اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

اس ام اس موزیک / دانلود آهنگ های جدید

زبان کردی

زبان کردی یکی از زبان‌های هندواروپایی در شاخهٔ زبان‌های ایرانی غربی است . همچنین کردی به زنجیره گویشی ای گفته می‌شود که کردها هم اینک با آن سخن می‌گویند[۳]. زبان کردی یا زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخه غربی هستند که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند.[۴] تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبان‌شناختی به‌ویژه عوامل سیاسی، و فرهنگی است.[۵]. در واقع «زبان کُردی» به مانند زبان فارسی به معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست[۶][۷] بلکه امروزه به طیفی از زبان‌های ایرانی شمال غربی اطلاق می‌شود که گاه به هم نزدیک و گاه نسبت به هم از نظر زبان‌شناسی دورند. این زبان‌ها که در پی تصمیمات اجتماعی/سیاسی[نیازمند منبع] در دوران معاصر نام «کردی» به خود گرفته‌اند عبارتند از: کرمانجی، کلهری، سورانی، گورانی و اورامانی. زبان زازا را نیز گروهی جزو زبان‌های کردی به‌شمار آورده‌اند.[۸]

زبان کردی شباهت زیادی به زبانهای بلوچی، گیلکی، و تالشی دارد، این زبان ها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میایند، لری و بختیاری و فارسی هستند. که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم می شوند.

گویش‌های مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و اسرائیل نیز زندگی می‌کنند.[۹]

محتویات

    ۱ پیشینه و اصالت
    ۲ گویش ها
    ۳ کلهری، سورانی، زازا
    ۴ کردهای گورانی، زازاکی، و شبکی
    ۵ تاریخچه زبان کردی
        ۵.۱ باستان
        ۵.۲ میانه و نو
    ۶ رده‌بندی
    ۷ مقایسهٔ واژگان زبان کردی با دیگر زبان‌های هندواروپایی
    ۸ دبیره
    ۹ واژگان کردی
    ۱۰ آواها
    ۱۱ ساختار
        ۱۱.۱ ضمیر
            ۱۱.۱.۱ ضمیرهای شخصی
            ۱۱.۱.۲ ضمیرهای اشاره
            ۱۱.۱.۳ ضمیرهای پسوندی
        ۱۱.۲ اضافه
        ۱۱.۳ گذشته
        ۱۱.۴ حال
        ۱۱.۵ فرمان دادن
        ۱۱.۶ مقایسه زمان‌ها در گویش‌های مختلف کردی
    ۱۲ کد زبانی
    ۱۳ طبقه بندی
    ۱۴ روز زبان کردی
    ۱۵ جستارهای وابسته
    ۱۶ پانویس
    ۱۷ منابع
    ۱۸ پیوند به بیرون
        ۱۸.۱ فرهنگ‌های کردی-فارسی

پیشینه و اصالت

پیشینه و اصالت این زبان نیز گاه‌و‌بیگاه از سوی محققان، زبان شناسان، تاریخ نویسان و ... گاه مورد تردید و گاه مورد تائید بوده، بسیاری از محققان زبانشناس آن را بازمانده همان زبان مادی دانسته، برخی آن را مشابه اوستا می دانند و برخی دیگر به کلی ارتباط بین زبان کردی و زبان مادها را رد می‌کنند . اما واقعیت چیست ؟ آیا از مادها به عنوان یک ملت مقتدر که زمانی بر قسمتی از آسیا حکمرانی کرده‌اند قبیله‌ای هم بر جای نمانده ؟ جواب این سئوال در نوشته‌های پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی است که می‌گوید : زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است . و می‌نویسد : اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیره مختلف کرد که به یک زبان واحد و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟».[۱۰]
این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشه مادی زبان کردی مطرح کرد. جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کردها می‌باشند.[۱۱]
همچنین پروفسور گرنوت وینفور زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه به زبان کردی سخن می گویند به احتمال زیاد سابقاً از متکلمان به گویش‌های زبان مادی بوده‌اند.

در مقابل، گارنیک آساتریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد». [۱۲] حال اینکه شبیه‌ترین زبان‌ها به زبان کردی، بلوچی، گیلکی، و تالشی هستند، این زبان‌ها نیز چون زبان کردی متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند و هیچ شباهت نزدیکی با شاخه زبانهای جنوب غربی ندارد که بتوان کردی را شبیه به زبانهای شاخه جنوب غربی به حساب آورد . ضمن اینکه دیگر زبانهای نزدیک به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار می‌آیند خود زبان فارسی را نیز شامل می‌شود.
گویش ها
محدوده‌هایی که بنا بر اطلاعات سازمان سیا در آن‌ها زبان کردی به عنوان زبان مادری سخن گفته می‌شود.

در برخی دسته‌بندی‌ها کردی به سه دسته اصلی شماری، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش می‌باشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۱۳] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیت‌های چشمگیری برسد.[۱۴]

شاخه‌های اصلی زبان کردی عبارتند از: [۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹]

    کردی شمال-غرب:کرمانجی
    کردی مرکز:سورانی
    گویشهای جنوبی کردی:کرمانشاهی، کردی ایلامی، کلهری، و لکی. [۲۰] [۲۱] [۲۲]

زبان کردی سورانی در عراق زبان رسمی است [۲۳] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است .[۲۴]. در ایران نیز در برخی رسانه‌ها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته‌است.

زبان کردی اخص را کرمانجی می‌نامند[نیازمند منبع] که خود لهجه‌های متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی، زندی. [۲۵][۲۶] زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار می‌رود وصاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است. [۲۷][۲۸]
کلهری، سورانی، زازا
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

شامل لهجه‌های : کلیایی، فیلی، زنگنه، گورانی، قصری و ... است که جغرافیایش در کردستان ایران شامل استانهای کرمانشاه، کردستان، ایلام و بخشی از همدان و در حریم کردستان ( جنوب کردستان ) در شهرهای چون : خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن می‌باشد.
گویش زازا-گوران( هورامی ):
شامل دو بخش زازاکی و هورامی است که از نظر جغرافیایی بسیار از هم دورند اما از نقطه نظر زبانی بسیار به هم نزدیکند و این نزدیکی شامل دستور زبان، دایره واژگان، طرز تلفظ واژگان و غیره اگرچه از نظر سازمان ایلی و جغرافیا هیچ پیوستگی باهم ندارند . منطقه جغرافیایی هورامی شامل مناطقی در استانهای کرمانشاه و کردستان در کردستان ایران و قسمتهایی از استان سلیمانیه در کردستان عراق می‌باشد . منطقه جغرافیایی زازاکی نیز در درسیم و بخشهایی از الازیغ، ارزنجان و دیاربکر می‌باشد .
گویش سورانی:
شامل لهجه‌های : مکری، بابانی، سورانی،گروسی،اردلانی و جافی است . و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کردستان عراق در استانهای اربیل، سلیمانیه، کرکوک، و شهرهای پیرامون آنها و در کردستان ایران در استانهای آذربایجان غربی و کردستان به مرکزیت سنندج می‌باشد .
گویش لکی:
شامل لهجه‌های چون : عثمانوند، جلالوند، چغلوندی، کاکاوندی و ... جغرافیای آن در کردستان ایران ، هرسین در استان کرمانشاه و مناطق و روستاهای اطراف آن، نورآباد، الشتر، کوهدشت و دلفان در استان لرستان، برخی مناطق استان ایلام را شامل می‌شود . باید اشاره داشت در برخی مناطق چون کوهدشت جمعیتهای لک و لر با هم در این جغرافیا زندگی می‌کنند . [۲۹]
کردهای گورانی، زازاکی، و شبکی
نوشتار اصلی: زبان گورانی
نوشتار اصلی: زبان زازاکی

گورانی زبانی است که متمایز از کرمانجی و سورانی به نظر می‌رسد، اما با هر دو زبان ذکر شده واژگان مشترک دارد و در دستور زبان برخی شباهت‌ها با سورانی را دارد.[۳۰] با وجود تفاوت‌ها زبان گورانی به عنوان بخشی از زبان کردی طبقه‌بندی شده‌است.[۳۱] این شاید به علت این واقعیت است که که گورانی‌زبانان که در سراسر بخش‌های جنوبی و جنوب شرقی کردستان پخش شده‌اند، خود را با عنوان کُرد معرفی می‌کنند و زبان گورانی توسط سایر گروه‌های قومی گویش نمی‌شود.[۳۲] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجی‌زبان است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبان‌های منحصربه‌فرد یا گویش‌هایی که توسط کردها گویش می‌شود و توسط گروه‌های قومی همسایه گویش نمی‌شود را در برمی‌گیرد.[۳۳]

زبان گورانی (که شامل اورامی می‌شود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبان‌های هندوایرانی و ایرانی طبقه‌بندی می‌شود.[۳۴] زبان زازاکی که در قسمت‌های شمالی کردستان گویش می‌شود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و به طور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته می‌شود. تقریباً همه جوامع زازاکی‌زبان[۳۵]، و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخش‌هایی از کردستان عراق گویش می‌شود، خود را جزء قومیت کُرد می‌دانند.[۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱]
تاریخچه زبان کردی
باستان

پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و اسلام شناس روسی، بر این باور است که زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است.[۴۲] چنانکه که وی در این رابطه می‌گوید:

    اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳).[۴۳]

این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشه مادی زبان کردی مطرح کرد.[۴۲]

جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کردها می‌باشند.[۴۲]

همچنین پروفسور گرنوت وینفور زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه به زبان کردی سخن می گویند به احتمال زیاد سابقاً از متکلمان به گویش‌های زبان مادی بوده‌اند.[۴۴]

از سویی دیگر این نظریه در میان برخی زبانشناسان و خاورشناسان با مخالفت‌هایی روبرو شد.[۴۵] پروفسور مکنزی بر این باور است که زبان کردی عناصر قوی ای از زبانهای جنوب غربی ایرانی را نیز دارد در حالیکه اگرچه زبان مادی از شاخه شمالغربی زبانهای ایرانی بوده.[۴۶].

کارنیگ آساطریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد[۴۷].

اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است.

دانشنامه ایرانیکا معتقد است که با توجه به پژوهش‌های صورت گرفته هیچ‌یک از زبان‌های باستانی مستند موجود را نمی توان به طور قطع به عنوان نیای زبان کردی معرفی کرد.[۴۸].
میانه و نو
رده‌بندی

    هندواروپایی
        هندوایرانی
            ایرانی
                ایرانی غربی
                    ایرانی شمال غربی
                        زبان‌های کردی‌تبار[۲]:
                            کرمانجی
                            سورانی
                            گویش‌های جنوبی کردی، کلهری، لکی، کردی ایلامی [۴۹] [۵۰] [۵۱]

[نمایش]

    ن
    ب
    و

گویش‌ها و لهجه‌های کردی


مقایسهٔ واژگان زبان کردی با دیگر زبان‌های هندواروپایی
کردی     آلمانی     ایتالیایی     انگلیسی     پرتغالی     اسپانیایی     سوئدی     فارسی     فرانسوی     هلندی
کرمانجی     سورانی     کلهری     لکی     گورانی     زازاکی
évar     éware     éware     íware     wérega     -     abend     -     evening     -     -     afton     ivār     -     evond
bra     bra     bra     bra     bra     bra     bruder     fratello     brother     irmão     hermano     bror, broder     barādar     frère     broer, broeder
te, tu     to, tu     ti     tu     to     ti, to     du     voi     you     tu     te, tú     du     to     te, tu     -
hesin     asin     asin     asin     asin     asin     eisen     ferro     iron     ferro     hierro     järn     āhan     fer     ijzeren
erd     herd     zoiw     ?     herd     erd     erde     terra     earth     terra     tierra     jorden     Zamin     terre     aanaarden
ére     ére     ére     íre     íge     -     hier     -     here     -     -     här     -     -     -
hingiv     hengwín     -     ?     ?     hingemín     honig     -     honey     -     honung     angabin     angabin     honing
kurt     kurt     kull     kuell     kol     kilm     kurz     corto     short     curto     corto     kort     kutāh     court     kort
lév     léw     léw     lic     lic     lew     lippe     labbro     lip     lábio     labio     läpp     lab     lèvre     lip
meh     mang     ?     mang     mange     menge     mond     mese     moon     -     -     mane     māh     -     maan
nav     naw     naw     nam     nam     name     name     nome     name     nome     nombre     nämna     nām     nom     naam
na     na     ne     na     ?     né     nein     non     no     não     no     nej     na     non     neen
nú, nuh     nwé     nú     nuh     newe     newe     neu     nuovo     new     novo     nuevo     ny     now     nouveau     nieuw
neh     no     nú     nu     no     new     neun     nove     nine     nove     nueve     nio     noh     neuf     negen
pardéz     perdéz     ?     ?     ?     ?     paradies     paradise     paradise     paraíso     paraíso     paradis     pardis     paradis     paradijs
spenax     espenax     ?     ?     ?     ?     spinat     spinacio     spinach     espinafre     espinaca     spenat     esfanāj     épinard     spinazie
stér     estére     esare     asare     hesare     estare     stern     stella     star     estrela     estrella     stjärna     setāre     astre     ster
dot     -     dot     det-aferat     -     -     tochter     -     daughter     -     -     dotter     doxtar     -     dochter
dlop     dlop     dlop     teka     dlop     dilapa     tropfen     -     drop     -     -     droppa     -     -     druppel
دبیره

در گذشته زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی بانویسه عربی نوشته می‌شود.[۵۲][۵۳]
واژگان کردی

بخش اصلی واژگان زبان کردی از ریشه‌های کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علی‌رغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کردزبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وام‌واژه‌های زبان‌های مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبان‌های خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته‌اند وجود دارد[نیازمند منبع] و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است[نیازمند منبع].
آواها

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:
کردی     a     e     ê     i     î     o     u     û    
فارسی     آ (مثل آرام)     ا مثل اشک     ا مثل امروز     ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)     ای (مثل ایلام)     أ (مثل أردک)     او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)     او (مثل دوست)    

و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:
کردی     b     c     ç     d     f     g     h     j     k     l     m     n     p     q     r     s     ş     t     v     w     x     y     z    
فارسی     ب     ج     چ     د     ف     گ     ه     ژ     ک     ل     م     ن     پ     ق     ر     س     ش     ت     و ((ڤ در نگارش جدیدعربی(توجه: ف با سه نقطه روی آن))، [مثل very یا violin])     و (به گونه ای که در عربی تلفظ می شود) (مثل window)     خ     ی (مثل یاور)     ز    
ساختار
ضمیر
ضمیرهای شخصی
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهری     لکی     فارسی     زازایی     تالشی
حالت‌های rectus
ich     ez     min     mi     me     man     ez     ez
du     tu     to     ti     tu     to     tı     te
er, sie, es     ew     ew     ewe     ow     u     o, a     av
wir     em     ême     îme     îma     mā     ma     ama
ihr     hûn     êwe     îwe     hume     şoma     şıma     şema
sie pl.     ew     ewan     ewane     owen     îşān     ê     avon
حالت‌های obliquus
mein(s), mir, mich     min     min     mi(n)     mi(n)     man     mı(n)     me(n)
dein(s), dir, dich     te     to     ti     tu     to     to     te
sein(s), ihm, ihn     wî     ew     ewe     iw     u     ey     ay
ihr(s), ihr, ihr     wê     ew     ewe     iw     u     aye     ay
unser(s), uns, uns     me     ême     îme     îme     mā     ma     ama
euer(s), euch, euch     we     êwe     îwe     hume     şoma     şıma     şema
ihre(s), ihnen, sie pl.     wan     ewan     ewane     iwin     îşān / înhā     inan     avon
ضمیرهای اشاره

ضمیرهای اشاره
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهری     لکی     پارسی     زازایی
نام‌ها
dieser, diese, diese pl.     ev     em     ev     ye, yewane     in, işān / inhā     (ı)no, (ı)na, (ı)nê
حالت‌ها
diesem     vî     em     ev     ye     in     (ı)ney
dieser     vê     em     ev     ye     in     (ı)naye
diese, diesen     van     em     ev     yewan     işān / inhā     (ı)ninan
ضمیرهای پسوندی

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند. مثلاً:
فارسی     سورانی     کلهری     لکی
Mal     Mal     Mal     hen
Malam     Malem     Malem     henme

ضمیرهای پسوندی:
فارسی     سورانی و کلهری     پس‌آوا     سورانی و کلهری
   
قطعی
    نامعین     معین
-am     -em     -m     -ekem     ekêm
-at     -et     -t     -eket     ekêt
-ash     -î     -y     -ekey     -ekêy
-man     -man     -man     -ekeman     -ekêman
-tan     -tan     -tan     -eketan     -ekêtan
-shan     -yan     -yan     -ekeyan     -ekêyan

نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):
فارسی     سورانی و کلهوری
   
قطعی
    نامعین     معین
Pesaram     Kurem     Kurekem     Kurrekêm
Pesarat     Kuret     Kureket     Kurekêt
Pesarash     Kurî     Kurekî     Kurekêy
Pesarman     Kurman     Kurekman     Kurekêman
Pesartan     Kurtan     Kurektan     Kurekêtan
Pesarshan pl.     Kuryan     Kurekyan     Kurekêyan

نمونه‌هایی برای حالت جمع:
فارسی     سورانی و کلهری
   
قطعی
    نامعین     معین
Pesaranam     Kuranem     Kurekanem     Kurekanêm
Pesaranat     Kuranet     Kurekanet     Kurekanêt
Pesaranash     Kuranî     Kurekanî     Kurekanêy
Pesaranman     Kuranman     Kurekanman     Kurekanêman
Pesarantan     Kurantan     Kurekantan     Kurekanêtan
Pesaranshan pl.     Kuranyan     Kurekanyan     Kurekanêyan
اضافه

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهری     فارسی
Haus     Mal     Mal     Mal     Mal
Mein Haus     Mala min     Malî min    
-
    Male man

شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مونث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.

شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:
    کرمانجی     سورانی     کلهری
حالت‌ها     مفرد مذکر     مفرد مونث     جمع     مفرد مذکر     مفرد مونث     جمع     مفرد مذکر     مفرد مونث     جمع
پسوند اضافه     -ê     -a     -ên     -î     -î     -anî     -î     -î     -anî

در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.
کرمانجی     سورانی     کلهری     معنی
حالت‌های پسوند اضافه
xwendekar-ê mamoste     xwendekar-î mamoste     xwendekar-î mamoste     shagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste    
-
   
-
    shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamoste     xwendekar-anî mamoste     xwendekar-anî mamoste     shagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yan     xwendekar-anî mamoste-yan     xwendekar-anî mamoste-yan     shagerd-ane amuzgar-an

همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.

مثال‌هایی دیگر:
کرمانجی     سورانی     کلهری     معنی
Xwendekarê mamoste baş e     Xwendekarî mamoste baş e     Xwendekarî mamoste xas e     Shagerde amuzgar xub ast
Ew xwendekarê mamoste dibîne     Ew xwendekarî mamoste debîne     Ewe xwendekarî mamoste wînûd     U shagerde amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekarê mamoste     Bide Xwendekarî mamoste     Bide Xwendekarî mamoste     Bede shagerde amuzgar
Xwendekarê mamoste bide     Xwendekarî mamoste bide     Xwendekarî mamoste bide     shagerde amuzgar bede
گذشته

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهری     لکی     فارسی
Ich sah dich     Min tu dîtî     Min to dîtim     Mi ti dîtim     Mi tunem dî     Man to (ra) dîdam
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهری     لکی     فارسی
Ich ging     Ez çûm     Min çûm     Mi çûm     Mi çim     Man raftam
حال

در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلاً مانند فارس برای اول شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.

برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبان‌های کردی‌تبار «ç» است، چنین صرف می‌شود:
آلمانی     کرمانجی     سورانی     لکی     گورانی     فارسی
Ich gehe     Ez diçim     Min deçim     Mi meçim     Mi çim     Man ravam
Du gehst     Tu diçî     To deçî     Tu meçî     Ti çîd     To ravi
Er/Sie/Es geht     Ew diçe     Ew deçe     Iw meçû     Ewe çûd     U ravad
Wir gehen     Em diçin     Ême deçin     Îme meçîm(-in)     Îme çîm     Ma ravim
Ihr geht     Hûn diçin     Ewe deçin     Hume meçîn(-an)     Îwe çin     Shoma ravid
Sie gehen     Ew diçin     Ewan deçin     Iwin meçin     Ewane çin     Ishan ravand

نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهری     لکی     فارسی
Ich mache     Ez dikim     Min dekim     Mi kim     Me makam     Man konam
Ich esse     Ez dixwm     Min dexwm     Mi mexwm     Me marem     Man xoram
Ich nehme     Ez digirim     Min degirim     Mi girim     Me moshem     Man guyam
Ich weiß     Ez dizanim     Min dezanim     Mi zanim     Me mazanem     Man danam
Ich komme     Ez têm     Min têm     Min têm     Me mam     Man ayam
Ich töte     Ez dikujim     Min dekujim     Mi kujim     Me makushem     Man kusham
Ich sterbe     Ez dimirim     Min demirim     Mi mirim     Me mamerem     Man miram
Ich lebe     Ez dijîm     Min dejîm     Mi jîm     Me majhîm     Man ziyam
Ich weine     Ez digrîm     Min degrîm     Mi grîm     Me mowemegeri     Man geryam

استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.
فرمان دادن

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:
آلمانی     کرمانجی     سورانی     کلهُری     فارسی
Mache!     Bike!     Bike!     Bike!     bekon!
Iss!     Bixw!     Bixw!     Bixw!     bexor!
Nimm!     Bigire!     Bigire!     Bigire!     Begu!
Gehe!     Biçe!     Biçe!     Biçe!     bero!
Wisse!     Bizane!     Bizane!     Bizane!     bedan!
Komme!     Bê!     Bê!     Bê!     bia!
Töte!     Bikuje!     Bikuje!     Bikuje!     bekosh!
Stirb!     Bimire!     Bimire!     Bimire!     bemir!
Lebe!     Bijî!     Bijî!     Bijî!     bezî!
Weine!     Bigrî!     Bigrî!     Bigrî!     begery!
مقایسه زمان‌ها در گویش‌های مختلف کردی
Lekî     Erkewazî     Kelhurî     Soranî     Kurmancî     Hewramî     English
 mi hetim     me hatim     mi hatim     min hatim     ez hatim     -     I came
 mi merim/mexwim     me xwem/xwerim     mi xwem/dixwem     min exwem/dexom     ez dixwim     min meweru     I eat
 mi nanim hward     me nan xwardim     mi nan xwardim     min nanim xward     min nan xward     -     I ate the meal
 mi nane merim/mexwim     me nan xwem     mi nan xwem     min nan dexwim     ez nanê dixwim     -     I am eating the meal
 mi nanme mehward     me nan xwardisim     mi na xwardêam     min nanim dexward     min nan dixward     -     I was eating the meal
 mi hetime     me hatimow     mi hatime     min hatûme     ez hatime     -     I have come
 mi hetüm     me hatüm     mi hatüm     min hatibûm     ez hatibûm     -     I had come

<! == ادبیات ==

    -->

کد زبانی

    کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
    کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
    کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.

طبقه بندی

زبان کردی عضوی از شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی است که خود شاخه‌ای از زبان‌های هندوایرانی است و آن نیز به نوبه خود شاخه‌ای از زبان‌های هندواروپایی است.
[نمایش]

    ن
    ب
    و

زبان‌های ایرانی


روز زبان کردی

روز ۱۵ مه برابر با ۲۵ اردیبهشت به عنوان روز زبان کردی تعیین شده است. در این روز نخستین شماره از مجلۀ کردی زبان هاوار توسط جلادت بدرخان در شهر دمشق منتشر شد. هاوار نخستین نشریۀ کردی زبان تا زمان خود به شمار می آمد.