلامی معرفی و توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب می‌گردند) و ۶ فقیه (که مستفیما توسط رهبر تعیین می‌شوند) تشکیل شده است.
قوه قضائیه
نوشتار اصلی: قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران

بر پایه اصل۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی، قوه قضاییه قوه‌ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت است. وظایف این قوه بر پایه همین اصل به شرح زیر است:

    رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیه، که قانون معین می‌کند.
    احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع.
    نظارت بر حسن اجرای قوانین.
    کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام.
    اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.

وظایف وی بر پایه اصل۱۵۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی چنین است:

    ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسوولیت‌های اصل یکصد و پنجاه و ششم.
    تهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی.
    استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل مأموریت و تعیین مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری، طبق قانون.

رئیس قوه قضائیه توسط رهبر انتخاب می‌شود که هر انتخاب برای مدت پنج سال می‌باشد که البته محدودیتی برای انتخاب مجدد وجود ندارد.
سایر نهادها
مجلس خبرگان رهبری
نوشتار اصلی: مجلس خبرگان رهبری

کاندیدهای این نهاد باید دارای شرایط اجتهاد و فقاهت باشند که صلاحیت علمی آنان فقط در دوره اول مجلس از طرف حوزهٔ علمیه تأیید شد و از آن پس تا کنون گرفتن آزمون و تأیید صلاحیت علمی به شورای نگهبان واگذار شده. نمایندگان این نهاد توسط رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند.

وظیفه اصلی ادارهٔ کشور بر عهده قوه مجریه (که رئیس جمهور در راس آن است) و قوی مقننه (یا همان مجلس که وظیفه قانون گذاری را بر عهده دارد) است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام
نوشتار اصلی: مجمع تشخیص مصلحت نظام
اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس فعلی مجمع تشخیص مصحلت نظام

مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که از سال ۱۳۶۸ ایجاد شده و تعیین اعضای آن به عهدهٔ مقام رهبری است مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسئولیت تصمیم‌گیری در سیاستهای کلان داخلی و خارجی ایران و حل اختلاف میان قوای سه‌گانه را برعهده دارد و همچنین ناظر بر فعالیتهای آنان است. این مجمع وظایف ۱۱گانه از جمله تدوین برنامه چشم انداز ۲۰ ساله (از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴) و نظارت بر اجرای آن را بر عهده دارد. از سال ۱۳۸۵ رهبر جمهوری اسلامی، اختیار نظارت بر عمل کرد قوای سه‌گانه را که از اختیارات رهبر است، به این مجمع واگذار کرد.
شوراهای شهر و روستا

بر پایه اصل هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها از ارکان تصمیم‌گیری و اداره امور کشورند.

با وجود اینکه علاوه بر اصل هفتم قانون اساسی، اصول ۱۰۰ و ۱۰۱ این قانون نیز بر لزوم تشکیل شوراهای استان، شهر، روستا، محل، بخش و... تاکید شده‌است، تا سال ۱۳۷۷ تشکیل این نهادها تحقق نیافت. (البته اولین شوراها با تلاش طالقانی در اوایل انقلاب شکل گرفتند اما عمر و گستره این شوراها بسیار محدود بودند و بسیار زود برچیده شدند[نیازمند منبع]).

در سال ۱۳۷۷ رییس جمهور وقت ایران، سید محمد خاتمی با تاکید بر لزوم به کار گرفتن ظرفیت‌های مغفول مانده قانون اساسی اولین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا را برگزار کرد.

انتخابات این شورا به صورت مستقیم با آرای مردم برگزار می‌شود و این تنها انتخابات جمهوری اسلامی است که داوطلبان نمایندگی در آن به تایید شورای نگهبان نرسیده و تاییدیه خود را از نمایندگان مجلس دریافت می‌کنند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوشتار اصلی: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

نیرویی است برای نگهبانی از جمهوری اسلامی ایجاد شده‌است و افزون بر نیروهای رسمی‌ی زمینی، هوایی و دریایی؛ نیروی مقاومت بسیج را در بر می‌گیرد. کمک به نیروهای مبارزه اسلامی در فلسطین، لبنان و دیگر نقاط جهان از وظایف این نیرو است (نیروی قدس). نیروهای سپاه پاسداران شامل: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی هوافضا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت زمینی بسیج، نیروی قدس می‌شود. فرمانده کل سپاه مستقیما توسط رهبری انتخاب می‌گردد و جانشین و فرماندهان ستاد مشترک و نیروها به پیشنهاد فرمانده کل و با تصویب و حکم رهبری انتخاب می‌شوند. علاوه بر آن دو ساختار دیگر در سپاه به نام‌های حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیما زیر نظر رهبری قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبری با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب می‌کند و فرمانده آن مستقیما با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش می‌دهد.[۶][۷][۸]
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
نوشتار اصلی: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

سازمان رادیو و تلویزیون نهادی است مستقل که رییس آن توسط رهبری انتخاب شده و شورایی متشکل از نمایندگان سه قوه بر آن نظارت دارند. رییس صدا و سیما در جلسات هیئت دولت بدون حق رای شرکت می‌کند.
قانون اساسی
نوشتار اصلی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل نوشته شد.
تاریخ جمهوری اسلامی
نوشتار اصلی: تاریخ جمهوری اسلامی ایران
نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران
بخشی از مجموعه مقاله‌های:
تاریخ جمهوری اسلامی
انقلاب ۵۷ ایران • جنگ ایران و عراق•
دوران گذار • دوران تثبیت • دوران سازندگی • دوران اصلاحات • دوران اصول‌گرایی • دوران اعتدال
مسئله هسته‌ای
مذاکرات هسته‌ای روحانی • مذاکرات هسته‌ای لاریجانی
مذاکرات هسته‌ای جلیلی • مذاکرات هسته‌ای ظریف
مسئله حقوق بشر
اعدام‌های دهه ۶۰•اعدام‌های سال ۶۷ • انقلاب فرهنگی ایران
ترور میکونوس • بمب‌گذاری آمیا • قتل‌های زنجیره‌ای ایران
شورش‌ها و تظاهرات‌های مهم
۱۷ اسفند ۵۷• ۱۴ اسفند ۵۹• ۲۵ خرداد ۶۰ • ۳۰ خرداد ۶۰ • شورش‌های خرداد ۷۱ • ۱۸ تیر ۷۸ • تظاهرات شهریور ۷۹ خرم‌آباد• ۲۲ خرداد ۸۵• ۲۳ و ۲۴ خرداد ۸۸•۲۵ خرداد ۸۸• ۲۵ تا ۲۸ خرداد ۸۸• ۲۹ خرداد ۸۸ • ۳۰ خرداد ۸۸ • ۳۱ خرداد ۸۸ • مجموعه تظاهرات‌های تیرماه ۸۸• نماز جمعه ۲۶ تیر ۸۸• روز قدس ۸۸ • ۱۳ آبان ۸۸• ۱۶ آذر ۸۸• تشییع حسین‌علی منتظری• تاسوعا و عاشورای ۸۸• ۲۲ بهمن ۸۸• چهارشنبه‌سوری ۸۸• ۲۵ بهمن ۸۹• ۱ اسفند ۸۹•۱۰ اسفند ۸۹ • ۱۷ اسفند ۸۹• چهارشنبه‌سوری ۸۹•تشییع عزت‌الله سحابی• ۲۲ خرداد ۹۰ •۲۵ بهمن ۹۰
جنبش‌های اجتماعی
 • جنبش دوم خرداد • جنبش سبز ایران • جنبش دانشجویی ایران • جنبش کارگری ایران • جنبش زنان ایران
چالش‌های سیاسی
کودتای نوژه • بحران گروگان‌گیری • عزل بنی صدر • ماجرای ایران–کنترا • عزل منتظری • برگزیدگی سید علی خامنه‌ای به مقام رهبری • کنفرانس برلین• طرح خروج از حاکمیت• اصلاح قانون مطبوعات• لوایح دوگانه  • جنجال مشایی • جنجال مصلحی • انکار هولوکاست در ایران • یکشنبه سیاه •
درگاه تاریخ ایران

    ن
    ب
    و

رهبرها (اولیای فقیه)
نام     تصویر     تولد-مرگ     دریافت سمت     پایان سمت
سید روح‌الله موسوی خمینی     Khomeini portrait.jpg     ۳۰ شهریور ۱۲۸۱ - ۱۳ خرداد ۱۳۶۸     ۱۲ آذر ۱۳۵۸ (۳ دسامبر ۱۹۷۹)     ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ (۳ ژوئن ۱۹۸۹)
سید علی حسینی خامنه‌ای     Ayatollah khamenei 002.jpg     تیر ۱۳۱۸ - تاکنون     ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ (۴ ژوئن ۱۹۸۹)     رهبر فعلی
رؤسای جمهوری
نوشتار اصلی: فهرست رئیس جمهورهای ایران

    ابوالحسن بنی‌صدر در سال ۱۳۵۸ به عنوان اولین رئیس جمهور ایران انتخاب شد و در خرداد ۱۳۶۰ از این مقام عزل شد.
    محمدعلی رجایی در ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و ۸ شهریور همان سال ترور شد و به قتل رسید.
    سید علی حسینی خامنه‌ای از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ دو دوره پیاپی انتخاب شد ولی در دور دوم قبل از پایان دوره به مقام رهبری منصوب شد.
    اکبر هاشمی رفسنجانی از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ در دو دوره پیاپی رئیس جمهور بود.
    سید محمد خاتمی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ در دو دوره پیاپی رئیس جمهور بود.
    محمود احمدی‌نژاد از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ دو دوره پیاپی به ریاست جمهوری برگزیده شد.
    حسن روحانی از ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.

نخست‌وزیران
مهندس بازرگان اولین نخست وزیر پس از انقلاب اسلامی ایران

    مهدی بازرگان
    محمدعلی رجایی
    محمدجواد باهنر
    محمدرضا مهدوی کنی
    میرحسین موسوی

چالش‌های بین‌المللی

روابط خارجی ایران در دورهٔ جمهوری اسلامی با تنش‌های فراوانی روبرو بوده‌است. از جمله چالش‌های ایران پس از انقلاب اسلامی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    ماجرای حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن دیپلمات‌های آمریکایی که منجر به یافتن اسناد جاسوسی بسیاری از آن‌جا گردید.
    دفاع در جنگ ۸ ساله با عراق (حدود ۵۰۰ هزار کشته، یک میلیون زخمی و هزار میلیارد دلار خسارت برای ایران)
    ماجرای مک‌فارلین
    صدور فتوای ارتداد و کشتن سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی کتاب آیات شیطانی از سوی خمینی، که در آن به کتاب و پیامبر مسلمانان اهانت نموده بود.
    تنش با اسرائیل و تهدید این کشور به نابودی از روی نقشه جهان [۹]
    تحریم‌های طولانی نظامی، اقتصادی، تکنولوژیکی و پزشکی
    قضیه انرژی هسته‌ای در ایران
    دستگیری تفنگداران و ملوانان بریتانیایی در پهنه آبی ایران در اروندرود و سپس آزادسازی آنان
    بازداشت سه آمریکایی توسط ایران و صدور حکم جاسوسی و سپس آزادی آنها به قید وثیقه
    حمله به سفارت بریتانیا در تهران

چالش‌های داخلی
نبردهای مسلحانه و ترور در سطح شهرها

پس از انقلاب ۵۷ گروههای مختلفی از قبیل سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، سازمان پیکار و... در اعتراض به عدم تحقق مطالبات انقلاب با حکومت مرکزی به مخالفت پرداختند. از جمله آیت الله خمینی در سخنرانی‌های متعددی، انقلاب ۵۷ را نه برای تحقق آزادی، که برای تحقق اسلام و حکومت اسلامی دانست. او آزادی خواهان را به پیروی از غرب و دشمنی با اسلام متهم می‌کرد.[۱۰]

با تغییر مواضع آیت الله خمینی و عدم تحقق مطالبات انقلاب ۵۷ و مقاومت مسئولین نظام در مقابل این خواسته‌ها، برخی از گروه‌ها و احزاب و سازمان‌ها به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداخته که به دستگیری و زندان و اعدام‌های گسترده مخالفین از سوی حکومت منجر شد که اوج آن کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود. در ادامه، این مخالفت‌ها شاهد درگیری‌های مسلحانه‌ای در کردستان و ترکمن صحرا و آمل بود. طی درگیری‌های کردستان که با فتوای آیت الله خمینی آغاز شد، جنگی در شهر سنندج به وقوع پیوست که به جنگ ۲۴ روزه سنندج مشهور است و طی آن حکومت مرکزی وقت به بمباران هوایی و زمینی شهر پرداخت که به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم غیرنظامی منجر شد. به این ترتیب کنترل شهر از دست نیروهای مخالف و شورای منتخب مردم خارج شد.[۱۱] در ادامه جنگ کردستان، نیروهای سپاه پاسداران حدود ۷۰ نفر از اهالی روستای قارنا از توابع شهر نقده در آذربایجان غربی را به جرم حمایت از نیروهای مخالف قتل‌عام کردند. از این واقعه با عنوان کشتار قارنا یاد می‌شود که مسببین آن علارغم شناسایی از سوی هیئتهای حقیقت یاب از جمله حسینعلی منتظری و وعده‌های صورت گرفته، هرگز مجازات نشدند.

همچنین ترورهایی توسط گروه‌های مخالف به ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران صورت گرفت که طی آن تعدادی از شهروندان و مسئولین کشته یا زخمی شدند. از جمله این ترورها می‌توان به بمب گذاری ۷ تیر و ترور آیت الله خامنه‌ای توسط این سازمان اشاره کرد.
حقوق بشر

یکی از اتهامات غرب به جمهوری اسلامی ایران نقض حقوق بشر به ویژه در دستگاه قضایی این نظام است. مجامع بین‌المللی هم‌چون مجامع حقوق بشری و سازمان عفو بین‌الملل بارها با اشاره به موارد گسترده اعدام، قطع اعضای بدن، شلاق، سنگسار، پرتاب مجرمین از بلندی و مجازات کودکان زیر سنین قانونی از مقامات ایرانی خواسته‌اند تا به اقدامات خود علیه حقوق بشر خاتمه دهند.[نیازمند منبع]
حقوق زنان
نوشتارهای اصلی: تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ و جنبش حقوق زنان در ایران

پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ و سقوط نظام شاهنشاهی، کم‌کم بنا به پیاده‌سازی احکام اسلامی گذاشته شد؛ در نخستین سالگرد روز جهانی زن (۸ مارس) پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعدادی از زنان ایرانی در تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ خواهان پیشگیری از قانون احتمالی حجاب اجباری شدند.

نهایتا این قانون به تصویب رسید: به موجب ماده ۱۰۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۱/۸/۱۳۶۲هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد و درصورتی که مرتکب عملی شود که نفس عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی راجریحه دار نماید، فقط تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌گردد. تبصره - زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد.[نیازمند منبع]
حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸ تیر ۱۳۷۸)
نوشتار اصلی: حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸ تیر ۱۳۷۸)

وقایع هیجده تیر یا وقایع کوی دانشگاه تهران به مجموعهٔ ناآرامی‌ها و درگیری‌ها بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصی‌ها، اطلاق می‌شود. از این حادثه به عنوان بزرگ‌ترین چالش جنبش دانشجویی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز یاد می‌شود.
قتل‌های زنجیره‌ای
نوشتار اصلی: قتل‌های زنجیره‌ای

قتل‌های زنجیره‌ای، به قتل برخی از شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی منتقد نظام جمهوری اسلامی در دههٔ هفتاد خورشیدی در داخل و خارج از ایران گفته می‌شود که به گفتهٔ برخی منابع با صدور فتوی توسط روحانیون بلندپایه و توسط پرسنل وزارت اطلاعات در زمان وزارت علی فلاحیان (وزیر اطلاعات دوران ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی) و دری نجف آبادی (اولین وزیر اطلاعات در دولت محمد خاتمی) صورت گرفت.[۱۲][۱۳][۱۴]
انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ و پیامدهای پس از آن
نوشتار اصلی: پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران

در پی اعلام نتایج دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعلام پیروزی دوبارهٔ محمود احمدی‌نژاد که از سوی برخی تحلیل‌گران سیاسی، از آن با عنوان کودتا یاد شد، نخست تظاهراتی در تهران و همچنین برخی دیگر از شهرهای ایران، توسط هزاران تن از معترضان به نحوهٔ شمارش آرا و حامیان میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدی‌نژاد در انتخابات، در تاریخ ۲۳ و ۲۴ خرداد به راه افتاد. این اعتراضات با کنترل شدید نیروهای پلیس ضد شورش روبرو شد.
ایران تریبونال
نوشتار اصلی: ایران تریبونال


با کوشش گروهی از خانواده‌های جان سپردگان، بخشی از زندانیان سیاسی جان بدر برده از کشتارهای دهه ۱۳۶۰، فعالان سیاسی، فعالان کارگری، مبارزان برابری خواه حقوق زنان، و فعالان عرصه هنر، ادبیات، حقوق، کودکان و دیگر زمینه‌های مبارزاتی، دادگاه مردمی با نام ایران تریبونال از پائیز ۱۳۸۶ کار خود را آغاز کرد. ایران تریبونال، با حمایت گسترده ایرانیان در داخل و خارج کشور، به ویژه خانواده‌های جان سپردگان، موفق شد جمهوری اسلامی را در دو مرحله ( لندن و لاهه ) به ارتکاب جنایت علیه بشریت محکوم کند.

حکم دادگاه ایران تریبونال، مشتمل بر ۵۱ صفحه و ۱۷۰ ماده است که در آن نظام جمهوری اسلامی ایران به نسل کشی و جنایات علیه بشریت محکوم گردیده است.

حافظ

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به‌غزلیات حافظ شهرت دارند. او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به‌محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی بر‌گزار می‌شود. در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.[۱][۲]

محتویات

    ۱ زندگی‌نامه
    ۲ آرامگاه حافظ
    ۳ آرامگاه حافظ در اسکناس و سکه‌های ایران
    ۴ دیوان حافظ
        ۴.۱ غزلیات
        ۴.۲ رباعیات
        ۴.۳ واژه‌های کلیدی در اشعار حافظ
        ۴.۴ زبان و هنر شعری
    ۵ حافظ و پیشینیان
        ۵.۱ شارحان ترک
        ۵.۲ حافظ‌پژوهان شبه قاره
    ۶ تأثیر حافظ بر شعر دوره‌های بعد
    ۷ حافظ در جهان
        ۷.۱ سروده‌های شاعران بزرگ برای حافظ
            ۷.۱.۱ گوته
    ۸ گوته در وصف حافظ
        ۸.۱ نیچه
        ۸.۲ حافظ در جهان عرب
        ۸.۳ ترجمه‌های دیوان حافظ
    ۹ شرح حافظ
    ۱۰ فال حافظ
    ۱۱ افکار حافظ
    ۱۲ عشق حافظ
    ۱۳ علاقه به شیراز
        ۱۳.۱ روز بزرگداشت حافظ
    ۱۴ نگارخانه
    ۱۵ جستارهای وابسته
    ۱۶ منابع
    ۱۷ پانویس
    ۱۸ پیوند به بیرون

زندگی‌نامه

اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاء الدین نام داشته و مادرش نیز اهل کازرون بوده‌است.[۳] در اشعار او که می‌تواند یگانه منبع موثّق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می‌شود. آنچه از فحوای تذکره‌ها به دست می‌آید بیشتر افسانه‌هایی است که از این شخصیّت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده‌است. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده‌ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده‌است.(با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده‌های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده‌است)در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده[۴] و از همین رو به حافظ ملقب گشته‌است.
آرامگاه حافظ

در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق (متوفی ۷۵۸ ه‍. ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده‌است. (در قطعه ای با مطلع «خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی» شاه جلال الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنی قید می‌کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها کمتر از یکسال و در سنه ۷۴۳ حاکم شیراز بوده‌است و از این رو می‌توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده‌است). علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آل مظفر شامل شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته‌است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می‌شده‌است. در این خصوص نیز اشارات متعددی در دیوان او وجود دارد که بیان کننده اتکای او به شغلی جدای از شاعری است، از جمله در تعدادی از این اشارات به درخواست وظیفه (حقوق و مستمری) اشاره دارد.[۵] در بارهٔ سال دقیق تولد او بین مورخین و حافظ‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح‌الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ ه‍. ق[۶] و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷[۷] می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعهای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ ه‍. ق تخمین می‌زنند.[۸] آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ ه‍. ق روی داده‌است.

در مورد سال درگذشت او اختلاف کمتری بین مورخین دیده می‌شود و به نظر اغلب آنان ۷۹۲ ه‍. ق است. از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی (متولد ۷۷۷ ه‍. ق) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تألیف جامی (متولد ۸۱۷ ه‍. ق) به صراحت این تاریخ به عنوان سال درگذشت خواجه قید شده‌است. محل تولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز روی در نقاب خاک کشیده‌است.

روایت است هنگامی که قصد دفن حافظ را داشتند، عده‌ای از متعصبان با استناد به اشعار حافظ دربارهٔ می‌گساری با دفن وی به شیوهٔ مسلمانان مخالف بودند و در مقابل عدهٔ دیگر وی را فردی مسلمان و معتقد می‌دانستند. قرار شد که از دیوان حافظ فالی بگیرند که این بیت آمد:
قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ         که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت

این شعر در بدخواهان شاعر تأثیر بسیاری می‌کند و همه را خاموش می‌کند.[۹]
آرامگاه حافظ
نوشتار اصلی: حافظیه
آرامگاه حافظ در شیراز

آرامگاه حافظ در شهر شیراز و در منطقهٔ حافظیّه در فضایی آکنده از عطر و زیبایی گل‌های جان‌پرور، درآمیخته با شور اشعار خواجه، واقع شده‌است. امروزه این مکان یکی از جاذبه‌های مهمّ گردشگری به شمار می‌رود و بسیاری از مشتاقان شعر و اندیشه‌ةای حافظ را از اطراف جهان به این مکان می‌کشاند.

در زبان اغلب مردم ایران، رفتن به حافظیّه معادل با زیارت آرامگاه حافظ گردیده‌است. اصطلاح زیارت که بیشتر برای اماکن مقدّسی نظیر کعبه و بارگاه امامان به‌کار می‌رود، به‌خوبی نشان‌گر آن است که حافظ چه چهرهٔ مقدّسی نزد ایرانیان دارد. برخی از معتقدان به آیین‌های مذهبی و اسلامی، رفتن به آرامگاه او را با آداب و رسوم مذهبی همراه می‌کنند. از جمله با وضو به آنجا می‌روند و در کنار آرامگاه حافظ به نشان احترام، کفش خود را از پای بیرون می‌آورند. سایر دلباختگان حافظ نیز به این مکان به‌عنوان سمبلی از عشق راستین و نمادی از رندی عارفانه با دیدهٔ احترام می‌نگرند.[۱۰]
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه         که زیارتگه رندان جهان خواهد شد
آرامگاه حافظ در اسکناس و سکه‌های ایران

اسکناس‌های هزار ریالی ایران از سال ۱۳۴۱ هجری شمسی تا سال ۱۳۵۸ با نمایی از آرامگاه حافظ چاپ و نشر می‌شد. سکه‌های پنج ریالی برنز ایران از سال ۱۳۷۱ هجری شمسی تا سال ۱۳۷۸ به نقشی از آرامگاه حافظ آراسته شد.
دیوان حافظ
نوشتار اصلی: دیوان حافظ

دیوان حافظ که مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است، تا کنون بیش از چهارصد بار به اشکال و شیوه‌های گوناگون، به زبان فارسی و دیگر زبان‌های جهان به‌چاپ رسیده‌است. شاید تعداد نسخه‌های خطّی ساده یا تذهیب شدهٔ آن در کتابخانه‌های ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه و حتی کشورهای غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد.[۱۱] نکتهٔ خاصی که در دیوان حافظ وجود دارد، کثرت نسخه‌هایی با مفردات و واژه‌های گوناگون است که این خصیصه باعث بروز تصحیحات متعدد و گاه متناقض هم در بین مصححان می‌شود.[۱۲][۱۳]
غزلیات
انواع اشعار حافظ

حافظ را چیره‌دست‌ترین غزل سرای زبان فارسی دانسته‌اند[۱۴] موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله‌است و غزل‌سرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه‌پردازی است.

با آن‌که حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زده، نوآوری اصلی او در تک بیت‌های درخشان، مستقل، و خوش‌مضمون فراوانی است که سروده‌است. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره‌های قرآن تأثیر گرفته‌است، که آن را انقلابی در آفرینش این‌گونه شعر دانسته‌اند.[۱۵]
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ         به قرآنی که اندر سینه داری

نمونه‌ای از اشعار

پیش از اینت بیش از این اندیشهٔ عشّاق بود         مهرورزی تو با ما شهرهٔ آفاق بود
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین‌لبان         بحث سرّ عشق و ذکر حلقهٔ عشّاق بود
پیش ازین کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند         منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد         ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مهرویان مجلس گرچه دل می‌برد و دین         بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد         دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود
رباعیات

چندین رباعی به حافظ نسبت داده شده که هر چند از ارزش ادبی والایی، هم‌سنگ عزل‌های او برخوردار نیستند اما در انتساب برخی از آن‌ها تردید زیادی وجود ندارد. در تصحیح خانلری از دیوان حافظ تعدادی از این رباعیات آورده شده که ده رباعی در چند نسخهٔ مورد مطالعه او بوده‌اند و بقیه فقط در یک نسخه ثبت بوده‌است. دکتر پرویز ناتل خانلری در باره رباعیات حافظ می‌نویسد: «هیچ‌یک از رباعیات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معنی، ارزش و اعتبار چندانی ندارد و بر قدر و شأن این غزلسرا نمی‌افزاید.»[۱۶]
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت         وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست         تا درنگرد که بی تو چون خواهم خفت[۱۷]
هر دوست که دم زد از وفا دشمن شد         هر پاک روی که بود تردامن شد
گویند شب آبستن غیب است عجب         چون مرد ندید از که آبستن شد[۱۸]
واژه‌های کلیدی در اشعار حافظ

در دیوان حافظ کلمات و معانی دشوار فراوانی یافت می‌شود که هر یک نقش اساسی و عمده‌ای را در بیان و انتقال پیام‌ها و اندیشه‌های عمیق برعهده دارد. به عنوان نقطهٔ شروع برای آشکار شدن و درک این مفاهیم، ابتدا باید با سیر ورود تدریجی آن‌ها در ادبیات عرفانی که از سدهٔ ششم و با آثار سنایی و عطار و دیگران آغاز گردیده آشنا شد. از جملهٔ مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به واژگانی چون رند و صوفی و می اشاره کرد:
خدا را کم نشین با خرقه‌پوشان         رخ از «رند» ان بی‌سامان مپوشان
در این خرقه بسی آلودگی هست         خوشا وقت قبای «می» فروشان
در این «صوفی» وشان دَردی ندیدم         که صافی باد عیش دُردنوشان

رند

شاید کلمه‌ای دشواریاب‌تر از رند در اشعار حافظ یافت نشود. کتاب‌های لغت آن‌را به عنوان زیرک، بی‌باک، لاابالی، و منکر شرح می‌دهند، ولی حافظ از همین کلمهٔ بدمعنی، واژه پربار و شگرفی آفریده که برخی آن را ((خالی از مفاهیم دنیوی)) معنی می‌کنند است که شاید در دیگر فرهنگ‌ها و در زبان‌های کهن و نوین جهان معادلی نداشته باشد.
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست         رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
آدمی در عالم خاکی نمی‌آید به دست         عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

صوفی

حافظ، همواره، صوفی را به‌بدی یاد کرده و این به سبب ظاهرسازی و ریاکاری صوفیان زمان او م می‌نگرند.
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد         ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

می

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا         که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست
مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر         که تا بزاد و بشد، جام می ز کف ننهاد
زبان و هنر شعری

همچون همهٔ هنرهای راستین، شعر حافظ پرعمق، چندوجهی، تعبیرپذیر، و تبیین‌جوی است. او هیچ‌گاه ادعای کشف و غیب‌گویی نکرده، ولی از آن‌جا که به ژرفی و با پرمعنایی زیسته‌است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعلیم گرفته، کار بزرگ هنری او آینه‌دار طلعت[۱۹] و طینت فارسی‌زبانان گردیده‌است.[۲۰]
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد         حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود
مگو دیگر که حافظ نکته‌دان‌ست         که ما دیدیم و محکم جاهلی بود
حافظ و پیشینیان

یکی از باب‌های عمده در حافظ‌شناسی مطالعهٔ کمی و کیفی میزان، گستره، مدل، و ابعاد تأثیر پیشینیان و هم‌عصران بر هنر و سخن اوست. این نوع پژوهش را از دو دیدگاه عمده دنبال کرده‌اند: یکی از منظر استقلال، یگانگی، بی‌نظیری، و منحصربه‌فرد بودن حافظ، و اینکه در چه مواردی او این‌گونه‌است. دوّم از دیدگاه تشابهات و همانندی‌های آشکار و نهانی که مابین اشعار حافظ و دیگران وجود دارد.

از نظر یکتا بودن، هر چند حافظ قالب‌های شعری استادان پیش از خود و شاعران معاصرش همچون خاقانی، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، عراقی، سعدی، امیر خسرو، خواجوی کرمانی و سلمایی دارد

همین ویژگی کم‌مانند، و نیز عالَم‌گیری و رواج بی‌مانند شعر اوست، که از دیرباز شرح‌نویسان زیادی را برآن داشته تا بر دیوان اشعار حافظ شرح بنویسند. بیشتر شارحان حافظ از دو قلمرو بزرگ زبان و ادبیّات فارسی، یعنی شبه قارّهٔ هند و امپراتوری عثمانی، به صورت زیر برخاسته‌اند.
شارحان ترک

    سودی بسنوی (درگذشت: ۱۰۰۰ ه‍. ق)، نویسندهٔ شرح چهار جلدی بر دیوان حافظ
    سروری (درگذشت: ۹۶۹ ه‍. ق)
    شمعی (درگذشت: ۱۰۰۰ ه‍. ق)
    سید محمد قونیوی متخلص به وهبی (درگذشت: ۱۲۴۴ ه‍. ق)[۲۱]

حافظ‌پژوهان شبه قاره

این گروه بیشتر از دستهٔ پیشین به شعر حافظ و شرح‌نگاری برآن روی‌آورده‌اند. تنها از ربع نخست سدهٔ یازدهم هجری تا ربع اوّل سدهٔ دوازدهم (حدود ۱۰۰ سال) ۹ شرح کوچک و بزرگ در منطقهٔ پنجاب نوشته شده‌است. به عنوان نمونه می‌توان این دو را ذکر کرد:

    ۱. مرج‌البحرین توسّط ختمی لاهوری در سال ۱۰۲۶ ه‍. ق
    ۲. مولانا عبدالله خویشگی قصوری که ۴ شرح بر دیوان خواجه نوشت (۱۱۰۶ ه‍. ق) ۇچشم می‌خورد.[۲۲]

تأثیر حافظ بر شعر دوره‌های بعد

تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگرچه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ‌پژوهان شعر او را پایه‌گذار سبک هندی می‌دانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است.[۲۳]

در مقدمه نسخه قزوینی و ستایشگر آمده‌است:
غزل سرایی حافظ بدان رسید که چرخ         نوای زهره و رامشگری بهشت از یاد
بداد داد بیان در غزل بدان وجهی         که هیچ شاعر از این گونه داد نظم نداد
چوشعر عذب روانش زبر کند گویی         هزار رحمت حق بر روان حافظ باد
حافظ در جهان
نوشتار اصلی: حافظ در جهان


سروده‌های شاعران بزرگ برای حافظ
گوته
یادبود دیالوگ تلویحی گوته و حافظ در دیوان غربی-شرقی گوته، واقع در شهر وایمار آلمان

گوته، نابغه‌ترین ادیب آلمانی، «دیوان غربی-شرقی» خود را تحت تاثیر «دیوان حافظ» سرود، و فصل دوم آن را با نام «حافظ‌نامه» به اشعاری در مدح حافظ اختصاص داد که از جملهٔ آن‌ها می‌توان به دو شعر زیر اشاره کرد:

    حافظا، در غزل‌هایت می‌شنوم
    که شاعران را بزرگ داشته‌ای.
    بنگر که اینک پاسخی فراخورت می‌دهم:
    بزرگ اویی است که این سپاس به بزرگ‌داشتِ اوست.[۲۴]

و همچنین:

    خود را با تو برابر گرفتن، حافظا
    راستی که دیوانگی است!

    کشتی‌یی پُر شتاب و خروشان
    به پهنهٔ پُر موج دریا در می‌آید،
    و مغرور و دلیر به دلِ خیزاب‌ها می‌زند.
    آن و دمی است که اقیانوس درهم‌اش بشکند.
    ولی این تخته‌بند پوده همچنان به پیش می‌راند.

    در غزل‌های سبک‌خیز و تندآهنگِ تو
    خنکای سیال دریا است،
    و فورانِ کوه‌وار آتش نیز.
    و گدازه‌ها مرا در خود غرق می‌کنند.
    با این همه خیالی نیز درونم را می‌آکند
    و شجاعت‌ام می‌بخشد.
    مگر نه آن‌که من نیز در سرزمینِ خورشید
    زیسته و عشق ورزیده‌ام![۲۴]

گوته در وصف حافظ

باشد اگر این دنیا در هم شکند

حافظ، از شور به‌هم‌چشمی تو می‌بالم

در بد و خوب شریکیم و وفادار و سهیم

توأمانیم و ز یک گوهر و همزاد همیم

چون تو خواهم ره دل پویم و نوشم می ناب

هم کنم فخر بر این زندگی شعر و شراب

شو کنون با شرر آتش خود نغمه‌سرا!

گر چه پیری، دل پرشور و جوانیست ترا
نیچه

یکی دیگر از شاعران و فیلسوفان نام‌آور آلمان، نیچه، نیز در دیوان «اندرزها و حکمت‌ها»، یکی از شعرهای خود را با نام «به حافظ (آوای نوشانوش، پرسش یک آبنوش)» به او تقدیم کرده‌است:

    میخانه‌ای که تو برای خویش
    پی‌افکنده‌ای
    فراخ‌تر از هر خانه‌ای است
    جهان از سر کشیدن می‌یی
    که تو در اندرون آن می‌اندازی،
    ناتوان است.
    پرنده‌ای، که روزگاری ققنوس بود
    در ضیافت توست
    موشی که کوهی را بزاد
    خود گویا تویی

    تو همه‌ای، تو هیچی
    میخانه‌ای، می‌یی
    ققنوسی، کوهی و موشی،
    در خود فرو می‌روی ابدی،
    از خود می‌پروازی ابدی،
    رخشندگی همهٔ ژرفاها،
    و مستی همهٔ مستانی
    - تو و شراب؟[۲۵]

حافظ در جهان عرب

حافظ اگرچه به هیچ کشور عربی سفر نکرد، اما پژوهشگران عرب تحقیقات و مطالعات قابل توجهی در زمینه حافظ‌شناسی داشتند. اولین پژوهشگر عربی که کتاب درباره حافظ نوشت ابراهیم امین الشورابی المصری بود که کتابی به نام حافظ الشیرازی شاعر الغناء والغزل فی ایران نگاشت و در آن به حافظ، اندیشه‌های حافظ و شعرهای او پرداخت.[۲۶] الشواربی همچنین شعر یوسف گمگشته باز آید به کنعان را به عربی ترجمه کرد.
یوسف المفقود فی اوطانه لا تحزنن         عائدٌ یوماً الی کنعانهِ لاتحزنن
بیت الاحزان تراهُ عن‌قریب روضةً         یضحک الورد علی بنیانه لا تحزنن
هذه الافلاک إن دارت علی غیر المنی         لایدومُ الدهرُ فی حدثانه لا تحزنن
لست تدری الغیب فی أسراره لا تیأسنْ         کم وراء الستر من أفنانهِ لا تحزنن
یا فؤادی إن یسلْ بالکونِ طوفانُ الفنا         فلکُ نوح لکَ فی طوفانه لا تحزنن
منزلٌ جدّ مخوف ومرادٌ شاحط‌ٌ         لم یدم فجّ علی رکبانه لا تحزنن
(حافظ) ما دمتَ بالفقر ولیلٌ مظلمٌ         فی دعاء الله أو قرآنه لا تحزنن[۲۷]
ترجمه‌های دیوان حافظ

تا کنون، شعر حافظ به ده‌ها زبان در تمامی دنیا ترجمه شده‌است. ازجمله قدیمی‌ترین این ترجمه‌ها می‌توان موارد زیر را برشمرد:[۲۸]

    ۱. تاریخ: ۱۶۸۰ م، نویسنده: F. Meninski، نام و نوع اثر: Linguarum Orientalium اوّلین غزل دیوان حافظ - الا یا ایهاالسّاقی... - به نثر لاتین ترجمه شد، محل انتشار: وین
    ۲. تاریخ: ۱۷۶۷ م، نویسنده: T. Hyde، نام و نوع اثر: Syntagma dissertationum اوّلین غزل دیوان حافظ - الا یا ایهاالسّاقی... - به نثر لاتین ترجمه شد، محل انتشار: آکسفورد
    ۳. تاریخ: ۱۷۷۱ م، نویسنده: de Reviski، نام و نوع اثر: Specimen poeseos Persicae شانزده غزل از ابتدای دیوان حافظ به نثر لاتین ترجمه شد، محل انتشار: ذکر نشده
    ۴. تاریخ: ۱۷۷۴ م، نویسنده: J. Richardson، نام و نوع اثر: Specimen, Persian Poetry شانزده غزل از ابتدای دیوان حافظ به انگلیسی ترجمه شد، محل انتشار: لندن

شرح حافظ

شعر حافظ بنا به ماهیّت و طبیعتش شرح‌طلب است. این امر، به هیچ وجه ناشی از دشواری یا دیریابی آن نیست، بلکه نشان از چندپهلویی است که حافظ سرسخت و بی‌باک به مبارزه با این بیماری پرداخته. حافظ رندانه در هوای پلشت زمان خود، جهانی آرمانی و انسانی آرمانی آفریده. آشنایی حافظ با ادبیات فارسی و عرب بر آشنایی او از دین اسلام - که کتاب اصلی آن قرآن به زبان عربی است - افزود و او را تبدیل به رندی آزاد اندیش کرد به گونه‌ای که بخش زیادی از دیوان حافظ به مبارزه با ریاکاران اختصاص داده شده‌است:
فدای پیرهن چاک ماهرویان باد         هزار جامه تقوا و خرقه پرهیز
به کوی می‌فروشانش ز جامی بر نمی‌گیرند         زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد

او تعصبات را کنار گذاشته و فارغ از هر قید و بندی به مبارزه با کسانی برخاست که دین و قدرت خود را به عنوان سنگر و سلاحی برای تجاوز به حٱ
فال حافظ
مصرعی از یک غزل حافظ: اگر بر جای من غیری گزیند دوست، حاکم اوست// حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم.
دیشب به‌سیل اشک ره خواب می‌زدم         نقشی به‌یاد خطّ تو بر آب می‌زدم
چشمم به‌روی ساقی و گوشم به‌قول چنگ         فالی به چشم و گوش درین باب می‌زدم
ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت         می‌گفتم این سرود و می ناب می‌زدم
خوش بود وقت حافظ و فالِ مراد و کام         بر نام عمر و دولتِ احباب می‌زدم

مشهور است که امروز در خانهٔ هر ایرانی یک دیوان حافظ یافت می‌شود. ایرانیان طبق رسوم قدیمی خود در روزهای عید ملی یا مذهبی نظیر نوروز بر سر سفره هفت سین، و یا شب یلدا، با کتاب حافظ فال می‌گیرند. برای این کار، یک نفر از بزرگان خانواده یا کسی که بتواند شعر را به خوبی بخواند یا کسی که دیگران معتقدند به اصطلاح خوب فال می‌گیرد ابتدا نیت می‌کند، یعنی در دل آرزویی می‌کند. سپس به طور تصادفی صفحه‌ای را از کتاب حافظ می‌گشاید و با صدای بلند شروع به خواندن می‌کند. کسانی که ایمان مذهبی داشته باشند هنگام فال گرفتن فاتحهای می‌خوانند و سپس کتاب حافظ را می‌بوسند، آنگاه با ذکر اورادی آن را می‌گشایند و فال خود را می‌خوانند.

برخی حافظ را «لسان‌الغیب» می‌گویند یعنی کسی که از غیب سخن می‌گوید و بر اساس بیتی از شعر حافظ او معتقد است که هیچ‌کس زبان غیب نیست:
ز سر غیب کس آگاه نیست قصه مخوان         کدام محرم دل ره در این حرم دارد

یکی از صنایع شعری ایهام است بدین معنی که از یک کلمه معانی متفاوتی برداشت می‌شود. ایهام در اشعار حافظ به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته. همچنین از مهم‌ترین خصوصیات شعر حافظ گستردگی مطالب ذکر شده در یک غزل اوست؛ به گونه‌ای که در یک غزل از موضوع‌های فراوانی حرف می‌زند. از طرفی هر بیت شعر حافظ نیز به طور مستقل قابل تفسیر است. این ویژگی‌های شعر حافظ باعث شده که هر کس با هر نیتی که دیوان حافظ را بگشاید و غزلی از آن را بخواند در مورد نیت خود کلمه یا جمله‌ای در آن می‌یابد و فرد فکر می‌کند که حافظ نیت او را خوانده و به وی جواب داده‌است. غافل از اینکه این ویژگی شعر حافظ است و در بقیه غزلیات او نیز کلمات یا جملاتی همخوان با نیت صاحب فال وجود دارد.

حافظ زمانی که درمانده می‌شود به فال روی می‌آورد:
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش         زده‌ام فالی و فریاد رسی می‌آید
افکار حافظ
آرامگاه حافظ در شب

روزگار حافظ روزگار زهد فروشی و ریاورزی بوده‌است. آنان به‌جای آن‌که به‌راستی مردان خدا باشند و روندگان راه حقیقت، اغلب، خرقه‌داران و پشمینه‌پوشانی بودند که بویی از عشق نابرده به تندخویی شهرت داشتند[۲۹] و پای از سرای طبیعت بیرون نمی‌نهادند.[۳۰]
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد         بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد         ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

در برابر صوفی، حافظ از عارف با نیکویی و احترام یادکرده؂وق دیگران مورد استفاده قرار می‌دهند. حافظ در این مبارزه به کسی رحم نمی‌کند شیخ، مفتی، قاضی و محتسب همه از کنایات و اشعار او آسیب می‌بینند.
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب         چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند
حافظا می‌خور و رندی کن و خوش باش ولی         دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

او باده نوشی را برتر از زهدفروشی ریاکاران می‌داند:
باده‌نوشی که در او روی و ریایی نبود         بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب         بهتر ز طاعتی که ز روی ریا کنند

برخی حافظ رامانند نیچه و گوته فیلسوفی حساس به مسائل وجودی انسان می‌دانند که آزاداندیش است و دروغ‌ستیز و ضدخرافات.
مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن         که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
عشق حافظ

حافظ درباره عشق الهی که موضوع غزل‌های عرفانی اوست، صحبت می‌کند. در مورد عشق انسانی هم وقتی از معشوقان جسمانی و مادی صحبت می‌کند، خاطر نشان می‌کند که عشق وی همچون امری است که به یک سابقه ازلی ارتباط دارد. در غزل‌های عرفانی حافظ، عشق مجازی همچون پرده‌ای به نظر می‌آید که عشق الهی در ورای آن پنهان است.[۳۱]
درد عشقی کشیده‌ام که مپرس         زهر هجری کشیده‌ام که مپرس
گشته‌ام در جهان و آخر کار         دلبری برگزیده‌ام که مپرس[۳۲]
علاقه به شیراز

علاقه ودید حافظ به شیراز از منظر دیوان او و غزلیاتش بخوبی مشهود است و این اشارات با رویدادهای تاریخی زمان حافظ تطابق دارد؛ بنابراین در دیوان حافظ اگر غزلی شیوا و دلپسند خوانده می‌شود یقین در خلال ابیات آن رمزآسا و یا آشکارا واقعه‌ای در روانش و در اندیشه‌اش سیر می‌کند. چراکه حافظ را نباید یک شاعر ساده اندیش و مبالغه گو به شمار آورد؛ زیرا وی پیش از اینکه حتی شاعر باشد به مسائل دینی و فلسفی و عرفانی کاملاً آشنایی داشته و بینش وی در منتهای دریافت تأملات و دقایق اجتماعی است؛ لذا دید و دلبستگی حافظ به شیراز از دو منظر قابل بررسی است: یکی مطابقت سروده‌هایش با رخدادهای جامعه که گاهی بر وفق مراد وی است و دیگر طبیعت متنوع و چهارفصل شیراز در آن برهه از زندگی حافظ.

حافظ بعد از تحصیلات و کنجکاوی اش در فراگیری علوم زمان به عنفوان جوانی می‌رسد. شهر شیراز به یمین دولت شیخ ابواسحق اینجو حکمران فارس از امنیت و آرامش کاملی برخوردار بود و مردم از جمله شاعر جوان ما با کمال آسایش و راحتی روزگار می‌گذرانیدند. اماکن خیر در شهر، مساجد، مدارس و خانقاهها و املاک فراوانی که برآنها وقف کرده بودند به‌وفور یافت می‌شد. شیخ ابواسحق پادشاهی آزادی خواه بود که مردم را در آزادیهای احتماعی مخیر می‌داشت. شیراز در یک زمینی هموار بنا شده بود که دور شهر بارویی از زمان آل بویه برجا مانده بود. بدین ترتیب حافظ جوان نیز در این جامعه آزاد بو اسحاقی با شعف و مصلحت جویی زندگی می‌کرد و مسائل سیاسی زمان را به دقت زیر نظر داشت. شیراز که به گفتهٔ ابن بطوطه بهشت روی زمین به شمار می‌آمد و از هر سو طرب و شادمانی بر آن بارز، در این روزها شاهدجنب و جوش حافظ جوان بود که هم از ثروت بهره داشت و هم از دانش. او از حافظان قرآن بود و در همین زمان قاریان در شهر بودند که به آواز خوش قرآن می‌خواندند.[۳۳]

با یورش محمدمبارزالدین حکمران کرمان ویزد به شهر شیراز سلطنت ابو اسحاق در هم پیچیده شد و این واقعه در شعر حافظ بازتابی تأسف انگیز دارد.
راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی         خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود
دیدی آن قهقه کبک خرامان حافظ         که ز سر پنجه شاهین قضا غافل بود

دوران بعد از بواسحاق زمان استبداد مبارزالدین بود که اشعاری حاکی از خشم شاعر را به دنبال دارد. اوپادشاهی تندخو و ستمکار و متعصب بود به طوری که حافظ اغلب او را «محتسب» می‌نامد و از اینکه آزادی و امنیت مردم را ضایع کرده حافظ در اندیشه آزاردادن اوست. ازاین جهت برخلاف عقیده محتسب به سرودن اشعاری تند به الفاظی از (می- میخانه- باده- مغ) می‌پردازد.
دوش بر یاد حریفان به خرابات شدم         خم می‌دیدم خون در دل و پا در گل بود
اگرچه باده فرحبخش و باد گلبیزست         به بانگ چنگ مخور باده که محتسب تیزست
محتسب داند که حافظ عاشق است         وآصف ملک سلیمان نیز هم

حافظ ستم بر همشهریان را برنمی تافت و رندانه در احقاق حق مردم تلاش می‌کرد تا اینکه شاه شجاع پدر ریاکارش را کور کرد و خود به جای او نشست و حافظ نیز چنین بشارتی را به شیرازیها می‌دهد که:
ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند         وز وی جهان برست و بت میگسار هم

دوران حکومت شاه شجاع دوباره آزادی و شادمانی مردم را به دنبال داشت و حافظ نیز به مراد دیرینه خود رسید که:
سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش         که دور شاه شجاع است می‌دلیر بنوش

نکته دوم راجع به علاقه ودید حافظ به شیراز چنان‌که گذشت طبیعت سرسبز و مناظر بدیع و باغات دلگشای شیراز بود. بهار شیراز و عطر دل انگبزبهار نارنج آن لطف خاصی داشت و درختان سرو که باغها را پوشانده بودند و انواع میوه هاکه در خاک شیراز پرورش می‌یافت دل از بیننده می‌ربود. گردشگاه‌های فروان که از زمان سعدی نیز باقی‌مانده بود مردم را به طرف خود می‌کشانید.[۳۴]

تنها حافظ نبود که «نسیم خاک مصلی و آب رکناباد» او را اجازه سیروسفر نمی‌داد. در بین تفرجگاههای شهر یکی «تکیه سعدی» نزدیک سرچشمه رکناباد در تنگ الله اکبر و دیگر باغ و زاویه سعدی. از نگاه حافظ
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم         عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است
فرق است از آب خضر که ظلمات جای اوست         تا آب ما که منبعش الله اکبر است

شاعر آرمان طلب شیراز با نگاه تیزبین خود به بهار باصفای شهرش «نسیم روضه» شیراز را بدرقه راه مسافران می‌کند.
دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس         نسیم روضه شیراز پیک راهت بس

شاعر رند شیراز بر خلاف سعدی بزگوار دل از شیراز برنکند و به سفر طولانی نپرداخت و یا اگر به سفری رفت یقین طولانی نبوده‌است.

در مقام مقایسه نیز شیراز را بر شهر اصفهان رجحان می‌دهد.
اگرچه زنده رود آب حیات است         ولی شیراز ما از اصفهان به

بلکه عمر خود را در شیراز که از صفا و زیبایی آن شهر و همچنین گلگشت مصلی و آب رکناباد خوشدل بود، صرف نمود. زیبایی طبیعت و روانی طبع شاعر نگرش عمیق او را در محیط پیرامون خود عجین کرده بود؛ لذا با نگاهی دقیق به مجموع عغیب‌گویی نکرده، ولی از آن‌جا که به ژرفی و با پرمعنایی زیسته‌است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعلیم گرفته، کار بزرگ هنری او آینه‌دار طلعت[۳۵] و طینت فارسی‌زبانان گردیده‌است.[۳۶]
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد         حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود
مگو دیگر که حافظ نکته‌دان‌ست         که ما دیدیم و محکم جاهلی بود
روز بزرگداشت حافظ

بیستم مهرماه برابر با یازدهم اکتبر روز بزرگداشت حافظ می‌باشد که در این روز جشن‌ها و برنامه‌های ملی و بین‌المللی فرهنگی متنوعی در شیراز و سایر نقاط جهان[۳۷] بر‌گزار می‌شود. این روز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران[۳۸] با عنوان روز بزرگداشت حافظ ثبت شده است. عمده برنامه‌های این روز شامل شب شعر، گل افشانی آرامگاه حافظ، نمایش و رونمایی از دیوان‌های شعر حافظ، نورافشانی و غیره می‌باشد.

هنر انتزاعی

هنر مجرد یا هنر انتزاعی (آبستره) به هنری اطلاق می‌شود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرم‌های تمثیلی و غیر طبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره می‌گیرد.[۱] این اصطلاح معمولاً درمقابل هنر فیگوراتیو استفاده می‌شود و در معنای وسیعش می‌تواند به هر نوع هنری اطلاق شود که اشیا و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمی‌کنند، ولی عموماً به آن گونه از آفرینش‌های هنر مدرن اطلاق می‌گردد که از هر گونه تقلید طبیعت یا شبیه‌سازی آن، به مفهوم مرسوم آن در هنر اروپایی، روی می‌گردانند.[۲]

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ تجریدگرایی
    ۳ آلبوم
    ۴ پانویس
    ۵ منابع

تاریخچه

در ابتدای قرن بیستم این واژه بیشتر برای مکاتب هنری چون کوبیسم و فوتوریسم بکار می‌رفت چراکه در اینگونه مکاتب طبیعت در صورت‌های ساده یا مبالغه شده - تنها تصوری از موضوع طبیعی اصلی - بیان می‌شد. در نقاشی‌های این گونه سبک‌ها هدف عموماً ضبط و روایت حقیقت اشیاء بود نه لزوما شکل ظاهری آنها.[۳] به گفتهٔ مورخان هنر مدرن، کاندینسکی نخستین نقاشی است که حدود سال ۱۹۱۰ نخستین نقاشی کاملاً غیر-بازنما را عرضه کرده است، و از آن پس، هنر انتزاعی مدرن در بسیاری از جنبش‌ها و مکاتب هنری مختلف پرورانده شده است.[۴]
تجریدگرایی

تجریدگرایی به رعایت اصول و جنبه‌های عملی تجرید به منظور هر چه ساده‌تر کردن اثر هنری از یک سو، و هر چه گویاتر و غنی‌تر کردن زبان و بیان آن از سوی دیگر، اطلاق می‌شود. در حوزه هنرها و ادبیات فارسی تجرید را اغلب ایجاز نامیده‌اند.

آثار سعدی و حافظ از نمونه‌های برجستهٔ تجریدگرایی و اصالت ایجاز در ادبیات کهن فارسی به حساب می‌آید.

معنویت در هنر

معنویت در هنر نام کتابی اثرواسیلی کاندینسکی نقاش و نظریه پرداز هنری روس است که در سال ۱۹۱۲ منتشر گردید. این کتاب که به سرعت به زبان‌های انگلیسی و روسی ترجمه شد، خوانندگان بسیاری یافت و از مطالب آن فراوان نقل قول شد.

معنویت در هنر که تأکدش بر هنر به عنوان آشکارکنندهٔ حیات درونی انسان است، به یکی از متن‌های اصلی هنر انتزاعی تبدیل شد. در واقع نقاشی کاندینسکی حدود همین زمان به انتزاع گرایید. نظر کاندینسکی این بود که هنر بیشتر از رهگذر کمپوزسیون‌های انتزاعی و فرانمودهای شاعرانه می‌تواند به معنویت دست یابد، تا از طریق رویکرد کاملاً بازنمودی به جهان قابل رؤیت.[۱]

کاندینسکی که در آن زمان در مونیخ به سر می‌برد، به مانند بسیاری از دوستان آلمانی خود، عارفی راستین بود که ارزشهای پیشرفت و علم را قبول نداشت و در آرزوی بازآفرینی جهان از طریق هنر ناب جوشیده از احوال درون به سر می‌برد. وی در این کتاب شورانگیز و تا حدی بی نظم، بر تأثیرات روانی رنگ خالص تأکید کرد و توضیح داد که چگونه یک رنگ قرمز روشن می‌تواند همچون نوای یک ترومپت بر ما اثر بگذارد. او معتقد بود که می‌توان و لازم است که بدین شیوه ارتباطی را، بین اذهان آدمیان برقرار ساخت. و همین اعتقاد و شجاعت آن را به وی داد که نخستین کوششهای خود را برای رسیدن به یک موسیقی رنگین به نمایش گذارد. حرکتی که آغازگر راه نقاشی انتزاعی گردید.[۲]

این کتاب چندین بار توسط مترجمان مختلف به فارسی برگردانده و بارها در ایران منتشر شده است.

واسیلی کاندینسکی

واسیلی واسیلیویچ کاندینسکی (به روسی: Васи́лий Васи́льевич Канди́нский) ‏ (۱۶ دسامبر ۱۸۶۶ - ۱۳ دسامبر ۱۹۴۴) یک نقاش و نظریه‌پرداز هنری روس بود. از آن‌جا که او نخستین نقاشی‌های مدرن اِنتزاعی را خلق کرده‌است، یکی از معروفترین و اثرگذارترین هنرمندان سده بیستم به‌شمار می‌آید.

محتویات

    ۱ زندگی
    ۲ تابلو ترکیب بندی
    ۳ ملاقات فرانتس مارک
    ۴ فعالیت‌های هنری
    ۵ فعالیت‌های نگارشی
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ پانویس
    ۸ منابع

زندگی

واسیلی کاندینسکی در سال ۱۸۶۶ در مسکو متولد شد. او در سال ۱۸۹۶ برای تحیل هنر در مونیخ، مسکو را ترک کرد. وی با خود تأثیراتی از مکتب هنری روسیهٔ آن زمان به همراه آورد که مهم ترین آن‌ها عبارتند از شمایل‌های مذهبی بومی و رنگ‌های تند و احساس انگیز مختص هنر محلی روسیه.

علاقهٔ او به فرهنگ عامه وقتی در سال ۱۹۰۸ به همراه گابریل مانتر نقاش به مورنائو-منطقه‌ای در جنوب مونیخ در دامنهٔ رشته کوه‌های آلپ باواریا-نقل مکان کرد، دباره اوج گرفت. وی خود را در فرهنگ عامه غوطه ور ساخت وعمیقاً تحت تأثیر رنگ‌های تند، ترکیب بندی سرراست و نقش‌های روی شیشه-رسانه‌ای که او و مانتر خود بر ساخته بودند-قرار گرفت. این زوج در شوابینگ در شمال مونیخ ساکن شدند، جایی پر از کافه و لیبرالیسم که برای هنرمندانی که ظاهر و زندگی نا متعارفی دارند، بسیار مناسب بود؛ جایی که عرفان و الهیات موضوع گفتگوهای روزمره را تشکیل می‌داد. یک فلسفهٔ رمزآلود ک در اوایل قرن بیستم طرفداران زیادی پیدا کرد. عرفان دستیابی به معنویت را از طریق مدیتیشن و تعالیم اسرار آمیز رواج داد.

کاندینسکی علی‌رغم سخنوری‌هایش در مورد مفاهیم انتزاعی، از کنار گذاشتن تصویرسازی‌های بازنمودی ناراضی بود و همواره از این در هراس بود که مردم قادر به فهم نقاشی‌های او نباشند. این تردید در تابلوی طرحی برای ترکیب بندی۲ مربوط به سال ۱۹۱۰ دیده می‌شود. با وجود این که این اثر انتزاعی به نظر می‌رسد، پر از اشکال قابل تشخیص است: پیکره‌ها، کوه‌ها، موج‌ها، درختان، خورشید و حتی گنبدهای روسی پیازی شکل کلیساها که در اینجا به گوی‌هایی بر سر چوگان تبدیل شده و به پیکره‌های موجود در پیش زمینه شبیه شده‌اند. در قسمت مرکزی این اثر، تصویر دو اسب و سوارکارهای آن‌ها دیده می‌شود که یکی سفید و دیگری آبی است.

نقش اسب و سوارکار در آثار کاندینسکی یک بن مایه معمول است که اغلب به عنوان ارجاعی محسوب می‌شود به خود کاندینسکی یا معبودش سن جرج-کسی که بر اساس کتاب مقدس کشندهٔ اژدهاست-و خواستهٔ مشترک آن‌ها مبنی برآوردن معنویتی نوین به جهان. پالت کاندینسکی ترکیب رنگ شاد هنر عامه را دارد، اگرچه هنوز رنگ نقاشی‌های او را در مورنائوی سال ۱۹۰۹ حفظ کرده است؛ رنگ‌هایی پس مانده از رنگ‌های به شدت اشباع شدهٔ شیشه‌های رنگی پنجره‌های قرون وسطایی. سرهای خم شدهٔ هم سرایان در سمت چپ، جلوه‌ای احترام آمیز و حتی مذهبی به تابلو می‌افزاید، در حالی که لمیدگی سرخوشانهٔ فرم‌های سر زنده در سمت راست یادآور یک قصیدهٔ کوتاه کلاسیک است؛ درست شبیه تابلوی لذت زندگی ماتیس. هدف هنرمند نقاش از کشیدن این تابلو، تنها بیان عواطف، احساسات یا حالت‌های ذهنی اش نیست، بلکه تصویر کردن این نیروی عالم هستی به گونه‌ای که وی در خود احساس می‌کند، موردنظر است.[۱]
تابلو ترکیب بندی
واسیلی کاندینسکی. ترکیب بندی۷. سال ۱۹۱۳ میلادی. رنگ روغن روی بوم، ۷۸×۱۰۰ سانتی‌متر. مجموعهٔ خصوصی نیویورک.

کاندینسکی ده تابلو به نام ترکیب بندی را تمام کرد و پیش از سال ۱۹۱۱، این تابلوها کاملاً انتزاعی شده بودند، چنان که در تابلوی طرح۱ برای ترکیب بندی۷ دیده می‌شود. این تابلو که در سال ۱۹۱۳ کشیده شده، یکی از تمرین‌های مقدماتی بسیاری است که به قصد آفرینش یک نسخهٔ نهایی بزرگ انجام شده است. در نسخهٔ نهایی، برخی ازعناصر ترکیب بندی این مجموعه تابلوها حفظ شده است؛ ولی در اینجا ترکیب رنگ کاملاً متفاوتی دارد. از آنجا که کاندینسکی بیشتر این تابلوها را به عنوان همتایی برای موسیقی می‌کشد، نام آن‌ها را از واژه‌هایی مانند «ترکیب بندی»، «بداهه پردازی» و «کنسرت» انتخاب کرده است. کاندینسکی در توسل به نیروهای کیهانی و حس انتزاعی موسیقی به طور ویژهای تحت تأثیر واگنر بود. این کیفیت‌ها با نگاره‌های پالودهٔ موسیقیایی جیمز ابوت مک نیل ویسلر، که او هم با الهام از موسیقی در پی آفرینش موسیقی بصری بود، به طرز چشمگیری تفاوت داشت. اسب‌ها، سوارکارها، پیکره‌ها، ساختمان‌ها و بن مایهٔ چشم اندازهای ویژه دیگر در میان نیست؛ و دیگر نقش انتزاعی رنگ و خطوط رنگی و فرم، جای آن‌ها را گرفته است. این تصویر به آخرالزمانی و آشوبنده می‌آید، ولی این کیفیت‌های پویا به معنی تسخیر سخت دلی نیروهای کیهانی است، نه برای پیش گویی کردن یک آینده فاجعه بار.[۲]
ملاقات فرانتس مارک

فرانتس مارک که کاندینسکی را در سال ۱۹۱۰ یا۱۹۱۱ ملاقات کرده، اهداف مشبهی رادنبال کرد که از جملهٔ آن‌ها به ویژه تصویر کردن معنویت بود. هر دو هنرمند بر روی این مطلب به بحث پرداختند که چگونه حیوانات به طور غریزی با طبیعت و در نتیجه با جهان هستی پیوند دارند. (این دیدگاه استفادهٔ مکرر کاندینسکی از بن مایهٔ اسب و سوارکار را که مسابقهٔ آن به ۱۹۰۳ باز می‌گردد، مورد تأکید قرار می‌دهد.) مارک ادعا می‌کرد: «حیوانات با احساس بکر خود، همهٔ ویژگی‌های خوب را در منبر می‌انگیزند.» این جمله احساس همهٔ هنرمندان گروه سوارکارآبی را بیان می‌کند؛ دیدگاهی که اعتقاد داشت جامعهٔ صنعتی غرب از لحاظ معنوی ورشکست شده است. وی پیش از سال ۱۹۱۱، حیوانات و به ویژه اسب‌ها را با چشم اندازهای متراکم در می‌آمیزد و پیش از ابتدای سال ۱۹۱۲ از کوبیسم برای این آمیختن غریزی نیروهای حیوانی، طبیعی و بدوی استفاده می‌کرد؛ چنان که در تابلوی سرنوشت‌های حیوانی دیده می‌شود.[۳]
فرانتیس مارک. سرنوشت حیوانی. رنگ روغن روی بوم، ۱/۹۴×۲/۶۳. سال ۱۹۱۳
فعالیت‌های هنری

کاندینسکی فردی بسیار درس خوانده بود و عمیقاً به موسیقی، ادبیات و هنرهای تجسمی عشق می‌ورزید. در روسیه که بود دربارهٔ سنت‌های هنر عامیانه به تحقیق پرداخت و چه بسا همین تجربه و نیز تماسش با هنر مدرن در مسکو موجب گردید که در سی سالگی به آلمان برود و زندگی خویش را وقف هنر کند.[۴]. در ۱۸۹۶ در مونیخ اقامت گزید و در آکادمی هنرهای زیبای مونیخ مشغول تحصیل شد. در ۱۹۱۴ بعد از شروع جنگ جهانی اول به روسیه بازگشت. نقش مهمی را در سازماندهی نوین نهادهای هنری در روسیهٔ ۱۹۱۷ بر عهده گرفت. در ۱۹۲۱ روسیه را ترک گفت؛ در۱۹۲۲ در باهاوس به تدریس پرداخت و تا زمان بسته شدن آن توسط نازیها در ۱۹۳۳ به این کار ادامه داد. و پس از آن به آخرین اقامتگاه خود، شمال غرب پاریس نقل مکان کرد و همان جا درگذشت.[۵] «نیاز باطنی» او به بیان مشاهدات احساسی خود به شکل‌گیری سبکی آبستره در نقاشی منتهی شد که بر پایه مشخصات انتزاعی رنگ و فرم قرار داشت.[۶]
فعالیت‌های نگارشی

در۱۹۱۲ سالنامهٔ سوارکارآبی با سردبیری کاندینسکی و فرانس مارک انتشار یافت، و نمایشگاهی با همین نام برپا گردید. کاندینسکی نسخه‌ای از کتاب عرفان نوشتهٔ فیلسوف آلمانی، رودلف اشتاینر، را خرید و در سخنرانی‌های او در سال ۱۹۰۸ در برلین شرکت می‌کرد. کاندینسکی که تا حدودی از عقاید اشتاینر الهام گرفته بود؛ او بحث نظری مهمی را در قالب یک کتاب با عنوان معنویت در هنر منتشر کرد که یک سال بعد منتشر شد و در سراسر جهان مخطبانی یافت و به سرعت به چند زبان ترجمه گردید.

وی دراین کتاب به نیاز انسان هنرمند به نقاشی کردن در بارهٔ ارتباطش با جهان و همچنین نیاز به استفاده از یک شیوهٔ بیان انتزاعی اشاره کرد. شیوهٔ بیانی که بیشتر شبیه موسیقی عمل کند تا بتواند کیفیت‌های انتزاعی معنویت را به تصویر در آورد.

در ۱۹۲۶ رسالهٔ دوم خود را با نام نقطه و خط تا صفحه منتشر ساخت.

جکسون پولاک

پال جکسون پولاک (تلفظ صحیح: پالک) (به انگلیسی: Paul Jackson Pollock) (زاده ۲۸ ژانویه ۱۹۱۲ - درگذشته ۱۱ اوت ۱۹۵۶) یک نقاش آمریکایی و از پیش‌گامان جنبش هیجان‌نمایی انتزاعی بود.
زندگی هنری

جکسون پولاک با نام کامل پال جکسون پولاک در شهر کودی واقع در شمال غرب ایالت وایومینگ به دنیا آمد. با لی کرزنر ازدواج کرد و در اسپرینگز، نیویورک در یک سانحهٔ رانندگی کشته شد.

نوجوانی را در کالیفرنیا گذراند و همانجا درسهای مقدماتی هنر را فراگرفت. در سالهای۱۹۳۳ -۱۹۳۱ در اتحادیهٔ هنرآموزان نیویورک به تحصیل نقاشی و مجسمه سازی پرداخت. با نقاشان مکزیکی، ریورا و سیکیروس تماس برقرار کرد. از ۱۹۳۷ به طور متناوب به روانکاوی یونگ روی آورد.[۱] جکسون پولاک اولین نقاشی بود که استفاده از قلمو را رها کرده و به طور مستقیم رنگ را بر روی اثر می‌پاشید. بیشتر نقاشانی که مثل پولاک آبستره اکسپره سیونیسم را تجربه می‌کردند یا دچار مواد میشدن یا الکل. جکسون پولاک گرفتار الکل شد وگرچه الکل به او کمک می‌کرد تا آثارش را خلق کند همین الکل بلای جانش شد و او که در مصرف الکل زیاده روی کرده بود تصادف کرد و جانش را از دست داد. دیدگاه منتقدین در مورد این نقاش همیشه متفاوت بوده به طوری که برخی وی را پرشور و پر حرارت توصیف کرده اندو برخی دیگر او را معتاد و الکلی نامیده‌اند. گرچه نمی‌شود از منتقدین خرده گرفت چون آنها باید آثار را بررسی کنند طوری که گاهی خوشآیند هنرمندان نیست. برای شناخت جکسون پولاک باید آبستره اکسپره سیونیسم را شناخت: اکسپرسیونیسم انتزاعی:

هیجان‌نمایی انتزاعی یا اکپرسیونیسم انتزاعی شیوه‌ای است که در سال ۱۹۱۲ از اکپرسیونیسم و با انتشار مجله "سوار کار آبی" ایجاد شد. پیشوایان این مکتب واسیلی کاندینسکی، پل کله و فرانتس مارک در مونیخ بودند.

در واقع این سبک نتیجه بر خورد طیف‌های مختلف هنرمندان مهاجر (به دلیل جنگ در اروپا) و بومی در نیویورک بود. این جنبش در واقع یک سبک آمریکایی است که موجب پیشتازی نیویورک از پاریس به عنوان مرکز هنر جهانی شد. این هنرمندان بیش از آنکه مصلحان انقلابی باشند، آرمانگرایانی بودند که، بیش از جهان ملموس خویش، دغدغه مفاهیم کلی را داشتند.

شاخص ترین آثار هنری در سبک را می‌توان به افرادی چون: هانری ماتیس، جکسون پولاک، مارک توبی، آرشیل گورکی، ویلهم دکونیگ و مارک روتکو نسبت داد. ماتیس، پولاک و روتکو، سه نفر اول در این سبک بودند. ماتیس با نقاشی آتلیه سرخ به شهرت رسید، پولاک با استفاده از شیوه‌ای نو (که بعدها با عنوان نقاشی کنشی معروف شد) آثاری درهم پیچیده و باطراوت آفرید، و روتکو که از هرگونه خط نگاری پرهیز کرد و نام گذاری عددی ساده را جایگزین القاب سنگین پیشین کرد.

این سبک آمیزه‌ای از هیجان اکسپرسیونیستی، نگاره‌های ساده بدوی (نقاشی شنی سرخپوستی و باغ‌های ذن) و تجربه‌ای از نظم در غالب بی نظمی بود. هنرمندان این سبک بیش از آنکه در سبک باهم شباهت داشته باشند، در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکند: همه می‌خواهند قیود و تکنیک‌های سنتی و دستوری را زیر پا بگذارند و ضوابط دیرینه زیبایی شناختی را لغو اعلام کنند، که نمونه بارز آن نقاشی‌های جکسون پولاک است.

خود متشابه

فرکتال، یا فراکتال (Fractal) یا بَرخال[۱] ساختاری هندسی است متشکل از اجزایی که با بزرگ کردن هر جزء به نسبت معین، همان ساختار اولیه به دست آید. به عبارتی دیگر برخال ساختاری است که هر جزء از آن با کلش همانند است. فراکتال‌ها شکل‌هایی هستند که بر خلاف شکل‌های هندسی اقلیدسی به هیچ وجه منظم نیستند. این شکل‌ها اولاً سرتاسر نامنظم اند، ثانیاً میزان بی نظمی آنها در همه مقیاسها یکسان است و جسم فراکتال از دور ونزدیک یکسان دیده می‌شود. به تعبییر دیگر خودمتشابه است.[۱]از فراکتالها به عنوان یکی از ابزارهای مهم در گرافیک رایانه‌ای نام می‌برند، اما هنگام پیدایش این مفهوم جدید بیشترین نقش را در فشرده سازی فایلهای تصویری بازی می‌کنند.

محتویات

    ۱ وجه تسمیه
    ۲ کشف
    ۳ تعریف فراکتال
    ۴ خصوصیات اشکال فرکتال
    ۵ هندسه فرکتال
    ۶ محاسبه بعد فرکتال‌ها
    ۷ فرم فرکتال
    ۸ الگوهای رویش برخالی
    ۹ طبقه‌بندی
    ۱۰ کاربردها
        ۱۰.۱ رابطه فراکتال و معماری
        ۱۰.۲ فرکتال و هنر
    ۱۱ منابع
    ۱۲ پانویس
    ۱۳ جستارهای وابسته
    ۱۴ پیوند به بیرون

وجه تسمیه

از لحاظ واژه مندلبرات انتخاب اصطلاح فرکتال fractal را از واژه لاتین fractus یا fractum به معنی شکسته گرفت تا بر ماهیت قطعه قطعه شونده که یکی از مشخصه‌های اصلی این فرم است، تاکید داشته باشد واژه فرکتال به معنای سنگی است که به شکل نامنظم شکسته شده باشد.

پیشنهاد فرهنگستان زبان فارسی

فرهنگستان زبان فارسی واژه برخال را تصویب کرده و همچنین برای واژه فرکتالی واژه برخالی را تصویب کرده است که از واژه برخ به معنی بخش و قسمت و پسوند -ال (مانند چنگال) تشکیل شده‌است و با واژه فراکتال هم‌معنی است.[۱]

در برخی کتب از هندسه فرکتال با عنوان هندسه شکنه‌ای یاد شده است.(مانند کتاب هندسه شکنه‌ای تالیف نایجل لموار و ویل رود ترجمهٔ مجتبی دانش)
کشف

واژه فرکتال در سال ۱۹۷۶ توسط ریاضیدان فرانسوی به نام بنوئیت مندلبرات وارد دنیای ریاضیات شد. او در سال ۱۹۸۷ پروفسوری خود را در رشته ریاضیات گرفت. مندل برات وقتی که بر روی تحقیقی پیرامون طول سواحل انگلیس مطالعه می‌نمود به این نتیجه رسید که هر گاه با مقیاس بزرگ این طول اندازه گرفته شود کمتر از زمانی است که مقیاس کوچکتر باشد.

مندل برات اعلام کرده که ابرها به صورت کره نیستند، کوهها همانند مخروط نمی‌باشند، سواحل دریا دایره شکل نیستند، پوست درخت صاف نیست و صاعقه بصورت خط مستقیم حرکت نمی‌کند.
تعریف فراکتال

هندسهٔ اقلیدسی - حجم‌ها کامل کره‌ها و هرم‌ها و مکعب‌ها و استوانه‌ها بهترین راه نشان دادن عناصر طبیعی نیستند. ابرها و کوه‌ها و خط ساحلی و تنهٔ درختان همه با حجم‌ها اقلیدسی در تضاد هستند و نه صاف بلکه ناهموار هستند و این بی نظمی را در مقیاس‌های کوچک نیز به ارمغان می‌آورند که یکی از مهمترین خصوصیات فراکتال‌ها همین است. این بدین معناست که هندسهٔ فراکتال بر خلاف هندسهٔ اقلیدسی روش بهتری را برای توضیح و ایجاد پدیده‌هایی همانند طبیعت است. زبانی که این هندسه به وسیلهٔ آن بیان می‌شود الگوریتم نام دارد که با اشیا مرکب می‌توانند به فرمولها و قوانین ساده‌تری ترجمه و خلاصه شوند.
خصوصیات اشکال فرکتال

    فوق‌العاده و غیرمنتظره است.
    تکامل هم‌زمان دارد.
    جایگزینی بهینه.
    ضرورت به تنوع دارد.
    دارای قوانین ساده می‌باشد.
    در شکل‌گیری فرم از تکرار استفاده می‌شود.
    دارای تنوع می‌باشد.
    سیستمی تو در تو است.
    اشکال اقلیدسی با استفاده از توابع ایستا تولید می‌شوند ولی اشکال فرکتال با فرایندهای پویا تولید می‌شوند. فرایندهای پویا، فرایندهایی هستند که دارای حافظه می‌باشند و رفتار آنها به گذشته بستگی دارد.
    اشکال فرکتال دارای خاصیت خود همانندی است. طول این اشیا بی‌نهایت است که در فضای محدود، محصور شده‌اند.
    مجموعه‌های فرکتال، از زیر مجموعه‌هایی تشکیل شده‌اند که این زیر مجموعه‌ها شبیه مجموعه‌های بزرگتر هستند.
    هندسه فرکتال دارای ساختارهای ظرفیتی بالاست ولی ظرفیت اطلاعاتی اشیای اقلیدسی بسیار محدود و حاوی اطلاعات تکراری است.
    هندسه فرکتال، بیان ریاضی از معماری طبیعت است.
    هر فرایند تکراری و پویا باعث ایجاد ساختارهای پیچیده فرکتال نمی‌شود. مکانیزم تولید چنین ساختارهای پویایی، آشوب است. در حقیقت، فرکتال تصویر ریاضی از آشوب است.

هندسه فرکتال

در این قسمت از دید ریاضی به فرکتال نگاه می‌شود که بیشتر مورد توجه ریاضی‌دان‌ها قرار گرفته اما پایه‌های قسمت‌های بعدی نیز می‌باشد، و تا با عناصر اصلی فرکتال و چگونگی ایجاد این فرم آشنا نشویم نمی‌توان فرم‌های مختلف و حجم‌های مختلف را شناسایی کرد.

فرکتال از دید هندسی به شیئی گویند که دارای سه ویژگی زیر هستند:

    دارای خاصیت خود متشابهی باشد یا به تعبیر دیگر self-similar باشد
    در مقیاس خرد بسیار پیچیده باشد.
    بعد آن یک عدد صحیح نباشد مثلاً ۱٫۵

محاسبه بعد فرکتال‌ها

اگر بگوییم بعد خط، برابر یک باشد و نیز بعد صفحه، برابر دو باشد. همچنن بعد فضا با عدد سه معرفی شود اما فرکتالها بر خلاف همهٔ اینها بعد صحیح ندارند. بعد فرکتالها یک عدد کسری می‌باشد وقتی که گفته می‌شود بعد یک فرکتال ۱٫۲ می‌باشد این بدین معنی است از خط پیچیده تر و از صفحه سادتر است. محاسبه این بعد از یک سری فرمول‌های لگاریتمی بدست می‌آید که بررسی آن از حوصله این بحث خارج است. در اشکال زیر تنها به عدد بدست آمده اشاره می‌شود. درعین پیچیدگی که فرم‌های فرکتال دارند نباید فراموش کرد که فرکتال یک هندسه است؛ و از انجام محاسبات هندسی بدست می‌آید.
فرم فرکتال

زمانی که به اطراف خود نگاه می‌کنیم می‌توان از کوچکترین عناصر طبیعی تا بزرگترین اشیای خلقت، مثالی را که دارای فرمی فرکتال هستند را مطرح کرد به طوری که مشخصه‌های هندسی فرکتال را دارا می‌باشند. برای وارد شدن به این بازه عظیم زمان زیادی را می‌خواهد که نمی‌توان آن را در یک مقاله محدود مطرح کرد؛ لذا بنا بر این شد که فرم‌های شاخص در هندسه فرکتال را انتخاب و مطرح کنم. فرم‌هایی که به صورت‌های مختلف وجود دارند، بعضی به صورت طبیعی و برخی دیگر ساخته شده از اشکال غیر طبیعی هستند

سیستم ساختاری تکرار

این سیستم که دارای علامت اختصاری IFS - Iterated Function System - است، سیستم تکرار را مطرح می‌کند که به نوعی پایهٔ هندسه فرکتال است. تکرار یکی از راه‌های ایجاد فرم در معماری است اما در فرکتال این فرم بایستی دارای مشخصات هندسی که در قسمت هندسه فرکتال مطرح شد را دارا باشد. به طور کلی این تکرار می‌تواند از کنار هم قرار گرفتن یک شیء بدست آید و یا اینکه یک موضوع نسبت به موضوع دیگر و به طور متوالی کوچک شود.

خود متشابهی

شیئی را دارای خاصیت خود متشابهی می‌گوییم که هر گاه قسمت‌هایی از آن با یک مقیاس معلوم، یک نمونه از کل شیئی باشد. ساده ترین مثال برای یک شیئ خود متشابه در طبیعت گل کلم است که هر قطعهٔ کوچک گل کلم متشابه قطعه بزرگی از آن است. همین طور درخت کاج یک شیئ خود متشابه است، چرا که هر یک از شاخه‌های آن خیلی شبیه یک درخت کاج است ولی در مقیاس بسیار کوچکتر. همچنین در مورد برگ سرخس نیز چنین خاصیتی وجود دارد.

رشته کوه‌ها، پشته‌های ابر، مسیر رودخانه‌ها و خطوط ساحلی نیز همگی مثالهایی از یک ساختمان خود متشابه هستند. فراکتال شکل هندسی پیچیده است که دارای جزییات مشابه در ساختار خود در مقیاسهای متفاوت می‌باشد و بی نظمی در آن از دور و نزدیک به یک اندازه است.

جسم فراکتال از دور و نزدیک یکسان دیده می‌شود. مثلاً وقتی به یک کوه نگاه می‌کنیم شکلی شبیه به یک مخروط می‌بینیم که روی آن مخروطهای کوچکتر و بی نظمی دیده می‌شود ولی وقتی نزدیک می‌شویم همین مخروطهای کوچک شبیه کوه هستند و یا شاخه‌های یک درخت شبیه خود درخت هستند. البته در طبیعت نمونه‌های اجسام فراکتال فراوان است مثلاً ابرها -رودها -سرخس‌ها و حتی گل کلم از اجسام فراکتال است؛ و اگر به ساخته‌های دست بشر هم نگاه کنیم تراشه‌های سیلیکان و یا مثلث سرپینسکی نیز فراکتال هستند؛ و در معماری همیشه نباید نیاز بشر را هندسه اقلیدسی تامین کند. گسترش شهرها نمونه آشکاری از فراکتال است.

فرکتال‌های طبیعی

این فرم‌ها که به صورت طبیعی وجود دارند دارای ساختاری خود متشابه هستند حتی در مقیاس میکروسکپی یک‌دانه برف دارای فرمی خود متشابه است.

فرم‌های مندلبورت

مجموعه‌های مندلبرو دارای پیچیدگی خاصی هستند. زمانی که یک فرم حالتی پیچیده پیدا می‌کند و یا به عبارت دیگر به عناصر خرد تشکیل دهنده کل می‌رسد، فرم‌هایی بسیار پیچیده اما در عین حال منظمی را به ما می‌دهد که در اشکال زیر و نمونه‌های پیش فرض و آماده در فرکتال اکسپلورر گذاشته شده است.

فرکتال در مناظر طبیعی

این فرم‌ها همانطور که از اسم آنهاپیداست دارای فرمی طبیعی هستند (عدم دستبرد دست بشر). شاید بسیار در عکاسی معماری (برای عکس از یک سوژه) به یک منظره برخورد کرده باشید که در دوردست تپه‌ها و کوه‌ها دیده می‌شوند، بد نیست بدانید که خود این منظره دارای فرمی فرکتال با هندسه فرکتال قابل حل است.
الگوهای رویش برخالی

ایده خود متشابه در اصل توسط لایبنیتس بسط داده شد. او حتی بسیاری از جزئیات را حل کرد. در سال ۱۸۷۲ کارل وایرشتراس مثالی از تابعی را پیدا کرد با ویژگیهای غیر بصری که در همه جا پیوسته بود ولی در هر جا مشتق پذیر نبود. گراف این تابع اکنون برخال نامیده می‌شود. در سال ۱۹۰۴ هلگه فون کخ به همراه خلاصه‌ای از تعریف تحلیلی وایرشتراس، تعریف هندسی‌تری از تابع متشابه ارائه داد که حالا به برفدانه کخ معروف است. در سال ۱۹۱۵ واکلو سرپینسکی مثلثش را و سال بعد فرش‌اش (برخالی) را ساخت. ایده منحنیهای خود متشابه توسط پاول پیر لوی مطرح شد او در مقاله اش در سال ۱۹۳۸ با عنوان «سطح یا منحنیهای فضایی و سطوحی شامل بخش‌های متشابه نسبت به کل» منحنی برخالی جدیدی را توصیف کرد منحنی لوی c. گئورگ کانتور مثالی از زیرمجموعه‌های خط حقیقی با ویژگیهای معمول ارائه داد. این مجموعه‌های کانتور اکنون به‌عنوان برخال شناخته می‌شوند. اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم توابع تکرار شونده در سطح پیچیده توسط هانری پوانکاره، فلیکس کلاین، پیر فاتو و گاستون جولیا شناخته شده بودند. با این وجود بدون کمک گرافیک رایانه‌ای آنها نسبت به نمایش زیبایی بسیاری از اشیایی که کشف کرده بودند، فاقد معنی بودند. در سال ۱۹۶۰ بنوا مندلبرو تحقیقاتی را در شناخت خودهمانندی طی مقاله‌ای با عنوان «طول ساحل بریتانیا چقدر است؟ خود متشابه‌ای آماری و بعد کسری» آغاز کرد. این کارها بر اساس کارهای پیشین ریچاردسون استوار بود. در سال ۱۹۷۵ مندلبرو برای مشخص کردن شئی که بعد هاوسدورف-بیسکویچ آن بزرگ‌تر از بعد توپولوژیک آن است کلمه «فراکتال» (برخال) را ابداع کرد. او این تعریف ریاضی را از طریق شبیه‌سازی خاص رایانه‌ای تشریح کرد.

برخال‌ها از نظر روش مطالعه به برخالهای جبری و بر خالهای احتمالاتی تقسیم می‌شوند. از طرف دیگر برخال‌ها یا خودهمانند اند self similarity یا خودناهمگرد self affinity هستند. در خودهمانندی، شکل جزء شباهت محسوسی به شکل کل دارد. این جزء، در همه جهات به نسبت ثابتی رشد می‌کند و کل را به وجود می‌آورد. اما در خودناهمگردی شکل جزء در همه جهات به نسبت ثابتی رشد نمی‌کند. مثلاً در مورد رودخانه‌ها وحوضه‌های آبریز بعد برخالی طولی متفاوت از بعد برخالی عرضی است Vx = ۰. ۷۲-۰. ۷۴ و Vy = ۰. ۵۱-۰. ۵۲ (ساپوژنیکوف و فوفولا،۱۹۹۳) از این‌رو شکل حوضه آبریز کشیده‌تر از زیر حوضه‌های درون حوضه‌است. به خودهمانندی همسانگرد isotropy می‌گویند. به خود ناهمگردی ناهمسانگرد anisotropy می‌گویند.
طبقه‌بندی

برخال‌ها همچنین بر اساس خود همانندی طبقه‌بندی می‌شوند. سه نوع خود همانندی وجود دارد:

    خود همانندی دقیق – این قوی‌ترین نوع خود همانندی است.

گسترش رو به رشد رویکرد تک‌برخالی (مونوفراکتالی) اخیر، داده‌ها را با مجموعه برخالی، بجای بعد منفرد برخالی توصیف می‌کند. این مجموعه طیف چندبرخالی multifractal spectrum نامیده می‌شود و روش توصیف تغییرپذیری بر اساس طیف‌سنجی چندبرخالی به آنالیز چندبرخالی معروف است (فریش و پاریسی، ۱۹۸۵). روش چند برخالی به اندازه خودهمانندی آماری دلالت دارد که می‌تواند به صورت ترکیبی از مجموعه‌های به‌هم‌تنیده برخالی[۲] مطابق با نمای مقیاس گذاری نمایش داده شود. ترکیبی از همه مجموعه‌های برخالی طیف چند برخالی‌ای را ایجاد می‌کند که تغییر پذیری و ناهمگنی متغیر مورد مطالعه را مشخص می‌کند. مزیت رویکرد چند برخالی‌این است که پارامترهای چندبرخالی می‌توانند مستقل از اندازه موضوع مورد مطالعه باشند.[۳]
کاربردها

از برخال‌ها به منظور تسهیل در امور مربوط به مدل‌سازی پیچیدگی در زمینه‌های گوناگون علمی و مهندسی استفاده به عمل می‌آید. از جملهٔ زمینه‌های مهم کاربردی موارد زیر را می‌توان برشمرد:

    گرافیک رایانه‌ای
    پردازش تصاویر
    نظریهٔ موجک‌ها
    تغییر شکل پلاستیک و شکست مواد

رابطه فراکتال و معماری

انسانها در روزگار قدیم که در طبیعت می‌زیستند و مانند انسان دوره مدرن، با طبیعت بیگانه نبودند، معماریشان با نظم طبیعت بود. آنها به این دلیل که در طبیعت رشد می‌افتند، ضمیر ناخودآگاهشان نیز با نظم طبیعت- یعنی با نظم فراکتال- رشد میافت، در نتیجه مصنوعاتش نیز دارای نطم فراکتال می‌بود.

مطالعه هندسه باید به طراح کمک کند به درک بهتری از جریان جزئیات در پیرامون ما و جهان طبیعی دست یابد. خصوصیت فراکتالی یک ترکیب معماری در تسلسل جالب جزئیات است. این تسلسل برای حفظ جذابیت معماری لازم است. هنگامی که شخص به یک ساختمان نزدیک و سپس به آن وارد می‌شود همیشه باید مقیاس کوچکتر دیگری همراه با جزئیات جذاب وجود داشته باشد تا معنای کلی ترکیب را بیان کند که این یک ایده فراکتال است.[۴][۵][۶]
فرکتال و هنر
نوشتار اصلی: هنر فرکتال‎

در هنر دوران‌های مختلف ساختارها و فرم‌ها و حتی نقاشی‌های مختلفی را از فرکتال می‌بینیم. در این زمینه به ذکر ۲ نمونه اکتفا می‌کنم.

    فرکتال‌ها در هنر آفریقا
    فرکتال را در آثار نقاشانی چون جکسون پالاک و لاری پونز

نظریه آشوب

نظریّهٔ آشوب یا نظریّهٔ بی‌نظمی‌ها به مطالعهٔ سیستم‌های دینامیکی آشوب‌ناک می‌پردازد. سیستم‌های آشوب‌ناک، سیستم‌های دینامیکی‌ای غیرخطی هستند که نسبت به شرایط اولیه‌شان بسیار حساس‌اند. تغییری اندک در شرایط اولیهٔ چنین سیستم‌هایی باعث تغییرات بسیار در آینده خواهد شد. این پدیده در نظریهٔ آشوب به اثر پروانه‌ای مشهور است.

رفتار سیستم‌های آشوب‌ناک به ظاهر تصادفی می‌نماید. با این‌حال هیچ لزومی به وجود عنصر تصادف در ایجاد رفتار آشوبی نیست و سیستم‌های دینامیکی‌ی معین (deterministic) نیز می‌توانند رفتار آشوب‌ناک از خود نشان دهند.

می‌توان نشان داد که شرط لازم وجود رفتار آشوب‌گونه در سیستم‌های دینامیکی‌ی زمان‌پیوسته مستقل از زمان (time invariant) داشتن کمینه سه متغیر حالت است (سیستم مرتبه سه). دینامیک لورنتس نمونه‌ای از چنین سیستم‌ای است. برای سیستم‌های زمان‌گسسته، وجود یک متغیر حالت کفایت می‌کند. نمونهٔ مشهور چنین سیستم‌ای، مدل جمعیتی‌ی بیان‌شده توسط logistic map است.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ آشوب دقیقا چیست؟
    ۳ آشوب از نقطه نظر ریاضی به چه معناست؟
    ۴ منابع

تاریخچه

این نظریه، گسترش خود را بیشتر مدیون کارهای عمههاهانری پوانکاره، ادوارد لورنتس، بنوا مندلبروت و مایکل فیگن‌باوم می‌باشد. پوانکاره اولین کسی بود که اثبات کرد، مساله سه جرم (به عنوان مثال، خورشید، زمین، ماه) مساله‌ای آشوبی و غیر قابل حل است. شاخه دیگر از نظریه آشوب که در مکانیک کوانتومی به کار می‌رود، آشوب کوانتومی نام دارد. گفته می‌شود که پیر لاپلاس و عمر خیام قبل از پوانکاره، به این مساله و پدیده پی برده بودند.

اولین آزمایش واقعی در زمینه ی آشوب توسط یک هواشناس به نام ادوارد لورنز انجام شد. در سال ۱٩۶٠، وی روی یک مسئله ی پیش بینی وضع هوا کار می کرد. وی بر روی کامپیوترش ۱۲ معادله برای پیش بینی وضع هوا درنظر گرفته بود. این معادلات وضع هوا را پیش بینی نمی کرد. ولی این برنامه ی کامپیوتری به طور نظری پیش بینی می کرد که هوا چگونه می تواند باشد. او می خواست دنباله ی مشخصی را دوباره ببیند. برای کاهش زمان، وی به جای شروع از اول، از وسط دنباله شروع کرد. او عددی را که دفعه ی قبل از دنباله در دست داشت وارد کرد و کامپیوتر را برای پردازش رها نمود و رفت. وقتی یک ساعت بعد برگشت، دنباله به صورتی متفاوت از دفعه ی قبل پیشرفت کرده بود. به جای حالت قبلی، الگوی جدید آن واگرا می شد و در آخر شکلی کاملا به هم ریخته نسبت به اولی پیدا می کرد. او بالاخره فهمید که مشکل کار کجاست. کامپیوتر تا ۶ رقم اعشار را در خود ذخیره می کرد و برای اینکه وی کاغذ کمتری مصرف کند فقط تا ۳ رقم اعشار را برای خروجی درنظر گرفته بود. در الگوی اولیه، عدد بدست آمده در اصل۵۰۶۱۲۷/٠ بود ولی وی برای حالت بعدی فقط ۵۰۶/۰ را وارد کرد. براساس تمام ایده های آن زمان، این دنباله باید شبیه و یا خیلی نزدیک به حالت اولیه می شد. رقم های پنجم و ششم، که برای بعضی از روش ها غیر قابل اندازه گیری هستند، نمی توانند تاثیر زیادی روی خروجی داشته باشند. لورنز این باور را رد کرد. این اثر به عنوان اثر پروانه ای شناخته شد. مقدار تفاوت بین نقاط شروع دو نمودار آنقدر کم است، که به اندازه ی بال زدن یک پروانه می تواند باشد: بال زدن یک پروانه تغییر بسیار اندکی در وضعیت اتمسفر ایجاد می کند. در طول یک دوره، اتمسفر از حالتی که باید می بود، عملأ دور می شود. به همین دلیل، در طول یک دوره، یک گردباد که قرار بود سواحل اندونزی را تخریب کند، هیچ وقت اتفاق نمی افتد و یا ممکن است، گردبادی که اصلا قرار نبود اتفاق بیفتد، رخ دهد. این پدیده، به عنوان حساسیت بالا به شرایط اولیه نیز شناخته شده است. *[۱]
آشوب دقیقا چیست؟

اگر فقط ذره ای در هر سوی این بازه جابجا شود همه چیز به بی نهایت میرود ! یک بار به هم خوردن بالهای یک پروانه کافیست تا شما با یک رفتار آشوبگونه روبرو شوید. این رفتار به آرامی به آشوبگونگی میل نمیکند بلکه سیستم از نقطه ای ناگهان به سمت بی نهایت می رود . آیا در طبیعت پدیده ای – مثلا دانه های برف یا کریستال ها – وجود دارد که در قالب ابعاد کلاسیک طبیعت که تا به امروز می شناختیم نگنجد؟ پدیده هایی مثل دانه برف دارای ویژگی جالبی به نام خود متشابهی هستند به این معنا که شکل کلی شان از قسمت هایی تشکیل شده است که هرکدام به شدت شبیه به این شکل کلی هستند. ایده اصلی آشوب تعریف رفتار سیستمهای مشخصی است که شدیدا به شرایط اولیه شان حساسند. ادوارد لورنتز در دهه ۶۰ میلادی اعلام کرد که معادلات دیفرانسیل می توانند خاصیت فوق را داشته باشند. این ویژگی اثر پروانه ای نام گرفت.
آشوب از نقطه نظر ریاضی به چه معناست؟

یک سیستم جوی ساده را در نظر بگیرید. تابع f (x)= x + 2 برای تخمین دمای فردا از روی دمای امروز در دست است. اوربیت یک نقطه تحت یک تابع مجموعه اتفاقاتی است که در اثر تکرار تابع (دینامیک) برای آن نقطه می افتد. برای مثال اربیت نقطه 1 تحت تابع ما این است که ۱ ابتدا ۳ سپس ۵ بعد ۷ و ... می شود. مهمترین گونه اربیت ها نقطه ثابت است که هرگز تحت اجرای تابع تغییر نمی کند ولی تابع ما چنین نقطه ای ندارد. حال f (x)= x^2 + 3 را در نظر بگیرید. این تابع ما را به دنیای آشوب می برد. به نظر می رسد اربیتهای تمام نقاط به بی نهایت میل می کنند. باید اشاره شود که نقاط پایانی هر بازه ای روی این تابع ثابتند. با اجرای تابع و ادامه دادن آن می بینیم که تمام نقاط داخل بازه به بی نهایت میل می کنند ولی حدود بازه همچنان متناهی اند . این رفتار یک رفتار آشوب گونه است. مثلث سرپینسکی و پوست مار کخ دو فرکتال یا برخال معروف اند. در مورد پوست مار کخ جالب اینکه ناحیه متناهی ولی پارامتر نامتناهی دارد. می توان سطح خود تشابهی در فرکتالها را با مفهوم جدیدی از بعد که مبتنی بر تعداد کپی های مجموعه های خودمتشابه در فرکتال و میزان بزرگنمایی هر مجموعه است اندازه گیری کرد. به این معنی که بعد فرکتالی یک مجموعه از تقسیم لگاریتم تعداد کپی ها به لگاریتم بزرگنمایی به دست می آید. این مقدار برای مثلث سرپینسکی 1.584 و برای پوست مار کخ 1.261 است.

دینامیک شاره‌ها

دینامیک شاره‌ها یا دینامیک سیالات، (به انگلیسی: Fluid dynamics) نام یکی از شاخه‌های بسیار پرکاربرد و وسیع مکانیک سیّالات است که حرکت شاره‌ها را مورد مطالعه قرار می‌دهد. دینامیک شاره‌ها خود دو شاخهٔ هیدرودینامیک (بررسی حرکت مایعات) و آیرودینامیک (بررسی حرکت هوا و گازهای دیگر) را شامل می‌شود. لئونارد اویلر و دانیل برنولی از پیشگامان این دانش بودند.

مهم‌ترین کاربردهای دینامیک سیّالات در مهندسی شیمی، هواشناسی، مهندسی عمران، مهندسی پزشکی، مهندسی هوافضا، نجوم و ستاره‌شناسی، علوم دریایی، صنایع خودرو سازی، کشتی سازی، و موارد متعدد علمی و کاربردی دیگر است.
تاریخچه
اهمیت و غنای علمی

از آنجا که دینامیک سیّالات پدیده‌های پیچیده‌ای همچون جریانهای آشفته، امواج شوک در سرعت‌های مافوق صوت، و سامانه‌های بی نظم را شامل می‌شود، بخش عمده‌ای از پیشرفتهای علمی در ریاضیّات کاربردی، و در فیزیک به خاطر تلاش در حل اینگونه مسایل حاصل شده‌است.

علوم رایانه

علوم رایانه یا علوم کامپیوتر (به انگلیسی: Computer Science) به مجموعهٔ فنون و رشته‌هایی گفته می‌شود که به زیربناهای نظری، روش‌های طرّاحی و ساخت و چگونگی استفاده از رایانه می‌پردازند.[۱][۲] بنا به نظر پیتر جی. دنینگ، پرسش اساسی در علوم رایانه این است که: " چه چیزی می‌تواند (به نحوی کارآمد) خودکار انجام شود؟ "[۳]

عموماً مردم عامی، بین علوم رایانه و سایر امور مرتبط با رایانه که اغلب مایه‌ای برای کسب درآمد هستند، تمایزی قایل نمی‌شوند و یا فکر می‌کنند علوم رایانه با تجربیّات روزمرهٔ آن‌ها در کار با رایانه، مانند گشت‌زنی در اینترنت، انجام بازی‌های رایانه‌ای و مانند این‌ها، تفاوتی ندارد. حال آنکه علوم رایانه بیشتر به فهم و بررسی خصوصیاتی می‌پردازد که برنامه‌ها بر پایه آن‌ها ساخته شده‌اند؛ و بر مبنای این فهم و درک، به ایجاد برنامه‌های جدید و یا بهبودی برنامه‌های پیشین می‌پردازند.

محتویات

    ۱ پیشینه
    ۲ پیشرفت‌های بزرگ
    ۳ بخش‌هایی از علم رایانه
        ۳.۱ علم نظری رایانه
        ۳.۲ نظریه محاسبات
        ۳.۳ الگوریتم‌ها و ساختمان‌های داده
        ۳.۴ زبان‌های برنامه سازی
        ۳.۵ معماری رایانه
        ۳.۶ محاسبات عددی
        ۳.۷ برنامه‌ها
    ۴ ارتباط با سایر رشته‌ها
    ۵ آموزش علوم رایانه در ایران
    ۶ منابع

پیشینه
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.


اگرچه آغاز ساخت رایانه‌های رقمی الکترونیک را می‌شود از اواخر دههٔ ۱۹۳۰ میلادی دانست، ریشه‌ها، مبادی و سرچشمه‌های دانش رایانه را باید در روش‌های محاسباتی کهن با تاریخ و سوابق هزاران ساله نشان گرفت. در بسیاری از روش‌های محاسباتی بابلیان، الگوریتم‌هایی به کار می‌رفته‌اند که هم‌اکنون نیز رایج‌اند. بطور نمونه کتاب الجبر و مقابله خوارزمی پر از روش‌های محاسباتی الگوریتمی است و بی‌دلیل نیست که نام الگوریتم از نام الخوارزمی و خوارزمی گرفته شده‌است که اشاره به روش‌ها و راهکارهای متفاوت حل یک مساله دارد چنانکه حتی وی برای حل مسائل جبری از هندسه نیز استفاده می کرده است. برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ علوم رایانه بصورت یک رشتهٔ تحصیلی مستقل بوجود آمد و آن را با مدارک معتبر در دانشگاه‌ها ارائه نمودند. از زمانی که رایانه‌ها در دسترس عموم قرار گرفتند، برنامه‌های کاربردی مختلف ارائه شده برای آن‌ها، زمینه‌های جداگانه برای مطالعه گشته‌اند.
پیشرفت‌های بزرگ
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

با وجود عمر کم این شاخه از علوم، به عنوان یک رشتهٔ دانشگاهی، علم رایانه کمک‌های اساسی به دانش و اجتماع نموده‌است که شامل موارد زیر است:

کاربردها در علم رایانه

    یک تعریف رسمی برای محاسبات و محاسبه پذیری و اثبات اینکه مسائلی غیرقابل حل و یا حل آن‌ها طاقت فرساست، ارائه داد.
    مفهوم زبان برنامه نویسی، به معنی ابزاری برای بیان دقیق اطلاعات تحلیل پذیر در سطوح مختلف انتزاع، را ارائه داد.

کاربردها خارج از علم رایانه

    موجب بوجود آمدن انقلاب دیجیتال شد که به عصر اطلاعات فعلی منجر شد.
    در رمزنگاری شکسته شدن کد انیگما کمکی اساسی برای پیروزی متّفقین در جنگ جهانی دوم شد.
    محاسبات علمی مطالعه پیشرفت ذهن و بررسی ژنوم انسانی در پروژه ژنوم انسانی را ممکن ساخت. پروژه‌های محاسبات توزیعی مانند Folding@home، امکان بررسی پروتئین‌ها را فراهم ساخت.

بخش‌هایی از علم رایانه

علم رایانه، موضوعات متنوعی از مطالعات نظری روی الگوریتم‌ها و محدودیت محاسبات گرفته تا مسائل کاربردی از جمله ساخت سخت‌افزار و نرم‌افزار رایانه‌ها را شامل می‌شود.[۴][۵]

هیأت اعتبارگذاری علم رایانه(The Computer Sciences Accreditation Board) - متشکل از انجمن محاسبات ماشینی (ACM)، جامعه علوم کامپیوتر مؤسسه مهندسین برق و الکترونیک و انجمن سیستم‌های اطلاعاتی - چهار عرصه خطیر برای علم رایانه معرفی کرده‌است: نظریه محاسبات، الگوریتمها و ساختمان داده، زبان‌های برنامه سازی و معماری رایانه. علاوه بر این‌ها، این هیأت، موضوعاتی نظیر مهندسی نرم‌افزار، هوش مصنوعی، شبکه‌های کامپیوتری، سیستم‌های پایگاه داده، پردازش موازی، ارتباط انسان و کامپیوتر، گرافیک کامپیوتری، سیستم‌های عامل و محاسبات عددی را نیز موضوعاتی مهم در این علم قلمداد کرده است.
علم نظری رایانه
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

موضوع وسیع علم نظری رایانه، علاوه بر نظریات کلاسیک محاسبات، شامل طیف وسیعی از موضوعات دیگری می‌شود که بیشتر بر روی جنبه‌های منطقی و ریاضیاتی پردازش و محاسبه تمرکز دارند.

    P \rightarrow Q \,     DFAexample.svg     Elliptic curve simple.png     6n-graf.svg     \Gamma\vdash x: Int     Commutative diagram for morphism.svg         Blochsphere.svg
    منطق ریاضی     نظریه اتوماتا     نظریه اعداد     نظریه گراف     نظریه انواع     نظریه رده‌ها     هندسه محاسباتی     نظریه پردازش کوانتومی

نظریه محاسبات
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

نظریه محاسبات سعی دارد به این پرسش‌ها پاسخ دهد که اساساً چه چیزی می‌تواند محاسبه شود و محاسبهٔ آن چقدر توان و منابع نیاز دارد. در تلاشی برای پاسخ گویی به پرسش اول، نظریه محاسبه‌پذیری (computability theory) بررسی می‌کند که چه مسائلی قابل حل هستند (از طریق نظریات مدل‌های پردازش). پاسخ دومین پرسش به نظریه پیچیدگی محاسباتی مرتبط می‌شود. این نظریه به زمان و فضای مورد نیاز برای رسیدن به پاسخ مطلوب در روشهای مختلف پاسخگویی، می‌پرازد.

مسئله مشهور "P=NP?" یکی مسائل حل نشده نظریه محاسبات است.
الگوریتم‌ها و ساختمان‌های داده
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

    O(n^2)     Sorting quicksort anim.gif     Singly linked list.png
    آنالیز الگوریتم‌ها     الگوریتم     ساختمان داده

زبان‌های برنامه سازی
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

    Ideal compiler.png     Python add5 syntax.svg
    کامپایلرها     زبان‌های برنامه نویسی

معماری رایانه
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

    NOR ANSI.svg     Fivestagespipeline.png     SIMD.svg
    منطق دیجیتال     ریزمعماری     چند پردازی

محاسبات عددی
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

    1u04-argonaute.png     User-FastFission-brain.gif     Naphthalene-3D-balls.png     Neuron-no labels.png     X-43A (Hyper - X) Mach 7 computational fluid dynamic (CFD).jpg         y = \sin(x) + c
    بیوانفورماتیک     علوم شناختی     شیمی محاسباتی     عصب‌شناسی محاسباتی     فیزیک محاسباتی     آنالیز عددی     محاسبات نمادین

برنامه‌ها
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

فهرست زیر، موضوعاتی است که هم از جنبه نظری و هم عملی، به آن‌ها پرداخته می‌شود.

    Operating system placement.svg     NETWORK-Library-LAN.png     Utah teapot.png         Emp Tables (Database).PNG
    سیستم‌عامل     شبکه‌های رایانه‌ای     گرافیک رایانه     بینایی کامپیوتری     پایگاه داده
    Padlock.svg     ArtificialFictionBrain.png     Roomba original.jpg     Wacom Pen-tablet.jpg    
    امنیت رایانه‌ای     هوش مصنوعی     روباتیک     رابط انسان و رایانه     رایانش فراگیر

ارتباط با سایر رشته‌ها
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

علی‌رغم نام آن، علم رایانه بیشتر در زمینه‌هایی غیر از رایانه به بررسی می‌پردازد. بدین دلیل نام‌های جایگزین دیگری برای آن پیشنهاد شده‌است. دانشمند دانمارکی پیتر ناور عبارت داده‌شناسی (Datalogy) را پیشنهاد نمود تا این حقیقت را که این رشته علمی بیشتر به داده‌ها و پردازش آن‌ها توجه دارد نه لزوما رایانه‌ها، روشن سازد. اولین موسسهٔ علمی که عبارت داده‌شناسی را بکار برد DIKU گروه داده‌شناسی در دانشگاه کپنهاگ بوده‌است که توسط پیتر ناور در سال ۱۹۶۹ به عنوان اولین گروه داده‌شناسی بنا گذاشته شد. این عبارت بیشتر در کشور اسکاندیناوی مورد استفاده قرار گرفته‌است. در اولین روزهای این علم در ارتباطات ACM نام‌های دیگری نیز برای دانشمندان این زمینه پیشنهاد شده بود مانند Turingineer و Turologist و Flowcharts-Man و Applied-Metamathematition و Applied Epistomologist. سه ماه بعد در این مجله عبارت Comptologist پیشنهاد شد و سال بعد عبارت Hypologist. اخیرا عبارت Computics نیز پیشنهاد شده‌است.

عبارت زیر از دانشمند معروف علم رایانه ادسخر دیکسترا نقل قول شده‌است: "علم رایانه به همان اندازه در مورد رایانه است که نجوم در مورد تلسکوپ."
طراحی و بکارگیری رایانه و سیستم‌های رایانه‌ای معمولاً در محل بکارگیری رشته‌های دیگر است. برای مثال سخت‌افزار رایانه توسط مهندسین رایانه مورد بررسی قرار می‌گیرد و مطالعهٔ سیستم‌های رایانه‌ای تجاری و بکارگیری آن‌ها در رشته فن‌آوری اطلاعات و سیستم‌های اطلاعاتی است. گاهی علوم رایانه را به دلیل این که به اندازه کافی علمی نیست مورد انتقاد قرار می‌دهند که در این عبارت بیان شده‌است: "دانش به علم رایانه مانند هیدرودینامیک است به لوله‌کشی". این عبارت توسط استن کلی بوتل و دیگران بیان شده‌است. مطالعات در علم رایانه به سایر رشته‌ها نیز وارد شده‌است مانند هوش مصنوعی.
آموزش علوم رایانه در ایران

در ایران، دوره‌های آموزش علوم رایانه، به دو بخش مجزا تفکیک شده‌است. یکی تحت نام مهندسی رایانه و دیگری با عنوان علوم رایانه؛ که البته در بسیاری از کشورهای جهان، مهندسی رایانه، یکی از گرایش‌های رشته علوم رایانه است که در دانشکده‌ای با نام علوم رایانه به تدریس آنها پرداخته می‌شود. در ایران، دانشکده‌ای با این عنوان وجود ندارد و تدریس رشته علوم رایانه در گروه آموزشی علوم رایانه دانشکده‌های علوم ریاضی صورت می‌پذیرد.

ویندوز ای‌پی‌آی

ویندوز ای‌پی‌آی (به انگلیسی: Windows API) (به اختصار وین‌ای‌پی‌آی (به انگلیسی: WinAPI)) نامیست که مایکروسافت به رابط برنامه‌نویسی نرم‌افزار (API) موجود در سیستم‌عامل‌های ویندوز داده‌است. تمام برنامه‌های ویندوز به جزء برنامه‌های میز فرمان (console) باید با Windows API صرف نظر از زبان تشکیل دهنده آن برنامه تعامل داشته باشند. دسترسی سطح پایین‌تر به سیستم ویندوز، اساساً نیازمند راه اندازهای ابزار یا همان درایورهاست که توسط بنیان راه انداز ویندوز (Windows Driver Foundation) در نسخه‌های کنونی ویندوز فراهم شده است. یک بسته تولید نرم‌افزار (SDK) برای ویندوز موجود است که ابزارها و مستنداتی را فراهم می‌کند تا تولید کنندگان قادر به ایجاد نرم‌افزار با استفاده از ویندوز ای‌پی‌آی شوند و به فناوری‌های ویندوز بپیوندند.