شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف میشود: هر عملی که به واسطهٔ آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام و یا بخشی از آنها باشد، نیست.[۱]
محتویات
۱ تاریخچه شکنجه
۲ قعطنامه سازمان ملل متحد بر علیه اعمال شکنجه
۳ جستارهای وابسته
۴ منابع
تاریخچه شکنجه
کشیشهای مسیحی در دوران موسوم به «قرون وسطی» به «تفتیش عقاید» در محکمههای بازجویی دینی روی آورده بودند.
در نقاشی، کشیشها مراسم شکنجه مردی که متهم به همجنسگرایی شدهاست را قبل از اعدام وی نظارت و صحنهگردانی میکنند.
در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهمترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومتها و نظامهای مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این روشهای قرون وسطائی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد.
در دوران جمهوری رم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتماً باید شکنجه میگشت تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود.
پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله در دین مسیحیت عیسی مسیح، مریم مجدلیه و در دین اسلام سمیه دختر خباب (اولین شهید اسلام/ مادر عمار) و یاسر پسر عمار (دومین شهید اسلام/ پدر عمار) از دیگر قربانیان شکنجه هستند.
در تاریخ ایران میتوان از مازیار، بابک خرمدین، محمد علی رجایی، محمد کامرانی نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند.
در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله ارسطو، گالیله و فرانسیس بیکن از مشهورترین قربانیان شکنجه دولتی هستند که توسط نظامهای وقت و بعضا توتالیته مذهبی و در دادگاههای قرون وسطائی به زیر دستگاه شکنجه سپرده میشدند.
در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیر انسانی میگشتند.[نیازمند منبع]
نهایتا پاپ ژان پل دوم، با تایید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستینبار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با «اشتباه» خواندن بیش از یکصد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد.[نیازمند منبع]
قعطنامه سازمان ملل متحد بر علیه اعمال شکنجه
کشورهای عضو پیمان منع شکنجه به رنگ سبز پررنگ، کشورهایی که امضا کرده ولی هنوز این پیمان را تصویب نکردهاند سبز کمرنگ و کشورهایی که این معاهده را امضا نکردهاند (از جمله ایران) به رنگ خاکستری نشان داده شدهاند.
سازمان ملل متحد در قعطنامهای در سال ۱۹۸۷ انجام هر گونه اذیت، آزار و رفتار غیر انسانی و بشری در کره زمین را محکوم کرد و در منشور قعطنامهای با همین نام خواستار پیوستن کشورهای جهان به معاهدهٔ منع شکنجه (UNCAT) و مجازات و پیگیری عوامل شکنجه (مخصوصاً شکنجههای دولتی) در سرتاسر دنیا شد. مهمترین بخشهای این قطعنامه بندهای ۱، ۲، ۳ و اولین پاراگراف از بند ۱۶ هستند.