در آواشناسی، واکه (Vowel)(مُصَوّت، حرف صدادار)، صدایی در زبان گفتاری است که ویژگی آن به وسیلهٔ وضعیت باز مجرای صوتی شناخته میشود که در آن هیچ فشار هوایی در بالای حنجره ایجاد نمیگردد.
این، در برابر همخوان (Consonant)(صامت، حرف بیصدا) قرار میگیرد، که ویژگیاش به وسیلهٔ یک انقباض یا بسته شدن در یک یا چند نقطه در مجرای صوتی مشخص میشود. یک واکه همچنین معمولاً به عنوان هجا شناخته میشود. در تمام زبانها، واکهها هسته یا اوج هجا را میسازند، در حالی که همخوانها آغاز و پایان هجا را. در هر حال، بعضی زبانها به صداهای دیگر نیز اجازه میدهند تا هستهٔ هجا را به وجود آورند مانند حرف «ط» در واژهٔ «عطف» [ع.طف] (نقطه هجاها یا بخشهای واژه را از هم جدا کردهاست).[۱]
واکهها در زبان فارسی
واکهها یا مصوّتها در زبان فارسی شش تا هستند و صامتها به وسیلۀ آنها ادا میشوند. از ترکیب صامتها و مصوّتها، بخشها و از ترکیب بخشها، واژگان بهوجود میآیند[۲]. برخی واژگان یک بخشی و برخی دو یا چند بخشی هستند. واژگان معنادار یک بخشی حداقل از دو و حداکثر از چهار صدا تشکیل شدهاند که در واژههای چهارصدایی، حداقل یکی از صامتها امتدادپذیر است.
واکهها یا مصوّتها در زبان فارسی دو دسته بلند و کوتاه هستند.
واکههای بلند سه تا هستند. (آ - او - ای) نامیده میشوند چون با سه حرف (الف کشیده - واو - ی) که در حقیقت برای نمایش سه همخوان (صامت) هستند نمایش داده میشوند به انها حروف صدادار هم می گویند.
واکههای کوتاه نیز سه تاهستند. (زبر (فتحه) - زیر (کسره) - پیش (ضمه)) نامیده میشوند که در موارد ابهامزدایی بصورت سه نشانه (ـَــِــُ) به حروف اضافه میشوند. چون در حروف الفبا نماینده ندارند در مقابل حروف (اشکال) به آنها حرکات (نشانهها) میگویند.