نَهَنگ یا وال (به انگلیسی: Whale)، به عربی حوت، پستانداری آبزی است از رده آببازسانان دمی بلند دارد. پشتش پهن و گوشتالو است و زندگیش را در اقیانوسها میگذراند، اگر او را به ساحل بیاورند آنقدر به او فشار میآید که میمیرد. نوزاد او وقتی به دنیا بیاید بزرگ است. نهنگ هم مثل بقیه پستانداران شیر میمکد. بدنش مو ندارد. هنگامی که میخواهد نفس بکشد، از بالای سرش آب فواره میزند.
محتویات
۱ نام
۲ کاربرد در متون
۳ تغذیه
۴ رفتار
۴.۱ زایش و رفتار جنسی
۵ شکار و وضعیت بقا
۶ در تبعید
۷ جستارهای وابسته
۸ منابع
۹ پانویس
نام
این نام معمولاً به دو خانواده از راسته آببازسانان یعنی نهنگهای دنداندار و همینطور بالنها اطلاق میشود.
کاربرد در متون
در متون قدیمی ادبیات فارسی، نهنگ به معنای تمساح به کار رفته است.[۱] برای اشاره به این پستاندار آبزی تنومند، همان واژهٔ ماهی به کار میرفته است (مانند ماهی عنبر یا داستان «یونس و ماهی»). در نوشتارهای کهن فارسی برای نامیدن این جانور همان واژه وال بکار برده می شده است..[۲]
یکی مرده ماهی همان روزگار
برافکند موجش به سوی کنار
که گز سیصدی بود بالای او
فزون از چهل بود پهنای او
کشیدند از آب اندرون هم گروه
به کشتی به خشکی مر آن پاره کوه
بسی گوهر و زر بد اوباشته
همه سینه اش عنبر انباشته
دگر هرچه ماند از بزرگان و خرد
ز بهر خورش پاره کردند و برد
بماند از شگفتی سپهبد به جای
بدو گفت مهراج فرخنده رای
که آن ماهی است این که خوانند وال
وزین مه بس افتد هم ایدر به سال. (اسدی توسی)
تغذیه
دو گروه عمده نهنگها یعنی نهنگهای دنداندار و نهنگهای بیدندان روش و رژیمهای متفاوتی برای تغذیه دارند. نهنگهای دنداندار اغلب از ماهی و ماهی مرکب تغذیه میکنند. آنها همچنین سختپوستان دریایی را شکار میکنند. بعضی گونهها همچون نهنگ خلبان اغلب تنها از ماهی مرکب تغذیه میکند. این نهنگها دارای تعداد کمتری دندان (۷ تا ۱۲ جفت در هر فک) هستند. نهنگهای عنبر نیز که متخصص شکار ماهی مرکبند در فک پایینی خود ۲۰ تا ۲۵ دندان در فک پایینی دارند که در فک بالایی دندانها وستیجیال هستند و از درون لثه بیرون نمیآیند.[۳]
یکی از شناخته شده ترین روشهای تغذیه در نهنگهای بیدندان، روشی است که با نام «شکار حبابی» شناخته میشود. در این روش، هر نهنگ حبابهای هوا را در زیر دریا آزاد میکند و دیوارهایی از هوای بالارونده در آب پدید میآورد. کریلها و ماهیانی که درون دیوار هوایی هستند از ترس به مرکز محدوده دایرهشکل حبابی میروند و در این هنگام نهنگ با باز کردن دهان خود تعداد بسیاری از آنها را در یک بار بالا آمدن از آب میبلعد.[۴]
رفتار
رفتارهای فرهنگگونه در میان نهنگها وجود دارند. بعضی گونههای نهنگ دارای روشهای پیچیده و گاه مبتکرانهای برای تغذیه هستند و این رفتارها از مادر به فرزندانش منتقل میشود و آنها آن را فرا میگیرند. بررسیها بر روی نهنگهای گوژپشت خلیج مین نشان دادهاند که روشهای ابتکارآمیز شکار نه تنها توسط نهنگها ابداع میشوند، که به سرعت به دیگر نهنگهای دستهشان منتقل میشود.[۵]
نهنگهای نیزهای میتوانند با تشخیص مکان تجمع مرغان دریایی، به جایی که ماهیان و کریلها تمرکز کردهاند بروند.[۵]
زایش و رفتار جنسی
بعضی نهنگها در هنگام نگهداری از بچهها نیاز دارند تا برای تغذیه به ژرفای دریا بروند. در این هنگام، دیگر نهنگهای گروه از بچهها مراقبت میکنند و به عبارتی «پرستاری بچه» میکنند.[۶]
شکار و وضعیت بقا
به استثنای نهنگ شکار کوتوله، همه دیگر نهنگهای بزرگجثه قربانی شکار گسترده توسط صنعت شکار نهنگ بودهاند. بیش از ۲ میلیون نهنگ توسط ابزارهای پیشرفته شکار در قرن ۲۰ام شکار شدند و این باعث شد که نهنگهای شکار و خاکستری و قطبی تا سال ۱۹۰۰ به شدت کاهش جمعیت پیدا کنند و تا مرز انقراض پیش بروند.
با آنکه امروزه به نظر میآید که جمعیت بسیاری از این گونهها در حال بهبود و بازیابی خود است، بعضی هنوز بسیار تهدیدپذیر باقی ماندهاند. در میان بیشترین تهدید شدهها میتوان به نهنگ شکار اطلس شمالی، نهنگ شکار آرام شمالی، جمعیتهای نهنگ قطبی ساکن شمال اقیانوس اطلس، جمعیتهای نهنگ خاکستری ساکن غرب اقیانوس آرام، بیشتر جمعیتهای نهنگ آبی اشاره کرد.[۷]
در تبعید
نهنگها گاه به منظور نمایش و انجام حرکات نمایشی در جلوی بازدیدکنندگان، به پارکهای نمایشی پستانداران دریایی برده میشوند. نهنگهایی همچون بلوگا از پر هوادارترین نمونههای نهنگ در پارکهایی همچون سی ورلد هستند.
کنشگران محیط زیست و هواداران حقوق جانوران تاکنون پویشهای بسیاری را در زمینه جلوگیری از بهرهگیری نمایشی از این جانوران انجام دادهاند. در یک نمونه از چنین اقدامهایی، کنشگران با ارایه شکایتی به دادگاه بهرهکشی از نهنگها در پارکهای آبی شهرهای اورلاندو و سن دیگو را مخالف با ماده منع بردگی در قانون اساسی آمریکا است. این مبارزه با رای دادگاه مبنی بر آنکه آن ماده درباره انسانها است و نه جانوران، ناکام ماند.