اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

نیروانا (گروه موسیقی)

نیروانا (به انگلیسی: Nirvana) یک گروه راک آمریکایی بود که در سال ۱۹۸۷ توسط کورت کوبین (گیتاریست و خواننده) و کریست ناواسلیک (گیتار بیس) در ابردین، واشینگتن بنیان نهاده شد. نیروانا چند نوازندهٔ درامز مختلف را به خود دید که هر کدام مدت کوتاهی در گروه عضویت داشتند، اما بالاخره دیو گرول که در سال ۱۹۹۰ وارد گروه شد، جای خود را در گروه محکم کرد. با وجود اینکه گروه نیروانا تنها سه آلبوم استودیویی در طول هفت سال فعالیت خود منتشر کرد، اما از این گروه به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و مهم‌ترین گروه‌های موسیقی راک در عصر مدرن یاد می‌شود.

در اواخر دههٔ ۱۹۸۰، نیروانا که به جنبش گرانج در سیاتل پیوسته بود، نخستین آلبوم خود تحت عنوان ضدعفونی را در سال ۱۹۸۹ از طریق یک ناشر مستقل به نام ساب پاپ منتشر کرد. نیروانا سرانجام به موسیقی‌ای روی آورد که از تقابلی دائماً در حال تغییر برخوردار بود و موسیقی آن‌ها بر بندهایی ساکت و آرام و در عوض بر ترجیع‌بندی‌هایی گوش‌خراش و سنگین متکی بود. پس از اینکه نیروانا قراردادی با یک ناشر عمده به نام دی‌جی‌سی رکوردز امضا کرد، موفقیت غیرمنتظرانه‌ای با اولین تک‌آهنگ از دومین آلبوم خود، بی‌خیال، ترانهٔ بوی روح نوجوانی می‌دهد بدست آورد. موفقیت ناگهانی نیروانا باعث شد سبک موسیقی آلترنیتیو راک به طور گسترده‌ای به محبوبیت برسد و خوانندهٔ گروه، کورت کوبین، دریافت که رسانه‌ها از او به عنوان «سنگوی نسل» نام می‌برند و نیروانا هم «گل سرسبد گروه‌ها» در نسل اکس در نظر گرفته می‌شود. سومین آلبوم استودیویی نیروانا، در رحم که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد، صدایی خشن داشت که آن روزها کمتر مد بود و طرفداران خود را به چالش کشید. این آلبوم به اندازه آلبوم بی‌خیال از نظر تجاری موفق نبود، اما همچنان یک موفقیت تجاری بزرگ محسوب می‌شد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.

دوره فعالیت کوتاه نیروانا پس از مرگ کورت کوبین در سال ۱۹۹۴ به پایان رسید. اما از آن پس تا کنون، چند اثر مختلف از گروه تحت نظارت ناواسلیک، گرول و همسر کوبین، کورتنی لاو منتشر شده است. از زمان آغاز به کار این گروه، تنها در ایالات متحده ۲۵ میلیون نسخه از آثار این گروه به فروش رفته است. کل فروش جهانی نیروانا ۷۵ میلیون نسخه است. نیروانا در سال ۲۰۱۴ و در همان اولین سالی که واجد شرایط حضور در تالار مشاهیر راک اند رول شد، به این تالار راه یافت.

محتویات

    ۱ تاریخچه
        ۱.۱ تشکیل و سال‌های اولیه
        ۱.۲ نخستین آثار
        ۱.۳ موفقیت ناگهانی
        ۱.۴ در رحم، ماه‌های پایانی و مرگ کوبین
        ۱.۵ اتفاقات بعدی و انتشارهای پس از انحلال
    ۲ جوایز و افتخارات
    ۳ اعضای گروه
        ۳.۱ سیر زمانی
    ۴ آلبوم‌ها
    ۵ جوایز
    ۶ جستارهای وابسته
    ۷ منابع

تاریخچه
تشکیل و سال‌های اولیه

کوبین و ناواسلیک همدیگر را در دبیرستان ابردین ملاقات کردند، هرچند که بر طبق گفته کوبین، آن‌ها هیچوقت با هم در ارتباط نبودند. هر دوی آن‌ها به طور مکرر به محل تمرین گروه ملوینز می‌رفتند و همین زمینه دوستی انها را فراهم کرد. کوبین قصد داشت تا یک گروه موسیقی به همراه ناواسلیک افتتاح کند، اما ناواسلیک به درخواست‌های کوبین که حتی به او یک نوار دمو از گروه فیکال متر هم داده بود، پاسخ نمی‌داد. سه سال پس از اینکه آن دو برای اولین بار با هم ملاقات کردند، ناواسلیک به کوبین خبر داد که او بالاخره به نوار دمو فیکال متر که کوبین به او داده بود، گوش کرده و پیشنهاد داد که یک گروه موسیقی ایجاد کنند. آن دو Bob McFadden را به عنوان نوازندهٔ درامز به خدمت گرفتند، اما پس از تنها یک ماه پروژه از هم پاشید. در اواخر سال ۱۹۸۷، کوبین و ناواسلیک Aaron Burckhard را به عنوان درامر به خدمت گرفتند. آن سه آهنگ‌ از نوار دموی فیکال متر را با هم تمرین می‌کردند، اما کمی پس از تشکیل شدن گروه، شروع به نوشتن آثار جدید کردند.

گروه در ماه‌های اولیه، اسامی مختلف و گوناگونی را بر روی خود می‌گذاشت که اولین انها Skid Row بود و از جمله دیگر نام‌هایی که گروه برای خود انتخاب کرده بود، می‌توان به Pen Cap Chew, Bliss, و Ted Ed Fred اشاره کرد. گروه در نهایت نام نیروانا را برای خود برگزید که کوبین درباره دلیل انتخاب این نام گفته است که «من نامی می‌خواستم که تا حدی زیبا یا خوب و قشنگ باشد تا یک نام پانکی خبیثانه و وقیحانه همچون Angry Samoans. ناواسلیک و کوبین که به ترتیب به شهرهای Tacoma و Olympia, Washington مهاجرت کرده بودند، به طور موقت رابطه‌شان با Burckhard قطع شد. آن دو در عوض با دیل کراور از گروه ملوینز به تمرین پرداختند و نیروانا در ژانویه ۱۹۸۸ نخستین دموی خود را ضبط کرد. در اوایل ۱۹۸۸، کراور به سان فرانسیسکو مهاجرت کرد، اما دیو فاستر را به عنوان جانشین خودش در نقش نوازنده درامز، به گروه پیشنهاد کرد. دوران حضور فوستر در نیروانا تنها چند ماه به طول انجامید. فوستر که به خاطر حمله به پسر شهردار Cosmopolis, Washington به زندان رفته بود، جای خود را مجدداً به Burckhard داد. همکاری خود Burckhard هم پس از اینکه یک روز به کوبین گفت برای تمرین خیلی خمار است، خیلی دوام نیاورد. کوبین و ناواسلیک در نشریه The Rocket سیاتل یک آگهی برای به خدمت گرفت یک درامر منتشر کردند که نتایج خشنودکننده‌ای در بر نداشت. در همین اوقات، دوستی آن‌ها را به چاد چنینگ معرفی کرد و خیلی زود آن سه توافق بر همکاری کردند. چنینگ به همکاری با کوبین و ناواسلیک ادامه داد، هرچند که او گفت، «آن‌ها هیچ‌وقت نگفتند، خیلی خوب، تو عضو گروهی». چنینگ اولین اجرای خود با گروه را در ماه مه آن سال تجربه کرد.
نخستین آثار

نیروانا اولین تک‌آهنگ خود تحت عنوان وزوز عشق را در نوامبر ۱۹۸۸ از طریق یک ناشر مستقل سیاتلی به نام ساب پاپ منتشر کرد. ماه بعد، گروه با تهیه‌کنندگی جک اندینو، شروع به ضبط کردن نخستین آلبوم خود، یعنی ضدعفونی، کرد. ضدعفونی به طور عمده‌ای از موسیقی سنگین و عزادارانهٔ ملوینز و مادهانی، گروه‌های پانک راک دهه ۱۹۸۰ و همینطور گروه سبک بلک متال بلک سبت تأثیر گرفته بود. ناواسلیک در سال ۲۰۰۱ در مصاحبه‌ای با رولینگ استون گفت که گروه در حین تور نواری را در ون‌شان پخش کرد که در یک طرف آلبومی از The Smithereens و در طرف دیگر هم آلبومی از گروه بلک متال Celtic Frost قرارداشت و خاطر نشان ترک که احتمالاً ترکیب این دو هم بی‌تأثیر نبوده است. هزینهٔ تهیه‌کردن آلبوم ضدعفونی ۶۰۶٫۱۷ دلار شد که توسط جیسون اورمن پرداخت شد. خود اورمن متعاقباً به عنوان یک گیتاریست دوم عضو گروه شد. هرچند که اورمن عملاً نواختن ترانه‌های آلبوم مشارکتی نکرده بود، اما نام او به عنوان یکی از نوازندگان بر روی آلبوم ضدعفونی نقش بست. بر طبق گفتٔ ناواسلیک، «می‌خواستیم او احساس کند گروه مثل خانه خودش است». دست قبل از انتشار آلبوم، نیروانا خواستار آن بود که قرارداش با ساب پاپ را تمدید کند که این اولین باری بود که گروهی این کار را انجام می‌داد.

به‌دنبال انتشار آلبوم ضدعفونی در ژوئن ۱۹۸۹، نیروانا عازم اولین تور خود شد و خودِ آلبوم هم در بین ایستگاه‌های رادیوییِ دانشگاهی پرطرف‌دار شد. به خاطر افزایش نارضایتی با اورمن در جریان برگذاری تور، نیروانا آخرین قرارهای خود را لغو کرد و به واشنگتون برگشت. هیچ‌کس در آن موقع به اورمن نگفت که او اخراج شده است، اورمن بعدها گفت که او آن موقع عملاً گروه را ترک کرد. هرچند که ساب پاپ آلبوم ضدعفونی را به اندازه دیگر آثار انتشار خود تبلیغ نکرد، این آلبوم فروش مداومی داشت و فروش اولیه آن ۴۰٫۰۰۰ نسخه بود. با این حال، کوبین به خاظر عدم تبلیغ از طرف ناشر، دلخور بود. در اواخر ۱۹۸۹، گروه یک EP به نام Blew به تهیه‌کنندگی Steve Fisk ضبط کردند.

کوبین در مصاحبه‌ای در اواخر ۱۹۸۹، اظهار داشت که گروه از نظر موسیقایی در حال تغییر است. او گفت که «ترانه‌هایِ ابتدایی بسیار پرخاش‌گرانه بودند ... اما همان‌طور که زمان می‌گذرد ترانه‌ها هم عامه‌پسندتر و عامه‌پسندتر می‌شوند و من هم خوشحال و خوشحال‌تر می‌شوم. هم‌اکنون ترانه‌ها رایج به اختلافات در رابطه‌ها، مسائل احساسی با دیگر ادمها است». در آوریل ۱۹۹۰، گروه در Smart Studios در Madison, Wisconsin با تهیه‌کننده بوچ ویگ شروع به کار بر روی اثر بعدی کرد. در حین این جلسات، کوبین و ناواسلیک از نحوه نواختن درامز توسط چنینگ ناراحت بودند و چنینگ از اینکه در نوشتن ترانه‌ها همکاری نداشت ابزار ناخشنودی می‌کرد. همانطور که نوارهای دموی ضبظ‌شده با بوچ ویگ به طور قاچاقی در محافل موسیقی دست به دست می‌شد و توجه ناشرهای عمده را به سمت نیروانا جلب می‌کرد، چنینگ گروه را ترک کرد. در ژوئیه آن سال، گروه یک تک‌آهنگ به نام Sliver را با درامر گروه Mudhoney، Dan Peters ضبط کرد. نیروانا برای پر کردن جای خالی نوازنده درامز، از Dale Crover دعوت کرد تا در توری در سواحل غربی آمریکا که به همراه گروه Sonic Youth در آگوست همان سال برگزار می‌شد، با گروه همکاری کند.
موفقیت ناگهانی

نیروانا که از ساب پاپ سرخورده شده بود و جلسات ضبط Smart Studios هم علاقه‌ای در دل آن‌ها ایجاد نکرده بود، تصمیم گرفت به‌دنبال امضای قرارداد با یک ناشر عمده باشد، چرا که هیچ ناشر مستقلی این توانایی را نداشت تا نیروانا را ورای قراردادش با ساب پاپ بخرد. به‌دنبال توصیه‌های پیاپیِ کیم گوردون از گروه سانیک یوث، نیروانا در سال ۱۹۹۰ با دی‌جی‌سی رکوردز قرارداد امضا کرد. گروه متعاقباً مشغول ضبط کردن نخستین آلبومش با یک ناشر عمده شد که بی‌خیال نام داشت. چند تهیه‌کننده به گروه پیشنهاد شدند که گروه در نهایت همچنان خواستار بوچ ویگ بود. به جای اینکه مثل دفعه قبل در سال ۱۹۹۰ ترانه‌ها در استودیو Madison ویگ ضبط شود، تهیه آلبوم به Sound City Studios در Van Nuys, Los Angeles, California منتقل شد. برای دو ماه، گروه بر روی یکسری آهنگ گوناگون کار کرد. آهنگ‌هایی از جمله در شکوفایی و پرورش سال‌ها در اندوزهٔ گروه قرار داشتند و برخی دیگر از جمله "On a Plain" و "Stay Away" حتی تا میانه‌های فرایند ضبط هم هنوز اشعار ناقصی داشتند و تکمیل نشده بودند. پس از اینکه جلسات ضبط به اتمام رسید، ویگ و گروه شروع به میکس کردن آلبوم کردند. با این حال، وقت کافی برای جلسات ضبط وجود نداشت و نتیجه میکس‌ها هم از نظر گروه خوب از آب درنیامده بود. Andy Wallace، میکسر گروه Slayer دعوت شد تا میکس نهایی را انجام دهد. پس از انتشار آلبوم، اعضای گروه از صدای تیزی که میکسر به آلبوم داده بود، ابراز ناخشنودی کردند.

دی‌جی‌سی رکوردز در ابتدا امیدوار بود که ۲۵۰ هزار نسخه از آلبوم به فروش برسد که میزان فروش آلبوم Goo اثر Sonic Youth هم همین قدر بود. با این حال، اولین تک‌آهنگ آلبوم، بوی روح نوجوانی می‌دهد، خیلی سریع محبوب شد که بخشی از آن را مدیون پخش شدن موزیک ویدیوی آهنگ از MTV است. گروه که در اواخر ۱۹۹۱ در حال برگذاری تور در اروپا بود، دریافت که نمایش‌های انها به شکل غیرمنتظرانه‌ای در حال فروش بیش از حد است، خدمهٔ تلویزیون تبدیل به پای ثابت کنسرت‌ها شده بودند و آهنگ بوی روح نوجوانی می‌دهد هم در همه جا از رادیو و تلویزیون پخش می‌شد. در کریسمس ۱۹۹۱، بی‌خیال هفته‌ای ۴۰۰٫۰۰۰ نسخه هر هر هفته در آمریکا می‌فروخت. در ژانویه ۱۹۹۲، آلبوم بی‌خیال به صدر جدول آلبوم‌های برتر بیلوبرد راه پیدا کرد و آلبوم خطرناک مایکل جکسون را به زیر کشید و علاوه‌‌ بر آن، در بسیاری دیگر از جدول‌های بقیه کشورها هم به صدر جدول راه پیدا کرد. ماهی که آلبوم بی‌خیال به صدر جدول بیلبورد رفت، به تمجید از نیروانا پرداخت و اظهار داشت «نیروانا از جمله گروه‌های نادری است که همه چیز دارد، تحسین منتقدان، احترام در صنعت موسیقی، جذابیت در رادیو، بنیان دانشگاهی/آلترنیتیو استوار».

نیروانا با بهانه قرار دادن خستگی، تصمیم گرفت که یک تور دیگر در آمریکا برای تبلیغ آلبوم بی‌خیال برگذار نکند و در عوض ترجیح داد تا بعداً در همان سال، تنها تعدادی کنسرت بسنده کند. در مارس ۱۹۹۲، کوبین که ترانه‌نویس اصلی گروه بود، دنبال این بود که حق تألیف ترانه‌های گروه را دوباره سازماندهی کند (که تا این لحظه این حق تألیف بین کل اعضا به طور مساوی تقسیم شده بود) تا این حقیقت که که بیشتر آهنگ‌ها توسط کوبین نوشته شده‌اند، نمود بیشتری پیدا کند. گرول و ناواسلیک مخالفتی با درخواست کوبین نکردند، اما وقتیکه کوبین درخواست کرد که حق تألیف آهنگ‌های آلبوم بی‌خیال هم به نام او ثبت شود، تنش بین دو طرف آن قدر بالا گرفت که تا مرز منحل شدن گروه پیش رفت. پس از یک هفته تنش، کوبین در نهایت ۷۵ درصد حق تآلیف آهنگ‌های قدیمی را به نام خودش زد و این جور نارضایتی‌ها و احساسات بد همچنان پس از این واقعه بین اعضای گروه باقی ماند.

دی‌جی‌سی امیدوار بود که در اواخر ۱۹۹۲ آلبوم جدیدی توسط نیروانا آماده شود، از آنجا که کار بر روی انی آلبوم به آهستگی پیش می‌رفت، این شرکت انتشاراتی در عوض آلبوم Incesticide را در دسامبر ۱۹۹۲ منتشر کرد. آلبوم Incesticide با همکاری مشترک ساب پاپ و دی‌جی‌سی از تعدادی از آثار نایاب نیروانا تشکیل شده بود و قرار بود با انتشار این آلبوم، برخی از ترانه‌های نایاب نیروانا که پیش از آن تنها به صورت قاچاقی در دسترس بودند، با قیمت و کیفیتی بهتر در دسترس علاقه‌مندان قرار گیرند. از آنجا بی‌خیال که ۱۵ ماه پیش عرضه شده بود و در ان موقع چهارمین تک‌آهنگ، در شکوفایی هم از آن منتشر شده بود، باعث شد تا دی‌جی‌سی/گفن آلبوم Incesticide را خیلی تبلیغ نکند. این آلبوم در فوریه سال بعد گواهی طلا از طرف Recording Industry Association of America دریافت کرد.
در رحم، ماه‌های پایانی و مرگ کوبین

در فوریه ۱۹۹۳، نیروانا تک‌آهنگ Puss"/"Oh, the Guilt را به همراه گروه The Jesus Lizard از طریق یک ناشر مستقل به نام Touch & Go منتشر کرد. در همین اوقات، گروه استیو آلبینی، که در محفل موسیقی مستقل آمریکایی به شخصی پایبند به اصول و یک‌دنده مشهور بود، را استخدادم کرد تا سومین آلبوم خود را ضبط کند. هرچند که گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که گروه به این خاطر آلبینی را به خاطر اعتبار زیرزمینی‌اش استخدام کرد، کوبین تأکید داشت که صدایی که از تهیه‌کننده‌گی آلبینی حاصل می‌شود همان صدایی است که او دوست داشته نیروانا همیشه آن را داشته باشد: یک اثر «طبیعی» بدون وجود حقه‌های استودیویی. نیروانا در فوریه آن سال به Pachyderm Studio در Cannon Falls, Minnesota رفت تا آلبوم را ضبط کند. جلسات ضبط با آلبینی پربار و سریع بودند و آلبوم در مدت دو هفته با هزینه‌ای برابر با $۲۵٬۰۰۰ ضبط و میکس شد.

چند هفته پس از تمام شدن جلسات ضبط، در نشریات Chicago Tribune و Newsweek خبرهایی منتشر شد که دی‌جی‌سی گفته است این آلبوم «غیرقابل انتشار» است. در نتیجه، طرفداران گروه این طور پنداشتند که دیدگاه خلاقانه گروه ممکن است توسط ناشر به خطر افتاده باشد و ناشر در آثار گروه دخالت کرده باشد. در حالی که خبرهای مربوط به اینکه دی‌جی‌سی آلبوم را پس زده حقیقت نداشتند، گروه از برخی جهات از میکس آلبینی ناراضی بودند، خصوصاً آن‌ها فکر می‌کردند که صطوح بیس خیلی پایین است و کوبین احساس می‌کرد که Heart-Shaped Box و All Apologies «بی‌نظیر» از آب درنیامده‌اند. Scott Litt که مدت زیادی تهیه‌کننده گروه R.E.M. بود، فراخوانده شد تا در کار رمیکس کردن آن دو ترانه کمک کند و کوبین هم کمی آهنگ و آواز بیشتر به انها اضافه کرد.

آلبوم در رحم در سپتامبر ۱۹۹۳ در جدول بیلبورد ۲۰۰ به جایگاه اول دست یافت. Christopher John Farley از Time در نقد و بررسی این آلبوم نوشت که «با وجود ترس‌هایی که طرفداران موسیقی آلترنیتیو داشتند، نیروانا هنوز از گروه‌های باب روز موسیقی محسوب می‌شود، چه بسا که این آلبوم جدید ممکن است یک بار دیگر کاری کند که دیگر هنرمندان هم راه نیروانا را بروند» در رحم ۳٫۵ میلیون نسخه تنها در ایالات متحده فروخت. در ماه اکتبر، توری را در ایالات متحده آغاز کرد. برای این تور، نیروانا پت اسْمیر ار گروه پانک راک Germs را به عنوان یک گیتاریس دوم استخدام کرد. در نوامبر ۱۹۹۳، نیروانا یک اجرای زنده برای برنامه تلوزیونی MTV Unplugged ضبط کرد. در این اجرا که علاوه بر اجزای ثابت گروه، اسْمیر به عنوان گیتاریست دوم و Lori Goldston به عنوان نوازندهٔ ویولن سل حضور داشتند، گروه به جای نواختن ترانه‌های محبوب خود، ترانه‌های کمتر شناخته‌شده خود را اجرا کرد و همچنین ترانه‌هایی از دیگر هنرمندان را هم بازخوانی کرد. گروه که سه آهنگ از گروه Meat Puppets را بازخوانی کرد، همچنین از Cris و Curt Kirkwood از اعضای همین گروه دعوت به عمل آورد تا به گروه پیوسته و در اجرای این سه ترانه همکاری کنند.

در اوایل سال ۱۹۹۴، گروه یک تور اروپایی را آغاز کرد. آخرین کنسرت نیروانا در ۱ مارس در مونیخ آلمان صورت پذیرفت. در صبح روز ۴ مارس در رم، همسر کوبین، کورتنی لاو، کوبین را در اتاق هتلشان به صورت بی‌هوش پیدا کرد که با شتاب به بیمارستان رسانده شد. یک دکتر از همان بیمارستان در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که کوبین تحت تأثیر ترکیبی از Rohypnol طبی و الکل قرار داشته است. مابقی آن تور کنسل شد. در هفته‌های متعاقب، کوبین مجدداً به هروئین اعتیاد پیدا کرد. مداخله‌ای انجام شد و کوبین قانع شد که برای بازپروری مواد اعتیادش به مواد مخدر بستری شود. کوبین که هنوز یک هفته نشده بود که در مرکز بازپروری بود، از دیوار ساختمان بالا رفت و با هواپیما به سیاتل برگشت. یک هفته بعد از آن، در روز جمه ۸ آوریل ۱۹۹۴، کوبین در خانه‌اش به صورت مرده یافت شد. به نظر می‌رسید که کوبین با استفاده از یک شاتگان به سر خود شلیک کرده و خودکشی کرده باشد.
اتفاقات بعدی و انتشارهای پس از انحلال

در اوت ۱۹۹۴، دی‌جی‌سی اعلام کرد که یک آلبوم دو دیسکه با نام Verse Chorus Verse که حاوی آثار زنده مربوط به سرتاسر فعالیت گروه است، بر روی یک CD و در یک CD دیگر هم اجرای MTV Unplugged گروه، در ماه نوامبر همان سال منتشر می‌شود. با این حال، ناواسلیک و گرول بر این عقیده بودند که هنوز چیزی از مرگ کوبین نگذشته و مونتاژ کردن آثار زنده خیلی زود است. با به تعویق افتادن انتشار آثار زنده که مربوط به کل دوران فعالیت گروه می‌شدند، MTV Unplugged in New York در ۱ نوامبر ۱۹۹۴ منتشر شد و به محض انتظار در جایگاه اول جداول بیلبورد ایستاد. چند هفته بعد اولین ویدیو تمام مدت خود گروه به نام Live! Tonight! Sold Out!! منتشر شد. سال بعد، MTV Unplugged in New York یک جایزه گرمی با عنوان «بهترین آلبوم آلترنیتیو» برای نیروانا به ارمغان آورد. در سال ۱۹۹۶، دی‌جی‌سی بالاخره یک آلبوم زنده از نیروانا به نام From the Muddy Banks of the Wishkah را منتشر کرد که این آلبوم، تبدیل به سومین آلبوم نیروانا شد که پشت سر هم در صدر جدول بیلورد قرار می‌گرفت.

در سال ۱۹۹۷، گرول، ناواسلیک و کورتنی لاو شرکت با مسئولیت محدود Nirvana LLC را تشکیل دادند تا بر روی تمام پروژه‌های مرتبط با نیروانا نظارت کنند. یک مجموعه جعبه‌ای ۴۵-آهنگه از آثار نایاب نیروانا هم برای انتشار در اکتبر ۲۰۰۱ برنامه‌ریزی شد. با این حال، کمی پیش از تاریخ انتشار، لاو یک دادخواست برای منحل کردن Nirvana LLC پر کرد و یک دستور کتبی از طرف دادگاه اعلام شد که انتشار هر گونه آثار جدید از نیروانا را تا وقتی که وضعیت پرونده مشخص نشده، قدغن می‌کرد. لاو معتقد بود که کل گروه، کوبین بود و گرول و ناواسلیک نقش حاشیه‌ای داشتند و همچین معتقد بود که او موافقت‌نامه شراکت را از همان ابتدا بر اساس توصیه بد امضا کرده است. گرول و ناواسلیک در تلاش برای دفاع از خود، از دادگاه خواستند تا لاو را از مشارکت خارج کند و او با یک وکیل دیگر از طرف کوبین جایگزین شود.

در اکتبر ۲۰۰۲، روز قبل از آنکه پرونده به دادگاه برود، لاو، ناواسلیک و گروه اعلام کرده‌اند که به توافق رسیده‌اند. این توافق راه را برای انتشار آلبوم گردآوری‌شده‌ای به نام Nirvana همراه می‌کرد که حاوی ترانه‌ای بود که قبلاً هرگز منتشر نشده بود و You Know You're Right نام داشت. این ترانه آخرین ترانه‌ای بود که گروه نیروانا پیش از مرگ کوبین ضبط کرده بود. آلبوم نیروانا بعدها در همان ماه عرضه شد و در جدول آلبوم‌های بیلبورد به رتبه سوم دست یافت. آلبوم گردآوری‌شده With the Lights Out هم در نهایت در نوامبر ۲۰۰۴ عرضه شد. این آلبوم حاوی مجموعه وسیعی از دموهای اولیه کوبین، ترانه‌های تمرینی ناتمام و اجراهای زنده‌ای بود که در کل دوران فعالیت گروه ضبط شده بودند. آلبوم دیگری به نام Sliver: The Best of the Box هم در اواخر سال ۲۰۰۵ منتشر شد که این آلبوم، گلچینی از ۱۹ ترانه از آلبوم With the Lights Out به علاوه سه ترانه‌ای بود که قبلاً هرگز منتشر نشده بودند.

در آوریل ۲۰۰۶، لاو اعلام کرد که او ترتیبی داده تا ۲۵ درصد از سهمش در ترانه‌های نیروانا را در معامله‌ای با قیمت تقریبی ۵۰ میلیون دلار بفروشد. سهم انتشار نیروانا توسط Primary Wave Music خریده شد که این شرکت توسط Larry Mestel بنیان نهاده شده بود و سابقاً مدیر عامل Virgin Records بود. لاو در بیانیه‌ای به طرفداران نیروانا اطمینان داد که ترانه‌ها تنها به بالاترین پیشنهاد فروخته نخواهند شد، او اظهار داشت که «ما می‌خواهیم بسیار خوش‌ذوق و به ذات نیروانا وفادار بمانیم و ترانه‌ها را جایی ببریم که قبلاً هرگز در آنجا نبوده‌اند. از آن موقع تا کنون آثار دیگری هم از گروه منتشر شده است. از جمله این آثار می‌توان به یک دی‌وی‌دی به نام Live! Tonight! Sold Out!! در سال ۲۰۰۶، نسخه کامل و بدون سانسور MTV Unplugged in New York در سال ۲۰۰۷ اشاره کرد. در ماه نوامبر ۲۰۰۹، اجرای گروه در فستیوال Reading در سال ۱۹۹۲ هم بر روی سی‌دی و هم بر روی DVD تحت عنوان Live at Reading منتشر شد. همان ماه، ساب پاپ یک نسخه «به مناسبت بیستیمن سالگرد» از آلبوم ضد عفونی را منتشر کرد و دی‌جی‌سی هم یکسری بسته «به مناسبت بیستمین سالگرد» از آلبوم‌های بی‌خیال (سپتامبر ۲۰۱۱) و در رحم (سپتامبر ۲۰۱۳) را منتشر کرد.

در سال ۲۰۱۲، گرول، ناواسلیک و اسْمیر کنسرتی به نام 12-12-12: The Concert for Sandy Relief را به همراه پل مک‌کارتنی منتشر کردند. این کنسرت حاوی یک ترانه جدید بود که توسط چهار موسیقی‌دان نوشته شده بود و Cut Me Some Slack نام داشت. یک نسخه ضبط شده در استودیو از این اجرا توسط دیو گرول در صدای زمینه Sound City منتشر شد. در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۳، آن‌ها یک بار دیگر با McCartney در کنسرت Safeco Field "Out There" در سیاتل به اجرا پرداختند، این کنسرت اولین کنسرت نیروانا در زادگاهشان پس از ۱۵ سال بود.

در سال ۲۰۱۴، نیروانا به تالار مشاهیر راک اند رول وارد شد، اعضایی که به این تالار وارد شدند، کوبین، ناواسلیک و گرول بودند. در مراسم وارد شدن گروه به تالار، ناواسلیک و گرول و اسْمیر چهار ترانه به همراه خوانندگان مهمان Joan Jett, Kim Gordon, St. Vincent, و Lorde اجرا کردند. ناواسلیک و گرول سپس به همراه Jett, Gordon, St. Vincent, J Mascis, و John McCauley کنسرت کاملی را در Brooklyn's St. Vitus Bar اجرا کردند.
جوایز و افتخارات

از زمان منحل شدن نیروانا تا کنون، این گروه جوایز و افتخارات بسیاری کسب کرده و مکررا از این گروه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان موسیقی در همهٔ زمان‌ها یاد می‌شود. در سال ۲۰۰۳، نیروانا به Mojo Hall of Fame 100 وارد شد. گروه همچنین در سال ۲۰۰۴ نامزد ورود به UK Music Hall of Fame به عنوان «برترین هنرمند دهه ۱۹۹۰» بود. نشریه رولینگ استون در سال ۲۰۰۴ نیروانا را در فهرست «۱۰۰ هنرمند برتر همه دوران‌ها» در جایگاه ۲۷ قرار داد و بعدها در سال ۲۰۱۱ که لیست را بروز کرد، نیروانا را در جایگاه ۳۰ قرار داد. در سال ۲۰۰۳، نویسنده این نشریه، David Fricke، کورت کوبین را در جایگاه ۱۲ برترین نوازندگان گیتار همهٔ دوران‌ها قرار داد. رولینگ استون بعدها در سال ۲۰۰۸، کوبین را ۴۵امین خواننده بزرگ و بعد در سال ۲۰۱۱، او را ۷۳ومین گیتاریست همه دوران‌ها نام نهاد. VH1 در سال ۱۹۹۸، نیروانا را ۴۲ومین هنرمند برتر راک اند رول معرفی کرد و سپس در سال ۲۰۰۰، این گروه را هفتمین هنرمند هارد راک و در نهایت در سال ۲۰۱۰، این گروه را چهاردهمین هنرمند برتر همه دوران‌ها نام نهاد.

همچنین نیروانا به عنوان یک گروه تأثیرگذار در عرصه موسیقی هم شناخته می‌شود. از آلبوم بی‌خیال و آهنگ بوی روح نوجوانی می‌دهد مکرراً به عنوان یکی برترین آلبوم‌ها و برترین ترانه‌های همه دوران‌ها یاد می‌شود. تالار مشاهیر راک اند رول هم دو تا از آثار نیروانا، بوی روح نوجوانی می‌دهد و سراسر عذرخواهی را در فهرست «ترانه‌هایی که راک اند رول را شکل دادند» قرار داده است. این موزه همچنین در سال ۲۰۰۷، آلبوم بی‌خیال ر در جایگاه دهم در فهرست «۲۰۰ آلبوم سرنوشت‌ساز همهٔ دوران‌ها» قرار داده است. در سال ۲۰۰۵، Library of Congress آلبوم بی‌خیال را به National Recording Registry اضافه کرد که این مجموعه، حاوی «آثاری از قرن بیستم است که از نظر فرهنگی، تاریخی و زیبایی‌شناسی» با اهمیت هستند. در سال ۲۰۱۱، چهار تا از ترانه‌های نیروانا در فهرست ۵۰۰ ترانه برتر همهٔ دوران‌ها قرار گرفتند که ترانهٔ بوی روح نوجوانی می‌دهد جایگاه نهم را به خود اختصاص داده بود. سه تا از آلبوم‌های گروه در فهرستی که توسط همین نشریه در سال ۲۰۱۲ تحت عنوان «۵۰۰ آلبوم برتر همه دوران‌ها» منتشر شده بود، قرار داشتند که آلبوم بی‌خیال جایگاه ۱۷ را به خود اختصاص داده بود. همان سه آلبوم در سال ۲۰۱۱ در فهرستی توسط همین نشریه رولینگ استون تحت عنوان «۱۰۰ آلبوم برتر دههٔ ۱۹۹۰» قرار داشتند که آلبوم بی‌خیال جایگاه ۱ را به خود اختصاص داده بود و به عنوان برترین آلبوم دههٔ ۹۰ برگزیده شده بود. نشریه Time هم در سال ۲۰۰۶ آلبوم Nevermind را در فهرست «The All-TIME 100 Albums» قرار داده بود و ان را بهترین آلبوم دههٔ ۱۹۹۰ خوانده بود. در سال ۲۰۱۱، همین نشریه ترانهٔ بوی روح نوجوانی می‌دهد را در فهرست The All-TIME 100 Songs قرار داد و ترانهٔ حعبه قلبی شکل را هم در فهرست The 30 All-TIME Best Music Videos قرار داده بود.

نیروانا یکی از پرفروش‌ترین گروه‌های موسیقی همهٔ دوران‌ها است و تاکنون ۷۵ میلیون نسخه از آثار این گروه در سرتاسر دنیا به فروش رفته است. بیش از ۲۵ میلون نسخه از این آثار از RIAA گواهی دریافت کرده‌اند. این گروه، هشتادمین هنرمند موسیقی پرفروش در ایالات متحده است. دو تا از آلبوم‌های استودیویی گروه و دو تا از آلبوم‌های زنده گروه به جایگاه اول در جدول بیلبورد ۲۰۰ دست یافته‌اند. آلبوم‌های نیروانا تا کنون یک گواهی الماس، سه گواهی چندپلاتینی، هفت گواهی پلاتین و یک گواهی طلا از طرف RIAA دریافت کرده‌اند. همچنین از طرف BPI در بریتانیا هم، چهار گواهی چند پلاتینی، چهار گواهی پلاتین، دو گواهی طلا و یک گواهی نقره دریافت کرده است. آلبوم بی‌خیال موفق‌ترین آلبوم گروه بود که بیش از ۳۰ میلون نسخه از آن در سرتاسر دنیا به فروش رسید و یکی از پرفروش‌ترین آلبوم‌های موسیقی است که تا کنون عرضه شده است. موفق‌ترین ترانهٔ آن‌ها، بوی روح نوجوانی می‌دهد، در بین پرفروش‌ترین تک‌آهنگ‌های همه دوران‌ها قرار دارد و ۸ میلیون نسخه از ان تا کنون به فروش رفته است.
اعضای گروه

آخرین ترکیب

    کرت کوبین – خوانندهٔ اصلی، گیتار (۱۹۸۷–۱۹۹۴)
    کریست ناواسلیک – گیتار بیس (۱۹۸۷–۱۹۹۴, ۲۰۱۴)
    دیو گرول – درامز، خوانندهٔ پشتیبان (۱۹۹۰–۱۹۹۴, ۲۰۱۴)

   

اعضای پیشین

    آرون بورکارد – درامز (۱۹۸۷–۱۹۸۸)
    دیل کراور – درامز (۱۹۸۸, ۱۹۹۰)
    دیو فاستر – درامز (۱۹۸۸)
    چد چنینگ – درامز (۱۹۸۸–۱۹۹۰)
    جیسون اورمن – گیتار (۱۹۸۹)
    دن پیترز – درامز (۱۹۹۰)

   

عضوهای توری

    پت اسْمیر – گیتار، خوانندهٔ پشتیبان (۱۹۹۳–۱۹۹۴)
    لوری گلدستون – چلو (۱۹۹۳–۱۹۹۴)
    جان دونکن – یگتار (۱۹۹۲–۱۹۹۳)

سیر زمانی

آلبوم‌ها

    ضدعفونی (۱۹۸۹)
    بی‌خیال (۱۹۹۱)
    در رَحِم (۱۹۹۳)

جوایز

    ۱۹۹۴ - برندهٔ جایزهٔ بهترین ویدیوی آلترنتیو سال از جوایز موسیقی ام‌تی‌وی برای آهنگ «جعبه قلبی شکل»[۱]
    ۱۹۹۵ - برنده جایزه بهترین اجرای آلترنیتیو از جوایز موسیقی گرمی برای آلبوم آنپلاگد ام‌تی‌وی در نیویورک

۱۹۹۴ (میلادی)

سال ۱۹۹۴ (هزار و نهصد و نود و چهار) میلادی، چهارمین سال از دهه ۱۹۹۰ در اواخر سده ۲۰ میلادی بود. بر اساس تقویم گریگوری سال مذکور یک سال عادی با ۳۶۵ روز بود. در تقویم ایرانی سال ۱۹۹۴ از ۱۱ دی ۱۳۷۲ شروع شد و در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۷۳ خاتمه یافت.

محتویات

    ۱ نامگذاری‌ها
    ۲ رویدادها
    ۳ ژوئن
    ۴ درگذشت‌ها

نامگذاری‌ها

در تقویم چینی این سال سال سگ نام گرفته است. همچنین سازمان ملل متحد این سال را به عنوان سال خانواده نام‌گذاری کرد.
رویدادها

    شروع به کار پروژهٔ ساخت اینترنت اکسپلورر توسط توماس ریردون (به انگلیسی: Thomas Reardon) در آمریکا.
    جام جهانی فوتبال:برگزاری جام جهانی فوتبال در آمریکا که از ۱۷ ژوئن تا ۱۷ ژوئیه ۱۹۹۴ ادامه داشت و در نهایت با قهرمانی برزیل به پایان رسید.

ژوئن

    ۱۷ ژوئن - ۱۷ ژوئیه برپایی جام جهان فوتبال ۱۹۹۴ در کشور آمریکا.

درگذشت‌ها

    ۵ آوریل - کرت کوبین ستارهٔ راک آمریکایی و بنیانگذار نیروانا


چاک شولدینر

چارلز مایکل شولدینر (به انگلیسی: Charles Michael Schuldiner) خواننده، آهنگ‌ساز و گیتاریست چیره‌دست آمریکایی بود. شولدینر خواننده و گیتاریست گروه دث بود که آن را در سال ۱۹۸۳ و با نام منتس بنیان گذارده بود.

شولدینر در ۱۳ دسامبر سال ۲۰۰۱ در سن ۳۵ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت. از او به‌عنوان پدر دث متال یاد می‌کنند.[۱][۲][۳] خود شولدینر همیشه نسبت به نقشی که در تاریخ دث متال ایفا کرده بود، فروتن بود و گفته بود: «فکر نمی‌کنم که من باید برای دث متال تحسین شوم. من فقط یک آدم عادی از یک گروه موسیقی‌ام، و فکر می‌کنم که دث، یک گروه متال است.» شولدینر در کتاب "۱۰۰ گیتاریست برتر متال" نوشته جوئل مکلورس که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد در رتبه دهم قرار گرفت و همچنین در رده بندی "۱۰۰ گیتاریست برتر متال" که توسط مجله جهان گیتار در سال ۲۰۰۴ صورت پذیرفت در رتبه بیستم جای گرفت.

محتویات

    ۱ سال‌های نخست
    ۲ زندگی حرفه‌ای
    ۳ بیماری سرطان و مرگ
    ۴ آلبوم‌ها
        ۴.۱ دث[۱۳]
            ۴.۱.۱ آلبوم‌های اصلی
            ۴.۱.۲ برگزیده آثار
            ۴.۱.۳ لایو
        ۴.۲ با نام چاک شولدینر[۱۴]
        ۴.۳ با کنترل دناید
        ۴.۴ با وودوکالت
    ۵ پانویس
    ۶ منابع

سال‌های نخست

چاک زادهٔ ۱۳ مه ۱۹۶۷ در لانگ آیلند نیویورک است. پدرش یهودی و اتریشی تبار و مادرش از جنوب آمریکا و پیوستگان به آیین یهودیت بود. والدین چاک هردو آموزگار بودند. یک سال پس از تولد چاک، خانوادهٔ شولدینر به فلوریدا نقل مکان کردند. او یک برادر بزرگتر با نام فرانک و یک خواهر بزرگتر با نام بثان داشت.

چاک نواختن گیتار را در سن ۹ سالگی شروع کرد. در پی مرگ فرانک در ۱۶ سالگی، والدین چاک برای اینکه آن حادثه را فراموش کند برایش یک گیتار خریدند. او مدتی به فراگیری گیتار و نواختن آهنگ‌هایی مثل «مری یک بره کوچولو داشت» پرداخت که زیاد مطابق سلیقه‌اش نبود و بیشتر اوقات تمرین‌هایش را کنار می‌گذاشت. مدتی بعد والدین چاک برایش یک گیتار الکتریک خریدند که او با اشتیاق فراوان و بدون وقفه آموختن آن را شروع کرد. شولدینر تمام وقتش را در تعطیلات آخر هفته به تمرین گیتار در گاراژ منزل‌شان یا در اتاقش می‌گذراند و زمانی که فصل مدرسه بود این تمرین‌ها به ۳ ساعت در روز کاهش پیدا می‌کرد.

هنرمندانی مانند آیرن میدن، کیس، بیلی آیدل و ... برای چاک الهام‌بخش بودند. او آشکارا تحت تاثیر جریان موسیقی موج نوی هوی متال بریتانیا (N.W.O.B.H.M) قرار گرفت و گروه‌های شاخص آن سبک بیشتر مورد علاقه‌اش بودند. همچنین تاثیر هنرمندانی چون اسلیر، مرسی‌فول فیت، پوزسد، کینگ دایموند و متالیکا بر چاک و نوع موسیقی که در گروه دث ارائه داد قابل توجه است. در یک‌دوره چاک به پراگرسیو متال و گروه‌هایی مثل واچ‌تاور و کویینزرایش گرایش پیدا کرد. به گفتهٔ جین شولدینر (مادر چاک) او به همهٔ سبک‌های موسیقی بجز کانتری و رپ علاقه داشت .
زندگی حرفه‌ای

چاک در سال ۱۹۸۳ گروه دث را با نام اولیهٔ منتس در فلوریدا تاسیس کرد.[۴] گروه تشکیل شده از چاک به‌عنوان لید گیتاریست، ریک راز (ریتم گیتاریست) و کم لی (خواننده و درامر) بود.[۵] او در ژانویهٔ سال ۱۹۸۶ به تورنتو رفت و در یک دورهٔ کوتاه به عنوان گیتاریست با گروه دث متال کانادایی اسلاوتر همکاری کرد. اما بعد از مدتی به آمریکا بازگشت و به‌صورت جدی فعالیت‌اش را روی دث متمرکز کرد.

از گروه دث بین سال‌های ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۰ سه آلبوم منتشر شد که با تغییرات متعدد در ترکیب اعضای گروه همراه بود. این تغییرها که به خاطر کمال‌گرایی چاک در موسیقی بود بالاخره باعث شد او به تنهایی و بدون همکاری اعضای پیشین، کار بر روی آلبوم چهارم گروه را شروع کند. آلبوم انسانی که در سال ۱۹۹۱ منتشر شد به‌عنوان یکی از بهترین آثار دث شناخته می‌شود و چاک در آن آلبوم تکنیک منحصربه‌فردش در نوازندگی را به رخ کشید. آلبوم انسانی در ایالات متحده با اقبال عمومی نسبی مواجه شد و مجلهٔ جهان گیتار در بین ۱۰۰ آلبوم گیتار برتر همهٔ دوران رتبهٔ ۸۲ را به آن اختصاص داد.[۶]

چاک در سال ۱۹۹۴ به پروژهٔ وودوکالت پیوست[۷] و در ضبط آلبوم ماشین کشتار مسیح با آن‌ها همکاری کرد. او با نام گروه دث ۳ آلبوم دیگر در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ منتشر کرد و بالاخره فعالیت گروه دث را متوقف کرد و گروه جدیدی به‌نام کنترل دیناید را تشکیل داد.[۸] از کنترل دیناید تنها یک آلبوم با نام هنر شکنندهٔ هستی در سال ۱۹۹۹ منتشر شد.
بیماری سرطان و مرگ

در ماه مه ۱۹۹۹ و در روز تولد چاک، طی یک‌سری آزمایش پزشکی به او اطلاع داده شد که به سرطان مغز(یک نوع تومور مغزی) مبتلا شده است. در پی این اتفاق فعالیت کنترل دناید متوقف شد و چاک سعی کرد به هر طریقی شده بیماری‌اش را درمان کند. با وجود مشکلات مالی خانوادهٔ شولدینر، بالاخره با همیاری دست‌اندرکاران صنعت موسیقی متال و هواداران هزینهٔ ۷۰۰۰۰ هزار دلاری درمان چاک تامین شد و عمل جراحی هم با موفقیت انجام شد.[۹]

پس از بهبودی، چاک مجدداً به استودیو بازگشت و همکاری‌اش با کنترل دناید را از سر گرفت. دو سال بعد و در ماه مه ۲۰۰۱ نشانه‌های بیماری دوباره در مغز چاک پدیدار شدند. با درخواست کمک از سوی خانوادهٔ شولدینر، دوباره دست‌اندرکاران موسیقی برای نجات جان چاک به یاری آن‌ها شتافتند. رد هات چیلی پپرز، کورن، اسلیپ‌نات و کیدراک از گروه‌هایی بودند که در تابستان ۲۰۰۱ تلاش کردند با اطلاع‌رسانی عمومی هزینه‌های سنگین درمان چاک را فراهم کنند. این حرکت از سوی ام‌تی‌وی پوشش داده شد.[۱۰][۱۱]

پس از انجام عمل جراحی یک روش درمان با نوعی مخدر برای چاک تجویز شد تا او کاملاً بهبودی یابد.[۱۲] تاثیر این روش درمان بر روی چاک ناخوشایند بود و به کاهش قوای جسمانی او منجر شد. در اواخر اکتبر همان سال چاک به ذات‌الریه مبتلا شد و بالاخره در بعدازظهر ۱۳ دسامبر سال ۲۰۰۱ چشم از جهان فروبست.
آلبوم‌ها
دث[۱۳]
آلبوم‌های اصلی
نام آلبوم     معنی نام     سال انتشار
۱. Scream Bloody Gore     زخم خونین را فریاد کن     ۱۹۸۷
۲. Leprosy     جذام     ۱۹۸۸
۳. Spiritual Healing     درمان روح مدار     ۱۹۹۰
۴. Human     انسان     ۱۹۹۱
۵. Individual Thought Patterns     الگوی افکار فردی     ۱۹۹۳
۶. Symbolic     نمادین     ۱۹۹۵
۷. The Sound of Perseverance     آوای پایداری     ۱۹۹۸
برگزیده آثار
نام آلبوم     معنی نام     سال انتشار
۱. Fate: The Best of Death     سرنوشت:بهترین‌های دث     ۱۹۹۲
۲. Death     مرگ     ۲۰۰۱
لایو
نام آلبوم     سال انتشار
۱. ‎Live in L.A. (Death & Raw)‎     ۲۰۰۱
۲. Live in Eindhoven     ۲۰۰۱
با نام چاک شولدینر[۱۴]
نام آلبوم     معنی نام     سال انتشار
۱. Zero Tolerance     تحمل صفر(برگزیده آثار)     ۲۰۰۱
با کنترل دناید
نام آلبوم     معنی نام     سال انتشار
۱. The Fragile Art of Existence     هنر شکنندهٔ هستی     ۱۹۹۹
با وودوکالت
نام آلبوم     معنی نام     سال انتشار
۱. Killer Patrol     گشت زدن قاتل(تک‌آهنگ)     ۱۹۹۴
۲. Metallized Kids     بچه‌های فلزی(تک‌آهنگ)     ۱۹۹۴
۳. Jesus Killing Machine     ماشین کشتار مسیح(آلبوم کامل)     ۱۹۹۴

۲۰۰۱ (میلادی)

سال ۲۰۰۱ (دوهزار و یک) میلادی یک سال عادی در تقویم گریگوری بود که از آغاز دوشنبه ۱ ژانویه ۲۰۰۱ شروع شد و در پایان دوشنبه ۳۱ دسامبر ۲۰۰۱ به پایان رسید. سال ۲۰۰۱ دومین سال از قرن ۲۱ میلادی و نیز دومین سال از هزاره سوم میلادی بود.

در تقویم ایرانی سال ۲۰۰۱ از ۱۱ دی ۱۳۷۹ شروع شده و در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۰ به پایان رسید.

سال ۲۰۰۱ از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال گفتگوی تمدن‌ها نامیده شد. که این نام برای اولین بار توسط سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران در طی سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل پیشنهاد شد و اعضای مجمع پس از رای گیری به این پیشنهاد پاسخ مثبت دادند.

محتویات

    ۱ رویدادها
        ۱.۱ ژانویه
        ۱.۲ سپتامبر
    ۲ درگذشتگان
        ۲.۱ فوریه
        ۲.۲ مارس
        ۲.۳ ژوئیه
        ۲.۴ اوت
        ۲.۵ سپتامبر
        ۲.۶ نوامبر
        ۲.۷ دسامبر

رویدادها
ژانویه

    ۱ ژانویه - جشن ورود به سده بیست و یکم

سپتامبر

    ۱۱ سپتامبر - حمله‌های یازده سپتامبر به نیویورک

درگذشتگان

    ۲۱ ژوئن - جان لی هوکر, خواننده، ترانه‌سرا و گیتاریست بلوز آمریکایی

فوریه

    ۴ فوریه - یانیس زناکیس, آهنگساز یونانی - فرانسوی

مارس

    ۵ مارس - یان مک‌هارگ, معمار آمریکایی اسکاتلندی تبار

ژوئیه

    ۱۶ ژوئیه - به‌آته اوزه, خلبان و شرکت‌دار آلمانی

اوت

    ۲۰ اوت - فرد هویل, ستاره‌شناسی بریتانیایی

سپتامبر

    ۲ سپتامبر - کریستیان بارنارد, جراح اهل آفریقای جنوبی و نخستین عمل پیوند قلب انسان در جهان
    ۹ سپتامبر - احمدشاه مسعود

نوامبر

    ۲۹ نوامبر - جورج هریسون, موسیقیدان، ترانه سرا تهیه کننده انگلیسی و عضو گروه افسانه‌ای بیتلز

دسامبر

    ۱۳ دسامبر - چاک شولدینر, خواننده، آهنگ‌ساز و گیتاریست آمریکایی

کفر سعد

کفر سعد نام شهر و شهرستانی در استان دمیاط مصر است.

فارسکور

فارسکور نام شهر و شهرستانی در استان دمیاط مصر است.

زرقا

زرقا نام شهر و شهرستانی در استان دمیاط مصر است.

استان دمیاط

استان دمیاط (به عربی: محافظة دمیاط) از استان‌های کشور مصر است.
شهرها
استان     شهرستان     جمعیت (۲۰۰۱)     مساحت (کیلومتر²)     تراکم جمعیت (نفر/کیلومتر²)
دمیاط     دمیاط     ۲۴۷۹۳۴۷     ۱۶۱۰۵     ۱۵۴
دمیاط     کفر سعد     ۳۶۳۹۳۰۴     ۱۹۱۳۰     ۱۹۰
دمیاط     فارسکور     ۳۷۳۵۲۰۲     ۱۵۱۵۲     ۲۴۷
دمیاط     زرقا     ۲۵۷۳۴۸۱     ۱۵۳۵۹     ۱۶۸
جمع استان         ۱،۱۰۰،۰۰۰     ؟؟     ؟؟

دمیاط

دمیاط نام شهر و شهرستانی در استان دمیاط مصر است.

نیل

نیل طولانی‌ترین رود جهان است. این رود در شمال شرقی قاره آفریقا قرار گرفته و رگ حیاتی کشور مصر به شمار می‌آید.
رود نیل در شهر اُقصُر

در فارسی باستان به این رود پیراو می‌گفتند. در مصر باستان نیز این رود را خِپی میگفته‌اند.

رود نیل با حدود ۶٬۶۵۰ کیلومتر طول، طولانی‌ترین رود جهان است.[۱] این رود از رشته کوه‌هایی در مرکز قاره آفریقا سرچشمه می‌گیرد و راه طولانی خود را به سمت شمال آغاز می‌کند؛ در طی مسیر، رودهای زیادی که از کوه‌های غرب این قاره سرچشمه گرفته‌اند، به آن می‌پیوندند. رود نیل از کشورهای اوگاندا، سودان و مصر و از شهرهای مهمی چون خارطوم، پایتخت سودان، و قاهره، پایتخت مصر، می‌گذرد و سرانجام به دریای مدیترانه می‌ریزد.

نیل شاهراه حیاتی این کشورهای خشک و بیابانی و سبب برتری موقعیت آنها بر دیگر کشورهای آفریقایی است.

تمدن‌های بزرگ دوران باستان همه در کنار رودهای بزرگ و پر آب پدید آمده‌اند، مانند تمدن میانرودان در اطراف رودهای دجله و فرات، و تمدن سند در حاشیه رود سند.
دید ماهواره‌ای از رود نیل

تمدن مصر باستان نیز چند هزار سال قبل از میلاد مسیح در کنار رود نیل شکل گرفت و آثار درخشانی از خود باقی گذاشت. بنابر قول مشهور، این رود همان رودی است که برای عبور بنی اسرائیل به رهبری موسی به امر خدا شکافته شد و پس از ورود فرعون و سپاهیانش، به هم آمد و آنها غرق شدند.

در جایی که رود نیل به مدیترانه می‌ریزد، منطقه‌ای حاصلخیز به نام دلتای نیل قرار دارد. آغاز علم هندسه عملی نیز بدین صورت بود که: در مصر باستان، زندگانی مردم از راه کشاورزی در سرزمین‌های اطراف نیل می‌گذشت، اما هر سال در فصل بهار، نیل طغیان می‌کرد و زمین‌های مردم زیر آب می‌رفت؛ و زمانی که شدت آب کم می‌شد، زمین‌ها دوباره پیدا می‌شدند، اما تمام نشانه‌های مرز و حد هر زمین، به کلی از میان رفته بود. بنابراین مصریان قدیم برای حل این مشکل به محاسبه طول و عرض زمین‌ها پرداختند و بدین صورت شالوده هندسه عملی را بنا کردند.

رود نیل در واقع از بهم پیوستن دو رود نیل سفید و نیل آبی در خارطوم به وجود می‌آید. سرچشمه نیل سفید دریاچه ویکتوریا و سرچشمه نیل آبی دریاچه تانا (واقع در اتیوپی) است.

رود نیل در دلتای مصر و قبل از رسیدن به مدیترانه به دو قسمت تقسیم می‌شود. بخش باختری روست (roset) و بخش خاوری دامت (damet) نام دارد.



جهت‌یابی

جهت‌یابی، یافتن جهت‌های جغرافیایی است. جهت‌یابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده‌باشید، با دانستن جهت‌های جغرافیایی، می‌توانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفاده‌های مسلمانان از جهت‌یابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگل‌بانان و... هم به دانستن روش‌های جهت‌یابی نیازمندند.

هرچند امروزه با وسایلی مانند قطب‌نما یا سامانه موقعیت‌یاب جهانی (جی‌پی‌اس) می‌توان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روش‌های دیگر جهت‌یابی مفید و کاراست.

محتویات

    ۱ جهت‌های اصلی و فرعی
    ۲ روش‌های جهت‌یابی
        ۲.۱ روش‌های جهت‌یابی در روز
            ۲.۱.۱ جهت‌یابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان
            ۲.۱.۲ جهت‌یابی با سایهٔ چوب(شاخص)
            ۲.۱.۳ جهت‌یابی با ساعت عقربه‌دار
                ۲.۱.۳.۱ نکات
        ۲.۲ روش‌های جهت‌یابی در شب
            ۲.۲.۱ جهت‌یابی با ستارهٔ قطبی
                ۲.۲.۱.۱ نکات
            ۲.۲.۲ جهت‌یابی با هلال ماه
            ۲.۲.۳ روش‌های دیگر جهت‌یابی در شب
        ۲.۳ روش‌های جهت‌یابی، قابل استفاده در روز و شب
            ۲.۳.۱ جهت‌یابی با قبله
            ۲.۳.۲ جهت‌یابی با قطب‌نمای دست‌ساز
            ۲.۳.۳ جهت‌یابی با نشانه‌های طبیعی
    ۳ منابع
    ۴ پیوند به بیرون

جهت‌های اصلی و فرعی
جهت‌های جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده

اگر رو به شمال بایستیم، سمت راست مشرق (شرق، خاور)، سمت چپ مغرب (غرب، باختر) و پشت سر جنوب است. این چهار جهت را جهت‌های اصلی می‌نامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهت‌های شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص می‌کند.

با دانستن یکی از جهت‌ها، بقیهٔ جهت‌ها را می‌توان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روش‌های جهت‌یابی

برخی روش‌های جهت‌یابی مخصوص روز، و برخی ویژهٔ شب اند. برخی روش‌ها هم در همهٔ مواقع کارا هستند. توجه شود که:

    بسیاری از این روش‌ها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهت‌های اصلی را به صورت تقریبی مشخص می‌کنند. برای جهت‌های دقیق باید از قطب‌نما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
    آن‌چه گفته می‌شود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیق‌تر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأس‌السرطان). در نیم‌کره جنوبی در برخی روش‌ها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آن‌چه گفته می‌شود باشد.

روش‌های جهت‌یابی در روز
جهت‌یابی به کمک موقعیت خورشید در آسمان

۱- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع می‌کند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب می‌کند.

    این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب می‌کند، ولی در زمان‌های دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالی‌تر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبی‌تر از شرق و غرب می‌باشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آن‌جا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.

۲- در نیمکرهٔ شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهٔ اجسام رو به شمال می‌افتد.

    ظهر شرعی یا ظهر نجومی، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان می‌رسد. در این زمان، سایهٔ شاخص به حداقل خود در روز می‌رسد، و پس از آن دوباره افزایش می‌یابد؛ همان زمان اذان ظهر.

برای دانستن زمان ظهر شرعی می‌توان به روزنامه‌ها مراجعه کرد یا منتظر صدای اذان ظهر شد. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.

۳- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم می‌تواند روشی برای یافتن جهت‌های جغرافیایی باشد.
جهت‌یابی با سایهٔ چوب(شاخص)

    شاخص، چوب یا میله‌ای صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده‌است.

روش اول: نوک(انتهای) سایهٔ شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامت‌گذاری می‌کنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر می‌کنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابه‌جا شود. حال محل جدید سایهٔ شاخص (که تغییر مکان داده‌است) را علامت‌گذاری می‌نماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص می‌کند. نقطهٔ علامت‌گذاری اول سمت غرب، و نقطهٔ دوم سمت شرق را نشان می‌دهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپ‌مان را روی نقطهٔ اول و پای راستمان را روی نقطهٔ دوم بگذاریم، روبروی‌مان شمال را نشان می‌دهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.

    از آن‌جا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهٔ خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیم‌کره شمالی سایه‌ها ساعتگرد می‌چرخند.
    هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته می‌شود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمی‌شود.
    در شب‌های مهتابی هم از این روش می‌توان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.

روش دوم(دقیق‌تر): محل سایهٔ شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری می‌کنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامت‌گذاری شده می‌کشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق می‌رود کوتاه‌تر می‌شود، در ظهر به کوتاه‌ترین اندازه‌اش می‌رسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر می‌گردد. هر گاه بعد از ظهر سایهٔ شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهٔ شاخص هم‌اندازهٔ پیش از ظهرش شد) آن‌جا را به عنوان نقطهٔ دوم علامت‌گذاری می‌کنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهٔ پیشین سمت غرب را نشان می‌دهد.

    در واقع هر دو نقطه سایهٔ هم‌فاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص می‌کنند.
    با این‌که روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیق‌تر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
    برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را می‌کشید دقیقاً به محل علامت‌گذاری شده برسد. نیم‌دایره‌ای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
    وقتی سایهٔ شاخص به حداقل اندازهٔ خود می‌رسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان می‌دهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).

جهت‌یابی با ساعت عقربه‌دار

ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربه‌ای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه می‌داریم که عقربهٔ ساعت‌شمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِ زاویه‌ای که عقربهٔ ساعت‌شمار با عدد ۱۲ ساعت می‌سازد (زاویهٔ کوچک‌تر، نه بزرگ‌تر)، جهت جنوب را نشان می‌دهد. یعنی مثلاً اگر چوب‌کبریتی را [به طور افقی] در نیمهٔ راه میان عقربهٔ ساعت‌شمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفته‌است.
نکات

    این که گفته شد عقربهٔ کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی این‌که اگر شاخصی [مثلاً چوب‌کبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایه‌اش موازی با عقربهٔ ساعت‌شمار و در جهت مقابل آن باشد. یا این‌که سایهٔ عقربهٔ ساعت‌شمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین به‌طور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهٔ ساعت‌شمارش موازی با سایهٔ چوب باشد.
    دلیل این‌که زاویه بین عقربهٔ ساعت‌شمار و ۱۲ را نصف می‌کنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین می‌چرخد، ساعت ما دو دور می‌چرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی می‌کند)، ساعت‌های ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی می‌نماید. اگر ساعت ۲۴ ساعته‌ای می‌داشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهٔ ساعت‌شمار را رو به خورشید می‌گرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان می‌داد.
    این روش وقتی سمت صحیح را نشان می‌دهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعت‌ها را نسبت به ساعت استاندارد یک‌ساعت جلو می‌برند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعت‌مان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهٔ ساعت‌شمار را [به جای ۱۲] با ۱ حساب کنید). همچنین در همهٔ سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصف‌النهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهت‌های جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
    روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجه‌اش قابل قبول است.(البته در نیم‌کردهٔ جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیک‌تر شویم، از دقت این روش کاسته می‌شود. ضمناً هر چه زمان به کار بردن این روش به ظهر شرعی نزدیک‌تر باشد، نتیجهٔ آن دقیق‌تر خواهد بود.
    اگر مطمئن نیستید کدام طرف شمال است و کدام طرف جنوب، به یاد بیاورید که خورشید از شرق بر می‌خیزد، در غرب می‌نشیند، و در ظهر سمت جنوب است.
    توجه کنید که اگر این روش را در هنگام ظهر شرعی (یعنی ساعت ۱۲) اجرا کنیم، جهت عقربه ساعت‌شمار خود به سوی جنوب است. یعنی مانند همان روش «جهت‌یابی با سمت خورشید»، که گفتیم خورشید در ظهر شرعی به سمت جنوب است.
    اگر از ساعت دیجیتال استفاده می‌کنید، می‌توانید ساعت عقربه‌داری را روی یک کاغذ یا روی زمین بکشید (دور دایره‌ای از ۱ تا ۱۲ بنویسید، و عقربهٔ ساعت‌شمار را هم بکشید)، و سپس از روش بالا استفاده کنید.
    حتی وقتی هوا آفتابی نیست و خورشید به راحتی دیده نمی‌شود هم گاه سایهٔ خوشید را می‌توان دید. اگر یک چوب‌کبریت را عمود نگه دارید، سایهٔ آن برعکس جهت خورشید می‌افتد.

روش‌های جهت‌یابی در شب
جهت‌یابی با ستارهٔ قطبی
یافتن ستاره قطبی با دب اکبر

از آن‌جا که ستاره‌ها به محور ستاره قطبی در آسمان می‌چرخند، در نیم‌کرهٔ شمالی زمین ستارهٔ قطبی با تقریب بسیار خوبی (حدود ۰٫۷ درجه خطا) جهت شمال جغرافیایی (و نه شمال مغناطیسی) را نشان می‌دهد؛ یعنی اگر رو به آن بایستیم، رو به شمال خواهیم بود.

برای یافتن ستارهٔ قطبی روش‌های مختلفی وجود دارد:

    به وسیلهٔ مجموعه ستارگان «دبّ اکبر»: صورت فلکی دبّ اکبر شامل هفت ستاره‌است که به شکل ملاقه قرار گرفته‌اند: چهار ستاره آن تشکیل یک ذوزنقه را می‌دهند، و سه ستارهٔ دیگر مانند یک دنباله در ادامه ذوزنقه قرار گرفته‌اند. هر گاه دو ستاره‌ای که لبهٔ بیرونی ملاقه را تشکیل می‌دهند (دو ستارهٔ قاعده کوچک ذوزنقه؛ لبهٔ پیالهٔ ملاقه؛ محلی که آب از آن‌جا می‌ریزد) را [با خطی فرضی] به هم وصل کنیم، و پنج برابر فاصله میان دو ستاره، به سمت جلو ادامه دهیم، به ستاره قطبی می‌رسیم.
    به وسیلهٔ مجموعه ستاره‌های «ذات‌الکرسی»: صورت فلکی ذات‌الکرسی شامل پنج ستاره‌است که به شکل W یا M قرار گرفته‌اند. هرگاه (مطابق شکل) ستارهٔ وسط W (رأس زاویهٔ وسطی) را حدود پنج برابرِِ «فاصلهٔ آن نسبت به ستاره‌های اطراف» به سوی جلو ادامه دهیم، به ستارهٔ قطبی می‌رسیم.

نکات

    صورت‌های فلکی ذات‌الکرسی و دبّ اکبر نسبت به ستارهٔ قطبی تقریباً روبه‌روی یکدیگر، و دور ستاره قطبی خلاف جهت عقربه‌های ساعت می‌چرخند. اگر یکی از آن‌ها پشت کوه پنهان بود، با دیگری می‌توان ستارهٔ قطبی را یافت. فاصلهٔ هر کدام از این دو صورت فلکی تا ستارهٔ قطبی تقریباً برابر است.
    اگر برای یافتن ستاره‌ها در آسمان از نقشه ستاره‌یاب (افلاک‌نما) استفاده می‌کنید، به‌خاطر داشته باشید که ستاره‌یاب‌ها موقعیت ستاره‌ها را در زمان، تاریخ و موقعیت جغرافیایی (طول و عرض جغرافیایی) خاصی نشان می‌دهند.
    هر چه از استوا به سوی قطب شمال برویم، ستارهٔ قطبی در آسمان بالاتر (در ارتفاع بیشتر) دیده می‌شود. یعنی ستارهٔ قطبی در استوا (عرض جغرافیایی صفر درجه) تقریباً در افق دیده می‌شود، و در قطب شمال(عرض جغرافیایی ۹۰ درجه) تقریباً بالای سر (سرسو، سمت‌الرّأس، رأس‌القدم) دیده می‌شود. بالاتر از عرض جغرافیایی ۷۰ درجه شمالی عملاً نمی‌توان با ستارهٔ قطبی شمال را پیدا کرد.

جهت‌یابی با هلال ماه
هلال ماه کهنه (نیمه دوم ماه قمری)

اگر به دلیل وجود ابر یا درختان نمی‌توانید ستاره‌ها را ببینید، می‌توانید از ماه برای جهت‌یابی استفاده کنید.

ماه به شکل هلال باریکی تولد می‌یابد، و در نیمه‌های ماه قمری به قرص کامل تبدیل می‌شود، و سپس در جهت مقابل هلالی می‌شود. در نیمهٔ اول ماه‌های قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان می‌دهد. در نیمهٔ دوم ماه‌های قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.

    اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
    کره ماه در نیمهٔ اول ماه‌های قمری پیش از غروب آفتاب طلوع می‌کند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمه‌شب طلوع می‌نماید.
    پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیم‌کرهٔ شمالی زمین] نشان می‌دهد.
    این روش جهت‌یابی چندان دقیق نیست، ولی حداقل راه‌نمایی تقریبی را فراهم می‌سازد. در زمان قرص کامل نمی‌توان از این روش استفاده کرد. وقتی ماه به صورت قرص کامل است، می‌توان به کمک حرکت ظاهری ماه (که از مشرق به طرف مغرب است) جهت‌یابی کرد.

روش‌های دیگر جهت‌یابی در شب

    حرکت ظاهری ماه در آسمان از شرق به غرب است.
    خوشه پروین: دسته‌ای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین می‌گویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آن‌ها به طرف مشرق است.
    ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال می‌باشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت می‌کنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها به‌طرف جنوب است.
    کهکشان راه شیری تودهٔ عظیمی از انبوه ستارگان است که تقریباً از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد یافته‌است. در شمال شرقی این راه باریک است، و هر چه به سمت جنوب غربی می‌رود، پهن‌تر می‌شود. هر چه به آخر شب نزدیک‌تر می‌شویم، قسمت پهن راه شیری به طرف مغرب منحرف می‌شود.

روش‌های جهت‌یابی، قابل استفاده در روز و شب
جهت‌یابی با قبله

اگر جهت قبله و میزان انحراف آن از جنوب (یا دیگر جهت‌های اصلی) را بدانیم، می‌توانیم شمال را تشخیص دهیم. مثلاً اگر در تهران ۳۷ درجه از جنوب سمت به غرب متمایل شویم (یعنی حدوداً جنوب غربی)، به طرف قبله ایستاده‌ایم. پس هرگاه در تهران جهت قبله را بدانیم، اگر ۳۷ درجه از سمت قبله در جهت عکس عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف جنوب ایستاده‌ایم، و اگر ۱۴۳ درجه (۳۷-۱۸۰) در جهت عقربه‌های ساعت بچرخیم، به طرف شمال ایستاده‌ایم.

قبله را از راه‌های مختلفی می‌توان یافت:

    قبله‌نما: دقیق‌ترین روش تعیین قبله، به‌وسیلهٔ قبله‌نماست، که آن هم با یک قطب‌نما انجام می‌گیرد؛ و اگر ما قطب‌نما داشته باشیم، با آن قطب را مشخص می‌کنیم!
    محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله‌است. در نمازخانه‌ها هم معمولاً جهت قبله مشخص شده‌است.
    قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می‌خوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشته‌های سنگ قبر را به درستی می‌خوانید، سمت چپ‌تان قبله‌است.
    دستشویی: از آن‌جا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً توالت‌ها را عمود بر قبله می‌سازند. این هم -در جایی که اصول اسلامی ساخت رعایت شده- می‌تواند کمک‌کار باشد.

جهت‌یابی با قطب‌نمای دست‌ساز

اگر قطب‌نمایی به همراه نداشتید، ولی اتفاقاً یک سوزن یا میخ کوچک در جیبتان یافتید، این روش کمک‌کار شما در ساخت یک قطب‌نما خواهد بود. البته احتمال استفاده از آن در شرایط واقعی کم است، ولی انجام آن کاری سرگرم‌کننده‌است.

با مالش دادن یک سوزن فقط در یک جهت به آهن‌ربا -یا حتی احتمالاً چاقوی خودتان-، یا مالیدن آن فقط در یک جهت به پارچهٔ ابریشمی یا پنبه‌ای، سوزنْ مغناطیسی یا قطبی می‌شود؛ مانند سوزن قطب‌نما. (مثلاً با ۳۰ بار مالش دادن سوزن به آهنربا از طرف خودتان به سمت بیرون، سوزن به اندازهٔ کافی خاصیت آهنربایی پیدا می‌کند. همچنین مالش سر سوزن از پایین به بالا بر پارچهٔ ابریشمی باعث می‌شود که سر سوزن نقطه شمال را نشان دهد). حتی می‌توانید آن‌را در یک جهت میان موهای سر خود بکشید. توجه کنید که همیشه فقط در یک جهت مالش دهید.

حال اگر آن‌را روی یک چوب‌پنبه یا پوشال کوچک قرار دهید(سوزن را به چوب‌پنبه چسب بزنید، یا درون آن فرو کنید؛ یا در دو طرف سوزن چوب‌پنبه‌هایی کوچک فرو کنید)، و روی آب (آب راکد یا ظرفی پر از آب) شناور نمایید، مانند یک قطب‌نما عمل می‌کند، و سر سوزن رو به شمال می‌چرخد. برای این‌که سمت شمال و جنوب سوزن را اشتباه نکنید، این نکته را در نظر بگیرید که -در نیمکرهٔ شمالی زمین- آن سمت قطب‌نما که تقریباً رو به خورشید و ماه است، سمت جنوب است، زیرا آن‌ها در قسمت جنوبی آسمان قرار دارند. همچنین می‌توانید سوزن را با یک آهنربا امتحان کنید، و سپس سمت شمال را با علامتی روی آن مشخص نمایید.

    روش دیگر ساخت آهنربا این است که یک میله یا سوزن آهنی یا فولادی را در جهت میدان مغناطیسی زمین تراز کنیم، و سپس آن‌را حرارت داده یا بر آن ضربه وارد کنیم. حال اگر این آهنربا را روی سطحی با اصطکاک کم قرار دهیم (روی یک تکه چوب کوچک در آب شناور سازید، یا مثلاً سوزن را با یک ریسمان غیرفلزی آویزان(معلق) نمایید) قطب‌نمای ما کار می‌کند؛ یعنی میله آن‌قدر می‌چرخد تا در راستای میدان مغناطیسی زمین (شمالی-جنوبی) قرار گیرد.
    مغناطیسی کردن سوزن با باتری: اگر سیمی را دور سوزن بپیچانید و برای چند دقیقه سر سیم را به ته باتری وصل کنید، سوزن مغناطیسی می‌شود.
    به دلیل کشش سطحی آب، می‌توان سوزن را به تنهایی روی سطح آن شناور کرد. مثلاً می‌توان سوزن را روی کاغذی گذاشت، و کاغذ را روی آب گذاشت. اگر کاغذ روی آب بماند که بهتر، و اگر کاغذ در آب فرو برود احتمالاً سوزن روی آب باقی می‌ماند. اگر سوزن را با گریس یا روغنی غیرقابل‌حل در آب چرب کنید (مثلاً با مالش سوزن به موهای خود سوزن را چرب نمایید)، کار آسان‌تر خواهد شد. چرب بودن سوزن سبب می‌شود که سوزن روی سطح آب شناور بماند.

جهت‌یابی با نشانه‌های طبیعی

هرگونه‌ای از درختان برش‌ها و خصوصیات خاصّ خود را دارد. باد و آفتاب بر درختان تأثیر می‌گذارند و این سرنخی است برای محاسبه جهت شمال-جنوب.

    این روش‌ها خیلی قابل اطمینان نیستند. مثلاً «باد غالب» ممکن است حالت عادی را به طور قابل‌ملاحظه‌ای تغییر دهد و باعث تغییر و انحراف آن شود. همچنین در جنگل‌های انبوه -به دلیل عدم نفوذ و رسوخ آفتاب درون آن‌ها- برخی روش‌ها کارا نخواهند بود. اگر از علامت‌های طبیعی استفاده می‌کنید، برای تصمیم‌گیری، باید هر چند تا علامت مختلف را که می‌توانید پیدا کنید.
    بسیاری از روش‌های زیر بر اساس آفتاب هستند: در نیمکرهٔ شمالی زمین، جهت رو به جنوب در معرض آفتاب بیشتری است. تابش خورشید رشد شاخه‌ها و برگ‌ها را زیاد می‌کند.

۱- جهت‌یابی با خزه‌ها و گلسنگ‌ها: سمت شمالی درختان و تخته‌سنگ‌ها، گلسنگ‌ها و خزه‌های بیشتری دارد؛ چرا که نمناک‌تر و مرطوب‌تر از سمت جنوبی آن‌هاست.

    خزه در جایی رشد می‌کند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محل‌های خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزه‌ها معمولاً بیشتر در این سمت می‌رویند.
    این روش همیشه نتیجهٔ درست به ما نمی‌دهد. ۱) هرچند سمت شمالی در سایهٔ بیشتری است، ولی لزوماً رطوبت سمت شمال بیشتر نیست؛ و برای رشد خزه‌ها رطوبت مهم‌تر از سایه است(جایی که رطوبت در آن‌جا بیشتر ماندگار است). ۲) گاه ممکن است درختان و پوشش گیاهی مجاور طرف دیگر درخت را هم سایه کند. ۳) در یک اقلیم بارانی(جنگل‌ها و بیشه‌های مرطوب) ممکن است همه طرف درخت نمناک باشد(یعنی خزه دور برخی درختان در همه‌طرف رشد کرده؛ البته معمولاً در جهت جنوب بیشتر رشد کرده‌است). ۴) ممکن است باد مانع رشد خزه در طرف شمالی درخت شود. ۵) در مناطق خشک هم که اصلاً خزه‌ای وجود ندارد!

ضمناً در نظر داشته باشید که معمولاً خزه در جهت نور آفتاب(جنوب) خرمایی رنگ است و در مکان‌های سایه و مرطوب سبز یا طوسی رنگ.

۲- جهت‌یابی با درختان: از آن‌جا که سمت شمالی درختان در معرض آفتاب کمتری است، درختان در این سمت‌شان شاخ‌وبرگ کمتری دارند.

    به دلیل آن‌که آفتاب بیشتر از سمت جنوب می‌تابد، درختان جنوب بهتر و بیشتر رشد می‌کنند. وجود درختانی مانند صنوبر سیاه و سفید، راش، بلوط، درختان آزاد، شاه بلوط هندی، افرا نروژی و درخت اقاقیا صحت این مسئله را ثابت می‌کند. این درخت‌ها در جنوب بیشتر دیده می‌شوند.
    پوست درختان قدیمی در سمت رو به آفتاب(جنوب) معمولاً نازک‌تر است.
    پوسیده بودن یک طرف از اکثر درختان جنگل، جهت شمال را به ما نشان می‌دهد؛ سمت پوسیده شمال است.
    به خاطر نوع تابش خورشید، شاخه‌های جنوبی اکثر درختان افقی‌تر و شاخه‌های شمالی عمودی‌ترند.
    در کوه‌های سنگی، کاج‌های انحناپذیر در شیب جنوبی، و صنوبرهای انگلمان در شیب شمالی می‌رویند.
    معمولاً درختان برگ ریز در شیب‌های جنوبی تپه‌ها می‌رویند و سراشیب‌های شمالی همیشه سبز است.
    زمینِ اطراف ریشهٔ درختان، به سمت جنوب سست‌تر و توخالی‌تر از قسمت شمالی است. پس زمین به سمت شمال سفت‌تر بوده و به خشکی زمین جنوبی نیست.
    رشد پوشش گیاهی در سمت جنوبی تپه‌ها بیشتر از سمت شمالی خواهد بود.

به درختی نگاه کنید که ریشه‌اش در زمین باشد، نه به کنده‌ای که بریده شده و بر زمین افتاده

۳- جهت‌یابی با تنهٔ درختان بریده‌شده: اگر مقطع درخت بریده‌شده‌ای را نگاه کنید، تعدادی دایرهٔ هم مرکز را مشاهده خواهید کرد، که هر یک از آنها نشان یک سال عمر درخت می‌باشد. درختی که بطور دائم آفتاب به تنه‌اش بتابد، دایره‌های نشاندهنده عمر آن درخت در یک سمت به هم نزدیک‌تر شده و در سمت دیگر از هم دور خواهند بود. سمتی که فاصله خطوط حلقه‌های سنی درخت به هم نزدیک‌تر باشد سمت شمال را مشخص می‌کند، و سمتی که خطوط حلقه‌های سنی از هم فاصلهٔ بیشتری داشته باشد سمت جنوب را نشان می‌دهد؛ به علت تابش زیاد آفتاب و رشد شدیدتر آن.

۴- جهت‌یابی به کمک گل‌ها و گیاهان: گیاهان، و گل‌های درختان تمایل دارند رو به آفتاب قرار بگیرند؛ یعنی جنوب یا شرق.

    برخی گیاهان برای جهت‌یابی اشتهار یافته‌اند. مثلاً در آمریکا گُلی وجود دارد که همیشه جهت‌گیری شمالی-جنوبی دارد (رشد برگهایش به سمت خط شمال- جنوب است) و آن را «گیاه قطب‌نما(یا Compass Plant)» و یا «رُزینوید(Rosinweed)» می‌خوانند. نام علمی آن «سیلفیوم لاکینیاتوم» (Silphium laciniatum) است، و مسافران اولیهٔ این سرزمین از این گیاه برای جهت‌یابی استفاده می‌کرده‌اند.
    اکالیپتوس استرالیایی هم گیاهی جهت‌یاب است. این گیاه که در سرزمین‌های گرم و خشک می‌روید، برگ‌هایش رو به شمال یا جنوب است.
    همچنین درختی به نام «نخل رهنوردان([ یا Traveler’s Palm])» وجود دارد که محور شاخه‌هایش شرقی-غربی اند.
    همان‌طور که گفته شد، این که کدام طرف شرق است و کدام طرف غرب، یا کدام یک از طرفین شمال یا جنوب است را می‌توان با توجه به سمت خورشید و ماه در آسمان یا روش‌های دیگر یافت -ماه و خورشید تقریباً در سمت جنوبی آسمان قرار دارند.

۵- جهت‌یابی به کمک باد غالب: بادها را از جهتی که می‌وزند، نام‌گذاری می‌کنند مانند باد شمالی از شمال. هر منطقه‌ای باد غالب و برجسته‌ای دارد که در فصل خاص یا گاهی در تمام فصول حکمفرماست. باد غالب، باد خاصی است که وزش آن طولانی‌تر بوده و در جهت خاصی می‌وزد. با دانستن جهت بادهای غالب می‌توانید چهار جهت اصلی را تشخیص دهید.

    معمولاً نام باد را از جهتی که وزیده‌است، نام‌گذاری می‌کنند. مثلاً باد شمال یعنی بادی که از شمال به سمت جنوب می‌وزد.
    برای جهت‌یابی به کمک باد غالب، ۱) ابتدا باید جهت باد غالب منطقه را دانست. ۲) سپس باید در جایی که هستیم جهت باد غالب را تشخیص دهیم. برای نمونه، اگر بدانیم که در منطقهٔ ما باد غالب از شرق می‌وزد، و ضمناً جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم، طرف منشأ باد شرق خواهد بود؛ که با دانستن شرق، دیگر جهت‌های اصلی هم به سادگی یافته می‌شوند.

نکتهٔ اول: اگر جهت باد غالب منطقه‌تان را نمی‌دانید، اطلاعات زیر ممکن است کمک‌کار باشد:

    در نواحی معتدل، باد غالب از غرب می‌وزد. (در هر دو نیم کره شمالی و جنوبی)
    در نواحی گرمسیری، باد غالب بین مناطق شمال شرقی و جنوب شرقی جریان دارد.
    در نواحی استوایی، باد غالب معمولاً از سمت شرق می‌وزد.

نکتهٔ دوم: جهت باد غالب منطقه را تشخیص دهیم:

    در هر منطقه‌ای باد غالب ویژگی‌های خاص خود را دارد؛ مثل درجه حرارت، رطوبت و سرعت که در فصول مختلف تغییر می‌کند.
    باد غالب بر رشد درختان و گیاهان، جهت جمع شدن برف‌های باد آورنده و در جهت علف‌های بلند تأثیرگذار است. در واقع باد غالب بیشترین تأثیر را بر روی جهت پوشش گیاهی، برف، ماسه یا دیگر اشیای روی سطح زمین دارد.

الف)درختان:

    جهت خم شدن اغلب درختان منطقه نشان دهنده جهت وزش باد غالب منطقه‌است. برای نمونه اگر درختان به طرف شمال منحرف و متمایل شده‌اند، باد غالب محتملا از سمت جنوب وزیده‌است.
    اثر دیگری که باد غالب بر درختان دارد این است که: در جهتی که از وزش باد در امان است، شاخ و برگ بیشتری رشد کرده‌است.

در واقع باد ممکن است با صدمه زدن یا خشک کردن شاخه‌های جوان، رشد درخت را کند یا متوقف کند. معمولاً وزش باد، باعث کند شدن رشد درختان می‌شود؛ برعکسِ خورشید، که رشد شاخه‌ها و برگ‌ها را زیاد می‌کند.

    در زمستان باد غالب معمولاً با برف و تگرگ همراه است، که باعث شکستن شاخه‌های جوان می‌شود.
    درختی که برای تعیین جهت استفاده می‌شود، باید در محلی باز و وسیع باشد. نباید در پناه تپه، درختان دیگر یا ساختمانها باشد. چند تا از درختان نزدیک به هم را مورد آزمایش قرار دهید. مطمئن شوید که درختان هرس نشده باشند.
    از آن‌جا که درختان تحت تأثیر عوامل زیادی هستند، باید یافته‌های خود را با مشاهدهٔ درختان متعددی در همسایگی یکدیگر تأیید کنید.

ب)ماسه و برف:

    امواج ماسه در بیابان‌ها، و امواج پستی-بلندی‌های برف در مناطق قطبی جهت باد را نشان می‌دهند. البته گاه به خاطر آن‌که این موج‌ها خیلی کوچک‌اند و از چند سانتی‌متر تجاوز نمی‌کنند، برای یافتن باد غالب نمی‌توانند کمک‌کار باشند، زیرا می‌توانند با هر باد تند موضعی به سرعت تشکیل شوند.
    در بیابان‌ها انواع مختلف تلماسه‌ها وجود دارند، که شکل آن‌ها جهت باد غالب را نمایان می‌سازد؛ همچنین در مورد تل‌یخ‌های قطب: در مناطقی که به شدت پوشیده از برف‌اند، باد غالب توده‌های برف را می‌راند و آن‌ها را تبدیل به تل‌های برآمده‌ای می‌سازد. این تل‌ها از چند سانتی‌متر تا یک متر ارتفاع دارند، و موازی باد غالب تشکیل می‌شوند. در واقع برف از لحاظ فیزیکی شبیه ماسه عمل می‌کند.

ج) نسیم: برخی مناطق الگوی حرکت جریان هوایشان نوسان بیشتری نسبت به جاهای دیگر دارد. مثلاً مردم کنار ساحل با نسیم دریا مأنوس‌اند. معمولاً بعدازظهرها نسیم مداومی از طرف دریا می‌وزد. در شب هم معمولاً جهت نسیم برعکس می‌شود و از خشکی به سمت دریا می‌وزد. نسیم مشابهی در دره‌ها و کوه‌ها می‌وزد: در روز نسیمی از دره به سمت بالای کوه وزیدن می‌گیرد؛ و در شب برعکس، نسیم از بالا به سمت دره می‌وزد. اگر -مثلاً به کمک نقشه- بدانیم که دریا یا کوه (یا ساحل یا دره) در کدام جهت‌مان است، می‌توانیم جهت‌های اصلی را بیابیم.

د) هوای گرم و سرد: در نیم‌کرهٔ شمالی زمین هوایی که از شمال می‌آید معمولاً سردتر از هوایی است که از جنوب می‌آید(بادهای شمالی از بادهای جنوبی سردتر است).

هـ) سایر موارد:

    اگر گمان می‌کنید که بادی که در لحظه می‌وزد باد غالب منطقه‌است، می‌توانید به درختان در مسیر باد نگاه کنید. با نگاه به نوک درختان می‌توانید جهت باد را بفهمید.
    می‌توانید به تغییر جهت ابرها دقت کنید؛ به‌ویژه ابرهای بلندی که توسط بادهای غالب آورده می‌شوند.
    در روی دریا و اقیانوس‌ها بادهای غالب دارای ویژگی‌ها و ابرهای خاص خود هستند.

۶- جهت‌یابی به کمک رودخانه‌ها: بسیاری از رودها و نهرها در نیم‌کرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل -که تماماً در نیم‌کرهٔ شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه می‌ریزد.

۷- جهت‌یابی به کمک حیوانات و حشرات:

    مورچه‌ها خاکِ لانهٔ خود را به سمت جنوب یا شرق می‌ریزند. مورچه‌ها چنین می‌کنند تا در هنگام روز خاکریزشان به عنوان سایه‌بانی برایشان عمل کند، تا راحت‌تر کار خود را انجام دهند.
    مورچه‌ها خانه‌های خود(مورتپه‌ها) را بر روی شیب‌های جنوب شرقی می‌سازند؛ زیرا خورشید در پاییز و زمستان بیشتر به این قسمت‌ها می‌تابد. آن‌ها مورتپه‌های خود را نزدیک درختان و صخره‌های جنوبی و جنوب شرقی بنا می‌کنند.
    اگر شما در کنار برکه یا دریاچه‌ای باشید که پرندگان، ماهیان یا دوزیستان در حال تولیدمثل هستند، در نظر داشته باشید که آن‌ها معمولاً ترجیح می‌دهند در سمت غربی زاد و ولد (تولیدمثل و پرورش) نمایند.
    دارکوب(شانه‌به‌سر) معمولاً حفره‌هایش را در سمت شرقی درخت حفر می‌کند.
    سنجاب‌ها هم معمولاً در سوراخ‌های سمت شرقیِ درختان خانه و لانه می‌گزینند.

۸- جهت‌یابی به کمک خانه‌های شهری: امروزه معمولاً خانه‌ها را به موازات شمال -جنوب یا شرق-غرب می‌سازند؛ یعنی نسبت به جهت‌های اصلی مورب نمی‌سازند. این می‌تواند در تنظیم صحیح جهت‌ها و تصحیح روش‌های تقریبی بالا کمک‌کار باشد. باید توجه کرد که در بسیاری موارد این اصل رعایت نشده‌است.

روش دقیق آن چنین است: به سایت‌هایی مانند گوگل اِرس(Google Earth) یا کتاب اول(برای تهرانی‌ها) بروید و خانه یا خیابان خود را بیابید. در این سایت‌ها جهت‌های جغرافیایی مشخص شده است(معمولاً شمال سمت بالاست). اگر خانه یا خیابان‌تان دقیقاً مطابق جهت‌های جغرافیایی (موازی با لبهٔ صفحه) باشد، می‌توانید به راحتی ۴ جهت اصلی را بیابید، که در جهت دیوارهای خانه‌اند (با این فرض که خانه مستطیلی است). اگر خانه یا خیابان‌تان نسبت به جهت‌های جغرافیایی زاویه دارد، می‌توانید تنظیم مقتضی را انجام دهید.

همچنین می‌توانید به نقشه‌های [چاپی] شهرتان نگاه کنید و ببینید که آیا خیابان‌تان جهت شمالی-جنوبی یا شرقی-غربی دارد، یا نسبت به جهت‌های جغرافیایی انحراف دارد.