اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

موریس مترلینک

موریس پُلیدور ماری برنار مترلینک (به فرانسوی: Maurice Polydore Marie Bernard Maeterlinck) نویسنده، شاعر و فیلسوف بلژیکی بود.

محتویات

    ۱ زندگی نامه
    ۲ آثار
        ۲.۱ درام
        ۲.۲ مقاله
        ۲.۳ سایر آثار
    ۳ پایان زندگی
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ منابع
    ۶ پیوند به بیرون

زندگی نامه

مترلینک در سال ۱۸۶۲ در شهر گنت در قسمت فلاندر کشور بلژیک متولد شد. زبان آلمانی و فرانسه را در خانواده فراگرفت و در مدرسه زبان لاتین آموخت. وی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه سن بارب به پایان برد و جهت فراگیری رشته حقوق، فلسفه و حشره شناسی وارد دانشگاه گردید و مدارج آن را با موفقیت پشت سر نهاد و پس از فارغ التحصیلی به سال ۱۸۸۴ به عضویت کانون وکلای دادگستری شهر کان درآمد و بعد به ریاست این کانون رسید.

اما محیط آنجا نتوانست روح کاوشگر او را آرام سازد، لذا به سال ۱۸۸۷ به فرانسه رفت. ولی چند ماه پس از ورودش به فرانسه به علت مرگ پدر مجبور به ترک آنجا شد و دوباره به شهر کان مراجعت نمود. مرگ پدر اثر عجیبی در وی گذاشت و عاملی گشت که غور او را در فلسفه هستی و حیات زیاد کرد و از آن پس شروع به نوشتن نمایشنامه کرد که اولین اثرش با موفقیت همراه نبود. وی مجدداً به سال ۱۸۹۶ به پاریس رفت و در آنجا تحت تاثیر آثار بزرگان مکتب سمبولیسم قرار گرفت. وی به سال ۱۹۰۰ با زنی به نام ژرژت لبلان (Georgette Leblance) آشنا شد که حکایت مادی و معنوی این زن در وی اثر فراوان داشت. او دو بار جایزه ادبیات نمایشی فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه را به خود اختصاص داد و به سال ۱۹۱۱ جایزه ادبی نوبل را دریافت نمود. اما به خاطر دلبستگی ملی، عضویت در فرهنگستان فرانسه را که به وی پیشنهاد شده بود نپذیرفت. مترلینک دراوج محبوبیت و شهرت به سال ۱۹۲۰ به آمریکا رفت و تا پایان جنگ جهانی دوم و اشغال بلژیک توسط هیتلر به سال ۱۹۴۰ در آمریکا ماند.

وی شاهکار نمایشنامه نویسی خود را به سال ۱۹۰۷ به نام پرنده آبی به قلم کشید که در کمترین مدت به چندین زبان ترجمه گشت. حال دیگر او در اوج شهرت بود و پادشاه بلژیک به وی لقب اشرافی کنت را داده بود و پادشاه انگلستان کاخی را برای وی در آنجا ساخت. او به شیوه سمبولیست‌ها اشعار خود را می‌سرود و ترجمه‌هایش جزو شاهکارهای جاویدان ادبیات فرانسه محسوب می‌گردد. مترلینک آثار زیادی از خود به جای گذاشته‌است. وی به سال ۱۹۴۹ در سن ۸۷ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
آثار
درام

    پرندهٔ آبی - (نمایشنامه‌ای که برنده جایزهٔ نوبل در سال ۱۹۱۱ شده)

ژویزل (نمایشنامه) - این نمایشنامه حکایت عشق ژویزل به لانسور است و به گونه ای پایداری در عشق را توصیف می کند.
مقاله
موریس مترلینک قبل از سال ۱۹۰۵

    گنجینهٔ فقرا
    عقل و سرنوشت
    زندگی زنبور عسل
    معبد ویران
    دو باغ
    هوش گل ها
    بقایای جنگ
    زندگی موریانه
    زندگی فضا
    زندگی مورچه
    سایه بال‌ها

سایر آثار

    مرگ
    صاحب خانهٔ ناشناس
    جاده‌های کوهستانی
    راز بزرگ
    عرصهٔ فرشتگان
    ساعت ریگی
    قانون بزرگ
    قبل از سکوت بزرگ
    دروازهٔ بزرگ
    خدا و هستی
    بعد چهارم
    رستاخیز
    نابینایان

پایان زندگی

موریس مترلینک در سال‌های پایان زندگی دچار اختلال حواس شد و در یکی از تیمارستان‌های ویژه در آمریکا به سر برد. وی در تاریخ ۱۹۴۹ میلادی بر اثر سکتهٔ قلبی درگذشت.

۱۹۱۱ (میلادی)

رویدادها

    ۱۸ فوریه - روی دادن زمین‌لرزه‌ای سخت در بدخشان تاجیکستان و در پی آن پدید آمدن سد طبیعی سریز
    ۱۵ ژوئن - ثبت شرکت آی‌بی‌ام در نیویورک
    ۲۴ ژوئیه - کشف دوبارهٔ شهر ماچو پیچو توسط هیرام بینگهام
    ۱۲ دسامبر - تغییر پایتخت هندوستان از کلکته به دهلی نو
    ۱۴ دسامبر - رسیدن روئال آمونسن به قطب جنوب
    ۲۹ دسامبر - انتخاب سون یات سن به عنوان اولین رئیس جمهور جمهوری چین

زادروزها

    ۶ فوریه - رونالد ریگان، چهلمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
    ۸ فوریه - الیزابت بیشاپ، شاعر آمریکایی
    ۱۲ مارس - ویلیام پاتریک هیتلر، برادرزادهٔ آدولف هیتلر
    ۲۴ مارس - جوزف باربرا، کارتونیست آمریکایی و از بنیانگذاران شرکت انیمیشن سازی هانا-باربرا
    ۲۶ مارس - تنسی ویلیامز، نمایشنامه‌نویس آمریکایی
    ۵ مه - آندور لیلینتال، استاد بزرگ شطرنج
    مه - غلامحسین بنان، خوانندهٔ ایرانی
    ۳۰ ژوئن - چسلاو میلوش، شاعر، مترجم و استاد دانشگاه لهستانی
    ۵ ژوئیه - ژرژ پمپیدو، نخست وزیر و رئیس جمهور فرانسه
    ۷ ژوئیه - جیان کارلو منوتی، آهنگساز ایتالیایی‌الاصل آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر
    ۲۱ ژوئیه - مارشال مک‌لوهان، فیلسوف و نظریه‌پرداز ارتباطات کانادایی
    ۱۹ سپتامبر - ویلیام گلدینگ، شاعر و رمان‌نویس بریتانیایی برندهٔ جایزه نوبل ادبیات
    ۲۴ سپتامبر - کنستانتین چرننکو، سیاست‌مدار اتحاد شوروی و دبیر کل حزب کمونیست اتحاد شوروی
    ۲ نوامبر - اودیسیاس الیتیس، شاعر یونانی و برنده جایزه نوبل ادبیات
    ۳ دسامبر - نینو روتا، آهنگ‌ساز ایتالیایی
    ۵ دسامبر - کارلوس ماریگلا، انقلابی برزیلی
    ۱۱ دسامبر - نجیب محفوظ، نویسنده و نمایشنامه‌نویس مصری و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات
    ۲۲ دسامبر - گروته ریبر، مهندس آمریکایی
    تاریخ نامشخص
        ساتم الوغ‌زاده، نویسندهٔ تاجیک
        مردخای بهایف، از شاعران پارسی‌گوی
        ارنست کامپ، معمار آمریکایی

مرگ‌ها

    ۱ مارس - یاکوبوس هنریکوس وانت‌هوف، فیزیک‌دان و شیمی‌دان آلی هلندی و برندهٔ جایزه نوبل شیمی
    ۱۸ مه - گوستاو مالر، آهنگساز و رهبر ارکستر اتریشی
    ۲۰ ژوئن - قازاروس آقایان، نویسنده، آموزگار و زبان‌شناس ارمنی
    ۲۹ اکتبر - جوزف پولیتزر، روزنامه‌نگار آمریکایی و بنیانگذار جایزه ادبی پولیتزر
    ۲۶ نوامبر - پل لافارگ، نویسنده و فعال سیاسی سوسیالیست فرانسوی
    سر ویلیام گیلبرت، کمدی نویس انگلیسی

جوایز نوبل

    جایزه صلح نوبل -
    جایزه نوبل فیزیک - ویلهلم وین به خاطر کشف قوانین تابش گرما.
    جایزه نوبل شیمی - ماریا اسکلودوسکا-کوری
    جایزه نوبل ادبیات - موریس مترلینگ
    جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی -

باشگاه فوتبال زسکا مسکو

باشگاه فوتبال زسکا مسکو یا به اختصار زسکا مسکو (به روسی: Профессиональный
футбольный клуб ЦСКА Москва) یک باشگاه فوتبال در شهر مسکو در روسیه می‌باشد.

این باشگاه در سال ۱۹۱۱ تأسیس شده است.

آرتور ژورژه

آرتور ژورژه (به پرتغالی: Artur Jorge Braga Melo Teixeira) (متولد ۱۳ فوریه ۱۹۴۶ در شهر پورتوی پرتغال) بازیکن سابق فوتبال پرتغال است.

محتویات

    ۱ موفقیت‌ها
    ۲ بازیگری
    ۳ مربیگری
    ۴ منابع

موفقیت‌ها

جرج سابقه بازی در تیم بنفیکا و همچنین تیم ملی فوتبال پرتغال را دارد. وی که از دهه ۱۹۸۰مربیگری را شروع کرده‌است، به همراه تیم پورتو به موفقیت‌های بسیاری دست یافته و هدایت تیم‌هایی متعددی از جمله پاری سن ژرمن و زسکا مسکو را بر عهده داشته‌است. وی که هوادارانش او را به نام «شاه آرتور» می‌شناسند، تجربه مربیگری در تیم‌های ملی پرتغال، کامرون و سوییس را هم در کارنامه دارد.[۱]
بازیگری

او بازی فوتبال خود را از تیم پورتو شروع کرد.او در تیم‌های مختلف کشور پرتغال بازی کرد.اما هنگامی که پایش هنگام تمرین در تیم ملی پرتغال شکست فوتبال را کنار گذاشت[۲]..
مربیگری

او پیش از ایران سرمربیگری تیم‌های ملی فوتبال سوئیس و پرتغال را هم بر عهده داشته است[۳]. در زمینه تیم‌های باشگاهی هم او مربیگری تیم‌های باشگاهی ویتوریو گیمارش، بلننزه، پورتیمنونسه، آکادمیکا کوئیمبرا، پورتو و بنفیکا از پرتغال، ماترا ریسینگ و پاری‌سن ژرمن از فرانسه، ویتس‌آرنهم هلند، النصر و الهلال عربستان و زسکا مسکو روسیه را برعهده داشته است

دایانا، شاهدخت ولز

دایانا، شاهدخت ولز[۲] (به انگلیسی: Diana, Princess of Wales) (دایانا فرانسس اسپنسر (به انگلیسی: Diana Frances Spencer); زادهٔ ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ - درگذشتهٔ ۳۱ اوت ۱۹۹۷) همسر اول چارلز، شاهزاده ولز، بزرگترین فرزند و ولیعهد ملکه الیزابت دوم بود.[۳]

او برای فعالیت هایش در زمینهٔ جمع آوری پول برای خیریه های بین‌المللی و همچنین به عنوان یک شخصیت برجسته و مشهور در قرن بیستم شناخته شده بود. ازدواج او با شاهزادهٔ ولز در تاریخ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل بر‌گزار شد که مخاطبانی جهانی داشت و به وسیلهٔ بیش از ۷۵۰ میلیون نفر تماشا شد.[۴] با این ازدواج او القاب شاهدخت ولز، دوشس کورنوال، دوشس رافیسِی و کنتس چِستِر را به دست آورد. ثمرهٔ این ازدواج دو پسر بود، شاهزادگان ویلیام و هری،[۵] کسانی که در ردیف رسیدن به تاج و تخت بریتانیا دوم و چهارم هستند.

دایانا در یکی از خانواده های اشرافی انگلیس با دودمانی سلطنتی متولد شد. وی با اعلام نامزدی اش به چهره ای جهانی مبدل شد. او برای کارهای خیرخواهانه به رسمیت شناخته شده بود و از سال ۱۹۸۹ تا زمان مرگش، رئیس بیمارستان تخصصی اُرموند بود. دایانا در دوران ازدواجش و پس از آن به عنوان چهرهٔ برجستهٔ مطبوعات باقی‌ماند و ازدواج او پس از ۱۵ سال با طلاقی در تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۹۶ به پایان رسید. توجه رسانه ها و مطبوعات جهان برای آخرین بار در تاریخ ۳۱ اوت ۱۹۹۷ به دایانا جلب شد، روزی که او در یک تصادف رانندگی در پاریس کشته شد.

محتویات

    ۱ اوایل زندگی
    ۲ تحصیلات و اشتغال
    ۳ ازدواج با شاهزادهٔ ولز
        ۳.۱ نامزدی و عروسی
    ۴ شاهدخت ولز
    ۵ جدایی از شاهزاده چارلز
    ۶ مرگ
    ۷ فعالیت‌های اجتماعی
    ۸ دانستنی‌ها
    ۹ شایعات
    ۱۰ عناوین، لقب ها و نشان ها
    ۱۱ دودمان
    ۱۲ پانویس
    ۱۳ منابع
    ۱۴ پیوند به بیرون

اوایل زندگی

دایانا در ساعت ۷:۴۵ عصر در تاریخ ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ در شهر کوچک سندرینگهام در منطقهٔ نورفولک به دنیا آمد.[۶][۷] او چهارمین فرزند از بین پنج فرزند ویسکُنت و ویسکُنتس آلتروپ بود.[۶][۷][۸] اسپنسرها از خاندان های قدیمی و بسیار مهم بریتانیا هستند که نسل های متمادی با خاندان سلطنتی رابطهٔ نزدیک داشتند.[۹] آن ها امیدوار بودند که پسری متولد شود تا نسل خانواده را ادامه دهد و به همین علت تا یک هفته نامی برای بچه انتخاب نشد، تا این که آن ها "دایانا فرانسس" را از روی اسم "دایانا راسِل، دوشس بِدفورد"، که از خویشاوندان گذشتهٔ آن ها بود، و همچنین از روی اسم مادر دایانا، "فرانسس روچه"، برداشتند.[۱۰] دایانا در کلیسای سنت ماری مگدالنه غسل تعمید داده شد.[۱۰] او دو خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر به نام های سارا، جین و چارلز داشت.[۶][۸] او همچنین برادری نوزاد به نام جان داشت که حدود یک سال قبل از تولد او فوت کرده بود.[۷][۸] میل برای داشتن یک وارث، اجباری به ازدواج اسپنسرها اضافه کرد و بر طبق گزارش ها لِیدی آلتروپ به کلینیک رفته بود تا علت "مشکل" را مشخص کند.[۷] این رفتارها به وسیلهٔ برادر کوچکتر دایانا، "تحقیر آمیز" خوانده شد، و بعدها چنین گفت: "آن دوران بسیار برای والدینم وحشتناک بود و علت طلاقشان شد و فکر نمی‌کنم آن ها هیچ وقت با این مسئله کنار آمده باشند".[۱۰] دایانا در پارک هاوس بزرگ شد، جایی که به خانه سندرینگهام نزدیک بود.[۸]

دایانا هشت سال داشت که پدر و مادرش، به خاطر خیانت مادر وی با فردی به نام "پیتر شاند کید" (ناپدری آیندهٔ دایانا)، از هم طلاق گرفتند.[۱۱][۸] اندرو مورتون در کتابی که دربارهٔ زندگی دایانا نوشته این طور می آورد که: دایانا زمانی را که لرد آلتروپ داشت چمدان ها را در ماشین می گذاشت به خاطر داشت و بعد از آن لیدی آلتروپ در ماشین نشست و آن ها از دروازهٔ پارک هاوس خارج شدند.[۷] دایانا در زمان جدایی والدین، به همراه مادرش در لندن زندگی کرد، اما در تعطیلات کریسمس، لرد آلتروپ به همسر سابقش اجازهٔ بازگشت با دایانا را نداد. مدت کمی بعد از آن، لرد آلتروپ سرپرستی دایانا را با کمک مادرزن سابقش، "لیدی فِرموی"، برنده شد.[۶] دایانا ابتدا در مدرسه ای نزدیک نورفولک تحصیل کرد و سپس به یک مدرسهٔ شبانه روزی در کنت فرستاده شد.[۶] در ۱۹۷۳، لرد آلتروپ رابطه ای را با "راینه، کنتس دارتموث" آغاز نمود.[۱۲] دایانا سپس با نام "لِیدی دایانا اسپنسر" شناخته شد، زمانی که پدرش در سال ۱۹۷۵ لقب "اِرل اسپنسر" را دریافت نمود.[۱۳] لیدی دارتموث، نامحبوب و نامهربان در نظر دایانا، با لرد اسپنسر در لندن در تاریخ ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۷۶ ازدواج نمود.[۸] دایانا همیشه به عنوان آدمی کمرو در دوران رشدش شناخته شده ولی او هم در رقص و هم در آواز بسیار استعداد داشت. او همچنین با کودکان بسیار مهربان و صبور بود. پس از اتمام تحصیلات در سوئیس، دایانا به لندن بازگشت. او کار با کودکان را آغاز نمود و به عنوان یک پرستار بچه در مدرسهٔ جوانان انگلستان شروع به کار کرد.[۶] ظاهراً دایانا با شاهزادگان اندرو و ادوارد (برادران کوچکتر چارلز)، آن همان زمانی که خانواده اش پارک هاوس را، که یکی از دارایی های ملکه در سندینگهام است را در اختیار داشتند، بازی می کرده است.[۶][۱۴]
تحصیلات و اشتغال
منطقهٔ کالهِرن، لندن (سمت چپ)

در ۱۹۶۸، دایانا به یک مدرسهٔ شبانه روزی دخترانه فرستاده شد.[۱۵] زمانی که جوان بود، به یک مدرسهٔ محلی عمومی رفت. آنجا در زمینهٔ تحصیلات، استعدادی از خود نشان نداد و سپس به مدرسه ای در کنت فرستاده شد که آن جا هم به عنوان دانش آموزی ضعیف شناخته شد و پس از تلاشی بیهوده، دوباره همهٔ درس ها را رد شد.[۱۵] هر چند او استعدادی ویژه در موسیقی، به عنوان یک پیانیست تمام عیار، از خودش نشان داد.[۱۶] این حضور برجستهٔ او در این زمینه، باعث دریافت جوایزی به وسیلهٔ او شد. در ۱۹۷۷، او کنت را به قصد تحصیل در یک مدرسهٔ تکمیلی دختران در سوئیس ترک کرد. حدوداً آن زمان بود که شوهر آینده اش را که درگیر رابطه ای با خواهر بزرگترش، سارا، بود را برای اولین بار ملاقات کرد. دایانا همچنین در شنا و غواصی خوش درخشید و بعد از آن به یک مربی باله در بالهٔ سلطنتی مبدل شد. سپس برای مدتی طولانی به باله پرداخت اما با افزایش سن، قد نسبتاً بلندش برای این کار مناسب دیده نشد.

دایانا در ۱۹۷۸ به لندن آمد و از آن جایی که مادرش بیشتر سال را در اسکاتلند بود، دایانا برای زندگی به آپارتمان مادرش در لندن رفت. کمی بعد از آن، آپارتمانی به قیمت پنجاه هزار پوند برای او، به عنوان هدیهٔ تولد هجده سالگی، در منطقهٔ کالهِرن خریده شد. او تا سال ۱۹۸۱ با سه تن از دوستانش در آن آپارتمان زندگی کرد. او در لندن، بنا به درخواست مادرش، پخت‌وپز پیشرفته را آموخت در حالی که هیچ وقت یک آشپز زرنگ و خبره نشد و به جای آن مربی رقص برای جوانان شد، تا زمانی که بر اثر یک حادثه در هنگام اسکی، سه ماه شغلش را رها کرد. سپس یک کار به عنوان دستیار گروه بازی در یک مدرسه پیدا کرد و کارهایی مانند نظافت را برای خواهرش سارا و بسیاری از دوستانش انجام داد و همچنین به عنوان میزبان و مهماندار در مهمانی ها کار کرد. دایانا همچنین مدتی به عنوان پرستار بچه، برای یک خانوادهٔ آمریکایی که در لندن زندگی می کردند، کار کرد.[۱۷]
ازدواج با شاهزادهٔ ولز

شاهزاده چارلز در گذشته با خواهر بزرگتر دایانا، یعنی سارا، ارتباط داشت و پس از آن در اوایل سی سالگی تحت فشار شدید برای ازدواج قرار گرفته بود.

شاهزادهٔ ولز سال های متمادی با لِیدی دایانا آشنایی داشت، اما برای اولین بار در تابستان ۱۹۸۰ به طور جدی و به عنوان عروس خودش به او نگریست. در آن زمان آن ها در یک آخر هفته در دهکده ای مهمان بودند و در آن جا با هم بازی چوگان تماشا کردند. این رابطه ادامه یافت تا جایی که چارلز، دایانا را برای مسافرت با کشتی در یک آخر هفته دعوت نمود. سپس او را به قلعهٔ بالمورال (مقر خاندان سلطنتی در اسکاتلند) دعوت کرد تا با خانواده اش ملاقات کند. دایانا به وسیلهٔ ملکه الیزابت دوم، شاهزاده فیلیپ، دوک ادینبرا و ملکه الیزابت، ملکه مادر مورد خوش آمد گویی واقع شد. سرانجام آن ها به لندن رفتند و شاهزاده در ۶ فوریهٔ ۱۹۸۱، خواستگاری نمود که با جواب مثبت از جانب دایانا همراه شد، اما مراسم نامزدی برای چند هفتهٔ بعد مخفی نگاه داشته شد.[۱۸]
نامزدی و عروسی

نامزدی آن ها در ۲۴ فوریهٔ ۱۹۸۱ رسماً اعلام شد و بعد از آن لِیدی دایانا حلقه ای سی هزار پوندی (نود و چهارهزار و هشتصد پوند به قیمت امروز) با ۱۴ الماس بسیار زیبا در اطراف و یک یاقوت کبود ۱۲ قیراطی بیضی شکل در وسط که در طلای سفید ۱۸قیراطی واقع شده بود و شبیه حلقهٔ مادر خودش بود را انتخاب نمود.[۱۹] حلقه در آن زمان به وسیلهٔ جواهرساز سلطنتی ساخته شد ولی غیر معمول برای یک عضو خاندان سلطنتی، حلقه کاملاً منحصربه‌فرد نبود و مشابه آن در کلکسیون جواهرسازان سلطنتی وجود داشت. حلقه بعدها و در سال ۲۰۱۰ به عنوان حلقهٔ نامزدی کاترین میدلتون مورد استفاده قرار گرفت.[۲۰] همچنین از این حلقه، نسخه های مشابه بسیاری در سراسر جهان ساخته شد.[۲۱]

دایانای بیست ساله با ازدواجش با شاهزاده چارلز در تاریخ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۹۸۱ در کلیسای جامع سنت پل شاهدخت ولز شد. علت انتخاب سنت پل به جای کلیسای وست‌مینستر به خاطر فضای بیشتر بود که مناسب تعداد زیاد مهمان ها باشد و این ازدواج هم ازدواجی "شاه و پریان" مانند تلقی شد و با تماشای عده ای نزدیک به هفتصد و پنجاه میلیون از پای تلویزیون و صف کشیدن ششصد هزار نفر در بیرون کلیسا و خیابان ها همراه گردید.[۱۹][۲۲] در محراب کلیسا، دایانا تصادفاً ترتیب دو نام اول چارلز را اشتباه کرد و به جای "چارلز فیلیپ"، "فیلیپ چارلز" آرتور جرج را به زبان آورد.[۲۳] او همچنین در ادامهٔ سوگند، عبارت "اطاعت از همسر" را بر زبان نیاورد که به درخواست خودشان این رسم را کنار گذاشتند و در آن زمان نقدهایی در این زمینه صورت گرفت.[۲۴] دایانا در مراسم، لباسی به ارزش نه هزار پوند بر تن کرد که از دنباله ای به طول بیست و پنج فوت (هشت متر) برخوردار بود.[۲۵]

شاهزاده و شاهدخت ولز بخشی از ماه عسلشان را در خانهٔ خانوادهٔ مونتباتن (خانوادهٔ پدری چارلز) در همپشر گذراندند و سپس با پروازی به نزدیکی جبل طارق رفتند تا در آن جا به کشتی بریتانیا بپیوندند و طی یک سفر دریایی دوازده روزه از دریای مدیترانه و مصر دیدن کنند.[۳] آن ها همچنین از تونس، ساردنی و یونان نیز دیدن کردند و در آخر با یک توقف کوتاه در بالمورال، ماه عسل خود را به پایان رساندند.[۳]

پس از شاهدخت ولز شدن، دایانا به طور خودکار به سومین زن عالی رتبهٔ بریتانیا (پس از ملکه و ملکهٔ مادر) مبدل شد و به عنوان چهارمین یا پنجمین شخص در رتبه بندی سایر قلمروهای همسود پس از ملکه، دوک ادینبرا، ملکهٔ مادر و شاهزادهٔ ولز در نظر گرفته شد. پس از چند سال، ملکه به دایانا نشان های سلطنتی مختلف را برای واضح کردن عضویت او در خاندان سلطنتی اهدا نمود. نیم‌تاجهای مختلف به او هدیه کرد و مدال عضویت در خاندان سلطنتی الیزابت دوم را به او اعطا نمود.[۲۶]
شاهدخت ولز
در حال رقص با جان تراولتا

شاهزاده چارلز، شاهزادهٔ ولز بود و دایانا با ازدواج با او لقب شاهدخت ولز را دریافت کرد و عملاً به عضویت خانواده سلطنتی درآمد. وی در سالهای بعد در بسیاری از برنامه‌های داخلی و خارجی شرکت کرد و همراه با شاهزاده چارلز یا به تنهایی به بسیاری از کشورهای جهان بویژه قلمروهای همسود سفر کرد.
جدایی از شاهزاده چارلز

شهرت و محبوبیت دایانا و چارلز باعث شد تا کوچک‌ترین کارهای آنان نیز توسط رسانه‌ها و پاپاراتزی‌ها پوشش داده شود و بسیاری از مسائل خصوصی آنان در مطبوعات منعکس گردد. از جمله آنان روابط نامشروعی که چارلز پیش از زندگی با دایانا داشت. در تمام این سالها دایانا و چارلز از خبرسازترین افراد پادشاهی متحده بودند.

این دو از سال ۱۹۹۲ جدای از هم زندگی کردند اما سرپرستی فرزندانشان را بصورت مشترک برعهده داشتند. در همین حال چارلز نیز مجدداً رابطه‌اش را با کامیلا آغاز کرد و بعدها هم به داشتن رابطۀ عاشقانه با کامیلا اعتراف نمود. پرنسس دایانا در سال ۱۹۹۵ در یک برنامه تلویزیونی در بی بی سی پرده از نگرانی‌ها و مشکلات درونی خانواده برداشت و از فشارهای رسانه‌ای و اجتماعی که بر وی بود گلایه کرد. وی علت به وجود آمدن این مشکلات را کامیلا پارکر بیان کرد و گفت که در این ازدواج سه نفر حضور داشتند. وی همچنین چارلز را در مورد این مسئله مقصر دانست. به همین خاطر کامیلا از شوهرش جدا شد. این موجب دشمنی بیشتر دایانا و کامیلا شد و سرانجام کتابی با عنوان دایانا:داستان واقعی اش و به دنبال آن دروازۀ کامیلا، غارتگر خانه ها منتشر شد که در آن به بدگویی و روابط عاشقانه و مشکلات زندگی این دو نفر پرداخته شده بود. سرانجام دایانا و چارلز در ۲۸ اوت ۱۹۹۶ با پیشنهاد ملکه رسماً از هم طلاق گرفتند. با این کار عنوان سلطنتی دایانا قدری پائین آمد اما چون وی مادر دو تن از شاهزادگان بود تا آخر عمر به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی باقی‌ماند و لقب پرنسس ولز را حفظ کرد.
مرگ
مجسمه قربانیان بی گناه در هارودز

دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. کسی که وی می خواست با او ازدواج کند دودی الفاید نام داشت. این خبر حتی از ماجرای رابطۀ دوبارۀ چارلز و کامیلا داغتر بود زیرا اگر این ازدواج صورت می گرفت دایانا القاب سلطنتی اش را از دست می داد و دیگر عضو خانوادۀ سلطنتی محسوب نمی شد. هر چند که این ازدواج هیچ وقت صورت نگرفت زیرا در ۳۱ اوت ۱۹۹۷، دایانا در یک تصادف شدید رانندگی درگذشت. وی آن شب به همراه نامزدش دودی الفاید و راننده‌اش برای فرار از دست عکاسان از درب پشتی هتل خارج شد و قصد خروج از پاریس را داشت. آن ها در یک بنز لیموزین در تونلی در پاریس مشغول به حرکت بودند که ماشینشان به دلیل سرعت زیاد و عدم کنترل راننده با دیواره تونل الما پاریس برخورد کرد و راننده و الفاید به سرعت جان باختند. بعد از تصادف به نظر نمی آمد دایانا صدمه ای جدی دیده باشد اما وی یک بار در آمبولانس دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان هم بر اثر خونریزی ریوی و مغزی درگذشت. تنها کسی که در این میان جان سالم به در برد محافظ شخصی دایانا بود. بعدها معلوم شد که نه دایانا و نه الفاید هیچکدام کمربند ایمنی نبسته بودند. همچنین گفته شد که راننده سه برابر بیشتر از اندازه مجاز نوشیدنی الکلی مصرف کرده بود. پدر دودی اسپانسر فیلم قتل غیرقانونی شد که در آن نیمهٔ تاریک مرگ پرنسس دایانا و پسرش نمایش داده شده است.

بعد از مرگ دایانا چارلز به همراه خواهران و برادر دایانا برای آوردن بدن او از لندن به پاریس سفر کردند. بعد از بازگشت، ملکه الیزابت دوم اعلام کرد که بعد از جدایی از چارلز، دایانا دیگر عضوی از خانواده سلطنتی نیست و نباید تشییع جنازه رسمی برای وی بر‌گزار شود. این گفته اعتراض زیادی را به دنبال داشت و سرانجام با اصرار شاهزاده چارلز مراسمی رسمی برای دایانا برپا شد [۲۷].
فعالیت‌های اجتماعی

هرچند شاهدخت دایانا به هنر علاقه داشت اما عمده شهرت وی بخاطر فعالیت‌های عام المنفعه و اجتماعی است. وی با تأسیس و یا همکاری با چندین موسسه خیریه، به مدرسه سازی، خانه سازی و کمک به بینوایان و دردمندان پرداخت. وی کمکهای شایان توجهی به جذامیان، مبتلایان به ایدز و آسیب دیدگان از مین در کشور آنگولا انجام داد. وی در سفر به مناطق بحران زده و محروم مانند آفریقا و بوسنی و هرزگوین با جدیت به دلگرمی دادن به محرومان و آسیب دیدگان پرداخت و با کسانی چون نلسون ماندلا، مایکل جکسون و مادر ترزا دیدار کرد.

علاوه بر این وی به عنوان همسر ولیعهد او را در سفرهای کاری همراهی می کرد. او با چارلز به کشورهای ایالات متحده، کانادا، ایتالیا، قلمروهای همسود و برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی سفر کرد. او همچنین برخی از سفرهای خود را به تنهایی انجام می داد و از بیمارستان ها و مکان های عمومی بازدید می کرد. همچنین وی به عنوان همسر ولیعهد از وظایف ویژه ای نیز برخوردار بود.
دانستنی‌ها

    دایانا در سال ۱۹۸۷ در ملا عام دست یک مبتلا به ایدز را گرفت تا به این طریق از آنان حمایت کند. بعدها وی با مبتلایان به جذام نیز چنین تماسهایی داشت [۲۸].
    بلافاصله بعد از تصادف عکاسان زیادی سر رسیدند و از صحنه عکسبرداری کردند اما پلیس دوربینهای آنها را ضبط کرد.
    در سال ۲۰۰۶ یک مجله ایتالیایی بنام چی برای نخستین بار عکسهایی از تصادف دایانا را چاپ کرد که با اعتراض انگلیسی‌ها مواجه شد.

شایعات

    از سال ۱۹۸۸ برای ترور شخصیتی وی به او تهمت داشتن روابط نامشروع بامردان مختلف زده شد است.
    پس از آشنایی پرنسس دایانا و دودی برخی میگفتند او از دودی الفاید حامله است تا از محبوبیت او بکاهند اما آزمایش های انجام شده پس از مرگ پرنسس دایانا تمام حرف هارا تکذیب می کند.

عناوین، لقب ها و نشان ها
نشان دایانا، شاهدخت ولز
نشان دایانا، شاهدخت ولز بعد از طلاق و تا زمان مرگش

    ۱ ژوئیه ۱۹۶۱ — ۹ ژوئن ۱۹۷۵: نجیب زاده دایانا فرانسس اسپنسر
    ۹ ژوئن ۱۹۷۵ — ۲۹ ژوئیه ۱۹۸۱: بانو دایانا فرانسس اسپنسر
    ۲۹ ژوئیه ۱۹۸۱ — ۲۸ اوت ۱۹۹۶: والاحضرتِ سلطنت شاهدخت ولز
        در اسکاتلند: ۲۹ ژوئیه ۱۹۸۱ — ۲۸ اوت ۱۹۹۶: والاحضرتِ سلطنت دوشس رافیسی
    ۲۸ اوت ۱۹۹۶ — ۳۱ اوت ۱۹۹۷: دایانا، شاهدخت ولز

القاب کامل دایانا بعد از ازدواجش بودند: والاحضرتِ سلطنت شاهدخت چارلز فیلیپ آرتور جورج، شاهدخت ولز و کنتس چستر، دوشس کورنوال، دوشس رافیسی، کنتس کریک، بارونس رنفریو، بانوی جزایر، شاهدخت اسکاتلند.

به هر حال بعد از طلاق از چارلز دایانا پیشوند والاحضرتِ سلطنت را از دست داد و از این القاب به صورت معمولی استفاده کرد. بعد از طلاق سایت خانواده سلطنتی اعلام کرد لقب اصلی دایانا به صورت دایانا، شاهدخت ولز می باشد.

۱۹۹۷ (میلادی)

رویداد های مهم

تاسیس اتحاد شرکتهای هوایی استار آلیانس.
مرگ‌ها

۲ ژوئیه: جیمز استوارت بازیگر آمریکایی

۳۱ اگوست: دیانا فرانسس اسپنسر شاهدخت بریتانیایی

هنگ کنگ

هنگ کنگ (به چینی: 香港) شهری است جزیره‌ای در چین که تا سال ۱۹۹۷ مستعمره بریتانیا بود.

محتویات

    ۱ جغرافیا
    ۲ تاریخچه
    ۳ نگارخانه
    ۴ پانویس
    ۵ جستارهای وابسته
    ۶ منابع
    ۷ پیوند به بیرون

جغرافیا

منطقه هنگ کنگ یکی از دو منطقه تقسیماتی ویژه در جمهوری خلق چین است. منطقه دیگر ماکائو است. منطقه هنگ کنگ در شرق دلتای رودخانه مروارید قرار گرفته و از سوی شمال با استان گوآنگ‌دونگ و از سوی جنوب با دریای چین جنوبی هم‌مرز است. هنگ کنگ از چهار منطقه اصلی تشکیل شده است که عبارتند از : جزیره هنگ کنگ ، جزیره لانتائو ، کولون ، سرزمین های جدید

شهر هنگ کنگ که در سدهٔ نوزدهم همچون یک بندر بازرگانی عمل می‌کرد امروزه به صورت یک مرکز اصلی امور مالی در جهان درآمده است.
تاریخچه

هنگ کنگ از سال ۱۸۴۲ تا ۱۹۹۷ جزو مستعمرات امپراتوری بریتانیا بود. در سال ۱۹۹۷ و پس از پایان یافتن پیمان پیشین به جمهوری خلق چین پیوست. بر پایه توافق بین بریتانیا و چین، قرار است هنگ کنگ تا سال ۲۰۴۷ از درجه بالایی از خودمختاری برخوردار باشد.

امپراتوری بریتانیا

امپراتوری بریتانیا (به انگلیسی: British Empire) به مجموعه قلمروها، مستعمرات، متعلقات و مناطق تحت حکومت پادشاهی متحد بریتانیای کبیر گفته می‌شود که بنیان آن از سده‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی آغاز شد و تا پایان قرن بیستم ادامه داشت.

امپراتوری بریتانیا در دوران طلایی خود، به بزرگترین امپراتوری تاریخ تبدیل شد و برای بیش از یک قرن ابرقدرت مطلق به شمار می‌رفت. مساحت نواحی تحت حکومت امپراتوری بریتانیا در سال ۱۹۲۲ به بیش از ۳۳ میلیون کیلومتر مربع و جمعیت امپراتوری به بیش از ۴۵۰ میلیون نفر رسید، و بدین ترتیب امپراتوری بریتانیا بر بیش از یک چهارم از خشکی‌های کره زمین و یک چهارم جمعیت جهان در آن دوران تسلط داشت. سرزمین‌های تحت فرمان این امپراتوری در سراسر جهان پراکنده بود و گفته می‌شد که «خورشید هیچگاه در امپراتوری بریتانیا غروب نمی‌کند». گستردگی امپراتوری بریتانیا به پراکندگی میراث سیاسی و فرهنگی بریتانیا و زبان انگلیسی در سراسر جهان انجامید.

در عصر کاوش در سده‌های ۱۵ و ۱۶ میلادی، کشورهای پرتغال و اسپانیا به عنوان پیشروان و پیشتازان اکتشاف و دریانوردی، مستعمرات و مسیرهای بازرگانی بسیاری را در سراسر جهان تاسیس کردند و از این راه ثروت بسیاری اندوختند. در رقابت با آنها، کشورهای فرانسه، انگلستان و هلند نیز کوشش‌های خود را برای ایجاد مستعمرات و شبکه‌های تجاری در سرزمین‌های قاره آمریکا و آسیا افزایش دادند. ایجاد پادشاهی بریتانیای کبیر پس از اتحاد پادشاهی‌های انگلستان و اسکاتلند، و پیروزی این کشور در چندین جنگ بر فرانسه و هلند، بریتانیا را تبدیل به قدرت استعماری برتر در آمریکای شمالی و شبه‌قاره هند نمود. با اینکه بریتانیا سیزده مستعمره مهم خود را پس از استقلال آمریکا در سال ۱۷۸۳ از دست داد، اما گسترش مستعمرات در آسیا، آفریقا و اقیانوسیه و پیروزی بر ناپلئون در سال ۱۸۱۵، بریتانیا را برای بیش از یک قرن به قدرت بلامنازع جهان تبدیل کرد و به آن کشور امکان داد که حیطه قدرت خود را بیش از پیش در جهان بگستراند. در این دوران، برخی از مستعمرات بریتانیا که دارای ساختار جمعیتی مهاجر سفیدپوست بودند خودمختاری نسبی دریافت کردند و برخی از آنان تبدیل به قلمروهای بریتانیا شدند.

تسلط مطلق اقتصادی بریتانیا با رشد کشورهای آلمان و ایالات متحده آمریکا در پایان قرن نوزدهم میلادی به تدریج به چالش کشیده شد. درگیری‌های اقتصادی و نظامی بریتانیا با آلمان نهایتاً به آغاز جنگ جهانی اول انجامید که در آن بریتانیا برای پیروزی، از نیروهای نظامی مستعمرات خود بهرهٔ بسیار برد. جنگ جهانی اول بار مالی سنگینی بر دوش بریتانیا گذاشت، و با اینکه مساحت سرزمین‌های امپراتوری پس از این جنگ به بیشترین حد خود رسید، بریتانیا مقام خود را به عنوان قدرت بی‌رقیب نظامی و صنعتی دنیا از دست داد. پس از آن و در جنگ جهانی دوم، علی‌رغم اینکه بریتانیا در شمار برندگان جنگ بود، اما هزینه‌های گزاف جنگ به پیکره امپراتوری صدمات بسیاری وارد کرد. به فاصله دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، بریتانیا به با ارزش‌ترین و پرجمعیت‌ترین مستعمره خود یعنی هندوستان، استقلال اعطا کرد.

در نیمه دوم قرن بیستم و در راستای فرایند مستعمره‌زدایی قدرت‌های اروپایی، بیشتر مستعمرات و مناطق تحت کنترل امپراتوری بریتانیا استقلال یافتند. این فرایند با بازگشت هنگ کنگ به چین در سال ۱۹۹۷ به پایان رسید. بسیاری از مستعمرات سابق امپراتوری پس از استقلال به عضویت اتحادیه کشورهای همسود بریتانیا درآمدند. شانزده کشور عضو این اتحادیه «قلمروهای همسود» نامیده می‌شوند که در آنها ملکه الیزابت دوم ریاست دولت را به عهده دارد. چهارده سرزمین هنوز مستقیماً تحت حاکمیت دولت بریتانیا هستند که به آنها «سرزمین‌های فرادریایی بریتانیا» گفته می‌شود.

محتویات

    ۱ گاه‌شمار امپراتوری بریتانیا
    ۲ جستارهای وابسته
    ۳ منابع
    ۴ پیوند به بیرون

گاه‌شمار امپراتوری بریتانیا
سفرهای اکتشافی ناخدا جیمز کوک در اقیانوسیه منجر به ایجاد مستعمرات جدیدی مانند استرالیا و زلاندنو شد.

سده ۱۶ و ۱۷

    برده‌داری و تجارت برده بین آفریقا و مستعمرات آمریکایی
    توسعه شبکه بازرگانی بین‌المللی
    اتحاد انگلستان و اسکاتلند و تشکیل پادشاهی بریتانیای کبیر
    رقابت با هلند در آسیا
    رقابت جهانی با فرانسه

مستعمرات امپراتوری بریتانیا در سال ۱۸۹۷ میلادی با رنگ قرمز در نقشه و یا زیر نامشان مشخص شده‌اند.

سده ۱۸ و ۱۹

    بنیان کمپانی هند شرقی در هندوستان
    از دست دادن مستعمرات سیزده‌گانه در آمریکای شمالی
    کاوش اقیانوسیه
    جنگ‌های ناپلئونی
    انقلاب صنعتی
    لغو برده‌داری

نگاره‌ای از سسیل رودز موسوم به «از کیپ تاون تا قاهره» در اشاره به تصمیم کشور برای ساخت راه‌آهن سراسری آفریقا برای پوشش مستعمرات در آن قاره.

سده ۱۹ و ۲۰

    گسترش کار کمپانی هند شرقی در آسیا
    ادغام ایرلند در پادشاهی بریتانیای کبیر و تشکیل پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند
    رقابت با امپراتوری روسیه
    گسترش مستعمرات آفریقایی از مصر تا آفریقای جنوبی
    تاسیس شرکت نفت برمه در شبه‌قاره هند
    اعطای خودمختاری به مستعمرات سفیدپوست‌نشین
    تاسیس شرکت نفتی رویال داچ شل با هلند
    تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس

کنفرانس امپراتوری در سال ۱۹۲۶ به میزبانی جرج پنجم پادشاه بریتانیا (فرد میانی در ردیف جلو) و نخست‌وزیران هفت قلمرو امپراتوری بریتانیا

جنگ جهانی اول

    پیروزی در جنگ جهانی اول
    پهناورترین امپراتوری تاریخ
    تاسیس بی‌بی‌سی و سرویس خبری امپراتوری
    استقلال ایرلند جنوبی و تبدیل دولت به پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی
    استقلال محدود مصر
    پیمان نظامی دریایی با آمریکا در برابر امپراتوری ژاپن
    تاسیس اتحادیه کشورهای همسود (مشترک‌المنافع) بریتانیا
    اعطای حق حاکمیت ملی و داشتن پارلمان به قلمروهای بریتانیا

جنگ جهانی دوم

    اعلام جنگ بریتانیا و مستعمرات آن (شامل هند) به آلمان
    حمله ژاپن به مستعمرات بریتانیا در شبه‌جزیره مالایا، هنگ کنگ و سنگاپور
    حمله ژاپن به آمریکا در پرل هاربر و ورود آمریکا به جنگ
    پیروزی متفقین از جمله بریتانیا در جنگ

دوران پس از جنگ

    ورشکستگی اقتصادی ناشی از هزینه‌ها و خرابی‌های جنگ
    انتقال برتری نظامی به دو قطب جدید شرق و غرب: شوروی و آمریکا
    گزینش سیاست اعطای استقلال و حاکمیت به مستعمرات سابق بدون درگیری
    تلاش برای حفاظت از مستعمرات تازه‌استقلال‌یافته در برابر کمونیسم
    استقلال هند
    ملی شدن کانال سوئز
    ملی شدن نفت ایران

دهه ۱۹۷۰ - استقلال گسترده مستعمرات

    استقلال مستعمرات آفریقایی
    استقلال مالت و قبرس
    استقلال مستعمرات خلیج فارس و خاور میانه
    استقلال برخی مستعمرات کارائیب و اقیانوسیه
    همکاری در بنیانگذاری اتحادیه اروپا

دهه ۱۹۸۰

    جنگ با آرژانتین و بازپس‌گیری جزایر فالکلند
    اعطای حق تغییر قانون اساسی بدون نیاز به نظارت بریتانیا به کانادا، استرالیا و زلاندنو
    توافق با چین بر سر بازپس دادن هنگ کنگ با حفظ برخی امتیازات

دهه ۱۹۹۰ - پایان امپراتوری

    بازپس‌دادن هنگ کنگ به چین

بریتانیا

بریتانیا[۱] یا پادشاهی متحد بریتانیا با نام رسمی پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی (به انگلیسی: United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland و به اختصار: UK) کشوری است واقع در اروپای غربی و به پایتختی شهر لندن. این کشور از چهار بخش تشکیل شده‌است: سه بخش آن کشورهای باستانی انگلستان و اسکاتلند و ولز هستند که روی‌هم بریتانیای کبیر را تشکیل می‌دهند. بخش چهارم ایرلند شمالی است که در جزیره ایرلند قرار دارد. پادشاهی متحد توسط اقیانوس اطلس از غرب و شمال، دریای شمال در شرق، کانال مانش در جنوب و دریای ایرلند در غرب احاطه شده است.

بریتانیا توسط حکومت سلطنت مشروطه مبتنی بر نظام پارلمانی به مرکزیت شهر لندن اداره می‌شود. این سرزمین از چهار کشور: انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی تشکیل شده. سه کشور اخیر دارای دولت‌های محلی هستند که با حدود اختیارات مختلف در چهار پایتخت به نام‌های ادینبرو، کاردیف و بلفاست اداره می‌شوند. هر چند جزایر گرنزی، جرزی و من تحت حمایت پادشاهی متحد هستند ولی جزو آن به شمار نمی‌روند. پادشاهی متحد دارای چهارده سرزمین آن سوی دریا است. این سرزمین‌ها بقایای امپراتوری بریتانیا هستند. این امپراتوری که بزرگترین امپراتوری تاریخ به شمار می‌رود در اوج خود در سده‌های ۱۹ و ۲۰ تقریباً یک چهارم زمین‌های کره زمین را شامل می‌شد. تأثیر فرهنگ بریتانیایی را می‌توان در زبان، فرهنگ و نظام‌های حقوقی مستعمرات سابق این امپراتوری مشاهده کرد.

پادشاهی متحد کشوری توسعه‌یافته است و دارای ششمین اقتصاد بزرگ دنیا بر اساس تولید ناخالص داخلی و هشتمین اقتصاد دنیا بر پایهٔ برابری قدرت خرید است. این پادشاهی نخستین کشور صنعتی دنیا است و در طول سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ قدرتی پیشرو در سطح بین‌الملل به شمار می‌رفت. این کشور هنوز هم در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی، نظامی، علمی و سیاسی دارای قدرت گسترده بین‌المللی است و جزو معدود اعضای ثابت دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد از زمان پیدایش آن در سال ۱۹۴۶ است. این کشور یکی از قدرت‌های شناخته‌شده‌ی دارای جنگ‌افزار اتمی در جهان است و از لحاظ هزینه‌های نظامی رتبهٔ چهارم جهان را دارد.

بریتانیا عضو اتحادیه اروپا و پیش از آن عضو جامعه اقتصادی اروپا از زمان پیدایش آن در سال ۱۹۷۳ بوده است. همچنین بریتانیا، عضو اتحادیه کشورهای همسود، شورای اروپا، جی۷، گروه هشت، گروه ۲۰، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و سازمان تجارت جهانی نیز می‌باشد.

در بسیاری از منابع ایرانی، کل کشور بریتانیا سهواً انگلستان یا به طور خلاصه انگلیس خوانده شده‌است. در منابع رسمی باید از عبارت‌های «پادشاهی متحد»، «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی»، «بریتانیای کبیر» یا «بریتانیا» استفاده کرد.[۲] در این متن و متون رسمی دیگر، عبارت انگلیس یا انگلستان فقط به انگلیس در نیمه جنوبی بریتانیا اشاره خواهد داشت.

محتویات

    ۱ مقام سلطنت
    ۲ نظام حقوقی
    ۳ واحد پول
    ۴ تاریخچهٔ تقسیم پوند به واحدهای کوچک‌تر
    ۵ تاریخ
    ۶ جغرافیا
    ۷ مراقبت‌های بهداشتی
    ۸ روابط خارجی
    ۹ شهرهای بزرگ
    ۱۰ پرچم بریتانیای کبیر
    ۱۱ گروه کشورهای همسود
        ۱۱.۱ بازیهای المپیک کشورهای همسود
        ۱۱.۲ رانندگی در کشورهای همسود
        ۱۱.۳ آمار کشورهای همسود
    ۱۲ دین و مذهب
    ۱۳ لهجه در فرهنگ بریتانیا
    ۱۴ جستارهای وابسته
    ۱۵ پانویس
    ۱۶ پیوند به بیرون

مقام سلطنت

در بریتانیا، مقام سلطنت جنبه تشریفاتی و نمادین دارد و اگرچه بسیاری از نهادهای حکومتی به نام پادشاه یا ملکه این کشور فعالیت می‌کنند، اما او عملاً دارای اختیارات اجرایی و در نتیجه، مسئولیت سیاسی نیست و تصمیمات حکومتی، حتی در مورد بسیاری از موضوع‌های مربوط به خاندان سلطنتی و نهاد سلطنت، به نام پادشاه یا ملکه اما توسط دولت، پارلمان و دیگر نهادها گرفته و اجرا می‌شوند.[۳]

هم‌اکنون الیزابت دوم رئیس دولت در بریتانیا و پانزده کشور دیگری است که وی بر آن‌ها سلطنت می‌کند.[۴]
نظام حقوقی

بریتانیا نظام حقوقی واحدی ندارد بلکه دارای ۳ نظام حقوقی مجزا است. نظام حقوقی انگلستان محدود به انگلستان و ولز است. نظام حقوقی ایرلند شمالی که محدود به ایرلند شمالی است، و نظام حقوقی اسکاتلند که در اسکاتلند اجرا می‌شود. نظام حقوقی انگلستان و ایرلند هر دو بر اساس اصول کامن لا تنظیم شده‌اند. کامن لا به طور خلاصه به این معنی است که حقوق توسط قضات دادگاه‌ها با در نظر گرفتن قوانین، سابقه قضایی و عقل سلیم ساخته می‌شود. نظام حقوقی اسکاتلند هم ترکیبی از کامن لا و نظام حقوق مدون است. قانون اتحاد ۱۷۰۷ بین پادشاهی‌های اسکاتلند و انگلستان که منجر به تشکیل پادشاهی متحد بریتانیای کبیر شد، استقلال نظام قضایی اسکاتلند از بقیه بریتانیا را تضمین می‌کند.
واحد پول

واحد پول بریتانیا پوند استرلینگ (Pound Sterling) است که با نماد £ شناخته می‌شود. پول مسکوک در تمامی بریتانیای کبیر یکی است و توسط بانک مرکزی بریتانیا (Bank of England) تولید و توزیع می‌شود. اما بانکهای اسکاتلند و ایرلند شمالی مجاز هستند اسکناس‌های خود را چاپ و توزیع کنند. تمامی این اسکناس‌ها علی‌رغم تفاوت ظاهری «پوند استرلینگ» هستند و از نظر ارزش برابرند (هرچند که در بازارهای غیررسمی ارز ایرلند با قیمتهای متفاوت عرضه می‌شوند[نیازمند منبع]).
تاریخچهٔ تقسیم پوند به واحدهای کوچک‌تر

اکنون پوند به یکصد پنی تقسیم می‌شود اما تا سال ۱۹۷۰ پوند تقسیمات گوناگونی داشت. یک پوند برابر با ۲۰ شیلینگ بود. هر ۲ شیلینگ واحد دیگری به نام فلورین را تشکیل می‌داد. بنا براین هر ۱۰ فلورین یک پوند می‌شد. هر شیلینگ برابر با ۱۲ پنی بود در نتیجه یک پوند ۲۴۰ پنی می‌شد. تقسیمات واحد پول بریتانیا به این موارد محدود نبود. هر پنج شیلینگ مساوی با یک کرون بود و هر پوند به ۴ کرون تقسیم می‌شد. بین سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ این تقسیمات پیچیده حذف شدند و پوند بریتانیا به صورت ساده برابر با یکصد پنی شد.
تاریخ
نوشتار اصلی: تاریخ بریتانیا

براساس برخی منابع نام بریتانیا برگرفته از نام قدیم این ناحیه در زمان بریتانیای روم به همراه شمایلی انسان‌دیسی شده در ظاهر یک بانو از الهه‌ای فنیقیه‌ای می‌باشد.[۵][۶]
جغرافیا
سکوی حفاری شرکت بی‌پی در دریای شمال

بریتانیا در سواحل شمال غربی اروپا واقع شده‌است و توسط دریای شمال از شبه جزیره اسکاندیناوی و هلند، و توسط کانال مانش از فرانسه جدا می‌گردد. این کشور از دو جزیره اصلی تشکیل شده است؛ جزیره اصلی و بزرگ‌تر «بریتانیای کبیر» نامیده می‌شود و شامل اسکاتلند، ولز و انگلستان (انگلند) است. جزیرهٔ دیگر «ایرلند» است که توسط دریای ایرلند از بریتانیای کبیر جدا می‌شود و شامل ایرلند شمالی (در شمال) و جمهوری ایرلند (در جنوب) می‌باشد. جمهوری ایرلند (ایرلند جنوبی) یک کشور مستقل و عضوی از اتحادیه اروپا است و بخشی از کشور بریتانیا محسوب نمی‌شود.

آب و هوای بریتانیا، مرطوب و معتدل بوده، و میانگین دما در تابستان بین ۱۷ تا ۱۳ درجه و در زمستان بین ۷ تا ۵ درجه سانتی گراد متغیر است. میزان بارندگی سالانه در نوسان بوده، و در اطراف «منطقه دریاچه» (Lake District) بالاترین میزان را دارد.
قواعد نامگذاری جزایر بریتانیا

۷۶ درصد زمین‌های بریتانیا زیر کشت هستند، و اگرچه عده کمی از جمعیت این کشور به کشاورزی مشغول هستند، اما تولیدات آنها، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، به خارج نیز صادر می‌شوند. محصولات مهم کشاورزی بریتانیا عبارت‌اند از: گندم – جو – سیب زمینی – گوجه فرنگی – نیشکر و سبزیجات. این کشور دارای چراگاههای دائمی زیادی است که در آنها گوسفند، گاو، خوک و طیور پرورش می‌یابد. در اقتصاد بریتانیا، صیادی و جنگلداری جایگاه ویژه‌ای دارد. ذخایر معدنی آن شامل: زغال سنگ که در صنعت تولید برق بکار می‌رود؛ نفت و گاز طبیعی که در مراکز صنعتی، تجاری و مسکونی به مصرف می‌رسند، و منیزیم، فسفات – مس و آنتیموان است. صادرات این کشور که شامل: گوشت – لبنیات – کالاهای الکترونیکی - ماشین آلات صنعتی - اتومبیل - کشتی – قطعات و موتور هواپیما - غلات – تنباکو و نفت می‌باشد. بریتانیا از خدمات یک شبکه حمل و نقل بسیار گسترده بهره‌مند است.
مراقبت‌های بهداشتی
لوگوی سازمان ملی تامین بهداشت و درمان

در بریتانیا به تدریج و با تاسیس سازمان ملی تامین بهداشت و درمان (۱۹۴۸) در دوره دولت کارگری نایرون بوین گسترش خدمات رایگان پزشکی و بهداشتی آغاز شد، بودجه سازمان مزبور که از محل مالیات مستقیم شهروندان بریتانیایی تامین می‌شود در طی پنج دهه گذشته همواره سنگین‌ترین بخش بودجه را به خود اختصاص داده‌است، سازمان ملی تامین بهداشت و درمان که هم اکنون در بریتانیا به عنوان یک میراث ملی محسوب می‌گردد منتقدانی نیز دارد آنان معتقدند این سازمان در قرن ۲۱ پاسخگوی احتیاجات و انتظارات مردم نیست و تامین هزینه‌های آن خارج از توانایی مالی دولت قرار دارد.[۷]
روابط خارجی

پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، و از اعضای اتحادیه اروپا، گروه ۸ کشور صنعتی (G۸)، گروه ۲۰، سازمان جهانی تجارت و پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی (ناتو) است.
شهرهای بزرگ
نمایی از مراکز تجاری کاناری وارف در شهر لندن که بزرگ‌ترین شهر بریتانیا و یکی از مراکز تجاری اروپا است.
نمایی از مرکز شهر منچستر در شب.
نمایی از منطقه فینیستون در شهر گلاسگو.

تقسیمات کشوری در پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی دارای مراکز زیر هستند:

    لندن: مرکز انگلستان (انگلند) و هم‌زمان پایتخت کل کشور پادشاهی متحد
    ادینبرا (ادینبورگ): مرکز اسکاتلند
    کاردیف: مرکز ولز
    بلفاست: مرکز ایرلند شمالی

شهر لندن پایتخت و پرجمعیت‌ترین شهر پادشاهی متحد است. جدول زیر ده شهر پرجمهیت پادشاهی متحد را به همراه «جمعیت شهر» و «جمعیت شهر+حومه» نشان می‌دهد:
رتبه     شهر     جمعیت
در محدوده شهری
    جمعیت
با احتساب حومه     رتبه     منطقه
۱     لندن[۸]     ۷٬۱۷۲٬۰۹۱     ۸٬۵۰۵٬۰۰۰     ۱     انگلستان
۲     بیرمنگهام[۸]     ۹۷۰٬۸۹۲     ۲٬۲۸۴٬۰۹۳     ۲     انگلستان
۳     گلاسگو[۹]     ۶۲۹٬۵۰۱     ۱٬۱۶۸٬۲۷۰     ۵     اسکاتلند
۴     لیورپول[۸]     ۴۶۹٬۰۱۷     ۸۱۶٬۲۱۶     ۶     انگلستان
۵     لیدز[۸]     ۴۴۳٬۲۴۷     ۱٬۴۴۹٬۴۶۵     ۴     انگلستان
۶     شفیلد[۸]     ۴۳۹٬۸۶۶     ۶۴۰٬۷۲۰     ۷     انگلستان
۷     ادینبرا[۹]     ۴۳۰٬۰۸۲     --     ۹     اسکاتلند
۸     بریستول[۸]     ۴۲۰٬۵۵۶     ۵۵۱٬۰۶۶     ۸     انگلستان
۹     منچستر[۸]     ۳۹۴٬۲۶۹     ۲٬۲۴۴٬۹۳۱     ۳     انگلستان
۱۰     لِستِر[۸]     ۳۳۰٬۵۷۴     --     ۱۰     انگلستان
پرچم بریتانیای کبیر
پرچم پادشاهی انگلستان
پرچم پادشاهی اسکاتلند
پادشاهی بریتانیا
پرچم سنت پتریک (ایرلند شمالی)
پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی
نوشتار اصلی: پرچم بریتانیا

کشور پادشاهی متحد در سال ۱۷۰۷ میلادی در پی اتحاد پادشاهی انگلستان (شامل انگلستان و ولز) در جنوب و پادشاهی اسکاتلند در شمال بریتانیا به وجود آمد. پرچم مشهور بریتانیا از ترکیب پرچمهای این دو پادشاهی و ایرلند شمالی ایجاد شده‌است: پرچم سنت اندروز (اسکاتلند) دارای زمینه آبی با ضربدر سفید، و پرچم سنت جرج (انگلستان) دارای زمینه سفید و صلیب سرخ. پرچم سنت پتریک که دارای زمینه سفید با ضربدر سرخ است بعداً به عنوان نماد ایرلند شمالی به پرچم اتحاد افزوده شد. این پرچم «پرچم اتحاد» نام دارد که به زبان انگلیسی Union Jack و Union Flag نامیده می‌شود.

نقش پرچم بریتانیا در طول ۳۰۰ سال گذشته در پرچمهای کشورهای بسیاری از جمله هند، استرالیا، زلاندنو، قبرس، آمریکا، فلسطین، کنیا، نیجریه، سیلان، جامائیکا، کانادا و سنگاپور وجود داشته‌است. در سال ۱۹۹۹ پس از بازپس دادن هنگ کنگ به جمهوری خلق چین، نقش پرچم بریتانیا از پرچم هنگ کنگ حذف شد.

امروزه چهار کشور استرالیا، زلاندنو، فیجی و تووالو کماکان نقش پرچم بریتانیا را در پرچم ملی خود حفظ کرده‌اند. این نقش همچنان در پرچم برخی از استان‌های کانادا (بریتیش کلمبیا، مانیتوبا و آنتاریو) و پرچم ایالت هاوایی در ایالات متحده آمریکا حضور دارد.
گروه کشورهای همسود
نوشتار اصلی: اتحادیه کشورهای همسود

بریتانیا در راس اتحادیه کشورهای همسود (مشترک‌المنافع) قرار دارد. ارگان کشورهای مشترک‌المنافع شامل ۵۳ کشور مستقل است که همه آنها به جز موزامبیک و کامرون قبلاً مستعمره امپراتوری بریتانیا بوده‌اند. چهارچوب همکاری کشورهای این ارگان بر اساس اعلامیه سنگاپور مصوب سال ۱۹۷۱ حول توسعه ارزشهای مشترک مانند حقوق بشر، حکومت قانون، آزادی‌های فردی، مساوات، دموکراسی، تجارت آزاد، صلح جهانی و همکاری‌های چندجانبه‌است.

درحال حاضر ملکه الیزابت دوم نماد همبستگی میان تمامی ۵۳ عضو ارگان کشورهای همسود است. عضویت در این ارگان به عنوان اتحاد سیاسی تلقی نمی‌شود و پذیرش ملکه الیزابت دوم به عنوان نماد ارگان به معنای پیروی سیاسی کشورهای عضو از بریتانیا نیست.

در عین حال، بالاترین مقام تشریفاتی دربار بریتانیا (ملکه الیزابت دوم) عنوان «ریاست کشور» را در ۱۶ عضو کشورهای همسود دارا است. این کشورها به اصطلاح «قلمرو همسود بریتانیا» خوانده می‌شوند. مقام ریاست کشور مقامی تشریفاتی است و در عمل کارهای روزمره کشورهای قلمرو از طریق دولت انتخابی به ریاست نخست وزیر انجام می‌شود. این کشورها شامل استرالیا، زلاندنو، پاپوآ گینه نو، جزایر سلیمان، تووالو (اقیانوسیه)، کانادا (آمریکای شمالی)، بلیز (آمریکای جنوبی)، و آنتیگوا و باربودا، باهاما، باربادوس، گرنادا، جامایکا، سنت کیتز و نویس، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادین (هند غربی و جزایر کارائیب) هستند.
بازیهای المپیک کشورهای همسود

هر چهار سال یکبار بازی‌های کشورهای همسود در یکی از شهرهای اعضا بر‌گزار می‌شود. این رویداد چندورزشی بزرگ‌ترین رویداد ورزشی بعد از المپیک و بازی‌های آسیایی است. ایده برگزاری این بازیها در سال ۱۸۹۱ مطرح شد، در سال ۱۹۱۱ به بهانه تاج‌گذاری «جرج پنجم بریتانیا» پادشاه بریتانیا بین تیمهای استرالیا، آفریقای جنوبی، کانادا و بریتانیا انجام گرفت، و از سال ۱۹۳۰ به همه اعضای کشورهای همسود تعمیم یافت.

در دهه اخیر شهرهای کوالالامپور در مالزی (۱۹۹۸)، منچستر در بریتانیا (۲۰۰۲)، و ملبورن در استرالیا (۲۰۰۶) میزبان این بازی‌ها بوده‌اند. میزبان بازیهای سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ به ترتیب شهرهای دهلی نو در هند و گلاسگو در بریتانیا خواهند بود.
رانندگی در کشورهای همسود

در تمامی کشورهای همسود (به استثنای کانادا) رانندگی مانند بریتانیا از سمت چپ جاده انجام می‌شود و اتومبیل‌ها معمولاً فرمان راست هستند.
آمار کشورهای همسود

۵۳ عضو ارگان کشورهای همسود (مشترک‌المنافع) روی هم ۱٬۹ میلیارد نفر جمعیت دارند که تقریباً معادل ۳۰٪ جمعیت کره زمین است. تولید ناخالص ملی این گروه معادل ۷٬۸ ترلیون دلار معادل ۱۶ درصد اقتصاد جهانی است. مساحت کل کشورهای همسود ۳۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع معادل یک سوم خشکی‌های زمین است. پهناورترین کشورهای عضو ارگان همسود کانادا (۹٬۸ میلیون کیلومتر مربع)، استرالیا (۷٬۷ میلیون کیلومتر مربع) و هند (۳٬۱ میلیون کیلومتر مربع) هستند.
دین و مذهب

امروزه حداقل دو میلیون مسلمان در بریتانیا زندگی می‌کنند.[۱۰]
لهجه در فرهنگ بریتانیا

در نقاط مختلف کشور بریتانیا، مردم به لهجه‌های گوناگون تکلم می‌کنند و هر ناحیه لهجه خاص خود را دارد. در بریتانیا نسبت به کشورهای انگلیسی‌زبان دیگر مانند ایالات متحده آمریکا، تنوع لهجه بیشتر است و مردم بریتانیا قادرند لهجه‌های مختلف را بهتر تشخیص دهند. لهجه و گویش یک شهروند علاوه بر زادگاه او، می‌تواند نشانگر طبقه اجتماعی او نیز محسوب شود. در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی سراسری بریتانیا، لهجه‌ای که مورد استفاده قرار می‌گیرد، لهجه مردم طبقه متوسط و تحصیلکرده جنوب بریتانیا است. در گذشته هنگامی که مردم در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی بی‌بی‌سی شرکت می‌کردند، با این لهجه صحبت می‌کردند که به انگلیسی بی‌بی‌سی معروف بود اما امروزه لهجه‌های مناطق مختلف بریتانیا نیز شنیده می‌شود. به دلیل کاربرد زیاد لهجه رسمی لندن و جنوب انگلستان —که Estuary English نیز نامیده می‌شود[۱۱] — سخن گفتن با این گویش در غرب و مرکز انگلند نیز متداول شده است.

۱۸۴۱ (میلادی)

رویدادها

    اشغال هنگ کنگ بوسیله بریتانیا

زادروزها

    ۲۵ فوریه - پیر آگوست رنوار نقاش امپرسیونیست فرانسوی
    ۹ نوامبر - ادوارد هفتم، پادشاه پادشاهی متحده

جان فریدریش هربارت

یوهان فردریش هربارت (به آلمانی: Johann Friedrich Herbart) ‏ (۱۷۷۶ - ۱۸۴۱) فیلسوف آلمانی، روانشناس و بنیانگذار دانش آموزش و پرورش (پداگوژی).
زندگی

او در ۴ مه ۱۷۷۶ در الدنبورگ در شمال آلمان به دنیا آمد. پدرش وکیل دادگستری بود. هنگامی که در دبیرستان و دانشگاه به تحصیل اشتغال داشت استعداد بسیار در فراگرفتن زبان یونانی و ریاضی و فلسفه نشان داد و اینها بعدها در عقاید او نسبت به آموزش و پرورش تأثیر بسزایی داشت.

او از ۱۸۰۲ به مدت ۷ سال دانشیار آموزش و پرورش در دانشگاه گوتینگن بود.

در سال ۱۸۰۶ کتاب علم و پرورش را منتشر کرد، در ۱۸۰۹ به جای کانت به استادی فلسفه دانشگاه کونیگسبرگ رسید. در همان دوران و نظریات او در روانشناسی چون پایه آموزش و پرورش تکوین و تکمیل شد. او آخرین نظریات خود را درباره آموزش و پرورش در مهم‌ترین کتابش به نام رئوس عقاید تربیتی در در ۱۸۳۵ منتشر ساخت.
مرگ

در ۱۱ اوت ۱۸۴۱ در اوج شهرت درگذشت.