دیوید لوئیس (به انگلیسی: David Lewis) (مرگ ۲۰۰۱ـ زاده ۱۹۴۱) از بزرگترین فیلسوفان تحلیلی نیمه دوم قرن بیستم است.
زنگینامه
او در سال ۱۹۶۷ در دانشگاه هاروارد شاگرد کواین بود و در همین جا بود که برای نخستین بار با جان اسمارت (فیلسوف استرالیایی و از بنیانگذاران نظریه این همانی) ملاقات کرد و با استرالیا مرتبط شد.
اندیشه
او با نظریه واقع گرایی موجهه (modal realism) معروف است اما در فلسفه زبان، فلسفه ذهن، متافیزیک، معرفتشناسی و منطق فلسفی هم تأثیر بسزایی داشتهاست.
یکی از معروفترین و بحث انگیزترین نظریات او این است که تعداد نامحدودی از «جهانهای ممکن» انضمامی و از لحاظ علّی مستقلی وجود دارند که جهان ما تنها یکی از آنها است.
او در فلسفه ذهن، استدلالی برای این همانی ذهن و مغز مطرح کرد که بر اصل صرفه جویی (تیغ اکام) مبتنی نیست، بلکه بر پایه «تعدی این همانی» (قیاس مساوات) استوار است.
او همچنین با صورت دادن آزمون فکری «درد دیوانه و درد مریخی» اشکالی را بر فیزیکالیسم مطرح میکند و با تقریر خودش از نظریه این همانی سعی میکند به این اشکال پاسخ دهد.