میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی میکند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شدهاست.
محتویات
۱ زندگی
۲ مجموعه داستان
۳ رمان
۴ درام
۵ سایر آثار
۶ منابع
زندگی
خانوادهٔ او متعلق به طبقهٔ اجتماعی متوسط و دارای سطح فرهنگی بالایی بودند. پدرش، لودویک کوندرا، نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود و بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱ ریاست آکادمی موسیقی برنو را برعهده داشت.[۱] علاقه کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست.[۲] به سال ۱۹۴۸ تحصیل خود را در رشتهٔ ادبیات و زیبایی شناسی در دانشگاه چارلز در شهر پراگ شروع کرد، ولی خیلی زود خود را به دانشکده فیلم منتقل کرد. در سال ۱۹۵۰ برای نخستین بار از حزب اخراج شد و تا سال ۱۹۵۶ اجازهٔ ورود مجدد به حزب را پیدا نکرد.[۳] نخستین مجموعه شعر او با نام «انسان؛ بوستان پهناور» (یا انسان؛ بوستانی عظیم) که خوشبینی موجود و ادبیات دولتی را مورد انتقاد قرار میداد در ۱۹۵۳ چاپ کرد.[۴] در ۱۹۵۵ شعر بلندش «ماه می گذشته» و بلافاصله بعد از آن[۵] دومین و آخرین مجموعه شعر او با نام «تک گویی» که در آن رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه بیپرده بازنمایی میشد در ۱۹۵۷ منتشر شدند.[۶]
او در ۱۹۶۰ گزیده اشعار گیوم آپولینر و تحلیلی از آنها را چاپ کرد و در همین سال آموزش ادبیات در دانشکده سینما به عهده او گذاشته شد. نخستین نمایشنامهٔ او با نام مالکان کلیدها که به دوران ترس و خشونت هنگام استیلای آلمان میپرداخت در ۱۹۶۱ به چاپ رسید.[۷]
کوندرا در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۸ ده داستان با عنوان عشقهای خنده دار مینویسد که در آنها به رابطه فرد با اجتماع توجه شده و مضمون بسیاری از رمانهای آیندهاش طرح میشوند.[۸].
در مجلس چهارم نویسندگان چکسلواکی در ژوئن ۱۹۶۷ کوندرا سخنرانی معروفی انجام داد که در آن خواهان آزادی بیشتری برای نویسندگانی شد که فکر میکردند توسط تشکیلات خودکامهٔ کمونیستی به اسارت گرفته شدهاند.[۹] کوندرا اولین رماناش به نام شوخی را در سال ۱۹۶۷ نوشت. «شوخی» از زبان چندین داستانگو روایت میشود و تنها کتاب کوندرا است که در آن خود نویسنده راوی داستان نیست. از شوخی فیلمی در چک نیز ساخته شدهاست.
کوندرا به همراه بسیاری از هنرمندان و نویسندگان چکسلواکی به حمایت از جنبش اصلاحطلبانه حزب کمونیست چکسلواکی در سال ۱۹۶۸ پرداخت. پس از اشغال کشور توسط ارتش شوروی در اوت ۱۹۶۸ نامش در لیست سیاه قرار گرفته و انتشار کتابهایش و عرضه آنها در کتابخانهها ممنوع شد و او یک سال بعد از دانشکده سینما هم اخراج میشود. در این مدت کوندرا خرج خودش را با نوشتن طالعبینیهایی درمیآورد. این طالعبینیها که البته با نام میلان کوندرا چاپ نمیشدند، پس از مدتی بسیار محبوب شدند. خود کوندرا در کتاب خنده و فراموشی به سرنوشتی که این چنین دچارش شده بود اشاره و شرح آن را بیان میکند. او در همین دوران رمان زندگی جای دیگر است را نیز به زبان فرانسوی مینویسد که در سال ۱۹۷۳ در فرانسه چاپ میشود.
در سال ۱۹۷۵ کوندرا به همراه همسرش ورا به دعوت دانشگاه رن به فرانسه رفت و در آنجا کتاب خنده و فراموشی را نوشت. در این کتاب او از اعتراضات متعددی که مردم چکسلواکی به اتحاد شوروی داشتند میگوید. کتاب خنده و فراموشی ترکیب عجیبی از یک رمان، مجموعهای داستان کوتاه و تفکرات نویسندهاست.
در ۱۹۸۴ کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی (در فارسی بار هستی ترجمه شدهاست) نوشت. این کتاب محبوبترین کتاب کوندرا به حساب میآید. سبکی تحملناپذیر هستی به مشکلات یک زوج چک با یکدیگر و دشواری سازگاری با زندگی در چکسلواکی میپردازد. در سال ۱۹۸۸، کارگردان آمریکایی فیلیپ کوفمان، فیلمی از روی این کتاب به همین نام ساخت. با وجود اینکه کوندرا معتقد است که رمانهایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند، ولی در ساخت این فیلم، به عنوان مشاور همکاری داشت.[۱۰]
در ۱۹۹۰ کوندرا کتاب جاودانگی را به بازار داد. در مقایسه با سایر آثار کوندرا که بیشتر تفکرات سیاسی را مطرح میکنند، این کتاب از درونمایهٔ فلسفی بیشتر و عمیقتری برخوردار است و مفاهیم جهانیتری را در خود میگنجاند.
سه رمان بعدی او، آهستگی (۱۹۹۵)، هویت (۱۹۹۷) و جهالت (۲۰۰۰) باز هم نشان از دورهٔ جدیدی در زندگی کاری کوندرا بودند، نخست به این جهت که همگی به فرانسه نوشته شدند و بعد به دلیل اختصار نسبی آنها. کوندرا سه مجموعه مقاله نیز چاپ کرده است: هنر رمان (۱۹۸۶)، وصایای تحریف شده (۱۹۹۳) و پرده (۲۰۰۵).[۱۱]
مجموعه داستان
عشقهای خندهدار (۱۹۶۹) - ترجمهٔ فروغ پوریاوری - انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
رمان
شوخی (۱۹۶۷) - ترجمهٔ فروغ پوریاوری - انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
مهمانی خداحافظی (۱۹۷۲) - ترجمهٔ فروغ پوریاوری - انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
والس خداحافظی (۱۹۷۲) ـ ترجمه دیگری از مهمانی خداحافظی است.
زندگی جای دیگریست (۱۹۷۳) - ترجمهٔ پانته آ مهاجر کنگرلو - نشر تنویر
کتاب خنده و فراموشی (۱۹۷۸) - ترجمهٔ فروغ پوریاوری - انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
بار هستی (۱۹۸۴) - ترجمهٔ پرویز همایونپور - نشر گفتار
جاودانگی (۱۹۹۰) - ترجمهٔ حشمتالله کامرانی - نشر تنویر
آهستگی (۱۹۹۵) - ترجمه دریا نیامی
هویت (۱۹۹۸) - ترجمهٔ پرویز همایونپور - نشر قطره
جهالت (۲۰۰۰) - ترجمهٔ آرش حجازی - انتشارات کاروان (ترجمهای با عنوان بی خبری نیز انجام شدهاست)
جشن بی معنایی (۲۰۱۳) - ترجمهٔ قاسم صنعوی - نشر بوتیمار (باهمکاری نشر نگاه)
درام
ژاک و اربابش (۱۹۷۱) - ترجمهٔ فروغ پوریاوری - انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
سایر آثار
دون ژوان - ترجمهٔ آیسل برزگر - نشر سروینه
کلاه کلمنتیس - ترجمهٔ احمد میرعلائی - انتشارات دماوند
هنر رمان ترجمهٔ پرویز همایونپور - نشر گفتار
وصایای تحریفشده (ترجمهای با عنوان وصیت خیانتشده نیز انجام شدهاست)