اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم، جنگی فراگیر بین سپتامبر ۱۹۳۹ تا اوت ۱۹۴۵ بود. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نام‌های متّحدین و متّفقین به وجود آمد. این گسترده‌ترین جنگ جهان است که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جنگیدند. در طول این جنگ کشورهای مختلف تمام توان اقتصادی و علمی خود را بر محور ساخت تسلیحات جنگی متمرکز کردند. این جنگ همچنین باعث کشتارهای جمعی از جمله هولوکاست و بمباران هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی شد. در طول جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر کشته شدند که این آمار خونین‌ترین درگیری انسان در طول تاریخ بشریت است.[۱]
اگر چه ژاپن تهاجم خود به چین را از سال ۱۹۳۷ آغاز کرد[۲] اما به طور کلی حمله آلمان نازی به لهستان در سال ۱۹۳۹ تاریخ شروع جنگ جهانی دوم گفته می‌شود. درگیری بین دو کشور آلمان و لهستان باعث مداخله فرانسه و بریتانیا و فراگیر شدن جنگ در اروپا شد. در طول جنگ اروپا آلمان نازی موفق شد بخش عمده‌ای از این قاره را ضمیمه خاک خود کند اما در این بین توافق‌نامه‌ای میان آلمان نازی و شوروی منعقد شد. شکسته شدن این توافق‌نامه روند جنگ را به ضرر آلمان تغییر داد. در سال ۱۹۴۲ متحدین شمال آفریقا را از دست دادند، روند این شکست‌ها در سال ۱۹۴۳ و حمله متفقین به شرق اروپا و ایتالیا ادامه یافت. از سوی دیگر ایالات متحده در جبهه آسیا به موفقیت‌هایی دست یافت و این روند باعث عقب نشینی نیروهای متحد گردید.
جنگ در اروپا در ۸ می۱۹۴۵ و در ژاپن در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ پایان یافت. نتیجه نهایی جنگ جهانی دوم پیروزی متفقین بود اما پیامدهای این جنگ تغییرات بسیاری در پی داشت از جمله تشکیل سازمان ملل متحد که نقش عمده‌ای در جلوگیری از مناقشات بین کشورها بر عهده دارد.[۳] دو کشور ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به عنوان ابر قدرت‌های نو ظهور نقش عمده‌ای در تصمیم‌گیری‌های جهانی داشتند. بسیاری از کشورهای آسیب دیده در جنگ به خصوص در اروپا، بهبود روابط دوجانبه و بازسازی را در پیش گرفتند.[۴]

محتویات

    ۱ دلایل آغاز جنگ
        ۱.۱ پیش زمینه جنگ در آلمان
        ۱.۲ رشد صنعت نظامی شوروی و آلمان
    ۲ رهبران جنگ جهانی دوم
        ۲.۱ متحدین
            ۲.۱.۱ آدولف هیتلر
            ۲.۱.۲ بنیتو موسولینی
            ۲.۱.۳ هیروهیتو
        ۲.۲ متفقین
            ۲.۲.۱ وینستون چرچیل
            ۲.۲.۲ ژوزف استالین
            ۲.۲.۳ فرانکلین روزولت
            ۲.۲.۴ شارل دوگل
            ۲.۲.۵ چیانگ کای‌شک
    ۳ حوادث پیش از جنگ
        ۳.۱ تهاجم اتیوپی
        ۳.۲ جنگ داخلی اسپانیا
        ۳.۳ حمله ژاپن به چین
        ۳.۴ حمله ژاپن به شوروی و مغولستان
        ۳.۵ پیمان مولوتوف، ریبن‌تروپ
    ۴ جنگ در اروپا
        ۴.۱ آغاز جنگ
    ۵ موفقیت نیروهای متحد
    ۶ جنگ جهانی می‌شود
        ۶.۱ سیاست لبنسراوم
        ۶.۲ نبرد شوروی
        ۶.۳ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم
        ۶.۴ بن‌بست در نبرد
        ۶.۵ انگیزه ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم
        ۶.۶ جنگ در آفریقا و خاورمیانه
    ۷ تاریخچه تدارک جنگ جهانی دوم
    ۸ بمباران‌ها
        ۸.۱ بمباران شهر درسدن
    ۹ اشتباهات جنگی آلمان
    ۱۰ دیگر دلایل شکست
    ۱۱ پایان جنگ
    ۱۲ تلفات و خسارات جنگ
    ۱۳ پیامد جنگ
    ۱۴ پانویس
    ۱۵ جستارهای وابسته
    ۱۶ منابع

دلایل آغاز جنگ
تجزیه خاک آلمان پس از جنگ جهانی اول

به طور اساسی می‌توان ریشه جنگ جهانی دوم را در جنگ جهانی اول جستجو کرد. با شکست سه محور اصلی یعنی امپراتوری اتریش-مجارستان، امپراتوری عثمانی و امپراتوری آلمان در جنگ جهانی اول سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای از سوی دولت‌های پیروز جنگ جهانی اول به این کشورها تحمیل شد. بخش‌های متعددی از خاک این کشورها به کشورهای همسایه بخشیده شد و از تجزیه امپراتوری اتریش-مجارستان کشورهایی نویی متولد شدند.
از سوی دیگر در آلمان رشد ملی‌گرایی افراطی به دلیل سیاست‌هایی که متفقین به وسیله معاهده ورسای به آلمان تحمیل کردند زمینه رشد نازیسم را فراهم آورد. بر اساس معاهده ورسای آلمان ۱۳ درصد از خاک خود را از دست داده بود و هیچ مستعمره‌ای نداشت. همچنین غرامت سنگینی به آلمان تحمیل شده بود و دولت تازه تاسیس جمهوری وایمار می‌بایست این غرامت را از درآمدهای ملی به متفقین پرداخت نماید. در سوی دیگر جنگ داخلی در روسیه باعث تشکیل شوروی شده بود.
جمهوری تازه تاسیس وایمار در آلمان به دلیل نزاع بین مخالفان و موافقان هیچ‌گاه موفقیت چشم‌گیری بدست نیاورد. در ایتالیا بنیتو موسولینی بک حکومت فاشیستی را به وجود آورده بود. موسولینی یک سیاست خارجی تهاجمی را در پیش گرفت و در چند مرحله به الجزایر و چند کشور دیگر آفریقایی حمله کرد. در آلمان حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر توانست در یک رای‌گیری عمومی به پیروزی در انتخابات رایشس‌تاگ دست یابد و توسط پاول فون هیندنبورگ رئیس جمهور وقت آلمان به عنوان صدراعظم انتخاب شود. هیتلر پس از ماجرای آتش سوزی رایشس‌تاگ تمامی احزاب آلمان را لغو و یک حکومت تک حزبی را ایجاد کرد.
در چین حزب کمونیست توانست حکومت را به دست بگیرد. در دهه ۱۹۲۰ چین دچار یک رشته جنگ داخلی شد. دولت ژاپن تمایل بسیاری به ضمیمه کردن بخش شرقی چین به خاک خود را داشت. این تهاجم باعث شد منطقه منچوری در شمال شرقی چین به اشغال ژاپن درآید. در اروپا دولت انگلستان در ژوئن ۱۹۳۵ توافق‌نامه‌ای با آلمان امضا کرد که باعث کم شدن محدودیت‌های دریایی آلمان می‌شد. در اکتبر همان سال ایتالیا به اتیوپی حمله کرد و آلمان تنها کشوری بود که از حمله پشتیبانی کرد. ایتالیا نیز در پاسخ به حمایت آلمان موافقت خود نسبت به الحاق اتریش به آلمان را اعلام کرد.
هیتلر به تدریج سعی در کنار گذاشتن معاهده ورسای داشت و در ادامه این سیاست منطقه راینلند را به آلمان ضمیمه کرد و با واکنش مهمی از سوی کشورهای متفق مواجه نشد. وقتی که جنگ داخلی اسپانیا در ژوئیه ۱۹۳۶ آغاز شد هیتلر و موسولینی حمایت قاطع خود را از ملی‌گرایان اسپانیایی اعلام کردند. از طرف دیگر شوروی از کمونیست‌های اسپانیا حمایت کرد و دو طرف به آزمایش سلاح‌های جدید خود در نبرد اسپانیا روی آوردند. در اکتبر ۱۹۳۶ دولت‌های ایتالیا و آلمان نازی معاهده‌ای به نام رم-برلین امضاء کردند. بعدها ژاپن نیز به این پیمان پیوست.
پیش زمینه جنگ در آلمان

پس از جنگ جهانی اول، متفقین برای جلوگیری از وقوع جنگ بزرگ دیگری معاهده ورسای را پیشنهاد دادند. سخت‌ترین قسمت این معاهده در مورد آلمان بود. متفقین این کشور را به خاطر شروع جنگ مقصر شناختند و در این معاهده در قبال صلح، از آن غرامت جنگی و سرزمین مطالبه کردند. جمهوری وایمار، دولتی که پس از فرار ویلهلم دوم، امپراتور آلمان در این کشور تشکیل شده بود به ناچار برای انعقاد صلح با متفقین این پیمان را امضا کرد. طبق این پیمان، مردم آلمان به خاطر شروع جنگ مقصر شناخته شدند و باید غرامتی حدود صد میلیارد دلار (در آن زمان) می‌پرداختند. همچنین در پی این معاهده ، تعداد نیروهای ارتش آلمان را به صد هزار نفر کاهش داد، تمام زیردریایی‌ها و ناوهای قدرتمند جنگی (بجز شش فروند) آلمان به متفقین تحویل داده شد و آلمان دیگر حق ساخت هواپیما و تانک و دیگر جنگ افزار تهاجمی را نداشت. به جز آن ٬ مستعمرات آلمان در آفریقا، چین و حوزهٔ اقیانوس آرام، گرفته شد. ایالات آلزاس و لورن آلمان که زمانی به فرانسه تعلق داشتند به این کشور باز پس داده شدند و اراضی وسیعی از آلمان به لهستان واگذار شد. و از همه مهم تر راینلاند-فالتز، اراضی حاصل‌خیز غرب رود راین برای ۵۰ سال به متفقین سپرده شد. بسیاری از این نواحی، نواحی حاصلخیز، کانه خیز و صنعتی آلمان بود. یک تاریخدان در این باره می‌گوید:[نیازمند منبع]

    معاهده ورسای حدود سیزده درصد قلمرو پیش از جنگ آلمان، ده درصد جمعیتش، هفتاد و پنج درصد کانه‌های آهن آن و بیست و پنج درصد باکیفیت‌ترین معادن ذغال سنگ آن را گرفت.[۵][۶]

در آلمان چهار میلیون نفر بیکار بودند و از آن جایی که این کشور مستعمره نداشت، نمی‌توانست محصولاتش را به فروش برساند[نیازمند منبع]. هیتلر سال ۱۹۲۵ در کتابی به نام نبرد من (Mein Kampf) اعلام کرد که باید در فکر «فضایی برای حفظ موجودیت نژادژرمن» بود و باید برای این مهم «به شرق نگریست». او سپس برای به دست آوردن بازارهای جدید برای محصولات آلمانی[نیازمند منبع] مسئلهٔ نابودی «یهودیت – بلشویسم» را مطرح نمود. هیتلر گرایشهای آشکار ضد سوسیالیستی و ضد کمونیستی داشت و توانسته بود حمایت و پشتیبانی شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ آلمانی از قبیل زیمنس، بایر، کروپ یا بُش را کسب کرده و این شرکتها صندوق‌های حزب نازی را پر از پول و امکانات کردند و از جمله همچنین کارفرمای فولادسازی تیسن مقداری طلا به ارزش ۱۰۰ هزار مارک به نازی‌ها داد. هیتلر در سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید.
رشد صنعت نظامی شوروی و آلمان
تیم آلمانی اعزام شده به شوروی برای ساخت کارخانه بمب شیمیایی

آلمان و شوروی با امضای توافقنامه‌ای مشهور به پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ (نام دیگر: پیمان عدم تعرض بین آلمان و شوروی) در ۲۳ آگوست ۱۹۳۹ فاز جدیدی از همکاری‌های خود را آغاز کردند. هر دو کشور در راستای تقویت نیروی نظامی خود گام بر می‌داشتند و شوروی به شدت به صنایع نظامی آلمان نیاز داشت. ارسال تکنولوژی ساخت بمب‌های شیمیایی، ساخت بمب افکن، ساخت تانک‌های پیشرفته همگی تکنولوژی‌های ارسالی آلمان نازی بر اساس پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ بود. در این مرحله روابط دو کشور بسیار بهتر از قبل پی‌گیری می‌شد، آلمان مراکز ساخت تانک و سلاح در خاک شوروی ایجاد کرد و نیروهای شوروی برای آموزش نظامی به آموزشگاه‌های نظامی آلمان می‌آمدند. پس از مدتی هیتلر موارد بسیاری از قرارداد ورسای را زیر پاگذاشت و سیاست تقویت نظامی آلمان را آشکار ساخت و دستور ساخت سریع کشتی‌های پیشرفته نظامی را صادر کرد و در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۳۵ دستوری مبنی بر تقویت نیروهای سرویس جاسوسی آلمان به نیم میلیون نفر را صادر کرد که با اعتراضات فرانسه و انگلستان همراه بود. هزینه ساخت سلاح در آلمان نازی به شدت رو به رشد بود تا سال ۱۹۳۹ ۲۰ در صد از تمام کارگران صنعتی آلمان در صنایع نظامی به کار گرفته می‌شدند و این در حالی بود که در انگلستان تنها ۱۳ درصد از کارگران در این صنایع به کار گرفته می‌شدند همچنین هزینه‌های ساخت تسلیحات آلمان از مقدار ۲ درصد از تولید ناخالص ملی به بیش از ۲۳ درصد افزایش یافت.
استالین نیز صنایع خود را در جهت ساخت تسلیحات به حرکت در آورد وی پیش بینی کرده بود که احتمالاً جنگی عظیم بین انگلستان و آمریکا آغاز خواهد شد[نیازمند منبع] و احتمالآً دامنه این جنگ به کشورش نیز خواهد رسید بنابراین آلمان نازی بهترین گزینه برای وارد کردن تکنولوژی بود. هیتلر در کتاب نبرد من اشاره داشت که آلمان برای تامین فضای حیاتی برای نژاد برتر، باید کشورهای شرق اروپا و شوروی را تحت سلطه خود درآورد و استالین نیز کاملاً از نگرش منفی هیتلر به شوروی آگاه بود، اما امیدوار بود که پیمان همکاری بین آلمان و شوروی فرصتی برای تقویت قوای نظامیش بیابد.[۷] اگر چه در دهه ۱۹۳۰ تورم بسیار سنگینی اقتصاد شوروی را فرا گرفته بود اما استالین بیشترین بودجه را به ساخت تسلیحات اختصاص داده بود. استالین در مقایسه تسلیحات خود با تسلیحات آلمانی و ایتالیایی در جریان جنگ داخلی اسپانیا به این نتیجه رسید که نیروی هوایی و نیروی دریایی شوروی نسبت به همتایان خود بسیار ضعیف است بنابراین تا سال ۱۹۳۷ ۱۷ درصد از تولید ناخالص ملی را به ساخت و تجهیز صنایع نظامی اختصاص داد. همچنین پرسنل نظامی خود را از ۵۶۲٫۰۰۰ نفر در سال ۱۹۳۱ به ۱٫۵ میلیون نفر در سال ۱۹۳۸ افزایش داد. اما شبکه حمل و نقل شوروی بسار ضعیف بود و جابجایی این حجم از نیرو در این شبکه بسیار مشکل بود. همچنین ارتش شوروی در پی پاکسازیهای سال ۱۹۳۷ تا حدودی تضعیف شده بود. اگرچه ارتش شوروی با موفقیت در جنگ با ژاپن در منچوری تا حدودی اعتبار خود را دوباره به دست آورد. در اخر لازم به ذکر است که آلمان پس از پایان جنگ جهانی اول و نابودی تمام٬ تا اغاز جنگ جهانی دوم در کمتر از ۲۰سال دوباره به قدرت نظامی، اقتصادی اروپا مبدل گشت.
رهبران جنگ جهانی دوم
اعضای رایشس‌تاگ در حال درود فرستادن به هیتلر در ماه اکتبر سال ۱۹۳۹ و پس از تهاجم آلمان به لهستان
متحدین
آدولف هیتلر
نوشتار اصلی: آدولف هیتلر

آدولف هیتلر رهبر حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان بود. او بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ صدراعظم آلمان، و از ۱۹۳۴ به بعد، هم زمان در مقام پیشوای رایش بزرگ آلمان حکومت کرد.[۸] هیتلر به عنوان یک کهنه‌سرباز نشان‌دار جنگ جهانی اول، در سال ۱۹۲۰ (میلادی) به حزب نازی پیوست و در سال ۱۹۲۱ به ریاست آن رسید. او پس از زندانی شدن به خاطر شرکت در کودتای نافرجام در سال ۱۹۲۳، با ترویج ایده‌های ناسیونالیستی، ضد کمونیستی و یهودستیزی و ایراد سخنرانیهای پرشور، حامیان بسیاری در سطح کشور آلمان به دست آورد. هیتلر در سال ۱۹۳۳ به مقام صدراعظمی رسید. مجموعهٔ ارتشی- صنعتی آلمان توانست قوای تحلیل رفته این کشور را ترمیم و آن را تبدیل به یکی از قدرت‌های برتر اروپا در زمان خود نماید. هیتلر سیاست خارجی خود را با هدف تصرف فضای حیاتی بیشتر دنبال نمود و یکی از دلایل اولیه و عمده وقوع جنگ جهانی دوم تهاجم به لهستان در ۱۹۳۹ توسط او بود که در نتیجه بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. هیتلر در سخنرانی در شهر دانتزیگ در سپتامبر ۱۹۳۹ اعلام کرد:

    لهستان هرگز در شکلی [نو] از معاهده ورسای ظهور نخواهد کرد، این نه تنها خواسته آلمان است بلکه توسط شوروی نیز تضمین شده‌است.[۹]


بنیتو موسولینی
بنیتو موسیلینی
نوشتار اصلی: بنیتو موسولینی

بنیتو موسّولینی روزنامه‌نگار، سیاستمدار و رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ جهانی دوم بود. در سال‌های میان دو جنگ جهانی موسولینی که فرزند یک آهنگر بود و در حین جنگ جهانی اول وی به درجهٔ استواری نایل آمده بود، از نارضایتی مردم ایتالیا استفاده کرد و حزب فاشیسم را تشکیل داد او با تشکیل این حزب ادعا می‌کرد که می‌خواهد عظمت روم باستان را برای ایتالیا احیا کند. او اعلام وفاداری خویش نسبت به شاه ایتالیا و کلیسا و ادعای خود را مبنی بر اینکه سلحشوری در راه حفظ قانون، قدرت حکومت و نظم بود را مسجل تر گردانید. چندسالی پیش از این وی یک نفر جمهوری طلب سر سخت و دشمن طبقهٔ روحانیون بود.
هیروهیتو
نوشتار اصلی: هیروهیتو

می‌شی‌نوما هیروهیتو یا امپراتور شووا یکصد وبیست وچهارمین امپراتور ژاپن بود که پس از مرگ پدرش به مقام امپراتوری نایل گردید، وی بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۸۹ امپراتور این کشور بود و تا قبل از پایان جنگ جهانی دوم وی را پسر آسمان می‌خواندند. طبق قوانین ژاپن در آن موقع امپراتور را پسر آسمان می‌نامیدند. در زمان حکومت وی ارتش ژاپن منچوری را اشغال کرد. او با هیتلر و موسولینی پیمان اتحاد بست و با آغاز جنگ جهانی دوم دستور حمله به مستعمرات انگلستان و فرانسه در جنوب شرقی آسیا را صادر کرد هم چنین در سال ۱۹۴۱ فرمان بمب باران بندر پرل هاربر آمریکا را داد.
متفقین
وینستون چرچیل
نوشتار اصلی: وینستون چرچیل

سر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل سیاست‌مدار و نویسندهٔ بریتانیایی است که بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ یعنی در طول جنگ جهانی دوم و بار دیگر بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخست وزیر بریتانیا بود. او افسر ارتش بریتانیا نیز بود.[۱۰][۱۱] مجلهٔ تایم در سال ۱۹۴۹، وینستون چرچیل را به عنوان «مرد نیمهٔ اول قرن بیستم» انتخاب کرد[۱۲] چرچیل سال ۱۹۴۰ نیز به عنوان مرد سال تایم انتخاب شده بود.[۱۳] در ماه می ۱۹۴۰ نویل چمبرلن از سمت نخست وزیری کناره گرفت و وینستون چرچیل در سن ۶۵ سالگی در جای او به عنوان نخست وزیر و وزیر دفاع قرار گرفت. در زمان جنگ جهانی دوم همزمان با پادشاهی جرج ششم، رهبری بریتانیادر دست وینستون چرچیل بود. چرچیل در طول جنگ به برقراری روابط قوی با رئیس جمهور آمریکا، فرانکلین روزولت پرداخت. چرچیل قدرت را در انتخابات بعد از جنگ در سال ۱۹۴۵ از دست داد با این حال رهبر اپوزیسیون باقی‌ماند. چرچیل اروپا و آمریکا را به اتحاد در مقابل کمونیسم تشویق می‌کرد. اصطلاح «پرده آهنین» نیز اولین بار توسط او به کار برده شد.
ژوزف استالین
نوشتار اصلی: ژوزف استالین
ژوزف استالین

ژوزف استالین رهبر و سیاست‌مدار کمونیست شوروی بود که از اواسط دهه ۲۰ تا مرگش در ۱۹۵۳ رهبر عملی حزب کمونیست اتحاد شوروی و در نتیجه رهبر دو فاکتوی کل این کشور بود. او با نام ژوزف ویسارینویچ جوگاشویلی در شهر گوری در گرجستان که آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه بود به دنیا آمد و در ۱۹۲۲ به مقام دبیر کل حزب کمونیست اتحاد شوروی رسید. پس از مرگ ولادیمیر لنین، استالین موفق شد در مبارزه قدرت در دهه ۲۰ بر لئون تروتسکی پیروز شود و رهبری حزب را در دست گیرد. در دهه ۱۹۳۰ استالین تصفیه کبیر را آغاز کرد که به کمپینی از سرکوب سیاسی، دستگیری و قتل مخالفان معروف است که در ۱۹۳۷ به اوج رسید. حکومت استالین آثار ماندگار بسیاری داشت که تا پایان دولت شوروی در آن باقی‌ماندند گرچه مائوئیست‌ها، خوجه ئیست‌ها، آنتی رویزیونیست‌ها و بسیاری دیگر او را آخرین رهبر سوسیالیست واقعی در تاریخ اتحاد شوروی می‌دانند و عروج خروشچف و استالین زدایی پس از استالین را «رویزیونیسم» می‌خوانند. استالین مدعی بود که سیاست‌هایش بر مارکسیسم-لنینیسم بنا شده‌اند اما اکنون نظام اقتصادی و سیاسی او را بیشتر استالینیسم می‌خوانند. استالین در ۱۹۲۸ سیاست نپ که در دهه ۲۰ جریان داشت را با «برنامه‌های پنج ساله» و «کشاورزی کلکتیو» تعویض کرد. با این سیاست‌ها و تحت رهبری استالین، اتحاد شوروی تا پایان دهه ۳۰ از کشوری با جمعیت غالب دهقانی به یکی از قدرت‌های صنعتی جهان بدل شد. مصادره گندم و غذاهای دیگر توسط مقامات شوروی به دستور استالین از عوامل قحطی بین سال‌های ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۴ بود. بسیاری از دهقانانی که با مصادره و کلکتیویزاسیون مخالفت می‌کردند با برچسب «کولاک» سرکوب و دستگیر می‌شدند. قحطی مصنوعی که توسط استالین در اوکراین ایجاد شد و به هولودومور مشهور است، باعث مرگ تا ۱۰ میلیون اوکراینی شد.[۱۴] استالین رهبر اتحاد شوروی در زمان جنگ جهانی دوم بود و تحت رهبری او این کشور نقشی حیاتی در شکست آلمان نازی در آن جنگ داشت. پس از جنگ، استالین اتحاد شوروی را به عنوان یکی از دو ابر قدرت جهانی مطرح کرد و تقریباً چهار دهه پس از مرگ او در ۱۹۵۳ این موقعیت همچنان برجا بود. حکومت استالین را بسیاری به «کیش شخصیت پرستی» و شیوه‌های مخفی حذف مخالفین محکوم می‌کنند. نیکیتا خروشچف، جانشین استالین، حکومت و کیش شخصیت استالین را در کنگره معروف حزب کمونیست شوروی در ۱۹۵۶ محکوم کرد و پروسه استالین زدایی را آغاز کرد که بعدها به جدایی چین و شوروی انجامید. بسیاری استالین را مسئول مرگ مخالفان حکومت او می‌دانند و قتل لئون تروتسکی دوست انقلابی لنین و از رهبران انقلاب روسیه و جنبش ضد استالینی نیز توسط یکی از عاملان حکومت او انجام شد.[۱۵]
فرانکلین روزولت
شارل دوگل
نوشتار اصلی: فرانکلین دلانو روزولت

فرانکلین دلانو روزولت سی و دومین رئیس‌جمهور آمریکا بود. تائید کمک‌های آمریکا به انگلیس و روسیه در سال ۱۹۴۱ زمینه مخالفت‌های داخلی با سیاست‌های وی را فراهم آورد اما حمله ژاپنی‌ها به پرل هاربر به این مخالفت‌ها پایان داد. سلسله جلسات وی با وینستون چرچیل و جوزف استالین مبانی جهان پس از جنگ جهانی دوم را بنیان نهاد. وی در سال ۱۹۴۴ برای چهارمین بار رئیس جمهور آمریکا شد. به علت اینکه تا آن زمان قانون محدودیت انتخاب ریاست جمهوری ایالات متحده به دو بار هنوز تصویب نشده بود به وی این فرصت را داد که ۴ بار به ریاست جمهوری انتخاب شود امری که در تاریخ آمریکا یک استثناست. وی در سال ۱۹۴۵ در دومین سال خدمت از چهارمین دوره ریاست جمهوریش تنها سه هفته به پایان جنگ جهانی دوم در اروپا درگذشت.
شارل دوگل
نوشتار اصلی: شارل دوگل

شعله ورشدن جنگ در اروپا منجر به تغییرات سیاسی متعددی در فرانسه شد و نهایتاً مارشال پتن به ریاست جمهوری فرانسه رسید. پس از اشغال فرانسه و امضای قرارداد صلح با آلمان نازی، دولتی وابسته به آلمان در جنوب فرانسه به نام دولت ویشی با ریاست جمهوری پتن ایجاد شد.
ژنرال دوگل افسر ارتش فرانسه بود و در جنگ اول جهانی شرکت داشت و در نبرد وردون زخمی شد. در جریان جنگ جهانی دوم فرمانده نیروهای فرانسه آزاد شد. او پس از جنگ به مقام ریاست جمهوری فرانسه رسید.
چیانگ کای‌شک
نوشتار اصلی: چیانگ کای‌شک

چیانگ کای شک رهبر سیاسی و نظامی چینی بود که پس از فوت سون یات سن در ۱۹۲۵ مدعی رهبری کومینتانگ شد و این رهبری را در اختیار گرفت. چیانگ در جنگ دوم چین و ژاپن نیروهای چینی را رهبری کرد در این جنگ موقعیت بین‌المللی او بهبود یافت اما موقعیت داخلی‌اش بدتر شد. در طول جنگ داخلی چین از ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۹ چیانگ سعی در شکست دادن حزب کمونیست چین به رهبری مائو تسه تونگ داشت اما موفق به این کار نشد و نهایتاً خود به سختی شکست خورد و رهبری سیاسی چین به دست حزب کمونیست چین افتاد. چیانگ کای‌شک پس از این شکست به جزیره فورموسا پناه برد و دولتی را موسوم به تایوان در این جزیره بنیان نهاد.
حوادث پیش از جنگ
خرابی‌های برجای مانده در جریان جنگ داخلی اسپانیا
تهاجم اتیوپی

تهاجم ایتالیا به رهبری موسولینی به اتیوپی صرفاً یک تهاجم استعماری بود که در اکتبر ۱۹۳۵ آغاز شد و در ماه می۱۹۳۶ پایان یافت. نتیجه جنگ شکست نیروهای اتیوپی و اشغال نظامی آن کشور توسط ارتش ایتالیا بود. از آن پس اتیوپی نیز جزئی از مستعمره‌های ایتالیا به شمار می‌رفت. از نتایج این تهاجم می‌توان به ضعف جامعه ملل به عنوان یک سازمان حفظ صلح جهان اشاره کرد. هر دو کشور عضو جامعه ملل بودند.
جنگ داخلی اسپانیا
نوشتار اصلی: جنگ داخلی اسپانیا

فرانسیسکو فرانکو رهبر ملی‌گرایان اسپانیا بر ضد حکومت چپ‌گرای وقت شورش کرد. آلمان نازی و ایتالیا حمایت بی قید و شرط خود از فرانکو را اعلام کردند از سوی دیگر شوروی نیز به حمایت از حکومت اسپانیا پرداخت. این حمایت‌ها منجر به تنش‌هایی میان شوروی و آلمان نازی شد.
حمله ژاپن به چین
نوشتار اصلی: جنگ دوم چین و ژاپن

در ژوئیه ۱۹۳۷ ژاپن حمله تازه‌ای به چین ترتیب داد. از طرف دیگر شوروی قرارداد جدید با چین منعقد کرد و موفق شد جایگزین آلمان در تامین نیازهای چین شود. ژاپنی‌ها موفق به تسخیر شانگ‌های شدند اما ارتش چین توانست ژاپنی‌ها را در مرز رود زرد متوقف کنند.
حمله ژاپن به شوروی و مغولستان
نوشتار اصلی: جنگ‌های مرزی شوروی و ژاپن

در ۲۹ ژوئیه ۱۹۳۸ ژاپنی‌ها به شوروی حمله کردند. با اینکه حمله اولیه ارتش ژاپن با شکست روبرو شد اما ژاپنی‌ها این‌بار از جبهه مغولستان به شوروی حمله کردند. این حمله با موفقیت برای ژاپنی‌ها همراه بود و توانستند بخش عمده‌ای از خاک مغولستان را بدست آورند اما حاکمان ژاپن از ادامه درگیری با شوروی چشم‌پوشی کردند زیرا آن را عاملی جهت ورود شوروی به جنگ این کشور با چین می‌دانستند. بنابراین تصمیم گرفتند از مناطق اشغال شده عقب‌نشینی کرده و قوای خود را در نبرد با چین متمرکز کنند.
پیمان مولوتوف، ریبن‌تروپ
استالین و ریبنتروپ، وزیرخارجه آلمان‌نازی، کرملین
نوشتارهای اصلی: پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ و روابط اقتصادی آلمان نازی و شوروی

در مارس ۱۹۳۸ اتریش توسط یک همه‌پرسی با رای اکثریت مردم به آلمان نازی ملحق شد. این الحاق باعث تشنج در فضای سیاسی اروپا شد اما هیتلر مدعی شد باید مناطق سودت و منطقه آلمانی‌تبار چکسلواکی به آلمان پس داده شود، در غیر اینصورت آلمان به این کشور حمله خواهد کرد. بنابراین انگلستان و فرانسه در توافقنامه مونیخ پذیرفتند که این دو منطقه به خاک آلمان نازی ضمیمه گردد تا صلح در اروپا حفظ شود.
در تاریخ ۱۹ اوت ۱۹۳۹ توافقنامه‌ای مابین شوروی و آلمان نازی منعقد شده که به وسیله آن آلمان در ازای مواد خام، تجهیزات و تکنولوژی‌های نظامی در اختیار شوروی قرار می‌داد. ارزش این قرارداد تقریباً ۲۰۰ میلیون دلار ارزیابی شد. شوروی متعهد شد تا ۱۸۰ میلیون مارک مواد خام به آلمان تحویل دهد و آلمان نیز تعهد داد تا به ارزش ۱۲۰ میلیون مارک به شوروی تجهزات و کارخانه ارسال کند. مقامات وزارت امور خارجه آلمان پیش بینی می‌کردند این قرارداد تا سقف ۱ میلیارد مارک نیز رشد کند. این قراردادها گام‌های بسیار موثری در شکل دهی مجدد روابط سیاسی دو کشور نیز به شمار می‌رفت. وزیر امور خارجه شوروی ویاچسلاو مولوتوف در ابراز نظری در خصوص این قرار داد این چنین گفت:

    این یکی از بهترین پیمان نامه‌های ما [شوروی] در چند سال گذشته‌است حتی بسیار بهتر از پیمان نامه‌های قبلی، ما هرگز موفق به رسیدن به چنین توافقنامه مطلوبی با انگلستان، فرانسه یا هیچ کشور دیگری نشده بودیم.

در اوایل صبح ۲۴ اوت ۱۹۳۹ توافق نامه سیاسی، نظامی همراه با توافقنامه تجاری معروف به پیمان مولوتف - ریبنتروپ (وزیران خارجه آلمان نازی و شوروی) به امضای دو طرف رسید که به موجب این قرار داد دو کشور تعهد دادند که علیه دیگری اقدام نظامی انجام ندهند و همچنین تعهدات اقتصادی خود را نیز در قبال طرف مقابل به نحو بسیار خوب انجام دهند در واقع این روی آشکار پیمان بود و روی پنهان این قراداد دو کشور حوزه نفوذ خود را در شرق اروپا مشخص کردند. لازم به ذکر است که با زیاده طلبی هیتلر پس از انعقاد قرارداد مونیخ و تصرف کامل چکسلواکی، سیاست بریتانیا نسبت به آلمان خصمانه شده بود و تهیه مواد اولیه برای صنایع و خصوصاً صنایع نظامی آلمان از بریتانیا یا آمریکا با دشواری روبرو بود و آلمان به دنبال کشوری بود که نیازهای مواد اولیه آلمان را تهیه کند. از سوی دیگر، در پی قدرت گیری آلمان، شوروی در سال ۱۹۳۹ وارد گفتگوهای سه جانبه با بریتانیا و فرانسه شده بود. این گفتگوها از سویی به دلیل اصرار شوروی بر مفادی از قرارداد و همجنین عدم علاقه بریتانیا به مذاکره با شوروی با شکست مواجه شده بود.[۱۶]
جنگ در اروپا
مرز بین آلمان نازی و شوروی طبق پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ
نوشتار اصلی: مناطق مورد اختلاف میان آلمان نازی و لهستان

اگر چه دلایل مختلفی در آغاز جنگ جهانی دوم نقش داشتند اما به طور کلی حمله آلمان نازی به لهستان تاریخ آغاز جنگ جهانی دوم است. مناطق مورد اختلاف میان آلمان نازی و لهستان بخشی از خاک لهستان بود که پس از جنگ جهانی اول و تشکیل کشور لهستان از خاک امپراتوری آلمان جدا و ضمیمه خاک لهستان شده بود. در آغاز جنگ جهانی دوم حدود یک چهارم از خاک لهستان توسط نازی‌ها به خاک آلمان ضمیمه شد و مابقی نیمه غربی اشغال شده توسط یک دولت نظامی اداره می‌شد. نحوه تقسیم لهستان پس از تهاجم مدتی پیش از حمله در چهارچوب پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ میان آلمان نازی و شوروی مشخص گشته بود و شوروی نیز شرق لهستان را طبق برنامه اشغال و آن را ضمیمه خاک خود کرد.
آغاز جنگ

آلمان نازی در ساعت "۴:۴۵ بامداد ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد. از آنجا که فرانسه و بریتانیا، قراردادهای تضمین امنیتی با لهستان داشتند، طبق تعهدات خود در تاریخ ۳ سپتامبر، ۱۹۳۹ در اقدامی از قبل هماهنگ شده به آلمان نازی اعلان جنگ دادند و در اولین اقدام نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا و نیروی دریایی فرانسه به محاصره دریایی آلمان اقدام کردند. در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۹ و پس از آنکه شوروی موفق به امضای تفاهمنامه آتش بس با ژاپن در خلال حمله ژاپن به شوروی و مغولستان‎ شد به لهستان حمله کرد و نیمه شرقی آن را که پیش از آن در چهارچوب پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ با آلمان نازی بر سر آن به توافق رسیده بود را اشغال کرد. لیتوانی و اسلواکی که در این حمله با آلمان نازی و شوروی همکاری داشتند نیز بخش کوچکی از خاک لهستان را بدست آوردند. در پی حمله شوروی به لهستان و همکاری آن کشور با آلمان نازی، انگلستان و فرانسه هیچ واکنشی به این سیاست شوروی نشان ندادند.
پس از حمله به لهستان، شوروی به کشورهای شمال اروپا حمله کرد و در این رشته جنگ‌ها در نوامبر ۱۹۳۹ با فنلاند وارد نبرد شد. انگلستان و فرانسه در پاسخ به این سیاست شوروی این کشور را از جامعه ملل اخراج کردند. در غرب اروپا، انگلستان و فرانسه عملاً نتوانستند هیچ عملیات مطلوبی بر ضد نیروهای آلمان نازی انجام دهند، بنابراین به محاصره دریایی این کشور ادامه دادند. فرانسوی‌های تا عمق کمی در مرزهای غربی آلمان پیشروی کردند، اما از آنجا که استراتژی نظامی فرانسه دفاعی و بر اساس دیوار دفاعی ماژینو بود، پیشروی را متوقف کردند. چنین حرکتی باعث شد که آلمانی‌ها بتوانند با آسودگی خاطر قسمت عمده نیروی نظامی را بر روی لهستان متمرکز کنند. از طرف دیگر پیمان اقتصادی آلمان نازی و شوروی باعث شد آلمان بتواند از طریق شوروی نیازهای اولیه خود را بدست آورد.
متفقین از سوئد سنگ آهن خود را تامین می‌کردند و آهن در جنگ نقش پررنگی داشت بنابراین آلمان نازی در آوریل ۱۹۴۰ به دانمارک و نروژ حمله کرد. با اشغال این دو کشور آلمان نازی هم از انتقال سنگ آهن از سوئد به انگلستان جلوگیری کرد و هم نفوذ خود در شمال اروپا را گسترش داد. در طرف دیگر انگلستان ایسلند را اشغال کرد تا بتواند از آن به عنوان یک پایگاه دریایی برای مقابله با دور زدن ناوگان دریایی‌اش استفاده کند.
در ۱۰ می۱۹۴۰ وینستون چرچیل به جای نویل چمبرلین نخست وزیر بریتانیا شد. از دلایل مهم این تغییر می‌توان به نارضایتی عمومی نسبت به چمبرلین به دلیل سیاست‌های جنگی وی و شکست سیاست مماشات او با هیتلر اشاره کرد.
موفقیت نیروهای متحد
تغییرات جنگ جهانی دوم دراروپا.
آبی: متحدین
قرمز: متفقین
سبز: شوروی قبل از ورود به جنگ
چتربازان آلمانی در حال حمله به یونان، ۱۹۴۱

آلمان نازی در گام اول موفق شد فرانسه، هلند، بلژیک و لوکزامبورگ را تصرف کند. شکست‌های پی‌درپی برای متفقین باعث شد نویل چمبرلین استعفا دهد. نیروی‌ها متفق گمان می‌کردند آلمان‌ها همانند جنگ جهانی اول به صورت مستقیم به خط دفاعی ماژینو در شرق فرانسه حمله می‌کنند اما آدولف هیتلر دستور حمله به هلند و بلژیک را صادر کرد و با این کار عملاً خط دفاعی ماژینو را دور زد. ورماخت با کمک اس اس توانست در کمتر از چند هفته اهداف مورد نظر آدولف هیتلر را بدست آورد. در پی این حمله رعدآسای آلمان‌ها نیروهای باقی‌مانده ارتش انگلستان که برای کمک به نیروهای ارتش فرانسه وارد خاک آن کشور شده بودند موفق شدند از طریق منطقه دانکرک عقب‌نشینی کنند.
مهم‌ترین عاملی که سبب شد مدافعان فرانسه موفق به عقب‌نشینی شوند دستور توقف ۴۸ ساعته حمله از طرف هیتلر بود. این توقف زمان کافی برای عقب‌نشینی به نیروهای متفق می‌داد. در پی حمله آلمان نازی بر فرانسه، ایتالیا در ۱۰ ژوئن ۱۹۴۰ به فرانسه انگلستان اعلان جنگ کرد. دوازده روز بعد فرانسه تسلیم بدون قید و شرط را پذیرفت. بدین ترتیب شمال این کشور به صورت مستقیم تحت نظر دولت برلین اداره می‌شد و نیمه جنوبی آن توسط یک حکومت دست‌نشانده به نام دولت ویشی فرانسه اداره شد. در حالی که آلمان نازی و ایتالیا درگیر نبرد فرانسه بودند شوروی توانست با یک انتخابات نمایشی برخی کشورهای منطقه بالتیک را ضمیمه خاک خود کند. اگر چه آلمان نازی و شوروی روابط نسبتاً خوبی با هم داشتند اما نفوذ شوروی در حوزه بالتیک و حمله به کشورهای شمال اروپا بدون هماهنگی با طرف دوم ناقض پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ بود و این آغاز سردی در روابط آلمان و شوروی بود. در غرب اروپا لوفت‌وافه، نیروی هوایی آلمان نازی درگیر جنگ هوایی با نیروی هوایی سلطنتی بود و آلمان سعی داشت تا یک عملیات آبی-خاکی (عملیات شیر دریایی) ترتیب داده و انگلستان را شکست دهد اما تحرکات شوروی در شرق باعث نگرانی هیتلر شده بود.
در سال ۱۹۴۰ ایتالیا عملیات نظامی در آفریقا را آغاز کرد و توانست در نخستین گام سومالی که جزئی از مستعمره‌ها انگلستان بود را به تصرف درآورد و پس از آن به مصر حمله کرد. در آسیا ژاپن توانست محاصره چین را با شدت بیشتری اجرا کند و چند پایگاه نظامی فرانسه و انگلستان را در جنوب شرق آسیا را تصرف کند. در طول جنگ‌های اروپا و شرق آسیا ایالات متحده آمریکا همچنان بی‌طرفی خود را در ظاهر حفظ کرد اما قانون بی‌طرفی که در آن کشور تصویب شده بود توسط فرانکلین دلانو روزولت رئیس جمهور آمریکا نقض شد. وی در چند مورد کمک‌های مالی به انگلستان انجام داد و پس از شکست فرانسه دستور به تقویت نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا را صادر کرد از طرف دیگر یک سری تحریم‌ها را علیه ژاپن به تصویب رساند این در حالی بود که اکثر مردم آمریکا تا پایان سال ۱۹۴۱ و حادثه حمله به پرل هاربر مخالف هر گونه دخالت نظامی کشورشان در جنگ بودند.
در پایان سپتامبر ۱۹۴۰ پیمان سه جانبه‌ای میان آلمان، ایتالیا و ژاپن منعقد شد. هر سه کشور اعلام کردند که هر کشوری به جزء اتحاد جماهیر شوروی در حوزه نفوذ آنها وارد شود با پاسخ هر سه کشور روبرو خواهد شد. پس از انعقاد این پیمان رومانی که در جریان رشته حمله‌های شوروی به شرق و شمال اروپا بخشی از خاک خود را از دست داده بود از آن کشور خواست که خاک اشغال شده رومانی را ترک کنند که با پاسخ منفی شوروی روبرو شد. ایالات متحده همچنان به طور نسبی از متفقین حمایت می‌کرد به نحوی که به محافظت از ناوگان دریایی انگلستان می‌پرداخت و در یک مورد در اقیانوس اطلس شمالی با واکنش ناوگان نیروی دریایی آلمان روبرو شد.
در نوامبر ۱۹۴۰ و در پی واکنش شوروی به خواسته رومانی، سه کشور مجارستان، اسلواکی و رومانی به متحدین پیوستند. این کشورها نقش پررنگی در حمله به شوروی داشتند. ایتالیا در اکتبر ۱۹۴۰ به یونان حمله کرد که این حمله با شکست روبرو شد. در دسامبر ۱۹۴۰ نیروی زمینی ارتش انگلستان ضد حمله‌ای علیه مواضع نیروهای ایتالیایی در شمال آفریقا ترتیب دادند. همچنین چرچیل دستور به تقویت نیروی دفاعی یونان را داد از طرف دیگر هیتلر دستور کمک به نیروهای ایتالیایی را صادر کرد و در اولین گام چتربازان نیروی هوایی آلمان در مه ۱۹۴۱ در یونان عملیات خود را آغاز کردند و همزمان نیروی کمکی به لیبی و شمال آفریقا فرستاده شد و متحدین توانستند مناطق از دست رفته در شمال آفریقا را بار دیگر به دست بیاورند.
در خاورمیانه عراق به حمایت از متحدین پرداخت که باعث شد آن کشور توسط نیروهای انگلیسی اشغال شود متحدین سعی کردند از طریق هوایی و از مسیر سوریه به عراق کمک رسانی کنند که این امر با شکست مواجه شد. در این دوره نبردناو بیسمارک توسط نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا غرق شد و این ضربه سنگینی به نفوذ آلمان نازی در آبهای شمال اروپا به شمار می‌رفت. در آسیا عملاً جنگ میان چین و ژاپن در سال ۱۹۴۰ به بن‌بست رسیده بود.
جنگ جهانی می‌شود

روند جنگ در اروپا به نحوی پیش رفت که آلمان نازی و متحدانش تصمیم به حمله به شوروی گرفتند. نام عملیات حمله به شوروی نبرد بارباروسا نهاده شد. این عملیات با مشارکت عمده آلمان نازی، ایتالیا، رومانی، فنلاند و سایر متحدین علیه شوروی انجام پذیرفت. شوروی روابط خوبی با متحدین داشت این کشور از یک سو در پی حمله ژاپن به شوروی و مغولستان‎ توانسته به یک توافق خوب با ژاپن برسد از سوی دیگر در چهارچوب پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ روابط مطلوبی با آلمان نازی داشت اما بهانه متحدین برای نبرد با شوروی عدم رعایت پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ از سوی شوروی و تجاوز بدون اطلاع قبلی به طرف آلمانی به کشورهای شمال و شرق اروپا از جمله فنلاند و رومانی بود.
سیاست لبنسراوم
نوشتار اصلی: سیاست لبنسراوم

متفقین بر این عقیده بودند که همانگونه که هیتلر در کتاب نبرد من، اعتقاد خود را مبنی بر اینکه مردم آلمان نیاز به لبنسراوم (زمین و مواد اولیه) دارند و اینکه باید آن را از شرق تامین کنند اکنون وی در حال اجرای این سیاست است. از طرف دیگر موافقان هیتلر، بر این نکته تاکید داشتند که منظور آدولف هیتلر از فضای حیاتی در شرق اروپا بهره‌برداری صلح‌جویانه و از طریق روابط دوجانبه مانند روابط اقتصادی آلمان نازی و شوروی بوده‌است. و حمله آلمان نازی به شوروی به دلیل آنچه نقض پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ گفته می‌شود صورت گرفته‌است.
نبرد شوروی
سربازان آلمانی در نبرد استالینگراد

سیاست کلی شوروی دفاع اولیه در تابستان و کشاندن جنگ به فصل زمستان بود. نبرد شوروی و آلمان نازی به طور حتم خسارت‌های فراوانی از لحاظ تجهیزات و نیروی انسانی به هر دو طرف وارد کرد و گستره جنگ عملاً بسیار فراتر از حد پیشین شد. با این حال فرماندهی آلمان در اواسط ماه اوت تصمیم به تعلیق حمله به شوروی گرفت و تصمیم بر آن شد نیروهای زرهی و پیاده آلمان به دو دسته تقسیم شده نیمی به سمت استالینگراد رفته و نیم دیگر به سمت اوکراین حرکت کنند. در نبرد کیف چهار لشکر از ارتش شوروی کاملاً از بین رفتند و شهر کیف و مناطق وسیعی از اوکراین به دست نیروهای آلمان نازی تصرف شد اما نبرد استالینگراد روند جنگ را تغییر داد.
در دسامبر ۱۹۴۱ ارتش آلمان حمله‌ای به مسکو ترتیب داد که با ضد حمله نیرهای شوروی مواجه شد. پس از آن آلمان یک چهارم کل نیروهای خود در غرب اروپا و شمال آفریقا را به جبهه شرق اروپا اعزام کرد. در ماه ژوئیه انگلستان به دشمن جدید آلمان نازی پیشنهاد انعقاد تفاهمنامه همکاری دوجانبه را ارائه کرد و این پیشنهاد با استقبال شوروی مواجه شد. نتیجه این تفاهم در نخستین گام اشغال نظامی ایران بود.
اشغال ایران در جنگ جهانی دوم
نوشتار اصلی: اشغال ایران در جنگ جهانی دوم

در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه ناچار به استعفا شد. متفقین با انتقال سلطنت به پسر و ولیعهد او -محمدرضا- موافقت کردند. پس از اشغال، راه‌آهن سراسری ایران برای انتقال کمک‌های نظامی به پشت جبهه شوروی، بر اساس قانون وام و اجاره مورد استفاده قرار گرفت[نیازمند منبع].
ایران که در آغاز جنگ بی‌طرفی خود را اعلام کرده بود نهایتاً در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ به آلمان نازی اعلان جنگ داد. هدف اصلی ایران از اعلان جنگ پیوستن به اعلامیه ملل متحد و شرکت در کنفرانس‌های صلح پس از جنگ بود. پس از اتمام جنگ، ارتش بریتانیا ایران را ترک کرد ولی نیروهای نظامی ارتش آمریکا و ارتش شوروی، همچنان در ایران باقی‌ماندند، که به تشکیل دو حکومت خودمختار و کوتاه‌مدت جمهوری مهاباد در کردستان و حکومت فرقه دموکرات در آذربایجان انجامید.
دولت آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ داد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدودهٔ اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد. از آن پس عملاً دولت آمریکا نیز به متفقین پیوست اشغال ایران در جنگ جهانی دوم برای انتقال کمک‌های بریتانیا و آمریکا به شوروی صورت گرفت. خاک ایران از شمال توسط نیروهای شوروی و از جنوب توسط نیروهای بریتانیایی اشغال شد، و سیل کمک‌های تسلیحاتی از مسیر آبادان - تهران - بندر انزلی به سوی اتحاد شوروی سرازیر شد. ارتش رضاشاه پهلوی که نتوانسته بود در مقابل یورش خارجی مقاومت کند منحل شد و خود شاه توسط بریتانیایی‌ها بازداشت و به آفریقای جنوبی و سپس جزیرهٔ موریس تبعید شد.
بن‌بست در نبرد
سربازان اسیر شده در جریان حمله ژاپن به فیلیپین

پس از حدود دو ماه نبرد سنگین نیروهای آلمانی به حومه مسکو رسیدند اما شوروی همچنان در استالینگراد شکست نخورده بود و حمله همه جانبه به مسکو می‌توانست باعث قیچی شدن نیروهای آلمانی شود بنابراین فرماندهان آلمان به دستور هیتلر تمام قوای خود را بر تصرف استالینگراد متمرکز کردند. در اواخر ماه دسامبر و پس از اشغال ایران سیل کمک‌های متفقین به سوی شوروی روانه شد و این کشور توانست موج جدیدی از ضدحملات خود را اجرا کند از سوی دیگر ایالات متحده وارد صحنه نبرد شده بود و شوروی می‌توانست نیروهای متمرکز در شرق را به غرب منتقل کند. آمریکا دارایی‌های ژاپن را بلوک کرده و صادرات نفت به این کشور را متوقف کرد، ژاپن ۸۰ درصد از نفت مورد نیاز خود را از ایالات متحده آمریکا تامین می‌کرد و این روند تقریباً شکست ژاپن بدون انرژی را حتمی نشان می‌داد. ژاپن به اجبار به کشورهای جنوب شرق آسیا یکی پس از دیگری و به امید به دست آوردن منابع بیشتر انرژی حمله می‌کرد.
در فوریه ۱۹۴۲ ژاپن به فیلیپین حمله کرد و در این حمله توانست بیش از ۸۰،۰۰۰ سرباز متفقین را اسیر کند. در پی این حمله ۲۲ کشور طی بیانیه‌ای که به منشور آتلانتیک معروف گشت[نیازمند منبع] به ژاپن اعلان جنگ دادند در طرف مقابل کشورهای متحد نیز به کشورهای متفق اعلان جنگ کردند در این بین شوروی به پیمان صلح با ژاپن پایبند ماند.
انگیزه ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم
بمب‌افکن آمریکایی B-17

ایالات متحده آمریکا در فاصله بین دو جنگ جهانی یعنی ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ در یک بحران فزاینده اقتصادی به سر می‌برد[نیازمند منبع]، اما دولت آمریکا و صاحبان صنایع این کشور چرخ صنایع خود را در مسیر تولید صنایع نظامی به حرکت درآوردند[نیازمند منبع]، به طوری که درطول جنگ دوم جهانی در اروپا، مصرف سلاح‌های آمریکایی مانند هواپیما، کشتی جنگی و تجارتی، توپ و تانک درجنگ باعث رونق صنایع و اقتصاد آمریکا شد[نیازمند منبع]. از آنجا که کشورهای اروپایی مانند بریتانیا و شوروی با محدودیت منابع ارزی و طلا برای خرید اسلحه از آمریکا روبرو بودند، با تلاشهای دیپلماتیک چرچیل، دولت روزولت رئیس جمهور آمریکا که در ابتدای جنگ اعلان بی طرفی کرده بود در ۱۱ مارس ۱۹۴۱ قانونی از کنگره آمریکا به نام قانون وام و اجاره (به انگلیسی: The Lend Lease Act) به تصویب رسانید. طبق این قانون آمریکا می توانست تسلیحات و یا تجهیزات پشتیبانی را به صورت وام یا اجاره در اختیار دولتهای متفق قرار دهد و پس از پایان جنگ آنها را پس بگیرد. روزولت استدلال کرده بود که هنگامی که خانه همسایه آتش گرفته است، می توان شلنگ آتش نشانی را به او امانت داد. به دنبال حمله ناگهانی ارتش آلمان نازی به روسیه در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ و پیشرفت سریع ارتش آلمان به سمت مسکو، لنینگراد و استالینگراد و اعلان جنگ میهنی در روسیه بر ضد تجاوز آلمان نازی، چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا با روزولت در عرشه کشتی «شاهزادهٔ ولز» (به انگلیسی: Prince of Wales) ملاقات کرد و ضمن محکوم کردن تجاوز به شوروی، روس‌ها را به کمک آمریکا امیدوار ساخت. چرچیل از ایجاد مزاحمت زیردریایی‌های آلمانی برای کشتی‌های تجاری آمریکا برای تشویق آمریکا به پیوستن به متفقین استفاده زیادی کرد.
واقعه حمله ژاپن که متحد آلمان بود، به بندر «پرل هاربور» در هاوایی و خسارت دیدن سنگین نیروی دریایی آمریکا مستقر در این جزیره، باعث شد که آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ دهد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدودهٔ اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد.
جنگ در آفریقا و خاورمیانه
ژنرال اروین رومل فرمانده نیروهای متحد در شمال آفریقا

در آفریقا ژنرال اروین رومل در فوریه ۱۹۴۱ با ادوات زرهی ناکافی به شمال آفریقا فرستاده شد. ابتدای پیاده شدن نیروهای رومل در آفریقا به پیروزی‌های در مقابل بریتانیایی‌ها دست یافت اما در اواخر سال ۱۹۴۱ و اوایل سال ۱۹۴۲ که سوخت کافی به نیروهای وی رسیده بود، رومل با یک حمله برق آسا در ظرف یک هفته، سیصد مایل پیشروی کرد و از مرز مصر گذشت، ولی در ایستگاهی کوچک به نام «العلمین» متوقف شد. این به آن دلیل بود که متفقین که کلیدهای رمز آلمان و ایتالیا را کشف کرده بودند. به هر کاروان تدارکاتی به سرعت حمله می‌شد. توقف آلمانی‌ها در «العلمین» فرصتی به بریتانیا داد تا نیروهای خود را تجدید کند، ژنرال برنارد لاو مونتگومری به فرماندهی سپاه هشتم بریتانیا منصوب شد. نیروهای بریتانیا آماده ضد حمله به آلمانی‌ها شدند. نخستین جنگ رومل و مونتگومری به «جنگ علم حلفا» مشهور شد. نیروهای رومل نمی‌توانستند از سد آتش توپخانه انگلیسی‌ها بگذرند. در ضمن بیشتر سوخت ارسالی به آفریقا به قعر دریا رفته بود. رومل تقاضای کمک سریع کرد، ولی این کمک هرگز به وی نرسید. مونتگومری در ۲۳ اکتبر، ضد حمله خود را با آتش شدید توپخانه آغاز کرد. این «نبرد دوم العلمین» بود که کار آفریکا کورپس رومل را یکسره کرد. غرق شدن چهار کشتی حامل بنزین در بندر «طبرق» سبب شد تا نیروی زرهی رومل از کار بیفتد. فاجعه دیگر زمانی رخ داد که نیروهای آمریکایی در مراکش و الجزایر در مسیر عقب نشینی رومل پیاده شدند. نیروهای آلمان و ایتالیا در شمال آفریقا که ۹۱ هزار نفر بودند تا ماه مه همان سال تسلیم شدند. در نوشته‌های رومل که پس از مرگش چاپ شده‌است، این جمله به چشم می‌خورد:

    از دلاورترین مردان، بدون اسلحه کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهمات به هیچ دردی نمی‌خورد و در جنگ متحرک از اسلحه و مهمات کاری بر نمی‌آید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد.


تاریخچه تدارک جنگ جهانی دوم
Montreal Daily Star: "Germany Quit", ۱۹۴۵

در قطعنامه‌ای که روز ۱۹ دسامبر ۱۹۲۷ در پانزدهمین کنگرهٔ حزب کمونیست شوروی تصویب شد، آمده‌است:«باید احتمال حملهٔ نظامی به شوروی را در نظر گرفت». استالین در سال ۱۹۳۷ تصمیم گرفت تا صفوف حزب را تصفیه کنند. این تنها یک مصوبهٔ بی‌سرانجام برای کتاب‌های تاریخ نبود و دولت شوروی برای آن یک برنامه‌ریزی دقیق کرد به طوری که ۱۵۲۳ کارخانه که سال ۱۹۴۱ با تهدید آلمان هیتلری روبه‌رو بودند به شرق کوهستان اورال منتقل گشتند.

گوبلز در سال ۱۹۴۳ گفت:«بلشویسم قادر شده‌است تا تمام نیرویش را علیه دشمن خود به کار گیرد».

در ژوئن ۱۹۴۱ بود که حزب کمونیست شوروی ۹۵ هزار تن را بسیج کرد، در ۱۹۴۳ این حزب ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تن عضو داشت و تقریباً همین تعداد در سازمان جوانان بودند که در جبهه‌ها فعالیت داشتند. حزب کمونیست در مناطق اشغالی هم نیروهای پارتیزان را سازماندهی کرد. تعداد پارتیزان‌ها یک میلیون نفر بود که در ۱۰۰۰ واحد مخفی متشکل شده بودند.

یک آمریکایی به نام اورل هاریمان در کتابی که سال ۱۹۷۵ به نام فرستاده ویژه منتشر نمود، نوشت: «استالین از روزولت اطلاعات بیش‌تری داشت، از چرچیل واقع‌گراتر بود و از جنبه‌های مختلفی بهترین فرمانده جنگی بود».
بمباران‌ها
بمباران شهر درسدن
نوشتار اصلی: بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم

از ۱۳ فوریه تا ۱۵ فوریه ۱۹۴۵ (۲ماه قبل از پایان جنگ) در حالی که پیروزی متفقین قطعی می‌نمود، برای کمک به پیشرفت سریع‌تر نیروهای شوروی که از شرق به سوی آلمان درحال پیشروی بودند، بمب‌افکن‌های سنگین نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و نیروی هوایی ایالات متحده بیش از ۳۹۰۰ تُن بمب متعارف و آتشزا بر روی شهر درسدن فرو ریختند. شدت آتش‌سوزی به حدی بود که آسفالت خیابانها نیز ذوب شد. آمار دقیقی از تعداد کشته شدگان در دسترس نیست، اما طبق تحقیقات اخیر، رقم کشته شدگان، بین ۲۴٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ نفر غیر نظامی تخمین زده می‌شود.[۱۷]
اشتباهات جنگی آلمان

بزرگ‌ترین اشتباهات آلمان:[نیازمند منبع]

    بر هم زدن توافق اولیه با اتحاد جماهیر شوروی وحمله به آن کشور.
    توقف ۴۸ ساعته دونکرک به دستور هیتلر.
    نبرد استالینگراد به دستور هیتلر.
    توقف بمباران فرودگاه‌های نظامی انگلستان و به جای آن‌ها هدف قرار دادن لندن به دستور هرمان گورینگ در طی نبرد بریتانیا.
    عدم استفاده بهینه از نیروی زمینی به علت بها ندادن کافی به این نیرو که این کمبود در محاصره مسکو بسیار جلوه‌گر بود و کمبود آتش توپخانه باعث افزایش قدرت مانور مدافعان مسکو و پشتیبانی مناسب از آنها گردید.
    اتکا بیش از حد به نیروی هوایی.
    عدم عقب نشینی محاصره شدگان در استالینگراد باوجود اصرار فیلد مارشال فن پائولوس.
    بدست گرفتن هدایت عملیاتی ارتش آلمان از طرف هیتلر بعد از شکست مسکو.
    کمبود امکانات ارتش وافن اس اس. خیلیها معتقدند اگر هیتلر به این ارتش بهای بیشتری می‌داد جنگ جهانی دوم طوری دیگر ورق می‌خورد.[۱۸]
    تاخیر هیتلر در صدور اجازه ارسال واحدهای زرهی جهت مقابله با پیاده شدن نیروهای متفقین در نرماندی

دیگر دلایل شکست

    عدم هماهنگی راه آهن روسیه و اروپا که باعث شد در رساندن مهمات و آزوقه به مهاجمان در خاک شوروی وقفه بوجود آید. (ریلهای روسیه کمی بزرگتر از ریلهای اروپا بود که به همین دلیل این دو خط آهن قابلیت اتصال را نداشتند)
    نداشتن جاده‌های هموار در روسیه که در زمستان به صورت باتلاق در می‌آمدند که این هم مشکل تدارکات را افزایش می‌داد.
    سرویسهای قوی اطلاعاتی شوروی (ارکستر سرخ)
    رفتار وحشیانه نازیها با مردم سرزمینهای اشغال شده که در موارد بسیار مانند مردمان حوزه بالتیک و اوکراین مستقلین را تبدیل به پارتیزان می‌کرد.
    ورود ارتش عظیم آمریکا به جنگ.

پایان جنگ
سربازان ارتش سرخ در حال برافراشتن پرچم اتحاد جماهیر شوروی به نشانه پیروزی بر فراز ساختمان رایشستاگ (مجلس امپراتوری) در برلین، ماه مه ۱۹۴۵

کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین از ۲۸ نوامبر تا ۱ دسامبر ۱۹۴۳ به صورت سری بر‌گزار شد. هدف کلی این کنفرانس توافق در مورد چهره جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم بود.

جنگ در اروپا پس از خودکشی آدولف هیتلر و تسلیم آلمان نازی در ۸ مه، ۱۹۴۵ پایان یافت، اما در آسیا و اقیانوس آرام تا بمباران اتمی هیروشیما (۶ اوت ۱۹۴۵) و ناگازاکی (۹ اوت ۱۹۴۵) و بعد آن تسلیم ژاپن در ۲ سپتامبر، ۱۹۴۵ ادامه داشت.

بمباران اتمی آمریکائیها در دو شهر ناکازاکی و هیروشیما که بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ نفر را در چند ثانیه نابود کرد، از پی‌آمدهای بزرگ منفی این جنگ محسوب می‌شود. این اولین کاربرد سلاح‌های هسته‌ای در تاریخ بشر بود.
تلفات و خسارات جنگ

نتیجه جنگ جهانی دوم در چهار سالی که از پی آمد، قریب به ۲۷ میلیون از مردم شوروی را به کام مرگ کشاند،[۱۹][۲۰] یعنی روزی ۱۸ هزار نفر. پنجاه درصد این کشته‌شدگان خارج از شرایط «عادی» جنگ جان خود را از دست دادند. به جز اینان، ۳ میلیون روس در اردوگاه‌های آلمان و به ویژه در اتاق‌های گاز از پای درآورده شدند. در بلاروس یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر کشته شدند و در لنینگراد هم یک میلیون نفر قربانی ۹۰۰ روز محاصره گشتند. حدود پنج میلیون شهروند لهستانی در طول جنگ به دست نیروهای آلمان به‌قتل رسیدند که نزدیک به دو میلیون نفر آنان، غیر یهودی و سه میلیون نفر دیگر از یهودیان مقیم لهستان بودند، این رقم بیش از ۱۶ درصد جمعیت آن کشور را نسبت به سال ۱۹۳۹ تشکیل می‌داد.[۲۱][۲۲] تلفات آلمان در جنگ جهانی دوم در برخی منابع ۵ میلیون نفر اعلام شد که ۳/۳ میلیون نفر آن سرباز و ۱/۷ میلیون آن (تخمینی) افراد غیر نظامی بودند که در بمباران کشته شدند. پس از پایان جنگ اعلام شد که ۱/۳ میلیون تن بمب توسط متفقین بر بسیاری از شهرهای آلمان فرو ریخته شده که نتیجه آن بی خانمانی ۸ میلیون آلمانی بود. همچنین ۱۲ میلیون نفر در طول جنگ بر اثر قحطی در چین، ایران، اندونزی، هندوچین فرانسه و هندوستان جان خود را از دست دادند که این تعداد تلفات، اغلب در آمارهای تلفات جنگ، از قلم افتاده‌اند.[۲۳][۲۴] کل رقم کشته‌شدگان جنگ جهانی دوم که مرگبارترین نبرد تمام تاریخ است، بین ۵۰ تا ۷۰ میلیون نفر تخمین زده می‌شود.[۲۵]

در پی جنگ جهانی دوم ساختارهای زیربنایی و صنعتی اروپا ویران شده بود. این مساله باعث ارائهٔ طرح مارشال از سوی آمریکا شد که در نهایت نفوذ و تابعیت اروپای غربی از آمریکا را در دهه‌های بعد در پی داشت. از سوی دیگر تقسیم آلمان و نفوذ شوروی در اروپای شرقی عملاً این قاره را به دو نیمه تقسیم کرد. این تقسیم ریشه‌های آنچه بعدها جنگ سرد نام گرفت را تشکیل داد.
[نهفتن]
تلفات انسانی جنگ جهانی دوم بر اساس کشورها
کشور     جمعیت در سال ۱۹۳۹     درگذشتگان نظامی     درگذشتگان غیرنظامی     یهودیان درگذشته در جریان هولوکاست     مجموع درگذشتگان     ٪ درگذشتگان به نسبت جمعیت در سال ۱۹۳۹
آلبانی     ۱٬۰۷۳٬۰۰۰     ۲۸٬۰۰۰         ۲۰۰     ۲۸٬۲۰۰     ۲٫۶۳٪
استرالیا     ۶٬۹۹۸٬۰۰۰     ۳۹٬۴۰۰     ۷۰۰         ۴۰٬۱۰۰     ۰٫۵۷٪
اتریش     ۶٬۶۵۳٬۰۰۰         ۴۰٬۵۰۰     ۶۵٬۰۰۰     ۱۰۵٬۵۰۰     ۱٫۵۹٪
بلژیک     ۸٬۳۸۷٬۰۰۰     ۱۲٬۱۰۰     ۴۹٬۶۰۰     ۲۴٬۴۰۰     ۸۶٬۱۰۰     ۱٫۰۲٪
برزیل     ۴۰٬۲۸۹٬۰۰۰     ۱٬۰۰۰     ۱٬۰۰۰         ۲٬۰۰۰     ۰٫۰۰٪
بلغارستان     ۶٬۴۵۸٬۰۰۰     ۲۲٬۰۰۰     ۳٬۰۰۰         ۲۵٬۰۰۰     ۰٫۳۸٪
برمه     ۱۶٬۱۱۹٬۰۰۰     ۲۲٬۰۰۰     ۲۵۰٬۰۰۰         ۲۷۲٬۰۰۰     ۱٫۱۶٪
کانادا     ۱۱٬۲۶۷٬۰۰۰     ۴۵٬۳۰۰             ۴۵٬۳۰۰     ۰٫۴۰٪
جمهوری چین     ۵۱۷٬۵۶۸٬۰۰۰     ۳٬۸۰۰٬۰۰۰     ۱۶٬۲۰۰٬۰۰۰         ۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰     ۳٫۸۶٪
کوبا     ۴٬۲۳۵٬۰۰۰         ۱۰۰         ۱۰۰     ۰٫۰۰٪
چکسلواکی     ۱۵٬۳۰۰٬۰۰۰     ۲۵٬۰۰۰     ۴۳٬۰۰۰     ۲۷۷٬۰۰۰     ۳۴۵٬۰۰۰     ۲٫۲۵٪
دانمارک     ۳٬۷۹۵٬۰۰۰     ۲٬۱۰۰     ۱٬۰۰۰     ۱۰۰     ۳٬۲۰۰     ۰٫۰۸٪
استونی     ۱٬۱۳۴٬۰۰۰         ۴۰٬۰۰۰     ۱٬۰۰۰     ۴۱٬۰۰۰     ۳٫۶۲٪
اتیوپی     ۱۷٬۷۰۰٬۰۰۰     ۵٬۰۰۰     ۹۵٬۰۰۰         ۱۰۰٬۰۰۰     ۰٫۶٪
فنلاند     ۳٬۷۰۰٬۰۰۰     ۹۵٬۰۰۰     ۲٬۰۰۰         ۹۷٬۰۰۰     ۲٫۶۲٪
فرانسه     ۴۱٬۷۰۰٬۰۰۰     ۲۱۷٬۶۰۰     ۲۶۷٬۰۰۰     ۸۳٬۰۰۰     ۵۶۷٬۶۰۰     ۱٫۳۵٪
هندوچین فرانسه     ۲۴٬۶۰۰٬۰۰۰         ۱٬۰۰۰٬۰۰۰         ۱٬۰۰۰٬۰۰۰     ۴٫۰۷٪
آلمان نازی     ۶۹٬۶۲۳٬۰۰۰     ۵٬۵۳۳٬۰۰۰     ۱٬۶۰۰٬۰۰۰     ۱۶۰٬۰۰۰     ۷٬۲۹۳٬۰۰۰     ۱۰٫۴۷٪
یونان     ۷٬۲۲۲٬۰۰۰     ۲۰٬۰۰۰     ۲۲۰٬۰۰۰     ۷۱٬۳۰۰     ۳۱۱٬۳۰۰     ۴٫۳۱٪
مجارستان     ۹٬۱۲۹٬۰۰۰     ۳۰۰٬۰۰۰     ۸۰٬۰۰۰     ۲۰۰٬۰۰۰     ۵۸۰٬۰۰۰     ۶٫۳۵٪
ایسلند     ۱۱۹٬۰۰۰         ۲۰۰         ۲۰۰     ۰٫۱۷٪
هند بریتانیا     ۳۷۸٬۰۰۰٬۰۰۰     ۸۷٬۰۰۰     ۱٬۵۰۰٬۰۰۰         ۱٬۵۸۷٬۰۰۰     ۰٫۴۲٪
اندونزی     ۶۹٬۴۳۵٬۰۰۰         ۴٬۰۰۰٬۰۰۰         ۴٬۰۰۰٬۰۰۰     ۵٫۷۶٪
ایران     ۱۴٬۳۴۰٬۰۰۰     ۲۰۰             ۲۰۰     ۰٫۰۰٪
عراق     ۳٬۶۹۸٬۰۰۰     ۱٬۰۰۰             ۱٬۰۰۰     ۰٫۰۳٪
ایرلند     ۲٬۹۶۰٬۰۰۰         ۲۰۰         ۲۰۰     ۰٫۰۰٪
ایتالیا     ۴۴٬۳۹۴٬۰۰۰     ۳۰۱٬۴۰۰     ۱۴۵٬۱۰۰     ۸٬۰۰۰     ۴۵۴٬۵۰۰     ۱٫۰۲٪
ژاپن     ۷۱٬۳۸۰٬۰۰۰     ۲٬۱۲۰٬۰۰۰     ۵۸۰٬۰۰۰         ۲٬۷۰۰٬۰۰۰     ۳٫۷۸٪
کره     ۲۳٬۴۰۰٬۰۰۰         ۳۷۸٬۰۰۰         ۳۷۸٬۰۰۰     ۱٫۶٪
لاتویا     ۱٬۹۹۵٬۰۰۰         ۱۴۷٬۰۰۰     ۸۰٬۰۰۰     ۲۲۷٬۰۰۰     ۱۱٫۳۸٪
لیتوانی     ۲٬۵۷۵٬۰۰۰         ۲۱۲٬۰۰۰     ۱۴۱٬۰۰۰     ۳۵۳٬۰۰۰     ۱۳٫۷۱٪
لوکزامبورگ     ۲۹۵٬۰۰۰         ۱٬۳۰۰     ۷۰۰     ۲٬۰۰۰     ۰٫۶۸٪
فدراسیون مالایا (مالزی کنونی)     ۴٬۳۹۱٬۰۰۰         ۱۰۰٬۰۰۰         ۱۰۰٬۰۰۰     ۲٫۲۸٪
مالت     ۲۶۹٬۰۰۰         ۱٬۵۰۰         ۱٬۵۰۰     ۰٫۵۶٪
مکزیک     ۱۹٬۳۲۰٬۰۰۰         ۱۰۰         ۱۰۰     ۰٫۰۰٪
مغولستان     ۸۱۹٬۰۰۰     ۳۰۰             ۳۰۰     ۰٫۰۴٪
هلند     ۸٬۷۲۹٬۰۰۰     ۱۵٬۸۰۰     ۱۰۹٬۳۰۰     ۱۰۶٬۰۰۰     ۲۳۱٬۱۰۰     ۲٫۶۵٪
نیوفاندلند     ۳۰۰٬۰۰۰     ۱٬۰۰۰     ۱۰۰         ۱٬۱۰۰     ۰٫۳۷٪
نیوزلند     ۱٬۶۲۹٬۰۰۰     ۱۱٬۹۰۰             ۱۱٬۹۰۰     ۰٫۶۷٪
نروژ     ۲٬۹۴۵٬۰۰۰     ۳٬۰۰۰     ۵٬۸۰۰     ۷۰۰     ۹٬۵۰۰     ۰٫۳۲٪
فیلیپین     ۱۶٬۰۰۰٬۰۰۰     ۵۷٬۰۰۰     ۹۰٬۰۰۰         ۱۴۷٬۰۰۰     ۰٫۹۲٪
میکرونزی     ۱٬۹۰۰٬۰۰۰         ۵۷٬۰۰۰         ۵۷٬۰۰۰     ۳٫۰۰٪
لهستان     ۳۴٬۸۴۹٬۰۰۰     ۱۶۰٬۰۰۰     ۲٬۴۴۰٬۰۰۰     ۳٬۰۰۰٬۰۰۰     ۵٬۶۰۰٬۰۰۰     ۱۶٫۰۷٪
تیمور پرتغال     ۵۰۰٬۰۰۰         ۵۵٬۰۰۰         ۵۵٬۰۰۰     ۱۱٫۰۰٪
رومانی     ۱۹٬۹۳۴٬۰۰۰     ۳۰۰٬۰۰۰     ۶۴٬۰۰۰     ۴۶۹٬۰۰۰     ۸۳۳٬۰۰۰     ۴٫۲۲٪
سنگاپور     ۷۲۸٬۰۰۰         ۵۰٬۰۰۰         ۵۰٬۰۰۰     ۶٫۸۷٪
آفریقای جنوبی     ۱۰٬۱۶۰٬۰۰۰     ۱۱٬۹۰۰             ۱۱٬۹۰۰     ۰٫۱۲٪
اتحاد جماهیر شوروی     ۱۶۸٬۵۰۰٬۰۰۰     ۱۰٬۷۰۰٬۰۰۰     ۱۱٬۴۰۰٬۰۰۰     ۱٬۰۰۰٬۰۰۰     ۲۳٬۱۰۰٬۰۰۰     ۱۳٫۷۱٪
اسپانیا     ۲۵٬۶۳۷٬۰۰۰     ۴٬۵۰۰             ۴٬۵۰۰     ۰٫۰۲٪
سوئد     ۶٬۳۴۱٬۰۰۰     ۲۰۰     ۲٬۰۰۰         ۲٬۲۰۰     ۰٫۰۳٪
سوئیس     ۴٬۲۱۰٬۰۰۰         ۱۰۰         ۱۰۰     ۰٫۰۰٪
تایلند     ۱۵٬۰۲۳٬۰۰۰     ۵٬۶۰۰     ۳۰۰         ۵٬۹۰۰     ۰٫۰۴٪
پادشاهی متحده بریتانیا     ۴۷٬۷۶۰٬۰۰۰     ۳۸۲٬۶۰۰     ۶۷٬۸۰۰         ۴۵۰٬۴۰۰     ۰٫۹۴٪
ایالات متحده آمریکا     ۱۳۱٬۰۲۸٬۰۰۰     ۴۱۶٬۸۰۰     ۱٬۷۰۰         ۴۱۸٬۵۰۰     ۰٫۳۲٪
یوگسلاوی     ۱۵٬۴۰۰٬۰۰۰     ۴۴۶٬۰۰۰     ۵۱۴٬۰۰۰     ۶۷٬۰۰۰     ۱٬۰۲۷٬۰۰۰     ۶٫۶۷٪
مجموع     ۱٬۹۶۱٬۹۱۳٬۰۰۰     ۲۵٬۱۹۳٬۷۰۰     ۴۱٬۸۱۵٬۴۰۰     ۵٬۷۵۴٬۴۰۰     ۷۲٬۷۶۳٬۵۰۰     ۳٫۷۱٪
منبع     مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «World War II casualties»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۱۳ ژوئن ۲۰۰۸).                
پیامد جنگ

پس از جنگ، دولت شوروی حکومتهای کمونیست وابسته به مسکو را در کشورهای اروپای شرقی ایجاد کرد. شوروی، در کنفرانس پتسدام توانست آمریکا و بریتانیا را راضی کند تا با ضمیمه ساختن بخش شرقی لهستان به شوروی و ضمیمه ساختن بخشهایی از شرق آلمان به لهستان موافقت کنند. شوروی‌ها با استفاده از حضور نظامی خود، به دولت در تبعید لهستان، که سهم زیادی در شکل دادن نبرد چریکی لهستانیها علیه نازیها داشت، اجازه فعالیت ندادند و دولتی کمونیست وابسته به شوروی را در لهستان بر سر کار آوردند. تشکیل دولت کمونیست در یونان هم از اهداف دولت شوروی بود که با پافشاری چرچیل از تسلط کمونیسم بر این کشور جلوگیری شد. سلطه شوروی بر این کشورها تا اواخر سلطه کمونیسم بر شوروی (۱۹۸۹) ادامه داشت. در سالهای بعد از جنگ جهانی، شوروی‌ها با استفاده از نیروی نظامی، جنبشهای آزادی طلبانه مردم مجارستان و سپس چکسلواکی را سرکوب کردند.

جامعه ملل

جامعه ملل یا سازمان مجمع اتفاق ملل، یک سازمان بین‌المللی میان‌دولتی بود که در نتیجه امضای عهدنامه ورسای، در طی سال‌های ۱۲۹۸ تا ۱۲۹۹ خورشیدی تاسیس شد. این سازمان جهانی تا سال ۱۳۲۴ خورشیدی، رسمیت اجرایی داشت، که در طی این مدت، به تناوب ۵۸ عضو داشت، که ۴۲ عضو از این ۵۸ عضو، از جمله ایران به عنوان عضو اصلی و موسس به فعالیت می‌پرداختند.

اهداف این سازمان، خلع سلاح، جلوگیری از جنگ به واسطه تامین امنیت همگانی، رفع اختلاف و مشاجره بین کشورها از راه مذاکره و دیپلماسی، و همچنین بهبود سطح زندگی جهانی بود.

ابتکار تشکیل چنین سازمانی از وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا بود، اگرچه آمریکا هرگز عضو آن نشد.

زبان‌های رسمی این سازمان، انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی بود.

این سازمان، چهار ارگان اساسی به نام‌های دبیرخانه، هیئت قانون‌گذاری، شورا و دادگاه دائمی بین‌المللی عدالت داشت. ارگان‌های فرعی این سازمان عبارت بودند از: سازمان بهداشت، سازمان بین‌المللی کار، هیات مرکزی دائمی افیون، کمیسیون برده‌داری، کمیسیون مهاجرت و کمیته‌ای برای مطالعه‌شان قانونی زنان.

بیشترین اعضای این سازمان، طی سال‌های ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۴ خورشیدی، به عضویت این سازمان درآمدند. آخرین عضو این سازمان، کشور مصر بود.

نخستین جلسه رسمی این سازمان، در تاریخ ۲۶ دی ۱۲۹۹ خورشیدی، برگزار شد.اولین پروتست (اعتراض) رسمی ثبت شده در این سازمان از سوی نماینده ایران، پرنس ارفع ارائه گردید.

مقر رسمی این سازمان، در عمارت ملل، واقع در شهر ژنو کشور سوئیس بود.

جامعه ملل موفقیت‌ها و شکست‌هایی داشت. در زمانی که این سازمان، نتوانست به تمام اهداف اصلی خود دست یابد و سیاست‌های این سازمان برای خلع سلاح محورهای قدرت و جلوگیری از هرگونه درگیری و جنگ در آینده، شکست خورد و جنگ جهانی دوم به راه افتاد، ملت‌های جهان، پس از پایان جنگ و در سال ۱۳۲۵ خورشیدی، تصمیم به انحلال این سازمان و جایگزینی سازمان ملل متحد به جای این سازمان گرفتند و در نتیجه، سازمان جدید برخی از نهادهای آن را نیز به ارث برد.

کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان

کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (با سر نام یو ان اچ سی آر) یکی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل است که در ژنو سوئیس واقع شده‌است. این دفتر در ۱۴ دسامبر سال ۱۹۵۰ جهت محافظت و حمایت از پناهندگان و یاری رساندن در امر بازگشت یا اسکان مجدد آنها تاسیس شد.

این سازمان بعنوان جایگزین سازمان بین‌المللی پناهندگان، و پیشتر از آن اداره کل نجات و توانبخشی سازمان ملل، به وجود آمد. تاکنون دو بار جایزه صلح نوبل در سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۸۱ به این سازمان اعطا شده است. وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل رهبری و هماهنگ نمودن فعالیتهای بین‌المللی جهت محافظت و رفع مشکلات پناهندگان در سراسر جهان می‌باشد. هدف اولیه سازمان حراست از حقوق و سلامتی پناهندگان است. این سازمان می‌کوشد تا از احترام به حقوق پناهندگان و سلامت آنها در کشورهای دیگر، بازگشت داوطلبانه آنها به کشور خود، اسکان مجدد آنها در کشور ثالث و غیره مطابق قوانین بین‌المللی اطمینان حاصل کند.

در تاریخ ۱ ژانویه سال ۲۰۰۳ این سازمان طی گزارشی اعلام کرد جمعیتی بالغ بر ۲۰۵۵۶۷۸۱ نفر از جمله حدود ۵٫۵ میلیون نفر در اروپا و آمریکای شمالی تحت پوشش آن قرار دارند.

از سال ۲۰۰۴ آژانس به حدود ۵۰ میلیون نفر از مردم در بازسازی زندگیشان کمک کرد. این سازمان با ستادی در حدود ۵۰۰۰ نفر در بیش از ۱۲۰ کشور در کمک کردن به حدود ۲۰ میلیون نفر فعال است.

خدمات یو ان اچ سی آر همچنین توسط سفیران حسن نیت سازمان ارائه می‌شود. یکی از این سفیران آنجلینا جولی هنرپیشه نامدار آمریکایی است
ماموران ارشد

پست مامور ارشد این سازمان در اختیار افراد زیر بوده‌است:

    آنتونیو گوترس، سال ۲۰۰۵ تا حال حاضر (در سال ۲۰۰۹ منقضی می‌شود) (پرتغال)
    رود لابرس، سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ (هلند)
    ساداکو ازاکا، سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ (ژاپن)
    ثروالد استونتنبرگ، ژانویه تا نوامبر سال ۱۹۹۰ (نروژ)
    جین پایر هوک، سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ (سوئیس)
    پل هارتلینگ، سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۵ (دانمارک)
    شاهزاده صدرالدین آقاخان، سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۷ (ایران)
    فیلیکس اشنایدر، سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۵ (سوئیس)
    آگوسته آر.لیند، سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۰ (سوئیس)
    گریت جان ون هیون گدارت، سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۶ (هلند)
    فریدجاف نانسن مامور عالیرتبه جامعه ملل جهت امور پناهندگان از سال ۱۹۲۲ بود.

سازمان ملل متحد

سازمان ملل متحد سازمانی بین‌المللی است که در ۱۹۴۵ میلادی تأسیس و جایگزین جامعه ملل شد. این سازمان توسط ۵۱ کشور تأسیس و در سال ۲۰۱۱ میلادی، ۱۹۳ کشور عضو داشته‌است. اعضای آن تقریباً شامل همه کشورهای مستقلی می‌شود که از نظر بین‌المللی به رسمیت شناخته شده‌اند. فقط واتیکان، که عضویت در سازمان را نپذیرفته‌است و چین ملی (تایوان) که عضویتش بعد از عضویت جمهوری خلق چین لغو شد، در سازمان ملل متحد عضو نیستند.

مقر سازمان ملل متحد در نیویورک است و کشورهای عضو و موسسات وابسته در طول هر سال با تشکیل جلسات منظم در مورد امور بین‌المللی و امور اجرایی مربوط به آنها تصمیم‌گیری می‌کنند.

سازمان ملل در پایان جنگ جهانی دوم و از سوی کشورهای پیروز در آن جنگ شکل گرفت و سازمان و روال حاکم بر فعالیت آن نشان از شرایط جهانی بعد از جنگ دوم دارد. شورای امنیت قوی‌ترین نهاد سازمان ملل پنج عضو دائمی دارد که در تصمیمات این شورا حق وتو دارند.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ عضویت در سازمان
    ۳ ستاد سازمان ملل
    ۴ امور مالی سازمان ملل
    ۵ اهداف و فعالیت‌ها
        ۵.۱ کنفرانس‌های بین‌المللی
        ۵.۲ سالها و ایام بین‌المللی
        ۵.۳ کنترل تسلیحات وخلع سلاح
        ۵.۴ حفظ صلح
        ۵.۵ حقوق بشر
        ۵.۶ کمک‌های انسان دوستانه و توسعه بین‌المللی
        ۵.۷ معاهدات و قانون بین‌الملل
        ۵.۸ شخصیتهای برجسته سازمان ملل
    ۶ اصلاحات
    ۷ اهداف توسعه هزاره
    ۸ موفقیت‌ها و شکستها در مسایل امنیتی
        ۸.۱ انتقادات و چالش‌ها
        ۸.۲ شورای امنیت
        ۸.۳ نظارت بر حقوق بشر
        ۸.۴ ضعف بوروکراسی
        ۸.۵ رسوایی برنامه نفت در برابر غذا
    ۹ سیاست پرسنلی
    ۱۰ فرهنگ عام حاکم بر سازمان ملل
    ۱۱ ارکان سازمان ملل متحد
    ۱۲ سازمان‌های وابسته
    ۱۳ پانویس
    ۱۴ منابع
    ۱۵ پیوند به بیرون

تاریخچه

اصطلاح «ملل متحد» را نخستین بار فرانکلین روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم برای اشاره به متفقین بکار برد. اولین کاربرد رسمی این اصطلاح در بیانیه اول ژانویه ۱۹۴۲ ملل متحد بود که در آن متفقین از مفاد منشور آتلانتیک پشتیبانی و اعلام کرده‌بودند که از صلح جداگانه با نیروهای محور خودداری خواهند کرد.

اندیشه ایجاد سازمان ملل متحد در کنفرانس‌های مسکو، قاهره و تهران در سال ۱۹۴۳ دقیق‌تر شد. از اوت تا اکتبر ۱۹۴۴ نمایندگان آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و جمهوری چین در کنفرانس دامبارتن اوکس در واشینگتن دی. سی، بر روی برنامه‌های تشکیل سازمان ملل کار کردند. بیشتر بحث‌های این کنفرانس در مورد نقش اعضای سازمان و شرایط دعوت از آن‌ها بود. سپس در آوریل ۱۹۴۵ در کنفرانس سان فرانسیسکو تکلیف حق وتو برای پنج عضو شورای امنیت تعیین شد. در نهایت در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ منشور ملل متحد به امضای ۵۰ کشور رسید و سازمان ملل متحد رسماً تشکیل شد (لهستان در کنفرانس شرکت نداشت ولی جایی برای آن در نظر گرفته شد و بعداً منشور را امضا کرد)
عضویت در سازمان
نوشتار اصلی: کشورهای عضو سازمان ملل‎

در سال ۲۰۰۶، ۱۹۳(آخرین کشور عضو سودان جنوبی می‌باشد) کشور عضو سازمان ملل بوده‌اند که تقریباً همه کشورها را دربر می‌گیرد. از جمله کشورهای مهم غیرعضو می‌توان به جمهوری چین (تایوان) اشاره کرد که کرسی آن در سال ۱۹۷۱ به کشور جمهوری خلق چین داده شد. سریر مقدس (اسقف‌نشین شهر رم) نیز فقط عضو ناظر این سازمان است. از عضویت‌های پر سر و صدا نیز می‌توان به عضویت فلسطین که با سخنرانی یاسر عرفات در محل مجمع عمومی انجام گرفت اشاره کرد.
ستاد سازمان ملل
نوشتار اصلی: مقرهای سازمان ملل متحد‎


ساختمان ستاد فعلی سازمان در نیویورک و طی سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۰ درکنار ایست ریور بنا شده‌است. زمین این ملک را جونیور جان دی. راکفلر به قیمت ۵/۸ میلیون دلار خریداری کرد و فرزندش نلسون راکفلر را بعنوان مشاور عالی سازنده بنا در سال ۱۹۴۶ منصوب کرد و آنرا به سازمان ملل اهدا نمود.

گروهی از معماران بین‌المللی طراحی آنرا انجام داده و تایید کردند که از جمله آنها می‌توان به می کی بوزیر سوئیسی و اسکار نیمیر برزیلی و برخی از نمایندگان سایر کشورها اشاره کرد. رهبری این تیم معماری به عهده والاس هریسون بود. در مورد رهبری وی هنوز هم مناقشاتی وجود دارد. این ستاد به طور رسمی در ۱۹ ژانویه ۱۹۵۱ افتتاح گردید. با وجودی که مقر اصلی سازمان ملل در نیویورک واقع شده‌است، نهادهای مهم وابسته به آن در لاهه، ژنو، وین، مونترال، کپنهاگ، بن و رم دایر شده‌اند.

دفاتر سازمان ملل از شخصیت حقوقی مجزایی برخوردار نیستند ولی از جهاتی دارای برخی استقلال‌ها هستند. برای مثال بر اساس موافقت رسمی کشورهای میزبان، مدیریت پستی سازمان ملل متحد می‌تواند اقدام به چاپ تمبر برای مراسلات محلی نماید. از سال ۱۹۵۱ دفتر اصلی سازمان ملل، از سال ۱۹۶۹ دفتر ژنو، و از سال ۱۹۷۹ دفتر وین مجاز به چاپ تمبر برای خود شده‌اند. همچنین سیستم ارتباط دور سازمان ملل نیز مستقل عمل می‌کند و هر یک از مقرهای ژنو، نیویورک و وین اینک به طور غیر رسمی در تلاش برای راه‌اندازی رادیوی مستقل سازمان ملل هستند.

به مرور زمان بنای اصلی رو به فرسودگی نهاده و بنا بر اِین مقرر شده طراحی ساختمان موقت جدیدی توسط فومی هلیکو ماکی در بین خیابانهای ۴۱ و ۴۲ در بزرگراه اول منهتن آغاز شود تا ساختمان فعلی گسترش یافته و ترمیم شود.

دفتر سازمان ملل متحد در ژنو مقر اروپایی این سازمان است. پیش از سال ۱۹۴۹ امور اروپایی سازمان در شهرهای مختلف مثل نیویورک و لندن انجام می‌گرفت.
امور مالی سازمان ملل

بودجه سازمان را کشورهای عضو بر اساس مشارکت‌های داوطلبانه و برنامه‌ریزی شده تامین می‌کنند. دبیرخانه سازمان ملل بر اساس ارزیابی‌های موسسات مالی حرفه‌ای بودجه ۲ سالانه سازمان را تعیین و سهم هر کشور را اعلام می‌نماید. طرح بودجه به مجمع عمومی ارائه می‌شود. مجمع عمومی بودجه را تصویب و به کشورها ابلاغ می‌نماید. معیار محاسبه سهم کشورها تولید ناخالص ملی هر کشور است. به این ترتیب سهم اصلی را در تامین بودجه سازمان کشورهای پرجمعیت و پیشرفته صنعتی دارند و کشورهای کوچک و جهان سومی بخش ناچیزی از هزینه‌های سازمان ملل را پرداخت می‌کنند.

مجمع سقف خاصی را برای پرداخت هر کشور در نظر گرفته‌است. در دسامبر سال ۲۰۰۰ در نظام تعیین بودجه تغییراتی حاصل شد و شرایط جهانی کشورها را هم در آن دخیل نمودند و سقف پرداخت بودجه از ۲۵ درصد به ۲۲ درصد کاهش دادند. ایالات متحده تنها کشوری است که مشمول این سقف پرداخت می‌شود که البته طبق برآوردها بالغ بر صدها میلیون دلار به سازمان ملل بدهکار است. طبق ارزیابی‌های سال ۲۰۰۰ مهمترین کشورهای تامین کننده بودجه سازمان ملل برای سال ۲۰۰۱ عبارتند از: ژاپن (با ۶۳/۱۹ درصد)، آلمان با (۸۲/۹ درصد)، بریتانیا با (۵۷/۵ درصد)، ایتالیا با (۰۹/۵ درصد)، کانادا با (۵۷/۲ درصد)، اسپانیا با (۵۳/۲) درصد، و برزیل با (۳۹/۲) درصد.[۲]

بودجه برنامه‌های خاص سازمان ملل که در بودجه معمول در نظر گرفته نمی‌شوند (مثلاً یونیسف یا صندوق توسعه انسانی ملل متحد از محل مشارکتهای داوطلبانه دولت‌ها تامین می‌گردد. برخی از این کمک‌ها به صورت اهدای محصولات کشاورزی به مردم قحطی زده‌است ولی عمدتاً کمک‌های مالی هستند.

سازمان ملل بخش عمده‌ای از نیاز خود به خدمات بانکی را از طریق بانک جی‌پی مورگان چیس برآورده می‌کند.[۳]
اهداف و فعالیت‌ها
کنفرانس‌های بین‌المللی

کشورهای عضو سازمان ملل و آژانس‌های تخصصی آن به ارائه راهنمایی‌ها و اتخاذ تصمیماتی در جلسات سالانه و دوره‌ای خود می‌پردازند. اداره‌کنندگان جلسات از مجمع‌عمومی، شورای اقتصادی و اجتماعی و شورای امنیت و حتی همتایان این مجامع در سایر نهادهای وابسته به سازمان ملل هستند. مثلاً مجمع بهداشت جهانی و هیات اجرایی بر سازمان بهداشت جهانی نظارت می‌کنند.

وقتی مسئله مهمی بروز کند مجمع عمومی با برگزاری گردهمایی بین‌المللی توجه جهانیان را به آن جلب کرده و درباره نوع اقدام اجماع جهانی برای همکاری را بدست می‌آورد. از جمله این مسایل می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو - سوئیس

    کنفرانس سازمان ملل در مورد محیط زیست و توسعه) کنفرانس زمین) در ریودو ژانیرو برزیل در ژوئن ۱۹۹۲ که به تشکیل کمیسیون توسعه پایدار انجامید تا نتایج کار در دستور جلسه ۲۱ یا همان متن نهایی توافق بین دولتها در UNCEDرا پیگیری نماید.
    کنفرانس بین‌المللی جمعیت و توسعه در قاهره مصر در سپتامبر ۱۹۹۴ که به تصویب برنامه عملکرد در جهت حل چالش‌های روابط جمعیت و توسعه در ۲۰ سال آینده منجر شد.
    کنفرانس چهارم جهانی زنان در پکن، چین در سپتامبر ۱۹۹۵ که خواستار تسریع اجرای توافقنامه‌های تاریخی کنفرانس سوم جهانی زنان شد.
    کنفرانس دوم سازمان ملل در مورد مناطق مسکونی که در ژوئن ۱۹۹۶ در استانبول ترکیه که مسائل مربوط به توسعه اسکان بشر و مدیریت آن در قرن ۲۱ را بررسی کرد.

سالها و ایام بین‌المللی
نوشتار اصلی: سالهای سازمان ملل‎

سازمان ملل سالها را با نامهای بین‌المللی مشخص نموده و هماهنگی‌هایی را در این ارتباط انجام می‌دهد تا تمرکز جهانیان را معطوف مسایل مهم نماید. استفاده از نمادهای سازمان ملل که به صورت لوگو سال طراحی می‌شوند و استفاده از زیرساختارهای این سازمان برای هماهنگی در واکنش به موضوعات جهانی سبب می‌شوند تا رسیدگی به برخی مسایل مهم جای شتاب بیشتری بگیرد. از جمله این رویکردها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: * سفیر حسن نیت یونیسف

    مراکز میراث جهانی یونسکو
    سفیر حسن نیت UNHCR

کنترل تسلیحات وخلع سلاح

منشور سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ صراحتاً در پی نظام قانونمندی بود که اطمینان دهد بخش بسیار ناچیزی از درآمدها و منابع اقتصادی کشورهای جنگ زده صرف تولید تسلیحات نظامی می‌شود. ابداع سلاح‌های هسته‌ای چند هفته پس از امضای منشور و طرح موضوع کنترل تسلیحات و خلع سلاح واقع گردید. در واقع اولین قطعنامه سازمان ملل در اولین نشست مجمع عمومی در ۲۴ ژانویه ۱۹۴۶ با عنوان تاسیس کمیسیون ویژه کشف انرژی اتمی بود که خواستار ارائه راهکار جهت مقابله با توسعه سلاحهای هسته‌ای و کلیه جنگ‌افزارهای کشتار جمعی شد.

سازمان ملل جلسات متعددی را با هدف رسیدگی به موضوعات خلع سلاح چند جانبه ترتیب داده‌است. مهمترین آنها شامل کمیته اول مجمع عمومی و کمیسیون خلع سلاح می‌باشند. مسایل مورد نظر در این کمیسیون‌ها بررسی معاهده منع آزمایش سلاحهای کشتار جمعی، معاهده فضای بیرونی زمین، معاهده منع تولیدسلاحهای شیمیایی، خلع سلاح هسته‌ای و سلاح‌های متعارف، ایجاد مناطق عاری از سلاح هسته‌ای، کاهش بودجه نظامیکشورها و تقویت امنیت بین‌الملل بودند.

کنفرانس خلع سلاح در جامعه بین‌المللی برای مذاکره بر سر توافقات چند جانبه کنترل و خلع سلاح طراحی و اجرا شد. در این کنفرانس نمایندگان ۶۶ کشور از سراسر دنیا از جمله پنج کشور دارای سلاح‌های هسته‌ای یعنی (چین، روسیه، فرانسه، انگلستان و آمریکا) حضور داشتند. این کنفرانس رسماً زیر نظر سازمان ملل نبود ولی از آنجا که دبیر کل در آن حضور داشت به نوعی به سازمان ملل مرتبط گردید. دبیر کل سازمان ملل ریاست کنفرانس را نیز بر عهده داشت. قطعنامه‌های مجمع عمومی اغلب خواستار بررسی مسائل خلع سلاح بودند و کنفرانس نیز همه ساله گزارش تحقیقات خود را به مجمع ارائه می‌کرد.
حفظ صلح

    قطعنامه‌های مهم شورای امنیت – به ترتیب سال صدور: [۴]
    قطعنامه‌های شورای امنیت بر اساس کشور:
        قبرس: [۵]
        عراق: [۶]
        کشمیر: [۷]
        کوزوو: [۸]
        سودان، دارفور: [۹]
        فلسطین: [۱۰]
        لبنان: [۱۱]

حافظان صلح سازمان ملل به مناطق مختلفی که درگیری نظامی بتازگی متوقف شده اعزام می‌شوند تا توافقنامه‌های صلح را اجرا و طرفین درگیر را از شروع دوباره مخاصمات باز دارند. مثلاً آنان در تیمور شرقی تا اعلام استقلال در سال ۲۰۰۱ حضور داشتند. کشورهای عضو سازمان نیروهای مورد نیاز را تامین می‌کنند و ارسال نیرو به هر عملیات جنبه داوطلبانه دارد. در این بین دو کشور کانادا و پرتغال در همه عملیات‌های حفظ صلح حضور داشته‌اند. سازمان ملل عملیات نظامی مستقلی انجام نمی‌دهد و تمام عملیات آن باید با تصویب شورای امنیت باشد.

موسسین سازمان ملل امیدوار بودند که این سازمان مانع وقوع جنگ بین کشورها شود؛ ولی این امید چندان جامه عمل نپوشید. در ایام جنگ سرد از سال (۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱) دنیا به دو اردوگاه متخاصم تقسیم و حفظ صلح بسیار دشوار شد. با پایان جنگ سرد، سازمان ملل مجدداً بعنوان بانی ایجاد صلح در دنیا قوت دوباره‌ای گرفت و در حل و فصل اختلافات در سراسر دنیا فعال شد. اما فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سبب شد تا ایالات متحده در موضع تنها ابرقدرت جهان قرار گیرد و چالشهای جدیدی را برای سازمان ملل رقم بزند.

بودجه عملیات حفظ صلح سازمان ملل از کشورهای عضو و بر اساس معیارهای مدون تامین می‌شود. البته بخش زیادی از این بودجه را پنج عضو شورای امنیت فراهم می‌آورند. در دسامبر سال ۲۰۰۰ در روند ارزیابی سهم هر کشور تغییراتی ایجاد شد و مقرر گردید هر شش ماه یکبار این معیارها مورد بررسی دوباره قرار بگیرند. طبق این ارزیابی‌ها در سال ۲۰۰۳ حدود ۲۷ درصد بودجه کل سازمان به عملیات‌های حفظ صلح اختصاص می‌یافت. ایالات متحده خواستار سهم کمتر خود در این پروژه‌ها بود و پرداخت سهم خویش و پرداخت دیون معوقه خود را منوط به تصویب کنگره آمریکا می‌دانست.

نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سال ۱۹۸۸ جایزه صلح نوبل را احراز کردند. در سال ۲۰۰۱ دبیر کل سازمان ملل، کوفی عنان، بخاطر تلاشهایش برای سازماندهی جهانی آرام‌تر این جایزه را به خود اختصاص داد.

سازمان ملل مدالهایی را برای اهدا به کسانیکه معاهدات مصوب را عملی می‌سازند در نظر می‌گیرد. اولین آن‌ها مدال خدمات سازمان ملل بود که به نیروهای حاضر در جنگ کره اعطا شد. مدال ناتو نیز با استدلالی مشابه برای خدمات بین‌المللی طراحی شد و به عنوان یک مدال بین‌المللی به جای یک مدال نظامی مورد استفاده قرار گرفت.
حقوق بشر

پیگیری مسائل حقوق بشر دلیل اصلی ایجاد سازمان ملل بود. جنگ جهانی دوم و مسایل مربوط به نسل‌کشی سبب شد تا بر سر ایجاد سازمان جدیدی که مانع وقوع تراژدیهای مشابه در آینده اجماع جهانی بوجود آید. هدف اولیه نیز ایجاد یک چارچوب قانونی برای بررسی و عملکرد مناسب بر اساس شکایات در مورد تخطی از حقوق بشر بود. منشور ملل متحد تمام اعضای سازمان ملل را ملزم به احترام و رعایت حقوق بشر می‌نماید و همه را موظف می‌داند تا برای رسیدن به این هدف تلاش کند. اعلامیه جهانی حقوق بشر فی نفسه الزام آور نیست و تنها یکی از مصوبات مجمع عمومی در سال ۱۹۴۸ بود که نقش یک استاندارد برای همگان را ایفا می‌کند. مجمع همواره مسایل حقوق بشر را دنبال می‌کنند. در ۱۵ مارس ۲۰۰۶ مجمع به اتفاق آراء رای داد که شورای حقوق بشر سازمان را جایگزین کمیسیون حقوق بشر کند.[۴]

هدف اصلی این شورا بررسی موارد نقض حقوق بشر است. همواره انتقاد شده که ترکیب اعضای شورای حقوق بشر مناسب نیست. بویژه اینکه برخی از اعضای آن مشکوک به نقض حقوق بشر هستند. حتی کشورهایی که ریاست کمیسیون را برعهده داشته‌اند.

در حال حاضر هفت مجمع وابسته به مجامع معاهده حقوق بشر وجود دارد. از جمله کمیته حقوق بشر و کمیته حذف تبعیض علیه زنان. سرویسهای دبیر خانه‌ای به شش مجمع خدمات رسانی می‌کند و کمیساریای عالی حقوق بشر مسئولیت این سرویس رسانی را به عهده دارد.

سازمان ملل و آژانس‌های آن محوریت اجرای اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عهده دارند. یکی از وظایف این آژانس‌ها کمک به کشورهایی است که فرایند گذر به سوی دموکراسی را تجربه می‌کنند. سازمان ملل کمک فراوانی به برگزاری انتخابات در کشورهای کم تجربه و کم سابقه در جریان دموکراسی نموده‌است از جمله در افغانستان و تیمور شرقی. همچنین سازمان ملل مجمعی برای پشتیبانی از حقوق زنان در عرصه‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی در کشورهایشان تشکیل داده‌است و تلاش می‌کند توجه عمومی را به این حقوق جلب نماید. حتی قطعنامه‌ای در مورد سوء استفاده از این حقوق در خود مجمع عمومی یا شورای امنیت یا مجامع قضایی وابسته صادر کرده‌است.

در اوایل سال ۲۰۰۶ مجمع ضد شکنجه پیشنهاد بستن زندان گوانتانامو را ارائه کرد و آمریکا را به خاطر اداره کردن یک زندان مخفی و انتقال اتباع خارجی به آن به شدت مورد انتقاد قرار داد. برخی از گروههای حقوق بشر و اعضای حزب جمهوری خواه ایالات متحده اعلام کردند که سیا اجازه نمی‌دهد نظارتی بر این زندان اعمال شود یا زندان را تعطیل نمایند.
کمک‌های انسان دوستانه و توسعه بین‌المللی

سازمان ملل در کنار دیگر سازمانها مثلاً صلیب سرخ به تامین غذا، آب آشامیدنی، مامن و دیگر کمک‌های بشردوستانه به مردمانی می‌پردازد که از قحطی و جنگ و سایر بلایا به زحمت افتاده‌اند. بازوان اصلی سازمان ملل در راه کمک رسانی به مردم عبارتند از برنامه جهانی غذا (که بیش از ۱۰۰ میلیون نفر را در ۸۰ کشور پوشش داده‌است)، کمیساریای عالی پناهندگان که در ۱۱۶ کشور فعالیت دارد و نیز پروژه‌های حفظ صلح که در ۲۴ کشور دنیا به اجرا در آمده‌است. گاهی اوقات نیروهای امدادی سازمان ملل مورد حمله قرار گرفته‌اند.

همچنین سازمان ملل به پشتیبانی از توسعه اقتصادی پرداخته است؛ مثلاً از طریق تدوین فرمول اهداف توسعه هزاره. برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) بزرگترین منبع ارائه کمک‌های فنی در جهان است. سازمانهایی چون UNAIDS، WHO و صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا از موسسات پیشگام در مبارزه با بیماریها در سراسر دنیا سرویسهای کنترل جمعیت هستند و در کاهش مرگ و میر کودکان و مادران در ۱۰۰ کشور نقش فعالی داشته‌اند.

سازمان ملل همه ساله اقدام به انتشار شاخص توسعه انسانی (HDI) می‌کند که در آن بر اساس شاخص‌های رفاهیٰ اقتصادی و بهداشتی مانند سطح فقر، میانگین درامد، میزان باسوادی، و امید به زندگی به مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف می‌پردازد.

سازمان ملل به کمک دوایر و نهادهای مختلف خود به توسعه انسانی پرداخته‌است:

    سازمان بهداشت جهانی (WHO) که در سال ۱۹۷۷ آبله را ریشه کن نموده و فلج اطفال را هم تا مرز ریشه کنی پیش برده‌است.
    بانک جهانی / صندوق بین‌المللی پول (IMF): طبق توافقنامه برتون وودز در سال ۱۹۴۴، دو نهاد بانک جهانی و IMF بعنوان دو سیستم جداگانه از سازمان ملل فعالیت می‌کنند. در سال ۱۹۴۷ بموجب موافقتنامه‌ای اعلام شد که موسسات وابسته به سازمان ملل به صورت مستقل و تخصصی فعالیت‌های مالی و پولی خود را در چارچوب این سازمان و با نظارت آن به انجام رسانند.
    برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)
    برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP)
    سازمان تربیتی علمی فرهنگی ملل متحد (UNESCO)
    صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF)
    کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNCHR)

در ۹ مارس سال ۲۰۰۶ (میلادی) کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل صندوق مرکزی واکنش سریع CERE را برای کمک به قحطی زدگان شاخ آفریقا تاسیس کرد.[۵][پیوند مرده][پیوند مرده]

همچنین یک آژانس به عنوان شورای جهانی غذا با هدف هماهنگی وزرای کشاورزی کشورها تاسیس شد تا به کشورهای قحطی زده و دارای سوء تغذیه کمک کنند. در سال ۱۹۹۳ این آژانس به حالت تعلیق در آمد.
معاهدات و قانون بین‌الملل

مذاکرات سازمان ملل در قالب معاهده به پیشگیری از مشاجرات بین‌المللی منجر می‌شوند. مثل کنوانسیون قانون و یا هر گونه اختلافی در مورد کاربرد آزاد اقیانوسها در دادگاه ویژه مورد حل و فصل قرار بگیرد.

دادگاه بین‌المللی (ICJ) با هدف حل و فصل مشاجرات بین کشورها تاسیس شده‌است و از سال ۱۹۴۶ تاکنون مرجع رسیدگی به دعاوی مهمی به شرح زیر بوده‌است:

کنگو در برابر فرانسه که در آن جمهوری دموکراتیک کنگو فرانسه را به بازداشت غیر قانونی روسای ایالتی کنگو و جرائم جنگی متهم نمود؛ و دعوی نیکاراگوئه در برابر ایالات متحده که در این دعوی نیکاراگوئه ایالات متحده را متهم نمود که نیروهای معارض حکومت را مجهز کرده است (در پی این دعوی شاهد طرح دعوی ایران در مورد تجهیز معارضین توسط آمریکا بودیم).

در سال ۱۹۹۳ و در پاسخ به رویه «پاکسازی قومی» در یوگسلاوی سابق دبیر کل سازمان ملل دادگاه رسیدگی به جرایم نظامی در یوگسلاوی سابق را دایر کرد. در سال ۱۹۹۴ در قبال جریان نسل‌کشی در روآندا این شورا دیوان رسیدگی به جرائم در روآندا را تاسیس کرد. قلمرو قضایی این دو دادگاه بررسی و روشن کردن موارد نقض قوانین بین‌المللی که جرم محسوب می‌شدند بوده‌است.

    در سال ۱۹۱۸ مجمع عمومی کنفرانسی در رم بر‌گزار کرد و بررسی تاسیس دیوان محاکم و جرایم بین‌المللی (ICC) پرداخت و در پی آن طرح رم به تصویب رسید و این دادگاه در سال ۲۰۰۲ تاسیس و اولین پرونده در سال ۲۰۰۶ به آن ارجاع گردید. این اولین مورد رسیدگی به اتهامات و تخلفات جنگی و نسل‌کشی در یک مرجع دائمی جهانی بود. اما ICC مستقل از سازمان ملل عمل می‌کند و پرسنل و بودجه‌ای اختصاصی دارد اگر چه در راه شکل گیری آن مقامات سازمان ملل و سران دولتها دخالت مستقیم داشته‌اند. در مورد نحوه اداره این نهاد و همکاریهای متقابل ICC و UN «توافق کامل و دوجانبه» حاصل شده‌است.
    در سال ۲۰۰۲ سازمان ملل دادگاه ویژه سیرالئون را بخاطر جنایات جنگی در آن کشور بر‌گزار نمود جنگ‌های داخلی سیرالئون

همچنین برای رسیدگی به جرائم شدید در تیمور شرقی واحد SCIU تشکیل شد.
شخصیتهای برجسته سازمان ملل

افراد و شخصیتهای برجسته بسیاری در فعالیت‌های بشر دوستانه سازمان ملل مشارکت داشته‌اند و از جمله آدری هپبورن، الینور روزولت، دنی کی، راجر مور، کلینت بورگن، آیس تی، انجلیا جولی، مادر ترزا، شاکیرا و نیکول کیدمن که در اختیار UNIFEM بود.
اصلاحات
نوشتارهای اصلی: اصلاحات در سازمان ملل‎ و اصلاحات در شورای امنیت سازمان ملل

در سالیان اخیر تقاضای اصلاحات در سازمان ملل شدت گرفته‌است. البته این تقاضاها خیلی واضح و مشخص نبوده‌اند و اجماع نظری در مورد نحوه اصلاحات وجود نداشته‌است. عده‌ای خواستار ایفای نقش جدی و موثرتر سازمان ملل در امور جهانی شده‌اند. عده‌ای معتقدند که کار سازمان باید به کمک‌های بشر دوستانه محدود شود و عده زیادی خواستار عضویت در شورای امنیت و تغییر موقعیت ژئوپولتیک آن شده‌اند (یعنی اضافه شدن اعضایی از آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا). در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ موضوع سوء استفاده از برنامه نفت در برابر غذا در عراق در دوران صدام حسین لزوم اصلاحات را تشدید نمود. یک برنامه اصلاحی رسمی از سوی کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل اندکی پس از صدارت وی بر سازمان در اول ژانویه ۱۹۷۷ به اجرا گذاشته شد. این اصلاحات شامل تغییر عضویت دائمی در شورای امنیت، (که همچنان نماد روابط قدرت در سال ۱۹۴۵ است)، شفاف تر ساختن بوروکراسی و ایجاد حس مسئولیت پذیری بِیشتر در میان اعضا، دموکراتیک تر ساختن سازمان ملل و اعمال تعرفه‌های مناسب به شرکت‌های مهمات و جنگ افزارسازی در سراسر دنیا است. در سپتامبر سال ۲۰۰۵ سازمان ملل یک جلسه جهانی در سال ۲۰۰۵ بر‌گزار کرد که طی آن سران اکثر کشورهای عضو در شصتمین جلسه مجمع عمومی گرد آمدند. سازمان ملل این جلسه را «فرصت بسیار نادر در اتخاذ تصمیمات مهم در حوزه‌های توسعه، امنیت حقوق بشر و اصلاحات در سازمان ملل» نامید.[۶] کوفی عنان پیشنهاد کرد که در مورد اصلاحات سازمان ملل و گریز از تنگنای اعمال سیستم‌های بین‌المللی صلح و امنیت حقوق بشر و توسعه به توافقات مهمی دست یافته‌اند و چالشهای اساسی پیش روی سازمان ملل در قرن ۲۱ را ارزیابی و بررسی نموده‌اند. رهبران وسران کشورهای دنیا بر سرموارد زیر به توافق دست یافته‌اند:

    ایجاد کمیسیون صلح برای ارائه مکانیزم محوری در جهت کمک به کشورهای خارج شده از درگیری.
    توافقی که جامعه بین‌المللی را محق می‌سازد وقتی دولتها نتوانند اجرای قوانین را عملی سازند تا از شهروندان مظلوم خود دفاع کنند وارد عمل شوند.
    شورای حقوق بشر (که در ۹ می تصویب و در ۱۹ ژوئن عملیاتی گردید)[۷][پیوند مرده][پیوند مرده];
    یک توافق برای اختصاص منابع بیشتر به سرویسهای سازمان ملل
    توافقنامه‌های مختلف برای صرف میلیاردها دلار بیشتر در راستای نیل به اهداف توسعه هزاره.
    محکوم سازی روشن وصریح تروریسم در تمام اشکال آن
    صندوق دموکراسی.
    توافق بر سر تشکیل شورای معتمدین برای تکمیل ماموریت.[۸]

اگر چه کشورهای عضو سازمان ملل در راه اصلاح نظام بوروکراسی سازمان ملل به موفقیت چندانی دست نیافتند ولی عنان همچنان بر انجام اصلاحات در حوزه اختیارات خود ادامه داد. او یک دفتر ویژه جهت مدیریت سیاستهای حمایتی از سیاستهای مالی سازمان دایر کرد. در اواخر دسامبر سال ۲۰۰۵ دبیر خانه در شرف تکمیل طرح بازنگری ۵ ساله دستور جلسات مجمع عمومی بود. هدف از آن تامین بنای تصمیم گیری در مورد حذف برنامه‌های تکراری و موازی بود.
اهداف توسعه هزاره
نوشتار اصلی: اهداف توسعه هزاره

اهداف توسعه هزاره شامل ۸ مورد است که هر ۱۹۱ کشور عضوسازمان ملل پذیرفته‌اند تا سال ۲۰۱۵ به آنها برسند. کشورهای عضو در سپتامبر ۲۰۰۰ متعهد شدند این اهداف را دنبال کنند:

    ازبین بردن جلوه‌های حاد فقر و گرسنگی
    نیل به تحصیلات ابتدایی در سطح دنیا
    پیشبرد برابری جنسیتی وتوانمند سازی زنان.
    رشد سلامت زایمان
    مبارزه با ایدز /HIV، مالاریا، و سایر امراض
    کاهش مرگ و میر نوزادان
    حصول اطمینان از حفظ محیط زیست
    توسعه مشارکت جهانی در برابر توسعه

موفقیت‌ها و شکستها در مسایل امنیتی

بخش بزرگی از هزینه‌های سازمان ملل متوجه ماموریت اصلی این سازمان مبنی بر حفظ صلح و امنیت است. بودجه حفظ صلح سازمان برای سال مالی ۲۰۰۶- ۲۰۰۵ حدود ۵ میلیارد دلار بوده‌است (در حالیکه بودجه کلی سازمان ملل در دیگر امور در همین مدت زمانی معادل ۵/۱ میلیارد دلار بوده‌است) و ۷۰۰۰۰ نیرو را در در ۱۷ ماموریت به سراسر دنیا اعزام کرده‌است. طبق «گزارش امنیت انسانی ۲۰۰۵»[۹] که توسط سازمان مرکز امنیت انسانی در دانشگاه بریتیش کلمبیا و با همکاری سازمان‌های دولتی و موسسات مختلف تهیه شده‌است، پس از دوران جنگ سرد با کاهش چشمگیر تعداد جنگ‌ها، سوء استفاده از حقوق بشر و نسل‌کشی روبرو هستیم که دلیل آن به درستی مشخص نشده‌است. آمارهای موجود عبارتند از: - ۴۰ درصد کاهش درگیری خشونت آمیز - ۸۰ درصد کاهش درگیریهای منجر به کشتار - ۸۰ درصد کاهش نسل‌کشی و از بین بردن مخالفان سیاسی طبق گزارش انتشارات دانشگاه آکسفورد، فعالیتهای بین‌المللی که عمدتاً تحت نظارت سازمان ملل بوده علت اصلی کاهش درگیریهای مسلحانه پس از جنگ سرد است و البته این گزارش اشاره می‌کند که مدارک برای اثبات این مدعا فراوان هستند. دراین گزارش به چندین مورد سرمایه‌گذاری اشاره شده‌است:[۱۰]

    رشد ۶ برابری ماموریتهای سازمان ملل درامر جلوگیری از جنگ از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲
    رشد ۴ برابری در تلاش‌های متوقف سازی درگیریها از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲
    رشد ۷ برابری طراحی مکانیزمهای «دوستی دبیر کل» " گروههای تماس و سایر مکانیزمهای دولتی برای حمایت از ماموریت‌های برقراری صلح و حفظ صلح از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲.
    رشد ۱۱ برابری اعمال محدودیت‌ها و تحریم‌های اقتصادی علیه رژیم‌های مختلف در دنیااز سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱.
    رشد ۴ برابری عملیات حفظ صلح در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۹.

این تلاش‌ها نسبت به دوران جنگ سرد هم از نظر تعداد و هم گستردگی و پیچیدگی بیشتر و بزرگتر بوده‌اند. موفقیتهای سازمان ملل در عرصه برقراری و حفظ صلح عبارتند از:

    دفتر محاسبات دولت آمریکا اعلام کرد که هزینه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل هشت بار ارزان تر از ایجاد یک نیروی حافظ صلح در ایالات متحده‌است.[۱۱]
    مطالعه نیروهای RAND در سال ۲۰۰۵ نشان می‌دهد که نیروهای سازمان ملل در دوسوم ماموریت‌های حفظ صلح خود موفق بوده‌اند. این مطالعه مقایسه‌ای نیز بین تلاش‌های سازمان ملل و ایالات متحده داشتند و به این نتیجه می‌رسد که از بین ۸ ماموریت سازمان ملل، ۷ مورد به برقراری صلح مربوط شده‌اند و این در حالی است که در مورد آمریکا هر ۸ ماموریت نظامی، ۴ مورد به صلح انجامیده و ۴ مورد دیگر هنوز درگیری و جنگ ادامه دارد.[۱۲]

اما دربسیاری موارد اعضای سازمان ملل در مورد نیل به اهداف قطعنامه‌های شورای امنیت و اجرای الزامی آنها موضع انفعالی اتخاذ کرده‌اند. مثلاً عراق از ۲۸ ژوئن ۱۹۹۱ به این سو ۱۷ مورد از قطعنامه‌های شورای امنیت را نقض کرده و تحریم‌های اقتصادی سازمان ملل را دور زده‌است. تقریباً به مدت یک دهه‌است که اسرائیل قطعنامه توقف شهرک سازی در کرانه باختری و غزه را نادیده می‌گیرد. این شکستها ریشه در ماهیت بین دولتی سازمان ملل دارد. چرا که در غالب موارد باید تمام ۱۹۱ کشور عضو به اجماع برسند حتی گاهی وقتی که اقدامات با رای ۱۰ عضو شورای امنیت به تصویب می‌رسند دبیر خانه از تامین منابع کامل برای انجام آن باز می‌ماند.

مهمترین موارد شکست ماموریت‌های سازمان ملل عبارت بوده‌اند از:

    شکست در ممانعت از نسل‌کشی رواندا در سال ۱۹۹۱ که منجر به مرگ حدود یک میلیون نفر شد و علت آن عدم تصویب اقدام نظامی الزامی از سوی شورای امنیت بود.[۱۳][پیوند مرده][پیوند مرده]
    شکست MONUC در اجرای قطعنامه ۱۲۹۱ UNSC جهت مداخله موثر در جنگ دوم کنگو که گفته می‌شود ۵ میلیون نفر کشته بر جای گذاشت (۲۰۰۲- ۱۹۹۸) (و ظاهراً هنوز درگیری در این کشور ادامه دارد) و توزیع کمکهای بشر دوستانه در این کشور جریان دارد.
    شکست در مداخله سال ۱۹۹۵ در کشتار سربرنیتسا علی‌رغم این که سازمان ملل فضای این منطقه را برای پناهندگان و ۱۰۰ نیروی حافظ صلح هلندی امن اعلام کرده بود.
    شکست در رساندن مواد غذایی به مردم قحطی زده سومالی که معمولاً مواد غذایی توسط نیروهای مسلح توقیف می‌شد. تلاش ایالات متحده سازمان ملل برای مقابله بااین نیروهای نظامی منجر به جنگ موگادیشو در سال ۱۹۹۳ گردید.
    تجاوزهای جنسی توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل – همواره جمعی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از ملیت‌های مختلف بخاطر تجاوزات جنسی و تعدی به دختران به کشورهای تابعه مسترد شده‌اند. معمولاً در هر ماموریت، ۸ مورد از این مسایل با وجود اقدامات نظارتی و کنترلی داخلی دفاتر سازمان ملل روی داده‌اند.[۱۴][۱۵]

حداقل در ۵ کشوری که سازمان ملل در آنها حضور داشته یعنی جمهوری دموکراتیک کنگو هائیتی، بروندی دماغه سبز، کوته دی آِیوری و لیبریا گزارش تجاوز جنسی نیروهای حافظ صلح تایید شده‌است. [۱۲] بی‌بی‌سی نیز در گزارشی تعدادی از افراد برنامه خواربار جهانی را به عنوان قانون شکن جنسی معرفی کرد.[۱۶]
انتقادات و چالش‌ها
جستارهای وابسته: چین و سازمان ملل، اسرائیل و سازمان ملل، شوروی و سازمان ملل، و ایالات متحده و سازمان ملل
شورای امنیت

بسیاری بر این باورند که سازمان ملل نمی‌تواند به روشنی و قاطعانه در برخورد با بحران عمل کند. مثلاً در مورد برنامه هسته‌ای ایران و نسل‌کشی در جنگ دارفور در سودان. چون پنج عضو شورای امنیت حق وتو دارند در غالب موارد با یکدیگر به توافق نمی‌رسند و نمی‌توانند به تنهایی هم اقدام نمایند. اکثراً و نه همیشه این اختلافات بین ایالات متحده از یکسو و چین و یا روسیه در سوی دیگر بوده‌است. درسایر موارد شورای امنیت با موفقیت عمل کرده‌است. مثلاً در جنگ لبنان و اسرائیل ۲۰۰۶.
نظارت بر حقوق بشر

کمیسیون قدیمی سازمان ملل در مورد حقوق بشر در کشورهای عضو نظیر سودان و لیبی که گزارش‌های نقض حقوق بشر از آنها واصل گردیده به تفحص می‌پردازد اگر چه این کشورها خود عضو کمیسیون مذکور باشند[۱۷][۱۸] و حتی لیبی زمانی ریاست این کمیسیون را هم بر عهده داشته‌است. البته این کشورها مدعی هستند که کشورهای غربی که خود متهم به استعمارگری تجاوز و بی رحمی هستند نمی‌توانند و حق ندارند در مورد اعضای کمیسیون حقوق بشر اظهار نظر نمایند. اما در ۱۵ مارس ۲۰۰۶ مجمع عمومی قطعنامه‌ای صادر کرد و هیات جدیدی را تحت عنوان شورای حقوق بشر سازمان ملل جایگزین کمیسیون مذکور نمود. قوانین این شورا در برخورد با تخلفات کشورهای عضو اعم از صلح یا حقوق جهانی بشر و عدول از اصول دموکراسی شدیدتر و صریح تر بود وحتی جهت حاکمیت اصل دموکراسی برشورا مقررشد نمایندگان کشورهای بیشتری در آن عضویت یابند و از ۵۳ کشور قبلی به نصف ۱۹۲ عضو مجمع عمومی افزایش یافت.

۴۷ عضو جدید طی انتخابات ۹ می ۲۰۰۶ به این شورا اضافه شد و حتی کشورهایی که گزارش ضعف حقوق بشردر آنها وجود دارد مثل چین، کوبا، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی و آذربایجان هم در آن انتخاب شدند. البته چند کشور هم در این انتخابات رای نیاوردند.

    کشورهای سوریه، کره شمالی، بلاروس و برمه حق کاندیداتوری نیافتند.
    چند کشور که پیشتر عضو کمیسیون بودند مثل زیمباوه، سودان، نپال و لیبی نیز در انتخابات شرکت داده نشدند.
    کشورهای ایران، ونزوئلا، تایلند، عراق و قرقیزستان نیز به اندازه کافی رای نیاوردند.

در اثر تغییراتی که در عضویت کمیسیون و شورا حاصل شد مقرر شد تعداد اعضای شورای جدید کمتر از نصف کل اعضای مجمع عمومی نباشد.[۱۹][۲۰][۲۱]
ضعف بوروکراسی

سازمان ملل را متهم می‌کنند که از نظام بوروکراسی کار آمدی برخوردار نیست و بیش از حد درگیر بروکراسی شده‌است. در دهه ۱۹۹۰ ایالات متحده که همواره بزرگترین عضو سازمان ملل بوده با اعتراض به همین ناکار آمدی از انجام تعهدات خود در قبال سازمان سرباز زد؛ و پرداخت دیون خود را منوط به اصلاحات نمود. در سال ۱۹۴۴ دفتر (OIOS) برای نظارت موثر بر بروکراسی سازمان تاسیس شد.[۲۲] مجمع عمومی طرح اصلاح ساختار سازمان ملل را در اختیار دارد که هنوز به تصویب نرسیده‌است.[۲۳][۲۴]
رسوایی برنامه نفت در برابر غذا
جستار وابسته: برنامه نفت در برابر غذا

در سال ۱۹۹۶ سازمان ملل این برنامه را ارائه داد تا به عراق اجازه فروش نفت در بازار جهانی را پیدا کند و بجای پول غذا و دارو و دیگر مایحتاج انسانی را برای شهروندان غیر نظامی که با محرومیت و تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی مواجه شده بودند تامین نماید و به هیچ وجه اجازه بازسازی ساختارهای نظامی را به دولت عراق ندهند. ساختارهای نظامی این کشور در جنگ اول خلیج فارس متحمل خسارات سنگین شده بود. در پی فساد مسئولین اجرای برنامه و سوء استفاده‌های مالی آنان اجرای این پروژه به تعلیق در آمد. مدیر قبرسی برنامه، بنون سیوان، ابتدا از کار برکنار شد و سپس از سازمان ملل استعفا داد پاول ولکر در یک گزارش انتشار یافته توسط سازمان مللinterim progress report اعلام کرد که وی خود به سوء استفاده و همکاری با دولت وقت عراق اذعان نموده و پیشنهاد داد برای محاکمه وی، مصونیت قضایی وی را با کنار گذاشتنش از سازمان ملل باطل کنند.[۲۵]

تحت نظارت سازمان ملل ۶۰ میلیارد دلار نفت عراق به بازار جهانی عرضه شد و رسماً ۴۶ میلیارد دلار صرف برنامه شد باقی این مبلغ هم صرف جبران خسارات جنگ خلیج فارس و نیز تامین بودجه سازمان ملل ۲/۲ درصد و ماموریت (کمیسیون ویژه سازمان ملل بررسی بازرسی تسلیحاتی در عراق]]گردید (۸/۰درصد]]. پسر کوفی عنان کوجو عنان نیز در این رسوایی دست داشت و متهم شد که در قرار دادهای مربوط به نفع شرکت سوئیسی کوتکنا وارد عمل شده‌است وزیر امور خارجه هند ناتوار سینگ نیز بخاطر دخالت در این سوء استفاده از کار برکنار شد. دولت استرالیا در نوامبر ۲۰۰۵ نیز به بررسیهای گسترده‌ای پرداخت تا مشخص سازد که هیات گندم استرالیا (AWB) نیز در این فساد دست داشته یا خیر. درنتیجه معلوم شد که این هیات جهت انعقاد قرار داد با شرکت واسطه موسوم به آلیا مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار به صدام رشوه داده‌است. نخست وزیر استرالیا جان هووارد، معاون نخست وزیر مارک وایل و وزیر امور خارجه الکساندر داونر هر گونه اطلاع از ماجرای سوء استفاده را تکذیب کردند و بازجویی‌ها از پذیرش اتهامات سر باززدند. بعدها مقرر شد تا سازمان ملل با اعمال فشار بیشتر بر دولت استرالیا آنها را وادار به تحقیقات گسترده‌تر نمایند. قرار بوده‌است در ۲۴ نوامبر سال ۲۰۰۶ نتیجه تحقیقات اعلام شود.
سیاست پرسنلی

سازمان ملل و آژانس‌های آن در کشورهای عملیات مصونیت حقوقی دارند و تمام امور کاری و استخدامی و روزهای تعطیل و طرحهای پرسنلی و بیمه سلامت و عمر حقوق و هزینه کردها و شرایط گوناگون حرفه‌ای ایشان درچارچوب قوانین سازمان ملل و مقررات مربوطه اداره می‌شوند. چنین استقلالی به آژانس‌های سازمان ملل امکان می‌دهد سیاست‌های منابع انسانی خود را عملی سازد اگر چه با قوانین کشور میزبان یا کشور عضوسازمان ملل مغایرت داشته باشد مثلاً کسی که مشمول مقررات استخدامی کشور سوئیس است نمی‌تواند به استخدام سازمان کار بین‌المللی (ILO) درآید مگر اینکه از اتباع کشورهای عضو ILO باشد.
فرهنگ عام حاکم بر سازمان ملل
نوشتار اصلی: وجهه سازمان ملل در فرهنگ عام‎

در مدارس سراسر دنیا آموزش درسی به نام الگوی سازمان ملل رو به عمومی شدن نهاده‌است. الگوی سازمان ملل دانش آموزان را با الگوی شبیه‌سازی شده یک نهاد خاص سازمان ملل آشنا می‌سازد. برای مثال با شورای اقتصادی و اجتماعی کمیته اقتصادی و مالی مجمع عمومی یا کمیته اجرایی یونیسف، بدین ترتیب سعی می‌شود آنان را با مهارتهای عمومی و دیپلماسی آشنا کنند. مفهوم سازمان ملل بعنوان یک سازمان دولتی جهانی، ایده‌های بسیاری را در مورد دولت جهانی و دموکراسی جهانی مطرح ساخته‌است. همچنین سازمان ملل سوژه مهمی در مورد تئوریهای توطئه می‌باشد.
ارکان سازمان ملل متحد

    مجمع عمومی
    شورای امنیت
    شورای اقتصادی و اجتماعی
    شورای قیمومت (از اول نوامبر ۱۹۹۴ فعالیت نمی‌کند)
    دبیرخانه
    دیوان بین‌المللی دادگستری

سازمان‌های وابسته
نوشتار اصلی: نظام سازمان ملل


علاوه بر شش رکن اصلی، سازمان ملل متحد نهادها و برنامه‌های دیگری را نیز پوشش می‌دهد. از شناخته شده‌ترین این نهادها یونسکو، یونیسف و کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان است.

آب‌نگاری

شاخه‌ای از علوم نقشه برداری که پیرامون تهیه نقشه و داده‌های مکانی از ژرفای آبها بحث می‌کند آب‌نگاری نام دارد.

بطور ویژه تمامی فعالیتهای تهیه نقشه از عمق دریا، اقیانوس، دریاچه‌های طبیعی و سدها و همچنین رودخانه‌ها در حیطه تخصصی دانش آبنگاری است.

آب‌نگاری یا هیدروگرافی علمی در رابطه با اندازه‌گیری مشخصات فیزیکی آب‌ها و نواحی اطراف آنها می باشد. بطور کلی آب‌نگاری اندازه‌گیری و توصیف آب‌ها خصوصاً آب‌های قابل دریانوردی می‌باشد.

اندازه‌گیری‌های مورد نظر در عملیات آب‌نگاری شامل اندازه‌گیری عمق، کشند یا جزر و مد، جریان، جنس بستر، موقعیت عوارض مختلف جغرافیایی در عمق و سطح دریا و ... می باشد.

با توجه به بین‌المللی بودن موضوع دریانوردی، فعالیت‌های آب‌نگاری در مقیاس وسیع معمولاً توسط سازمان‌های ملی تهیه کننده نقشه انجام می‌گیرد. عملیات هیدروگرافی برای فعالیت‌های غیر نظامی در کشور ایران نیز توسط سازمان‌نقشه‌برداری‌کشور انجام می‌گیرد.
سازمان جهانی آب‌نگاری IHO

فعالیت‌های آب‌نگاری در سطح بین‌المللی توسط سازمان جهانی آب‌نگاری IHO هماهنگ می‌گردد. این سازمان فنی که نقش مشاوره‌ای برای کشورهای عضو دارد در سال ۱۹۲۱ تاسیس گردیده و مقر آن در شهر مونت‌کارلو کشور موناکو قرار دارد. این سازمان در جهت پیشرفت ایمنی و کارآیی دریانوردی و بهره‌برداری پایدار و حفاظت از محیط زیست دریای فعالیت می‌نماید.ماموریت این سازمان ایجاد محیطی جهانی که در آن کشورها داده‌های کافی آب‌نگاری و خدمات لازم برای حداکثر بهره‌برداری ممکن را ارائه نمایند می‌باشد.

اهدف این سازمان عبارتند از:

    هماهنگی فعالیت‌های سازمان‌های ملی متولی امور آب‌نگاری کشورهای عضو
    هماهنگی و یکنواختی هرچه بیشتر در چارت‌های دریایی و مدارک مربوطه
    انتخاب روش‌های قابل اعتماد انجام فعالیت‌های آب‌نگاری
    پیشرفت علوم مرتبط با آب‌نگاری و تجهیزات مورد استفاده در فعالیت‌های اقیانوس شناسی

این سازمان دارای ۱۴ کمیسیون منطقه‌ای می‌باشد و فعالیت‌های آن توسط سازمان ملل متحد حمایت می‌گردد.
تعریف هیدوروگرافی

    علم مطالعه وضعیت و خصوصیات فیزیکی آب به خصوص در رابطه با مسائل کشتیرانی را هیدروگرافی گویند.

یا به تعریفی دیگر

    علم اندازه گیری و ترسیم پارامترهایی برای توصیف دقیق طبیعت و شکل بستر دریا نسبت به موقعیت جغرافیایی عوارض زمین و دیگر حرکت‌های دریا.

یا

    علوم کاربردی است که دربارهٔ اندازه گیری، توصیف عوارض توپوگرافی بستر، زیر بستر، خواص فیزیکی دریاها، مناطق ساحلی مجاور آنها و سایر منابع آبی دیگر و پدیده‌های مرتبط با دریا نظیر کشند، جریان‌های آبی و حفاظت از محیط زیست.

پردیس دانشکده‌های فنی دانشگاه تهران

دانشکده فنی دانشگاه تهران با نام اداری پردیس دانشکده‌های فنی به مجموعه‌ای از موسسات آموزشی-تحقیقاتی و فنی-مهندسی زیر مجموعه دانشگاه تهران گفته می‌شود. این دانشکده در سال ۱۳۱۳ تاسیس شد و در سال ۱۳۸۴ به سه پردیس (در سه مکان مختلف - رجوع به پاراگراف چهارم بخش تاریخچه) شامل ۹ دانشکده تبدیل گردید.

محتویات

    ۱ تاریخچه
    ۲ پردیس‌ها
    ۳ رییسان دانشکده فنی دانشگاه تهران
    ۴ گروه‌ها و دانشکده‌ها
        ۴.۱ دانشکدهٔ مهندسی برق و کامپیوتر
        ۴.۲ دانشکدهٔ مهندسی شیمی
        ۴.۳ دانشکدهٔ مهندسی عمران
        ۴.۴ دانشکدهٔ مهندسی متالورژی و مواد
        ۴.۵ دانشکدهٔ مهندسی مکانیک
        ۴.۶ دانشکده مهندسی صنایع
        ۴.۷ دانشکدهٔ مهندسی معدن
        ۴.۸ انستیتو مهندسی نفت
        ۴.۹ دانشکدهٔ فنی کاسپین
        ۴.۱۰ دانشکدهٔ فنی فومن
        ۴.۱۱ گروه مهندسی نقشه‌برداری
        ۴.۱۲ گروه علوم پایهٔ مهندسی
        ۴.۱۳ دانشکدهٔ علوم مهندسی
    ۵ فعالیت‌های پژوهشی
    ۶ امکانات آموزشی و پژوهشی
    ۷ منابع
    ۸ پیوند به بیرون

تاریخچه
پردیس۲ دانشکده‌های فنی در بزرگراه جلال آل احمد

دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران با نزدیک به ۸۰ سال قدمت، مهد مهندسی کشور و مادر دانشگاه‌های صنعتی ایران به شمار می‌آید. در پی تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، دانشکدهٔ فنی نیز به عنوان یکی از شش دانشکدهٔ اولیهٔ آن دانشگاه با همت و تلاش محمود حسابی تاسیس شد. به منظور آموزش و تربیت افراد فنی کاردان، خبره، و آگاه مورد نیاز برای توسعهٔ بخش صنعتی کشور، از همان سال، ۴۰ دانشجو در رشته‌های مهندسی راه و ساختمان، مهندسی مکانیک، مهندسی برق و مهندسی معدن در دانشکدهٔ فنی پذیرفته شدند.[۱]

دانشکده فنی در طول تاریخ یکی از قلب‌های تپنده جنبش دانشجویی بوده‌است و روز دانشجو در ایران به مناسبت گرامی‌داشت سه دانشجوی شهید دانشکده فنی در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ نامگذاری شده‌است.[۲]

قریب به ۶۵ سال است که پردیس دانشکده‌های فنی خدمات فرهنگی و فنی ارائه می‌دهد و بیش از ۸۵۰۰ مهندس فارغ‌التحصیل از بخش‌های مختلف این پردیس، پست‌های مختلف فنی و مهندسی این کشور را پر کرده‌اند. در طی سالیان پردیس دانشکده‌های فنی گسترش چشمگیری داشته‌است و تعداد برنامه‌های و رشته‌های مختلف آن افزایش یافته‌است. در حال حاضر، پردیس دانشکده‌های فنی رشته‌های مختلفی را در سطح کارشناسی و دروه‌های تحصیلات تکمیلی ارائه می‌دهد و به منظور کمک به فعالیت‌های پژوهشی و فنی دارای کارگاه‌ها و آزمایشگاه‌های مختلف می‌باشد. پردیس دانشکده‌های فنی، در خیابان انقلاب، با عنوان پردیس ۱ دارای دانشکده‌های مهندسی شیمی و مهندسی عمران و علوم مهندسی و در خیابان کارگر شمالی (امیرآباد)، با عنوان پردیس ۲ دارای دانشکده‌های مهندسی مکانیک و مهندسی نقشه برداری و مهندسی برق و کامپیوتر و مهندسی متالوژی و مواد و مهندسی معدن و مهندسی صنایع و در استان گیلان، با عنوان پردیس ۳ دارای دانشکده فنی کاسپین می‌باشد. اما بعد از کمی تغییر سازمانی در پردیس دانشکده‌های فنی، عناوین پردیس ۱ و ۲ و ۳ از چارت سازمانی برداشته شد و فقط با ذکر عنوان دانشکده، محل مورد نظر قابل تشخیص گردید. پردیس دانشکده‌های فنی از سال ۱۳۸۸ در شهرستان فومن استان گیلان، با حمایت مهندس موسوی رهپیما اقدام به تاسیس دانشکده فنی فومن جهت تربیت متخصصین در کشور در زمینه‌های صنعت نفت نمود.
پردیس‌ها

در حال حاضر گروه‌ها و بخش‌های مختلف تحقیقاتی پردیس در ۳ پردیس فعالیت دارند:

    پردیس شماره ۱ (مرکزی): داخل دانشگاه تهران ۳۵°۴۲′۱۵.۹۳″ شمالی ۵۱°۲۳′۳۷.۹۶″ شرقی
    پردیس شماره ۲ (امیرآباد): تقاطع بزرگراه جلال آل احمد و خیابان کارگر شمالی ۳۵°۴۳′۲۸.۶۹″ شمالی ۵۱°۲۳′۱۲.۲۱″ شرقی
    پردیس شماره ۳(دانشکده فنی کاسپین): استان گیلان ۳۷°۳۳′۴۸.۱۵″ شمالی ۴۹°۵′۳۸.۶۱″ شرقی

رییسان دانشکده فنی دانشگاه تهران

    محمود حسابی ۱۳۱۳ (کفیل)
    غلامحسین رهنما ۱۳۲۴-۱۳۱۴
    مهدی بازرگان ۱۳۳۰-۱۳۲۴
    عبدالحسین خلیلی ۱۳۳۳-۱۳۳۱
    عبدالله ریاضی ۱۳۴۲-۱۳۳۳
    رضا گنجه‌ای ۱۳۴۴-۱۳۴۲
    غلامعلی بازرگان دیلمقانی ۱۳۴۶-۱۳۴۴
    محمد مظفر زنگنه ۱۳۴۷-۱۳۴۶
    مهندس بدخشان ۱۳۵۰-۱۳۴۸
    ایرج شمس ملک‌آرا ۱۳۵۱-۱۳۵۰
    مصطفی مزینی ۱۳۵۲-۱۳۵۱
    امیر منصور میری ۱۳۵۷-۱۳۵۲
    عبدالله استاد حسینی ۱۳۶۰-۱۳۵۷
    ناصر منیری ۱۳۶۱-۱۳۶۰
    سجاد هاشمی ۱۳۶۳-۱۳۶۱
    احمد فیض دیزجی ۱۳۶۴-۱۳۶۳
    محمد رحیمیان ۱۳۶۸-۱۳۶۴
    رسول میرقادری ۱۳۷۰-۱۳۶۸
    مجتبی شریعتی نیاسر ۱۳۷۴-۱۳۷۰
    محمود موسوی مشهدی ۱۳۷۷-۱۳۷۴
    رضا فرجی‌دانا ۱۳۸۱ - ۱۳۷۷
    محمود نیلی احمدآبادی ۱۳۸۱ - ۱۳۸۸
    محمود کمره‌ای ۱۳۸۸ - حال حاضر

گروه‌ها و دانشکده‌ها
دانشکدهٔ مهندسی برق و کامپیوتر
ساختمان دانشکدهٔ برق و کامپیوتر

گرایش‌ها:

    الکترونیک
    مخابرات
    قدرت
    کنترل
    نرم‌افزار
    سخت‌افزار
    معماری کامپیوتر
    مهندسی پزشکی
    رباتیک
    فن‌آوری اطلاعات

اعضاء هیات علمی: ۱۷ استاد، ۲۱ دانشیار، ۲۷ استادیار، ۲ مربی

ریاست: شاهرخ فرهنگی[۳]
دانشکدهٔ مهندسی شیمی

گرایش‌ها:

    مهندسی شیمی
    مهندسی شیمی ـ طراحی فرایند
    مهندسی شیمی ـ طراحی فرایندهای صنایع نفت
    مهندسی شیمی ـ فرایندهای جداسازی
    مهندسی شیمی ـ انرژی و محیط زیست
    مهندسی شیمی ـ کاتالیست
    مهندسی پلیمر
    مهندسی داروسازی
    مهندسی نفت (مخازن هیدروکربوری)

اعضای هیات علمی: ۱۲ استاد، ۸ دانشیار، ۲۰ استادیار، ۱ مربی

ریاست: مجتبی شریعتی نیاسر[۴]
دانشکدهٔ مهندسی عمران

گرایش‌ها:

    راه و ترابری
    سازه‌های هیدرولیکی
    مکانیک خاک
    مدیریت ساخت
    مهندسی عمران - عمران (دوره کارشناسی)
    مهندسی زلزله
    سازه‌های دریایی
    مهندسی سازه
    مهندسی آب
    مهندسی محیط زیست

اعضاء هیات علمی: ۱۱ استاد، ۱۴ دانشیار، ۱۲ استادیار و یک مربی.

ریاست: سید تقی (امید) نائینی[۵]
دانشکدهٔ مهندسی متالورژی و مواد

گرایش‌ها:

    مهندسی متالورژی و مواد
    متالورژی استخراجی
    شناسایی و انتخاب مواد
    خوردگی فلزات
    شکل دادن فلزات
    جوشکاری
    ریخته‌گری

اعضاء هیات علمی: ۱۵ استاد، ۱۰ دانشیار، ۴ استادیار، ۱ مربی

ریاست: حسین عبدی زاده[۶]
دانشکدهٔ مهندسی مکانیک

گرایش‌ها:

    مهندسی مکانیک
    طراحی کاربردی
    تبدیل انرژی
    توربوماشین‌های آبی
    ساخت و تولید
    نانو مکانیک

اعضاء هیات علمی: ۱۰ استاد، ۱۰ دانشیار، ۱۲ استادیار

ریاست: اخوان بهابادی[۷]
دانشکده مهندسی صنایع

گروههای آموزشی:

    مهندسی صنایع: رشته‌های مهندسی صنایع و مهندسی لجستیک و زنجیره تامین
    مهندسی سیستم: گرایش تحقیق در عملیات و گرایش برنامه ریزی سیستمهای انرژی
    مهندسی کسب و کار: رشته مدیریت پروژه گرایش مهندسی نفت و گاز- رشته MBA و رشته Facility Management

اعضاء هیات علمی: ۲۰ عضو هیئت علمی اصلی و ۱۰ عضو هیئت علمی وابسته

ریاست دانشکده: دکتر عباس کرامتی

معاون آموزشی: دکتر سید فرید قادری

معاون پژوهشی: دکتر محسن صادق عمل نیک

معاون کیفیت: دکتر کامران رضایی

مدیر گروه مهندسی صنایع: دکتر جعفر رزمی

مدیر گروه مهندسی سیستم: دکتر فریبرز جولای

مدیر گروه مهندسی کسب و کار: دکتر سید علی ترابی

وب سایت دانشکده مهندسی صنایع
دانشکدهٔ مهندسی معدن

گرایش‌ها:

    مهندسی معدن
    استخراج
    اکتشاف
    فرآوری مواد معدنی
    مکانیک سنگ
    اکتشاف نفت

اعضاء هیات علمی: ۶ استاد، ۵ دانشیار، ۵ استادیار، ۳ مربی

ریاست: شفائی
انستیتو مهندسی نفت

گرایش‌ها:

    مهندسی نفت ـ مخازن هیدروکربوری
    مهندسی نفت ـ حفاری و بهره‌برداری (تا سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۲)
    مهندسی نفت ـ بهره‌برداری (از سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۳)

اعضای هیئت علمی:

    دکتر علیرضا بهرامیان (فارغ‌التحصیل رشته مهندسی شیمی دانشگاه تهران)
    دکتر محمدرضا رسایی (فارغ‌التحصیل رشته مهندسی شیمی دانشگاه تهران)
    دکتر بهزاد رستمی (فارغ‌التحصیل رشته مهندسی نفت دانشگاه صنعتی شریف)
    دکتر سیاوش ریاحی (فارغ‌التحصیل رشته شیمی از دانشگاه تربیت مدرس)
    دکتر علی یار جوادی (فارغ‌التحصیل رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف)
    دکتر علی شکاری فرد (فارغ‌التحصیل رشته زمین‌شناسی دانشگاه تهران)
    دکتر علی نخعی (فارغ‌التحصیل رشته مهندسی فراساحل از دانشگاه Texas A&M آمریکا)

اساتید مدعو و وابسته:

    دکتر سید شهاب الدین آیت الهی
    دکتر بابک امین شهیدی
    دکتر بهنام صدایی سولا (فارغ‌التحصیل رشته مهندسی نفت دانشگاه صنعتی امیرکبیر)
    دکتر محمد قویدل سیوکی (استاد وابسته)

دانشکدهٔ فنی کاسپین

    مهندسی شیمی
    مهندسی شیمی-صنایع سلولزی
    مهندسی صنایع
    مهندسی شیمی-طراحی فرآیندهای کاغذ سازی
    مهندسی شیمی- طراحی فرآیندهای جداسازی

ریاست: محرم دولتشاهی پیروز
دانشکدهٔ فنی فومن

    مهندسی شیمی
    مهندسی نفت
    مهندسی صنایع

ریاست: محرم دولتشاهی پیروز [۸]
گروه مهندسی نقشه‌برداری

گرایش‌ها:

    ژئودزی
    فتوگرامتری
    سنجش از دور
    سیستم‌های اطلاعات مکانی(GIS)
    هیدروگرافی

اعضاء هیات علمی: ۲ استاد، ۵ دانشیار، ۱۲ استادیار، ۱ مربی

ریاست: محمد علی شریفی
گروه علوم پایهٔ مهندسی

تمامی دانشجویان دورهٔ کارشناسی دروس پایه خود را نزدیک به ۲ سال در این گروه می‌گذرانند.

اعضاء هیات علمی: ۷ استاد، ۱ دانشیار، ۴ استادیار، ۵ مربی

ریاست: دارا معظمی

پس از تاسیس دانشکدهٔ علوم مهندسی در سال ۱۳۸۷ و بنا بر ماهیت رشته علوم مهندسی، گروه علوم پایهٔ مهندسی در حال واگذاری وظایف خود به دانشکدهٔ علوم مهندسی است. در حال حاضر (بهار ۱۳۹۱) تمامی دروس گروه علوم پایه توسط دانشکده علوم مهندسی ارئه می‌شود.
دانشکدهٔ علوم مهندسی

پردیس دانشکده‌های فنی دانشگاه تهران برای بار نخست در در کشور، در سال ۱۳۸۷، دانشکده علوم مهندسی را با چهار گرایش و دوازده خوشه تخصصی راه‌اندازی نمود. این دانشکده در مقطع کارشناسی ارشد اقدام به جذب دانشجو در مهندسی کامپیوتر، گرایش الگوریتم و محاسبات می‌نماید. علوم مهندسی، دوره‌ای میان رشته‌ای است که ارتباط نزدیک حوزه‌های مختلفی از علوم مانند فیزیک، ریاضیات و مهندسی را دنبال می‌کند.[۹]

در حال حاضر دارای خوشه‌های تخصصی زیر می‌باشد:

    برق الکترونیک
    برق مخابرات
    مکانیک حرارت و سیالات
    مهندسی هسته‌ای
    بهینه‌سازی
    علم مواد
    مکانیک طراحی کاربردی
    مهندسی فرایند
    مهندسی ذخایر
    سیاست گذاری محیط زیست
    مهندسی زمین (نقشه برداری)
    مهندسی زمین (ژئومکانیک)

ریاست: دارا معظمی
فعالیت‌های پژوهشی

استادان مجرب و آزمایشگاه‌های مجهز پردیس همواره به عنوان عاملی مهم در جذب پروژه‌های مختلف مهندسی از مراکز مختلف دولتی و خصوص بوده‌اند. پردیس دانشکده‌های فنی سعی برآن دارد که نیازهای کلی دانشگاه را برطرف ساخته و با معیارهای برگزیده شده توسط سازمانهای معتبر فنی که استفاده مفید از فناوری و منابع اطلاعاتی را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند مطابقت کند.
امکانات آموزشی و پژوهشی

    انستیتو مهندسی نغت
    ۵ کتابخانه مجهز و ۱ مجله
    سایتهای مختلف کامپیوتر
    آزمایشگاه‌های تخصصی و فنی
    موسسه الکتروتکنیک
    موسسه مهندسی نفت
    موسسه تحقیقات و کاربرد مواد معدنی
    موسسه پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی انرژی
    گروه پژوهشی بهینه‌سازی مهندسی
    شرکت مهاب فنی
    موسسه آب
    موسسه عالی پژوهشی خودرو، سوخت و محیط زیست
    موسسه زیست مواد
    موسسه عالی مواد پیشرفته
    موسسه پژوهشی فناوری‌های نوین در صنعت خودرو
    موسسه توربو ماشین

هاشم صباغیان

هاشم صباغیان (زاده ۱۳۱۶ در تهران[۱]) از نیروهای ملی مذهبی است که در دولت موقت، وزیر کشور بود.

مهندس هاشم صباغیان، مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهٔ مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۰ گرفت.[۱] وی از آغاز بنیان‌گذاری نهضت آزادی، به عضویت آن درآمده و علاوه بر عضویت در شورای مرکزی آن، رییس هیأت اجرایی و عضو دفتر سیاسی آن نیز بوده‌است.

سید حسن آیت

حسن آیت (زادهٔ ۳ تیر ۱۳۱۷، نجف آباد - درگذشتهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۶۰، تهران) عضو حزب زحمتکشان ملت ایران، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، از نمایندگان استان اصفهان و عضو هیأت رئیسهٔ مجلس خبرگان قانون اساسی و نمایندهٔ تهران در دورهٔ اول مجلس شورای اسلامی بود. او نقش مهمی در تدوین اصول قانون اساسی و الحاق اصل ولایت فقیه به آن داشت.[۱] آیت که به گفته‌ای طراح سقوط بنی‌صدر (نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران) بوده است، در مرکز تهران توسط گروه نامعلومی ترور شد. عده‌ای سازمان مجاهدین خلق را مسئول ترور وی معرفی کرده‌اند.[۲]

محتویات

    ۱ تولد و تحصیلات
    ۲ فعالیت سیاسی
    ۳ نقش آیت در تدوین قانون اساسی
    ۴ مستند اسرار آیت
    ۵ مرگ آیت
    ۶ آثار
    ۷ منابع
    ۸ پیوند به بیرون

تولد و تحصیلات

سید حسن آیت در سوم تیرماه ۱۳۱۷ در نجف‌آباد اصفهان به دنیا آمد. او در خانواده‌ای روستایی و مذهبی پرورش یافت و پس از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان در نجف‌آباد،[۳] تحصیلات عالیهٔ خود را در رشته‌های علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعه‌شناسی و روزنامه‌نگاری در تهران به اتمام رساند و همزمان با تحصیل در دانشگاه دروس حوزوی را نیز آموخت و به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسوی نیز تسلط پیدا کرد.[۳] تحصیلات متنوع آیت باعث شد که برای مدت زیادی در زمرهٔ دانشجویان، با محافل روشن‌فکری دانشگاه ارتباط مستقیم داشته باشد. از جمله اینکه وی در دوره کارشناسی ارشد رشتهٔ جامعه‌شناسی با ابوالحسن بنی‌صدر همکلاس بوده است.[۴] همچنین وی دوره روزنامه نگاری خود را در موسسه اطلاعات پشت سر گذاشت.[۴] با اینکه حسن آیت در دوران زندگی ۴۳ سالهٔ خود در هیچ رشته‌ای به درجهٔ دکتری نرسید، ولی در محافل سیاسی اوایل انقلاب گهگاه از او به عنوان «دکتر آیت» نام برده می‌شد.[۴]
فعالیت سیاسی

حسن آیت در اواخر سال ۱۳۳۹ به عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران در آمد. بنیان‌گذار این حزب مظفر بقایی از پر رمز و رازترین رجال سیاسی تاریخ معاصر ایران است. حسن آیت در نامه ۹۴ صفحه‌ای که در سال ۱۳۴۲ برای مظفر بقایی نوشت و هم اکنون در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگه داری می‌شود آورده است:

    موقعی که من به حزب آمدم موقعی بود که جنابعالی در زندان بودید و دادستان ارتش برایتان تقاضای اعدام کرده بود. سر و صدای جبهه جدید ملی ایران را پر کرده بود و جراید تقریباً بالاتفاق در تمجید و تحسین و تعظیم جبهه ملی می‌کوشیدند و گویا در اینمورد با یکدیگر مسابقه گذارده بودند. عده زیادی به این جبهه پیوسته بودند. گروهی از روی ایمان، گروهی از روی ترس و گروهی از روی طمع. در چنین موقعیتی بر خود فرض دانستم که رسماً افتخار عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران را با وجود تمام مشکلاتی که در زندگی خصوصی من وجود داشت بیابم. با وجودی که تا آنجا که مقدور بوده است از نقاط قوت و ضعف جنابعالی با اطلاع بودم. [۵]

او در این نامه یادآور می‌شود که از رای اعتماد دکتر بقایی به کابینه‌های قوام، حکیمی و ساعد در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی مطلع بوده است.[۵][۶]
نقش آیت در تدوین قانون اساسی

اندکی پیش از پیروزی انقلاب ۵۷، حسن حبیبی از اعضای نهضت آزادی، به در خواست خمینی، طرح اولیه یا پیش‌نویس قانون اساسی ایران را تهیه کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که فاقد اصل ولایت فقیه بود، پس از تهیه مورد تایید خمینی و بعد از آن شورای انقلاب قرار گرفت. ولی با توجه به آنچه در حکم نخست‌وزیری بازرگان آمده بود، دولت موقت و نیروهای متمایل به آن طرفدار تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح پیش‌نویس قانون اساسی بودند که به پیشنهاد طالقانی و تایید خمینی، مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی تشکیل گردید. مجلسی که حسن آیت با عضویت در هیأت رئیسه آن، نقش کلیدی در ارایه و الحاق اصل ولایت فقیه به قانون اساسی ایران ایفا نمود.[۷][۸][۵]
مستند اسرار آیت

در این مستند که به همت مرکز مستندسازی پیام گستر تولید شده است؛ صحنه ترور آیت بازسازی شده و همچنین افراد و طیف‌های مختلف فکری آن زمان از جمله: علی‌محمد بشارتی از اعضای گروه قنات، جواد منصوری از اعضای حزب جمهوری اسلامی، ابراهیم اسرافیلیان از نمایندگان دوره دوم مجلس شورای اسلامی و از دوستان مبارزاتی آیت، اسدالله بادامچیان از اعضای حزب موتلفه، سید احمد کاشانی از نمایندگان دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی و همچنین مهندس هاشم صباغیان از اعضای نهضت آزادی و .... مصاحبه‌های مفصلی صورت گرفته است .[۹]
مرگ آیت

حسن آیت در ساعت هشت صبح روز چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ (پنج هفته پس از واقعهٔ هفتم تیر) در مقابل منزلش در مرکز تهران، توسط گروه نامعلومی که عده‌ای می‌گویند سازمان مجاهدین خلق ایران بوده با شلیک ۶۰ گلوله کشته شد.[۳][۲]
آثار

    «چهره حقیقی مصدق‌السلطنه». تهران: دفتر انتشارات اسلامی

پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی

پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی نام متنی است که بعد از انقلاب ایران برخی از نزدیکان سید روح الله خمینی آن را تهیه کردند تا پس از پیروزی انقلاب به عنوان قانون اساسی ایران بکار رود. پس از بحث‌های فراوان مجلس خبرگان قانون اساسی برای بررسی و تصویب نهایی این پیش‌نویس تشکیل شد اما به مرور با تایید آیت‌الله خمینی با تغییرات فراوان در این پیش نویس مجلس خبرگان قانون اساسی جدید را تهیه و به رفراندم گذاشت که تفاوت‌های قابل ذکری با پیش نویس داشت.

اولین پیش‌نویس قانون اساسی را حسن حبیبی در پاریس و با موافقت سید روح‌الله خمینی تدوین کرد که برگرفته از قانون اساسی وقت ایران و قوانین اساسی برخی دیگر از کشورهای جهان بود.[۱]

نهضت آزادی نیز به گفته صباغیان مستقل از حبیبی مشغول تدوین قانون اساسی توسط برخی حقوق‌دانان شده بود.

خمینی پیش‌نویس تهیه شده توسط حبیبی را با خود به ایران آورد اما گروهی از حقوقدان‌ها را مامور تهیه پیش‌نویس دیگری کرد. به این منظور ناصر کاتوزیان، عبدالکریم لاهیجی، حسن حبیبی، محمدجعفر جعفری لنگرودی، ناصر میناچی و احمد صدرحاج سیدجوادی با کمک رضا زواره‌ای و سید علی خامنه‌ای مسئول شدند. (در لیستی که ناصر کاتوزیان از اعضا بدست داده‌است نام احمد صدرحاج سیدجوادی نیامده و از بنی صدر بعنوان یکی از اعضا نام برده شده‌است.)[۲] و قرار بر این بود که این گروه در حسینیه ارشاد هر روز جلساتی برگزار کند و در مدت حدود یک ماه این پیش‌نویس آماده شود. آقایان خامنه‌ای و زواره‌ای بیش از یکی دو جلسه در این شورا حاضر نشدند.

در این پیش‌نویس، نظام حکومتی ایران به صورت جمهوری نیمه‌ریاستی مشابه جمهوری پنجم فرانسه درآمده‌بود. یعنی ریاست کشور بر عهده رییس‌جمهور منتخب مردم بود اما ریاست دولت را نخست‌وزیری به پیشنهاد رئیس‌جمهور و تاسید مجلس بر عهده داشت. قوه مقننه کشور از یک مجلس به نام مجلس شورای ملی تشکیل می‌شد. شورای نگهبان قانون اساسی نیز در این پیشنویس وجود داشت (اما شکل انتخاب حقوقدانان و فقها کاملا متفاوت از شرایط فعلی بود و رسیدگی آن‌ها به قوانین در موارد خاصی انجام می‌پذیرفت. اشاره‌ای به ولایت فقیه نیز در این قانون اساسی وجود نداشت.[۳][۴]

پس از حدود یک ماه که پیشنویس آماده شد. شورای انقلاب آن را به خمینی تحویل داد که وی در چند مورد تغییرات اندکی را اعمال کرد. عزت الله سحابی از اعضای شورای انقلاب در این مورد می‌گوید: «بهشتی و بنی صدر نسخه‌ای را که دست امام بود آوردند. امام در حاشیه آن شش مورد اشاره کرده بودند. یکی در مورد شرایط رئیس جمهور و نخست وزیر بود… مورد دیگر روی پرچم ایران بود که نوشته شده بود پرچم سه رنگ با علامت شیر و خورشید…مورد دیگر مساله حقوق اقلیت‌ها و برخی نکات آن بود.»

سید محمدکاظم شریعتمداری و سیدمحمدرضا گلپایگانی نیز در یکی دو بند آن تغییرات مختصری اعمال کردند. گلپایگانی مصر بود در قانون حتما قید شود رئیس جمهور مرد و شیعه اثنی عشری باشد. ابراهیم یزدی از طرف خمینی مامور مذاکره با گلپایگانی در این مورد بود. وی می‌گوید: «در این دیدار مرحوم گلپایگانی گفت اگر این تغییرات در متن پیش نویس قانون اساسی انجام نشود، من شیخ فضل‌الله انقلاب خواهم شد و در مقابل آن می‌ایستم. به هر حال به دستور امام تغییرات فوق را در متن پیشنهادی قانون اساسی انجام دادیم.»[۵]

ابتدا قرار بر این بود که این پیشنویس به صورت مستقیم به همه‌پرسی گذاشته شود. مهدی بازرگان و یدالله سحابی با این پیشنهاد مخالفت کردند. استدلال آنان این بود که به مردم قول تشکیل مجلس موسسان داده شده و باید با تشکیل این مجلس از طرف مردم، آرای عمومی در بند بند قانون لحاظ شود. اما به دلیل کمبود وقت امکان تشکیل این مجلس نیز میسر نشد و قرار بر این شد که مجلسی مختصرتر تشکیل گردد و بر مبنای پیشنویس تدوین شده قانون اساسی را تعیین کند. این مجلس با عنوان «مجلس خبرگان قانون اساسی» تشکیل شده و سید روح‌الله خمینی دو ماه به آن وقت داد تا کار خود را انجام دهد.

در راه تدوین قانون در این مجلس اختلافات و اعتراضاتی صورت گرفت. اولین مشکل از آنجا آغاز شد که این مجلس پیشنویس را به طور کامل کنار گذاشته و از اول به تدوین قانون پرداخت. دوم اینکه به جای دو ماه مقرر شده از طرف سید روح‌الله خمینی، کار مجلس بیش از سه ماه به طول انجامید. عده‌ای از اعضا و وزرای دولت موقت، ظاهراً به ابتکار عباس امیرانتظام،[۶] با همین دلایل طرحی را برای الغای این مجلس در نظر گرفتند که از طرف خمینی با آن مخالفت شد و در نهایت قانون اساسی را همان مجلس خبرگان تدوین کرد.

طرح ولایت فقیه برای اولین بار توسط «حسن آیت» در این مجلس مطرح شد، نظریه‌ای بر مبنای نظارت عالیترین فقیه مذهب شیعه بر حکومت ایران که آیت‌الله حسین‌علی منتظری سالها پیش در حوزه علمیه قم آن را به شاگردان خویش آموخته بود و مورد حمایت سید روح‌الله خمینی نیز قرار داشت.

همه‌پرسی بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

نزدیک به ده سال پس تصویب اوّلین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۵۸، آیت‌الله خمینی در ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸ (چهل روز قبل از درگذشت) در نامه‌ای خطاب به رییس‌جمهور وقت (سیدعلی خامنه‌ای) هیئتی متشکّل از بیست نفر از رجال مذهبی و سیاسی و همچنین پنج نماینده به انتخاب مجلس شورای ملی را مامور بازنگری و اصلاح قانون اساسی نمود که ریاست این گروه را آیت‌الله مشکینی برعهده داشت.

سه ماه، بعد تغییرات در نظر گرفته شده توسط شورای بازنگری قانون اساسی در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۶۸ به رأی گذاشته شد و با اکثریت آرای مردم تصویب شد.[۱]

محتویات

    ۱ اعضای هیات
    ۲ موارد همه پرسی
    ۳ تغییرات عمده قانون اساسی بر اثر این بازنگری
        ۳.۱ حذف شرط مرجعیت برای مقام رهبری
        ۳.۲ افزایش اختیارات رهبری
        ۳.۳ تغییر نام ولایت به ولایت مطلقه
        ۳.۴ افزایش اختیارات شورای نگهبان
        ۳.۵ تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام
        ۳.۶ حذف مقام نخست وزیری
        ۳.۷ تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ منابع
    ۶ پیوند به بیرون

اعضای هیات

    سید علی خامنه‌ای
    حسن طاهری خرم‌آبادی
    محمد مؤمن قمی
    اکبر هاشمی رفسنجانی
    ابراهیم امینی
    علی مشکینی
    میرحسین موسوی
    حسن حبیبی
    سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
    سید محمد موسوی خوئینی‌ها
    محمد محمدی گیلانی
    ابوالقاسم خزعلی
    محمد یزدی
    محمد امامی کاشانی
    احمد جنتی
    محمدرضا مهدوی کنی
    احمد آذری قمی
    محمدرضا توسلی
    مهدی کروبی
    عبدالله نوری[۲]

موارد همه پرسی

این همه پرسی در سه ماده بیان شده بود که به شرح زیر بود:

    ماده یک) در تمامی اصول و سرفصل‌ها و مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عبارت «مجلس شورای ملی» به «مجلس شورای اسلامی» تغییر می‌یابد.[۳]
    ماده دو) عنوان مبحث اول فصل نهم یعنی «ریاست جمهوری» به «ریاست جمهوری و وزراء» تبدیل گردد و عنوان مبحث سوم همین فصل (قبل از اصل یکصد و چهل و سوم) به مبحث دوم تغییر یابد و عنوان مبحث دوم، نخست وزیر و وزراء (قبل از اصل یکصد و سی و سوم) حذف گردد و عنوان فصل دوازدهم، رسانه‌های گروهی به فصل دوازدهم، صدا و سیما تغییر یابد و قبل از اصل یکصد و هفتاد و ششم عنوان فصل سیزدهم، شورای عالی امنیت ملی و قبل از اصل یکصد و هفتاد و هفتم، عنوان فصل چهاردهم، بازنگری در قانون اساسی افزوده گردد.[۴]
    ماده سه) اصول

۵-۵۷-۶۰-۶۴-۶۹-۷۰-۸۵-۸۷-۸۸-۸۹-۹۱-۹۹-۱۰۷-۱۰۸-۱۰۹-۱۱۰-۱۱۱-۱۱۲-۱۱۳-۱۲۱-۱۲۲-۱۲۴-۱۲۶-۱۲۷-۱۲۸-۱۳۰-۱۳۱-۱۳۲-۱۳۳-۱۳۴-۱۳۵-۱۳۶-۱۳۷-۱۳۸-۱۴۰-۱۴۱-۱۴۲-۱۵۷-۱۵۸-۱۶۰-۱۶۱-۱۶۲-۱۶۴-۱۷۳-۱۷۴ و ۱۷۵ اصلاح می‌شود و تغییر و تتمیم می‌یابد و به جای اصول قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ قرار می‌گیرد و اصول ۱۷۶ و ۱۷۷ نیز به قانون اساسی اضافه می‌شود و کلیه اصلاحات و تغییرات و جابه جایی‌ها و اضافات در چهل و هشت اصل مدون تصویب می‌گردد.[۵]
تغییرات عمده قانون اساسی بر اثر این بازنگری
حذف شرط مرجعیت برای مقام رهبری

یکی از بحث برانگیزترین اتفاقات تاریخ نظام جمهوری اسلامی ایران، انتخاب سیدعلی خامنه‌ای به مقام رهبری است چرا که وی شرط اصلی برای به دست گرفتن امور رهبری یعنی مرجعیت را مطابق با قانون اساسی نداشت.

بر اساس اصل صدونهم قانون اساسی، «شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری» عبارت بودند از: «صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتاء و مرجعیت» و همچنین «بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری». و خامنه‌ای عنوان مرجعیت را نداشت.

پس از انتخاب سید علی خامنه‌ای به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی و در جریان اصلاح قانون اساسی که پس از رهبری وی صورت گرفت اصل صد و نهم قانون اساسی تغییر یافت تا شرط مرجعیت از آن حذف شود.

پیش از تغییر قانون اساسی روح‌الله خمینی در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ در نامه‌ای به علی مشکینی رئیس شورای بازنگری قانون اساسی خواستار حذف شرط مرجعیت برای رهبری شده بود:

    «در مورد رهبری، ما که نمی‌توانیم نظام اسلامی مان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامی مان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت می‌کند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند، مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کند، وقتی آن‌ها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را بر عهده بگیرد، قهراً او مورد قبول مردم است، در این صورت او ولیّ منتخب مردم می‌شود و حکمش نافذ است.»[۶]

در اصل جدید شرایط و صفات رهبر به صورت زیر تعریف شده‌است:

    صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
    عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
    بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.
    در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‌تر باشد مقدم است.

افزایش اختیارات رهبری

یکی دیگر از تغییرات عمده قانون اساسی در جریان اصلاحیه سال ۱۳۶۸ افزایش اختیارات رهبری بود. در اصل صدوده اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وظایف و اختیارات رهبری به شرح زیر ذکر شده بود:

    تعیین فقهای شورای نگهبان.
    نصب عالیترین مقام قضایی کشور.
    فرماندهی کلی نیروهای مسلح به ترتیب زیر:
        نصب و عزل رییس ستاد مشترک.
        نصب و عزل فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
        تشکیل شورای عالی دفاع ملی، مرکب از هفت نفر از اعضای زیر:
            رییس جمهور.
            نخست وزیر.
            وزیر دفاع.
            رییس ستاد مشترک.
            فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
            دو مشاور به تعیین رهبر.
    تعیین فرماندهان عالی نیروهای سه‌گانه به پیشنهاد شورای عالی دفاع.
    اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای به پیشنهاد شورای عالی دفاع.
    امضای حکم ریاست جمهور پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می‌آید باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
    عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای ملی به عدم کفایت سیاسی او.
    عفو یا تخفیف مجازات محکومین، در حدود موازین اسلامی، پس از پیشنهاد دیوان عالی کشور.

پس از اعمال اصلاحات در قانون اساسی اختیارات زیر به اصل ۱۱۰ افزوده شد:

    تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
    نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
    فرمان همه‌پرسی.
    نصب و عزل و قبول استعفای رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
    حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه.
    حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.

برخی معتقد هستند که از آخرین گزینه افزوده شده به اختیارات رهبری می‌توان تفسیر «حکم حکومتی» را نمود[نیازمند منبع]؛ اما برخی دیگر با رد این ادعا با وجود چنین حقی برای رهبر مخالف هستند.
تغییر نام ولایت به ولایت مطلقه

در اصل۵۷ قانون اساسی اولیه آمده بود: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت امر و امامت امت، بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند و ارتباط میان آنها به وسیله رییس جمهور برقرار می‌گردد». این تغییر در زمان روح‌الله خمینی اتفاق افتاد

پس از اصلاح قانون اساسی این اصل به صورت زیر اصلاح شد: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند».
افزایش اختیارات شورای نگهبان

در اصل۹۹ اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح شده بود «شورای نگهبان نظارت بر انتخاب رییس جمهور، انتخابات مجلس شورای ملی و مراجعه به آراء عمومی و همه‌پرسی را بر عهده دارد». پس از اصلاح قانون اساسی، حق نظارت و تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری نیز به این اختیارات افزوده شد
تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام

همانگونه که در بخش اختیارات رهبری مشاهده شد، این مقام در اصلاحیه قانون اساسی اختیاری جدید پیدا کرد. اختیار جدید به رهبر این اجازه را داد تا با تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام به اعمال نظر مستقیم در تمامی موارد اداره کشور بپردازد.

وظیفه اولیه مجمع تشخیص مصلحت نظام به این نحو تعریف شده‌است که هرگاه شورای نگهبان یکی از قوانین مصوب مجلس را بازگشت داد اما نمایندگان مجلس حاضر به تغییر مصوبه خود نشده و بر روی تصویب آن تاکید کردند، مجمع وارد عرصه شده و به حل اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان بپردازد، در این شرایط حرف آخر را مجمع می‌زند.

اما عملاً و با گزینه‌ای که در آخرین بند مربوط به اختیارات رهبری به آن اشاره شد مجمع تشخیص مصلحت خود را مجاز دانست تا هرکجا که رهبری تشخیص دهد وارد عرصه شده و حتی خلاف اصول قانون اساسی قانونی را تصویب کند.

نمونه‌ای از این اقدامات مجمع تشخیص مصلحت نظام تفسیریه اصل۴۴ قانون اساسی بود. در حالی که قانون اساسی صراحتا تمام صنایع سنگین، بانکها و شرکت‌های عمده کشور را دولتی اعلام می‌کند، مجمع تشخیص مصلحت نظام به دستور رهبر و با صدور بخش نامه‌ای تحت عنوان تفسیریه رهبری بر اصل چهل‌وچهارم قانون اساسی، خصوصی سازی صنایع دولتی را در دستور کار کلی نظام قرار داد.
حذف مقام نخست وزیری

بنابر قانون اساسی اولیه، رییس جمهور منتخب مردم موظف بود تا نخست وزیر را برای تشکیل کابینه تعیین کند. پس از انتخاب نخست وزیر از طرف رییس جمهوری و تایید آن از جانب مجلس، نخست وزیر مسئول تشکیل کابینه و تعیین وزرا بود. رییس جمهور نیز به روابط بین‌المللی کشور و ارتباط با قوای دیگر (مجلس و قوه قضائیه) می‌پرداخت. اما پس از اصلاح قانون اساسی مقام نخست وزیری حذف شده و اختیار تعیین کابینه به رییس جمهور واگذار شد.
تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی

مجلس شورای ملی نامی بود که ایرانیان از زمان انقلاب مشروطه با آن آشنایی داشتند و محل حضور تمامی ایرانیان برای قانون گذاری بود، اما بعد از انقلاب به دلیل تاسیس جمهوری اسلامی مجلس نمایندگانشورای ملی در اولین دوره خود در اقدامی بر خلاف قانون عنوان مجلس شورای اسلامی را برای خود انتخاب نمود که با ماهیت و نوع نظام اسلامی حاکم همخوانی داشته باشد. در سال ۶۸ و با اصلاحیه قانون اساسی این نام رسما به مجلس شورای اسلامی تغییر یافت.

رهبر ایران

رهبری بالاترین مقام رسمی در جمهوری اسلامی ایران است و رهبر (که اغلب با عنوان «رهبر معظم انقلاب» یا «مقام معظم رهبری» از او یاد می‌کنند) شخص اول کشور است.

بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «ولی فقیه» این منصب را عهده‌دار است که با رای دوسوم نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به مدت نامحدود برگزیده می‌شود؛ همچنین خبرگان اختیار برکناری رهبر دارند.

رهبر که ولایت مطلق دارد، سیاست‌های کلی نظام و نظارت بر اجرای آن را بر عهده دارد و از جمله وظیفه‌های او گماشتن برخی سمت‌های اساسی کشور است.

محتویات

    ۱ شرایط و صفات رهبری
    ۲ وظایف و اختیارات رهبری
    ۳ انتخاب رهبری
    ۴ برکناری رهبر
    ۵ رهبران جمهوری اسلامی ایران
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ پانویس

شرایط و صفات رهبری

اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

        صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
        عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
        بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.
        در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قوی‌تر باشد مقدم است.

اصل سابق:

    شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری:

        صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتاء و مرجعیت.
        بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری

وظایف و اختیارات رهبری

اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

        تعیین سیاستها کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
        نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
        فرمان همه‌پرسی.
        فرماندهی کل نیروهای مسلح.
        اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای مردمی.
        نصب و عزل و قبول استعفای: مسئولان کشور.
        تعیین فقهای شورای نگهبان.
        تعیین رئیس قوه قضاییه.
        تعیین رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
        تعیین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.
        تعیین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
        تعیین فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
        حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه.
        حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
        امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می‌آید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
        عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
        عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه قضاییه.

    رهبر می‌تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.

اصل سابق وظایف و اختیارات رهبری:

        تعیین فقهای شورای نگهبان.
        نصب عالیترین مقام قضایی کشور.
        فرماندهی کلی نیروهای مسلح به ترتیب زیر:
        نصب و عزل رییس ستاد مشترک.
        نصب و عزل فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
        تشکیل شورای عالی دفاع ملی، مرکب از هفت نفر از اعضای زیر:

        رییس جمهور.
        نخست‌وزیر.
        وزیر دفاع.
        رییس ستاد مشترک.
        فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
        دو مشاور به تعیین رهبر.

        تعیین فرماندهان عالی نیروهای سه‌گانه به پیشنهاد شورای عالی دفاع.
        اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای به پیشنهاد شورای عالی دفاع.
        امضای حکم ریاست جمهور پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می‌آید باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
        عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای ملی به عدم کفایت سیاسی او.
        عفو یا تخفیف مجازات محکومیت، در حدود موازین اسلامی، پس از پیشنهاد دیوان عالی کشور.

رهبر
انتخاب رهبری
نوشتار(های) وابسته: برگزیدگی سید علی خامنه‌ای به مقام رهبری

اصل ۱۰۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

    و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی «قدس سره الشریف» که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر به‌عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقها واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت می‌کنند هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسایل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب می‌کنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی می‌نمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیت‌های ناشی از آن را برعهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.

در اصل ۱۰۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده‌بود:

    هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همانگونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت‌الله العظمی امام خمینی چنین شده است، این رهبر، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده دارد، در غیر این صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می‌کنند، هر گاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می‌نمایند، وگرنه سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضاءی شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی می‌کنند.

برکناری رهبر

اصل ۱۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

    هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود. یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده‌است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است. در صورت فوت یا کناره‌گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند. تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رییس جمهور، رییس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبری را به طور موقت به عهده می‌گیرد و چنانچه در این مدت یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد درگیر به انتخاب مجمع، با حفظ اکثریت فقهاء، در شورا به جای وی منصوب می‌گردد. این شورا در خصوص وظایف بندهای ۱ و ۳ و ۵ و ۱۰ و قسمت‌های (د) و (ه) و (و) بند ۶ اصل یکصد و دهم، پس از تصویب سه چهارم اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام می‌کند. هر گاه رهبر بر اثر بیماری یا حداکثر دیگری موقتاً از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورای مذکور در این اصل وظایف او را عهده‌دار خواهد بود.

اصل سابق:

    هر گاه رهبر یا یکی از اعضای شورای رهبر یا یکی از اعضای شورای رهبری از انجام وظایف قانونی رهبری ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصل یکصد و نهم گردد از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است.

    مقررات تشکیل خبرگان برای رسیدگی و عمل به این اصل در اولین اجلاسیه خبرگان تعیین می‌شود.

رهبران جمهوری اسلامی ایران

نخستین رهبر یا ولی فقیه ایران بعد از انقلاب ایران (۱۳۵۷) در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) سید روح‌الله خمینی بود. وی رهبر انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ نام گرفت و اولین مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۶۴ حسین‌علی منتظری را به‌عنوان قائم مقام رهبری برگزید. اما اختلافات شدید او با خمینی موجب شد تا وی در فروردین ۱۳۶۸ از این مقام برکنار شود.

پس از مرگ سید روح‌الله خمینی، در جلسه مجلس خبرگان رهبری، سید علی خامنه‌ای به رهبری انتخاب گردید.[۱] به گفته هاشمی رفسنجانی مهمترین موافق رهبری جمعی در این مجلس خود آیت‌الله خامنه‌ای بود و حتی اعلام کرده بود که چون ولایت فرد را قبول ندارم، کاندیدای رهبری نمی‌شوم. اما در مرحله اول رأی گیری بیش از بیست نفر به شورای رهبری رأی دادند و ۴۵ نفر با رهبری فرد موافق بودند.[۲] سپس برای انتخاب رهبر بین خامنه‌ای و سید محمدرضا گلپایگانی که اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم او را پیشنهاد می‌کردند، رأی‌گیری شد.[۳] خامنه‌ای ۶۸ رأی، گلپایگانی ۱۳ رأی آورد و حدود ۱۳ نفر هم رأی ندادند. نقل قول هاشمی از روح‌الله خمینی که توانایی سید علی خامنه‌ای را برای رهبری تأیید کرده بود، نقش مهمی در اعتماد خبرگان به سید علی خامنه‌ای داشت.[۴]

مسأله مهم در این انتخاب شرط مرجعیت بود؛ چراکه سید علی خامنه‌ای مرجع تقلید نبود. طبق اولین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رهبر باید مرجع تقلید می‌بود و «شورای بازنگری قانون اساسی» هنوز کار بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی را به پایان نرسانده بود. و عملاً در این انتخاب قانون اساسی و شرایط رهبری در نظر گرفته نشد.[۵]
نام     تصویر     زادروز-مرگ     دریافت سمت     پایان سمت
سید روح‌الله خمینی     Khomeini portrait.jpg     ۳۰ شهریور ۱۲۸۱ - ۱۳ خرداد ۱۳۶۸     ۱۲ آذر ۱۳۵۸ (۳ دسامبر ۱۹۷۹)     ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ (۳ ژوئن ۱۹۸۹)
سید علی خامنه‌ای    

Khamenieiee-sajed (2).jpg
    تیر ۱۳۱۸ - تاکنون     ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ (۴ ژوئن ۱۹۸۹)     رهبر فعلی