فیزیکالیسم یک نظریه فلسفی است که بر این باور است هر چیزی که وجود دارد بیشتر از خواص فیزیکی آن نیست؛ یعنی هیچ چیزی به جز چیزهای فیزیکی وجود ندارد.[۱] این واژه توسط اتو نویرات در یک سری از مقالات درباره اشیا فیزیکی در اوایل قرن بیستم به این صورت استفاده شد:
"بر اساس فیزیکالیسم، زبان فیزیک زبان جهانی علم است و درنتیجه، هر گونه دانستنی را میتوان به شکل اظهاراتی درباره اشیاء فیزیکی بیان کرد."[۲]
فیزیکالیسم در فلسفه معاصر اغلب با مسئله ذهن- بدن در فلسفه ذهن مطرح شدهاست، که فیزیکالیسم بر آن است که همه چیزهایی که به "ذهن" نسبت شده، در واقع باید به "مغز" و یا فعالیت مغزی نسبت داده شود. فیزیکالیسم گاهی "ماتریالیسم" هم نامیده میشود، ولی اصطلاح "فیزیکالیسم" بهتر است، زیرا با علوم فیزیکی تکامل یافته و مفاهیم بسیار پیچیدهتری از فیزیکی بودن را نسبت به ماده دربرمیگیرد؛ مثل رابطه موج/ذره یا نیروهای غیرمادهای که توسط ذرات تولید میشوند.[۱]
موقعیت مشابه فلسفی به نام طبیعتگرایی متافیزیکی میگوید که فلسفه و علم باید حداقل تحت مفروضات علوم طبیعی (و در نتیجه فیزیکالیس) کار کنند. فیزیکالیسم یک قویتر از طبیعتگرایی متافیزیکی است.[۳]
هستیشناسی فیزیکالیسم در نهایت هر چه که فیزیک نامیده میشود دربرمیگیرد - نه فقط ماده بلکه انرژی، فضا، زمان، نیروهای فیزیکی، ساختار، تغییر فیزیکی، اطلاعات فیزیکی، حالت و غیره. چون فیزیکالیسم مدعی است تنها چیزهای فیزیکی وجود دارند، نوعی هستیشناسی یگانهانگار است.