اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

مهرپرستی

مِهرپرستی یا آیین مهر آیینی بود که بر پایه پرستش «میترا» (در پارسی میانه «مهر») ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. نوع دگرگون شده این آیین بعدها به صورت آیین رازوَری در امپراتوری روم اشاعه یافت و در طول سده‌های دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود و خدای آن «میتراس» (معادل یونانی میترا) نام داشت. رومیان از این آیین با عنوان «رازهای میتراس» و یا «رازهای پارسیان» یاد میکردند، ولی امروزه محققان با عنوان میترائیسم از آن یاد میکنند.[۱][۲]

پیروان میترائیسم رومی، می‌بایست مناسکی مشتمل بر درجاتی هفت‌گانه را برای پاگشایی طی کنند. این مناسک در غارها و یا معابدی زیرزمینی و غارمانند به نام میترائیوم اجرا میشد. میتراس معمولاً به شکل مردی در حال قربانی کردن گاو نر تصویر میشد و اشخاص و همچنین حیوانات دیگری او را همراهی میکردند. مجموعه این نمادها به نشانه‌های ستاره‌شناسی، مانند اجرام آسمانی و صور فلکی تعبیر شده و «تاروکتونی» (گاوکُشی) نامیده میشود.[۳]

گرچه در اوایل سده چهارم میلادی و پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط کنستانتین امپراطور روم، این دین همچون دیگر دینهای پاگان محو شد، اما تاثیری به‌سزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت.[۴]

محتویات

    ۱ تاریخچه مهر پرستی
        ۱.۱ پیش از زرتشت
        ۱.۲ هخامنشی
        ۱.۳ مهرپرستی در دوره سلوکیان و اشکانیان و راهیابی آن به اروپا
        ۱.۴ مهرپرستی در دوره ساسانیان
        ۱.۵ تاریخچه مهر پرستی در آسیای صغیر
    ۲ اسطوره مهر
        ۲.۱ آفرینش
        ۲.۲ دو مهربان
        ۲.۳ زادروز مهر
        ۲.۴ قربانی کردن گاو
        ۲.۵ معجزه آب
        ۲.۶ معجزه شکار
        ۲.۷ شام آخر
        ۲.۸ عروج میترا
        ۲.۹ رستاخیز
    ۳ مناسک مهری
        ۳.۱ درجات هفتگانه مهرپرستی
        ۳.۲ آیین‌های مهرپرستان
    ۴ میترائیوم‌ها
    ۵ مهر در زروانیسم
    ۶ مهر در زردشتی
    ۷ میترائیسم و مسیحیت
    ۸ = اثرات مهر پرستی در فرهنگ و تمدن
        ۸.۱ هنر
        ۸.۲ نمادهای مهری
            ۸.۲.۱ چلیپا
        ۸.۳ پانویس
        ۸.۴ منابع
        ۸.۵ پیوند به بیرون

تاریخچه مهر پرستی
پیش از زرتشت

پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (دست کم ۶ قرن پیش از میلاد و یا پیشتر)، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب می‌شد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیمان‌نامه‌ای بین هیتی‌ها و میتانی‌ها می‌باشد، به میترا سوگند یاد شده‌است.[۲]
هخامنشی

از دوران داریوش بزرگ هخامنشی به بعد، آیین زرتشت، دین رسمی ایران بوده است. با اینحال، داریوش و جانشینانش قصد نداشتند شرایط سیاسی سختگیرانه‌ای ایجاد کنند تا باورهای قدیمی را که همچنان نزد بسیاری از نجیب‌زادگان محبوب بود، از میان بردارند. بدینسان آیین زرتشت، رفته‌رفته با عناصر آیین چند ایزدی قدیم در هم آمیخت و یَشت‌هایی در ستایش ایزدان کهن سروده شد. یشتی در اوستا به نام مهریَشت به مهر یا میترا اختصاص داده شده‌است که در آن مهر، ایزدی نظاره‌گر بر همه چیز، روشنایی آسمانی، نگاهبان پیمان‌ها، محافظ نیکوکاران در این گیتی و در آخرت و بالاتر از هر چیز، دشمن بزرگ اهریمن و تاریکی و خداوند نبرد و پیروزیها تصویر شده‌است.[۲]

در آیین مختلط دوران پایانی سلسله هخامنشیان، جنبه زرتشتی به وضوح بر جنبه چندخدایی پیشین آن چیرگی یافته و دیگر از قربانی‌کردن، که پیروان زرتشت از آن نفرت داشتند، یادی نمی‌شود.[۲]
مهرپرستی در دوره سلوکیان و اشکانیان و راهیابی آن به اروپا
میترا با کلاه فریگی در سمت راست و آنتیوخوس اول شاه کوماژن در سمت چپ، (نقش برجسته متعلق به سده نخست پیش از میلاد در کوه نمرود.)

اگرچه پس از حمله اسکندر مقدونی و فتح سرزمینهای امپراطوری ایران توسط او در حدود ۳۳۰ سال پیش از میلاد، ساختار اجتماعی پیشین ایران از هم پاشید و برای مدتها اثری از مهرپرستی در این سرزمین نبود، نجیب‌زادگان مناطق مختلف در سرزمینهای غربی امپراتوری پیشین ایران، پرستش میترا یا مهر را از سرگرفتند. شاهان و نجبای مرز ایران و دنیای روم و یونان از جمله سرزمین آناتولی (آسیای صغیر) همچنان بر این کیش بودند.[۲] تیرداد اول شاه ارمنستان، در هنگام تاجگذاری خویش به سال ۵۷ پس از میلاد، نرون امپراتور روم را حکمران بزرگ خود اعلام نمود و آداب و تشریفات مهرپرستی را به نمایش گذاشت و اعلام نمود که ایزد پیمان و دوستی، رابطه دوستانه‌ای را بین ارمنیان و رومیان مقتدر برقرار نموده‌است. میتراداد یا مهرداد ششم، شاه پُنتوس، احتمالاً یک مهرپرست بوده‌است و متحدانش یعنی دریانوردان کیلیکیه در حدود ۶۷ سال پیش از میلاد، آداب و مناسک میترایی را بر‌گزار می‌نمودند. همچنین آنتیوخوس یکم پادشاه کوماژن (جنوب شرق آسیای صغیر) میترا را تکریم و ستایش می‌نمود.[۲]

تا آغاز قرن دوم میلادی آثار کمی پیرامون میترا ایزد ایرانی در سرزمین روم یافت شده‌است در صورتی که از سال ۱۳۶ میلادی به بعد صدها کتیبه و سنگ‌نبشته وقف شده به این ایزد وجود دارند. شرح سبب این تجدید محبوبیت به آسانی ممکن نمی‌باشد و امروزه یک نظریه اینست که شاید آیین میتراییسم رومی توسط نابغه‌ای مذهبی که در حدود صد سال پس از میلاد میزیسته‌است تجدید بنا گردیده و به منظور پذیرفته شدن مناسک باستان ایرانی در سرزمین روم، تفسیر و تعبیری افلاطونی و جدید به آن بخشیده شده‌است.[۲][۵]

میترایسم رومی در سده‌های سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از گرایش کنستانتین کبیر امپراطور روم به آیین مسیحیت که در ان هنگام گسترش یافته بود و پس از پیروزی او در نبرد به سال ۳۱۲ میلادی که طی آن همه کیش‌ها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغرب‌زمین از رواج افتاد.[۲] گرچه نمادها و پرستشگاه‌های آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقی‌مانده‌است.
مهرپرستی در دوره ساسانیان
نقشی از تاق بستان در کرمانشاه ایران. در این نقش شاه ساسانی شاپور دوم در میان و در سمت راست وی اهورا مزدا که حلقهٔ فر ایزدی را به منظور تاجگذاری به او می‌دهد، بر روی دشمنی به خاک افتاده (یولیانوس امپراطور روم) ایستاده‌اند. درسمت چپ شاه، میترا یا مهر، که پیکان‌های نوری همچون خورشید از سر او در تمامی سمت‌ها پراکنده شده، شاخه‌ای از نبات که «برسم» نام دارد را در دست گرفته‌است و بر روی گل نیلوفری ایستاده‌است.[۶]

شاپور دوم ساسانی به مهر سوگند خورد که آسیبی به پادشاه ارمنستان نمی‌رساند. در نقش رستم هم میترا دیده می‌شود.
تاریخچه مهر پرستی در آسیای صغیر

فریگی‌ها و پنتی‌ها مهر پرست بودند. مهرداد کبیر هم مهر پرست بود.
    این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
اسطوره مهر
نقش میترا در پشت و روی یک کنده کاری متعلق به سده دوم یا سوم پس از میلاد.

در اروپا بسیاری از خدایان محلی را همدم مهر دانسته‌اند و اساطیر محلی را به افسانه مهر پیوند زده‌اند.
آفرینش

در باره آفرینش در آیین مهر بسیار گفته‌اند ولی مهر در روایت رسمی دین زردشتی ایزد آفریننده نبوده‌است. شکل قدیمی مهر در زبان سانسکریت که از همه کهنتر است "میتره" می باشد، در زبان اوستایی و زبان مادی "میثره" تلفظ می شده و در پارسی باستان "میششه"، در زبان رایج بعداز آن یعنی پهلوی ساسانی "میهر" تلفظ می شده که با حفظ املای تاریخی به صورت "میتر" نگاشته می شده است.
    این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
دو مهربان
    این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
زادروز مهر

میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا می‌آید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیر و کمان در دست. برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم می‌دانند. میترا به هنگام تولد کره‌ای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفته‌است.

مبارزه با گاو امده است که این گاو گاو هرمز (اهورامزدا)است که مهر ان را میگرد وبا خنجری به گردن او می زند خونی که از گاو بیرون می اید شکل مار به خود میگیرد وحیات زندگانی را رقم میزند.
قربانی کردن گاو

پس از رسیدن به غار، میترا گاو را بر زمین می‌زند و بر پشت آن می‌نشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو می‌کند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو می‌آیند و عقرب برای این که بیضهٔ گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری، مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که می‌خواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در می‌آیند.این گاو گاوی است که اورمزد خدای بزرگ آفریده تا بدینوسیله فر ایزدی خود را به فرزندانش منتقل کند. در روایات و متون کهن ایرانی آمده‌است که میترا پس از قربانی کردن گاو از آنجا که او ایزد لطف و رحمت است سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی) را به روی زمین می‌پاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید می‌آید.
معجزه آب

میترا با زدن تیری به صخره از آن چشمه‌ای جاوید به وجود آورد. این همان چشمه آب زندگانی می‌باشد.
معجزه شکار

میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار می‌کند تمام تیرهای او به هدف می‌زنند و با هر تیر موجودی را شکار می‌کند. بعد از شکار میترا به سراغ دشمنان خود می‌رود و آنها را از پای در می‌آورد. لقب «مهر نبرز» یا «مهر شکست ناپذیر» از همین جا پدید می‌آید. دومعجزه میترا بعد از تولد از سنگ که در کتابها نماد آسمان است یکی تیر اندازی به طرف سنگ وخروج آب مقدس از آن و دیگری شکار است که در سنگ نبشته‌ها به شکار گراز نیز اشاره شده‌است.
شام آخر

در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت می‌کند و خون گاو، گوشت او، نان و شراب می‌خورد. این ضیافت درون غاری انجام می‌شود.سُل ایزد خورشید نیز (سُل خدای خورشید است و میترا خدای پرتو خورشید. ایزد خورشید طی کارزاری با میترا او را بر زمین زده و پرتو او را از آن خود کرده‌است)در ضیافت شرکت می‌کند.
عروج میترا

بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند. سُل ایزد آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان می‌برد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.
رستاخیز

در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمی‌گیرد و پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.
مناسک مهری
تندیس میترا در حال قربانی کردن گاو نر، موزه بریتانیا لندنآیین

مهری آیین سربازی است. راست‌گویی و درست پیمانی از مهم‌ترین مشخصه‌های این آیین است.

نوچه که می‌خواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایش‌های بسیار دشواری سربلند بیرون می‌آمد. نوچه را ابتدا به مهیار میسپاردند و او مطالب کلی را به نوآموز آموزش می‌داد. اما ابتدا باید سوگند می‌خورد که اسرار را بر هیچ کس فاش نکند. بعد او را خالکوبی می‌کردند (دست و پیشانی) تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود. قبل از خالکوبی آزمایشهای زیادی انجام می‌شد. چشمان نوآموز را می‌بستند مهیار نوآموز را به جلو می‌راند سپس ناگهان او را هل می‌داد و شخص دیگری قبل از زمین خوردن او را در آغوش می‌گرفت که به این شخص منجی گفته می‌شد.
درجات هفتگانه مهرپرستی

    آذرخش، سیستروم، بیلچه

    داس، ستاره، هلال ماه، شمشیر

    تازیانه، تاج، مشعل

    داس، کلاه فریگی، عصا، پیاله

    ۱- کلاغ (Corax)

</ref>

    ۲- نامزد یا پوشیده (Nymphus)

با انجام یک سلسله کارهای دشوار کلاغ می‌توانست به مقام نامزدی برسد. یکی از کارهای سختی که باید انجام می‌شد تا شخص به درجه نامزدی برسد خاموش ماندن بود. علامت مخصوص او مشعل و چراغ می‌باشد. عنصر آب عنصر مخصوص نامزد بوده‌است. نامزدان از جنس مذکر بودند (زنان حق شرکت در مراسم را نداشتند) و به دستیاری پدر به عقد میترا در می‌آمدند. آن طور که از ظواهر امر بر می‌آید این ازدواج ماهیت عرفانی داشته ومانع همسری واقعی نمیشده‌است. در واقع نامزدان میترا رازداران آیین میترا بودند.

    ۳- سرباز (Miles)

از این مرحله عضویت در جمع مهرپرستان رسمی می‌شود. گویا اکثر مهر پرستان تا این درجه بالا می‌آمدند. در انتهای مراسم به شخصی که می‌خواست جنگی شود تاجی که در انتهای شمشیری آویخته شده بود پیشکش می‌کردند. او این تاج را نمی‌پذیرفت و می‌گفت که مهر تاج سر من است. گویا داغ مهر را در همین مرحله بر چهره مهر پرست می‌زده‌اند. علامت مخصوص او توبره و نیزه و کلاهخود است. عنصر خاک عنصر مخصوص جنگی بوده‌است.

    ۴- شیر (Leo)

بالا رفتن از پله شیر بسیار دشوار بوده‌است. شیر باید نیرومندترین هم‌ردیفانش می‌بود. در این مرحله قدرت شخص را آزمایش می‌کردند. بر دست و زبان شخص عسل می‌ریختند. که به معنی پاکیزگی دست و زبان بوده‌است. علامت مخصوص او بیلچه‌است که برای به هم زدن آتش به کار می‌رفته‌است. عنصر آتش عنصر مخصوص شیر بوده‌است. بر روی قبر شیرمردان یک شیر سنگی گذاشته می‌شد.

    ۵- پارسی (Perses)

شیر مردی که به سنین بالا می‌رسد به درجه پارسی دست میابد. درجه‌های قبلی زمینی و مادی هستند ولی درجه پارسی یک درجه بیشتر روحانی است. و معنی آن وارستگی است. واژه پارسا به همین معنی می‌باشد. علامت مخصوص او داس است. پارسی نماد ماه است.

    ۶-مهر پویا (Heliodromus)

علامت مخصوص او تازیانه و هاله و مشعل است. مهر پویا نماد خورشید است.در مهر پرستی خورشید جایگاه اساسی دارد شاید بتوان پیروان آن را خورشید پرست دانست.

    ۷-پاتر یا پدر (Pater)

پاتر یا پدر یا پیر یعنی کهنتر و مهتر، نماد خود مهراست. کسی که بدین جایگاه می‌رسد مهر و مهربانی وجودش را تسخیر کرده و نهایت لطف و رحمت بر مردم می‌شود. او مسؤل انتخاب اعضای جدید و آشنا ساختن نو دینان به رموز و درجات مختلف دین بوده‌است. پیر در عین حال صلاحیت کامل در زمینهٔ ستاره‌شناسی را داشته‌است. چنین امری نباید باعث تعجب شود وقتی می‌بینیم که تمام آیین مهر مملو از اخترشناسی است و نمونه آن قرار دادن هفت مقام سیر و سلوک و تشرف تحت حمایت هفت ستاره‌است.
آیین‌های مهرپرستان

مهرپرستان در هنگامی که در میترائیوم جمع می‌شدند گاوی را قربانی می‌کردند. گوشت این حیوان را کباب می‌کردند و خون آن را در جامی در زیر مهراب می‌ریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط می‌کردند و به آن آب حیات می‌گفتند. این آب مقدس را در جام‌های مخصوص به نام دوست‌کامی می‌ریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان می‌خوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر می‌خوانده‌اند. در میترائیوم‌ها شمع و آتش روشن می‌کردند که نماد مهر بود.
میترائیوم‌ها
یک میترائیوم که در شهر بندری و باستانی «اوستیا» در ایتالیا کشف شده‌است. میترائیوم‌های بسیاری نظیر آن در آلمان، فرانسه [۷] [۸] و روسیه، به‌طور اتفاقی و یا هنگام مرمت کلیساها پیدا شده‌اند.

به پرستشگاه‌های مهرپرستان میترائیوم گفته می‌شود. این واژه در فارسی و در برخی منابع، به واژه «مهرابه» برگردانده شده که از دو واژه «مهر» و «آبه» ترکیب یافته است . آبه به معنی جای گود است.

ساختمان میترائیوم‌ها از یک ورودی سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی می‌شد تشکیل شده‌است. تالار روبرویی بزرگ بوده و تالار اصلی معبد بوده‌است. دو راهرویی که در سمت چپ و راست قرار داشتند تنگتر بوده و سقف آن هم کوتاهتر است. مهراب بالای تالار اصلی قرار می‌گرفت و عبارت بود از گودی اندکی در دیوار که نقش مهر (و گاهی مجسمه او) در حال کشتن گاو در آن دیده می‌شد دو مهربان نیز در دو سوی او دیده می‌شدند. در دو طرف تالار اصلی نیمکتهایی سنگی قرار می‌دادند.

روشنی میترائیوم از روزنه‌های کوچک سقف و یا پنجره‌های باریک تامین می‌شد، به طوری که فضای میترائیوم تقریباً تاریک بود و این برای آن بود که حالت اصلی غار حفظ شود.
مهر در زروانیسم

در آیین زروانی، میترا داور بین اهورامزدا و اهریمن می‌باشد.در اعتقادات زرتشتیان در ابتدای عمر هستی زروان (خدای زمان)به هدفمند بودن جهان شک کرده و گمان عبث بودن جهان را می‌برد و از این شک و تردید اهریمن پدید می‌آید و حق و حقیقت که تولد اهریمن را برنمی‌تابد ناخواه از عالم یقین اهورامزدا را برای مبارزه با آن پدید می‌آورد.اهورامزدا و اهریمن هر دو در شکم زروان رشد می‌کنند. اهریمن که طمع دارد تا زودتر از اهورامزدا به دنیا بیاید شکم مادر (زروان) را پاره کرده و بیرون می‌جهد.توجه اینکه بسیاری از این اعتقادات، مفاهیمی بسیار قابل تعمق و تفکر در خود گنجانده و جای اندیشه و تفکر بسیار دارد. این اعتقاد می‌تواند بیانگر این امر باشد که خیر و شر هر دو مولود زمان می‌باشند و در گذر زمان نمایان می‌شوند.
    این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
مهر در زردشتی

در اوستا سرودی به نام «مهریشت» وجود دارد.
    این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
میترائیسم و مسیحیت
نوشتار اصلی: مهرپرستی و مسیحیت

آیین مهرپرستی یا میترائیسم رومی و مسیحیت همانندیهای بسیاری داشته[۹] و امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غرب چهارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است.[۱۰]

هر چند چگونگی و میزان این تاثیر به ویژه در بین محققان مدافع دکترین مسیحیت امروزی مورد اختلاف بوده و یا کاملاً رد شده‌است.[نیازمند منبع]
= اثرات مهر پرستی در فرهنگ و تمدن

مهر پرستی یک دین جهانی بوده و در فرهنگ و تمدن جهان و ادیان دیگر تأثیر گذاشته‌است.[نیازمند منبع]
هنر

نمونه‌های سنت مهر پرستی را می‌توان در اسطوره‌های ایرانی مشاهده کرد. از آن جمله پیروزی رستم بر اسفندیار که به دین بهی (آیین زرتشت) معتقد است. در گورهای متعلق به این دوره رسم دفن مردگان در کوزه‌هایی که درب آن به سمت خورشید است معمول بوده‌است. می‌توان تداوم اندیشه‌های مهری را در دوره پارتی و تاثیرات آنرا در کیش دوره ساسانی پیگیری کرد .[نیازمند منبع]
    این بخش نوشتار نیازمند گسترش است.
نمادهای مهری
چلیپا

علامت صلیب (چلیپا) رازهای زیادی دارد این علامت از مصر فرعونی تا هند باستان وجود دارد و بنظر می‌رسد از مهمترین نشانه‌های مهرپرستان باشد قدیمی ترین علامتهای صلیب کشف شده در حوزه فلات ایران کشف شده و باید به آیین مهر پرستی مربوط باشد[نیازمند منبع] بنظر می‌رسد که صلیب + ساده شده از شکلها و تصوراتی است که از خورشیدوجود داشته مانند دایره‌هایی با ۱۶- ۲۴- ۱۲ شعاع یا پرتو بنظر می‌رسد در یک دوره تکاملی تصویر خورشید از شکل گل آفتاب گردان به علامت+ ساده تر شده‌است و تنها با شکل + و یاضربدر و شکل ستاره پنج پر * در آوردند گفتنی است که علامت * که بر روی کلاه کوروش کبیر دیده می‌شود نیز نماد خورشید است ولی امروزه آن را با علامت ستاره می‌شناسیم. شکل ۱۲ پر صلیب هم وجود دارد که ممکن است همزمان آیکون خورشید و ۱۲ ماه سال باشد.اما در مجموع می‌توان گفت + صلیب یا چلیپا یا چهار پایه و یا چهار پره ایکون ساده خورشیدتابان است ممکن است ۴ خط آن نماد فصل‌های سال و یا نماد ۴ عنصر اصلی آب - باد و خاک و نور باشد.خورشید پرستی و آیین مهر یا میثرا در مصر و ایران و هند و بخشی از اروپا قرنها قبل از مسیحیت وجود داشته‌است احتمالاً آیین مهر پرستی ابتدا در شمال غرب ایران رایج بوده‌است اما نشانه‌های بارز این آیین در ۴ صلیب آریایی نقش رستم قابل مطالعه‌است.[۱۱] مهریان به نشانه خورشید، صلیبی را در یک دایره ترسیم می‌کردند و برای آنان چهار گوشه صلیب نشانه سال خورشیدی آغازین بود. دو گوشه آن نشان از روز و شب و دو گوشه دیگر نماد انقلاب خورشیدی بود. صلیب درون دایره در نقشهای شام مقدس میترا به تصویر کشیده شده‌است.[۱۲] مهریان به صلیب شکسته «א» نیز به نام چرخ خورشید احترام می‌گذاشتند.

فنیقی‌ها

فِنیقیان یکی از اقوام سامی تبار بودند که در حوزه دریای مدیترانه می‌زیستند. فنیقیان پیشه بازرگانی داشتند و مردمی آرام و با فرهنگ بودند. خط فنیقی که اینان با آن می‌نوشتند را مادر خط‌های کنونی، البته به جز شرق آسیا می‌دانند.

فنیقی‌ها تقریباً در دو هزار و پانصد سال پیش از میلاد از شمال شرقی خاورمیانه سر برآورده و بعدها در کرانه‌های دریای مدیترانه در لبنان سکنی گزیدند. فنیقیان خود را کنعانیان می‌نامیدن فنیقیه معرب phoinike) Φοινίκη) یعنی نامی است که یونانی‌ها به این مملکت داده‌اند و احتمالاً به معنای رنگ ارغوانی است و شاید هم با نام کنعان پیوند داشته باشد.

سازمان مملکتی آنان مناطقی بود که باید آنها را کشورشهر نامید. که مهمترین آنها صیدا، صور، ارواد و بوبلوس (جبیل) بود، فنیقی‌ها در دیگر نقاط جهان نیز کشورشهرهایی داشتند که از سواحل شرقی افریقا تا کرانه‌های شمالی آن امتداد می‌یافت، کارتاژ و اوتیکه از جمله این نواحی بودند. آنها کم و بیش تحت تاثیر یا استیلای متناوب مصری‌ها قرار می‌گرفتند.[۱]

از حیث تمدن فنیقی‌ها چون بین دو ملت متمدن قدیم یعنی مصری‌ها و بابلی‌ها واقع بودند علوم و فنون زیادی از آنها اقتباس کردند. از شهرهای متعدد که در ساحل دریای مغرب بنا کرده بودند چندین شهر معروف شدند. فنیقی‌ها به واسطه نفاق داخلی موفق نشدند دولت واحدی تشکیل دهند و هر شهر آنها امیر یا پادشاهی داشت. اما این قوم در دریانوردی شهرتی بسزا یافتند. شهر «صیدا» از قرن ۱۶ - ۱۳ (پیش از میلاد) واسطه تجارت شرق و غرب بود و «صور» پس از آن دارای همین مقام گردید.

مستعمرات و تجارتخانه‌های فنیقی در تمام عالم قدیم پراکنده بود. این مردم از طرف غرب تا جزیره‌های بریتانیا و از طرف شرق تا تنگه بغاز و مالاکا در نزدیکی هندوچین تجارت می‌کردند، و بر اساس شواهدی که کشف شده در آفریقا نیز مستعمراتی داشته‌اند.

فنیقیه چندین بار تابع مصری‌ها گردید، بعد در قرن هشتم (پیش از میلاد) در تحت تسلط آشوری‌ها و در اوایل قرن ششم (پیش از میلاد) به تصرف بابلی‌ها درآمد، پس از آن در زمان کوروش تابع ایران گردید ولی فنیقی‌ها به تابعیت ملل دیگر اهمیت نمی‌دادند زیرا دریاها و مستعمرات تحت اقتدار آنها باقی می‌ماند. رقیب بزرگ این قوم، یونانی‌ها بودند که در دریانوردی مهارت تام یافتند.

کشف رنگ ارغوانی و اختراع شیشه از ابتکارات این قوم است. اختراع الفبا را هم به آنها نسبت داده‌اند ولی اکنون عقیده اکثر مورخان براین است که آنها الفبا را از عبری‌ها اقتباس کرده‌اند. در کاوش‌های «راس شمرا» مربوط به فنیقی‌ها لوحه‌هایی بدست آمده که خطوطی با علائم میخی بر آنها نوشته شده‌است. این علائم عبارت از سی حرف بی‌صدا هستند. این الفبای ابتدائی که در حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد به دست آرامیان افتاد، با تغییرات و تصرفاتی به اعراب، هندیان و ارمنی‌ها انتقال یافت و زمینه پیدایش زبانهای نوشتاری قابل کاربرد را پدید آورد.[۱]

تابعیت فنیقی‌ها از دولت ایران برای ایران دو فایده داشت، یکی اینکه کشتی‌های آنها در اختیار ایران درآمد و از طرف دیگر فنیقی‌ها تا پایان حکومت هخامنشی به ایران وفادار ماندند. کمبوجیه فرزند کورش از کشتیهای فنیقی استفاده کرد تا به مصر و یونان حمله کند.[۲] شهر صیدا که در زمان بخت‌النصر دوم آسیب زیادی یافته و پست شده بود و دیگر امیر یا پادشاهی نداشت. در این زمان از نو بلند شده دارای پادشاهی از خود شد که دربار ایران برایش معین می‌کرد.

محتویات

    ۱ بازرگانی
    ۲ دین
    ۳ پیوندها با ایران
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ پانویس
    ۶ منابع
    ۷ پیوند به بیرون

بازرگانی
مسیرهای بازرگانی فنیقی‌ها.

دریانوردان فنیقی هرگز در اندیشه آفریدن یک نیروی نظامی نبودند اما به سرعت توانستند نخستین امپراتوری بازرگانی جهان را پدید آورند. فنیقی‌ها به دادوستد بیش از کشاورزی اهمیت می‌دادند که این امر ریشه در شرایط جغرافیایی این کشور دارد زیرا لبنان بر ساحل مدیترانه واقع شده و ناهمواری‌ها و شرایط کوهستانی اجازه توسعه کشاورزی را نمی‌دهد.[۱]

دریانوردان فنیقی در سواحل سوریه و آفریقا و جزیره کرت و جزایر یونان دریانوردی می‌کردند و کار آنها صید صدف‌های مخصوصی بود که از آنها رنگ ارغوانی به دست می‌آمد. تهیه رنگ پارچه‌های پشمی ارغوانی در آن موقع مخصوص کارگاه‌های صیدا و صور بود. همچنین بازرگانی و دادوستد عطریات، فلزات، سنگ‌های قیمتی، چوب لبنان و دیگر فراورده‌های خاورزمین و برده‌فروشی بدست آنها صورت می‌گرفت. مهارت فنیقی‌ها در امور بازرگانی سبب شد که اکثر بازارهای آن روز از مشرق مدیترانه تا اسپانیا، بدست آنها باشد.[۲]
دین

مذهب فنیقی‌ها بر پایه بت‌پرستی بود و آیین‌های زیادی از بابل برگرفته بودند. در میان خدایان آنها در درجه اول «بعل» یا خدای آسمان بود که او را «ملکارت» یعنی پادشاه خدایان می‌خواندند. از خدایان مونث بیش از سایرین «آستارت» را می‌پرستیدند که همان ایشتار (ایستار) بابلی‌ها است. این الهه را ملکه آسمان و نیز خدای زاد و ولد می‌دانستند. از سایر خدایان «ال» رب‌النوع سامی‌ها معروف بود که در صیغه مونث «الات» می‌گفتند.

در شهرهای فنیقی و سایر مراکز بازرگانی آنها طلسم‌ها و نظرقربانی‌هائی که شبیه آنها در مصر نیز معمول بوده پیدا شده و این امر باور آنها به افسونگری و جادو را نمایان می‌کند. گذشته از روحانیان فنیقی، عده‌ای از مردم آن زمان به پیش‌گویی و کشف و کرامت اشتغال داشته‌اند. از مهمترین افسانه‌های آن دوره افسانه ادونیس و عشتروت است.[۲]

ادونیس به جنگل واقع در بالای کوه می‌رود تا با دیو مبارزه کند. عشتروت که الهه زیبایی بود رد دامنه کوه به انتظار می‌ماند و کنار یک رودخانه می‌نشیند. مدتی می‌گذرد متوجه می‌شود که رنگ آب رودخانه به قرمز تبدیل شده و می‌فهمد که ادونیس توسط دیو کشته شده‌است. به نشانه خون ادونیس لاله‌ها در کنار رودخانه می‌روید و ازآن‌روز نماد شهید شناخته می‌شود.[۲]
پیوندها با ایران
نیایشگاه میل‌سنگ‌ها، بییلوس.

در حدود ۵۵۰ پیش از میلاد مسیح هخامنشیان لبنان را فتح کردند و معبد آیشمون واقع در نزدیکی شهر صیدا و ۲۰کیلومتری جنوب بیروت - هرچند که آثار کمی از آن مانده - یکی از آثار این دودمان می‌باشد. هخامنشیان این مکان را به یادبود بزرگداشت آیشمون که مورد احترام و تقدس فنیقی‌ها بود، برپا کردند.[۱]

کمبوجیه پیش از حمله به کشور یونان لازم دانست بجنگ فرعون مصر که یونانیان آسیای صغیر را به شورش برمی‌انگیخت برود. فنیقیان نه تنها کمبوجیه را در جنگ علیه مصر با کمبوجیه همراهی کردند بلکه در جنگ بر ضد لیبی نیز شرکت جستند، هرودوت توضیحات زیادی دربارهٔ امتیازاتی که شاه ایران به فنیقیان بخشیده بود می‌دهد.[۳]

در جلسات مشاورهٔ جنگی پادشاهان فنیقی شهر صیدون و شهر تیر در نخستین جایگاه پشت سر شاه شاهان می‌نشستند وقتی کمبوجیه تصمیم بجنگ با کارتاژ گرفت فنیقیان خود را کنار کشیدند و اظهار داشتند که نمی‌توانند بجنگ فرزندان خود بروند. شاه شاهان برای رعایت احساسات فنیقیان و بدون توجه به مخالفت‌های شاهان دیگر از حملهٔ دریائی به کارتاژ صرفنظر نمود و دست بیک حملهٔ زمینی زد که موفقیتی بدست نیامد. امری طبیعی است که پادشاهان صیدون ضمن این لشکرکشی‌های تابوت‌های تابینت و اشمونازار را از مصر همراه خود آورده باشند. قسمت آخر نوشته‌های تابوت اشمونازار دقیقاً حکایت از ساختمان معبدهائی در اشمون و آشتر در نزدیکی‌های آین- ایدلال در نزدیکی‌های شهر صیدون می‌کند. امروزه نیز آب از زیر معبد اشمون می‌گذرد. بوداشتارت فقط به نوسازی یا وسعت دادن معبدی که پدر بزرگش اشومانازار ساخته بود پرداخت.[۳]

ایرانیان در قبال کمکهای فنیقیان امتیازاتی به ایشان دادند چنانکه داریوش بزرگ هنگام سازمان بخشیدن به شاهنشاهی هخامنشی صیدون را مرکز پنجمین ساتراپی قرار داد که وسعت آن تا سرزمینهای دوردست در امتداد فرات گسترده بود. فنیقیان نیز در عوض کمک شایانی به شاه بزرگ کردند. ناوگان ایشان نقش بسیار مؤثری را در نبردهای داریوش بزرگ و پس از او در پیکارهای خشایارشا ایفا نمود.[۳]

هنر ایران در سرزمینهای فنیقیه حتی در کارهای هنری کم اهمیت نیز تأثیر نموده‌است. سکه‌های شهر صیدون تصویر شهریاری را نشان می‌دهد که در یک ارابه ایستاده و جامه او جامه شاهنشاه ایران است. یک نفر با کلاهی مخروطی شکل شیوه فنیقی پشت ارابه دیده می‌شود. نوشته روی سکه مرکب از دو حرف فنیقی اول اسم شاه ابد اشتارت یا بوداشتارت است و این رسمی از فنیقیان بود که در دوران شاهنشاهی هخامنشیان گسترش یافت.[۳]

نزدیک همانجائی در قرن گذشته تابوت اشمونازار کشف شد گور ناشناخته‌ای پدیدار گردید که درون آن قطعه زینتی جواهر مانندی مربوط به اواخر سده پنجم پیدا شد. این جواهر دارای یک حلقه نقره‌ایست که بر روی آن چنگالی از طلا درست شده که سنگ آماتیس بزرگی را دربرمی‌گیرد.[۳]

روی سنگ آماتیس یک ربةالنوع در حالیکه روی تخت پادشاهی نشسته‌است دیده می‌شود و جلوی او یکنفر در حال نیایش قرار دارد و بر زمینه سنگ علامتهای مربوط به ستاره‌شناسی وجود دارد. حالت و طرح جامه‌ها بروشنی تحت تأثیر هنر ایران قرار گرفته‌است. هم‌چنین در ویرانه‌های شهر بیبلوس یک پایه مجسمه فنیقی پدیدار گشت که قسمت فوقانی آن (یهاومیلک شاه) را هنگام پرستش در مقابل (بالات) نشان می‌دهد که در ان لباس و کلاه شاه کاملاً از هنر هخامنشی الهام گرفته و همانند جامه‌هایی است که بر تصویر شاه در سکه‌های شهر صیدون دیده می‌شود.[۳]

دیری نمی‌پاید که در سدهٔ چهارم پیش از میلاد سرزمین‌های فنیقیان در شورش‌های ساتراپها شرکت جستند و چون ساتراپهای دیگر دست از شورش برداشتند فنیقیان تصمیم بر ادامه شورش گرفتند و رهبری شورش را به استرابون پادشاه هیدون واگذاردند. پس از این شورش بود که اردشیر سوم به صیدون حمله کرد و آنجا را به آتش کشید. هنگامیکه اسکندر با داریوش سوم جنگید چند فرمانروای فنیقی فرمانبردار ایرانیان بودند لکن تمام ملت فنیقیه بیش از پیش به یونان دلبستگی یافته بود. اسکندر از بیم آنکه پادشاهان فنیقیه جنگ را به کرانه‌های یونان بکشانند و یا عناصر ناراضی آنجا متحد گردند و بویژه برای از میان برداشتن نیروی اقتصادی و دریائی فنیقیان در قلب کشورشان، دست از تعقیب داریوش سوم که بجانب کرانه‌های فرات عقب‌نشینی می‌کرد برداشت و خود به کرانه‌های کشور فنیقی روآورد.[۳]

با وجود پیروزیهای اسکندر و اشغال کشور هخامنشیان تا مدتهای مدید پس از وی یادگارهائی از هنر هخامنشی در کشورهای فنیقی برجای ماند. شش سده پس از دوره هخامنشی بار دیگر نفوذ ایرانیان با آئین مهرپرستی به کرانه‌های فنیقی بازگشت. معبد مهری صیدون بهترین نمونه و گواه چنین نفوذی است و بتازگی هم نوشته‌ای مربوط به آئین مهرپرستی در معبد اشمون بدست آمده‌است.

کارتاژ

کارتاژ (یونانی:Καρχηδών، گرفته شده از واژه فنیقی:قرت حدشت Kart-hadasht به معنای شهرِ نو؛ به عربی:قرطاج یا قرطاجة، به لاتین:Carthago)(به فرانسوی: Carthage) نام شهری باستانی در شمال آفریقا -جایی که اکنون کشور تونس جای گرفته‌است- و تمدنی که با مرکزیت این شهر پدید آمد بود. جای این شهر در گوشه خاوری دریاچه تونس درامتداد مرکز شهر تونس کنونی بود.

این شهر در اصل به دست کوچندگان فنیقی ساخته شده بود. این تمدن با چیرگی بر دریای مدیترانه و از راه بازرگانی نیرو و دارایی بسیاری را به دست‌آورده‌بود. تمدن کارتاژ در سده‌های سوم و دوم پیش از زایش مسیح همدوره و هماورد جمهوری روم و در کشاکش با این دولت بر سر چیرگی بر مدیترانه باختری بود. این هماوردی به سه دوره جنگ میان کارتاژ و روم انجامید که به جنگ‌های کارتاژی یا پونیک نامیده‌می‌شود. در همه این جنگ‌ها کارتاژ شکست خورد و از نیرویش کاسته شد و باج‌های هنگفتی که برای کنارگذاشتن جنگ به روم پرداخت اقتصاد آنان را به سراشیب کشاند. سومین جنگ کارتاژی به ویرانی شهر کارتاژ انجامید و رومیان بازمانده سرزمین‌های کارتاژ را به خاک خود چسباندند.

کارتاژ بر کرانه جنوبی مدیترانه، اسپانیا، برخی بخش‌های فرانسه و بسیاری از جزیره‌های مدیترانه از آن دسته بخش‌هایی از سیسیل چیره‌بود.

محتویات

    ۱ پیشینه
    ۲ جنگ‌های پونیک
        ۲.۱ نخستین جنگ پونیک
        ۲.۲ دومین جنگ پونیک
        ۲.۳ سومین جنگ پونیک
    ۳ کارتاژ زیر فرمان روم
    ۴ زبان
    ۵ دین
    ۶ منابع

پیشینه
آویزه‌ای کارتاژی به ریخت مردی ریشو از سده‌های سوم و چهارم پیش از زایش مسیحکارتاژ

در ۸۱۴ (پیش از میلاد) به دست بازرگانان فنیقی برپاشده‌بود و تا سده ششم پیش از زایش با فنیقیه در پیوند بود. در این سده بخت‌النصر بابلی شهر صور در خاور مدیترانه را ویران‌کرد و از این زمان پیوند میان کارتاژ و میهن گسست و کارتاژ به گونه سرزمینی مستقل درآمد. این شهر به زودی از راه بازرگانی دریایی به دارایی بسیاری رسید و نیروی دریایی توانایی پدیدآورد. یونانی‌ها شیوه فرمانروایی کارتاژی‌ها را پلوتوکراسی یا داراسالاری می‌خواندند که اشاره به چیرگی بازرگانان در رده‌های کشور و اراده آنان بر سیاست‌های کارتاژ داشت.

سال 480 پیش از میلاد خشایارشا پادشاه ایران با دولت کارتاژ(تونس) اتحاد هم پیمانی بست و کمکهای مالی را از این زمان آغاز کرد، هدف از این اتحاد مشغول داشتن یونان به مرزهای جنوب و غربی خود بود که برای ایرانیان آسودگی در مرزها را بهمراه میآورد.
جنگ‌های پونیک

مقاله اصلی: جنگ‌های پونیک
نخستین جنگ پونیک

نخستین جنگ میان دو همآورد نیرومند کارتاژ و روم بر سر چیرگی بر جزیره سیسیل بود. این جنگ بیست‌وچهار سال به درازا انجامید. این جنگ جنگی دریایی بود که ناوگان دریایی دو کشور در آن به نبرد پرداختند. در این جنگ رومیان به ساخت پل‌های متحرکی که کشتی‌های ایشان را به کشتی‌های کارتاژی پیوند می‌داد توانستند بر هماوردشان برتری یابند. در جنگ میله از رشته جنگ‌های پونیک نخستین ناوگان دریایی کارتاژ نابود شد، کارتاژی‌ها به ناچار تن به آشتی دادند و سیسیل به دست روم افتاد.
دومین جنگ پونیک

بیست‌و سه سال پس از آن دوباره دو کشور این بار در اسپانیا و بر سر معدن‌های این کشور با هم روبه روشدند. روم نیروهایی را از کوه‌های پیرنه گذراند که این سبب درگیری دو کشور شد. چند ماه پس از آن کارتاژ خواست تا شهر یونانی‌نشین ساگونته در کرانه خاوری اسپانیا را بگشاید، ولی مردمان این شهر از رومیان یاری خواستند و روم هم پذیرفت. ولی تا پیش از رسیدن رومیان ساگونته به دست کارتاژ افتاد. روم هم در پاسخ دو دسته بزرگ از نیروهایش را به خاک اصلی کارتاژ و اسپانیا فرستاد. ولی ناگهان خبر رسید که نیروهای کارتاژ با بهره‌برداری از فیل خود را به جلگه پو رسانده‌اند. سپاه کارتاژ به رهبری هانیبال پسر آمیلکار با پنجاه هزار سرباز پیاده و نه‌هزار سوار و سی و هفت فیل جنگی (آمار گوناگونی در دست‌است) از رشته‌کوه‌های آلپ گذشته و به سوی جنوب سرازیر شده‌بودند. آنان سپاهیان رومی را شکست داده و از رود تربی گذشتند و شهر پلزانس را محاصره کردند و به سوی رم راهی‌شدند. سنای روم دو لشکر برای جلوگیری از پیشرفت هانیبال فرستاد که هر دو لشکر تار و مار شدند و فرماندهانشان کشته‌شدند. روم لشکری دیگر را به فرماندهی فابیوس ماکسیموس برای نبرد با هانیبال گسیل‌داشت. این سردار کارآزموده با جنگ‌های پارتیزانی آسیب‌هایی به سپاه کارتاژ زد ولی از آنجا که پیروزی بزرگی به دست نمی‌اورد رومیان فابیوس ماکسیموس را برکنار کردند و سرداری جوان به نام واروس را به جنگ کارتاژی‌ها فرستادند. ولی این سردار نیز در ۲۱۶ (پیش از میلاد) در نبرد با هانیبال شکست بسیار بزرگی خورد و هفتاد هزار رومی در این جنگ کشته‌شدند.

هانیبال پس از این پیروزی به سوی رم پیشروی‌نمود. وی از ایالت‌های دیگر روم خواست که برای رهایی از روم بدو بپیوندند ولی جز دو شهر کاپو و سیراکوس دیگر بخش‌های روم به پیمان همبستگیشان با رم وفادار ماندند. از دیگرسو هانیبال و سپاهش با کمی آذوقه روبه‌رو شدند و از کارتاژ یاری‌خواستند، ولی نیروی دریایی روم پیوند میان کارتاژ و سپاه هانیبال را گسسته‌بود و از اینرو سپاه او روبه کاستی‌می‌گذارد. سرانجام در ۲۰۲ (پیش از میلاد) روم توانست در زاما کارتاژی‌ها را به سختی شکست‌دهد. هانیبال به سوی صور پس‌نشست. وی به آسیای کوچک رفت و کوشید تا مقدونیه و سوریه را با خود همپیمان سازد، ولی در این کار ناکام ماند و روم بخش دریای اژه‌ای کارتاژ را نیز به چنگ‌آورد. هانیبال به ناچار دست به صلحی ننگین با روم زد و خود نیز در سال ۱۹۰ (پیش از میلاد) با خوردن زهر خودکشی‌کرد. از آن پس کارتاژ ناچارشد سال‌ها وامگذار روم باشد.
سومین جنگ پونیک

چهل سال پس از آن روم به کارتاژ لشکرکشید. کارتاژ سه‌سال پایداری نمود ولی سرانجام از برای بی‌خوراکی تسلیم‌شد. رومی‌ها بازمانده مردم کارتاژ را به بند کشیدند و به بردگی فروختند و شهر را به آتش‌کشیدند و با خاک یکسان‌کردند. این رویداد در ۱۴۶ (پیش از میلاد) رخ‌داد.
کارتاژ زیر فرمان روم
ویلاهای رومی در کارتاژ

نمک در روم باستان بسیار گران بود آنچنان که گاه مزد سرزبازان را با دادن نمک می‌پرداختند. زمین‌های شهر کارتاژ سرشار از نمک بود و رمیان با دستیابی به این سرزمین هم دشمن دیرینه خود را شکست داده‌بودند و هم به این اندوخته گران‌بهای نمک دست می‌یافتند و این دو دستاورد ارزش تبلیغی بسیاری داشت.

با فروپاشی کارتاژ رومیان اوتیکا(در تونس کنونی) همپیمان خود در نبرد با کارتاژ را که به شهر کارتاژ هم نزدیک بود به جای کارتاژ مرکز سرزمین‌های زیر فرمان پیشین کارتاژ و بازدید بازگانی منطقه گذاردند.

در سده ۱ (پیش از میلاد) شهر نو کارتاژ در همان جای پیشین بازسازی‌شد و به زودی بزرگ‌ترین شهر بخش باختری امپراتوری روم گشت. شمار مردمان این شهر به پانصدهزارتن می‌رسید. این شهر مرکز بخش آفریقایی امپراتوری روم -که بخش حاصلخیز این امپراتوری هم شمرده‌می‌شد- بود. کارتاژ همچنین یکی از کانون‌های آغازین مسیحیت بود.

در سده پنجم میلادی گایزریک پادشاه وندال‌ها بر کارتاژ دست‌یازید و آن سامان را پایتخت خود نمود. سرانجام در سده ششم بیزانس توانست وندال‌ها را سر جایشان بنشاند.

در زمان امپراتوری موریس کارتاژ یکی از دو استانداری بیزانس درآمد(دیگری راونا در ایتالیای کنونی)، این دو تنها سنگرهای بازمانده بیزانس در باختر بودند. در آغاز سده هفتم ترسایی استاندار کارتاژ هراکلیوس ارمنی بود که امپراتور فوکاس را برانداخت.

استانداری بیزانسی کارتاژ نتوانست در برابر تازش تازیان در سده هفتم میلادی پایداری‌کند. در ۶۹۸ (میلادی) حسن بن النعمان کارتاژ را تاراج و ویران ساخت همانگونه که رومیان در ۱۴۶ پیش از میلاد این بلا را بر سر شهر آوردند. عرب‌ها در آینده شهر تونس را جایگزین کارتاژ ساختند.
زبان

کارتاژیان به گویشی از زبان فینیقی به نام پونیک سخن‌می‌گفتند.
دین

دین کارتاژی‌ها از دین فنیقیان گرفته‌شده بود که دینی الهامی از نیروی فرایندهای طبیعی بود. آنان خدایان بسیاری را می‌پرستیدند که آشنایی ما امروز از جاینام‌هایی است که به نام ایشان نامگذاری‌شده‌بود.

زبان آمازیغی

آمازیغی یا زبان بِربِری (در بربری: ⵜⴰⵎⴰⵥⵉⵖⵜ، تامازیغت) یک زبان است که بیشتر در میان مردم قاره آفریقا به‌ویژه مراکش و الجزایر و به مقدار کمتر در لیبی و تونس و مالی و چند کشور دیگر گویشور دارد. ریشه این زبان ریشه آفریقا-آسیایی است. در سالهای اخیر طرفداران سازمان جهانی آمازیغ تلاشهای خود را منسجم تر نموده تا در کشورهای شمال آفریقا آنرا به عنوان زبان رسمی تعیین نماید. این تلاش با مخالفت گروههای اسلام گرا و سلفی و عربهای متعصب روبرو شده است. مراکش، لیبی(زمان قذافی)، الجزایر و مالی پذیرفته‌اند که آمازیغ در مدارس و مناطق بربر نشین رسمی باشد.بیشترین جمعیت آمازیغی در مراکش ساکن است.تقریباً نیمی از مردم زبان عربی را نمی‌فهمند. زبان آمازیغی دارای ۷ لهجه است. آمازیغ زبان کهن بومیان سفید شمال آفریقا و از گروه زبانهای فرعونی مصر است. اکثر مردمان مناطق کوهستانی شمال آفریقا آمازیغ هستند عربها مهاجرین قرون هفتم میلادی به بعد هستند مهاجرت عربها از عراق و شبه جزیره عربی به مصر و شمال آفریقا تا یکصد سال قبل بطور مستمر وجود داشته است. آمازیغ ها از نظر قومی به قوم بربر معروف هستند. نژاد بربرهای شمال آفریقا سفید قفقازی است. آنها زبان خود را تامازیغت می نامند. ریشه و هویت این قوم و یا زبان مورد اختلاف است. زبان آنها پیوند با زبان مصر قدیم و زبان عربی دارد و البته واژگان زیادی از زبانهای هندو-اروپایی در این زبان وجود دارد.

محتویات

    ۱ لهجه‌های آمازیغی
    ۲ ریشه شناسی
    ۳ تحولات اخیر
    ۴ منابع
    ۵ پیوند به بیرون
        ۵.۱ فرانسوی

لهجه‌های آمازیغی

    لهجه سوسی (مراکش)
    لهجه قبائلی (الجزایر)
    لهجه امازیغی اطلسی
    لهجه ریفی (مراکش)
    لهجه امازیغی شاوی (الجزایر)
    لهجه طوارقی (الجزایر). (لیبی)، (مالی، نیجر، بورکینا فاسو)
    لهجه نفوسی (لیبی)
    لهجه زناتی (الجزایر، مراکش) بنا بر بعضی اسناد قبایل زناتی و صنهاجه-مجوسی بوده و از بین‌النهرین و غرب ایران به شمال آفریقا آمده‌اند.

ریشه شناسی
پرچم و خط آمازیغی

در مورد اینکه زبان آمازیغی جزو کدام گروههای زبانی است نظریات متعددی بیان شده پژوهشگران عرب سعی کرده‌اند این زبان را به زبانهای سامی و حامی مرتبط سازند. غربی ها نیز دیدگاه های متفاوتی دارند اما نظر غالب این است که زبان آمازیغ جزو گروه های زبان حامی و سامی نیست و یک زبان مستقل است ریشه آن به بین 7 تا 12 هزار سال قبل برمی گردد. زبانشناسان مرکز طارق ابن زیاد در کتابهای جدیدی که منتشر کرده‌اند اعلام کرده‌اند زبان آمازیغ از نظر ساختار و قواعد هیچگونه ارتباطی به زبانهای سامی ندارد اما با زبان قبطی از بعضی جهات نزدیک است و بطور کلی زبان آمازیغ واژگان زیادی به عربی رایج در منطقه شمال آفریقا داده است و کلمات زیادی نیز از عربی گرفته است اما هیچ شباهت ساختاری با زبان عربی ندارد. زبان آمازیغ خط خاص خود را دارد که در دویست سال گذشته به فراموشی سپرده شده است. اما اکنون این خط مجدداً احیاء و مورد استفاده قرار می گیرد.
Tinifagh intedeni

در مورد منشاء قوم بربر نیز همان اختلافات و تعدد دیدگاه ها وجود دارد. احتمال دارد این مردم همان مردمان و یا بقایای تمدن کارتاژ و یا فنیقی ها باشند. در شمال آفریقا بربرها نسبت به عرب زبانها سفید پوست تر هستند بعضی طوایف آنها به نژاد قفغازی/ ایرانی شبیه هستند البته بربرهای مالی رنگ تیره تری دارند و از نظر شکلی با عربها تفاوتی ندارند.
تحولات اخیر

احمد دغرنی رئیس حزب امازیغی قبلاً اعلام کرده بود که باید زبان آمازیغی سومین زبان رسمی مراکش باشد.[۱] فاطمه تبعمرانت، هنرمند امازیغی عضو پارلمان این کشور به جای استفاده از زبان عربی ترجیح داد تا محمد الوفا، وزیر پرورش ملی را با زبان مادری خود یعنی آمازیغی مخاطب قرار دهد. وزیر پرورش ملی پس از آن که سخنان فاطمه تبعمرانت نماینده پارلمان را فهمید در پاسخ وی گفت، از زمانی که آموزش زبان امازیغی آغاز شده (۲۰۰۳)، تا کنون ۵۴۵ هزار دانش آموز، زبان مادری خود را آموخته‌اند که این تعداد ۱۵ درصد از کل دانش آموزان دوره ابتدایی در ۴۰۰۰ مؤسسه آموزشی را تشکیل می دهند . وی افزود وزارت پرورش ملی هم اینک ۱۴ هزار آموزگار و استاد زبان امازیغی و ۳۰۰ ناظر پرورشی را به این منظور در استخدام دارد . احمد عصید پژوهشگر فرهنگ امازیغی به العربیه.نت گفت بکارگیری زبان امازیغی نیازمند تصویب مقررات ویژه ای به منظور زمینه سازی برای استخدام این زبان به عنوان زبان رسمی در کنار زبان عربی در مغرب است .

لیبی

لیبی با نام رسمی دولت لیبی، کشوری عربی در آفریقای شمالی است. لیبی با کشورهای مصر، سودان، چاد، نیجر، الجزایر و تونس هم‌مرز است. پایتخت لیبی، شهر طِرابلُس است.

کشور لیبی با مساحتی در حدود ۱٬۸۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع چهارمین کشور پهناور قارهٔ آفریقا و هفددهمین کشور پهناور جهان است.[۱] ۱٫۷ میلیون نفر از جمعیت ۶٫۴ میلیون نفری لیبی در پایتخت این کشور، طرابلس، زندگی می‌کنند.

پیرامون ۹۰ درصد از سرزمین لیبی را بیابان و صحراهای بی آب و علف پوشانده‌است. مناطق نسبتاًَ سرسبز لیبی در کناره‌های دریای مدیترانه قرار گرفته‌است. هیچ رودخانه دائمی در خاک لیبی وجود ندارد و تنها ۲ درصد خاک آن کاربرد کشاورزی دارد. بخش عمدهٔ مواد غذایی مورد نیاز مردم لیبی از خارج وارد می‌شود.[۲] لیبی از دید تراکم جمعیت یکی از کمتراکمترین کشورهای دنیاست. مساحت لیبی اندکی بزرگتر از ایران است، ولی جمعیت آن کمتر از یک دهم ایران است. ۹۰ درصد از جمیعت ۶٫۵ میلیون نفری این کشور در باریکه‌ای از کناره‌های مدیترانه‌ای این کشور می‌زیند و دیگر از مناطق آن تقریباًَ تهی از باشنده‌است و تنها قبیله‌های بیابانگرد (بدوی) در آن روزگار می‌گذرانند.[۳]

لیبی به طور سنّتی به سه منطقه اصلی به نام‌های «اقلیم طرابلس»، «فزّان» و «بَرقه» بخش می‌شود که این سه منطقه در زبان‌های غربی به ترتیب Tripolitania و Fezzan و Cyrenaica نامیده می‌شوند.

کشور لیبی یکی از ۱۰ کشور اصلی صادرکننده نفت در جهان است و تولید ناخالص ملی سرانه آن جزو بالاترین‌ها در آفریقا است.[۴]

لیبی به صورت «پادشاهی لیبی» در سال ۱۹۵۱ به استقلال رسید و از سال ۱۹۶۹ تا سال ۲۰۱۱ توسط معمر قذافی که با انجام یک کودتای نظامی بر سر کار آمد رهبری شد. با بروز جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱ و پیروزی نسبی مخالفین قذافی، بخش اعظمی از لیبی در حال حاضر در کنترل شورای ملی انتقالی اداره می‌شود. کرسی لیبی در سازمان ملل از تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۱ به نماینده شورای ملی انتقالی سپرده شده‌است.[۵][۶]

در بهمن ماه ۱۳۸۹ اعتراضات گسترده‌ای در لیبی علیه حکومت معمر قذافی آغاز شد که باعث شد به مرور بخش‌های مختلفی از این کشور از کنترل نیروهای حکومت خارج شود. سرانجام در ۲۸ مهرماه ۱۳۹۰ با قتل معمر قذافی حکومت وی بر آن کشور کاملاً تمام شد.

محتویات

    ۱ تاریخ
    ۲ قیام و شورش سراسری
    ۳ سیاست
        ۳.۱ شورای ملی انتقالی
        ۳.۲ خلاصه تاریخ پنجاه سال گذشته
    ۴ تقسیمات کشوری
        ۴.۱ تقسیمات کشوری پیشین
        ۴.۲ تقسیمات کشوری جدید
    ۵ جغرافیا
        ۵.۱ مساحت
    ۶ اقتصاد
    ۷ مردم
        ۷.۱ زبان و فرهنگ
        ۷.۲ مذهب
    ۸ ارتباطات در لیبی
    ۹ پانویس
    ۱۰ منابع

تاریخ
عمر مختار ، رهبر جنبش مقاومت مردم لیبی علیه اشغالگری نظامی ایتالیا بود.

بخش خاوری لیبی (برقه یا سیرنائیکا) در نیمه نخست سده یکم پیش از میلاد زیر فرمانروایی یونانی‌ها درآمد. باختر لیبی یا بخش طرابس تا ۲۰۰ سال پیش از زایش مسیح بخشی از کشور کارتاژها بود. در سده یکم میلادی هر دو بخش لیبی زیر فرمانروایی امپراتوری روم قرار گرفتند و پس از آن نیز امپراتوری بیزانس (روم شرقی) بر آن‌ها حاکم شد. از نیمه دوم سده هفتم میلادی، کشورگشایی عرب‌ها به لیبی هم رسید و پای اسلام به این کشور هم کشیده شد. دوران حکومت چندین خلافت عربی بر لیبی سرانجام در قرن شانزدهم و با چیرگی عثمانی بر این کشور پایان یافت.[۷]

تاریخ معاصر لیبی بیشتر از جهت جنگ مردم لیبی با اشغالگران ایتالیایی اهمیّت دارد.

در سال‌های ۱۹۱۱ و ۱۹۱۲ ایتالیا سیرنایکا و طرابلس را از چنگ امپراتوری عثمانی به درآورد و در سال ۱۹۳۴ از این دو بخش مستعمره لیبی ساخته شد. در جریان جنگ جهانی دوم، لیبی یکی از میدان‌های اصلی نبرد متفقین از یک سو و ایتالیا و آلمان از سوی دیگر بود. در سال ۱۹۴۷ ایتالیا از فرمانروایی بر لیبی دست کشید و چهار سال بعد با برپایی حکومت پادشاهی محمد ادریس سنوسی استقلال آن اعلام شد.[۸] در سال ۱۹۶۹ شماری از افسران ارتش لیبی به فرماندهی معمر قذافی که در آن زمان ۲۷ سال داشت، پادشاهی ادریس را برانداختند و سپس «جماهیر مردمی سوسیالیستی» در لیبی برپا ساختند.[۹] حکومت قذافی صنایع این کشور را دولتی کرد و در عرصه سیاست خارجی رویکردی ضدغربی و در عین حال دائماًَ متغیر در پیش گرفت. این تغییر و چرخش‌ها مناسبات لیبی را حتی با شماری از کشورهای عربی نیز تنش‌آلود کرد.[۱۰]

طرابلس پایتخت کشور لیبی‌است. طرابلس را که در شمال غربی لیبی بر کرانه دریای مدیترانه واقع شده در سده هفتم پیش از میلاد فینیقی‌ها ساخته‌اند. نام طرابلس گونه عربی‌شده واژه یونانی تریپولیس به معنی «سه‌شهر» است.
قیام و شورش سراسری
نوشتار اصلی: جنگ داخلی لیبی (۲۰۱۱)


مجموعه‌ای از راهپیمایی‌های خیابانی، اعتراضات و نافرمانی‌های مدنی علیه حکومت لیبی و رهبر آن، معمر قذافی است که از ۱۳ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در کشور لیبی آغاز شد و از روز ۱۷ فوریه ۲۰۱۱ میلادی، به شکلی گسترده‌تر درآمد و با برخوردهای خونین و خشونت‌آمیز حاکمیت با مردم معترض روبه‌رو شد. شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب دو قطعنامه، منطقه‌ی پرواز ممنوع در لیبی ایجاد کرد و مجوز حمله‌ی هوایی نیروهای ناتو به خاک لیبی علیه دولت قذافی داده شد. سحرگاه ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ (۲۲ اوت ۲۰۱۱) مخالفان توانستند وارد طرابلس شوند و در همان روز یکی از دو تلویزیون ملی کشور را تحت کنترل خود بگیرند و تعدادی از نزدیکان معمر قذافی را دستگیر کنند. ساعاتی بعد یکی از پسران قذافی در خیابان‌های طرابلس ظاهر شد و خبر دستگیری خود را تکذیب کرد. سرانجام در ۲۸ مهرماه ۹۰ سرت آخرین پایگاه معمرقذافی سقوط کرد و معمر قذافی کشته شد. دولت انتقالی اعلام پایان جنگ کرد اما از نیروهای ناتو خواست تا یک ماه دیگر نیز به ماموریت خود ادامه دهند.[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]
سیاست
شورای ملی انتقالی

شورای ملی انتقالی، لیبیِ مخالفِ قذافی را طی جنگ داخلی سال ۲۰۱۱ نمایندگی می‌کند.[۱۵] در تاریخ ۵ مارس ۲۰۱۱ شورا خود را به عنوان نمایندهٔ همه لیبی معرفی کرد. تا تاریخ ۲۶ اوت ۲۰۱۱، ۶۵ کشور این شورا را به عنوان دولت موقت لیبی به رسمیت شناخته‌اند. این کشورها شامل فرانسه، [۱۶][۱۷][۱۸] قطر، [۱۹] ایتالیا، [۲۰] آلمان، [۲۱] کانادا، [۲۲] و ترکیه [۲۳] می‌شوند. این شورا از طرف چندین کشور عربی [۲۴] و اروپایی [۲۵] نیز حمایت می‌شود. شورای ملی انتقالی در تاریخ ۲۳ مارس ۲۰۱۱،یک هیئت اجرایی، به ریاست محمود جبرئیل تشکیل داد.[۲۶] وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا شورای انتقالی را در تاریخ ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۱ به رسمیت شناخت.[۲۷] پس از آن دولت بریتانیا در تاریخ ۲۷ ژوئیه ۲۰۱۱ تمامی دیپلمات‌های رژیم قذافی را قبل از استقرار دیپلمات‌های دولت انتقالی در لندن اخراج کرد.[۲۸]

در تاریخ ۱۷ سپتامبر سال ۲۰۱۱ سازمان ملل متحد با ۱۱۴ رای موافقت خود با نشستن نماینده دولت انتقالی بر کرسی لیبی در این سازمان موافقت کرد.[۵][۶]
خلاصه تاریخ پنجاه سال گذشته

نوع حکومت لیبی جماهیری عربی سوسیالیستی مردمی عظیم بود. حاکم اصلی این کشور معمر قذافی بود که هیچ مقام رسمی نداشت و معمولاً برادر رهبر و پیشوای انقلاب نامیده می‌شد. او از طریق کودتای نظامی و برکناری رژیم سلطنتی بر سر کار آمده‌بود. در لیبی حکومت به دو بخش تقسیم می‌شد: یکی بخش انقلابی که از سال ۱۹۶۹ بر سر کار آمده‌بود. معمّر قذّافی رهبر تاریخی انقلاب در این کشور بود. او با رأی مردم انتخاب نشده بود و به همین دلیل با رأی مردم هم نمی شد او را از کار برکنار کرد.

بخش دوم حکومت شامل بخش جماهیری (جمع جمهوری) که از کمیته‌های مردمی تشکیل می‌شد.

در ۲۱ دسامبر ۱۹۸۸ هواپیمای خطوط مسافری پان آمریکن بر فراز دهکدۀ لاکربی در اسکاتلند منفجر شد و تمام ۲۷۰ مسافر و خدمه آن جان باختند.

فاجعۀ هوایی لاکربی در آن سالها به بزرگترین جریان تحقیق و بازجویی تاریخ انگلستان تبدیل شد. این حادثۀ تروریستی را عموماً حمله‌ای به ایالات متحده تلقّی کردند چون ۱۸۹ نفر از قربانیان آمریکایی بودند. ماجرای لاکربی تا پیش از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مرگبارترین حمله به شهروندان آمریکایی تلقّی می‌شد.

دولتهای آمریکا و انگلیس، لیبی را مسئول بمبگذاری در این هواپیما معرفی کردند که به وضع تحریم‌های بین‌المللی علیه لیبی منجر شد. در سال ۲۰۰۳ دولت لیبی رسماً مسئولیّت بمبگذاری در یک هواپیمای مسافربری شرکت پان آمریکن در سال ۱۹۸۸ را پذیرفت.

عبدالباسط مقراحی تنها فردی‌است که در ارتباط با این بمبگذاری محکوم شده‌است، البته او همواره گفته که بیگناه است.
وضعیت کنونی خاک لیبی
تقسیمات کشوری
تقسیمات کشوری پیشین

کشور لیبی به ۳۲ استان (به عربی: شعبیة) و ۴ ناحیه اداری تقسیم شده‌است. هر استان نیز از چندین بخش (به عربی: مؤتمرات شعبیة) تشکیل شده‌است.

استان‌های لیبی بدین شرح‌اند:
Libya New Municipalities.png

    ۰۱ اجدابیا
    ۰۲ بطنان
    ۰۳ حزام الاخضر
    ۰۴ استان جبل‌الاخضر
    ۰۵ جفره
    ۰۶ جفاره
    ۰۷ کفره
    ۰۸ مرج
    ۰۹ مرقب
    ۱۰ النقاط الخمس
    ۱۱ قبه
    ۱۲ واحات
    ۱۳ زاویه
    ۱۴ بنغازی
    ۱۵ بنی ولید
    ۱۶ درنه

   

    ۱۷ غات
    ۱۸ غدامس
    ۱۹ غریان
    ۲۰ مرزق
    ۲۱ مزده
    ۲۲ مصراته
    ۲۳ نالوت
    ۲۴ تاجوراء و نواحی چهارگانه
    ۲۵ استان ترهونه و مسلاته
    ۲۶ طرابلس
    ۲۷ سبها
    ۲۸ سرت
    ۲۹ صبراته و صرمان
    ۳۰ استان وادی الحیاه
    ۳۱ استان وادی الشاطی
    ۳۲ یفرن

   
تقسیمات کشوری جدید
استان‌های لیبی از سال ۲۰۰۷

    ۱ بطنان
    ۲ درنه
    ۳ جبل‌الاخضر
    ۴ مرج
    ۵ بنغازی
    ۶ واحات
    ۷ کفره
    ۸ سرت
    ۹ مصراته
    ۱۰ مرقب
    ۱۱ طرابلس

   

    ۱۲ جفره
    ۱۳ زاویه
    ۱۴ پنج‌نقطه
    ۱۵ جبل غربی
    ۱۶ نالوت
    ۱۷ جفاره
    ۱۸ وادی الشاطی
    ۱۹ سبها
    ۲۰ وادی الحیاه
    ۲۱ غات
    ۲۲ مرزق

   
جغرافیا

    فهرست شهرهای لیبی

دیگر شهرهای مهم این کشور (در سال ۲۰۰۳) به قرار زیرند:

    بنغازی
    البیضاء
    مصراته
    سبها
    سرت
    طبرق

مساحت

مساحت لیبی حدود ۱۸۰ ۷۵۹ ۱ کیلومتر مربّع می‌باشد.
اقتصاد
وزیر امور خارجه سابق لیبی عبدالرحمن شلقم با وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده آمریکا، کاندالیزا رایس در طرابلس.

لیبی صاحب بزرگترین ذخایر نفت آفریقاست.[۲۹] تولید ناخالص داخلی این کشور ۷۸٫۷۹ میلیارد دلار است و یک میلیون و ۸۲ هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل می‌دهند.

نرخ بیکاری در لیبی ۳۰ درصد است و ۷٫۴ درصد از مردم آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۰۷ میلادی نرخ تورم در این کشور ۳٫۳ درصد برآورد شد.

محصولات صادراتی این کشور شامل نفت خام، محصولات فراوری شده پتروشیمی، گاز طبیعی و مواد شیمیایی است که به کشورهای ایتالیا (۳۶٫۷ درصد)، آلمان (۱۴٫۳ درصد)، اسپانیا (۸٫۷ درصد)، آمریکا (۶٫۱ درصد)، فرانسه (۵٫۶ درصد) و ترکیه (۵٫۳ درصد) صادر می‌شود.

محصولات وارداتی لیبی شامل ماشین‌آلات، کالاهای مصرفی، و تجهیزات حمل و نقل است که از کشورهای ایتالیا (۱۸٫۹ درصد)، آلمان (۷٫۹ درصد)، چین (۷٫۵ درصد)، تونس (۶٫۳ درصد)، فرانسه (۵٫۸ درصد)، ترکیه (۵٫۲ درصد)، آمریکا (۴٫۷ درصد)، کره جنوبی (۴٫۳ درصد) و انگلیس (۴ درصد) وارد می‌شود.
مردم

جمعیت این کشور ۶٬۱۷۳٬۵۷۹ نفر با میانگین سنی ۲۳٫۶ سال است. امید به زندگی برای زنان در لیبی ۷۹٫۴۴ سال و برای مردان ۷۴٫۸۱ سال است.

نژاد مردم لیبی به این ترتیب است: عرب (۸۷٪) بربر(۷٪) بقیه (۹/۳٪).

سی درصد جمعیت لیبی زیر ۱۵ سال و دو سوم آن زیر سی سال دارند. ۹۷ درصد مردم لیبی مسلمان سنی هستند و نزدیک به ۱۲۰ قبیله در این کشور وجود دارد. در چند سال گذشته گرایش‌های آشکاری از اسلام‌گرایی سنتی در لیبی دیده شده‌است.[۳۰]

بر اساس آمارهای سال ۲۰۰۱ میلادی حدود ۱٫۳ درصد از مردم این کشور به بیماری ایدز مبتلا هستند.

۹۷ درصد از مردم این کشور از نژاد بربر و عرب هستند و مذهب ۹۷ درصد از لیبیایی‌ها سنی‌است. زبان‌های رایج در این کشور شامل عربی، انگلیسی و ایتالیایی است.
زبان و فرهنگ

زبان رسمی لیبی عربی است، ولی بربری هم در میان اقلیتی از مردم این کشور رواج دارد.[۳۱]
مذهب

اکثر مردم در این کشور پیرو دین اسلام می‌باشند. ۹۷ درصد مردم لیبی از پیروان اهل تسنن هستند.
ارتباطات در لیبی

در این کشور ۴۸۳ هزار خط تلفن ثابت و سه میلیون و ۹۲۸ هزار خط تلفن همراه وجود دارد.

در لیبی ۲۴ میزبان اینترنتی و ۲۳۲ هزار کاربر اینترنت وجود دارد.

ترکیه

ترکیه (به ترکی استانبولی: Türkiye) با نام رسمی جمهوری ترکیه (به ترکی استانبولی: Türkiye Cumhuriyeti)، کشوری اوراسیایی است که بخش بزرگ کشور یعنی آناتولی یا آسیای کوچک در جنوب باختر آسیا و خاورمیانه واقع است و بخش کوچکی نیز به نام تراکیه در منطقهٔ بالکان (منطقه‌ای در جنوب خاور اروپا) قرار دارد.

ترکیه در خاور با کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان (نخجوان)، ارمنستان، و گرجستان؛ در جنوب خاوری با عراق و سوریه؛ و در شمال باختری (بخش اروپایی) با بلغارستان و یونان همسایه‌است. همچنین ترکیه از شمال با دریای سیاه، از باختر با دو دریای کوچک مرمره و اژه، و از جنوب باختر با دریای مدیترانه مرز آبی دارد. دو تنگهٔ راهبردی بسفر و داردانل نیز در اختیار ترکیه است.

پهناوری ترکیه ۷۸۳٬۵۶۲ کیلومتر مربع (۳۷ام) است. ترکیه کشوری کوهستانی و نسبتاً پرباران است. شکل این کشور مانند یک مستطیل است که از سوی خاور و باختر امتداد یافته‌است. ترکیه با قرار گرفتن در یکی از حسّاس‌ترین مناطق جهان، دارای موقعیّت جغرافیایی راهبردی و بسیار خوبی است و گذرگاه جنوب باختر آسیا و اروپا به شمار می‌آید و کشورهای بسیاری، به ویژه ایران از خاک ترکیه برای ترانزیت کالا و انرژی استفاده می‌کنند. . ترکیه از آب و هوای خوب و جلگه ای برخوردار است و مکان های جالب و دیدنی دارد به دلیل همین سالانه تعداد زیادی توریست به آنجا مسافرت میکنند.

ترکیه حدود ۷۶ میلیون تن (برآورد ۲۰۱۳) جمعیت دارد، که حدوداً ۷۵ تا ۸۵ درصد مردم سنی و ۱۵ تا ۲۵ درصد هم علوی هستند. حکومت ترکیه لائیک است ولی بسیاری از مردم به دین اسلام پایبند هستند و عید فطر و عید قربان در این کشور تعطیل رسمی است. همچنین در ترکیه حدود ۷۰٪-۷۵٪ درصد مردم ترک، ۱۸٪ درصد کرد و ۷٪-۱۲٪ را سایر باشندگان قومی ترکیه تشکیل می‌دهند.[۱]

زبان رسمی ترکیه، ترکی (استانبولی) است که در گذشته با خط عربی (عثمانی) نوشته می‌شد و از زمان تشکیل جمهوری ترکیه توسط آتاترک در سال ۱۳۰۲ هجری خورشیدی (۱۹۲۳) با خط لاتین نوشته می‌شود. ترکیه در میانه دو فرهنگ شرقی و غربی قرار دارد هرچند فرهنگ این کشور به شرق بسیار نزدیکتر است تا به غرب.

ترکیه با نام امپراتوری عثمانی در چند سدهٔ گذشته، بخش‌های بزرگی از خاورمیانه و جنوب خاوری اروپا را در دست داشت. تا اینکه پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا آتاترک در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) تأسیس شد.

محتویات

    ۱ تاریخ
        ۱.۱ دوران باستان
        ۱.۲ امپراتوری بیزانس (روم شرقی)
        ۱.۳ امپراتوری عثمانی
        ۱.۴ جمهوری ترکیه
    ۲ مردم و زبان
        ۲.۱ فرهنگ
            ۲.۱.۱ دین
    ۳ موقعیت جغرافیایی
        ۳.۱ مرزها
    ۴ اقتصاد
    ۵ استان‌ها
    ۶ تاریخچهٔ پرچم
    ۷ نگارخانه
    ۸ جستارهای وابسته
    ۹ پیوند به بیرون
    ۱۰ منابع

تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ ترکیه


دوران باستان
دیوار تروی؛ ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد
کتابخانه کلاسوس در افسوس؛ سال ۱۳۵میلادی

شبه جزیره آناتولی دربرگیرنده بیشتر مناطق ترکیه امروزی همواره یکی از قدیمی ترین مناطق مسکونی دنیا بوده که قدمت آن برمی‌گردد به اوایل دوران نوسنگی.

ترکیه کنونی در دوران باستان، تحت حکومت دولت شهرهای متعدّدی مانند لودیه و ایونیا قرار داشت. تا اینکه در حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد، این دولت‌ها توسّط کورش بزرگ هخامنشی منقرض شد و ترکیه زیر سلطه هخامنشیان درآمد. پس از یورش اسکندر در سال ۳۳۳ پ. م. آسیای کوچک به دست سلوکیان افتاد. و پس از اندکی رومیان جای آنها را گرفتند.
امپراتوری بیزانس (روم شرقی)

بعدها امپراتوری روم به دلیل وسعت زیاد دچار مشکل شد، تا اینکه در سال ۳۹۵ میلادی امپراتور کنستانتین شهر بیزانتیوم (کنستانتین/قسطنطنیه/استانبول/اسلامبول) را پایتخت خود قرار داد؛ این اقدام مقدّمهٔ تقسیم روم به دو بخش شرقی و غربی شد. از آن پس روم شرقی یا امپراتوری بیزانس، ترکیه کنونی را در دست گرفت. در سال ۴۶۳ هجری قمری، ترکمانان مسلمان سلجوقی به فرماندهی آلب ارسلان به جنگ با امپراتوری بیزانس شتافتند و در ملازگرد، سپاه امپراتور بیزانس، رومانوس چهارم را شکست دادند. بدین ترتیب نیمهٔ شرقی ترکیه به دست سلجوقیان افتاد و زمینه برای مسلمان شدن مردم آن جا و نفوذ زبان ترکی به آن جا فراهم شد. ولی نیمهٔ غربی ترکیه در دست امپراتوری بیزانس باقی‌ماند.
امپراتوری عثمانی
مسجد سلطان احمد در استانبول
پهناوری امپراتوری عثمانی
آتاترک، بنیانگذار جمهوری ترکیه

پس از آن کوچ قبایل ترکمن مسلمان از شرق ایران به آسیای کوچک آغاز شد و این قبایل به تدریج دولتهای کوچک محلی در آنجا تشکیل دادند. یکی از مشهورترین این قبایل، قبیله «قایی» بود که در نزدیکی آنقره (آنکارا) سکونت داشتند. رهبر این قبیله به نام عثمان در سال ۶۷۸ هجری خورشیدی (۶۹۹قمری/۱۳۰۰میلادی) حکومتی تاسیس کرد که به نام خودش عثمانی خوانده شد. از آن پس تا حدود ۱۵۰ سال بعد حکومت عثمانی بیشتر آناتولی را به تصرف درآورد.

در سالهای نخست سده نهم هجری قمری، بایزید ایلدرم (صاعقه) سلطان عثمانی، از تیمور شکست خورد و اسیر شد. تیمور افراد بسیاری را از ترکیه اسیر کرد تا به مناطق دیگر ببرد، ولی به درخواست خواجه علی صفوی آنان را رها کرد و بدین ترتیب این افراد ناحیه شیعه نشین بزرگی را در کشور عثمانی به وجود آوردند و بسیاری از آنان در زمان شاه اسماعیل یکم صفوی به ایران آمدند و جزئی از قزلباش‌ها شدند.

در سال ۸۳۲ ه. خ. (۱۴۵۳میلادی)، سلطان محمد فاتح توانست به زندگی هزار ساله امپراتوری بیزانس (روم شرقی) پایان دهد. فتح درخشان او، تسخیر قسطنطنیه (کنستانتین) پایتخت بیزانس بود، که از آن پس استانبول (اسلامبول) نامیده شد. این فتح مبدا قرون جدید در تاریخ اروپا شناخته شده‌است.

کسی که حکومت عثمانی را به امپراتوری تبدیل کرد، سلطان سلیم یکم ملقب به یاووز (مهیب) بود. وی در اوایل سده نهم هجری قمری به پادشاهی رسید. او در طول پادشاهی ۹ ساله خود شام، مصر، دیاربکر، غرب کردستان، عراق، حجاز (غرب عربستان)، و بخشهایی از بالکان (در جنوب شرق اروپا) را به تصرف درآورد و خود را خلیفه مسلمانان نامید. همچنین او کتاب‌های بسیاری را از مناطق متصرف شده بدست آورد، که اکنون زینت بخش کتابخانه‌های ترکیه‌است. سلطان سلیم یکم در سال ۸۹۳ ه. خ. (۹۲۰ق. /۱۵۱۴م.) شاه اسماعیل یکم را در جنگ چالدران شکست داد.

اوج قدرت عثمانی در زمان سلطان سلیمان یکم (قانونی/باشکوه) پسر سلطان سلیم رخ داد. او مناطق بیشتری را به تصرف درآورد و حتی به محاصره وین پرداخت. او در یکی از جنگ‌هایش با شاه تهماسب صفوی، تا سلطانیه نیز پیش آمد. پس از او امپراتوری عثمانی رو به انحطاط گذاشت.
جمهوری ترکیه

امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی از هم پاشید و مورد تهاجم بریتانیا و متحدانش واقع شد. مصطفی کمال پاشا به دلیل سازماندهی مقاومت ملی علیه دول خارجی قهرمان ملی ترکیه گردید و توانست جمهوری ترکیه را در سال ۱۳۰۲ (۱۹۲۳) بر پایه اصل جدایی دین از سیاست بنا کند و ملقب به آتاترک شد. وی خط لاتین را برای نوشتن زبان ترکی مرسوم کرد و اقدامات بسیاری را برای صنعتی و غربی شدن ترکیه انجام داد و دوره نوینی را در ترکیه به وجود آورد.

در دوران اقتدار آتاترک و امین و پشتیبان او عصمت اینونو که از آن به عنوان دوران تک حزبی یاد می‌شود، سیمایی از اقتدار سیاسی ملی گرایانه به نمایش گذاشته شد که ابایی از نژادپرستی و ترویج پان‌ترکیسم و به انزوا راندن اسلام و قومیت‌ها نداشت.[۲] بعد از یک دوران تک‌حزبی در سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰) حزب دمکرات از گروه سیاسی مخالف قدرت را بدست گرفت و به تعداد احزاب اضافه شد، ولی آزادی سیاسی با دوره‌هایی از کودتاهای نظامیان در سالهای ۱۳۳۹، ۱۳۵۰ و ۱۳۵۹ شکسته شد. در سال ۱۳۵۳ ترکیه با دخالت نظامی خود علیه کودتای یونانیان در قبرس مانع از الحاق قبرس به یونان شد. در سال ۱۳۷۵ باز نیروهای نظامی دولتی را که با برنامه‌های اسلامی روی کار آمده بود، ساقط کرد. از سال ۱۳۶۳ (۱۹۸۴) تاکنون حزب کارگران کردستان و حکومت ترکیه درگیری‌های نظامی بسیاری داشته‌اند که باعث مرگ بیش از ۴۵ هزار تن گردیده‌است. ترکیه در سال ۱۳۲۵ به عضویت سازمان ملل درآمد و در سال ۱۳۳۱ به ناتو پیوست. ترکیه عضو جنبی جامعه اروپا است و اکنون با اجرای اصلاحاتی سعی در تحکیم و تقویت مردمسالاری و اقتصاد خود دارد تا بتواند مذاکرات برای عضویت در اتحادیه اروپا را آغاز نماید.
مردم و زبان
گروه‌های قومی در ترکیه (داده‌های سازمان سیا)[۱]
            Percent    
ترک‌ها    
  
    ۷۰–۷۵٪
کردها    
  
    ۱۸٪
سایر اقوام    
  
    ۷–۱۲٪

زبان بیش تر مردم در ترکیه ترکی است ولی در کنار آن زبانهای کردی، زازاها، ترکی آذربایجانی در میان گروه‌های قومی استفاده می‌شود. گروه‌های قومی کوچک‌تری چون لازها، ارمنی‌ها، عربها، و چرکس‌ها به تنوّع زبانی و فرهنگی این کشور افزوده‌اند.

کردهای ترکیه بیش تر در جنوب شرقی و شرق کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی این کشور ترکی است. گروه‌های قومی کوچک‌تر در ترکیه عبارت‌اند از آذربایجانی‌ها (شمال شرق)، لازها (شمال)، عرب‌ها (جنوب) و ارمنی‌ها (استانبول).

یک مطالعه ژنتیکی در سال ۲۰۰۱ از طریق بررسی هاپلوگروپ‌های دی‌ان‌ای در ترکیه نشان داده که ترک‌ها و کردها در کنار ارمنی‌ها، ایرانیان، یهودیان و لبنانی‌ها و دیگر گروه‌های ساکن سواحل مدیترانه (چه در شرق و چه در غرب) احتمالاً از یک نیای مشترک برخوردارند. نشانه‌ای از شارش ژنی در پی یورش هندواروپایی‌ها در ۱۲۰۰ قبل از میلاد هم مشاهده نشده، پس اینگونه نتیجه‌گیری شده که اگر هم چنین مهاجرتی هم صورت گرفته باشد جمعیت مهاجران نسبت به گروه‌های بومی، همچون هیتی‌ها (از اقوام هندواروپایی آناتولی و خویشاوند لیدیان) و هوری‌ها (از اقوام قفقازی آناتولی و خویشاوند اورارتویی‌ها)، که پیش از ۲۰۰۰ قبل از میلاد هم در منطقه زندگی می‌کرده‌اند، ناچیز بوده‌است. در نتیجه اقوام امروزین ترک، کرد و ارمنی ممکن است از دل همین گروه‌ها در آمده باشند. مطالعه ژنتیکی دیگری هم در سال ۲۰۰۳ نشان داده که ترک‌های آناتولی با وجود خویشاوندی زبانی (در خانواده زبان‌های آلتایی) و همسایگی تاریخی با مغول‌ها ارتباط ژنتیکی خاصی با آنان ندارند. به طوری که میزان اختلاف ژنتیکی ترک‌ها و آلمانی‌ها با سه گروه اصلی مغول به یک اندازه بوده‌است.[۳][۴][۵]

در مطالعه دیگری در سال ۲۰۰۳ بر روی ۵۲۳ کروموزوم ایگرگ (که تنها نسب پدری را نشان می‌دهد) از اهالی ۹۰ شهر مختلف ترکیه ۵۴ هاپلوتایپ متفاوت شناسایی شده که اکثریت آن‌ها (۹۴٫۱٪) از هاپلوتایپ‌های رایج در اروپایی‌ها و مردمان همسایه خاورمیانه‌ای است. هاپلوتایپ‌های مرتبط با اهالی آسیای میانه با تنها ۳٫۴٪، هندی‌ها ۱٫۵٪ و آفریقایی‌ها ۱٪ در اقلیت هستند. تنوع قابل ملاحظه هاپلوتایپ‌ها در میان ترکان گواهی بر نقش مهم آناتولی هم به عنوان یک دریافت‌کننده و هم به عنوان یک منبع در جریان شارش ژنی بین مناطق مختلف است. برآوردهای متفاوتی در مورد سهم ژنتیکی مهاجرت ترک‌زبانان آسیای میانه به منطقه آناتولی صورت گرفته‌است. بر اساس یکی از مطالعات بر روی کروموزم ایگرگ این سهم حدود ۱۰درصد و بر اساس یکی دیگر بر روی میتوکندری دی‌ان‌ای و کروموزوم ایگرگ حدود ۳۰ درصد است. هرچند احتمالاً شارش ژنی بین آناتولی و آسیای میانه چندین بار در دوره‌های پیش از تاریخ صورت گرفته‌است اما نامعلوم بودن شمار این جمعیت‌ها و تعداد این دوره‌ها مشکل بزرگی برای تعیین سهم ژنتیکی مهاجرت ترکان اوغوز در سده ۱۱ میلادی به آناتولی است. بر اساس برخی از مطالعات تعیین میزان هاپلوگروپ‌های مخصوص آسیا مانند C-RPS4Y و O۳-M۱۲۲ بهترین روش برای تعیین ابعاد این مهاجرت و سهم ژنی آن آن در جمعیت کنونی آناتولی است. این توالی‌های ژنتیکی در یکی از مطالعات تنها در ۱٫۵ درصد اهالی ترکیه دیده شده در حالی‌که در یکی از مطالعات بر روی ۱۳ قوم آسیای میانه ۱۸٪ و در مطالعه دیگری بر روی ۴۹ قوم آسیای میانه ۳۳٪ شیوع داشته‌اند. به نظر می‌رسد افزایش قابل ملاحظه جمعیت آناتولی در عصر برنز که جمعیت آن را در دوران امپراتوری روم به ۱۲ میلیون نفر رسانده بود موجب کاهش تأثیر مهاجرت سلجوقیان و دیگر ترک‌زبانان آسیای میانه شده باشد.[۶]

بخشی از ترک‌تباران ترکیه از اقوام ترکان سلجوقی غز هستند؛ ترکان سلجوقی به رهبری طغرل بیگ پس از شکست غزنویان در سال ۴۲۹ هجری قمری شهر نیشابور را پایتخت خود قرار دادند، در سال ۴۳۳ شهر ری را مرکز حکومت خود کردند، سپس اصفهان را مقر اصلی حاکمیت خود قرار داده همدان را نیز پایتخت تابستانی خود کردند. سلجوقیان سپس به رهبری آلپ‌ارسلان در جنگ ملازگرد با رومانوس چهارم امپراتور بیزانس، آناتولی را به تصرف خود در آوردند و سرزمین آسیای صغیر تا قونیه جز امپراتوری سلجوقی گردید. ترکان سلجوقی که از آسیای میانه به فلات ایران وارد شده و شهرهای ایران را فتح کرده در شهر ری حاکمیت خودرا تثبیت کرده بودند در این مکانها و در آذربایجان ساکن شدند و با فراهم آوردن لشکریان زیاد از آذربایجان، آناتولی را فتح و در این منطقه مسقر شده پس از غلبه بر امپراتوری بیزانس (روم شرقی)، این منطقه را بر امپراتوری خود افزودند و از زمان حاکمیت فرزندان عثمان (نام یکی از حاکمان ترک آناتولی)امپراتوری عثمانی را در آنجا بنا نهادند.
فرهنگ
دین
دین در ترکیه[۷]
دین             درصد    
اسلام    
  
    ۹۹٫۸٪
دیگر    
  
    ۰٫۲٪

نخستین قانون اساسی جمهوری ترکیه[۸] که در سال ۱۹۲۴ میلادی تهیه شده‌است دین رسمی ترکیه را اسلام تعیین نموده‌است. لیکن در اصلاحات قانون اساسی سال ۱۹۲۸ این ماده قانونی حذف و با تاکید بر جدایی دین از سیاست، ترکیه کشوری با دولت و حکومت سکولار (جدایی دین از سیاست) معرفی گردیده‌است. بنابر آخرین آمار موجود در ترکیه حدود ۹۸ درصد جمعیت این کشور را مسلمانان و ۲ درصد را مسیحیان و کلیمیان و پیروان دیگر ادیان تشکیل می‌دهند.(البته مطابق کتاب اطلس جامه گیتاشناسی،%۹۲/۵مسلمان(عمدتا سنی)،۰/۲%بی دین و بقیه ۰/۵% هستند)[۹] مسلمانان ترکیه بیشتر پیرو مذهب تسنن می‌باشند که از میان آنها حنفی‌ها بزرگترین گروه به‌شمار می‌آیند که عمدتاً در مرکز و غرب ترکیه ساکن هستند. شافعی‌ها با جمعیتی کمتر در مناطق شرقی ترکیه مستقراند و اکثراً کرد هستند. شمار پیروان مذاهب دیگر بسیار کم می‌باشد. روی هم رفته پیروان ادیان در ترکیه به دو قسمت اصلی تقسیم می‌شوند:
سماع مولویه

الف) پیروان دین اسلام، که خود به چند مذهب تقسیم می‌شود و اهم آنها عبارتند از:

    ۱- حنفی‌ها: جمعیت قابل ملاحظه‌ای از اهل سنت ترکیه را تشکیل می‌دهند.

    ۲- شافعی‌ها: شاخه‌ای از اهل سنت است که پیروان آن را بیشتر کردها تشکیل می‌دهند.

    ۳- پیراوان سایر فرق اهل سنت.

    ۴- علویان که خود به چهار دسته تقسیم می‌شود و بنابر آمار رسمی دولت ترکیه حدود ۱۲ میلیون نفر پیرو دارد.

ب) پیروان ادیان دیگر به‌جز اسلام، که در کل ۲ درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند.
موقعیت جغرافیایی
نمایی از استانبول

سرزمینی در غرب آسیا و جنوب شرق اروپا که از دو شبه جزیره آناتولی و تراس شرقی تشکیل شده است. ترکیه از سه طرف به دریا راه دارد و دو همسایه اروپایی و شش همسایه آسیایی آنرا احاطه کرده‌اند. دریاهای سیاه و مرمره، اژه و مدیترانه از طریق دو تنگه بسفر و داردانل به دریاهای آزاد مرتبط می‌شوند و از لحاظ جغرافیایی موقعیت مناسبی به این کشور می‌دهند. بزرگترین و مهمترین شهرآن استانبول می‌باشد. ترکیه با کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، عراق، سوریه، بلغارستان و یونان همسایه است.[۱۰]
مرزها

ترکیه شش همسایهٔ آسیایی و دو همسایهٔ اروپایی دارد. کشورهای هم‌مرز ترکیه عبارت‌اند از: در خاور با ایران ۴۹۹ کیلومتر، جمهوری آذربایجان ۹ کیلومتر، ارمنستان ۲۶۸ کیلومتر، و گرجستان ۲۵۲ کیلومتر؛ در جنوب خاور با عراق ۳۵۲ کیلومتر و سوریه ۸۲۲ کیلومتر؛ در شمال باختر با یونان ۲۰۶ کیلومتر و بلغارستان ۲۴۰ کیلومتر.
اقتصاد
نوشتار اصلی: اقتصاد ترکیه
درآمد سرانه استانهای ترکیه بر اساس آمار سال ۲۰۱۱ (به دلار):      ۲۶ ۰۰۰ و بیشتر      ۲۲ ۰۰۰ – ۲۶ ۰۰۰      ۱۸ ۰۰۰ – ۲۲ ۰۰۰      ۱۳ ۷۰۰ (متوسط ترکیه) – ۱۸ ۰۰۰      ۱۰ ۰۰۰– ۱۳ ۷۰۰      ۶ ۰۰۰ – ۱۰ ۰۰۰      ۲ ۰۰۰ – ۶ ۰۰۰       کمتر از۲ ۰۰۰

اقتصاد ترکیه ترکیبی از صنایع بومی و مدرن است که روز به روز بر دامنه‌اش افزوده می‌شود. تولیدات فراوان کشاورزی ترکیه درسال ۲۰۰۵ رتبه هفتم جهان را بدست آورد و در سال ۲۰۰۶ برای ۱۱٫۲٪ از مردم ترکیه اشتغال ایجاد کرد. بخش خصوصی اقتصاد ترکیه نیز قوی و به سرعت در حال رشد است و نقش مهمّی در بانکداری، حمل و نقل و ارتباطات دارد. در سال‌های اخیر اقتصاد ترکیه رشد خوبی داشته و رشد ۸٫۹٪ و ۷٫۴٪ را در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به دست آورده‌است.
استان‌ها
نوشتار اصلی: استان‌های ترکیه
آنکارا
کرکلارلی
ادرنه
تکیرداغ
جناق‌قلعه
بالیکسر
بورسا
یالووا
استانبول
قوجاایلی
سقاریه
دوزجه
زنگولداغ
بولو
بیلجیک
اسکی‌شهر
کوتاهیه
مانیسا
ازمیر
آیدین
موغله
دنیزلی
بوردور
عشاق
افیون قره‌حصار
اسپارتا
آنتالیا
قونیه
مرسین
قرامان
آق‌سرای
قرشهر
قرق‌قلعه
چانکیری
قرابوک
بارتین
قسطمونی
سینوپ
چروم
یوزگات
نوشهر
نیغده
آدانا
ختای
عثمانیه
قهرمان‌مرعش
قیصریه
سیواس
توقات
آماسیه
سامسون
اردو
گیرسون
ارزنجان
ملطیه
غازی عینتاب
کیلیس
شانلی‌اورفه
آدیامان
گوموش‌خانه
ترابزون
ریزه
بایبورت
ارزروم
آرتوین
اردهان
قارص
آغری
ایغدیر
تونجلی
الازیغ
دیاربکر
ماردین
باتمان
سعرد
شیرناق
بتلیس
بینگول
موش
وان
حکاری

کشور ترکیه ۸۱ استان دارد. مراکز همه استان‌ها به جز سه استان با خود استان همنام هستند. سه استان نامبرده عبارت‌اند از: ختای (مرکز: انتاکیه)، کوجاالی (مرکز: ایزمیت)، سقاریه (مرکز: آداپازاری). هرکدام از استان‌های ترکیه به چندین بخش تقسیم شده‌است.
تاریخچهٔ پرچم
نوشتار اصلی: پرچم ترکیه


طرح اصلی پرچم ترکیه مدرن عبارت است از ماه و ستاره سفید با زمینه سرخ رنگ. این طرح مربوط می‌شود به علائمی که امپراتوری‌های ترکمن سلجوقی و عثمانی به عنوان پرچم استفاده می‌کردند. جمهوری ترکیه این پرچم را به عنوان نشانه دولت نگاه داشت. از آن جا که سلاطین عثمانی در عین حال عنوان خلیفه مسلمین را داشتند، نزد اروپاییان طرح این پرچم به عنوان نماد اسلام شناخته شد.

اکنون شمار بسیاری از کشورهای اسلامی ماه و ستاره را به صور مختلف به پرچم خود افزوده‌اند. نشانه هلال احمر نیز از این تأثیر به کنار نبوده‌است. صلیب سرخ جهانی در ۱۲۴۱ توسط هنری دونانت بازرگان سوئیسی تأسیس شد و چون نشانه دولت سویس و علامت دین مسیح را بر آن نهادند، هلال احمر به عنوان برابر اسلامی-سنی (و شیر و خورشید سرخ به عنوان برابر ایرانی) آن بعد از جنگ جهانی اوّل بر پا شد.

از جمله کشورهایی که نماد ماه و ستاره را روی پرچم کشورشان دارند، عبارت‌اند از: ازبکستان، الجزایر، پاکستان، ترکمنستان، تونس، جمهوری آذربایجان، سنگاپور، مالزی، موریتانی، لیبی و ترکیه.

تهران

تِهْران (دربارهٔ این پرونده آوا راهنما·اطلاعات) بزرگ‌ترین شهر و پایتخت ایران و مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. جمعیّت آن ۸،۲۴۴،۵۳۵ نفر است[۱] و بیست و پنجمین شهر پرجمعیّت جهان به شمار می‌آید.[۹] مساحت این شهر ۷۳۰ کیلومتر مربّع است.[۱۰][۲]

این شهر یکی از بزرگ‌ترین شهرهای غرب آسیا[نیازمند منبع] و بیست و هفتمین شهر بزرگ دنیا است.[۱۱] شهر تهران، در شمال کشور ایران و جنوب دامنهٔ رشته‌کوه البرز واقع شده‌است. این شهر دارای یک شبکهٔ متراکم بزرگ‌راهی و چهار خطّ فعّال مترو است که فقط در بهار سال ۱۳۹۰، ۱۲۹ میلیون مسافر را جابه‌جا کرده‌اند.[۱۲]

از دههٔ ۱۳۴۰ تهران مرکز جذب مهاجران زیادی از سرتاسر ایران بوده‌است.[۱۳] ساکنان اصلی تهران اقوام فارسی‌زبان بودند، البتّه هم‌اکنون این شهر دارای اقوام مختلفی است و عمدهٔ زبان محاوره‌ای در این شهر فارسی است. بیشتر مردم در این شهر زبان فارسی با لهجهٔ تهرانی دارند. دیگر اقوام ساکن تهران عبارتند از: کُرد ،آذربایجانی، گیلک، مازندرانی، ارمنی، عرب ،لر.[۷] تراکم جمعیّت در تهران بین ده هزار و هفتصد تا بیش از یازده هزار تن در هر کیلومتر مربّع برآورد می‌شود که بنابر آمار نخست بیستمین شهر پرتراکم جهان است.[۱۴][۱۵] شهر تهران در شمال ایران، در کوهپایه‌های جنوبی رشته‌کوه البرز در حدّ فاصل طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۲ دقیقهٔ شرقی تا ۵۱ درجه و ۳۶ دقیقهٔ شرقی، به طول تقریبی ۵۰ کیلومتر و عرض جغرافیایی ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقهٔ شمالی تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقهٔ شمالی به عرض تقریبی ۳۰ کیلومتر گسترده شده‌است. ارتفاع شهر در بلندترین نقاط شمال به ۲۰۰۰ متر و در جنوبی‌ترین نقاط به ۱۰۵۰ متر از سطح دریا می‌رسد. تهران از شمال به نواحی کوهستانی، و از جنوب به نواحی کویری منتهی شده، در نتیجه در جنوب و شمال دارای آب و هوایی متفاوت است. نواحی شمالی از آب و هوای سرد و خشک و نواحی جنوبی از آب و هوای گرم و خشک برخوردارند.[۱۶]

ساختار اداری ایران در تهران متمرکز شده‌است.[۱۷] تهران به ۲۲ منطقه، ۱۳۴ ناحیه (شامل ری و تجریش) و ۳۷۰ محلّه تقسیم شده‌است.[۱۸] نماد شهر تهران برج آزادی است. برج میلاد نیز نماد دیگر آن به حساب می‌آید.[۱۹][۲۰] تهران میزبان نزدیک به نیمی از فعّالیّت‌های صنعتی ایران است، کارخانجاتی در زمینهٔ تجهیزات خودرو، برق و الکترونیک، منسوجات، شکر، سیمان و مواد شیمیایی در این شهر واقع شده‌اند، تهران همچنین بازار بزرگ فرش و محصولات مبلمان در سراسر ایران است. در جنوب حومهٔ تهران یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد. در تهران و حومه، اماکن تاریخی مذهبی نظیر مساجد، کلیساها، کنیسه‌ها، و آتشکده‌های زرتشتیان قرار گرفته‌است.[۷] در فهرست گران‌ترین پایتخت‌های دنیا در سال ۲۰۰۸ میلادی، تهران در پلّهٔ آخر قرار داشت. تهران همچنین در فهرست گران‌ترین شهرهای دنیا و بر مبنای شاخص هزینه‌های زندگی، در پلّهٔ یکی مانده به آخر جای دارد.[۲۱][۲۲][۲۳][۲۴] تهران از جهت تولید ناخالص داخلی رتبهٔ پنجاه و ششم و با لحاظ کردن جمعیّت منطقه شهری، رتبهٔ بیست و نهم را در بین شهرهای دنیا دارد.[۲۴]مردم تهران ۳۳٪ از مالیات کشور را پرداخت می‌کنند.[۲۵]
تصویر ماهواره‌ای تهران
پرونده:Tehran expansion.webmپخش رسانه
در این ویدیو گسترش تهران از زمان بارو و دروازه‌های شاه طهماسبی (ساخته شده در زمان شاه طهماسب صفوی)، گسترش آن به باروی ناصری (در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار) و سرانجام محدودده امروزی شهر به نمایش در آمده است.

محتویات

    ۱ تاریخ تهران
    ۲ نام تهران
    ۳ جغرافیا
    ۴ نمای شهر
    ۵ معماری و شهرسازی
    ۶ فضای سبز
        ۶.۱ پارک‌های جنگلی مهم تهران
    ۷ تقسیمات شهری
        ۷.۱ مناطق شهری
        ۷.۲ محله‌های شهر
    ۸ اقتصاد
    ۹ جمعیت‌شناسی
    ۱۰ گویش
    ۱۱ جرایم و معضلات اجتماعی
    ۱۲ موزه‌ها
    ۱۳ قنات‌های تهران
    ۱۴ مکان‌های مذهبی
    ۱۵ سینما و تئاتر
    ۱۶ ورزش
    ۱۷ فرهنگ‌سراها
    ۱۸ نشریات
    ۱۹ آموزش و پژوهش
        ۱۹.۱ دانشگاه‌ها
        ۱۹.۲ مدرسه‌ها
        ۱۹.۳ کودکستان‌ها
    ۲۰ حمل‌ونقل
        ۲۰.۱ شبکهٔ متروی تهران
        ۲۰.۲ بزرگراه‌ها
        ۲۰.۳ ترافیک
    ۲۱ آلودگی‌های زیست‌محیطی
        ۲۱.۱ آلودگی هوا
        ۲۱.۲ آلودگی صوتی
        ۲۱.۳ آلودگی آب‌های زیرزمینی
        ۲۱.۴ معضل موش‌ها و حیوانات موذی تهران
    ۲۲ سیاست
    ۲۳ شورای شهر تهران
    ۲۴ شهرداری تهران
        ۲۴.۱ رخدادهای سیاسی
    ۲۵ غذا و رستوران
    ۲۶ دیوارنگاری در تهران
    ۲۷ شهرهای خواهرخوانده
    ۲۸ جستارهای وابسته
    ۲۹ منابع
    ۳۰ پیوند به بیرون

تاریخ تهران
نوشتار اصلی: تاریخ تهران
تهران برای نخستین بار توسّط ایل قاجار پایتخت ایران شد. تصویر کتیبهٔ فتحعلی شاه، روی تپّهٔ سنگی چشمه علی واقع در شمال شهر ری منطقه ۲۰ تهران

یاقوت حَمَوی مورخ یونانی الاصل عرب زبان در مُعجَم‌البُلدان تعریفی از طهران کرده و وضع این آبادی را در قرن ششم و هفتم قمری نشان داده است که به شرح زیر است: طِهران به کسر طاء و سکون‌ها و را و نون در آخر، لفظی است عجمی و ایشان «تهران» تلفظ می‌کنند، چون در زبان ایشان طاء وجود ندارد. این آبادی از دیه‌های ری است و میان آن دو قرب سنگ فاصله است. مردی راستگو از مردم ری مرا خبر داد که این آبادی دیهی بزرگ است که بناهای آن در زیر زمین بنیان یافته است و هیچکس جز به اراده مردم بدانجا راه نمی‌یابد و در بیشتر اوقات ایشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپیچی می‌پیمایند و وی را جز مدارا با ایشان چاره‌ای نیست. آنجا را دوازده محله است که هرکدام را با دیگری نزاع است و مردم محله‌ای به محله دیگر درنمی آیند. آن را باغ و بوستان فراوان است که همچون شبکه‌ای بناها را در میان دارد و خود حائلی در برابر تهاحم به حساب می‌آید. وی گفت مردم آنجا با وجود محفوظ بودن با گاو کشت نمی‌کنند و این کار را با بیل انجام می‌دهند از آن روی که ایشان را دشمن فراوان است و می‌ترسند که گاوشان به غارت برود. [۲۶]

تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیّت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدّعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار می‌داده‌اند. روستای تهران به‌واسطهٔ برخورداری از مغاک‌ها و حفره‌های زیرزمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آن‌ها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدّعیان قرار داشته‌اند.

از سوی دیگر، کاروان‌های بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور می‌کردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله و چپاول مردم بومی واقع می‌شدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیده‌شده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت. تهران در برابر حملهٔ افغان‌ها (پشتون‌ها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آن‌ها پس از تصرّف تهران این شهر را ویران کردند و باغ‌ها و تاکستان‌های آن را از میان بردند.[۲۷] در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنّی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتّحاد اسلامی و رفع اختلاف‌ها را به آن‌ها داد.[۲۸]

تا پیش از کشف تمدّن قیطریّه و همچنین کشف آثاری در تپّه‌های عبّاس‌آباد، گمان می‌رفت پیشینهٔ تاریخی این شهر به همان آثار یافت‌شده در حوالی شهر ری محدود می‌شود، ولی اکتشافات باستان‌شناسی در تپّه‌های عبّاس‌آباد، بوستان پنجم خیابان پاسداران و درّوس، نشان داد تمام آبادی‌های ناحیهٔ تاریخی قصران، دوره‌ای درخشان از استقرار اقوام کهن و خلّاقیّت‌های فرهنگی را پشت سر گذارده‌اند.[۲۹] در فارسنامهٔ ابن بلخی نیز که مربوط به سال‌های ۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری است، از شهر تهران به دلیل انارهای مرغوبش یاد شده‌است. اگرچه در آثار مکتوب کهن از تهران پیش از اسلام نام برده نشده‌است، اما حفّاری‌های باستان شناسی ۱۳۲۱ خورشیدی در روستا‍ی درّوس ‍ شمیران نشان می‌دهد که در این ناحیه، در هزارهٔ دوّم پیش از میلاد، مردمی متمدّن زندگی می کرده‌اند.[۳۰]

تهران در آغاز روستایی نسبتاً بزرگ بود که میان شهر بزرگ و نام‌آور آن زمان، شهر ری و کوهپایه‌های البرز جای گرفته بود. نخستین بار نام آن در یادکرد زندگینامهٔ ابوعبدالله حافظ تهرانی (زاده ۱۸۴ خ) آمده‌است. پس از یورش مغولان به ری و ویرانی این شهر، تهران بیش از پیش رشد یافت و شماری از اهالی آوارهٔ ری را نیز در خود جای داد و مساحتش در این دوران به ۱۰۶ هکتار رسیده بود.[۲۹] این منطقه در دوره سلسله صفوی به علّت این‌که بقعه سید حمزه جدّ اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم جای داشت و تهران نیز دارای باغ‌های خوش آب و هوا بود، مورد توجّه قرار گرفت. نخستین بار، شاه طهماسب اول صفوی در سال ۹۱۶ خ. هنگام گذر از تهران باغ و بوستان فراوان این شهر را پسندید و دستور داد تا بارو و خندقی به دور آن بکشند. این بارو که ۱۱۴ برج به عدد سوره‌های قرآن و چهار دروازه رو به چهار سوی دنیای پیرامون داشت، از شمال به میدان توپ‌خانه و خیابان سپه، از جنوب به خیابان مولوی، از شرق به خیابان ری و از غرب به خیابان وحدت اسلامی (شاپور) امروزی محدود می‌شد، مساحت تهران در این دوران به ۴۴۰ هکتار رسید.[۲۹] در دورهٔ شاه عباس یکم (۹۶۶ تا ۱۰۰۷ خ) پل، کاخ و کاروانسراهای زیادی بر پا شد، در بخش شمالی برج و باروی شاه تهماسبی، چهارباغ و چنارستانی ساخته شد که بعدها دورش را دیواری کشیدند و به صورت کاخ (کاخ گلستان) و پایگاه فرمانروایی درآوردند. کریم‌خان در نبردهای خود برابر محمدحسن‌خان قاجار در سال ۱۱۷۲ قمری تهران را مرکز اردوکشی خود برگزید و پس از پیروزی در این جنگ در دیوانخانه دیرین تهران که در زمان شاه سلیمان ساخته شده بود بارِ عام داد و با عنوان وکیل الرعایا، زمامداری ایران را در دست گرفت.[۳۱] کریمخان زند به مدّت ۴ سال تهران را مرکز حکومت خود قرار داد و در محوّطهٔ ارگ بناهای جدیدی احداث نمود. بعد از مرگ کریمخان زند، آغامحمد خان فرصت پیدا کرد تا از شیراز فرار کند و با چند نفر از بستگان خود راهی تهران شود و با کمک ایل قاجار و همراهانش تهران را تصرف کند. روز یکشنبه 11جمادی الثانی سال 1200 هجری قمری، آغا محمدخان در تهران جلوس کرد و در تشابه با حکومت عثمانی، سیستم خلافتی بنا نهاد و تهران را دارالخلافه اعلام نمود.
نام تهران
نمای رشته کوه البرز از شهر تهران
میدان آزادی در تهران، ایران

در بارهٔ وجه تسمیهٔ تهران اختلاف نظر زیادی وجود دارد که تعدادی از آن نظرات در اینجا آمده است:

    پاره‌ای از پژوهشگران «ران» را پسوندی به معنای دامنه گرفته‌اند و شمیران و تهران را بالادست و پایین‌دست خوانده‌اند.
    برخی دیگر تهران را تغییر شکل یافتهٔ «تهرام» به معنای منطقهٔ گرمسیر دانسته‌اند، در مقابل شمیرام یا شمیران که منطقه سردسیر است.
    و همچنین عدّه‌ای بر این باورند که سراسر دشت پهناوری که امروز تهران بزرگ خوانده می‌شود در میان کوه‌های اطراف، گود به نظر می‌رسید و بدین سبب «ته ران» نام گرفت.[۲۹]
    البته با توجه به توسعهٔ تهران در سال‌های متمادی پس از شهر "ری" مشهور، و اینکه تهران محلی بوده است نزدیک به ری و در "ته" یا آخر آن، ممکن است واژهٔ تهران تغییر یافتهٔ عبارت "ته ری ان" باشد. (یعنی محلی که در ته ری قرار دارد) و الف و نون مرسوم در نام بسیاری از شهرهای ایران کم‌کم به این نام هم چسبیده و به مرور اصلاح شده و به صورت "تهران" در آمده است.
    روستایی که پیش‌درآمد شهر تهران بوده‌است، پیش از اسلام نیز وجود داشته، امّا پس از اسلام کم‌کم نام آن معرّب گردیده و از تهران به طهران تبدیل شده‌است. امّا جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نموده‌اند. همزمان با جنبش مشروطه، که تغییرات زیادی در ادبیّات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، رفته‌رفته املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۶]
    اعتماد السلطنه در مرآت البلدان درباره وجه تسمیه تهران چنین آورده‌است: " چون اهل آنجا (تهران) در وقتی که دشمن برای آنها به هم می‌رسید در زیر زمین پنهان می‌شدند، از این جهت به این اسم موسوم شده‌است که به " ته ران" یعنی زیر زمین می رفته‌اند".[۳۲]

نام برخی کوی‌ها و محلات تهران منسوب به خانوارهای رؤسای ایل‌هایی است که در زمان آقامحمدخان و فتحعلی شاه در پایتخت جدید اسکان داده شدند؛ مانند کوچه شیرازیها و کوچه افشارها در قلب محله چال میدان، کوچه دیگری منسوب به افشارها در شمال محله سنگلج؛ دیگر محله عرب‌ها در گوشه شمال غربی محله عودلاجان؛ و نیز کوچه و حمام قراقانیها در محله چال میدان؛ کوچه شام بیاتی‌ها در شمال عودلاجان؛ کوچه خدابنده‌لو در غرب عودلاجان؛ محله باجمانلوها در شمال غرب محله سنگلج؛ تکیه و محله قمی‌ها در محله سنگلج که همگی در محله‌های خوب و به اصطلاح سرآب اسکان یافته‌اند.[۳۳]
جغرافیا
نوشتار اصلی: جغرافیای تهران
نوشتار اصلی: اقلیم تهران
نمای تهران از برج میلاد
نقشه توپوگرافیک تهران و استان تهران

شهر تهران در ۵۱ درجه و ۲ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۶ دقیقهٔ طول شرقی و ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقهٔ عرض شمالی قرار گرفته‌است و ارتفاع آن از ۲۰۰۰ متر در مرتفع‌ترین نقاط شمال[۳۴] تا ۱۲۰۰ متر در مرکز و ۱۰۵۰ متر در جنوب متغیّر است. تهران در بین دو وادی کوه و کویر و در دامنه‌های جنوبی رشته کوه البرز گسترده شده‌است. از جنوب به کوه‌های ری و بی‌بی‌شهربانو و دشت‌های هموار شهریار و ورامین و از شمال توسط کوهستان محصور شده‌است.[۱۶] ارتفاع چند نقطه شهر تهران از سطح دریا: شهر تهران از نظر زمین‌لرزه جزء مناطق پرزیان (۸ تا ۱۰ درجه مرکالی) به شمار می‌آید.[۳۵] گسل‌هایی که در تهران و حومه تا شعاع ۱۵۰ کیلومتری مرکز شهر قرار دارند، عبارتند از گسل مشاء، گسل شمال تهران، گسل ری، گسل طالقان، گسل ایوانکی و گسل ایپک که بررسی رفتار آن‌ها حایز اهمیت است.[۳۶]

در علم زلزله‌شناسی گسل‌هایی برای بشر خطرناک شناخته می‌شوند که حدّاقل ۱۰ کیلومتر طول داشته و جوان (فعّال) هم باشند (گسل فعّال گسلی‌است که در ده هزار سال گذشته حدّاقل سبب یک زلزله شده باشد).

گسل شمال تهران بزرگ‌ترین گسل شهر است که در جنوب دامنهٔ رشته‌کوه البرز و در شمال شهر تهران قرار دارد. گسل مهمّ دیگر گسل ری‌است که با توجه به مقاوم نبودن ساختمان‌های جنوب تهران در صورت فعّال شدن بسیار پرتلفات خواهد بود.

شهر تهران، به طور پیوسته در معرض خطر سیل قرار دارد. از دلایل اصلی این موضوع، می‌توان اختلاف ارتفاع زیاد، شرایط اقلیمی خاص، وجود رودخانه‌های فراوان مانند رود کرج، رود دربند، رود چیتگر و مسیل‌های متعدد و قرارگرفتن شهر تهران در پای کوه را نام برد.[۳۷] همچنین در شهر تهران، ۱۲ حوزه آبریز بالادست مسلط بر آب و ۱۴ کیلومتر نوار مولد سیل از دارآباد تا غرب دره فرحزاد وجود دارد.[۳۸]

آب و هوای شهر تهران تاثیرگرفته از کوهستان در شمال (نسیم توچال) و دشت در جنوب است. جز منطقه‌های شمالی تهران که تحت تأثیر کوهستان، تا اندازه‌ای معتدل و مرطوب هستند، آب و هوای دیگر منطقه‌های شهر کمابیش گرم و خشک و در زمستان‌ها اندکی سرد است. مهم‌ترین منبع بارش در این شهر بادهای مرطوب مدیترانه‌ای و اطلسی هستند که از سوی غرب می‌وزند. رشته کوه البرز همچون سدی از نفوذ بسیاری از توده‌های هوا جلوگیری می‌کند، از همین روی سبب گردیده که هوای تهران از یک سو خشک‌تر و از سوی دیگر از آرامش نسبی برخوردار باشد.[۳۹]
[نهفتن]Weather-rain-thunderstorm.svgآب و هوای تهرانNuvola apps kweather.svg
    ژانویه     فوریه     مارس     آوریل     مـــــه     ژوئـن     ژوئیـه     اوت     سپتامبر     اکتبـر     نوامبر     دسامبر     سـال
گرم‌ترین
C°     ۱۹٫۶     ۲۳٫۰     ۲۸٫۰     ۳۲٫۴     ۳۷٫۰     ۴۱٫۰     ۴۳٫۰     ۴۲٫۰     ۳۸٫۰     ۳۳٫۴     ۲۶٫۰     ۲۱٫۰     ۴۳٫۰
میانگین گرم‌ترین‌ها
C°     ۷٫۹     ۱۰٫۴     ۱۵٫۴     ۲۲٫۱     ۲۷٫۹     ۳۳٫۹     ۳۶٫۶     ۳۵٫۶     ۳۱٫۶     ۲۴٫۴     ۱۶٫۲     ۱۰٫۰     ۲۲٫۷
میانگین سردترین‌ها
C°     -۰٫۴     ۱٫۲     ۵٫۴     ۱۱٫۲     ۱۶٫۱     ۲۰٫۹     ۲۳٫۹     ۲۳٫۳     ۱۹٫۳     ۱۳٫۳     ۶٫۷     ۱٫۷     ۱۱٫۹
سردترین
C°     -۱۵٫۰     -۱۳٫۰     -۸٫۰     -۴٫۰     ۲٫۴     ۵٫۰     ۱۴٫۰     ۱۳٫۰     ۹٫۰     ۲٫۸     -۷٫۰     -۱۳٫۰     -۱۵٫۰
بارش
mm     ۳۴٫۶     ۳۲٫۲     ۴۰٫۸     ۳۰٫۷     ۱۵٫۴     ۳٫۰     ۲٫۳     ۱٫۸     ۱٫۱     ۱۰٫۹     ۲۶٫۰     ۳۴٫۰     ۲۳۲٫۸


منبع: سازمان هواشناسی کشور[۴۰]
نمای شهر

نمای شهر در نقاط گوناگون بر پایهٔ عوامل جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی و تاریخی متفاوت است. در شمال شهر که به کوه‌ها نزدیک‌تر است معمولاً خیابان‌ها و کوچه‌ها شیبدارتر و در جنوب شهر هموارترند. همچنین در جنوب شهر ساختمان‌های بلندمرتبه کمتر و در شمال شهر بیشترند. ساختمان‌های اداری و دولتی نیز عمدتاً در مرکز شهر قرار دارند. از طرف دیگر در مناطقی که تاریخ ساخت آن‌ها جدیدتر است مانند منطقه ۲، منطقه ۵ و منطقه ۲۲ که همگی در غرب و شمال غرب شهر جای دارند، با توجه به پیروی از آیین‌نامه‌های جدیدتر، اصول شهرسازی در آن‌ها بیشتر رعایت شده‌است. در این منطقه‌ها معمولاً عرض خیابان‌ها و کوچه‌ها، سرانه پارکینگ و سرانه فضای سبز از دیگر مناطق شهر بیشتر است. وارون بر آن در مناطق کهن‌تر که ساخت آن‌ها زودتر انجام گرفته‌است مانند منطقه ۱۲ (تهران قدیم) و منطقه ۲۰ (ری) معمولاً بناهای تاریخی و سنتی بیشتری وجود دارد.
چشم‌انداز تهران در روز
چشم‌انداز تهران در شب.
معماری و شهرسازی

تهران به‌دلیل جایگاه آن به عنوان پایتخت زودتر از شهرهای دیگر با نمودهای مدرنیسم، و از آن میان معماری مدرن، آشنا شد. دگردیسی معماری تهران از سنتی به مدرن از دوران ناصرالدین شاه آغاز شد و به‌ویژه این روند در دوران پهلوی که زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد، چهرهٔ شهر را دگرگون نمود.[۴۱]

در دوران رضا شاه نیاز به راه‌اندازی نهادهای مدرن مانند بانک‌ها، ساختمان‌های دولتی و مانند آن‌ها به گونهٔ روزافزونی احساس می‌شد؛ اما طراحی و اجرای ساختمان این‌گونه نهادها با روش‌های سنتی عملاً ممکن نبود زیرا این‌گونه نهادها نیازمند معماری و فضاهای خاص خود بودند. معمارانی که در این دوره از پیشروان آوردن معماری اروپایی به تهران بودند، یا خود شهروندان اروپایی بودند یا دانش‌آموختگان دانشگاه‌های اروپا. از میان این معماران می‌توان از نیکلای مارکف معمار گرجستانی‌تبار دانش‌آموختهٔ دانشکدهٔ هنرهای زیبای سن پترزبورگ، ماکسیم سیرو، آندره گدار معمار فرانسوی، محسن فروغی معمار ایرانی، گابریل گورکیان معمار ایرانی-ارمنی که در اروپا هم معمار شناخته‌شده‌ای بود و معماران ایرانی-ارمنی دیگر چون وارطان هوانسیان، پل آبکار، اوژن آفتاندلیانس و قلیچ باقلیان نام برد.[۴۲][۴۱] در این دوره معماری‌ای در تهران بروز کرد که در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازی‌هایش از معماری سنتی یا باستانی ایران الهام گرفته بود. از شاخص‌ترین نمونه‌های این معماری می‌شود به ساختمان کاخ شهربانی در محوطهٔ میدان مشق یا باغ ملی اشاره کرد. معماران در آن دوره می‌کوشیدند "شکوه از دست رفته" ایران را الگو گرفتن از معماری باستان در بازسازی کنند.[۴۱]

در سال‌های بعد دورهٔ پهلوی نیز، ویکتور گروئن آمریکایی طراحی پلان شهری نواحی شمال تهران بین سال‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۷ را بر عهده داشت.[۴۳][۴۴] از طرح وی با نام «طرح جامع تهران» نام برده شده‌است.[۴۵][۴۶]

در تهران کاخ‌های زیادی تاکنون بر پا شده‌است که بیشتر آنها مربوط به دوران پهلوی و قاجار هستند. از جمله کاخ‌های معروف تهران می‌توان کاخ نیاوران، کوشک احمدشاهی، کاخ صاحبقرانیه، عمارت عثمانی و پل رومی، عمارت دارالفنون، حوض خانه باغ قدیم نگارستان، کاخ گلستان، کاخ مرمر و شمس‌العماره را نام برد.

    منظره شمس‌العماره از درون محوطه کاخ گلستان

    نمای جنوب شهر تهران

    تئاتر شهر

    برج‌های تهران در ۱۳۸۴ خ.

    شهرک امید، شمال شرق تهران

    مجتمع تجاری گلدیس، غرب تهران

    ساختمان وزارت خارجه الهام گرفته از معماری تخت جمشید

    نمایی از برج‌های شمال تهران

فضای سبز
نوشتار اصلی: فضای سبز تهران

بر پایه آمار رسمی نزدیک به ۷۳۹ بوستان فعال در تهران وجود دارد که بیش از ۱۲٫۵۳۴٫۲۸۳ مترمربع از سطح تهران را به خود اختصاص داده‌اند.[نیازمند منبع]
کاخ سبز در سعدآباد.
پارک‌های جنگلی مهم تهران
نام پارک     مساحت (متر مربع)     منطقه
لویزان     ۱۱٬۰۰۰٬۰۰۰     ۴
وردآورد     ۱۰٬۴۵۸٬۰۰۰[۴۷]     ۲۲
چیتگر     ۹٬۵۰۰٬۰۰۰[۴۸]     ۲۲
سرخه حصار     ۸٬۵۰۰٬۰۰۰     ۱۳
پردیسان     ۳٬۰۰۰٬۰۰۰[۴۹]     ۲
توسکا     ۳٬۰۰۰٬۰۰۰     ۱۵
کوهسار     ۱٬۰۰۰٬۰۰۰     ۵
طالقانی     ۳۱۰٬۰۰۰[۵۰]     ۳
تقسیمات شهری
میدان فردوسی، در مرکز شهر تهران

در زمان دودمان پهلوی و پس از انقلاب ۱۳۵۷ شمار زیادی محله و شهرک در محدوده کلانشهر تهران ساخته شد. برخی از این محله‌ها همان روستاهای پیشین‌اند که گسترش داده شده‌اند.
مناطق شهری
نوشتار اصلی: مناطق شهری تهران
شهرستانها و منا

این شهر در حدود ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۲] شهرداری تهران برای تأمین نیازمندی‌ها و اداره بهتر سطح شهر را به ۲۲ منطقه شهرداری و ۱۲۳ ناحیه بخش کرده که شهر ری و تجریش را نیز شامل شده‌است.

از سوی دیگر وزارت کشور هم برای انجام انتخابات‌های مختلف و کارهای مدیریتی دیگر، تفسیر خاص خود را از شهرستان تهران دارد که بر ۲۲ منطقه شهرداری منطبق نیست و شمیران و ری را نیز شهرستان‌هایی جداگانه در نظر گرفته‌است. این شهر به واسطهٔ داشتن شبکه مخابراتی گسترده نیز دارای نواحی هفت‌گانه مخابراتی می‌باشد.[نیازمند منبع]

در تقسیم‌بندی وزارت کشور شهرستان تهران در مرکز استان تهران قرار دارد. از شمال به شهرستان‌های کرج و شمیرانات، از شرق به شهرستان دماوند، از جنوب به شهرستان‌های قرچک و ورامین و ری و اسلامشهر و از غرب به شهرستان‌های قدس، شهریار و استان البرز محدود می‌شود. مرکز آن بخش مرکزی است.[نیازمند منبع]
محله‌های شهر
منطقه قیطریه تهران
نوشتار اصلی: محله‌های تهران

کلانشهر تهران دارای محله‌ها و شهرک‌های گوناگونی است.

    محله‌های قدیمی تهران

تهران قدیم از چهار محله تشکیل شده بود به نام‌های سنگلج، اودلاجان (عودلاجان)، بازار و چاله‌میدان. در زمان ناصرالدین‌شاه قاجار چندین محله تازه در تهران ساخته شد به نام‌های ارگ، چاله حصار، خانی‌آباد، قنات‌آباد، پاچنار، پامنار، گار ماشین، گود زنبورک‌خانه، صابون‌پزخانه، گود عرب‌ها و دروازه قزوین.

خیابان ولیعصر بلندترین خیابان ایران و همچنین بلندترین خیابان در خاور میانه است[۵۱] که در سال‌های نخست پادشاهی رضاشاه ساخته شده‌است. درازای آن ۱۸٫۶ کیلومتر، که از میدان راه‌آهن تهران آغاز و به میدان تجریش در منطقهٔ شمیرانات پایان می‌یابد. این خیابان یازده هزار چنار در دو سوی خود دارد.[نیازمند منبع]
اقتصاد

تهران علاوه بر این‌که مرکز سیاسی کشور است، مهم‌ترین قطب اقتصادی آن نیز است. با این‌که تنها ۱۱ درصد جمعیت کشور در تهران زندگی می‌کنند، حدود ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی ایران مربوط به این شهر است.[۵۲][۵۳] البته توزیع این حجم عظیم تولید در بین مردم یکنواخت نیست، به طوری‌که بیش از ۸۰ درصد این فعالیت اقتصادی تنها در اختیار ۱۰ درصد جمعیت این شهر قرار گرفته‌است که عمدتاً در نواحی ثروتمند شمال شهر ساکن هستند.[۵۴]

قیمت زمین در برخی نقاط شهر تهران جزء گران‌ترین‌ها در کل جهان می‌باشد. بیش از ۱۵۰۰ سازمان دولتی هم‌اکنون در تهران فعالیت می‌کنند و گران‌ترین ساختمان‌های تهران نیز در اختیار این سازمان‌های دولتی‌است.[۵۴]

تهران با جمعیتی حدود ۸ میلیون و مساحتی حدود ۷۰۰ کیلومترمربع، تولید ناخالص داخلی برابر ۸۸ میلیارد دلار دارد که این شهر را در رده پنجاه و ششمین شهر ثروتمند جهان و بالاتر از شهرهایی چون ریاض، لیسبون، برلین، بیرمنگام، لیون و هامبورگ قرار داده‌است، هرچند که همچنان با شهرهایی با جمعیت مشابه خود مانند لس آنجلس (با جمعیت حدود ۱۱٫۸ میلیون تن) که تولید ناخالص داخلی آن ۶۳۹ میلیارد دلار است یا لندن (با جمعیت ۸٫۳ میلیون تن) با تولید ناخالص داخلی ۴۵۰ میلیارد دلار فاصله دارد.[۵۳]

بخش خدمات سهمی ۷۸ درصدی در تولید ناخالص داخلی تهران دارد و پس از آن به ترتیب بخش‌های صنعت (۱۴ درصد) و کشاورزی (۸ درصد) قرار دارند. در بخش خدمات در استان تهران، رشته فعالیت‌های عمده‌فروشی و خرده‌فروشی با ۲۸ درصد و مستغلات و کسب و کار با ۲۵ درصد بیشترین سهم را در تولید ناخالص داخلی دارند.[۵۲]

فعالیت‌های خدماتی تهران در داخل شهر و فعالیت‌های صنعتی (زمین‌بر) در حومه آن متمرکز هستند. در دههٔ گذشته تراکم بالای جمعیت و گران بودن مسکن در این شهر هجوم تازه‌واردان به درون شهر را محدود کرده و در نتیجه درصد رشد جمعیت آن کاهش یافته‌است اما این امر سبب استقرار آن‌ها در حومه شهر به عنوان مناطق خوابگاهی شده، به طوری‌که درحالی‌که سایر مناطق روستایی کشور با کاهش نسبی جمعیت و مهاجرت به شهرها مواجهند، روستاهای تهران برعکس مهاجرپذیرند و رشد جمعیت آن‌ها از ۵٫۶ درصد به ۶٫۷ درصد رسیده‌است. به همین دلیل سهم جمعیتی شهر تهران نسبت به استان تهران در چند ده گذشته به سرعت کاهش یافته و از ۹۱ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۷۲ درصد در سال ۱۳۷۵ و ۵۸ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده‌است؛ بنابراین درکل هرچند که مجموعه شهری تهران همچنان مهاجرپذیرترین مجموعه شهری در کشور است اما این مهاجران به جای خود شهر رفته‌رفته حومهٔ آن را به عنوان مقصد خود انتخاب کرده‌اند.[۵۵]

    ساختمان بانک مرکزی ایران

    بازار سنتی تهران

جمعیت‌شناسی

تهران تا پیش از بنیان‌گذاری سلسلهٔ قاجار و برگزیده‌شدن به عنوان پایتخت ایران، شهری کوچک با ۱۵٬۰۰۰ تن جمعیت در سال ۱۱۶۴ بود.[۱۶] اما از آن زمان به بعد، جمعیت آن رو به رشد نهاد و در اواسط دورهٔ قاجار به بزرگ‌ترین شهر ایران تبدیل شد. بر اساس نخستین سرشماری رسمی که در سال ۱۳۳۵ انجام گرفت، این شهر با ۱٬۵۶۰٬۹۳۴ تن جمعیت، پرجمعیت‌ترین شهر ایران بوده‌است.[۵۶] همچنین بر پایه آخرین سرشماری رسمی که در سال ۱۳۹۰ انجام گرفت، جمعیت تهران، ۱۲٬۲۲۳٬۵۹۸ تن بوده‌است. توزیع جمعیت در مناطق دارای پراکندگی بسیاری است. غرب تهران با وجود پهناوری بیشتر دارای جمعیت کمتری است. این می‌تواند به علت وجود فرودگاه مهرﺁباد در غرب شهر تهران باشد. همچنین میزان زادآوری در جنوب شهر تهران بیشتر است. خوابگاههای دانشجویی در منطقه ۶ تهران، بافت جمعیتی و اجتماعی این منطقه را کاملاً تحت تاثیر قرار داده است.[۵۷]

زبان اصلی مردم تهران و استان تهران، فارسی‌است. اما در بعضی نقاط زبان‌های محلی نیز دیده می‌شود که در مجموع از لهجه‌های فارسی به شمار می‌آیند. به طور کلی زبان و گویش‌های دیگری مانند ترکی آذری، کردی، گیلکی، لری، مازندرانی و... نیز به دلیل مهاجرت‌ها به آن افزوده شده‌است. جمعیتی از مردم عرب زبان نیز که عمدتاً لبنانی و عراقی هستند در شهر تهران زندگی می‌کنند.[۵۸] بر اساس سر شماری ۱۳۶۵ در حدود ۹۸٫۱ درصد از جمعیت استان به زبان فارسی تکلّم می‌کردند که این نسبت در نقاط شهری ۹۸٫۳ و در نقاط روستایی ۹۶٫۸ درصد بود.[۵۹][۶۰][۶۱]

بر پایه بررسی‌های نمونه‌برداری جمعیتی از مردم تهران، بیش از نیمی از ساکنان استان تهران در دو نسل اخیر به این استان مهاجرت کرده‌اند.[۶۲] بیشترین علت مهاجرت به تهران به دلیل پیروی از خانوار و سپس جستجوی کار بوده است. بیشتر مهاجران از شهرهای شهرستان‌های دیگر در استانهای دیگر به تهران ﺁمده‌اند که بیشتر ﺁن مربوط به شهر تهران است.[۶۳]آذربایجانی‌های تهران که عموماً ترک‌های تهران و آذری‌های تهران نامیده می‌شوند، دومین گروه بزرگ قومی تهران پس از اقوام فارسی‌زبان هستند[۶۴] که جمعیت آذری‌ها در حدود ۲۵٪[۶۵]–۱/۳[۶۶][۶۷] تهران می‌باشد، که در سراسر کلان‌شهر تهران پراکنده هستند.[۶۸]

    گسترش فضای شهری تهران از ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۸

    تغییرات جمعیت تهران بین سال‌های ۱۹۵۶ تا ۲۰۰۶[۶۹]

هرم جمعیتی تهران در سال ۱۳۸۵[۷۰] مردان     سن     زنان
۲۴۲٬۳۵۲      ۶۵+      ۲۲۷٬۰۴۰
۱۱۲٬۸۴۳      ۶۰-۶۴      ۱۰۴٬۱۹۶
۱۴۷٬۷۸۰      ۵۵-۵۹      ۱۳۹٬۶۳۸
۲۰۴٬۴۴۹      ۵۰-۵۴      ۱۹۵٬۵۲۷
۲۴۶٬۷۸۸      ۴۵-۴۹      ۲۴۶٬۴۲۵
۲۹۰٬۰۱۱      ۴۰-۴۴      ۲۸۳٬۵۸۸
۳۳۰٬۲۶۹      ۳۵-۳۹      ۳۱۴٬۵۲۵
۳۴۸٬۶۵۳      ۳۰-۳۴      ۳۳۰٬۰۳۰
۴۵۵٬۳۰۳      ۲۵-۲۹      ۴۴۲٬۲۰۰
۵۲۹٬۵۴۵      ۲۰-۲۴      ۵۰۷٬۰۰۱
۳۹۸٬۶۶۳      ۱۵-۱۹      ۳۷۲٬۹۰۴
۲۷۵٬۳۵۶      ۱۰-۱۴      ۲۶۱٬۷۳۷
۲۵۴٬۰۹۲      ۵-۹      ۲۴۳٬۲۴۵
۲۴۱٬۶۱۵      ۰-۴      ۲۲۹٬۹۰۴

در یک سرشماری رسمی مخصوص شهر تهران که در سال ۱۳۸۹ در ۳۷۴ محله شهر تهران به مرحله اجرا درآمد، ۶۳٪ از پایتخت‌نشینان در تهران متولد شده‌اند، ۹۸٪ آن‌ها قادر به تکلم زبان فارسی هستند، ۱۳٪ یکی از زبان‌های لاتین را می‌فهمند، ۱۰٪ قادرند به یکی از زبان‌های دنیا صحبت کنند و ۶۷٪ تهرانی‌ها فارس و فارسی زبان هستند.[۷۱][۷۲][۷۳][۷۴] در اوایل دهه ۱۹۸۰ به ویژه پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، ترکیب قومی-اجتماعی جمعیت ایران دچار تغییر قابل توجهی شد. نتایج اجتماعی، سیاسی و اقتصادی انقلاب باعث شد بسیاری از شهروندان ایرانی به خصوص اهالی تهران، ایران را به مقصد کشورهایی نظیر کانادا، آمریکا، فرانسه، سوئد و دیگر کشورهای اروپایی ترک کنند. با آغاز جنگ ایران و عراق و به خصوص حملات هوایی عراق به تهران، موج دوم مهاجرت از تهران به شهرها و کشورهای دیگر آغاز گردید، برعکس این قضیه نیز جمعیت زیادی از جنگ‌زدگان غرب و جنوب‌غرب ایران، به تهران مهاجرت کردند.
شرایط سخت جنگ در کشورهای همسایه ایران یعنی افغانستان و عراق موجی دیگر از مهاجران را وارد شهر تهران کرد. با وجود اینکه بسیاری از مهاجران افغانی و عراقی بعد از بهتر شدن وضعیت کشورشان و با همکاری آژانس کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان، ایران را ترک کردند با این حال هنوز جمعیت قابل توجهی از این مهاجران در تهران زندگی می‌کنند و بخشی از مردم تهران شده ند. مردم تهران شیعه دوازده امامی هستند و ادیان و مذاهب مسلمان (سنی)، تصوف، زرتشتی، بهایی، یهودی، مسیحی (شامل: آشوریان نسطوری، ارمنی، کاتولیک، ایرانیان پروتستان، کلیسای خانگی ایرانیان، جماعت مسیحی ربانی، مسیحیان ارتودوکس روس) و خداناباوران نیز در اقلیت هستند.[۵۸]

طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و بر پایه یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در تهران به قرار زیر بود:[۷۵]
اقوام کلانشهر تهران
قومیت             درصد    
فارس    
  
    ۶۶٫۴٪
ترک    
  
    ۲۵٫۲٪
شمالی    
  
    ۶٫۲٪
کرد    
  
    ۰٫۵٪
لر    
  
    ۰٫۸٪
دیگر    
  
    ۰٫۴٪


گویش
نوشتار اصلی: گویش تهرانی


تهران در تقسیمات کشوری قدیم و پیش از این که پایتخت ایران شود از ملحقات شهر تاریخی ری بوده است؛ بنابراین گویش مردم این شهر نیز از شعب گویش راجی یا رازی، همان زبانی که از زبان پهلوی منشعب و در شمال و شمال غربی و مغرب و جنوب ایران رواج داشته، بوده است. به تصریح شمس قیس رازی زبان مردم شهر ری و از جمله تهران، حد فاصل زبان دری مشرق و زبان پهلوی مغرب و جنوب ایران محسوب می گردیده است. امروزه از این گویش اثری بر جای نمانده است. این گویش در زبان چند نسل پیش مردم روستائیان مناطق دولاب و شمیران و کن و سولقان شنیده می‌شد.[۷۶]
جرایم و معضلات اجتماعی

استعمال مواد مخدر توسط ایرانیها زمینهٔ افزایش جرایم را در آن فراهم کرده‌است، به طوری‌که جرم ۶۰ درصد زندانی‌های کشور در رابطه با مسائل مواد مخدر است.[۷۷] در استان تهران نیز حدود ۱۰۰۰ زندانی زن وجود دارد که بیشترین جرم آن‌ها در رابطه با مواد مخدر است. بعد از مواد مخدر بیشترین جرم زندانیان زن مربوط به سرقت و جرایم اخلاقی‌است. میانگین سنی زندانیان زن در استان تهران بین ۲۳ تا ۳۲ سال است. در سطح زندان‌های استان تهران در ازای ۲۵۰ تن زندانی مرد یک مددکار وجود دارد که این رقم برای زندانیان زن هر ۱۰۰ تن است.[۷۸] هم‌اکنون در ۴۰۰ نقطه جرم‌خیز و معابر پایتخت به منظور کنترل بهتر تردد و نظارت بر نقاط جرم‌خیز، دوربین‌های مداربسته نصب شده‌است.[۷۹] برای پیشگیری از جرم علاوه بر فعالیت‌های انتظامی، آموزش همگانی و جلب مشارکت مردم در راستای اطلاع‌رسانی و افزایش سطح آگاهی عموم نیز مد نظر ناجا است و در همین راستا وقوع جرایم در سال ۱۳۸۷ نسبت به سال پیش از آن ۷ درصد کاهش یافت.[۸۰]
موزه‌ها
موزه هنرهای معاصر تهران که مهم‌ترین و جامع‌ترین مجموعه از هنر معاصر غرب در قارهٔ آسیا را دارا می‌باشد.[۸۱]
نمایی از ساختمان موزه آبگینه و سفالینه

بیش از ۳۰ موزه در سطح شهر تهران به فعالیت مشغولند که همه روزه تعداد زیادی بازدید کننده به‌سوی خود جلب می‌کنند.

از جمله:

    موزه مردم‌شناسی تهران،
    موزه ملی ایران،
    موزه فرش ایران،
    موزه هنرهای معاصر تهران،
    موزه صنایع دستی مجموعه سعدآباد،
    آبگینه و سفالینه،
    موزه جواهرات ملی
    موزه رضا عباسی
    کتابخانه و موزه ملک،
    ایران باستان،
    موزه آثار طبیعی و حیات وحش ایران

و کاخ موزه‌های:

    سعدآباد،
    نیاوران،
    گلستان

و بسیاری از موزه‌های دیگر تهران از جذابیت‌های آن به شمار می‌آیند. از تماشاگه‌های تاریخ، پول، و زمان نیز می‌توان به عنوان دیدنی‌های تهران یاد کرد.
قنات‌های تهران

قناتهای تهران و ری که دشت ورامین را آبیاری می‌کردند تا سال ۱۳۴۰ جزء پرآب‌ترین کاریزهای دنیا بودند ولی در توسعه شهری و به دلیل تخریب مادر چاه‌ها و نبود لایروبی از رونق افتاده‌اند. حفر کاریزهای تهران به دوره صفوی و قاجاری باز می‌گردد. در تهران نزدیک به ۳۰۰ قنات وجود دارد که برخی از آنها یکدیگر را بصورت ضربدری قطع می‌کنند و طی نشست‌ها تخریب و در حال حاضر در جنوب شهر به صورت روباز مسیر خود را تا ورامین و یا اطراف شهر ری ادامه می‌دهند. دو عدد از این قناتها در محمودآباد خاوران تهران بدلیل خاکبرداری در سال ۱۳۵۵ به هم وصل شدند و حجم زیاد آب تخریبهای زیادی را بوجود آورد تا اینکه با وسایل مکانیکی این دوقنات مجدداً از هم جدا و به مسیر اصلی اولیه هدایت شدند در حال حاضر در ایران حدود ۴۰۰۰۰ قنات به طول ۲۷۲۰۰۰ کیلومتر وجود دارد. تهران تا سال ۱۳۲۰ بیشترین شمار قنات را دارا بود به گونه‌ای که هر محله‌ای قنات خاص خودش را داشت. سرچشمه‌های بعضی از قنات‌ها در توسعه شهری از میان رفته و این باعث شده است که زه‌کشی آب تهران در جنوب شهر با مشکل روبرو شود.[۸۲]
مکان‌های مذهبی
نوشتار اصلی: مکان‌های مذهبی تهران

مسجدها، حسینیه‌ها و امامزاده‌ها از جمله مکان‌های مذهبی پایتخت هستند که در مجموع ۲٬۰۷۲ مرکز (۱۳۸۷ خ) را شامل می‌شوند. تهران ۱۵۴۶ مسجد، ۴۸۷ حسینیه، و ۳۹ امامزاده دارد. در واقع برای هر ۳٬۵۱۶ تهرانی یک مرکز مذهبی وجود دارد. بیشترین امامزاده‌های پایتخت در منطقه ۲۰ متمرکز شده و بعد از آن منطقه ۲ و ۱ دارای بیشترین امامزاده‌ها هستند. در ۱۲ منطقه هم هیچ امامزاده‌ای وجود ندارد.[۸۳]
سینما و تئاتر
نوشتار اصلی: فهرست سینماهای تهران

بیش از صد سالن سینما در شهر تهران وجود دارد که اکثراً فیلم‌های تولید داخل و تعدادی نیز فیلم‌های خارجی را اکران می‌کنند. بیش از چهل آمفی‌تئاتر نیز در این شهر فعال هستند که نمایش‌های گوناگونی را به روی صحنه می‌برند. در سال ۱۳۸۹ مسابقات جام جهانی ۲۰۱۰ نیز از بعضی از سینماهای تهران پخش شد.
ورزش
پیست اسکی دیزین

فوتبال ورزش اول شهر است و بیشترین طرفداران را نیز دارد. در کنار آن کشتی نیز به طور سنتی بسیار مورد توجه بوده‌است و به عنوان ورزش ملی مورد توجه قرار گرفته‌است. چندین پیست اسکی بسیار زیبا و منحصربه‌فرد[۸۴] از جمله پیست‌های اسکی توچال، دیزین و شمشک در نزدیکی شهر قرار دارند که پیست اسکی دیزین جزء معدود پیست‌های اسکی جهان است که در آن امکان اسکی برروی چمن علاوه بر اسکی برروی برف مهیاست. پیست اسکی توچال هم با ارتفاع ۳۷۳۰ متر از سطح دریاهای آزاد پنجمین پیست اسکی مرتفع جهان است و تا تهران تنها پانزده دقیقه فاصله دارد. کوهنوردی و تاحدی صخره‌نوردی[۸۵] هم از ورزش‌های دیگر شهر است که مخصوصاً در روزهای تعطیل به طور همگانی مورد توجه قرار می‌گیرد.
ورزشگاه آزادی تهران

فوتبال که پرطرفدارترین ورزش شهر است، هر هفته عدهٔ زیادی را برای تماشای لیگ برتر به ورزشگاه آزادی می‌کشاند. دو تیم اصلی تهران استقلال و پرسپولیس هستند که شهرآورد بین این دو تیم هر بار تماشاگران زیادی را جذب می‌کند.

ورزشگاهای فوتبال زیادی در سطح شهر برای برگزاری مسابقات فوتبال وجود دارند. به‌جز ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی در غرب، می‌توان به ورزشگاه تختی در شرق، شیرودی در مرکز و دستگردی و ورزشگاه راه‌آهن در شهرک اکباتان اشاره نمود.

از دیگر مراکز ورزشی قهرمانی و یا همگانی شهر تهران می‌توان از مجموعه ورزشی انقلاب، مجموعه ورزشی-تفریحی توچال، مجموعه ورزشی چمران (بولینگ عبده)، ورزشگاه آرارات و ورزشگاه شهید کشوری (داودیه) نام برد.
نماد بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴

بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ بزرگترین رویداد بین‌المللی ورزشی تاریخ این شهر از ۱۰ تا ۲۵ شهریور ۱۳۵۳ (۱ تا ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۴) در تهران برگزار شد. مجموعه ورزشی آزادی تهران و مجموعه ورزشی تختی تهران برای این بازی‌ها ساخته شدند. این هفتمین دوره بازی‌های آسیایی بود و برای نخستین بار بازی‌های آسیایی در خاورمیانه برگزار می​شد. ۳۰۱۰ ورزشکار از ۲۵ کشور در این رویدادچندورزشی شرکت داشتند که رکوردی در زمان خود محسوب می‌شد.
فرهنگ‌سراها
نوشتار اصلی: فهرست فرهنگسراهای تهران

در تهران مراکزی به نام فرهنگ‌سرا توسط شهرداری تهران ساخته شده‌است که وظیفهٔ آنان ارائهٔ خدمات فرهنگی به مردم است. این مراکز مجهّز به سالن‌های سینما، تئاتر، مجموعه‌های ورزشی، کتابخانه، نگارخانه، کلاس‌های آموزش رایانه و غیره هستند و نقش مهمی در پرکردن اوقات فراغت جوانان و ارتقای سطح فرهنگ و آموزش آنان داشته‌اند. بیش از ۷۱ فرهنگسرا و خانهٔ فرهنگ در تهران وجود دارد. فرهنگ‌سرای بهمن که با وسعت ۴۰٬۰۰۰ متر مربع در جنوب تهران قرار دارد، فرهنگ‌سرای خاوران در جنوب شرقی، فرهنگ‌سرای شفق و فرهنگ‌سرای نیاوران در شمال تهران نمونه‌هایی از این مراکز هستند.[۸۶]
نشریات

بیش از هزار عنوان نشریّه در ایران منتشر می‌شود که مرکز تعداد زیادی از آن‌ها تهران است. تقریباً مرکز همهٔ روزنامه‌های مهم ایران در تهران است.[۸۶]
آموزش و پژوهش
دانشگاه‌ها
نوشتار اصلی: دانشگاه‌های تهران

آموزش عالی مدرن ایران با تأسیس دارالفنون (۱۲۳۰ خ) توسّط امیرکبیر در تهران آغاز شد. پس از آن در سال ۱۳۱۳ خ. در دورهٔ رضاشاه به همّت افرادی چون محمود حسابی و علی‌اصغر حکمت، دانشگاه تهران ایجاد شد.[۸۷] هم‌اکنون در فهرست ده دانشگاه برتر وزارت علوم شش دانشگاه تربیت مدرس، تهران، شهید بهشتی، صنعتی امیرکبیر، صنعتی شریف و علم و صنعت ایران در شهر تهران قرار دارند.[۸۸]

دانشگاه‌های علوم پزشکی دولتی موجود در تهران عبارتند از: تهران، شهید بهشتی, ایران، بقیةالله و دانشگاه علوم پزشکی ارتش.[نیازمند منبع]دانشگاه علامه طباطبایی نیز از جمله دانشگاه‌های زیر نظر وزارت علوم است که در این شهر قرار دارد. همچنین دانشگاه آزاد اسلامی نخستین بار در مرداد ۱۳۶۱ خ. با ایجاد واحد تهران مرکز شروع به کار کرد.[۸۹] سپس به‌تدریج واحدهای تهران جنوب، تهران شمال، تهران شرق، تهران غرب و علوم و تحقیقات تهران تأسیس شدند. پس از دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور در مهر ۱۳۶۷ خ. با هدف آموزش عالی از راه دور تأسیس شد.[۹۰] دانشگاه سوره (نام پیشین: موسسه آموزش عالی سوره) در بهمن ماه سال ۱۳۷۲ توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تاسیس شد. پس از دو سال پذیرش آزاد، از سال ۷۴ از طریق سازمان سنجش آموزش کشور پذیرش دانشجوی را در ۱۱ رشته آغاز کرد.[۹۱]
مدرسه‌ها
نوشتار اصلی: فهرست مدرسه‌های تهران‎


دانش‌آموزان و آموزگاران کالج آمریکایی تهران در مقابل سالن مک‌کورمک، ۱۳۰۹ خ.

نخستین مدرسه به شیوهٔ مدرن در ایران دبیرستان البرز بود که در آغاز به عنوان یک دبستان در حوالی دروازه قزوین در سال ۱۲۵۱ خ. یعنی ۲۱ سال پس از دارالفنون و ۱۷ سال پیش از دبستان رشدیه توسط جیمز باست، میسیونر پرسبیتری آمریکایی-کانادایی ساخته شد. پس از آن به تدریج مدرسه‌های بسیار دیگری در شهر ساخته شدند.

هم‌اکنون در شهر تهران ۳٬۰۴۱ مدرسهٔ دولتی با ۳۱٬۹۶۶ کلاس و ۹۳۳٬۹۷۶ دانش‌آموز و ۲٬۱۲۹ مدرسهٔ غیرانتفاعی با ۹٬۸۵۶ کلاس و ۱۷۲٬۳۸۵ دانش‌آموز وجود دارد.[۹۲] مدرسه‌های غیرانتفاعی عموماً در مناطق ۱، ۲ و ۳ شهرداری تهران متمرکز هستند. ۶۰ درصد مدارس غیرانتفاعی تهران استیجاری هستند.[۹۳] تعداد کمی از مدارس تهران دوشیفته بودند و این مدارس نیز در یک برنامه ۴ ساله (تا ۱۳۹۱ خ) تک‌شیفته شد.[۹۴] دانش‌آموزان در دوره‌های ابتدایی، راهنمایی، و متوسطه شامل متوسطهٔ نظری، هنرستان فنی، هنرستان حرفه‌ای، هنرستان کاردانش و پیش‌دانشگاهی مشغول تحصیل هستند.[۹۵]
کودکستان‌ها

۳۷٬۳۰۰ نوآموز دختر و پسر شامل ۶۳۴ شیرخوار، ۱٬۳۲۳ نوپا و ۳۵٬۳۴۳ کودک در کودکستان‌های شهر تهران آموزش می‌بینند (۱۳۸۸).[۹۵] درصد مهدهای کودک تهران استیجاری هستند. کیفیت مهدهای کودک با توجه به مربّیان و نوع آموزشی که به کودکان داده می‌شود متفاوت است. برخی از مهدهای کودک آموزش‌های خود را در دو زبان به کودکان ارائه می‌دهند.[۹۶] با اجرای طرح ارزیابی و ارتقای کیفیت مهدهای کودک که بر اساس عملکرد آن‌ها صورت می‌گیرد، مهدهای کودک به مهدهای یک، دو و سه ستاره تقسیم خواهند شد. به‌دلیل این‌که بیش از ۹۰ درصد مهدهای کودک خصوصی هستند، هدف اصلی این طرح، ایجاد رقابت در ارتقای سطح کیفیت خدمات است.[۹۷] همچنین در راستای اجرای اصل ۴۴ مراکز پیش‌دبستانی و مهدهای کودک دولتی به بخش خصوصی واگذار خواهند شد.[۹۸]
حمل‌ونقل
فرودگاه بین‌المللی مهرآباد
ایستگاه راه‌آهن تهران
نوشتار اصلی: حمل‌ونقل تهران


زیرساخت‌های میان‌شهری:

    دو فرودگاه بین‌المللی مهرآباد و امام خمینی
    چهار پایانه مسافربری شرق، غرب، میدان آرژانتین و جنوب
    تهران حجم بالایی از ترافیک خطوط راه‌آهن کشور را به خود اختصاص داده‌است.
    خطوط راه‌آهن تهران-اروپا هم بسیار فعّال است.

زیرساخت‌های درون‌شهری:
اتوبوس درون‌شهری تهران

    سهم اتوبوسرانی از حمل‌ونقل همگانی شهر تهران با ۶٬۰۵۰ اتوبوس و سامانه اتوبوس تندرو تهران[۹۹] و اتوبوسرانی برقی تنها ۱۷درصد است که در افق سال ۱۴۰۴، باید به ۲۵ درصد و ۱۱٬۰۰۰ دستگاه (با توجه به افزایش جمعیت) برسد.[۱۰۰]

فضای درونی مترو تهران

    ۹۰ کیلومتر متروی تهران در سه خط اصلی و دو خط در حال احداث که یکی بین‌شهری ست. باید در افق ۱۴۰۴ باید به ۸ خط به طول ۲۵۰ کیلومتر برسد.[۱۰۱]
    احداث گذرگاه‌ها و بزرگراه‌های کمربندی تازه‌ساز در سال‌های اخیر رشدی چشمگیر داشته.
    وجود ۱۸۰ پل که مهم‌ترین آن‌ها سواره‌رو بوده و ۶۰ پل در حال ساخت. از این ۱۸۰ پل ۱۱۰ پل نیاز به بازسازی و مقاوم‌سازی دارند.[۸۳]

تدابیر:

    طرح‌های سرعت‌بخش به حمل‌ونقل درون شهری
    طرح ترافیک

شبکهٔ متروی تهران
نوشتار اصلی: متروی تهران

سابقهٔ بحث و گفتگو دربارهٔ احداث قطار شهری در تهران به ۱۱۰ سال قبل بازمی‌گردد. تأسیس تراموای شهری از جمله نکات پیش بینی شده در امتیاز نامه‌ای بود که بارون ژولیوس دو رویتر در عهد ناصرالدین شاه روی کاغذ آمد. در همین سال‌ها یک خط آهن روزمینی بین دروازه شهری ری (حضرت عبدالعظیم) و میدان باغ شاه، با نام معروف ماشین دودی، ساخته شد.[۱۰۲]

متروی تهران در نه خط طراحی شده‌است اما در حال حاضر، پنج خط آن فعال می‌باشد که عبارتند از: خط یک، که از ایستگاه تجریش تا ایستگاه کهریزک امتداد دارد، این ایستگاه دارای بیشترین مسافر خطوط مترو تهران است. خط دو، از ایستگاه فرهنگسرا آغاز و تا ایستگاه تهران (صادقیه) ادامه دارد. خط سه، که از ایستگاه بهشتی تا ایستگاه آزادگان در حال حاضر فعال می‌باشد. خط پنج، از ایستگاه تهران (صادقیه) آغاز و تا ایستگاه گلشهر (کرج) امتداد پیدا می‌کند. خط چهار نیز از ایستگاه اکباتان (ارم سبز) تا ایستگاه شهید کلاهدوز ممتد شده‌است.[۱۰۲]
بزرگراه‌ها
نوشتار اصلی: بزرگراه‌های تهران
نمایی از بزرگراه‌های همت و شیخ فضل‌الله نوری در تهران

تهران دارای یک شبکهٔ وسیع و پیچیدهٔ جاده‌ای و خیابانی است، این شهر از آنجا که سال‌هاست با مشکل ترافیک مواجه‌است لذا مدیران این شهر در طول سالهای گذشته به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران مجبور به طراحی و ساختن بزرگراه‌های مختلف شده‌اند تا بتوانند معضل ترافیک را حل نمایند. بزرگراه‌های زیادی در تهران وجود دارند که مهمترین آن‌ها عبارتند از: آزادراه تهران کرج، بزرگراه آزادگان، بزرگراه نواب بزرگراه اشرفی اصفهانی، بزرگراه آفریقا، بزرگراه آیت‌الله کاشانی، بزرگراه آیت‌الله مدرس، بزرگراه بسیج، بزرگراه تندگویان، بزرگراه جلال آل احمد، بزرگراه رسالت،بزرگراه امام علی، بزرگراه شهید بابایی،بزرگراه شهید یاسینی بزرگراه شهید چمران (پارک‌وی)، بزرگراه شهید حکیم، بزرگراه شهید همت، بزرگراه شیخ فضل‌الله نوری، بزرگراه صدر، بزرگراه کردستان، بزرگراه محمدعلی جناح، بزرگراه مخصوص کرج، بزرگراه نیایش، بزرگراه یادگار امام.
ترافیک
اطلاعات بیشتر: ترافیک و آلودگی آب و هوای تهران

جمعیت زیاد تهران و رفت‌وآمد انبوه خودروها منجر به تبدیل‌شدن خیابان‌ها به پارکینگ و ایجاد راه‌بندان‌های متعدد و شدید در این شهر شده که به‌دلیل آلایش شدید هوا، اتلاف وقت و فشار اقتصادی بر شهروندان بحران تلقّی می‌شود. در پاییز ۱۳۸۶ «طرح جامع حمل‌ونقل و ترافیک تهران» تهیه و تصویب شد. این طرح، که اهداف کلی آن بر اهداف طرح‌های فرادست – مانند «طرح جامع تهران»[۱۰۳] و همچنین برنامه چهارم توسعه اقتصادی ایران – استوار شده‌اند، چشم انداز تحولات مطلوب این شهر در ۲۰ ساله آینده را ترسیم می‌کند. در طرح جامع حمل و نقل و ترافیک تهران[۱۰۴] شاخص‌های حمل‌ونقلی تهران در سال ۱۳۸۶ و سال ۱۴۰۴ در مقایسه با متوسط شهرهای اروپایی در قالب ارقام و آمار ارائه شده‌اند.
آلودگی‌های زیست‌محیطی
نوشتار(های) وابسته: ترافیک و آلودگی آب و هوای تهران
آلودگی هوا
پرونده:Baam Tehran.oggپخش رسانه
نمای شهر تهران از بام تهران در شمال این شهر در یکی از روزهای آلوده مرداد ماه ۱۳۸۸

آلودگی هوا در شهر تهران عمدتاً مصنوعی و ناشی از فعّالیّت وسایل نقلیه‌است که سهمی ۸۰ درصدی[۱۰۵] در آلودگی هوای شهر دارند و تولیدکنندهٔ گازهای سمی دی اکسید نیتروژن و مونو اکسید کربن هستند. این وسایل نقلیّه گاز دی اکسید کربن نیز تولید می‌کنند که هرچند سمّی نیست اما سبب گرم شدن زمین می‌شود.[۱۰۶] ارائهٔ یارانهٔ سوخت -و در نتیجه ارزان بودن آن- و تعرفهٔ بالای گمرکی بر خودروهای وارداتی -و در نتیجه افت کیفیت تولیدات خودرو- و ورود سالانهٔ انبوهی از خودروهای تازه‌ساز از یک سو و محصور بودن در بین کوه‌ها از ۳ طرف -که مانع خروج آلودگی‌ها از شهر می‌شود- عوامل اصلی آلودگی هوا در تهران هستند. سالانه بیش از ۵۰۰ گرم ذرّات آلاینده معلّق وارد بدن هر تهرانی می‌شود در حالی که بدن تنها توانایی پالایش ۲۳۰ گرم آلاینده را در سال دارد. آلودگی هوا به تنهایی در شهر تهران روزانه حدود ۳۰ تن را به کام مرگ می‌فرستد.[۱۰۷][۱۰۸] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضه شده در ایران که خود ناشی از تحریم‌های علیه ایران و استفاده از مواد آلاینده به جای کاتالیست در فرایند تولید بنزین است نیز جزو دلایل آلودگی هوای شهرهای بزرگ نظیر تهران دانسته می‌شود.[۱۰۹]

گسترش وسایل نقلیه عمومی به ویژه مترو و فرهنگسازی برای استفاده از این وسایل و الزام خودروسازها به پیروی از استانداردهای روز و رساندن قیمت سوخت مصرفی به سطح قیمت‌های جهانی از مهمترین راهکارهای مبارزه با آلودگی هوا شناخته می‌شوند.[۱۱۰]
آلودگی صوتی

تهران آلوده‌ترین شهر جهان از نظر آلودگی صوتی است. یکی از منابع اصلی آلودگی صوتی در تهران صدای اگزوز موتورسیکلت‌ها است که ۲۵٪ آلودگی صوتی شهر را تشکیل می‌دهد. تعداد موتورها در نقاط مرکزی شهر به مراتب بیشتر است.[۱۱۱]

منبع دیگر آلودگی صوتی در شهر خودروهای سواری هستند که حدود نیمی از وسایل نقلیهٔ آن را تشکیل می‌دهند.[۱۱۱]

آلودگی صوتی نیمی از خودروهای سواری و موتورسیکلت‌های تهران بیش از حدّ استاندارد است. این استاندارد برای مناطق مسکونی در روز حدود ۵۵ و در شب حدود ۴۵ دسیبل بوده و میزان مجاز انحراف از آن نزدیک ۱۵ دسیبل است.[۱۱۱]

کشورهای پیشرفتهٔ دنیا جهت اجرا و ساخت اتوبان‌ها و مناطق حسّاس به سر و صدا مانند مدارس و بیمارستان‌ها از نقشه‌های صوتی استفاده می‌کنند. در تهران نیز منطقهٔ ۷ اولین منطقه‌ای بوده‌است که این نقشه‌ها برای آن تهیه شده و به ترتیب مناطق ۶، ۱۲، ۱۱، ۹ و ۱۰ خواستار تهیه این نقشه‌ها توسط واحد صوت سازمان کنترل کیفیت هوای تهران بوده‌اند. ده منطقه پر سر و صدای تهران به ترتیب مناطق ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ هستند. این رده‌بندی با توجه به تعداد و سرعت خودروها در این مناطق، مقدار کیلومتر پیمایش خودروها و توزیع نوع آن‌ها در هر منطقه و تعداد اتوبان‌های موجود انجام شده‌است.[۱۱۲]
آلودگی آب‌های زیرزمینی

آلودگی آب‌های زیرزمینی تهران یکی از بزرگ‌ترین معضلات زیست‌محیطی این شهر است. تهران از نظر سیستم فاضلاب در بین شهرهای جهان در بین ۱۰ شهر آخر قرار دارد. نبود سامانهٔ دفع فاضلاب در شهر تهران جزء اصلی‌ترین مشکلات زیست‌محیطی این شهر قلمداد می‌شود. درحالی‌که مهم‌ترین لازمهٔ طرّاحی و جانمایی یک شهر تأمین فاضلاب آن است، سیستم تصفیه فاضلاب در تهران وجود ندارد و آب فاضلاب مستقیماً وارد قنات‌ها و آب‌های زیرزمینی می‌شود و این در حالیست که کمبود بارش در این شهر سبب روی آوردن مسئولان به استفاده از آب‌های زیرزمینی برای تأمین آب مصرفی ساکنان شده‌است. آب‌های زیرزمینی تهران هم آلودگی شیمیایی و هم میکروبی دارند که دلیل آن نبود شبکه فاضلاب و وجود صنایع در داخل شهر است.[۸۳]
معضل موش‌ها و حیوانات موذی تهران

بالغ بر ۳۰ میلیون موش در تهران زندگی می‌کنند.[۱۱۳] در ۰۱ مهر ۱۳۹۳ در خبری اعلام‌شد براساس آمارها از موش‌های تهران، به ازای هر نفر از جمعیت حدود ۱۲ میلیونی این کلانشهر چهار موش وجود دارد؛ محمد حقانی، رییس کمیسیون محیط زیست شورای شهر نیز پیش از آن از آمار ۵۰ میلیون موش زنده‌خوار درپایتخت خبر داده‌بود،[۱۱۴][۱۱۵] عدم رفتار مناسب شهروندی از سوی مردم و ریختن زباله‌ها به جوی‌ها و خیابان‌ها باعث رشد تعداد موش‌ها در ۲۲ منطقه شهر تهران شده است.[۱۱۶]
سیاست
ساختمان مجلس سنا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و مجلس خبرگان رهبری کنونی
مجلس شورای ملی

شهر تهران علاوه بر این‌که مرکز سیاسی کشور ایران است، مرکز استان تهران و شهرستان تهران نیز به شمار می‌رود. مهمترین نهادهای دولتی و قضایی شامل وزارتخانه‌ها، مجلس شورای اسلامی و... در آن واقع شده‌است و تاثیرگذارترین مقام‌های کشور ایران شامل رهبر، رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس دستگاه قضایی، رئیس و بعضی از اعضای مجلس خبرگان رهبری، رئیس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای شورای نگهبان، وزرای کابینه و اعضای شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در آن زندگی می‌کنند.

مردم این شهر در ۲۰۰ سال گذشته همیشه از تاثیرگذارترین‌ها در سیاست کشور ایران بوده‌اند. این تاثیرگذاری شامل حضور آن‌ها در ساختار سیاسی کشور، جریان‌های تغییردهنده سیاست کشور شامل انقلاب‌ها (انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی) و جنگ‌ها (جنگ تحمیلی) می‌شود به طوری‌که درصد شهدا در برخی محله‌های تهران از این درصد در همه نقاط دیگر کشور بیشتر است.[۱۱۷]

این شهر ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام می‌شود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای اداره شهر قانونگذاری می‌کند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقه شهرداری و ۱۱۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را نیز دربرگرفته‌است.[۱۶]
شورای شهر تهران
شورای اسلامی شهر تهران
نوشتار اصلی: شورای اسلامی شهر تهران

شورای اسلامی شهر تهران شورایی‌است متشکل از ۳۱ نماینده که بر طبق قانون شوراها مسئول ادارهٔ شهر تهران است. مهم‌ترین وظایف شورا انتخاب شهردار به مدت چهار سال، نظارت بر عملکرد شهرداری و در صورت لزوم برکناری شهردار، تصویب طرح‌های لازم برای رفاه بیشتر شهروندان و نظارت بر اجرای آن‌ها، تصویب بودجه سالانه شهرداری، تصویب اساسنامه مؤسسات و شرکت‌های وابسته به شهرداری هستند. .[۱۶][۱۱۸]

پیشینه شورای شهر تهران، یا به تعبیر آغازین خود بلدیه، به تشکیل نخستین نهاد قانون‌گذاری (مجلس شورای ملی) بازمی‌گردد. در حقیقت یکی از نخستین قوانین مصوب مجلس شورای ملی، «قانون بلدیه» است که در سال ۱۲۸۶ خ. به تصویب رسید و به این ترتیب یکی از آرمان‌های بزرگ انقلاب مشروطه جامه عمل پوشید. در طول ۹۵ سال پس از آن تاریخ تشکیل و دوام شورای شهرها با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده‌است. به طور خلاصه در طی سال‌های ۱۲۸۴ تا ۱۳۰۴ در پی انقلاب مشروطه نخستین قانون شوراها تصویب شده و به اجرا گذاشته می‌شود. پس از آن از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ و پس از کودتای سال ۱۲۹۹ رضا خان و پس از آن به قدرت رسیدن وی، قانون بلدیه لغو شد و با تصویب قانونی جایگزین، انتخاب شهردار از وظایف «وزیر داخله» شمرده شد. پس از سقوط رضا شاه و در حالی‌که محمد رضا تسلط چندانی بر امور کشور نداشت، در ۱۳۲۸ سومین قانون شوراها به تصویب رسید. دوباره بعد از کودتای ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت مصدق و تسلط محمد رضا بر امور کشور این قانون لغو شد. پس از پیروزی انقلاب تشکیل شوراها به یکی از خواست‌های مردم و روح‌الله خمینی تبدیل می‌شود. اما ایجاد شوراها تا زمان روی کار آمدن دولت سید محمد خاتمی به تأخیر می‌افتد و بالاخره در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شورای شهرها بر اساس قانون شوراها مصوب سال ۱۳۷۵ مجلس شورای اسلامی تشکیل می‌شوند.[۱۱۹]
شهرداری تهران
نوشتار اصلی: شهرداری تهران

شهرداری تهران سازمانی غیردولتی‌است که در ۱۲ خرداد ۱۲۸۶ خ تأسیس شد و ادارهٔ شهر تهران را به عهده دارد. مسئولیت ادارهٔ این سازمان با شهردار تهران است که پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب می‌گردید ولی اکنون با حکم شورای شهر تهران انتخاب می‌شود. شهرداری تهران شامل ۲۲ منطقه است که اداره هر منطقه به عهده شهردار آن منطقه‌است. طرح جامع شهر تهران در زمان شهرداری غلامرضا نیک‌پی تدوین شد.[۱۲۰] بعد از انقلاب نیز غلامحسین کرباسچی توانست به عنوان اولین شهردار پس از جنگ با بازسازی شهر تهران که در پی سیاست‌های انقباضی دوران جنگ با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم می‌کرد، از طرح انتقال پایتخت که هزینه آن در سال ۱۳۶۹ مبلغ ۱٬۲۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده بود جلوگیری کند. در بین دیگر شهرداران اخیر تهران محمود احمدی‌نژاد قرار دارد که توانست پس از شهرداری تهران، به مقام رئیس جمهوری برسد. شهردار تهران هم‌اکنون محمدباقر قالیباف است که از شهریور ۱۳۸۴ در این پست قرار گرفته‌است.
رخدادهای سیاسی
کنفرانس تهران، از راست به چپ چرچیل، روزولت، استالین

    آغا محمد خان قاجار در سال ۱۱۷۴ خورشیدی برای نخستین بار شهر تهران را به پایتختی برگزید، و در همین شهر تاج‌گذاری کرد.
    انقلاب مشروطه که در دوران حکومت دو پادشاه قاجار یعنی مظفّرالدّین شاه و محمّدعلی شاه رخ داد از پیشامدهای مهم سیاسی شهر تهران محسوب می‌گردد. فتح تهران از پیامدهای این انقلاب به شمار می‌رود.
    کنفرانس تهران با حضور چرچیل، روزولت و استالین از ۶ تا ۹ آذرماه ۱۳۲۲ به‌صورت محرمانه در سفارت شوروی در شهر تهران برگزار شد.
    نهضت ملّی‌شدن صنعت نفت ایران که کانون رویدادهای آن در تهران بود مجموعه رخدادهایی بود که با کوشش دکتر محمد مصدق منجر به ملّی‌شدن صنعت نفت ایران گردید. در جریان این جنبش، تظاهرات‌های پرشماری در تهران به وقوع پیوست.
    کودتای ۲۸ مرداد، کودتایی‌است که با طرح و پشتیبانی مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد مصدق در مرداد ۱۳۳۲ در تهران به انجام رسید.
    انقلاب ۱۳۵۷ ایران، کانون رخدادهایش شهر تهران بود که از آن میان می‌توان به رویدادهای ۱۷ شهریور، خروج محمدرضا شاه از ایران در ۲۶ دی ماه، ورود روح‌الله خمینی رهبر انقلاب در ۱۲ بهمن، پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن و اعلان تشکیل دولت جدید در بهشت زهرا، که همگی در شهر تهران رخ دادند، اشاره کرد.
    در پی انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ و نتایج بحث‌برانگیز آن شمار بسیاری از ایرانیان به ویژه در تهران به خیابان‌ها آمدند و به نتایج اعتراض کردند. این اعتراضات در تهران با دخالت نیروهای امنیّتی و لباس شخصی به خشونت کشیده شد و شماری از تظاهرکنندگان کشته شدند.

غذا و رستوران
انواع خوراکی‌های ترش در منطقهٔ تفریحی فرحزاد تهران

در تهران رستوران‌های مجلّل و نوین متعدّدی وجود دارد، این رستوران‌ها شامل رستوران‌های سنّتی ایرانی و بین‌المللی هستند. با وجود این که محبوب‌ترین غذا در تهران چلوکباب است، غذاهای فوری غربی نیز طرفداران زیادی مخصوصاً در میان جوانان و کودکان دارند. مغازه‌های ساندویچ و پیتزافروشی و همچنین رستوران‌های سنتی که کباب و جوجه‌کباب تهیه می‌کنند، بیشترین رستوران‌های تهران را تشکیل می‌دهند.[۱۲۱] طی سال‌های اخیر اماکنی با نام قهوه‌خانه‌های سنّتی نیز در تهران دایر شده‌اند، در این مناطق علاوه بر ارائهٔ غذاهای سنّتی ایرانی نظیر کشک بادمجان، آب گوشت، چلوکباب، میرزا قاسمی و غیره، چای و قلیان نیز عرضه می‌شوند. همچنین اخیراً مغازه‌های کوچکی با پخت غذای مکزیکی با نام ذرت مکزیکی هواخواهانی برای خود پیدا کرده‌اند. استفاده از غذاهای سنتی دررستوران‌ها بسیار مفید است.
دیوارنگاری در تهران
نوشتار اصلی: دیوارنگاری در تهران

دیوارنگاری در تهران شامل انواع و اقسام متنوّعی‌است. تعدادی از آن‌ها شعارنویسی‌ها و نگاره‌های دولتی است و برخی دیگر به وسیلهٔ شهرداری و به منظور زیبایی شهر ترسیم شده‌است. برخی دیگر از دیوار نگاره‌ها به وسیلهٔ جوانان نقّاش انجام شده‌است.[۱۲۲]

دو نمونه سمت راست به وسیله جوانان ترسیم شده و دو نمونه سمت چپ گرافیتی دولتی‌است.
مجسمهٔ آزادی و پرچم آمریکا
گرافیکی ضد اسرائیلی
نوشتهٔ متالیکا
مردان عصبانی
شهرهای خواهرخوانده

شهر تهران نُه خواهرخوانده دارد.
تاریخ           شهر خواهرخوانده
۱۹۶۳     کره جنوبی     سئول، کره جنوبی
۱۹۷۲     ایالات متحده آمریکا     لس آنجلس، ایالات متحده[۱۲۳]
۱۹۹۳     بریتانیا     لندن، پادشاهی متحده[۱۲۴]
۲۰۰۱     کوبا     هاوانا، کوبا[۱۲۵]
۲۰۰۲     آفریقای جنوبی     پرتوریا، آفریقای جنوبی[۱۲۶]
۲۰۰۴     روسیه     مسکو، روسیه[۱۲۷]
۲۰۰۵     ونزوئلا     کاراکاس، ونزوئلا
۲۰۰۶     بلاروس     مینسک، بلاروس[۱۲۸]
۲۰۰۶     چین     پکن، چین[۱۲۹]
۲۰۱۳     ترکیه     آنکارا، ترکیه

لندن

لندن (به انگلیسی: London) پایتخت انگلستان و بریتانیا است. این شهر همچنین بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر در بریتانیا و بزرگترین ناحیه شهری از نظر مساحت در اروپا نیز هست.

این شهر که در کنار رود تیمز قرار دارد قدمتی دو هزار ساله دارد و تاریخ ساخت آن به دوران روم باستان برمی‌گردد.[۳] سیتی لندن به عنوان هسته تاریخی لندن تاحدود زیادی حفظ شده است و از قرن ۱۹ میلادی توسعه این شهر شروع شده و امروزه این شهر مهم‌ترین شهر انگلستان به شمار می‌آید و ساختار اداری بسیار گسترده‌ای دارد. همچنین شهردار لندن به عنوان شهردار نمونه انتخاب شده است.

یکی از مراکز مهم مسکونی شهر لندن، شهر باستانی این شهر است که امروزه دو میلیون نفر را در خود جا داده است. این شهر در سال‌ها پیش با کمک رومی‌ها ساخته شده است. بعد از ساخت شهر لندن، این شهر مرکز نهضت‌های بزرگ تاریخ بوده است. این گونه از رنسانس انگلیسی با پیشرفت‌های صنعتی و انقلابی و احیای زبان گوتیک همراه بوده است.

این شهر یکی از مراکز تجاری، مالی و فرهنگی عمده در جهان است و تأثیر فراوانی در سیاست، آموزش و پرورش، سرگرمی، رسانه‌ها، معماری و هنر دارد.

لندن میزبان بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۰۸، ۱۹۴۸ و ۲۰۱۲ و پارالمپیک ۲۰۱۲ بوده است.

شهر لندن طبق آمارهای رسمی جمعیتی بالغ بر ۷،۵۱۲،۴۰۰ نفر (در نیمه سال ۲۰۰۶) را در داخل محدوده شهری خود گنجانده است و به عنوان پرجمعیت‌ترین شهر در اتحادیه اروپا مطرح می‌شود. مساحت این شهر روز به روز افزایش می‌یابد، به طوری که امروزه شهر از محدوده خودش بزرگ تر شده است و جمعیتش به ۸٬۲۷۸٬۲۵۱ نفر (در سال ۲۰۱۰) رسیده است. جمعیت منطقه پایتختی انگلستان بین ۱۲ تا ۱۴ میلیون نفر تخمین زده می‌شود. مردم شهر لندن به دلیل مهاجرت از نقاط مختلف به این شهر، دارای تمدن، فرهنگ، دین و آداب و رسوم خاص خود هستند، به طوری که امروزه ۳۰۰ زبان گوناگون در این شهر تلکم می‌شود.

این شهر یکی از قطب‌های حمل و نقل بین‌المللی در جهان است و دارای پنج فرودگاه بین‌المللی است که عبارت‌اند از فرودگاه بین‌المللی هیثرو، فرودگاه بین‌المللی گتویک، فرودگاه بین‌المللی استانستد، فرودگاه بین‌المللی لوتن، و فرودگاه سیتی.

لندن چهار مکان باستانی مهم دارد: این مکان‌ها در منطقه وست‌مینستر قرار گرفته‌اند. (الف) کلیسای باستانی مارگارت. (ب) برج لندن. (پ) روستای گرینویچ. (ت) کاخ و باغ سلطنتی .

محتویات

    ۱ آتش سوزی بزرگ لندن
    ۲ مذهب
    ۳ پارک‌ها و باغ‌ها
    ۴ گردشگری در لندن
    ۵ ورزش
    ۶ شهرهای خواهرخوانده
    ۷ پانویس
    ۸ منابع

آتش سوزی بزرگ لندن
نوشتار اصلی: آتش سوزی بزرگ لندن

در فاصله یکشنبه ۲ تا چهارشنبه ۵ سپتامبر ۱۶۶۶ این قسمت قرون وسطایی لندن که در داخل دیوار رومی شهر قرار داشت در اثر یک آتش سوزی بسیار بزرگ به طور کلی ویران شد و از بین رفت.
مذهب
دین در شهر لندن (۲۰۱۱)[۴]
دین             درصد    
مسیحی    
  
    ۴۸٫۴٪
بدون دین    
  
    ۲۰٫۷٪
مسلمان    
  
    ۱۲٫۴٪
دین اظهار نشده    
  
    ۸٫۵٪
هندو    
  
    ۵٫۰٪
یهودی    
  
    ۱٫۸٪
سیک    
  
    ۱٫۵٪
بودایی    
  
    ۱٫۰٪
دیگر    
  
    ۰٫۶٪

براساس سرشماری ۲۰۱۱ بریتانیا ۴۸٫۴٪ مردم شهر لندن مسیحی هستند، پس از ۲۰٫۷٪ مردم این شهر بدون دین، ۱۲٫۴٪ مسلمان، ۵٪ هندو، ۱٫۸٪ یهودی، ۱٫۵٪ سیک، ۱٪ بودایی و ۲۰٫۷٪ دین خود را اظهار نکرده‌اند.
پارک‌ها و باغ‌ها

بزرگترین پارک‌ها در منطقه مرکزی لندن شامل ۳ پارک سلطنتی، هاید پارک، باغ‌های کنزینگتون و رجنتز پارک هستند.[۵] رجنتز پارک شامل باغ‌وحش لندن می‌شود که از قدیمی‌ترین باغ‌وحش‌های علمی جهان است، این پارک در نزدیکی موزه مادام توسو قرار دارد.[۶][۷]

پارک سنت جیمز و گرین پارک از پارک‌های کوچک‌تر سلطنتی در نزدیکی مرکز لندن هستند.[۸] تعدادی از پارک‌ها خارج از منطقه شهری لندن قرار دارند، از جمله گرینویچ پارک که در جنوب شرقی[۹] و بوشی پارک و ریچموند پارک که در جنوب غربی شهر لندن قرار دارند.[۱۰][۱۱]
گردشگری در لندن
موزه تاریخ طبیعی لندن

لندن یکی از مراکز اصلی گردشگری و یکی از صنایع مهم این شهر محسوب می‌شود[۱۲] و میزان درآمد حاصل از گردشگران سالانه ۱۵ میلیارد پوند است.[۱۳] لندن با داشتن ۱۴ میلیون گردشگری بین‌المللی پربازیدترین شهر در اروپا محسوب می‌شود.[۱۴]

در سال ۲۰۱۰ میلادی ۱۰ مکان پربازدید در شهر لندن به شرح زیر است:[۱۵]

    موزه بریتانیا
    تیت مدرن
    نگارخانه ملی لندن
    موزه تاریخ طبیعی لندن
    چشم لندن
    موزه علوم (لندن)
    موزه ویکتوریا و آلبرت
    موزه مادام توسو
    موزه ملی دریانوردی لندن
    برج لندن

ورزش
نوشتار اصلی: ورزش در لندن‎
سنتر کورت در باشگاه تنیس و کروکت انگلستان میزبان مسابقات قهرمانی ویمبلدون
ورزشگاه ومبلی

لندن میزبان ۳ دوره بازی‌های المپیک تابستانی در سال‌های ۱۹۰۸، ۱۹۴۸ و ۲۰۱۲ بوده است.[۱۶][۱۷] لندن در ژوئیه ۲۰۰۵ میزبانی بازی‌های المپیک ۲۰۱۲ و بازی‌های پارالمپیک تابستانی ۲۰۱۲ را به دست آورد و اولین شهری است که میزبان سه دوره از بازی‌های مدرن المپیک بوده.[۱۸] همچنین لندن میزبان بازی‌های اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع در سال ۱۹۳۴ بوده است. مسابقات جهانی دو و میدانی ۲۰۱۷ نیز در این شهر انجام خواهد شد.[۱۹]

فوتبال از محبوب‌ترین ورزش‌ها در شهر لندن است، تیم‌های آرسنال، چلسی، فولهام، کویینز پارک رنجرز، تاتنهام و وستهام یونایتد که در شهر لندن قرار دارند سابقه بازی در لیگ برتر انگلستان را دارند.

ورزشگاه ومبلی، ومبلی آرنا، ولوپارک لندن، زمین کریکت لورد، باشگاه تنیس و کروکت انگلستان، ورزشگاه تویینکهام، ورزشگاه المپیک لندن، ریوربنک آرنا، مرکز ورزش‌های آبی لندن، ورزشگاه او۲ آرنا لندن، کوپر باکس، ورزشگاه استمفورد بریج، ورزشگاه امارات و ورزشگاه وایت هارت لن از جمله مراکز ورزشی و فوتبالی شهر لندن هستند.
شهرهای خواهرخوانده

لندن با ۴۶ شهر جهان خواهرخوانده است،[۲۰] مهم‌ترین این شهرها به ترتیب زیر است.

    کلمبیا بوگوتا، کلمبیا
    بولیوی لاپاز، بولیوی
    پرو آرکیپا، پرو
    آلمان برلین، آلمان[۲۱]
    هند دهلی، هند[۲۲]
    آفریقای جنوبی ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی
    مالزی کوالالامپور، مالزی
    کویت شهر کویت، کویت
    روسیه مسکو، روسیه[۲۱]
    ایالات متحده آمریکا نیویورک، آمریکا[۲۳]
    نروژ اسلو، نروژ
    بنگلادش سیلهت، بنگلادش
    چین شانگهای, چین[۲۴]
    کره جنوبی سئول، کره جنوبی
    ایران تهران، ایران

شهرهای زیر با لندن توافق‌نامه دوستی امضا کرده‌اند:

    الجزایر الجزیره, الجزایر
    جمهوری آذربایجان باکو, جمهوری آذربایجان
    چین پکن, چین[۲۵]
    رومانی بخارست, رومانی
    آرژانتین بوئنوس آیرس, آرژانتین
    هند دهلی, هند[۲۲]
    بنگلادش داکا, بنگلادش[۲۶]
    ترکیه استانبول, ترکیه
    ایالات متحده آمریکا لس‌آنجلس, آمریکا[۲۷]
    هند بمبئی, هند
    فرانسه پاریس, فرانسه[۲۸]
    مونته‌نگرو پودگوریتسا, مونته‌نگرو
    ایتالیا رم, ایتالیا
    بلغارستان صوفیه, بلغارستان
    ژاپن توکیو, ژاپن
    کرواسی زاگرب, کرواسی
    ایران تهران, ایران


مجلس عوام بریتانیا

مجلس عوام بریتانیا (به انگلیسی: House of Commons of the United Kingdom) مجلسی مانند مجلس اعیان بریتانیا است که در کاخ وست‌مینستر در لندن قرار دارد.

رنگ مشخصه کرسی‌های مجلس عوام سبز است.

دانشگاه آکسفورد

دانشگاه آکسفورد (به انگلیسی: University of Oxford) که در شهر آکسفورد در منطقه آکسفورد شایر انگلستان قرار دارد، قدیمی‌ترین دانشگاه انگلیسی‌زبان جهان به شمار می‌رود. با این که تاریخ دقیق تاسیس این دانشگاه معلوم نیست اما قدیمی‌ترین اسناد باقی‌مانده از گذشته نشان می‌دهد که از سال ۱۰۹۶ فرایند آموزش در آکسفورد جریان داشته است.[۱] که به همین دلیل، آکسفورد قدیمی‌ترین دانشگاه در منطقه انگلیسی زبان و دومین دانشگاه قدیمی در جهان (بعد از دانشگاه بولونیا) شناخته می‌شود[۲].
رشد آکسفورد زمانی شروع شد که هنری دوم تحصیل دانشجویان انگلیسی را در دانشگاه پاریس ممنوع کرد. همچنین بعد از اختلافی که بین دانشجویان و مسئولین آکسفورد در سال ۱۲۰۹ پدیدار شد، عده‌ای از کادر اکادمیک این دانشگاه به شهر کمبریج رفته و چیزی را که امروزه به نام دانشگاه کمبریج می‌شناسیم را تاسیس کردند.

دانشگاه اکسفورد از موسسات و دانشکده‌ها و دپارتمان‌های مختلفی تشکیل شده. همچنین بخاطر قدمت قدیمی این دانشگاه و دانشگاه کمبریج، نام این دو را آکسبریج نهادند.

محتویات

    ۱ تاریخچه
        ۱.۱ دوران رنساسن
        ۱.۲ دوران مدرن
        ۱.۳ تحصیلات خانم‌ها
        ۱.۴ نگارخانه تاریخ آکسفورد
    ۲ امکانات
        ۲.۱ مرکز اصلی
        ۲.۲ کتابخانه
        ۲.۳ موزه
        ۲.۴ پارک
    ۳ سازمانی
        ۳.۱ دانشکده‌ها
        ۳.۲ مالی
    ۴ زندگی دانشجویی
        ۴.۱ سنت‌ها
        ۴.۲ کلاب و انجمن‌ها
    ۵ دانشجویان سابق
    ۶ پانویس
    ۷ جستارهای وابسته
    ۸ پیوند به بیرون
    ۹ منابع

تاریخچه

تاریخ تاسیس دانشگاه آکسفورد تا به امروز یک معمای حل نشده است. طبق اسناد به جا مانده ثابت شده که تدریس در این محل از سال ۱۰۹۶ وجود داشته ولی اینکه از چه تاریخی خود دانشگاه به وجود آمده تاکنون اطلاعاتی وجود ندارد.

در سال ۱۱۶۷ و در پی اخراج دانشجویان انگلیسی از دانشگاه پاریس، تعداد بسیاری از دانشجویان که در آنجا مشغول به تحصیل بودند به کشور خود بازگشتند و در شهر آکسفورد ساکن شدند. اولین سخنرانی را برای این گروه از دانشجویان، تاریخدان بریتانیایی، جرالد ولزی در سال ۱۱۸۸ انجام داد و همچنین طی اسناد موجود گفته می‌شود از حدود سال ۱۰۲۱ به مدیر دانشگاه آکسفورد « چنسلر » (مدیر دانشگاه به انگلیسی - Chancellor) می‌گفتند.
دوران رنساسن
دوران مدرن
تحصیلات خانم‌ها

اولین بار و در سال ۱۸۷۵ بود که اجازه تدریس و آزمون از خانم‌ها در دانشگاه آکسفورد حالت رسمی پیدا کرد. در ابتدا چهار دانشکده خانم‌ها در سال‌های ۱۸۷۸، ۱۸۷۹، ۱۸۸۶ و ۱۸۹۳ تشکیل شد.

دانشگاه آکسفورد از دانشگاه‌هایی بود که بخاطر فقط مردانه بودنش شناخته می‌شد و به همین دلیل تا اکتبر ۱۹۲۰ خانم‌ها حق داشتن عضویت کامل این دانشگاه را نداشتند. همچنین چهار دانشکده فقط مردانه به نام‌های براسنوز، جیزز، وادهام و سنت کاترین جزء اولین دانشکده‌هایی بودند که شروع به پذیرش خانم‌ها نیز کردند.

در سال ۲۰۰۸ نیز تنها دانشکده تک جنسیتی آکسفورد به نام سنت هیلدا که جنسیت پذیرشش فقط خانم‌ها بود نیز شروع به پذیرش آقایان کرد که از این سال به بعد تمام کالج‌ها به شکل مخلط درآمد.
نگارخانه تاریخ آکسفورد
معماری آکسفورد در سیر تاریخ
از قدیمی ترین بناهای آکسفورد دانشکده الهیات Christ Church Cathedral است که در سال ۱۱۶۰ تا ۱۲۰۰ میلادی ساخته شد. 
نیو کالج (معروف به کالج سنت ماری) در آکسفورد در سال ۱۳۷۹ میلادی تاسیس شد. 
از دیگر بناهای اولیه دانشگاه آکسفورد University Church of St Mary the Virgin است که در سالیان قرن دوازدهم و سیزدهم میلادی ساخته شد.[۳] 
از دیگر ساختمانهای دانشکده الهیات که در سال ۱۴۲۷ میلادی ساخته شد. 
کالج مجدلیه که در سال ۱۴۵۸ میلادی ساخته شد. 
تماشاخانه شلدون تاسیس ۱۶۶۴ میلادی برای مراسمها و سخنرانی های دانشگاه. 
کتابخانه ردکلیف کمرا تاسیس ۱۷۴۸ میلادی 
موزه اشمولین تاسیس ۱۶۷۸ میلادی موزه دانشگاه. 
امکانات
مرکز اصلی

دانشگاه آکسفورد دانشگاهی شهری است. به این معنا که همه‌چیز را یکجا ندارد و دانشکده‌ها و دپارتمان‌ها و امکاناتش در سرتاسر شهر پراکنده است.
کتابخانه

دانشگاه آکسفورد مالک بزرگترین کتابخانه در سرتاسر بریتانیا است. بیش از ۱۱ میلیون جلد کتاب در فضایی به مساحت ۱۹۰ کیلومتر قرار دارند.
موزه

تعدادی موزه و گالری نیز از اموال دانشگاه آکسفورد است. این موزه‌ها و گالری ها برای بازدید عموم آزاد است. موزه اشمولین که در این مجموعه قرار دارد، تاسیس سال ۱۶۸۳ بوده و قدیمی‌ترین موزه در بریتانیا و قدیمی‌ترین موزه دانشگاهی در سرتاسر جهان است. در این موزه آثار هنری و باستانی بسیار زیادی از هنرمندان نامی‌ای چون لئوناردو داوینچی و پیکاسو نگهداری می‌شود.

موزه تاریخ طبیعی آکسفورد نیز از موزه‌های بسیار ارزشمند این مجموعه است که آثاری د مورد جانورشناسی، حشره‌شناسی و زمین شناسی را در خود جای داده است.
پارک

پارک‌های دانشگاه که در منطقه شمال‌شرقی شهر قرار دارند نیز از اموال دانشگاه آکسفورد هستند. این پارک‌ها در طول روز به شکل مجانی به روی عموم باز هستند و شامل باغ‌های زیبا و نمایش گیاهان نادر و زیبا می‌شود.
سازمانی

دانشگاه آکسفورد علاوه بر سیستم مدیریت، دارای سیستم دانشکده‌های خود مختار است به این گونه که بیش از ۴۰ دانشکده این دانشگاه خودمختار عمل می‌کنند. دانشگاه یک رئیس رسمی دارد که در حال حاضر مسئولیتش بر عهده کریس پاتن است. عنوان ریاست معمولاً تشریفاتی و افتخاری بوده و رئیس دانشگاه در جریان امور روزانه و فعالیت‌هابه شکل ریز و دقیق (که رؤسای سایر دانشگاهها درگیر آن هستند) نیست. رئیس دانشگاه برای خود یک معاون نیز دارد که اندرو همیلتون هم‌اکنون عهده دار این سمت است.
دانشکده‌ها

تمام دانشجویان و بیشتر کادر آکادمیک دانشگاه باید عضو یک دانشکده باشند. دانشگاه آکسفورد ۳۸ دانشکده مختلف و ۶ موسسه آموزشی (تحت مالکیت آکسفورد) دارد که هرکدام از این مراکز دانشجویان و کادر را طبق ساختار داخلی خود کنترل می‌کنند.
مالی

در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ درآمد دانشگاه آکسفورد برابر بود با ۱.۰۱۶ میلیون یورو که از این مقدار ۴۰۹ میلیون یوروی ان مربوطه به تحقیقات و طرح‌های پژوهشی، ۲۰۴ میلیون یورو مربوطه به درامد تدریس و ۱۷۳ میلیون یوروی ان مربوطه به درآمدهای آکادمیک دانشگاهی بود. دانشکدهر ها نیز به معمولاً تا ۳۶۱ میلیون یورو برای خود درآمد دارند.
زندگی دانشجویی
سنت‌ها
کلاب و انجمن‌ها
دانشجویان سابق

درطوب سال‌های فعالیت دانشگاه آکسفورد، خیلی از دانشجویان این دانشگاه موفق به کسب شهرت بسیاری برای خود شدند. به عنوان مثال ۴۶ نفر از اشخاصی که تاکنون جایزه نوبل را دریافت کرده‌اند یا دانش‌آموخته این دانشگاه بوده‌اند و یا در اینجا تدریس کرده بودند.

۲۶ نخست‌وزیر انگلیس، بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای مجلس عوام، بیش از ۵۰ برنده مدال المپیک ورزشی و بیش از ۳۰ نفر از رهبران سیاسی دنیا از دیگر کشورها نیز در بین دانش‌آموختگان این دانشگاه هستند.

انتشارات دانشگاه آکسفورد

انتشارات دانشگاه آکسفورد (به انگلیسی: Oxford University Press، به اختصار OUP) بزرگترین انتشارات دانشگاهی جهان و متعلق به دانشگاه آکسفورد است.[۱]